پرش به محتوا

آيه ۱۷ هود و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
== آيه «اَفَمَنْ كانَ عَلى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبَّهِ وَ يَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ»<ref>هود /  ۱۷. اولين ميراث مكتوب درباره غدير: ص ۴۰. چهارده قرن با غدير: ص ۸۹ . اسرار غدير: ص ۲۸۷. </ref> ==
== آيه «اَفَمَنْ كانَ عَلى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبَّهِ وَ يَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ»<ref>هود /  ۱۷. اولين ميراث مكتوب درباره غدير: ص ۴۰. چهارده قرن با غدير: ص ۸۹ . اسرار غدير: ص ۲۸۷. </ref> ==
ابان از سليم و عمر بن ابى‏ سلمه نقل مى ‏كند: معاويه در زمان حكومت خود بعد از آنكه اميرالمؤمنين ‏عليه السلام شهيد شد و او با امام حسن ‏عليه السلام صلح كرد به عنوان سفر حج وارد مدينه شد.
ابان از سليم و عمر بن ابى‏ سلمه نقل مى ‏كند:


در آنجا بين معاويه و قيس بن سعد بن عباده گفتگويى در گرفت. قيس -  كه بزرگ انصار و پسر بزرگ آنان يعنى  سعد بن عباده بود -  پاسخ او را داد و فضايل اميرالمؤمنين ‏عليه السلام را بر شمرد.
[[معاویة بن ابی سفیان|معاویه]] در زمان حكومت خود بعد از آنكه اميرالمؤمنين ‏عليه السلام شهيد شد و او با امام حسن ‏عليه السلام صلح كرد به عنوان سفر حج وارد [[مدینه]] شد.
 
در آنجا بين معاويه و قيس بن سعد بن عباده گفتگويى در گرفت.
 
قيس -  كه بزرگ انصار و پسر بزرگ آنان يعنى  سعد بن عباده بود -  پاسخ او را داد و فضايل اميرالمؤمنين ‏عليه السلام را بر شمرد.


معاويه غضب كرد و گفت: اى پسر سعد، اين مطالب را از چه كسى گرفته ‏اى و از چه كسى روايت مى ‏كنى و از چه كسى شنيده ‏اى؟ پدرت اينها را به تو خبر داده و از او گرفته ‏اى؟
معاويه غضب كرد و گفت: اى پسر سعد، اين مطالب را از چه كسى گرفته ‏اى و از چه كسى روايت مى ‏كنى و از چه كسى شنيده ‏اى؟ پدرت اينها را به تو خبر داده و از او گرفته ‏اى؟


قيس گفت: اين مطالب را از كسى شنيده‏ ام و گرفته ‏ام كه از پدرم بهتر و حق او بر من از پدرم بالاتر است. معاويه پرسيد: آن كيست؟ قيس گفت: آن اميرالمؤمنين على بن ابى ‏طالب عالِم اين امت و حاكم آن و صديق و فاروق آن است.
قيس گفت: اين مطالب را از كسى شنيده‏ ام و گرفته ‏ام كه از پدرم بهتر و حق او بر من از پدرم بالاتر است.
 
معاويه پرسيد: آن كيست؟ قيس گفت: آن اميرالمؤمنين على بن ابى ‏طالب عالِم اين امت و حاكم آن و صديق و فاروق آن است.


معاويه گفت: «صدّيق» امت ابوبكر و «فاروق» آن عمر است، و آنكه علم كتاب نزد اوست عبداللَّه بن سلام است!
معاويه گفت: «صدّيق» امت ابوبكر و «فاروق» آن عمر است، و آنكه علم كتاب نزد اوست عبداللَّه بن سلام است!
خط ۱۸: خط ۲۴:
«تو ترساننده هستى و هر قومى هدايت كننده‏ اى دارد»، به خدا قسم اين طور نازل شد كه «على هدايت كننده هر قومى است» و شما اين را حذف كرديد.
«تو ترساننده هستى و هر قومى هدايت كننده‏ اى دارد»، به خدا قسم اين طور نازل شد كه «على هدايت كننده هر قومى است» و شما اين را حذف كرديد.


و آن كسى است كه پيامبر صلى الله عليه و آله او را در غدير خم نصب كرد و فرمود:«هر كس كه من نسبت به او از خودش بيشتر اختيار دارم على هم نسبت به او از خودش بيشتر اختيار دارد»، و پيامبر به او در جنگ تبوک فرمود: «تو نسبت به من همچون هارون نسبت به موسى هستى مگر آنكه پيامبرى بعد از من نيست».<ref>كتاب سليم: حديث ۲۶.</ref>
و آن كسى است كه پيامبر صلى الله عليه و آله او را در غدير خم نصب كرد و فرمود:
 
«هر كس كه من نسبت به او از خودش بيشتر اختيار دارم على هم نسبت به او از خودش بيشتر اختيار دارد»، و پيامبر به او در جنگ تبوک فرمود: «تو نسبت به من همچون هارون نسبت به موسى هستى مگر آنكه پيامبرى بعد از من نيست».<ref>كتاب سليم: حديث ۲۶.</ref>
== پانویس ==
== پانویس ==