راویان حدیث غدیر از صحابه: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۳: خط ۲۳:


ابن‏ عقده در كتاب «الموالاة» او را از راويان حديث غدير شمرده است.<ref>حديث الولاية: ص ۱۹۶ ح ۳۰.</ref> در كتب شيعه نيز سيد بن طاووس در «الطرائف» حديث غدير را از وى نقل كرده است.<ref>الطرائف: ج ۱ ص ۱۴۱.</ref>
ابن‏ عقده در كتاب «الموالاة» او را از راويان حديث غدير شمرده است.<ref>حديث الولاية: ص ۱۹۶ ح ۳۰.</ref> در كتب شيعه نيز سيد بن طاووس در «الطرائف» حديث غدير را از وى نقل كرده است.<ref>الطرائف: ج ۱ ص ۱۴۱.</ref>


۷. ابو عبيده جرّاح
۷. ابو عبيده جرّاح
خط ۳۰: خط ۲۹:


ابو عمره = بشير بن عمرو بن محصن انصارى، ابوعمره
ابو عمره = بشير بن عمرو بن محصن انصارى، ابوعمره


۸. ابو فضاله انصارى
۸. ابو فضاله انصارى


ابن ‏عقده در كتاب «الموالاة» و بهجت افندى در «تاريخ آل‏ محمد عليهم السلام» حديث غدير را از او نقل كرده ‏اند. در »اسد الغابة« و »حديث الولاية« نيز حديث غدير را در ماجراى احتجاج اميرالمؤمنين‏عليه السلام به حديث غدير در رحبه كوفه از اصبغ بن نباته نقل كرده‏اند، كه از جمله كسانى كه در مناشده حضرت به حديث غدير گواهى دادند ابوفضاله انصارى است.
ابن ‏عقده در كتاب «الموالاة» و بهجت افندى در «تاريخ آل‏ محمد عليهم السلام» حديث غدير را از او نقل كرده ‏اند. در «اسد الغابة» و «حديث الولاية» نيز حديث غدير را در ماجراى احتجاج امير المؤمنين ‏عليه السلام به حديث غدير در رحبه كوفه از اصبغ بن نباته نقل كرده‏ اند، كه از جمله كسانى كه در مناشده حضرت به حديث غدير گواهى دادند ابو فضاله انصارى است.
 
 
 
همچنين قاضى بهلول بهجت در »تاريخ آل‏محمدعليهم السلام« او را در شمار راويان حديث غدير ذكر نموده است.××× 4 تاريخ آل‏محمدعليهم السلام: ص 67 . الاستيعاب )چاپ در ذيل الاصابة( : ج 4 ص 134. اسد الغابة: ج 5 ص 273. الاصابة: ج 4 ص 155 ح 904 و ص 159 ح 927. ××× در كتب شيعه نيز سيد بن طاووس حديث غدير را از او نقل كرده است.××× 5 الطرائف: ج 1 ص 141. ××× ابوفضاله انصارى در جنگ بدر حاضر بوده و در جنگ صفين نيز با اميرالمؤمنين‏عليه السلام بوده و شهيد شده است.××× 6 اسعد الغابة: ج 3 ص 307 و ج 5 ص 205. تاريخ آل‏محمدعليهم السلام )قاضى بهلول بهجت( : ص 67 . ×××
 
 
ابوقتاده = حارث )عمرو، نعمان( بن ربعى سلمى خزرجى انصارى، ابوقتاده
 
9. ابوقدامه انصارى
 
در »اسد الغابة« و »جواهر العقدين« و »الاصابة« حديث غدير را در ماجراى احتجاج اميرالمؤمنين‏عليه السلام به حديث غدير در رحبه كوفه از كتاب »الموالاة« ابن‏عقده نقل كرده‏اند، كه از جمله كسانى كه در مناشده حضرت به حديث غدير گواهى دادند ابوقدامه انصارى است.××× 1 اسد الغابة: ج 5 ص 276. الاصابة: ج 5 ص 159 ح 926. ×××
 


10. ابوكامل احمس
هم چنين قاضى بهلول بهجت در «تاريخ آل‏محمدعليهم السلام» او را در شمار راويان حديث غدير ذكر نموده است.<ref>تاريخ آل‏ محمد عليهم السلام: ص ۶۷ . الاستيعاب (چاپ در ذيل الاصابة) : ج ۴ ص ۱۳۴. اسد الغابة: ج ۵ ص ۲۷۳. الاصابة: ج ۴ ص ۱۵۵ ح ۹۰۴ و ص ۱۵۹ ح ۹۲۷.</ref>در كتب شيعه نيز سيد بن طاووس حديث غدير را از او نقل كرده است.<ref>الطرائف: ج ۱ ص ۱۴۱.</ref>ابو فضاله انصارى در جنگ بدر حاضر بوده و در جنگ صفين نيز با اميرالمؤمنين‏ عليه السلام بوده و شهيد شده است.<ref>اسعد الغابة: ج ۳ ص ۳۰۷ و ج ۵ ص ۲۰۵. تاريخ آل ‏محمد عليهم السلام (قاضى بهلول بهجت) : ص ۶۷ .</ref>


جعابى در »نخب المناقب« حديث غدير را از وى نقل كرده است.
ابوقتاده = حارث (عمرو، نعمان) بن ربعى سلمى خزرجى انصارى، ابوقتاده


۹. ابوقدامه انصارى


11. ابوكاهل
در «اسد الغابة» و «جواهر العقدين» و «الاصابة» حديث غدير را در ماجراى احتجاج امير المؤمنين ‏عليه السلام به حديث غدير در رحبه كوفه از كتاب «الموالاة» ابن ‏عقده نقل كرده ‏اند، كه از جمله كسانى كه در مناشده حضرت به حديث غدير گواهى دادند ابو قدامه انصارى است.<ref>اسد الغابة: ج ۵ ص ۲۷۶. الاصابة: ج ۵ ص ۱۵۹ ح ۹۲۶.</ref>


جعابى در »نخب المناقب« او را از راويان حديث غدير شمرده است.××× 2 مناقب آل‏ابى‏طالب: ج 2 ص 228. ×××
۱۰. ابوكامل احمس


جعابى در «نخب المناقب» حديث غدير را از وى نقل كرده است.۱۱. ابو كاهل


ابولبابه = بشير بن عبدالمنذر اوسى انصارى، ابولبابه
جعابى در «نخب المناقب» او را از راويان حديث غدير شمرده است.<ref>مناقب آل ‏ابى ‏طالب: ج ۲ ص ۲۲۸.</ref>


ابولبابه = بشير بن عبد المنذر اوسى انصارى، ابولبابه


12. ابوليلى بن سعيد انصارى )م 37 ق(


خوارزمى در »المناقب« حديث غدير را همراه با ماجراى خيبر به سند خود از ابوليلى نقل كرده است. همچنين ابن‏عقده در كتاب »الموالاة« و سيوطى در »تاريخ الخلفاء« و سمهودى در »جواهر العقدين« حديث غدير را از ابوليلى نقل كرده‏اند.××× 3 المناقب )خوارزمى( : ص 35. تاريخ الخلفاء )سيوطى( : ص 114. ×××
۱۲. ابوليلى بن سعيد انصارى (م ۳۷ ق)


خوارزمى در «المناقب» حديث غدير را همراه با ماجراى خيبر به سند خود از ابوليلى نقل كرده است. هم چنين ابن‏ عقده در كتاب «الموالاة» و سيوطى در نتاريخ الخلفاء» و سمهودى در «جواهر العقدين» حديث غدير را از ابوليلى نقل كرده ‏اند.<ref>المناقب (خوارزمى) : ص ۳۵. تاريخ الخلفاء (سيوطى) : ص ۱۱۴.</ref>


13. ابوهريره دوسى )م 58 يا 59 ق(
۱۳. ابوهريره دوسى(م ۵۸ يا ۵۹ ق)


خطيب بغدادى در تاريخش حديث غدير را با دو سند از مطر وراق از شهر بن جوشب از ابوهريره نقل كرده است. همچنين در اين موارد حديث غدير با سند متصل از ابوهريره نقل شده است:
خطيب بغدادى در تاريخش حديث غدير را با دو سند از مطر وراق از شهر بن جوشب از ابوهريره نقل كرده است. هم چنين در اين موارد حديث غدير با سند متصل از ابوهريره نقل شده است:


ابن ‏عقده در كتاب «الموالاة»، ابوبكر جعابى در «نخب المناقب»، ابوالحجاج مزّى در «تهذيب الكمال فى اسماء الرجال»، خوارزمى در مناقب خود، جزرى در «اسنى المطالب»،سيوطى در «الدرّ المنثور» از ابن ‏مردويه و در «تاريخ الخلفاء» به نقل از ابى ‏يعلى موصلى به سلسله سند خود، خطيب و ابن ‏عساكر هر يک به سلسله سند خود، حموينى در «فرائد السمطين» به اسنادش از شهر بن جوشب، متقى هندى در «كنز العمال» به طريق ابن ‏ابى ‏شيبه از ابوهريره و از دوازده تن ديگر از صحابه و نيز از عميرة بن سعد از ابوهريره، ابن ‏عبدالبر در «الاستيعاب» ، ابن ‏كثير دمشقى در «البداية و النهاية» به نقل از حافظ ابى ‏يعلى و حافظ ابن ‏جرير به اسناد آن دو از ادريس و داود از پدر آن ها (يزيد) از ابوهريره و نيز از شهر بن جوشب و عميرة بن سعد از ابوهريره، و در «نزل الابرار» از طريق ابى‏ يعلى موصلى و ابن ‏ابى شيبه.××× 1  ×××


ابن‏عقده در كتاب »الموالاة« ، ابوبكر جعابى در »نخب المناقب« ، ابوالحجاج مزّى در »تهذيب الكمال فى اسماء الرجال« ، خوارزمى در مناقب خود، جزرى در »اسنى المطالب« ، سيوطى در »الدرّ المنثور« از ابن‏مردويه و در »تاريخ الخلفاء« به نقل از ابى‏يعلى موصلى به سلسله سند خود، خطيب و ابن‏عساكر هر يك به سلسله سند خود، حموينى در »فرائد السمطين« به اسنادش از شهر بن جوشب، متقى هندى در »كنز العمال« به طريق ابن‏ابى‏شيبه از ابوهريره و از دوازده تن ديگر از صحابه و نيز از عميرة بن سعد از ابوهريره، ابن‏عبدالبر در »الاستيعاب« ، ابن‏كثير دمشقى در »البداية و النهاية« به نقل از حافظ ابى‏يعلى و حافظ ابن‏جرير به اسناد آن دو از ادريس و داود از پدر آنها )يزيد( از ابوهريره و نيز از شهر بن جوشب و عميرة بن سعد از ابرهريره، و در »نزل الابرار« از طريق ابى‏يعلى موصلى و ابن‏ابى شيبه.××× 1 تاريخ بغداد: ج 8 ص 290. تهذيب الكمال فى اسماء الرجال: ج 7 ص 327. مناقب خوارزمى: ص 130. اسنى المطالب: ص 3. الدرّ المنثور: ج 2 ص 259. تاريخ الخلفاء: ص 114. كنز العمال: ج 6 ص 403 154. الاستيعاب: ج 2 ص 473. البداية و النهاية: ج 5 ص 214. نزل الابرار: ص 20. ×××