روايات جمعيت حاضرین غدير خم

از ویکی غدیر

غدير خم به عنوان بستر معرفى امامت براى تبيين قدرت و اساس شيعه با ولايت امام على و يازده نفر امام از نسل آن حضرت‏ عليهم السلام امرى متواتر است. در اين جريان، مردم حاضر در غدير بر سر ولايت با امام على‏ عليه السلام بيعت كرده و به او تبريك گفتند. اكنون مى ‏توان گفت: با قطعى بودن خبر ولايت، وجود جمعيت قابل توجه حاضر در غدير خم از اهميت ويژه ‏اى برخوردار است، زيرا بر پايه براهين عقلى و نقلى، غدير اتمام حجت و اعلام ولايت است.

شواهد تاريخى پيشين بر پايه موضوعات: تشكيل قدرت اسلام در مدينه و نابودى قدرت مشركان قريش، حضور حداكثرى جمعيت مسلمانان در جهاد بدون حضور زنان و كودكان، فراخوانى مردم به آخرين حج با حضور رسول‏ خداصلى الله عليه وآله و حضور زنان و كودكان در مدينه، از جمله شواهدى هستند كه دلالت بر زيادى جمعيت حاضر در غدير خم دارند. بنابراين و با توجه به اين مقدمات، به سراغ بررسى روايات موجود درباره تعداد جمعيت شركت كننده در غدير خم رفته و مورد بررسى و تحليل قرار مى ‏دهيم:

الف) هزار و سيصد نفر

روايتى از امام باقرعليه السلام نقل شده كه طبق آن پيامبرصلى الله عليه وآله در روز غدير در حضور ۱۳۰۰ نفر جمله «من كنت مولاه فهذا على‏ عليه السلام مولاه» را مطرح فرمود. [۱] اين روايت را مجلسى نيز آورده است.[۲]

در تفسير فرات كوفى نيز روايتى از عمار چنين نقل شده است: در مجلس ابن‏ عباس بوديم و او سخنرانى مى‏ كرد، كه ابوذر بلند شد و گفت: اى مردم، آيا مى‏ دانيد پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: راستگوتر از ابوذر نيست؟ همه گفتند: آرى. ابوذر گفت: پس بدانيد پيامبرصلى الله عليه وآله روز غدير كه ۱۳۰۰ مرد بوديم... ، فرمود: هر كس من مولاى اويم پس على ‏عليه السلام مولاى او است. خدايا هر كس على‏ عليه السلام را يارى كند يارى ‏اش كن، و هر كس با او دشمنى كند دشمنش باش. در اين هنگام مردى بلند شد و گفت: مبارك باد بر تو اى پسر ابى ‏طالب.[۳]

نقد و بررسى

روايت ابن شهرآشوب از امام باقرعليه السلام روايتى مرسل است و به عبارت ديگر سلسله سندى براى آن ذكر نشده است. روايت دوم نيز تنها خبرى است كه در تفسير فرات كوفى آمده است و سند آن به امام معصوم نمى‏ رسد.

در مجموع مى ‏توان گفت: علاوه بر ضعف سند اين دو روايت، با توجه به فراخوانى رسول ‏خداصلى الله عليه وآله از مردم براى حضور در سفر معنوى حج و جمعيت مدينه و اطراف آن و تعداد جمعيت سپاه اسلام در آن زمان، اين قول قابل پذيرش نيست.

همچنين قابل ذكر است كه روايت دوم داراى اضطراب در محتوا مى‏ باشد. در اين روايت ابوذر براى اثبات حقانيت سخنش ابتدا به اثبات صادق بودن خود مى ‏پردازد، و بعد به بيان كميت جمعيت مى ‏پردازد. و حال آنكه دفاع از خود زمانى صحيح است كه مورد اتهام واقع شده باشد، و در اينجا اتهامى وجود ندارد.

علاوه بر اين نكته، بايد افزود كه روايت اول به نقل از امام باقرعليه السلام مى ‏باشد، و حال آنكه روايت دوم به نقل از جناب عمار است. طبق قاعده، امام باقرعليه السلام تعداد جمعيت را بايد از عمار و سخنان ابوذر نقل كند، اما آن حضرت هيچ كدام از اين دور راوى را در استنادش نياورده است، و مرسل بودن روايت اول هم ثابت شد.[۴]

ب) ده هزار نفر

دسته ديگرى از روايات تعداد جمعيت غدير را ده هزار نفر را گزارش كرده ‏اند. چنانچه ابن شهرآشوب در مناقب و عياشى ذيل آيه۶۷سوره مائده از امام صادق ‏عليه السلام نقل مى‏ كنند كه فرمود: من تعجب مى‏ كنم از اينكه مدعى با آوردن دو شاهد حقش را مى‏ گيرد، اما على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام با ده هزار شاهد حقش ضايع شد.

امام‏ عليه السلام ادامه مى‏ دهد: پيامبرصلى الله عليه وآله از مدينه خارج شد در حالى كه پنج هزار نفر از مدينه همراه حضرت بودند، و پنج هزار نفر هم از مكه پيامبرصلى الله عليه وآله را مشايعت كردند.[۵]

نقد و بررسى

اين روايت مرسل است و در سند آن تنها عمر بن يزيد قرار دارد. علاوه بر اين، اشكالات ديگرى بر اين گزارش وارد است. در اين روايات اشاره به حضور پنج هزار نفر از مدينه شده است، و به حضور مردم اطراف و اكناف آن و دعوت پيامبرصلى الله عليه وآله نسبت به حضور آنان براى حج اشاره‏ اى نشده است.

در ادامه روايت مذكور اشاره به حضور پنج هزار نفر از مردم مكه نيز شده است. در حالى كه در گزارش جمعيت هزار و سيصد نفرى به اين موضوع هيچ اشاره ‏اى نشده بود.

همچنين قابل ذكر است:

اولاً: هيچ امرى از سوى رسول‏ خداصلى الله عليه وآله مبنى بر لزوم مشايعت مردم مكه در منابع ثبت نشده است، و دليل عدم حضور آنان امر الهى به حضور حاجيان در مكان غدير است كه پيامبرصلى الله عليه وآله حجاج جلو كاروان را امر به بازگشت كرد و منتظر حجاج عقب مانده شد.

ثانياً: فاصله مكه تا جحفه فاصله بسيارى است، و بر فرض كه مردم قصد بدرقه رسول‏ خداصلى الله عليه وآله را داشته ‏اند، مشايعت كردن تا حدود ۱۸۰ كيلومتر براى آنان بسيار بعيد است. همچنين اگر قرار باشد جمعيتى را به اين مقدار اضافه كنيم، بايد جمعيت همراه امام على ‏عليه السلام را كه از يمن به حج آمده بودند و قصد بازگشت به مدينه را داشتند را يادآورى مى ‏كرد. در حالى كه هيچ اشاره ‏اى به اين جمعيت نشده است، و اين براى يك راوى كه همه چيز را ثبت مى ‏كند اشكال بزرگى است.

شيخ حر عاملى نيز در روايتى قول ده هزار نفر را آورده است. وى مى ‏افزايد: چه بسا اين ده هزار نفر همه از مدينه بوده ‏اند.[۶] يعنى ايشان هم جمعيت ده هزار نفرى غدير را نمى ‏پذيرد، بلكه جمعيت مردم مدينه را اين مقدار حدس زده است. بنابراين مى ‏توان گفت: اين روايت با بر طرف شدن ضعف سند و محتواى آن، تنها مى ‏تواند جمعيت اهل مدينه كه در غدير حاضرند و يا با پيامبرصلى الله عليه وآله از مدينه خارج شده ‏اند را ثابت كند.

بنا به آنچه در موسوعه تاريخ اسلام آمده، در صورت پذيرش اين خبر مى ‏توان گفت: اين خبر شايد در صدد بيان جمعيت اصحابى از مدينه و مكه است كه مى‏ شناختند.[۷]

ج) دوازده هزار نفر

عياشى در روايت ديگرى ذيل آيه ۵۵ سوره مائده، به نقل از صفوان جمال از امام صادق ‏عليه السلام تعداد جمعيت حاضر در غدير را دوازده هزار نفر نقل مى‏ كند. در اين صورت امام‏ عليه السلام فرمودند: با آنكه جمعيت حاضر در غدير دوازده هزار نفر بودند، ولى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام نتوانست حق خود را بگيرد. در حالى كه يك شخص با دو شاهد مى ‏تواند حق خود را پس بگيرد.[۸]

نقد و بررسى

اين روايت نيز مرسله است. در اين روايت كه محتواى آن با روايت ده هزار نفرى يكى است، اشاره به جمعيت دوازده هزار نفر در روز غدير شده است. بنابراين، با وجود اختلاف تعداد جمعيت مواجه هستيم. در اين تعارض بايد سراغ قرائن رفت، و ما هيچ قرينه ‏اى نداريم. نكته ديگر اينكه اين روايت به نقل از صفوان جمال است و از عمر بن يزيد نقل نشده است. از اين جهت روشن است كه اختلاف هم در محتوى و هم در سند وجود دارد. لذا مى‏ توان گفت ايراد گزارش قبلى در اينجا نيز وارد است.

د) هفده هزار نفر

سبزوارى در كتاب «جامع الاخبار» طبق نقلى جمعيت حاضر در غدير را هفده هزار نفر دانسته است. وى مى ‏نويسد: به نقل از محمد بن سنان از زراره كه گفت: شنيدم امام صادق‏ عليه السلام فرمود: هنگامى كه رسول‏ خداصلى الله عليه وآله در حجةالوداع از مدينه به سمت مكه خارج شد و تصميم به بازگشت داشت -  در خبر ديگرى آمده است: هنگام خروج رسول‏ خداصلى الله عليه وآله از مكه -  دوازده هزار نفر از يمن و پنج هزار از مردم مدينه وى را همراهى مى‏ كردند.[۹]

نقد و بررسى

در نقد و بررسى روايت عياشى درباره حضور مردم مكه در غدير خم گفته شد كه آمدن اهل مكه تا غدير دليلى ندارد. از طرفى، از سوى پيامبرصلى الله عليه وآله امرى بر حضور آنان اعلام نشده بود كه ايشان را تا غدير همراهى كنند. اين نقد به طريق اولى بر حضور يمنى‏ ها نيز وارد است، زيرا يمنى‏ ها مى‏ بايست به طرف جنوب مكه حركت كنند تا به يمن برسند. بر فرض پذيرش حضور يمنى‏ ها در غدير، تنها مى‏ توان جمعيت همراه امام على ‏عليه السلام از يمن را پذيرفت.

نيز قابل ذكر است كه اين روايت در تعارض با روايات ديگر در تعداد جمعيت است. و با توجه به برخى اخبار همانند ابن ‏كثير در «البداية و النهاية» و برخى ديگر از منابع اهل‏ سنت كه جمعيت حاضر در حج از زنان و مردان و صحابه همراه رسول‏ خداصلى الله عليه وآله را چهل هزار نفر نقل كرده ‏اند[۱۰]، مى‏ توان گفت: جمعيت غدير خم قابل توجه بوده است، و اعداد زير چهل هزار قابل پذيرش نيستند.

هـ) شصت هزار نفر

ابن ‏جبر در كتاب «نهج الايمان» مى ‏نويسد: روايت شده است كه در روز غدير خم براى امام على ‏عليه السلام شصت هزار شاهد وجود داشت.[۱۱]

نقد و بررسى

ابن ‏جبر -  كه از نويسندگان قرن هفتم هجرى است -  دو نقل درباره جمعيت غدير خم دارد. ابتدا بدون ذكر سند مى ‏نويسد: روايت شده كه جمعيت غدير شصت هزار نفر بوده، و نقل ديگرى مى ‏گويد: هشتاد و شش هزار هم نقل شده است.[۱۲] اين قول چندان پذيرفتنى نيست، زيرا روايت ايشان به هيچ منبع يا شخصى منسوب نيست، و به عبارت ديگرى سندى براى آن نقل نشده و قابل پذيرش نيست.

و) هفتاد هزار نفر

امام باقرعليه السلام در روايت ديگرى تعداد جمعيت غدير را هفتاد هزار نفر نقل مى‏ فرمايد. فتّال نيشابورى و طبرسى اين روايت را با ذكر تمامى اسناد چنين نقل كرده ‏اند: رسول‏ خداصلى الله عليه وآله همراه هفتاد هزار نفر از اهالى مدينه و اطراف آن عازم مكه شده و از مدينه خارج شدند، و همه جماعت مسلمان در طول اين سفر قدم به قدم از تمام اعمال آن حضرت پيروى مى‏ كردند.[۱۳]

ابوالفرج حلبى شافعى نيز در گزارش يكى از اقوال موجود درباره جمعيت همراه پيامبرصلى الله عليه وآله در آخرين حج را هفتاد هزار نقل كرده است. وى مى ‏نويسد: اين جمعيت با توجه به منع حضور برخى به خاطر بيمارى وبا از حضور در حج بود.[۱۴]

نقد و بررسى

در اين روايت اشاره به حركت هفتاد هزار نفر از مردم مدينه و اطراف آن به مكه و حضور در غدير خم شده است. اين روايت مؤيد هم دارد. از جمله مى‏ توان به دعوت پيامبرصلى الله عليه وآله از مردم اطراف و اكناف مدينه براى حضور زنان و كودكان اشاره كرد. علاوه بر آن، قابل ذكر است كه برخى از عالمان شيعه نيز با پذيرش شيعه اين خبر به نقل آن اهتمام ورزيده ‏اند و در صحت اين خبر ترديد نكرده ‏اند.[۱۵]

همچنين يكى از اسانيد اين روايت محمد بن موسى همدانى است، كه بنا به گفته نجاشى كتابى در ردّ غلوّ و غاليان دارد.[۱۶] بنابراين مى ‏توان گفت: با توجه به داشتن سند و مؤيدات ديگر، حضور اين تعداد از جمعيت در غدير خم طبيعى به نظر مى ‏رسد.

ز) هشتاد و شش هزار نفر

در نقل ديگرى كه از ابن‏ جبر در كتاب «نهج الايمان» دارد، علاوه بر بيان حضور شصت هزار نفر در غدير خم، هشتاد و شش هزار شاهد هم ذكر گرديده است. اين به درستى نشان مى‏ دهد كه جمعيت حاضر از راه‏ هاى دور و نزديك بوده ‏اند.[۱۷]

نقد و بررسى

همانگونه كه گذشت، ابن‏ جبر دو نقل شصت هزار نفر و هشتاد و شش هزار نفر دارد، كه هر دو پذيرفته نيست. زيرا هم سنديت ندارند، و هم با اقوال قبلى در تعارض اند. اما مى‏ توان گفت: او با نقل اين گزارش، عملاً روايت هفتاد هزار را قبول دارد، زيرا اگر قبول نداشت به نقد آن مى‏ پرداخت. بنابراين سخن او در بيش از آن است، زيرا مى‏ گويد كه علت اين كثرت جمعيت حضور مردم از نقاط مختلف است.

ح) نود هزار نفر

عبدالملک عاصمى شافعى -  از نويسندگان اهل‏ سنت -  مى ‏نويسد: پيامبرصلى الله عليه وآله براى حجةالوداع از مدينه خارج شد، در حالى كه نود هزار يا صد و چهارده هزار نفر همراه وى بودند.[۱۸] حلبى شافعى در «السيرة الحلبية»[۱۹] و علامه امينى نيز در «الغدير» به حضور اين مقدار از جمعيت در غدير خم به عنوان قول مشهور اشاره مى‏ كنند.[۲۰]

نقد و بررسى

اگر چه اين گزارش قول قبل است و سندى براى آن نقل نشده است و تنها ضعف آن همين است، ولى اين گزارش مؤيداتى چون حضور مردم مدينه و اطراف آن را -  كه خود راوى به آن اشاره كرده -  دارد.

مى ‏توان گفت: با توجه به اعتبار گزارش هفتاد هزار نفر و شهرت قول نود هزار نفر براى اهل‏ سنت و علامه امينى -  كه تحقيقات زيادى را در الغدير انجام داده است -  تصحيف رخ داده باشد؛ به اين صورت كه عبارت سبعين و تسعين داراى سبک نوشتارى يكسانى هستند و در نقطه‏ گذارى عبارت و معنى متفاوت مى‏ شود. بنابراين روايت نود هزار درست است، و مرحوم طبرسى به جاى تسعين عبارت سبعين را نگارش كرده است.

ط) يک صد و چهارده هزار نفر

قول ديگر از عاصمى شافعى -  چنانكه گفته شد -  يك صد و چهارده هزار نفر است.[۲۱]علامه امينى نيز در «الغدير» قول مشهور ديگر را همين تعداد مى ‏داند.[۲۲] حلبى شافعى نيز همين قول را ذكر كرده است.[۲۳]

نقد و بررسى

گر چه نام كسى در سند اين گزارش نيامده است و به كسى منتسب نيست، اما به ذكر جمعيت همراه پيامبرصلى الله عليه وآله از مدينه تأكيد دارد. از آنجا كه اين نويسندگان در ميان تمامى اقوال جمعيت حاضر در غدير اين چند قول را نقل كرده‏ اند، مى ‏توان گفت: دليل اين پذيرش از سوى آنان توجه رسول‏ خداصلى الله عليه وآله به حضور حداكثرى مردم است. زيرا اين نويسندگان اشاره مى‏ كنند كه حتى با وجود نيامدن برخى، تعداد زيادى به حج رفتند. بنابراين به نظر آنان اين قول قابل ذكر و مورد توجه است، زيرا اگر اين تعداد جمعيت حضور نداشت، به يقين اهل‏ سنت نسبت به بيان آن اهتمام مى‏ ورزيدند.

لازم به ذكر است كه اين روايت با رواياتى كه تعداد جمعيت را كم ذكر مى ‏كند در تعارض است. اما مؤيداتى همانند هفتاد هزار و نود هزار را دارد.

ى) يک صد و بيست هزار نفر

گزارش ديگر درباره جمعيت غدير خم، حضور جمعيت يك صد و بيست هزار نفر است. از جمله اين قائلان ابن ‏جوزى در «تذكرة الخواص»[۲۴] و علامه امينى در «الغدير»[۲۵][۲۵] هستند.

نقد و بررسى

اين گزارش بدون ذكر سند و منبع براى آن نقل شده است. نيز قابل ذكر است كه علامه امينى ابتدا به جمعيت نود هزار اشاره مى ‏كند، و سپس قول ديگر را كه يكصد و بيست هزار است نقل مى ‏كند. بنابراين در انتخاب يكى از اين دو خبر بايد سراغ مؤيد رفت. خبر نود هزار از آنجا كه شواهدى دارد و امكان تصحيف آن با هفتاد هزار وجود دارد به پذيرش نزديك‏تر است.

جمع‏ بندى

غدير خم و اعلام ولايت امام على‏ عليه السلام از سوى رسول‏ خداصلى الله عليه وآله خبرى متواتر است، و هدف عمده رسول‏ خداصلى الله عليه وآله از آخرين حج اتمام و اكمال دین با بيان امر امامت بود. براى اين امر مهم لازم بود تا جمعيت قابل توجهى در آن حضور يابند. دليل بر اين سخن دعوت ايشان از مردم اطراف و اكناف مدينه براى رفتن به حج بود. با محوريت قدرت نبوى و فراگيرى اسلام و نابودى شرك و قدرت قريش.

گرايش مردم به اسلام و حضور در مدينه و يا ارتباط با مركز قدرت، باعث كثرت جمعيت نومسلمانان شده بود. بنابراين طبيعى مى ‏نمايد كه جمعيت مسلمانان از آمار اوليه حاضرين در جهادها بيشتر شود.

حضور زنان و كودكان و كهنسالان در غدير خم نيز از يك واقعيت تاريخى برخودار است كه مؤيدى است براى اثبات كثرت و جمعيت حاضر در غدير خم، زيرا در اين سفر ممنوعيتى براى حضور آنان وجود نداشت. با سنجش رواياتى كه جمعيت حاضر در غدير را كم نقل كرده‏ اند مى‏ توان گفت: اين اخبار بدون در نظر گرفتن جمعيت آمارى اسلام و مردم مدينه نقل شده، و علاوه بر آنكه ضعف سند و محتوى دارند از حجيت عقلى هم برخوردار نيستند.

نكته قابل توجه ديگر درباره جمعيت غدير اين است كه تعداد كسانى كه با رسول‏ خداصلى الله عليه وآله از مدينه عازم مكه بودند بايد كمتر از جمعيت غدير باشد، زيرا در هنگام حضور رسول‏ خداصلى الله عليه وآله در مكه، امام على‏ عليه السلام و همراهان ايشان -  كه از يمن عازم حج بودند -  در بازگشت همراه كاروان رسول‏ خداصلى الله عليه وآله به سوى مدينه حركت كردند. همچنين كاروان‏ هايى كه در بين راه از رسول ‏خداصلى الله عليه وآله جدا مى ‏شدند مورد حساب قرار نگرفته ‏اند. بنابراين تعداد جمعيت بيشتر از تعداد جمعيت عازم از مدينه است.

بايد افزود: گر چه دليلى بر حضور مردم مكه و يمن براى حضور در غدير وجود ندارد، اما بعيد نيست كه برخى خواسته باشند با توجه به قدرت معنوى و اجتماعى رسول‏ خداصلى الله عليه وآله و شكسته شدن ابهت مشركان، بخواهند در اين سفر به مدينه مهاجرت كنند. بنابراين نمى‏ توان اين جمعيت را ناديده گرفت.

اكنون با توجه به همه شواهد و مدارك موجود درباره جمعيت غدير خم مى‏ توان گفت: گزارش هفتاد هزار و نود هزار از شواهد و قرائن زيادى برخوردار بوده و به واقعيت نزديك‏تر هستند. در هر دو گزارش اشاره به حضور مردم مدينه و اطراف آن شده است و اشاره به جمعيت همراه امام على عليه السلام -  كه از يمن عازم حج بودند و به مدينه بازگشتند -  نشده است.

احتمال مى‏ رود بين هفتاد هزار و نود هزار تصحيفى رخ داده و جابجايى نقطه صورت گرفته باشد. در اين صورت معنى عوض مى ‏شود. در صورت عدم پذيرش تصحيف، گزارش هفتاد هزار نفر از اعتبار و نقل محكم‏ترى برخوردار است.

اكنون با توجه به بررسى روايات و گزارش‏ هاى تاريخى مى ‏توان گفت: جمعيت همراه رسول‏ خداصلى الله عليه وآله از مدينه هفتاد هزار نفر بوده است.

اين تعداد جمعيت غدير خم نيست، زيرا تعداد سپاه همراه امام على ‏عليه السلام -  كه از يمن عازم مكه و بعد مدينه بودند -  مورد اشاره قرار نگرفته و احتمال وجود كسانى كه قصد حضور در مدينه را داشته باشند و يا كسانى كه در بين راه از رسول‏ خداصلى الله عليه وآله جدا شده ‏اند در روايت نيامده است.

به نظر مى‏ رسد مى ‏توان گفت: جمعيت نود هزار هم بعيد به نظر نمى ‏رسد. در صورتى كه اين تعداد را به آن اضافه كنيم و اين خلط عددى به علت تصحيف باشد. اگر چه تنها ايراد وارد بر روايت نود هزار اشاره آن به جمعيت مدينه و اطراف آن است.

پانویس

  1. مناب آل ابى‏طالب )ابن شهرآشوب( : ج ۲ ص ۲۲۹: و فى رواية عن الباقرعليه السلام قال: لما قال النبى‏ صلى الله عليه وآله يوم غدير خم بين الف و ثلاثمائة رجل: من كنت مولاه فهذا على مولاه... .
  2. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۵۸.
  3. تفسير فرات: ص ۵۱۵ : عن عمار بن ياسر، قال: كنت عند ابى‏ ذر الغفارى فى مجلس ابن‏ عباس و عليه فسطاط و هو يحدث، اذ قام ابوذر حتى ضرب بيده الى عمود فسطاط، ثم قال: ايها الناس، من عرفنى فقد عرفنى و من لم يعرفنى فقد انبأته باسمى. انا جندب بن جنادة ابوذر الغفارى. سألتكم بحق اللَّه و حق رسوله‏ صلى الله عليه وآله اسمعتم من رسول اللَّه ‏صلى الله عليه وآله و هو يقول: ما اقلّت الغبراء و لا اظلّت الخضرا ذا لهجة اصدق من ابى‏ذر؟ قالوا: اللهم نعم. قال: فتعلمون ايها الناس ان رسول‏اللَّه‏صلى الله عليه وآله جمعنا يوم غدير خم الف و ثلاثمائة رجل يقول: اللهم من كنت مولاه فعلى‏ عليه السلام مولاه. اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله. فقام رجل فقال: بخ بخ يابن ‏ابى ‏طالب... .
  4. در گزارش ابن‏ شهرآشوب ابتدا به جريان محبت و دشمنى اشاره مى‏ كند، و در پايان به جمله من كنت مولاه، و در گزارش عمار ابتدا به جمله من كنت مولاه و بعد به جريان محبت ودشمنى با امام على‏ عليه السلام اشاره شده است.
  5. تفسير العياشى: ج ۱ ص ۳۳۲: عن عمر بن يزيد، قال: قال ابوعبداللَّه ‏عليه السلام ابتداءاً منه: العجب يا اباحفص لما لقى على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام؛ انه كان له عشرة الف شاهد لم يقدر على اخذ حقه، و الرجل يأخذ حقه بشاهدين. ان رسول‏ اللَّه‏ صلى الله عليه وآله خرج من المدينة حاجّاً و معه خمسة آلاف، و رجع من مكة و قد شيّعه خمسة آلاف من اهل مكة. فلما انتهى الجحفة، نزل جبرئيل بولاية على عليه السلام... .
  6. وسائل الشيعة: ج ۲۷ ص ۲۳۸: عن عمر بن يزيد، قال: قال ابوعبداللَّه‏ عليه السلام ابتداءاً منه: العجب لما لقى على بن ابى ‏طالب‏ عليه السلام؛ انه كان له عشرة آلاف شاهد لم يقدر على اخذ حقه، و الرجل يأخذ حقه بشاهدين. اقول لعل العشرة آلاف كانوا حاضرين فى المدينة و الباقون كانوا تفرّقوا فى البلدان.
  7. موسوعة التاريخ الاسلامى: ج ۴ ص ۶۲۷ .
  8. تفسير العياشى: ج ۱ ص ۳۲۹: عن صفوان الجمّال، قال: قال ابوعبداللَّه‏ عليه السلام: لقد حضر الغدير اثناعشر الف رجل يشهدون لعلى بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام، فما قدر على اخذ حقه. و ان احدكم يكون له المال و له شاهدان فيأخذ حقه. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۳۹.
  9. جامع الاخبار: ص 10: عن محمد بن سنان، عن زرارة بن اعين، قال: سمعت الصادق جعفر بن محمدعليه السلام قال: لما خرج رسول ‏اللَّه ‏صلى الله عليه وآله الى مكة حجةالوداع. فلما انصرف منها. و فى خبر آخر: و قد شيّعه من مكة اثنى‏ عشر الف رجل من اليمن و خمسة آلاف رجل من المدينة... .
  10. البداية و النهاية: ج ۵ ص ۱۳۷: و قد كان معه فى حجةالوداع قريب من اربعين الفاً. المقنع فى علوم الحديث (انصارى) : ج ۲ ص ۴۹۷. سيرة النبى المختارصلى الله عليه وآله (حضرمى) : ج ۱ ص ۷۷: و فى السنة العاشرة حج حجةالوداع، و حج بأزواجه كلهنّ و بخلق كثير. فحضرها من الصحابة اربعون الفاً، رضى اللَّه عنهم.
  11. نهج الايمان: ص ۱۲۲: و روى ان يوم الغدير لعلى بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام ستون الف شاهد.
  12. نهج الايمان: ص ۱۲۲: و قيل ستة و ثمانون الف شاهد.
  13. روضة الواعظين و بصيرد المتعظى: ص ۸۹ . الاحتجاج: ج ۱ ص ۵۷ : ... حجّ مع رسول‏ اللَّه‏ صلى الله عليه وآله من اهل المدينة و اهل الاطراف و الاعراب سبعين الف انسان او يزيدون، على نحو عدد اصحاب موسى‏ عليه السلام السبعين الف. الذين اخذ عليهم بيعة هارون، فنكثوا و اتبعوا العجل و السامرى. و كذلك اخذ رسول ‏اللَّه‏ صلى الله عليه وآله البيعة لعلى ‏عليه السلام بالخلافة على عدد اصحاب موسى‏ عليه السلام، فنكثوا البيعة و اتبعوا العجل و السامرى، سنّة بسنّة و مثلاً بمثل... .
  14. السيرة الحلبية: ج ۳ ص ۳۶۳.
  15. كشف المهم فى طريق خبر غدير خم: ص ۱۹۱. تقسير الصافى: ج ۲ ص ۵۴ .
  16. رجال نجاشى: ص ۳۳۸.
  17. نهج الايمان: ص ۱۲۲: و قيل ستة و ثمانون الف شاهد، و معلوم ان اولئك من الاماكن المتفرقة و الامصار المتباعدة.
  18. سمط النجوم العوالى: ج ۲ ص ۳۰۵.
  19. السيرة الحلبية: ج ۳ ص ۳۶۳: كان معه جموع لا يعلمها الا اللَّه تعالى. قيل: كانوا اربعين الفاً، و قيل: كانوا سبعين الفاً، و قيل: كانوا تسعين الفاً، و قيل: كانوا مائة الف و اربعةعشر الفاً، و قيل: و عشرين الفاً، و قيل: كانوا اكثر من ذلك.
  20. الغدير: ج ۱ ص ۳۲.
  21. سمط النجوم العوالى: ج ۲ ص ۳۰۵.
  22. الغدير: ج ۲ ص ۳۲: و قيل: يقال: خرج معه تسعون الفاً، و يقال: مائة الف و اربعةعشر الفاً، و قيل: مائة الف و عشرون الفاً، و قيل: مائة الف و اربعة و عشرون الفاً، و يقال: اكثر من ذلك، و هذه عدة من خرج معه. و اما الذين حجّوا معه فاكثر من ذلك، كالمقيمين بمكة. و الذين اتوا من اليمن مع على اميرالمؤمنين ‏عليه السلام و ابى‏ موسى ‏عليه السلام. ××× حلبى شافعى نيز همين قول را ذكر كرده است.××× ۳ السيرة الحلبية: ج ۳ ص ۳۶۳.
  23. السيرة الحلبية: ج ۳ ص ۳۶۳.
  24. تذكرة الخواص: ج ۱ ص ۲۶۶: و جمع الصحابة، و هم كانوا مائة و عشرين الفاً.
  25. ۲۵٫۰ ۲۵٫۱ الغدير: ج ۱ ص ۳۲.