پرش به محتوا

خلیفه در خطبه غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۶: خط ۲۶:
با اين همه، شخصى كه در تاريخ، حديث، جوامع، سنن و صحاح اهل‏ سنت تخصص دارد، در مى‏يابد از موضوعاتى كه به طور شايسته مورد اعتنا قرار نگرفته و از اشخاصى كه كم تر از آن ها كسب علم دين شده است، اهل‏ بيت‏ عليهم السلام هستند.
با اين همه، شخصى كه در تاريخ، حديث، جوامع، سنن و صحاح اهل‏ سنت تخصص دارد، در مى‏يابد از موضوعاتى كه به طور شايسته مورد اعتنا قرار نگرفته و از اشخاصى كه كم تر از آن ها كسب علم دين شده است، اهل‏ بيت‏ عليهم السلام هستند.


حتى كسانى چون بخارى در صحيح خود، روايات بسيارى از فسّاق و فجره و افراد فاسد العقيده ذكر كرده است، و از ائمه اهل‏بيت‏عليهم السلام و به خصوص شخصيتى مانند حضرت امام جعفر صادق‏عليه السلام حتى يك روايت نيز نقل ننموده است!
حتى كسانى چون بخارى در صحيح خود، روايات بسيارى از فسّاق و فجره و افراد فاسد العقيده ذكر كرده است، و از ائمه اهل ‏بيت ‏عليهم السلام و به خصوص شخصيتى مانند حضرت امام جعفر صادق ‏عليه السلام حتى يک روايت نيز نقل ننموده است!


غرض اين كه وقتى اغراض، سياست ‏ها و آراء مبدعانه جلوى چشم بصيرت و بينش انسان را گرفته باشد، انكار حق از او عجيب و بعيد نيست.


۳- استعمال لفظ «خليفه» در اصل خطبه غدير


غرض اينكه وقتى اغراض، سياست‏ها و آراء مبدعانه جلوى چشم بصيرت و بينش انسان را گرفته باشد، انكار حق از او عجيب و بعيد نيست.
اگر چه اين چند جمله مشهور از اين خطبه متواتر، ثابت و مورد اتفاق بين فريقين است، اما از كل جريان اين اعلام، ابلاغ و برنامه تاريخى آن استفاده مى ‏شود كه خطبه بيش تر از اين ها بوده و در اين چند جمله خلاصه نشده است. چنان چه در كتب حديث شيعه -  كه مفصل اين خطبه روايت شده -  هم كلمه خلافت و هم تنصيص بر امامت ائمه‏ عليهم السلام به ويژه حضرت صاحب‏ الزمان ‏عليه السلام وجود دارد.


بنابراين، جملات مشهور دليل بر اين نيست كه كل خطبه اين چند جمله بوده است، و علت اين كه روى اين جملات بحث و بررسى و استدلال شده، اتفاق شيعه و سنى بر روايت آن هاست.


3-  استعمال لفظ »خليفه« در اصل خطبه غدير
 ۴ - وجه تكيه بر لفظ ولىّ و مولى در خطبه غدير


اگر چه اين چند جمله مشهور از اين خطبه متواتر، ثابت و مورد اتفاق بين فريقين است، اما از كل جريان اين اعلام، ابلاغ و برنامه تاريخى آن استفاده مى‏شود كه خطبه بيشتر از اينها بوده و در اين چند جمله خلاصه نشده است. چنانچه در كتب حديث شيعه -  كه مفصل اين خطبه روايت شده -  هم كلمه خلافت و هم تنصيص بر امامت ائمه‏عليهم السلام به ويژه حضرت صاحب‏الزمان‏عليه السلام وجود دارد.
وجه ديگر، تكيه بر نقل خصوص اين جمله‏ هاى كثير المعنى و عنايتى است كه بزرگان خلفا عن سلف به آن ها داشته ‏اند. بيان ولايت و اولويت با نفس و اموال براى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام است، كه بر حسب خطبه غدير -  كه به خطبه و حديث ولايت معروف و مشهور شده -  اين ولايت حتى در زمان شخص رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله براى امير المؤمنين ‏عليه السلام ثابت است، و به غيبت رسول ‏اللَّه ‏صلى الله عليه و آله از مكان يا زمان توقف ندارد.


بنابراين، جملات مشهور دليل بر اين نيست كه كل خطبه اين چند جمله بوده است، و علت اينكه روى اين جملات بحث و بررسى و استدلال شده، اتفاق شيعه و سنى بر روايت آنهاست.
بديهى است وسعت دايره اين ولايت دقيقاً همان ولايت پيامبر صلى الله عليه و آله بر ماسواست و هيچ فرقى ندارد. اثبات اين ولايت در دايره و محدوده ولايت رسول‏ اللَّه‏ صلى الله عليه و آله براى امير المؤمنين‏ عليه السلام از تعبير به خلافت و جانشينى در افاده ولايت بر امور رساتر و گوياتر است، زيرا اگر مفهوم خلافت و جانشينى در امامت، الگو و اسوه بودن و رتق و فتق امور شرعيه و بيان احكام حلال و حرام و رسيدگى و سرپرستى و حكومت بر انام باشد، لفظ ولايت در دلالت بر اين جهت خلافت -  كه همان حكومت و مديريت جامعه باشد -  افصح و اصرح است.


4-  وجه تكيه بر لفظ ولىّ و مولى در خطبه غدير
وجه ديگر، تكيه بر نقل خصوص اين جمله‏هاى كثير المعنى و عنايتى است كه بزرگان خلفا عن سلف به آنها داشته‏اند. بيان ولايت و اولويت با نفس و اموال براى اميرالمؤمنين‏عليه السلام است، كه بر حسب خطبه غدير -  كه به خطبه و حديث ولايت معروف و مشهور شده -  اين ولايت حتى در زمان شخص رسول‏خداصلى الله عليه وآله براى اميرالمؤمنين‏عليه السلام ثابت است، و به غيبت رسول‏اللَّه‏صلى الله عليه وآله از مكان يا زمان توقف ندارد.
بديهى است وسعت دايره اين ولايت دقيقاً همان ولايت پيامبرصلى الله عليه وآله بر ماسواست و هيچ فرقى ندارد. اثبات اين ولايت در دايره و محدوده ولايت رسول‏اللَّه‏صلى الله عليه وآله براى اميرالمؤمنين‏عليه السلام از تعبير به خلافت و جانشينى در افاده ولايت بر امور رساتر و گوياتر است، زيرا اگر مفهوم خلافت و جانشينى در امامت، الگو و اسوه بودن و رتق و فتق امور شرعيه و بيان احكام حلال و حرام و رسيدگى و سرپرستى و حكومت بر انام باشد، لفظ ولايت در دلالت بر اين جهت خلافت -  كه همان حكومت و مديريت جامعه باشد -  افصح و اصرح است.