عید غدیر در زمان امیر المومنین علیه السلام: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲: | خط ۲: | ||
در دوران خلافت ظاهرى پنج ساله اميرالمؤمنين عليه السلام، يک سال روز غدير مقارن روز جمعه شد. | در دوران خلافت ظاهرى پنج ساله اميرالمؤمنين عليه السلام، يک سال روز غدير مقارن روز جمعه شد. | ||
حضرت خطبه نماز جمعه را به مسئله غدير اختصاص دادند و پس از حدود ۲۵ سال - كه خلفاى غاصب سعى در فراموشى غدير داشتند - براى اولين بار آن روز را عيد رسمى قرار دادند و درباره آن سخن گفتند. | حضرت خطبه نماز جمعه را به مسئله غدير اختصاص دادند و پس از حدود ۲۵ سال - كه خلفاى غاصب سعى در فراموشى غدير داشتند - براى اولين بار آن روز را عيد رسمى قرار دادند و درباره آن سخن گفتند.از جمله فرمودند: خداوند در اين روز دو عيد عظيم و بزرگ را براى شما جمع كرده است ... . | ||
خداوند دينى را قبول نمى كند مگر با ولايت آنكه به ولايتش دستور داده و اسباب اطاعتش با تمسک به دستاويزهاى او و اهل ولايتش نظام مى يابد.اين است كه خداوند در روز غدير بر پيامبرش فرستاد آنچه بيانگر اراده اش درباره انتخاب شدگانش بود و به او دستور ابلاغش را داد...، و براى او حفظ از منافقين را ضمانت نمود.خداوند دينش را كامل نمود و چشم پيامبرش و مؤمنين و تابعين را روشن ساخت. امروز روز عظيم الشأنى است ... ، و روز كمال دين است.پس از نماز جمعه، حضرت به اتفاق اصحابشان به مجلس جشنى كه امام مجتبى عليه السلام در منزلشان گرفته بودند رفتند و در آنجا اطعام و پذيرايى مفصلى از شركت كنندگان به عمل آمد.<ref>بحار الانوار: ج ۹۴ ص ۱۱۵،۱۱۴.</ref> | |||
خداوند دينى را قبول نمى كند مگر با ولايت آنكه به ولايتش دستور داده و اسباب اطاعتش با تمسک به دستاويزهاى او و اهل ولايتش نظام مى يابد. | |||
اين است كه خداوند در روز غدير بر پيامبرش فرستاد آنچه بيانگر اراده اش درباره انتخاب شدگانش بود و به او دستور ابلاغش را داد...، و براى او حفظ از منافقين را ضمانت نمود. | |||
خداوند دينش را كامل نمود و چشم پيامبرش و مؤمنين و تابعين را روشن ساخت. امروز روز عظيم الشأنى است ... ، و روز كمال دين است. | |||
پس از نماز جمعه، حضرت به اتفاق اصحابشان به مجلس جشنى كه امام مجتبى عليه السلام در منزلشان گرفته بودند رفتند و در آنجا اطعام و پذيرايى مفصلى از شركت كنندگان به عمل آمد.<ref>بحار الانوار: ج ۹۴ ص ۱۱۵،۱۱۴.</ref> | |||
يكى از آياتى كه به صورت اقتباس و تضمين در خطبه غدير آمده و در شأن پذيرندگان ولايت اميرالمؤمنين على بن ابى طالب عليه السلام است آيه ۱۳۷ سوره اعراف است: | يكى از آياتى كه به صورت اقتباس و تضمين در خطبه غدير آمده و در شأن پذيرندگان ولايت اميرالمؤمنين على بن ابى طالب عليه السلام است آيه ۱۳۷ سوره اعراف است: | ||
{{قرآن| | {{قرآن|وَ أَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كانُوا يُسْتَضْعَفُونَ مَشارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغارِبَهَا الَّتِى بارَكْنا فِيها وَ تَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنى عَلى بَنِى إِسْرائِيلَ بِما صَبَرُوا وَ دَمَّرْنا ما كانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَ قَوْمُهُ وَ ما كانُوا يَعْرِشُونَ}}<ref>اعراف / ۱۳۷.</ref>: | ||
«قومى را كه ضعيف شمرده مى شدند وارث مشرق و مغرب زمين نموديم كه آن را مبارک گردانيديم؛ و وعده نيک خدا براى بنى اسرائيل به انجام رسيد به خاطر صبرى كه كردند و آنچه فرعون و قومش ساخته بودند و بناهايى را كه بالا برده بودند در هم كوبيديم». | «قومى را كه ضعيف شمرده مى شدند وارث مشرق و مغرب زمين نموديم كه آن را مبارک گردانيديم؛ و وعده نيک خدا براى بنى اسرائيل به انجام رسيد به خاطر صبرى كه كردند و آنچه فرعون و قومش ساخته بودند و بناهايى را كه بالا برده بودند در هم كوبيديم». | ||
خط ۲۵: | خط ۱۷: | ||
{{متن عربی|فَأَنْزَلَ اللَّه عَلى نَبِيِّهِ يَوْمَ الدَّوْحِ ما بَيَّنَ عَنْ ارادَتِهِ فى خُلَصائِهِ وَ ذَوِى اجْتِبائِهِ وَ امَرَهُ بِالْبَلاغِ ... . فَكَمَّلَ اللَّه دينَهُ وَ اقَرَّ عَيْنَ نَبِيِّهِ وَ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُتابِعينَ وَ كانَ ما قَدْ شَهِدَهُ بَعْضُكُمْ وَ بَلَغَ بَعْضُكُمْ وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ اللَّه الْحُسْنى عَلَى الصّابِرينَ وَ دَمَّرَ اللَّه ما صَنَعَ فِرْعَوْنُ وَ هامانُ وَ قارُونُ وَ جُنُودُهُ وَ ما كانُوا يَعْرِشُونَ}}: | {{متن عربی|فَأَنْزَلَ اللَّه عَلى نَبِيِّهِ يَوْمَ الدَّوْحِ ما بَيَّنَ عَنْ ارادَتِهِ فى خُلَصائِهِ وَ ذَوِى اجْتِبائِهِ وَ امَرَهُ بِالْبَلاغِ ... . فَكَمَّلَ اللَّه دينَهُ وَ اقَرَّ عَيْنَ نَبِيِّهِ وَ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُتابِعينَ وَ كانَ ما قَدْ شَهِدَهُ بَعْضُكُمْ وَ بَلَغَ بَعْضُكُمْ وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ اللَّه الْحُسْنى عَلَى الصّابِرينَ وَ دَمَّرَ اللَّه ما صَنَعَ فِرْعَوْنُ وَ هامانُ وَ قارُونُ وَ جُنُودُهُ وَ ما كانُوا يَعْرِشُونَ}}: | ||
خداوند در روز غدير بر پيامبرش نازل كرد آنچه از | خداوند در روز غدير بر پيامبرش نازل كرد آنچه از اراده اش درباره بندگان خالص و انتخاب شدگانش پرده برداشت و به او دستور ابلاغ داد ... . | ||
پس خداوند دين خود را كامل كرد و چشم پيامبرش و مؤمنين و تابعين را روشن نمود، (واقعه غدير) اتفاق افتاد كه بعضى از شما در آن حاضر بوديد و براى بعضى از شما خبر آن رسيد، و وعده نيک خدا براى صابران به انجام رسيد؛ و آنچه فرعون و هامان و قارون و لشكريانش ساخته بودند و بناهايى را كه بالا برده بودند درهم كوبيد.<ref>بحار الانوار: ج ۹۴ ص ۱۱۵ ح ۸ . الاقبال: ص ۴۶۲. مصباح المتهجد: ص ۷۵۵. مصباح كفعمى: ص ۶۹۸ .</ref> | پس خداوند دين خود را كامل كرد و چشم پيامبرش و مؤمنين و تابعين را روشن نمود، (واقعه غدير) اتفاق افتاد كه بعضى از شما در آن حاضر بوديد و براى بعضى از شما خبر آن رسيد، و وعده نيک خدا براى صابران به انجام رسيد؛ و آنچه فرعون و هامان و قارون و لشكريانش ساخته بودند و بناهايى را كه بالا برده بودند درهم كوبيد.<ref>بحار الانوار: ج ۹۴ ص ۱۱۵ ح ۸ . الاقبال: ص ۴۶۲. مصباح المتهجد: ص ۷۵۵. مصباح كفعمى: ص ۶۹۸ .</ref> | ||
=== موقعيت تاريخى === | === موقعيت تاريخى === | ||
حدود سى سال پس از واقعه غدير، در روز جمعه اى كه عيد غدير بود، اميرالمؤمنين عليه السلام در كوفه جشن غدير را بر پا كرد و به همين مناسبت شخصاً سخنرانى مفصلى ايراد نمود و در آن مطالب بسيار مهمى درباره غدير بيان فرمود. | حدود سى سال پس از واقعه غدير، در روز جمعه اى كه عيد غدير بود، اميرالمؤمنين عليه السلام در كوفه جشن غدير را بر پا كرد و به همين مناسبت شخصاً سخنرانى مفصلى ايراد نمود و در آن مطالب بسيار مهمى درباره غدير بيان فرمود.در قسمتى از اين خطابه، حضرت با اشاره اى به گذشته خلافت مغصوب و سردمداران آن اجمالى از نزول آيه{{متن عربی| بَلِّغْ}} و آيه{{متن عربی|اكمال}} را ذكر فرمود و براى بيان چگونگى اتمام حجت الهى آيه ۱۳۷ سوره اعراف را به صورت اقتباس در كلام خويش آورد.در قرآن {{قرآن|كَلِمَةُرَبِّكَ}} آمده كه حضرت{{متن عربی|كَلِمَةُاللَّه}} تعبير كرد، و نيز در قرآن{{قرآن|بِما صَبَرُوا}} آمده كه حضرت{{متن عربی|عَلَى الصّابِرينَ}} فرمود و سپس بقيه آيه را كه{{قرآن|دَمَّرْنا ما كانَ يَصْنَعُ...}} است از صيغه متكلم به صورت غايب آورد. | ||
آنگاه به جاى{{قرآن|فِرْعَوْنُ وَ قَوْمُهُ}} فرعون و هامان و قارون و لشكريان آنان را ذكر كرد و فرمود: | |||
{{متن عربی|وَ دَمَّرَ اللَّه ما صَنَعَ فِرْعَوْنُ وَ هامانُ وَ قارُونُ وَ جُنُودُهُ}}، و سپس آخر آيه را عيناً آورد كه {{قرآن|وَ ما كانُوا يَعْرِشُونَ}} است. | |||
گاهى سؤال و سخن يک مخالف ذهن انسان را نسبت به نكته اى بيدار مى كند. شايد اگر آن يهوديان اين جهت را نزد دشمن معروف غدير يعنى عمر بن الخطاب مطرح نمى كردند ما هم متوجه حساسيت آن نمى شديم و به اهميت فوق العاده آن پى نمى برديم. | گاهى سؤال و سخن يک مخالف ذهن انسان را نسبت به نكته اى بيدار مى كند. شايد اگر آن يهوديان اين جهت را نزد دشمن معروف غدير يعنى عمر بن الخطاب مطرح نمى كردند ما هم متوجه حساسيت آن نمى شديم و به اهميت فوق العاده آن پى نمى برديم. | ||
یهوديان به عمر گفتند: اگر اين آيه | یهوديان به عمر گفتند: اگر اين آيه {{قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ...}}»<ref>مائده / ۳.</ref> بر ما يهوديان نازل شده بود و ما روز نزول آن را مى دانستيم، آن روز را عيد خود قرار مى داديم.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۵۶.</ref> | ||
صاحبان هر دينى وقتى به عنوان آن اعتقاد به مجموعه خود توجه كنند، به خوبى در مى يابند كه بالاترين عيد و جشنشان بايد مهمترين روزى باشد كه با دين آنان ارتباط دارد، و آن روزى خواهد بود كه دينشان به اعلا درجه كمال برسد و از طرف خداوند امضاى نهايى بر آن زده شود. | صاحبان هر دينى وقتى به عنوان آن اعتقاد به مجموعه خود توجه كنند، به خوبى در مى يابند كه بالاترين عيد و جشنشان بايد مهمترين روزى باشد كه با دين آنان ارتباط دارد، و آن روزى خواهد بود كه دينشان به اعلا درجه كمال برسد و از طرف خداوند امضاى نهايى بر آن زده شود. | ||
از اين ديدگاه يهوديت و مسيحيت سندى براى كامل شدن دينشان ندارند؛ ولى ما مسلمانان در متن قرآن نه فقط سند كامل شدن دينمان را داريم بلكه رضايت و امضاى پروردگار را هم از اسلام به صراحت در دست داريم و روز نزول اين تأييد نهايىِ خدا را هم خوب مى دانيم؛ و آن روز غدير است كه خداوند لوح {{قرآن| | از اين ديدگاه يهوديت و مسيحيت سندى براى كامل شدن دينشان ندارند؛ ولى ما مسلمانان در متن قرآن نه فقط سند كامل شدن دينمان را داريم بلكه رضايت و امضاى پروردگار را هم از اسلام به صراحت در دست داريم و روز نزول اين تأييد نهايىِ خدا را هم خوب مى دانيم؛ و آن روز غدير است كه خداوند لوح {{قرآن|أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ}} را بدست پيامبرش داد و امضاى {{قرآن|رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً}} را بر پاى آن گذاشت. | ||
با اين مقدمه گوش مى سپاريم به كلام پيامبر صلى الله عليه و آله كه غدير را به خاطر كمال دين بالاترين عيد معرفى كرد: | با اين مقدمه گوش مى سپاريم به كلام پيامبر صلى الله عليه و آله كه غدير را به خاطر كمال دين بالاترين عيد معرفى كرد: | ||
خط ۵۸: | خط ۴۶: | ||
اين مطلب را حضرت در جشن غديرى كه بعد از ۲۵ سال براى اولين بار در كوفه گرفته شد چنين بيان فرمود:{{متن عربی| فَكَمَّلَ اللَّه دينَهُ وَ اقَرَّ عَيْنَ نَبِيِّهِ وَ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُتابِعينَ ... ، وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ اللَّه الْحُسْنى عَلَى الصّابِرينَ}}: خداوند دين خود را كامل كرد و چشم پيامبرش و مؤمنين و پيروان اسلام را روشن فرمود...، و وعده نيک خدا بر صابرين به انجام رسيد.<ref>بحار الانوار: ج ۹۴ ص ۱۱۵. مصباح المتهجد: ص ۵۲۴ .</ref> | اين مطلب را حضرت در جشن غديرى كه بعد از ۲۵ سال براى اولين بار در كوفه گرفته شد چنين بيان فرمود:{{متن عربی| فَكَمَّلَ اللَّه دينَهُ وَ اقَرَّ عَيْنَ نَبِيِّهِ وَ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُتابِعينَ ... ، وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ اللَّه الْحُسْنى عَلَى الصّابِرينَ}}: خداوند دين خود را كامل كرد و چشم پيامبرش و مؤمنين و پيروان اسلام را روشن فرمود...، و وعده نيک خدا بر صابرين به انجام رسيد.<ref>بحار الانوار: ج ۹۴ ص ۱۱۵. مصباح المتهجد: ص ۵۲۴ .</ref> | ||
امام صادق عليه السلام عيد بودن اين روز را به نزول چنين آيه اى نسبت مى دهد و در پاسخ كسى كه از حضرت مى پرسد: | امام صادق عليه السلام عيد بودن اين روز را به نزول چنين آيه اى نسبت مى دهد و در پاسخ كسى كه از حضرت مى پرسد:آيا مسلمانان عيدى با فضيلتتر از فطر و قربان و جمعه و روز عرفه دارند؟ | ||
آيا مسلمانان عيدى با فضيلتتر از فطر و قربان و جمعه و روز عرفه دارند؟ | |||
مى فرمايد: | مى فرمايد: | ||
{{متن عربی|نَعَمْ، افْضَلُها وَ اعْظَمُها وَ اشْرَفُها عِنْدَ اللَّه مَنْزِلَةً هُوَ الْيَوْمُ الَّذى اكْمَلَ اللَّه فيهِ الدّينَ وَ انْزَلَ عَلى نَبِيِّهِ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله: | {{متن عربی|نَعَمْ، افْضَلُها وَ اعْظَمُها وَ اشْرَفُها عِنْدَ اللَّه مَنْزِلَةً هُوَ الْيَوْمُ الَّذى اكْمَلَ اللَّه فيهِ الدّينَ وَ انْزَلَ عَلى نَبِيِّهِ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله}}:{{قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِينا}}.{{متن عربی|... وَ انَّهُ الْيَوْمَ الَّذى نَصَبَ فيهِ رَسُولُ اللَّه صلى الله عليه و آله عَلِيّاً لِلنّاسِ عَلَماً وَ انْزِلَ فيهِ ما انْزِلَ وَ كَمَلَ فيهِ الدّينُ وَ تَمَّتْ فيهِ النِّعْمَةُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ}}: | ||
آرى، با فضيلت ترين و با عظمت ترين و شريف ترين آنها نزد خداوند روزى است كه خداوند در آن دين را كامل كرد و اين آيه را بر پيامبرش نازل فرمود: | آرى، با فضيلت ترين و با عظمت ترين و شريف ترين آنها نزد خداوند روزى است كه خداوند در آن دين را كامل كرد و اين آيه را بر پيامبرش نازل فرمود: | ||
{{قرآن| | {{قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ...}}. و آن روزى است كه پيامبر صلى الله عليه و آله على را به عنوان عَلَم و علامت براى مردم منصوب فرمود و درباره او مطالبى نازل شد و دين در آن روز كامل شد و نعمت بر مؤمنين به اعلاترين درجه رسيد.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۴۵ ح ۲۱۳، ص ۲۱۰ ح ۲۹۱. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۹ ح ۴۶. تفسير فرات: ص ۱۲. مستدرک الوسائل: ج ۶ ص ۲۷۷ ح ۴.</ref>اين باور آنگاه عميق تر مى شود كه بدانيم پيامبران هم پيشاپيش اين روز را جشن مى گرفته اند، چنانكه امام صادق عليه السلام مى فرمايد: | ||
اين باور آنگاه عميق تر مى شود كه بدانيم پيامبران هم پيشاپيش اين روز را جشن مى گرفته اند، چنانكه امام صادق عليه السلام مى فرمايد | |||
شايد گمان كنى كه خداوند روزى با حرمت تر از روز غدير خلق كرده است! نه به خدا قسم! نه به خدا قسم! نه به خدا قسم!<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۵.</ref> | خداوند هيچ پيامبرى را نفرستاده مگر آنكه اين روز را عيد گرفته و حرمت آن را نگه داشته است.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۴.</ref>و اين اعتقاد در زمانى به اوج خود مى رسد كه بدانيم اين روز را ملائكه و اهل آسمانها جشن مى گيرند چنانكه امام صادق عليه السلام مى فرمايد: روز غدير نزد اهل آسمان مشهورتر از اهل زمين است.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۳. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۲۱.</ref>و مى فرمايد: و نام روز عيد غدير در آسمان ها روز عهد معهود است.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۴.</ref>و مى فرمايد: در روز غدير تختى از كرامت خداوند مقابل بيت المعمور قرار مى دهند و همه ملائكه كنار آن جمع مى شوند و جشن عظيم غدير را بر پا مى كنند.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۲۲.</ref>و براى نشان دادن بالاترين درجه فضيلت مى فرمايد:شايد گمان كنى كه خداوند روزى با حرمت تر از روز غدير خلق كرده است! نه به خدا قسم! نه به خدا قسم! نه به خدا قسم!<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۵.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
[[رده:آداب غدیر]] | [[رده:آداب غدیر]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۰۸
عيد غدير در زمان اميرالمؤمنين عليه السلام[۱]
در دوران خلافت ظاهرى پنج ساله اميرالمؤمنين عليه السلام، يک سال روز غدير مقارن روز جمعه شد.
حضرت خطبه نماز جمعه را به مسئله غدير اختصاص دادند و پس از حدود ۲۵ سال - كه خلفاى غاصب سعى در فراموشى غدير داشتند - براى اولين بار آن روز را عيد رسمى قرار دادند و درباره آن سخن گفتند.از جمله فرمودند: خداوند در اين روز دو عيد عظيم و بزرگ را براى شما جمع كرده است ... .
خداوند دينى را قبول نمى كند مگر با ولايت آنكه به ولايتش دستور داده و اسباب اطاعتش با تمسک به دستاويزهاى او و اهل ولايتش نظام مى يابد.اين است كه خداوند در روز غدير بر پيامبرش فرستاد آنچه بيانگر اراده اش درباره انتخاب شدگانش بود و به او دستور ابلاغش را داد...، و براى او حفظ از منافقين را ضمانت نمود.خداوند دينش را كامل نمود و چشم پيامبرش و مؤمنين و تابعين را روشن ساخت. امروز روز عظيم الشأنى است ... ، و روز كمال دين است.پس از نماز جمعه، حضرت به اتفاق اصحابشان به مجلس جشنى كه امام مجتبى عليه السلام در منزلشان گرفته بودند رفتند و در آنجا اطعام و پذيرايى مفصلى از شركت كنندگان به عمل آمد.[۲]
يكى از آياتى كه به صورت اقتباس و تضمين در خطبه غدير آمده و در شأن پذيرندگان ولايت اميرالمؤمنين على بن ابى طالب عليه السلام است آيه ۱۳۷ سوره اعراف است:
وَ أَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كانُوا يُسْتَضْعَفُونَ مَشارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغارِبَهَا الَّتِى بارَكْنا فِيها وَ تَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنى عَلى بَنِى إِسْرائِيلَ بِما صَبَرُوا وَ دَمَّرْنا ما كانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَ قَوْمُهُ وَ ما كانُوا يَعْرِشُونَ [۳]:
«قومى را كه ضعيف شمرده مى شدند وارث مشرق و مغرب زمين نموديم كه آن را مبارک گردانيديم؛ و وعده نيک خدا براى بنى اسرائيل به انجام رسيد به خاطر صبرى كه كردند و آنچه فرعون و قومش ساخته بودند و بناهايى را كه بالا برده بودند در هم كوبيديم».
اين آيه از دو بُعد قابل بررسى است:
متن خطبه غدير
«فَأَنْزَلَ اللَّه عَلى نَبِيِّهِ يَوْمَ الدَّوْحِ ما بَيَّنَ عَنْ ارادَتِهِ فى خُلَصائِهِ وَ ذَوِى اجْتِبائِهِ وَ امَرَهُ بِالْبَلاغِ ... . فَكَمَّلَ اللَّه دينَهُ وَ اقَرَّ عَيْنَ نَبِيِّهِ وَ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُتابِعينَ وَ كانَ ما قَدْ شَهِدَهُ بَعْضُكُمْ وَ بَلَغَ بَعْضُكُمْ وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ اللَّه الْحُسْنى عَلَى الصّابِرينَ وَ دَمَّرَ اللَّه ما صَنَعَ فِرْعَوْنُ وَ هامانُ وَ قارُونُ وَ جُنُودُهُ وَ ما كانُوا يَعْرِشُونَ»:
خداوند در روز غدير بر پيامبرش نازل كرد آنچه از اراده اش درباره بندگان خالص و انتخاب شدگانش پرده برداشت و به او دستور ابلاغ داد ... .
پس خداوند دين خود را كامل كرد و چشم پيامبرش و مؤمنين و تابعين را روشن نمود، (واقعه غدير) اتفاق افتاد كه بعضى از شما در آن حاضر بوديد و براى بعضى از شما خبر آن رسيد، و وعده نيک خدا براى صابران به انجام رسيد؛ و آنچه فرعون و هامان و قارون و لشكريانش ساخته بودند و بناهايى را كه بالا برده بودند درهم كوبيد.[۴]
موقعيت تاريخى
حدود سى سال پس از واقعه غدير، در روز جمعه اى كه عيد غدير بود، اميرالمؤمنين عليه السلام در كوفه جشن غدير را بر پا كرد و به همين مناسبت شخصاً سخنرانى مفصلى ايراد نمود و در آن مطالب بسيار مهمى درباره غدير بيان فرمود.در قسمتى از اين خطابه، حضرت با اشاره اى به گذشته خلافت مغصوب و سردمداران آن اجمالى از نزول آيه«بَلِّغْ» و آيه«اكمال» را ذكر فرمود و براى بيان چگونگى اتمام حجت الهى آيه ۱۳۷ سوره اعراف را به صورت اقتباس در كلام خويش آورد.در قرآن كَلِمَةُرَبِّكَ آمده كه حضرت«كَلِمَةُاللَّه» تعبير كرد، و نيز در قرآن بِما صَبَرُوا آمده كه حضرت«عَلَى الصّابِرينَ» فرمود و سپس بقيه آيه را كه دَمَّرْنا ما كانَ يَصْنَعُ... است از صيغه متكلم به صورت غايب آورد.
آنگاه به جاى فِرْعَوْنُ وَ قَوْمُهُ فرعون و هامان و قارون و لشكريان آنان را ذكر كرد و فرمود:
«وَ دَمَّرَ اللَّه ما صَنَعَ فِرْعَوْنُ وَ هامانُ وَ قارُونُ وَ جُنُودُهُ»، و سپس آخر آيه را عيناً آورد كه وَ ما كانُوا يَعْرِشُونَ است.
گاهى سؤال و سخن يک مخالف ذهن انسان را نسبت به نكته اى بيدار مى كند. شايد اگر آن يهوديان اين جهت را نزد دشمن معروف غدير يعنى عمر بن الخطاب مطرح نمى كردند ما هم متوجه حساسيت آن نمى شديم و به اهميت فوق العاده آن پى نمى برديم.
یهوديان به عمر گفتند: اگر اين آيه الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ... »[۵] بر ما يهوديان نازل شده بود و ما روز نزول آن را مى دانستيم، آن روز را عيد خود قرار مى داديم.[۶]
صاحبان هر دينى وقتى به عنوان آن اعتقاد به مجموعه خود توجه كنند، به خوبى در مى يابند كه بالاترين عيد و جشنشان بايد مهمترين روزى باشد كه با دين آنان ارتباط دارد، و آن روزى خواهد بود كه دينشان به اعلا درجه كمال برسد و از طرف خداوند امضاى نهايى بر آن زده شود.
از اين ديدگاه يهوديت و مسيحيت سندى براى كامل شدن دينشان ندارند؛ ولى ما مسلمانان در متن قرآن نه فقط سند كامل شدن دينمان را داريم بلكه رضايت و امضاى پروردگار را هم از اسلام به صراحت در دست داريم و روز نزول اين تأييد نهايىِ خدا را هم خوب مى دانيم؛ و آن روز غدير است كه خداوند لوح أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ را بدست پيامبرش داد و امضاى رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً را بر پاى آن گذاشت.
با اين مقدمه گوش مى سپاريم به كلام پيامبر صلى الله عليه و آله كه غدير را به خاطر كمال دين بالاترين عيد معرفى كرد:
«يَوْمُ غَديرِ خُمٍّ افْضَلُ اعْيادِ امَّتى ... ، وَ هُوَ الْيَوْمُ الَّذى اكْمَلَ اللَّه فيهِ الدّينَ وَ اتَمَّ عَلى امَّتى فيهِ النِّعْمَةَ وَ رَضِىَ لَهُمُ الاسْلامَ ديناً»:
روز غدير خم مهم ترين عيد امت من است ... ، و آن روزى است كه خداوند دين را در آن كامل كرد و نعمت را در آن روز بر امتم تمام نمود و اسلام را به عنوان دين آنان راضى شد.[۷]
اميرالمؤمنين عليه السلام همين نكته را با اشاره به ثمره آن بيان مى فرمايد كه كامل شدن دين باعث چشم روشنى متديّنين خواهد بود و چه جشنى شيرين تر از آنكه انسان در روز روشنى چشم خود جشن بگيرد.
اين مطلب را حضرت در جشن غديرى كه بعد از ۲۵ سال براى اولين بار در كوفه گرفته شد چنين بيان فرمود:«فَكَمَّلَ اللَّه دينَهُ وَ اقَرَّ عَيْنَ نَبِيِّهِ وَ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُتابِعينَ ... ، وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ اللَّه الْحُسْنى عَلَى الصّابِرينَ»: خداوند دين خود را كامل كرد و چشم پيامبرش و مؤمنين و پيروان اسلام را روشن فرمود...، و وعده نيک خدا بر صابرين به انجام رسيد.[۸]
امام صادق عليه السلام عيد بودن اين روز را به نزول چنين آيه اى نسبت مى دهد و در پاسخ كسى كه از حضرت مى پرسد:آيا مسلمانان عيدى با فضيلتتر از فطر و قربان و جمعه و روز عرفه دارند؟
مى فرمايد:
«نَعَمْ، افْضَلُها وَ اعْظَمُها وَ اشْرَفُها عِنْدَ اللَّه مَنْزِلَةً هُوَ الْيَوْمُ الَّذى اكْمَلَ اللَّه فيهِ الدّينَ وَ انْزَلَ عَلى نَبِيِّهِ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله»: الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِينا .«... وَ انَّهُ الْيَوْمَ الَّذى نَصَبَ فيهِ رَسُولُ اللَّه صلى الله عليه و آله عَلِيّاً لِلنّاسِ عَلَماً وَ انْزِلَ فيهِ ما انْزِلَ وَ كَمَلَ فيهِ الدّينُ وَ تَمَّتْ فيهِ النِّعْمَةُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ»:
آرى، با فضيلت ترين و با عظمت ترين و شريف ترين آنها نزد خداوند روزى است كه خداوند در آن دين را كامل كرد و اين آيه را بر پيامبرش نازل فرمود:
الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ... . و آن روزى است كه پيامبر صلى الله عليه و آله على را به عنوان عَلَم و علامت براى مردم منصوب فرمود و درباره او مطالبى نازل شد و دين در آن روز كامل شد و نعمت بر مؤمنين به اعلاترين درجه رسيد.[۹]اين باور آنگاه عميق تر مى شود كه بدانيم پيامبران هم پيشاپيش اين روز را جشن مى گرفته اند، چنانكه امام صادق عليه السلام مى فرمايد:
خداوند هيچ پيامبرى را نفرستاده مگر آنكه اين روز را عيد گرفته و حرمت آن را نگه داشته است.[۱۰]و اين اعتقاد در زمانى به اوج خود مى رسد كه بدانيم اين روز را ملائكه و اهل آسمانها جشن مى گيرند چنانكه امام صادق عليه السلام مى فرمايد: روز غدير نزد اهل آسمان مشهورتر از اهل زمين است.[۱۱]و مى فرمايد: و نام روز عيد غدير در آسمان ها روز عهد معهود است.[۱۲]و مى فرمايد: در روز غدير تختى از كرامت خداوند مقابل بيت المعمور قرار مى دهند و همه ملائكه كنار آن جمع مى شوند و جشن عظيم غدير را بر پا مى كنند.[۱۳]و براى نشان دادن بالاترين درجه فضيلت مى فرمايد:شايد گمان كنى كه خداوند روزى با حرمت تر از روز غدير خلق كرده است! نه به خدا قسم! نه به خدا قسم! نه به خدا قسم![۱۴]
پانویس
- ↑ چهارده قرن با غدير: ص ۵۳ . اسرار غدير: ص ۲۶۳ - ۲۷۲. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۳۶۲،۳۶۱. غدير در قرآن: ج ۱ ص ۱۹۶ - ۱۹۹.
- ↑ بحار الانوار: ج ۹۴ ص ۱۱۵،۱۱۴.
- ↑ اعراف / ۱۳۷.
- ↑ بحار الانوار: ج ۹۴ ص ۱۱۵ ح ۸ . الاقبال: ص ۴۶۲. مصباح المتهجد: ص ۷۵۵. مصباح كفعمى: ص ۶۹۸ .
- ↑ مائده / ۳.
- ↑ بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۵۶.
- ↑ بحار الانوار: ج ۹۴ ص ۱۱۰ ح ۲. امالى الصدوق: ص ۷۶.
- ↑ بحار الانوار: ج ۹۴ ص ۱۱۵. مصباح المتهجد: ص ۵۲۴ .
- ↑ عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۴۵ ح ۲۱۳، ص ۲۱۰ ح ۲۹۱. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۹ ح ۴۶. تفسير فرات: ص ۱۲. مستدرک الوسائل: ج ۶ ص ۲۷۷ ح ۴.
- ↑ عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۴.
- ↑ بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۳. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۲۱.
- ↑ عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۴.
- ↑ عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۲۲.
- ↑ عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۵.