احتجاج امام حسن علیه السلام با غدیر: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←پانویس) |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== هنگام صلح با معاویه در كوفه<ref>الأمالی (طوسی)، ص ۵۶۰؛ تفسیر البرهان، ج ۴،ص ۴۵۹؛اثبات الهداة: ج ۳ ص ۹۲ ح ۳۵۹ و ح ۳۶۰؛ بحارالانوار، ج ۱۰، ص ۱۴۳.</ref> == | |||
یكی از مورادی كه غدیر در عرصۀ اعتقادی مردم مطرح شد در صلح حضرت امام حسن علیهالسلام بود. آن حضرت در كوفه با حضور معاویه بر فراز منبر رفتند و پس از حمد و ثنای الهی مطالبی فرمودند كه از جمله آنها این بود: | |||
{{متن عربی|وَ قَدْ تَرَكَتْ بَنُو إِسْرَائيلَ هَارُونَ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ خَلِيفَةُ مُوسَى (عَلَيْهِ السَّلَامُ) فِيهِمْ وَ اتَّبَعُوا السَّامِرِيَّ، وَ قَدْ تَرَكَتْ هَذِهِ الْأُمَّةُ أَبِي وَ بَايَعُوا غَيْرَهُ، وَ قَدْ سَمِعُوا رَسُولَ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) يَقُولُ:" أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا النُّبُوَّةَ"، وَ قَدْ رَأَوْا رَسُولَ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) نَصَبَ أَبِي يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍّ، وَ أَمَرَهُمْ أَنْ يُبَلِّغَ الشَّاهِدُ مِنْهُمْ الْغَائِبَ،}}؛ بنیاسرائیل حضرت هارون علیه السلام را رها كردند و تابع سامری شدند در حالی كه میدانستند ایشان خلیفۀ حضرت موسی علیه السلام هستند. این امت نیز پدرم را رها كردند و با غیر ایشان بیعت كردند در حالی كه خودشان دیدند كه پیامبر صلی اللَّه علیه و آله پدرم را در روز غدیر خم منصوب فرمودند و به آنان دستور دادند كه حاضرانشان به غائبان خبر دهند. | |||
== در مجلس معاویه در شام<ref>بحارالانوار: ج ۴۴ ص ۷۵.</ref> == | |||
در تاریخ مشاجرات لفظی اسلام مانند روزی نیامده كه معاویه و دار و دستهاش نزد او جمع شده بودند و فرستادند تا حضرت امام حسن علیهالسلام هم آمدند و آنچه میتوانستند به آن حضرت و پدر بزرگوارشان ناسزا گفتند. | |||
حضرت امام مجتبی علیهالسلام آغاز به سخن فرمودند و احتجاجات مفصلی دربارۀ حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام در برابر آنان بیان نمودند و از جمله فرمودند: | |||
{{متن عربی|ثُمَّ دَعَا وَ هُوَ عَلَى الْمِنْبَرِ عَلِيّاً فَاجْتَذَبَهُ بِيَدِهِ فَقَالَ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاه}}؛ پیامبر صلی اللَّه علیه و آله در حالی كه بر فراز منبر بود امیرالمؤمنین علیهالسلام را فرا خواندند. سپس ایشان را با دستانشان گرفتند و فرمودند: {{متن عربی|اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاه}}. | |||
== پانویس == | |||
[[رده:احتجاج به غدیر]] | |||
[[رده:احتجاج معصومین علیهم السلام با غدیر ]] | |||
<references /> | |||
== منابع == | |||
'''الامالی؛''' محمد بن الحسن طوسى، م ۴۶۰ ق، قم: الثقافة، چاپ اول، ۱۴۱۴ ق. | |||
'''البرهان في تفسير القرآن؛''' سيد هاشم بن سليمان بحرانى، م ۱۱۰۷ ق، قم: مؤسسة البعثة، اول، ۱۳۷۴ ش. | |||
'''إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات؛''' محمد بن حسن حر عاملى، م۱۱۰۴ ق، بيروت: اعلمى، اول، ۱۴۲۵ ق. | |||
'''بحارالانوار؛''' محمدباقر مجلسی، م ۱۱۱۰ ق، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، دوم، ۱۴۰۳ق. | |||
| |||
نسخهٔ کنونی تا ۲۲ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۵۶
هنگام صلح با معاویه در كوفه[۱]
یكی از مورادی كه غدیر در عرصۀ اعتقادی مردم مطرح شد در صلح حضرت امام حسن علیهالسلام بود. آن حضرت در كوفه با حضور معاویه بر فراز منبر رفتند و پس از حمد و ثنای الهی مطالبی فرمودند كه از جمله آنها این بود:
«وَ قَدْ تَرَكَتْ بَنُو إِسْرَائيلَ هَارُونَ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ خَلِيفَةُ مُوسَى (عَلَيْهِ السَّلَامُ) فِيهِمْ وَ اتَّبَعُوا السَّامِرِيَّ، وَ قَدْ تَرَكَتْ هَذِهِ الْأُمَّةُ أَبِي وَ بَايَعُوا غَيْرَهُ، وَ قَدْ سَمِعُوا رَسُولَ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) يَقُولُ:" أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا النُّبُوَّةَ"، وَ قَدْ رَأَوْا رَسُولَ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) نَصَبَ أَبِي يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍّ، وَ أَمَرَهُمْ أَنْ يُبَلِّغَ الشَّاهِدُ مِنْهُمْ الْغَائِبَ،»؛ بنیاسرائیل حضرت هارون علیه السلام را رها كردند و تابع سامری شدند در حالی كه میدانستند ایشان خلیفۀ حضرت موسی علیه السلام هستند. این امت نیز پدرم را رها كردند و با غیر ایشان بیعت كردند در حالی كه خودشان دیدند كه پیامبر صلی اللَّه علیه و آله پدرم را در روز غدیر خم منصوب فرمودند و به آنان دستور دادند كه حاضرانشان به غائبان خبر دهند.
در مجلس معاویه در شام[۲]
در تاریخ مشاجرات لفظی اسلام مانند روزی نیامده كه معاویه و دار و دستهاش نزد او جمع شده بودند و فرستادند تا حضرت امام حسن علیهالسلام هم آمدند و آنچه میتوانستند به آن حضرت و پدر بزرگوارشان ناسزا گفتند.
حضرت امام مجتبی علیهالسلام آغاز به سخن فرمودند و احتجاجات مفصلی دربارۀ حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام در برابر آنان بیان نمودند و از جمله فرمودند:
«ثُمَّ دَعَا وَ هُوَ عَلَى الْمِنْبَرِ عَلِيّاً فَاجْتَذَبَهُ بِيَدِهِ فَقَالَ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاه»؛ پیامبر صلی اللَّه علیه و آله در حالی كه بر فراز منبر بود امیرالمؤمنین علیهالسلام را فرا خواندند. سپس ایشان را با دستانشان گرفتند و فرمودند: «اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاه».
پانویس
منابع
الامالی؛ محمد بن الحسن طوسى، م ۴۶۰ ق، قم: الثقافة، چاپ اول، ۱۴۱۴ ق.
البرهان في تفسير القرآن؛ سيد هاشم بن سليمان بحرانى، م ۱۱۰۷ ق، قم: مؤسسة البعثة، اول، ۱۳۷۴ ش.
إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات؛ محمد بن حسن حر عاملى، م۱۱۰۴ ق، بيروت: اعلمى، اول، ۱۴۲۵ ق.
بحارالانوار؛ محمدباقر مجلسی، م ۱۱۱۰ ق، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، دوم، ۱۴۰۳ق.