پرش به محتوا

بیعت با امامان علیهم السلام در غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
== بیعت لسانی ==
== بیعت لسانی ==
يكى از نكات مهم در بيعتِ غدير اين است كه پيامبرصلى الله عليه وآله بيعت لسانى را به چه صورت انجام دادند.
يكى از نكات مهم در بيعتِ غدير اين است كه [[پیامبر صلی الله علیه وآله]] بيعت لسانى را به چه صورت انجام دادند.


در اواخر خطبه با درخواست ‏هاى مكرر از مردم تكرار سخن خود را طلب كردند كه عبارات آن چنين است: همگى اين جملات را بگوييد: «ما شنيديم و اطاعت مى ‏كنيم و راضى هستيم و سر تسليم فرود مى‏ آوريم درباره امر امامتِ اماممان على اميرالمؤمنين و امامانى كه از صلب او به دنيا مى ‏آيند. بر اين مطلب با قلب ‏هايمان و با جانمان و با زبانمان و با دستانمان با تو بيعت مى ‏كنيم ...» ، كه همان متن مفصل را حضرت برايشان تعيين فرمودند.
در اواخر خطبه با درخواست ‏هاى مكرر از مردم تكرار سخن خود را طلب كردند كه عبارات آن چنين است: همگى اين جملات را بگوييد: «ما شنيديم و اطاعت مى ‏كنيم و راضى هستيم و سر تسليم فرود مى‏ آوريم درباره امر امامتِ اماممان على اميرالمؤمنين و امامانى كه از صلب او به دنيا مى ‏آيند. بر اين مطلب با قلب ‏هايمان و با جانمان و با زبانمان و با دستانمان با تو بيعت مى ‏كنيم ...» ، كه همان متن مفصل را حضرت برايشان تعيين فرمودند.
خط ۱۲: خط ۱۲:
همچنين حضرت دستور دادند تا مردم ابتدا با خود او (پيامبرصلى الله عليه وآله) به عنوان اقرار به سخنانش در حق امامان ‏عليهم السلام بيعت كنند، و سپس با شخص على بن ابى ‏طالب ‏عليه السلام بيعت نمايند.
همچنين حضرت دستور دادند تا مردم ابتدا با خود او (پيامبرصلى الله عليه وآله) به عنوان اقرار به سخنانش در حق امامان ‏عليهم السلام بيعت كنند، و سپس با شخص على بن ابى ‏طالب ‏عليه السلام بيعت نمايند.


به تعبير ديگر: عنوان اصلىِ بيعت در غدير عبارت بود از اقرار و قبولِ امامت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام و امامان از فرزندان او عليهم السلام تا آخرينِ آنها كه حضرت مهدى‏ عليه السلام بوده و امامتشان تا روز قيامت است، با قبول تمام شئون و مقاماتى كه درباره آنان در متنِ خطبه ذكر شده است.
به تعبير ديگر: عنوان اصلىِ بيعت در غدير عبارت بود از اقرار و قبولِ امامت [[امیرالمؤمنین (لقب)|امیرالمؤمنین‏ علیه السلام]] و امامان از فرزندان او عليهم السلام تا آخرينِ آنها كه حضرت مهدی‏ عليه السلام بوده و امامتشان تا روز قيامت است، با قبول تمام شئون و مقاماتى كه درباره آنان در متنِ خطبه ذكر شده است.


پس موضوع اصلىِ بيعت غدير فقط امامت و خلافتِ على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام نيست، بلكه امامت همه ائمه ‏عليهم السلام است كه امامتشان تا روز قيامت ادامه دارد. امامانى كه قبل و بعد از ايشان امامى نيست و كسى جز آنها حق چنين ادعايى را ندارد.
پس موضوع اصلىِ بيعت غدير فقط امامت و خلافتِ على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام نيست، بلكه امامت همه ائمه ‏عليهم السلام است كه امامتشان تا روز قيامت ادامه دارد. امامانى كه قبل و بعد از ايشان امامى نيست و كسى جز آنها حق چنين ادعايى را ندارد.
خط ۱۸: خط ۱۸:
مردم كه با على‏ عليه السلام بيعت كردند، در واقع مستقيماً با همه امامان بيعت نمودند.
مردم كه با على‏ عليه السلام بيعت كردند، در واقع مستقيماً با همه امامان بيعت نمودند.


پيامبرصلى الله عليه وآله در اين باره به مردم چنين فرمود:
پيامبر صلى الله عليه وآله در اين باره به مردم چنين فرمود:


با خداوند بيعت كنيد، و با من و على و حسن و حسين و امامان بيعت كنيد.
با خداوند بيعت كنيد، و با من و على و حسن و حسين و امامان بيعت كنيد.
خط ۳۲: خط ۳۲:
این آیه از سه بُعد قابل بررسی است:
این آیه از سه بُعد قابل بررسی است:
===متن خطبه غدير===
===متن خطبه غدير===
پيامبرصلى الله عليه وآله در خطبه غدير فرمود: الا وَ انّى عِنْدَ انْقِضاءِ خُطْبَتى ادْعُوكُمْ الى مُصافَقَتى عَلى بَيْعَتِهِ وَ اْلاِقْرارِ بِهِ، ثُمَّ مُصافَقَتِهِ بَعْدى. الا وَ انّى قَدْ بايَعْتُ اللَّه وَ عَلِىٌّ قَدْ بايَعَنى، وَ انَا آخِذُكُمْ بِالْبَيْعَةِ لَهُ عَنِ اللَّه عَزَّ وَجَلَّ: «إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّه، يَدُ اللَّه فَوْقَ أَيْدِيهِمْ. فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى نَفْسِهِ، وَ مَنْ أَوْفى بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّه فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً»:
پيامبر صلى الله عليه وآله در خطبه غدير فرمود: الا وَ انّى عِنْدَ انْقِضاءِ خُطْبَتى ادْعُوكُمْ الى مُصافَقَتى عَلى بَيْعَتِهِ وَ اْلاِقْرارِ بِهِ، ثُمَّ مُصافَقَتِهِ بَعْدى. الا وَ انّى قَدْ بايَعْتُ اللَّه وَ عَلِىٌّ قَدْ بايَعَنى، وَ انَا آخِذُكُمْ بِالْبَيْعَةِ لَهُ عَنِ اللَّه عَزَّ وَجَلَّ: «إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّه، يَدُ اللَّه فَوْقَ أَيْدِيهِمْ. فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى نَفْسِهِ، وَ مَنْ أَوْفى بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّه فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً»:


بدانيد كه من پس از پايان خطابه ‏ام شما را به دست دادن با من به عنوان بيعت با او و اقرار به او، و بعد از من به دست دادن با خود او فرا مى‏ خوانم. بدانيد كه من با خدا بيعت كرده ‏ام و على با من بيعت كرده است، و من از جانب خداوند براى او از شما بيعت مى‏ گيرم.
بدانيد كه من پس از پايان خطابه ‏ام شما را به دست دادن با من به عنوان بيعت با او و اقرار به او، و بعد از من به دست دادن با خود او فرا مى‏ خوانم. بدانيد كه من با خدا بيعت كرده ‏ام و على با من بيعت كرده است، و من از جانب خداوند براى او از شما بيعت مى‏ گيرم.
خط ۴۸: خط ۴۸:
هر كس بيعت را بشكند به ضرر خويش شكسته است و هر كس وفا كند به آنچه با خدا عهد بسته خداوند به او اجر عظيمى عنايت مى ‏فرمايد.<ref>اسرار غدیر: ص۱۵۹ بخش ۱۱.</ref>
هر كس بيعت را بشكند به ضرر خويش شكسته است و هر كس وفا كند به آنچه با خدا عهد بسته خداوند به او اجر عظيمى عنايت مى ‏فرمايد.<ref>اسرار غدیر: ص۱۵۹ بخش ۱۱.</ref>
===موقعيت قرآنى===
===موقعيت قرآنى===
اين آيه در سوره فتح آمده و منظور از فتح مبين صلح حديبيه است كه مردم در آنجا با پيامبرصلى الله عليه وآله بيعت كردند و پيمان وفادارى بستند. در سوره فتح مسئله بيعت دو بار مطرح شده است: يكى آيه ۱۸: «لَقَدْ رَضِىَ اللَّه عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ ...» ،
اين آيه در سوره فتح آمده و منظور از فتح مبين صلح حديبيه است كه مردم در آنجا با پيامبر صلى الله عليه وآله بيعت كردند و پيمان وفادارى بستند. در سوره فتح مسئله بيعت دو بار مطرح شده است: يكى آيه ۱۸: «لَقَدْ رَضِىَ اللَّه عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ ...» ،


و ديگرى آيه ۱۰: «إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّه ...».
و ديگرى آيه ۱۰: «إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّه ...».


اين بيعت هنگامى صورت گرفت كه پيامبرصلى الله عليه وآله به قصد عمره از مدينه به سوى مكه مكرمه حركت كرد.
اين بیعت هنگامى صورت گرفت كه پيامبرصلى الله عليه وآله به قصد عمره از مدينه به سوى مكه مكرمه حركت كرد.


اهل مكه به گمان اينكه حضرت براى جنگ آمده چند گروه را به مقابله با آن حضرت فرستادند. عده‏اى حدود ۱۴۰۰ نفر با حضرت بودند و با حضرت بيعت كردند و وعده پايدارى دادند.
اهل مكه به گمان اينكه حضرت براى جنگ آمده چند گروه را به مقابله با آن حضرت فرستادند. عده ‏اى حدود ۱۴۰۰ نفر با حضرت بودند و با حضرت بيعت كردند و وعده پايدارى دادند.


چنين بيعتى با پيامبرصلى الله عليه وآله بيعت با خدا خوانده شد و مورد مدح خداوند قرار گرفت. اكنون در غدير با استشهاد به همين آيه، بار ديگر بيعت با خداوند به ميان آمده است.
چنين بيعتى با پيامبر صلى الله عليه وآله بيعت با خدا خوانده شد و مورد مدح خداوند قرار گرفت. اكنون در غدير با استشهاد به همين آيه، بار ديگر بيعت با خداوند به ميان آمده است.
===<big>تحليل اعتقادى</big>===
===<big>تحليل اعتقادى</big>===
'''تحليل اعتقادى اول'''
'''تحليل اعتقادى اول'''
خط ۷۵: خط ۷۵:
در درجه دوم مردم با پيامبر صلى الله عليه وآله بر سر اين خواسته ‏اى كه خلاصه۲۳سال زحمت آن حضرت است بيعت مى ‏كنند، و در درجه سوم با اميرالمؤمنين‏ عليه السلام به عنوان امام بعد از پيامبر صلى الله عليه وآله، و در درجه چهارم با همه يازده امام بعد از آن حضرت در همان غدير بيعت مى‏ كنند.
در درجه دوم مردم با پيامبر صلى الله عليه وآله بر سر اين خواسته ‏اى كه خلاصه۲۳سال زحمت آن حضرت است بيعت مى ‏كنند، و در درجه سوم با اميرالمؤمنين‏ عليه السلام به عنوان امام بعد از پيامبر صلى الله عليه وآله، و در درجه چهارم با همه يازده امام بعد از آن حضرت در همان غدير بيعت مى‏ كنند.
*'''ب) پیام بیعت الهی غدیر'''
*'''ب) پیام بیعت الهی غدیر'''
اين تركيب خاص كلام پيامبرصلى الله عليه وآله در ذيل آيه حاكى از دو جهت مى‏ تواند باشد:
اين تركيب خاص كلام پيامبر صلى الله عليه وآله در ذيل آيه حاكى از دو جهت مى‏ تواند باشد:


از يک سو اينكه در غدير مردم بايد به همه امامان معتقد شوند و اين به معناى اتحاد سلسله امامت در هدف و فرمايشات ايشان است، و كلام و روش همه امامان براى ما به عنوان يک مجموعه واحد به حساب مى‏آيد و هيچ فرقى بين راه و گفتار و اهداف امامان‏ عليهم السلام وجود ندارد.
از يک سو اينكه در غدير مردم بايد به همه امامان معتقد شوند و اين به معناى اتحاد سلسله امامت در هدف و فرمايشات ايشان است، و كلام و روش همه امامان براى ما به عنوان يک مجموعه واحد به حساب مى‏آيد و هيچ فرقى بين راه و گفتار و اهداف امامان‏ عليهم السلام وجود ندارد.
خط ۸۵: خط ۸۵:
همان گونه كه هر كس با خدا بيعت مى‏ كند با محمد و على ‏عليهما السلام بيعت كرده، و هر كه با ايشان بيعت كرده با يازده امام ‏عليهم السلام بعد از او بيعت كرده است. هر گونه تفكيكى در اينجا انحراف از صراط مستقيم است، و هر راه منحرفى در اسلام زاييده تفكيک بين خدا و پيامبر و دوازده امام‏ عليهم السلام در اعتقاد بوده است.
همان گونه كه هر كس با خدا بيعت مى‏ كند با محمد و على ‏عليهما السلام بيعت كرده، و هر كه با ايشان بيعت كرده با يازده امام ‏عليهم السلام بعد از او بيعت كرده است. هر گونه تفكيكى در اينجا انحراف از صراط مستقيم است، و هر راه منحرفى در اسلام زاييده تفكيک بين خدا و پيامبر و دوازده امام‏ عليهم السلام در اعتقاد بوده است.
*'''ج) دست بالای خدا در بیعت غدیر'''
*'''ج) دست بالای خدا در بیعت غدیر'''
نكته بسيار ظريفى كه در تبيين عملىِ بيعت با خداوند نهفته جمله »يَدُ اللَّه فَوْقَ أَيْدِيهِمْ« در آيه است. بيعت كننده غدير در واقع مى‏پذيرد كه تحت اختيار بيعت شونده باشد، و اين فقط درباره خداوند و پيامبر و معصومين‏ عليهم السلام ممكن است كه ولايت مطلقه و صاحب اختيارى تمام عيار مردم با ايشان است.
نكته بسيار ظريفى كه در تبيين عملىِ بيعت با خداوند نهفته جمله «يَدُ اللَّه فَوْقَ أَيْدِيهِمْ» در آيه است. بيعت كننده غدير در واقع مى‏پذيرد كه تحت اختيار بيعت شونده باشد، و اين فقط درباره خداوند و پيامبر و معصومين‏ عليهم السلام ممكن است كه ولايت مطلقه و صاحب اختيارى تمام عيار مردم با ايشان است.


وقتى دست خدا بالاى دست بيعت كنندگان است؛ اين به معناى قرار گرفتن همه آنان تحت اختيار و فرمان الهى است، و اين بيعت به معناى پذيرفتن و اقرار به چنان ولايتى بود.
وقتى دست خدا بالاى دست بيعت كنندگان است؛ اين به معناى قرار گرفتن همه آنان تحت اختيار و فرمان الهى است، و اين بيعت به معناى پذيرفتن و اقرار به چنان ولايتى بود.


لذا در كيفيت بيعت نيز اين مسئله مراعات شد كه دست بيعت كنندگان زير دست پيامبر صلى الله عليه وآله و اميرالمؤمنين‏ عليه السلام قرار بگيرد. حديثى از امام رضا عليه السلام به جزئيات اين مطلب اشاره مى‏ كند:
لذا در كيفيت [[بیعت]] نيز اين مسئله مراعات شد كه دست بيعت كنندگان زير دست پيامبر صلى الله عليه وآله و [[امیرالمؤمنین (لقب)|امیرالمؤمنین‏ علیه السلام]] قرار بگيرد. حديثى از امام رضا عليه السلام به جزئيات اين مطلب اشاره مى‏ كند:


هنگامى كه آن حضرت را به بيعت براى ولايت عهدى وادار كردند و حضرت در مقامى نشست كه مردم با ايشان بيعت كنند، طبق ساير بيعت‏ ها دست خود را دراز نكردند تا از سمت راست با بيعت كننده دست دهند؛ بلكه دست خود را بالا مى‏ گرفتند به طورى كه پشت دستشان به طرف صورت خود و كف دستشان رو به مردم بود. آنگاه كه كسى براى بيعت جلو مى‏ آمد حضرت از بالا دست خود را پايين مى‏ آوردند و كف دست بيعت كننده از پايين در دست حضرت قرار مى ‏گرفت و دست حضرت روى دست او بود. وقتى مأمون به اين كيفيت خاص از بيعت اعتراض كرد امام رضا عليه السلام فرمود: پيامبر صلى الله عليه وآله اين گونه بيعت مى ‏فرمود.<ref>بحار الانوار: ج ۴۹ ص ۱۴۶. روضة الواعظين: ص ۲۲۶. الارشاد (شيخ مفيد) : ج ۲ ص ۲۶۱. مناقب ابن شهرآشوب: ج ۴ ص ۳۶۴. اعلام الورى: ص ۳۳۴.</ref>
هنگامى كه آن حضرت را به بيعت براى ولايت عهدى وادار كردند و حضرت در مقامى نشست كه مردم با ايشان بيعت كنند، طبق ساير بيعت‏ ها دست خود را دراز نكردند تا از سمت راست با بيعت كننده دست دهند؛ بلكه دست خود را بالا مى‏ گرفتند به طورى كه پشت دستشان به طرف صورت خود و كف دستشان رو به مردم بود. آنگاه كه كسى براى بيعت جلو مى‏ آمد حضرت از بالا دست خود را پايين مى‏ آوردند و كف دست بيعت كننده از پايين در دست حضرت قرار مى ‏گرفت و دست حضرت روى دست او بود. وقتى مأمون به اين كيفيت خاص از بيعت اعتراض كرد [[امام رضا علیه السلام]] فرمود: پيامبر صلى الله عليه وآله اين گونه بيعت مى ‏فرمود.<ref>بحار الانوار: ج ۴۹ ص ۱۴۶. روضة الواعظين: ص ۲۲۶. الارشاد (شيخ مفيد) : ج ۲ ص ۲۶۱. مناقب ابن شهرآشوب: ج ۴ ص ۳۶۴. اعلام الورى: ص ۳۳۴.</ref>


یكى از اقدامات پيامبر صلى الله عليه وآله در انتهاى خطبه غدير اين بود كه چون بيعت گرفتن از فرد فرد آن جمعيت انبوه، از طرفى غير ممكن بود و از سوى ديگر امكان داشت افراد به بهانه‏ هاى مختلف از بيعت شانه خالى كنند و حضور نيابند، و در نتيجه نتوان التزام عملى و گواهى قانونى از آنان گرفت، لذا حضرت در اواخر سخنانشان فرمودند: اى مردم، چون با يك كف دست و با اين وقت كم و با اين سيل جمعيت، امكان بيعت براى همه وجود ندارد، پس همگى اين سخنى را كه من مى‏ گويم تكرار كنيد و بگوييد:
یكى از اقدامات پيامبر صلى الله عليه وآله در انتهاى خطبه غدير اين بود كه چون بيعت گرفتن از فرد فرد آن جمعيت انبوه، از طرفى غير ممكن بود و از سوى ديگر امكان داشت افراد به بهانه‏ هاى مختلف از بيعت شانه خالى كنند و حضور نيابند، و در نتيجه نتوان التزام عملى و گواهى قانونى از آنان گرفت، لذا حضرت در اواخر سخنانشان فرمودند: اى مردم، چون با يك كف دست و با اين وقت كم و با اين سيل جمعيت، امكان بيعت براى همه وجود ندارد، پس همگى اين سخنى را كه من مى‏ گويم تكرار كنيد و بگوييد:
خط ۹۹: خط ۹۹:
پيداست كه حضرت، عين كلامى را كه مى ‏بايست مردم تكرار كنند به آنان القا فرمودند و عبارات آن را مشخص كردند تا هر كس به شكل خاصى براى خود اقرار نكند، بلكه همه به مطلب واحدى كه حضرت از آنان مى‏ خواهد التزام دهند و بر سر آن بيعت نمايند.
پيداست كه حضرت، عين كلامى را كه مى ‏بايست مردم تكرار كنند به آنان القا فرمودند و عبارات آن را مشخص كردند تا هر كس به شكل خاصى براى خود اقرار نكند، بلكه همه به مطلب واحدى كه حضرت از آنان مى‏ خواهد التزام دهند و بر سر آن بيعت نمايند.


وقتى كلام پيامبرصلى الله عليه وآله پايان يافت همه مردم سخن او را تكرار كردند و بدين وسيله بيعت عمومى گرفته شد.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۲۱۵، ۲۱۹.</ref>
وقتى كلام پيامبر صلى الله عليه وآله پايان يافت همه مردم سخن او را تكرار كردند و بدين وسيله بيعت عمومى گرفته شد.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۲۱۵، ۲۱۹.</ref>


پس از پايان بخش دهم از خطبه غدير كه سكوت همچنان بر مجلس حكمفرما بود، پيامبر صلى الله عليه وآله وارد آخرين بخش سخنرانى خود شد. آنچه مردم در اين بخش شنيدند اقدام بى‏ سابقه ‏اى بود كه هرگز فكرش را نكرده بودند. پيامبرصلى الله عليه وآله بيعت را به صورت جدى ‏ترى مطرح كرده در يک اقدام بديع از فراز منبر غدير با صد و بيست هزار نفر بيعت كرد و از همه اقرار گرفت.
پس از پايان بخش دهم از خطبه غدير كه سكوت همچنان بر مجلس حكم فرما بود، پيامبر صلى الله عليه وآله وارد آخرين بخش سخنرانى خود شد. آنچه مردم در اين بخش شنيدند اقدام بى‏ سابقه ‏اى بود كه هرگز فكرش را نكرده بودند. پيامبر صلى الله عليه وآله بيعت را به صورت جدى ‏ترى مطرح كرده در يک اقدام بديع از فراز منبر غدير با صد و بيست هزار نفر بيعت كرد و از همه اقرار گرفت.


آن حضرت براى اين كار سه جهت را با هم به اجرا درآورد:
آن حضرت براى اين كار سه جهت را با هم به اجرا درآورد:
خط ۱۱۵: خط ۱۱۵:
در جمله آخرِ اين تعهّد آيه ۹۶ سوره اسراء: «قُلْ كَفى بِاللَّهِ شَهيداً بَيْنى وَ بَيْنَكُمْ» را آورد و خدا را بر اين بيعت لسانى شاهد گرفت.
در جمله آخرِ اين تعهّد آيه ۹۶ سوره اسراء: «قُلْ كَفى بِاللَّهِ شَهيداً بَيْنى وَ بَيْنَكُمْ» را آورد و خدا را بر اين بيعت لسانى شاهد گرفت.


در فراز بعدى به عنوان كسى كه گفتنى‏ها را گفته و پيمان را هم گرفته، گويا از مردم مى‏ پرسيد: بعد از اين همه لطف الهى كه بهترين راه و بهترين امامان را براى شما برگزيده و به شما اجازه نداده با فكر خود پيش برويد و مشكل آفرينى كنيد، آيا قدر اين همه نعمت را مى‏ دانيد؟
در فراز بعدى به عنوان كسى كه گفتنی ‏ها را گفته و پيمان را هم گرفته، گويا از مردم مى‏ پرسيد: بعد از اين همه لطف الهى كه بهترين راه و بهترين امامان را براى شما برگزيده و به شما اجازه نداده با فكر خود پيش برويد و مشكل آفرينى كنيد، آيا قدر اين همه نعمت را مى‏ دانيد؟


اين برخورد را پيامبر صلى الله عليه وآله با يک سؤال آغاز كرد و فرمود: «مَعاشِرَ النّاسِ، ما تَقُولُونَ؟...» : «اى مردم چه مى‏ گوييد؟ خدا از هر صدايى و مخفى‏ هاى هر نفسى اطلاع دارد».
اين برخورد را پيامبر صلى الله عليه وآله با يک سؤال آغاز كرد و فرمود: «مَعاشِرَ النّاسِ، ما تَقُولُونَ؟...» : «اى مردم چه مى‏ گوييد؟ خدا از هر صدايى و مخفى‏ هاى هر نفسى اطلاع دارد».
خط ۱۲۷: خط ۱۲۷:
ناگهان شنيدند كه پيامبر صلى الله عليه وآله فرمود: چون من يک دست دارم و از فراز اين منبر نمى‏ توانم با صد و بيست هزار دست بيعت كنم، راه ديگر آن است كه من مطالبى را با نيت بيعت به شما بگويم و شما عين آن جملات را با من تكرار كنيد.
ناگهان شنيدند كه پيامبر صلى الله عليه وآله فرمود: چون من يک دست دارم و از فراز اين منبر نمى‏ توانم با صد و بيست هزار دست بيعت كنم، راه ديگر آن است كه من مطالبى را با نيت بيعت به شما بگويم و شما عين آن جملات را با من تكرار كنيد.


مضمون آن جملات بيعت بر سر اطاعت از دوازده امام‏ عليهم السلام با قلب و جان و زبان و دست بود، و پيمان بر سر پايدارى و تغيير ندادن تا روز قيامت بسته مى‏شد. نكته جالب اين بيعت لسانى ميثاق بستن بر سر ابلاغ پيام غدير به همه نسل‏ها در طول زمان‏ ها و همه مردم در گستره مكان ‏ها بود.
مضمون آن جملات بيعت بر سر اطاعت از دوازده امام‏ عليهم السلام با قلب و جان و زبان و دست بود، و پيمان بر سر پايدارى و تغيير ندادن تا روز قيامت بسته می شد. نكته جالب اين بيعت لسانى ميثاق بستن بر سر ابلاغ پيام غدير به همه نسل‏ها در طول زمان‏ ها و همه مردم در گستره مكان ‏ها بود.


در يك لحظه همه گوش‏ ها متوجه جمله جمله سخنان پيامبر صلى الله عليه وآله شد تا بتوانند آن را دقيقاً تكرار كنند. صداى يكپارچه صد و بيست هزار نفر كه يكصدا پس از شنيدن جملات از پيامبرصلى الله عليه وآله آن را تكرار مى‏ كردند، هيبت عجيبى بر سرزمين غدير حاكم كرده بود.
در يك لحظه همه گوش‏ ها متوجه جمله جمله سخنان پيامبر صلى الله عليه وآله شد تا بتوانند آن را دقيقاً تكرار كنند. صداى يكپارچه صد و بيست هزار نفر كه يكصدا پس از شنيدن جملات از پيامبر صلى الله عليه وآله آن را تكرار مى‏ كردند، هيبت عجيبى بر سرزمين غدير حاكم كرده بود.


تصور كنيد كه يک جمله تكرار نمى‏ شد، بلكه متن بلندى بود كه به خاطر ياد گرفتن مردم بايد در فرازهاى كوتاه به مردم گفته مى‏ شد. چه منظره بديعى بود كه در كمال نظم چهل قطعه پشت سر هم به مردم گفته شد و آنان تكرار كردند، و صداى درهم آميخته مردم تا اوج آسمان‏ ها رسيد.
تصور كنيد كه يک جمله تكرار نمى‏ شد، بلكه متن بلندى بود كه به خاطر ياد گرفتن مردم بايد در فرازهاى كوتاه به مردم گفته مى‏ شد. چه منظره بديعى بود كه در كمال نظم چهل قطعه پشت سر هم به مردم گفته شد و آنان تكرار كردند، و صداى درهم آميخته مردم تا اوج آسمان‏ ها رسيد.
خط ۱۳۷: خط ۱۳۷:
پيامبر صلى الله عليه وآله در فرازهاى اول از يازدهمين و آخرين بخش از خطبه غدير مسئله بيعت را مطرح كرده و از جمله در مورد امامت امامان ‏عليهم السلام از صد و بيست هزار نفر بيعت زبانى و اقرار گرفت.
پيامبر صلى الله عليه وآله در فرازهاى اول از يازدهمين و آخرين بخش از خطبه غدير مسئله بيعت را مطرح كرده و از جمله در مورد امامت امامان ‏عليهم السلام از صد و بيست هزار نفر بيعت زبانى و اقرار گرفت.


سپس به عنوان كسى كه گفتنى ‏ها را گفته و پيمان را هم گرفته، گويا از مردم مى‏ پرسيد: بعد از اين همه لطف الهى كه بهترين راه و بهترين امامان را براى شما برگزيده و به شما اجازه نداده با فكر خود پيش برويد و مشكل آفرينى كنيد، آيا قدر اين همه نعمت را مى‏دانيد؟ اين برخورد را پيامبر صلى الله عليه وآله با يك سؤال آغاز كرد و فرمود: «مَعاشِرَ النّاسِ، ما تَقُولُونَ؟ ...»: «اى مردم چه مى گوييد؟ خدا از هر صدايى و مخفى‏ هاى هر نفسى اطلاع دارد». آنگاه با لسان نصيحت گونه ‏اى آيه ۱۵ سوره اسراء را خواند: «فَمَنِ اهْتَدى فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما يَضِلُّ عَلَيْها» : «هر كس هدايت يابد به نفع خويش عمل كرده و هر كس گمراه شود بر ضرر خود گمراه شده است»:
سپس به عنوان كسى كه گفتنى ‏ها را گفته و پيمان را هم گرفته، گويا از مردم مى‏ پرسيد: بعد از اين همه لطف الهى كه بهترين راه و بهترين امامان را براى شما برگزيده و به شما اجازه نداده با فكر خود پيش برويد و مشكل آفرينى كنيد، آيا قدر اين همه نعمت را می دانيد؟ اين برخورد را پيامبر صلى الله عليه وآله با يك سؤال آغاز كرد و فرمود: «مَعاشِرَ النّاسِ، ما تَقُولُونَ؟ ...»: «اى مردم چه مى گوييد؟ خدا از هر صدايى و مخفى‏ هاى هر نفسى اطلاع دارد». آنگاه با لسان نصيحت گونه ‏اى آيه ۱۵ سوره اسراء را خواند: «فَمَنِ اهْتَدى فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما يَضِلُّ عَلَيْها» : «هر كس هدايت يابد به نفع خويش عمل كرده و هر كس گمراه شود بر ضرر خود گمراه شده است»:


و از آنجا كه پس از منبر همه بايد براى بيعت مى‏ آمدند، لذا پيامبر صلى الله عليه وآله بار ديگر آيه ۱۰ سوره فتح: «اِنَّ الَّذينَ يُبايِعُونَكَ اِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ»، و آيه ۲۸ سوره زخرف: «وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً فى عَقِبِهِ» را با اشاره به جزئيات اين بيعت تكرار كرده، آن را از يک سو بيعت با خدا دانسته و از سوى ديگر بيعت با همه امامان دانست، و امامت آنان را در دنيا و آخرت مطرح كرد. سپس ثمره اين بيعت را به نفع خود مردم اعلام فرمود:
و از آنجا كه پس از منبر همه بايد براى بيعت مى‏ آمدند، لذا پيامبر صلى الله عليه وآله بار ديگر آيه ۱۰ سوره فتح: «اِنَّ الَّذينَ يُبايِعُونَكَ اِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ»، و آيه ۲۸ سوره زخرف: «وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً فى عَقِبِهِ» را با اشاره به جزئيات اين بيعت تكرار كرده، آن را از يک سو بيعت با خدا دانسته و از سوى ديگر بيعت با همه امامان دانست، و امامت آنان را در دنيا و آخرت مطرح كرد. سپس ثمره اين بيعت را به نفع خود مردم اعلام فرمود: