آمار موضوعات و کلمات در خطبه غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی غدیر
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<references />' به '{{پانویس}}')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۴۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
در اينجا آمارهايى در موارد مختلف از خطبه غدير بيان مى‏ كنيم:
در اينجا آمارهايى در موارد مختلف از خطبه غدير بيان مى‏ كنيم<ref>كلام هادى‏ عليه السلام (هاشمى دهسرخى) : ص ۱۰۶ - ۲۵۵.</ref>:


'''صفات اللَّه جلّ شأنه'''
=== صفات اللَّه جلّ شأنه ===
همه معصومين‏ عليهم السلام قبل از هر خطابه به حمد و ستايش خداوند مى‏ پردازند. اما كمتر ديده شده است كه در مقدمه يك خطبه ۱۳۲ صفت از صفات ذات اقدس الهى بيان شده باشد:


همه معصومين‏ عليهم السلام قبل از هر خطابه به حمد و ستايش خداوند مى‏ پردازند. اما كمتر ديده شده است كه در مقدمه يك خطبه ۱۳۲ صفت از صفات ذات اقدس الهى بيان شده باشد:
{{متن عربی|عَلَا فِى تََوَحُّدِهِ}}: در يگانگى خود، بلند مرتبه است.
 
{{متن عربی|وَ دَنَا فِي‏ تَفَرُّدِهِ}} :‏‏در عين تنهايى به آفريدگانش نزديک است.
 
{{متن عربی|جَلَّ فِى سُلطَانِهِ}}: در قدرت و سلطه خود شكوهمند است.
 
{{متن عربی|عَظُمَ فِى أَركانِهِ}}: در اركان آفرينش عظيم جلوه مى ‏كند.


علا فى توحّده: در يگانگى خود، بلند مرتبه است.
{{متن عربی|أَحاطَ بِكُلِّ شَى‏ءٍ عِلماً}}: علمش بر همه چيز احاطه دارد.


دنا فى تفرّده: در عين تنهايى به آفريدگانش نزديک است.
{{متن عربی|هُوَ فى مَكانِهِ}}: در جايگاه خود استوار مى ‏باشد.


جلّ فى سلطانه: در قدرت و سلطه خود شكوهمند است.
{{متن عربی|قَهَرَ جَميعَ الخَلقِ بِقُدرَتِهِ}}: با قدرت خود بر همه مخلوقات سلطه دارد.


عظم فى اركانه: در اركان آفرينش عظيم جلوه مى‏كند.
{{متن عربی|قَهَرَ جَميعَ الخَلقِ بِبُرهانِهِ}}: با برهان خود بر همه مخلوقات سلطه دارد.


احاط بكل شى‏ء علماً: علمش بر همه چيز احاطه دارد.
{{متن عربی|حَمِيداً لَم يَزَل}}: هميشه مورد سپاس بوده است.


هو فى مكانه: در جايگاه خود استوار مى ‏باشد.
{{متن عربی|مَحمُوداً لا يَزالُ}}: هميشه مورد سپاس خواهد بود.


قهر جميع الخلق بقدرته: با قدرت خود بر همه مخلوقات سلطه دارد.
{{متن عربی|مَجيداً لا يَزُولُ}}: صاحب عظمتى فناناپذير است.


قهر جميع الخلق ببرهانه: با برهان خود بر همه مخلوقات سلطه دارد.
{{متن عربی|مُبدِئاً}}: آغاز كننده است.


حميداً لم يزل: هميشه مورد سپاس بوده است.
{{متن عربی|مُعيداً}}: اعاده كننده است.


محموداً لا يزال: هميشه مورد سپاس بوده است.
{{متن عربی|كُلُّ أَمرٍ إِلَيهِ يَعُودُ}}: هر چيزى به او باز مى‏ گردد.


مجيداً لا يزول: صاحب عظمتى فناناپذير است.
{{متن عربی|بارِئُ المَسمُوكاتِ}}: به وجود آوردنده برافراشته ‏ها (افلاک و آسمان‏ ها) است.


مبدئاً: آغاز كننده است.
{{متن عربی|داحِى المَدحُوّاتِ}}: گستراننده گسترده شده‏ ها (زمين) است.


معيداً: اعاده كننده است.
=== صفات و فضائل پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه و آله ===
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در اين خطابه كه حدود يک ساعت به طول انجاميده است، ۴۵ صفت از فضائل و مناقب خويش را بيان مى ‏كند، تا مردم به اطاعت بيشتر پيامبرشان ترغيب شوند:


كل امر اليه يعود: هر چيزى به او باز مى‏ گردد.
'''العُبُودِيَّة:''' {{متن عربی|أُقِرُّ لَهُ‏ عَلَى‏ نَفْسِي‏ بِالْعُبُودِيَّةِ}}: بر بندگى ‏ام براى خدا اقرار مى ‏كنم.


بارئ المسموكات: به وجود آوردنده برافراشته ‏ها (افلاک و آسمان‏ ها) است.
'''العِصمَةَ مِنَ النّاسِ:''' {{متن عربی|وَ قَد ضَمِنَ لِي تَبَارَكَ وَ تَعَالَي العِصمَةَ مِنَ النَّاسِ}}: خداوند تبارک و تعالى حفاظت از شر مردم را برايم ضمانت نمود.


داحى المدحوّات: گستراننده گسترده شده‏ ها (زمين) است.
'''الرَّسُولُ:''' {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ}} : اى پيامبر آنچه از طرف پروردگارت درباره على ‏عليه السلام بر تو نازل شده ابلاغ كن.


'''صفات و فضائل پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله'''
'''رَسُولِهِ:''' {{متن عربی|وَ هُوَ وَلِيُّكُمْ بَعْدَ اللَّهِ وَ رَسُولِه‏}}: و (على‏ عليه السلام) بعد از خدا و رسولش صاحب اختيار شماست.


پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله در اين خطابه كه حدود يک ساعت به طول انجاميده است، ۴۵صفت از فضائل و مناقب خويش را بيان مى ‏كند، تا مردم به اطاعت بيشتر پيامبرشان ترغيب شوند:
'''رَسُولُهُ''': {{متن قرآن|إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ}}: {{متن عربی|فى عَلىٍّ‏ عليه السلام}}صاحب اختيار شما خدا و رسولش هستند.


العبودية: اقرّ له على نفسى بالعبودية: بر بندگى ‏ام براى خدا اقرار مى ‏كنم.
'''وَلِيُّكُم:''' {{متن قرآن|إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ}}: صاحب اختيار شما خدا و رسولش هستند.


العصمة من الناس: قد ضمن لى تبارك و تعالى العصمة من الناس: خداوند تبارک و تعالى حفاظت از شر مردم را برايم ضمانت نمود.
'''رَسُولُ ‏اللَّهِ:''' {{متن قرآن|الَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}: كسانى كه پيامبر را اذيت مى‏ كنند عذابى دردناک در انتظارشان خواهد بود.


الرسول: «يا ايها الرسول بلّغ ما انزل اليك من ربك» فى على‏ عليه السلام: اى پيامبر آنچه از طرف پروردگارت درباره على ‏عليه السلام بر تو نازل شده ابلاغ كن.
'''رَسُولُهُ:''' {{متن عربی|ثُمَّ مِنْ دُونِهِ رَسُولُهُ وَ نَبِيُّهُ ...الْمُخَاطِبُ لَكُم‏}}: بعد از خداوند رسول و پيامبرش شما را مخاطب قرار مى‏ دهند.


رسولِهِ: و هو وليكم بعد اللَّه و رسوله: (على‏ عليه السلام) بعد از خدا و رسولش صاحب اختيار شماست.
'''نَبِيُّهُ:''' {{متن قرآن|ْ ثُمَّ مِنْ دُونِهِ رَسُولُهُ وَ نَبِيُّهُ مُحَمَّدٌ الْقَائِمُ الْمُخَاطِبُ لَكُم‏}}: بعد از خداوند رسول و پيامبرش شما را مخاطب قرار مى ‏دهند.


رسولُهُ: «انما وليكم اللَّه و رسوله» : صاحب اختيار شما خدا و رسولش هستند.
'''رَسُولَهُ:''' {{متن عربی|إِلَى يَوْمِ تَلْقَوْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَه‏}}: تا روزى كه خدا و رسولش را ملاقات كنيد.


وليّكم: «انما وليكم اللَّه و رسوله» : صاحب اختيار شما خدا و رسولش هستند.
'''رَسُولُهُ:''' {{متن عربی|لا حَلاَلَ اِلاَّ مَا اَحَلَّهُ اللهُ وَ رَسُولُهُ}}: حلالى نيست مگر آنچه خدا و رسولش حلال كرده باشند.


رسول ‏اللَّه: الذين يؤذون رسول‏ اللَّه لهم عذاب اليم: كسانى كه پيامبر را اذيت مى‏ كنند عذابى دردناک در انتظارشان خواهد بود.
===آيات بيان شده در خطبه===
اساسى‏ ترين ادله در اثبات مسائل شرعى و اعتقادى، استفاده از آيات قرآن كريم است. پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه و آله با طرح ۵۹ آيه، ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام و ديگر مطالب بيان شده را به اثبات رسانيده است:


رسولُهُ: ثم من دونه رسولهُ و نبيه المخاطب لكم: بعد از خداوند رسول و پيامبرش شما را مخاطب قرار مى‏ دهند.
{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ}}<ref>مائده /۶۷.</ref>:


نبيه:ثم من دونه رسوله و نبيه المخاطب لكم: بعد از خداوند رسول و پيامبرش شما را مخاطب قرار مى ‏دهند.
ای پیامبر! آنچه از سوی پروردگارت [درباره ولایت و رهبری علی بن أبی طالب امیرالمؤمنین (علیه السلام)] بر تو نازل شده ابلاغ کن.


رسولَهُ: الى يوم تلقون اللَّه و رسوله: تا روزى كه خدا و رسولش را ملاقات كنيد.
{{متن قرآن|إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ}}<ref>مائده/۵۵.</ref>:


رسولُهُ: لا حلال الا ما احلّه اللَّه و رسوله: حلالى نيست مگر آنچه خدا و رسولش حلال كرده باشند.
سرپرست و دوست شما فقط خدا و رسول اوست و مؤمنانی [مانند علی بن ابی طالب اند] که همواره نماز را برپا می دارند و در حالی که در رکوع اند [به تهی دستان] زکات می دهند.


'''آيات بيان شده در خطبه'''
{{متن قرآن|يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ ما لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ}}<ref>فتح/۱۱.</ref>:


اساسى‏ ترين ادله در اثبات مسائل شرعى و اعتقادى، استفاده از آيات قرآن كريم است. پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله با طرح ۵۹ آيه، ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام و ديگر مطالب بيان شده را به اثبات رسانيده است:
با زبان هایشان چیزی می گویند که در دل هایشان نیست.


«يا ايها الرسول بلّغ ما انزل إليك من ربك»<ref>مائده /۶۷.</ref>: ای پیامبر! آنچه از سوی پروردگارت [درباره ولایت و رهبری علی بن أبی طالب امیرالمؤمنین (علیه السلام)] بر تو نازل شده ابلاغ کن.
{{متن قرآن|تَحْسَبُونَهُ هَيِّناً وَ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمٌ}}»<ref>نور/۱۵.</ref>:


«انّما وليكم اللَّه و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلاه و يؤتون الزكاه و هم راكعون»<ref>مائده/۵۵.</ref> : سرپرست و دوست شما فقط خدا و رسول اوست و مؤمنانی [مانند علی بن ابی طالب اند] که همواره نماز را برپا می دارند و در حالی که در رکوع اند [به تهی دستان] زکات می دهند.
و آن را [عملی] ناچیز و سبک می پنداشتید و در حالی که نزد خدا بزرگ بود.


«يقولون بالسنتهم ما ليس فى قلوبهم»<ref>فتح/۱۱.</ref>: با زبان هایشان چیزی می گویند که در دل هایشان نیست.
{{متن قرآن|وَ مِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَ يَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ يُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ وَرَحْمَةٌ لِلَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ}}<ref>توبه/۶۱.</ref>:


«و تحسبونه هيّناً و هو عند اللَّه عظيم»<ref>نور/۱۵.</ref>: و آن را [عملی] ناچیز و سبک می پنداشتید و در حالی که نزد خدا بزرگ بود.
برخى از آنان كسانى هستند كه پيامبر را اذيت مى‏ كنند و مى‏ گويند او سخن ‏شنو و زودباور است بگو على ‏رغم گمان كسانى كه او را زودباور مى‏ پندارند سخن شنوى او براى شما بهتر است به خدا ايمان دارد و مؤمنان را راستگو می ‏انگارد و براى ايمان آورندگان از شما مايه رحمت است.


«و منهم الذين يؤذون النبى و يقولون هو اذن قل اذن خير لكم يؤمن باللَّه و يؤمن للمؤمنين»<ref>توبه/۶۱.</ref>: برخى از آنان كسانى هستند كه پيامبر را اذيت مى‏ كنند و مى‏ گويند او سخن ‏شنو و زودباور است بگو على ‏رغم گمان كسانى كه او را زودباور مى‏ پندارند سخن شنوى او براى شما بهتر است به خدا ايمان دارد و مؤمنان را راستگو می ‏انگارد و براى ايمان آورندگان از شما مايه رحمت است.
{{متن قرآن|وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ}}»<ref>یس/۱۲.</ref>:


«و كل شى‏ء احصيناه فى امام مبين»<ref>یس/۱۲.</ref>: و همه چیز را در کتابی روشن [که اصل همه کتاب هاست و آن لوح محفوظ است] بر شمرده‌ایم.
و همه چیز را در کتابی روشن [که اصل همه کتاب هاست و آن لوح محفوظ است] بر شمرده‌ایم.


فتصلوا ناراً «وقودها الناس و الحجارة اُعدّت للكافرين»<ref>بقره/۲۴.</ref>: در آتشی گرفتار می شوید که برای کافران آماده شده است و هیزم آن انسان ها و سنگ ها می باشند.
{{متن عربی|فَتَصِلُوا نَاراً}}{{قرآن|ً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكافِرِين‏}}<ref>بقره/۲۴.</ref>:


'''آیات مخصوص حضرت علی علیه السلام'''
در آتشی گرفتار می شوید که «برای کافران آماده شده است و هیزم آن انسان ها و سنگ ها می باشند».


===آیات مخصوص حضرت علی علیه السلام===
از مهم‏ترين بخش‏ هاى خطبه غدير اين دو جمله است:
از مهم‏ترين بخش‏ هاى خطبه غدير اين دو جمله است:


و ما نزلت آية رضا فى القرآن الا فيه: هيچ آيه ‏اى در قرآن درباره خشنودى خدا نازل نشد مگر اينكه درباره حضرت على‏ عليه السلام مى ‏باشد.
{{متن عربی|وَ مَا نَزَلَتْ آيَةُ رِضًى فِي الْقُرْآنِ إِلَّا فِيه‏}}: هيچ آيه ‏اى در قرآن درباره خشنودى خدا نازل نشد مگر اينكه درباره حضرت على‏ عليه السلام مى ‏باشد.


و لا نزلت آية مدح فى القرآن الا فيه: هيچ آيه ستايشى در قرآن نازل نگشته مگر آنكه درباره حضرت على‏ عليه السلام بيان شده است.
{{متن عربی|وَ لَا نَزَلَتْ آيَةُ مَدْحٍ فِي الْقُرْآنِ إِلَّا فِيه‏}}: هيچ آيه ستايشى در قرآن نازل نگشته مگر آنكه درباره حضرت على‏ عليه السلام بيان شده است.


در اينجا مجال پرداختن به همه آيات ستايش و خشنودى خداوند در قرآن نيست. بلكه تنها به بيان همان ۱۶ آيه ‏اى كه در خطبه غدير آمده و درباره على‏ عليه السلام مى ‏باشد اكتفا مى ‏گردد:
در اينجا مجال پرداختن به همه آيات ستايش و خشنودى خداوند در قرآن نيست. بلكه تنها به بيان همان ۱۶ آيه ‏اى كه در خطبه غدير آمده و درباره على‏ عليه السلام مى ‏باشد اكتفا مى ‏گردد:


«يا ايها الرسول بلّغ ما انزل اليك من ربك»<ref>مائده/۶۷.</ref>: ای پیامبر! آنچه از سوی پروردگارت [درباره ولایت و رهبری علی بن أبی طالب امیرالمؤمنین (علیه السلام)] بر تو نازل شده ابلاغ کن.
{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ}}<ref>مائده/۶۷.</ref>: ای پیامبر! آنچه از سوی پروردگارت [درباره ولایت و رهبری علی بن أبی طالب امیرالمؤمنین (علیه السلام)] بر تو نازل شده ابلاغ کن.


«انّما وليكم اللَّه و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلاه و يؤتون الزكاه و هم راكعون»<ref>مائده/۵۵.</ref>: سرپرست و دوست شما فقط خدا و رسول اوست و مؤمنانی [مانند علی بن ابی طالب اند] که همواره نماز را برپا می دارند و در حالی که در رکوع اند [به تهی دستان] زکات می دهند.
{{متن قرآن|إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ}}<ref>مائده/۵۵.</ref>: سرپرست و دوست شما فقط خدا و رسول اوست و مؤمنانی [مانند علی بن ابی طالب اند] که همواره نماز را برپا می دارند و در حالی که در رکوع اند [به تهی دستان] زکات می دهند.


«و كل شى‏ء احصيناه فى امام مبين»<ref>یس/۱۲.</ref>: هر چيزى را در امام مبين گرد آورديم.
{{قرآن|وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ}}: هر چيزى را در امام مبين گرد آورديم.


«و لتنظر نفس ما قدّمت لغد و اتقوا اللَّه ان اللَّه خبير بما تعملون»<ref>حشر/۱۸.</ref>: هر كس نگاه كند و ببيند براى فرداى خود چه پيش فرستاده است. از خدا بترسيد، و با على ‏عليه السلام مخالفت نكنيد تا گام‏ هايتان بعد از ثابت شدن نلغزد، كه خدا از آنچه كه انجام مى‏ دهيد آگاه است.
{{قرآن|وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُون‏}}: هر كس نگاه كند و ببيند براى فرداى خود چه پيش فرستاده است. از خدا بترسيد، و با على ‏عليه السلام مخالفت نكنيد تا گام‏ هايتان بعد از ثابت شدن نلغزد، كه خدا از آنچه كه انجام مى‏ دهيد آگاه است.


«ان تقول نفس يا حسرتا على ما فرّطت فى جنب اللَّه»<ref>زمر/۵۶.</ref>: تا كسى بگويد افسوس كه نسبت به هم جوار خدا كوتاهى كردم.
{{قرآن|أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَا عَلَى مَا فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ}}: تا مبادا كسى بگويد افسوس كه نسبت به هم جوار خدا كوتاهى كردم.


«اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى و رضيت لكم الاسلام ديناً»<ref>مائده/۳.</ref>: امروز دين شما را برايتان كامل نمودم و نعمت خود را به طور تام و تمام در اختيار شما گذاشتم و اسلام را به عنوان دينى براى شما پسنديدم.
{{قرآن|اَلْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ اَلْإِسْلامَ دِيناً}}: امروز دين شما را برايتان كامل نمودم و نعمت خود را به طور تام و تمام در اختيار شما گذاشتم و اسلام را به عنوان دينى براى شما پسنديدم.


«والعصر ان الانسان لفى خسر»<ref>عصر/۱ و ۲.</ref>: سوگند به عصر [ظهور پیامبر اسلام] [که] بی تردید انسان در زیان کاری بزرگی است.
{{قرآن|وَالْعَصْرِ ﴿١﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ ﴿٢﴾}}: سوگند به عصر [ظهور پیامبر اسلام] [که] بی تردید انسان در زیان کاری بزرگی است.


«اتقو اللَّه حق تقاته و لا تموتنّ الا و انتم مسلمون»<ref>آل عمران/۱۰۲.</ref>: از خدا آن گونه که شایسته پروای از اوست، پروا کنید، و نمیرید مگر در حالی که [در برابر او و فرمان ها و احکامش] تسلیم باشید.
{{قرآن|اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ}}: از خدا آن گونه که شایسته پروای از اوست، پروا کنید، و نمیرید مگر در حالی که [در برابر او و فرمان ها و احکامش] تسلیم باشید.


'''اسماء اشخاص در اين خطبه'''
===اسماء اشخاص در اين خطبه===
پيامبر‏ صلى الله عليه و آله در اين خطبه ۸ نفر را به اسم ذكر مى‏ كند، كه همه نام‏ هاغير از نام ابليس، مربوط به پيامبران و حجج الهى‏ عليهم السلام مى‏ باشد که از اولين پيامبرصلى الله عليه وآله حضرت آدم‏ عليه السلام تا آخرين پيامبر خاتم الانبياء صلى الله عليه وآله، و از اولين حجت يعنى حضرت آدم ‏عليه السلام تا آخرين حجت يعنى قائم آل‏ محمد حضرت بقية اللَّه الاعظم‏ عليه السلام را در بر مى‏ گيرد،تا به مردم بفهماند كه اين عالم هيچ گاه خالى از حجت نخواهد بود.


پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله در اين خطبه ۸ نام را به اسم ذكر مى‏ كند، كه همه نام‏ ها - غير از نام ابليس -  مربوط به پيامبران و حجج الهى‏ عليهم السلام مى‏ باشد. از اولين پيامبرصلى الله عليه وآله حضرت آدم‏ عليه السلام تا آخرين پيامبر خاتم الانبياء صلى الله عليه وآله، و از اولين حجت يعنى حضرت آدم ‏عليه السلام تا آخرين حجت يعنى قائم آل‏ محمد حضرت بقية اللَّه الاعظم‏ عليه السلام را در بر مى‏ گيرد. تا به مردم بفهماند كه اين عالم هيچ گاه خالى از حجت نخواهد بود.
'''هارون‏ عليه السلام:''' {{متن عربی|الَّذِي مَحَلُّهُ مِنِّي مَحَلُّ هَارُونَ مِنْ مُوسَى}} : نسبت او به من ،همانند نسبت هارون به موسى‏ عليهما السلام است.


هارون‏ عليه السلام: «الذى محله منّى محل هارون من موسى‏ عليهما السلام» : نسبت او به من همانند نسبت هارون به موسى‏ عليهما السلام است.
'''موسى‏ عليه السلام''': {{متن عربی|الَّذِي مَحَلُّهُ مِنِّي مَحَلُّ هَارُونَ مِنْ مُوسَى}} : نسبت او به من ،همانند نسبت هارون به موسى‏ عليهما السلام است.


موسى‏ عليه السلام: «الذى محله منى محل هارون من موسى‏ عليهما السلام» : نسبت او به من همانند نسبت هارون به موسى‏ عليهما السلام است.
'''آدم‏ عليه السلام:''' {{متن عربی|إنَّ إِبْليسَ أَخْرَجَ آدَمَ مِنَ الْجَنَّةِ بِالْحَسَدِ}}: ابليس به خاطر حسادت باعث بيرون شدن آدم ‏عليه السلام از بهشت گرديد.  


آدم‏ عليه السلام: ان ابليس اخرج آدم ‏عليه السلام من الجنة بالحسد: ابليس به خاطر حسادت باعث بيرون شدن آدم ‏عليه السلام از بهشت گرديد. «فان آدم اهبط الى الارض بخطيئة واحدة»: آدم به خاطر يك اشتباه به زمين فرستاده شد.
{{متن عربی|فَإنَّ آدَمَ أُهْبِطَ إلَى اْلأَرْضِ بِخَطيئةٍ وَاحِدَة}}: آدم به خاطر يك اشتباه به زمين فرستاده شد.


ابليس: «ان ابليس اخرج آدم ‏عليه السلام من الجنة بالحسد»: ابليس به خاطر حسادت باعث بيرون شدن آدم‏ عليه السلام از بهشت گرديد.
'''ابليس:'''{{متن عربی|إنَّ إِبْليسَ أَخْرَجَ آدَمَ مِنَ الْجَنَّةِ بِالْحَسَدِ}}: ابليس به خاطر حسادت باعث بيرون شدن آدم‏ عليه السلام از بهشت گرديد.


المهدى ‏عليه السلام: «ثم فى النسل منه الى القائم المهدى‏ عليه السلام»: سپس در نسل او تا مهدى قائم‏ عليه السلام. «مملّكها الامام المهدى ‏عليه السلام»: آن را تحت حاكميت امام مهدى‏ عليه السلام در مى‏ آورد.
'''المهدى ‏عليه السلام:'''  {{متن عربی|ثُمَّ فِي النَّسْلِ مِنْهُ إِلَى الْقَائِمِ الْمَهْدِي‏}}''':''' سپس در نسل او تا مهدى قائم‏ عليه السلام.


«الا ان خاتم الائمة منا القائم المهدى‏ عليه السلام»: بدانيد كه آخرين امام از ما مهدى قائم‏ عليه السلام است.
{{متن عربی|مُمَلِّكُهَا الْإِمَامَ الْمَهْدِي‏}}: آن را تحت حاكميت امام مهدى‏ عليه السلام در مى‏ آورد.


«خاتمها المهدى‏ عليه السلام»: آخرين ايشان مهدى‏ عليه السلام است.
{{متن عربی|أَلَا إِنَّ خَاتِمَ الْأَئِمَّةِ مِنَّا الْقَائِمُ الْمَهْدِي‏}} بدانيد كه آخرين امام از ما مهدى قائم‏ عليه السلام است.


'''نام حضرت علی علیه السلام در خطبه'''
{{متن عربی|خَاتَمُهَا الْمَهْدِي‏ عليه السلام}}آخرين ايشان مهدى‏ عليه السلام است.


مى‏ توان گفت كه اين بخش مهم‏ترين بخش خطبه است، و به صورت حيرت‏ انگيزى ۴۳ مرتبه نام حضرت على عليه السلام برده شده است. پيامبرصلى الله عليه وآله در نهايت بلاغت اين اسامى را به گونه ‏اى بيان كرده كه تكرار آن مخلّ فصاحت نگردد، و اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را به احسن وجه و زيباترين شكل به مردم معرفى نمايد.
===نام حضرت علی علیه السلام در خطبه===
مى‏ توان گفت كه اين بخش مهم‏ترين بخش خطبه است، و به صورت حيرت‏ انگيزى ۴۳ مرتبه نام حضرت على عليه السلام برده شده است. پيامبر صلى الله عليه و آله در نهايت بلاغت اين اسامى را به گونه ‏اى بيان كرده كه تكرار آن مخلّ فصاحت نگردد، و اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را به احسن وجه و زيباترين شكل به مردم معرفى نمايد.


«لانه قد اعلمنى انى ان لم ابلّغ ما انزل الىّ فى حق على‏ عليه السلام فما بلّغت رسالته»: خداوند به من اعلام فرمود كه اگر آنچه در حق على‏ عليه السلام بر من نازل فرموده ابلاغ نكنم رسالت او را به انجام نرسانده‏ ام.
«لِأَنَّهُ قَدْ أعْلَمَنِي أَنِّي إنْ لَمْ اُبَلِّغْ مَا اُنْزِلَ إلَىَّ فِي حَقِّ عَلِىٍّ‏ عليه السلام فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ»: خداوند به من اعلام فرمود كه اگر آنچه در حق على‏ عليه السلام بر من نازل فرموده ابلاغ نكنم رسالت او را به انجام نرسانده‏ ام.


«يا ايها الرسول بلّغ ما انزل اليك من ربك» فی علی علیه السلام: اى پيامبر آنچه از طرف پروردگارت درباره على‏ عليه السلام بر تو نازل شده ابلاغ كن. يعنى فى الخلافة لعلى بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام: يعنى درباره خلافت على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام.
«يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ» فی عَلیٍّ علیه السلام يَعني فِي الخِلافَةِ لِعَلِيِّ بنِ أَبي طالِبٍ‏ عليه السلام: اى پيامبر آنچه از طرف پروردگارت درباره على‏ عليه السلام بر تو نازل شده ابلاغ كن یعنى درباره خلافت على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام.


ان على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام اخى و وصيى و خليفتى: على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام برادر من و وصى من و جانشين من مى ‏باشد.
إِنَّ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ علیه السلام أَخِی وَ وَصِیِّی، وَ خَلِیفَتِی: على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام برادر من و وصى من و جانشين من مى ‏باشد.


و على بن ابى ‏طالب‏ عليه السلام الذى اقام الصلاة و آتى الزكاة و هو راكع: على بن ابی طالب‏ عليه السلام همان كسى است كه نماز به پا مى‏ دارد و در حال ركوع زكات مى‏ دهد.
وَ عَلِىُّ بْنَ أَبِى ‏طَالِبٍ‏ عليه السلام الَّذِي أقَامَ الصَّلَاةَ وَ آتَى الزَّكَاةَ وَ هُوَ رَاكِع: على بن ابی طالب‏ عليه السلام همان كسى است كه نماز به پا مى‏ دارد و در حال ركوع زكات مى‏ دهد.


لا يرضى اللَّه منى الا ان ابلّغ ما انزل اللَّه الى فى حق على‏ عليه السلام: خداوند از من راضى نمى‏ شود مگر آنچه را در حق على‏ عليه السلام بر من نازل كرده ابلاغ نمايم.
لَا يَرضَى اللّهُ مِنِّى إِلّا أَن أُبَلِّغَ مَا أَنزَلَ اللّهُ إِلَىَّ فِي حَقِّ عَلِيٍّ‏ عليه السلام: خداوند از من راضى نمى‏ شود مگر آنچه را در حق على‏ عليه السلام بر من نازل كرده ابلاغ نمايم.


«يا ايها الرسول بلّغ ما انزل اليك من ربك» فى حق على ‏عليه السلام: اى پيامبر! آنچه در مورد على‏ عليه السلام از پروردگارت بر تو نازل شده ابلاغ كن.
«يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ» فِى حَقِّ عَلىٍّ ‏عليه السلام: اى پيامبر! آنچه در مورد على‏ عليه السلام از پروردگارت بر تو نازل شده ابلاغ كن.


ثم من بعدى على ‏عليه السلام وليكم و امامكم بامر اللَّه: بعد از من و به امر خداوند، على‏ عليه السلام صاحب اختيار و امام شماست.
ثُمَّ مِنْ بَعْدِي عَلِىٌّ ‏عليه السلام وَلِيُّكُمْ وَ إمَامُكُمْ بِأمْرِ اللَّهِ: بعد از من و به امر خداوند، على‏ عليه السلام صاحب اختيار و امام شماست.


'''«معاشر الناس» های خطبه'''
===«مَعاشِرَ النّاس» های خطبه ===
معمولاً خطاب‏ هاى قرآن كريم با «أَيُّهَا النَّاسُ» و «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا » آمده است. اما در اين خطبه، پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه و آله مردم را با «مَعاشِرَ النّاس» مورد خطاب قرار مى‏ دهد.


معمولاً خطاب‏ هاى قرآن كريم با «ايها الناس» و «يا ايها الذين آمنوا» آمده است. اما در اين خطبه، پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله مردم را با «معاشر الناس» مورد خطاب قرار مى‏ دهد.
با تحقيقى كه در روايات و احاديث اسلامى انجام گرفت، مشخص شد كه حضرات معصومين ‏عليهم السلام خطاب «مَعَاشِرَ النَّاس» را بسيار اندک به كار برده‏ اند.


با تحقيقى كه در روايات و احاديث اسلامى انجام گرفت، مشخص شد كه حضرات معصومين ‏عليهم السلام خطاب «معاشر الناس» را بسيار اندک به كار برده‏ اند.
اما پيامبر صلى الله عليه و آله در اين خطبه نورانى ۵۸ مرتبه از اين عبارت خطابى استفاده كرده است. استفاده فراوان از اين عبارت در يك خطبه يک ساعته به اين خاطر بوده كه مردم به نكات مذكور پس از اين خطاب توجه بيشترى كنند، و به مطالب عنوان شده عنايت مضاعفى داشته باشند:


اما پيامبرصلى الله عليه وآله در اين خطبه نورانى ۵۸ مرتبه از اين عبارت خطابى استفاده كرده است. استفاده فراوان از اين عبارت در يك خطبه يک ساعته به اين خاطر بوده كه مردم به نكات مذكور پس از اين خطاب توجه بيشترى كنند، و به مطالب عنوان شده عنايت مضاعفى داشته باشند:
مَعَاشِرَ النَّاسِ، مَا قَصَّرتُ فِي تَبليغِ مَا أَنزَلَ اللّهُ تَعالى إِلَىَّ: اى مردم، من در رساندن آنچه خداوند بر من نازل كرد كوتاهى نكردم.


معاشر الناس، ما قصرت فى تبليغ ما انزل اللَّه تعالى الىّ: اى مردم، من در رساندن آنچه خداوند بر من نازل كرد كوتاهى نكردم.
فاعلموا -مَعَاشِرَ النَّاسِ-  ذلِکَ فیهِ وَ افْهَمُوهُ وَ اعْلَمُوا: اى مردم، اين مطلب را درباره او بدانيد و بفهميد و آگاه باشيد.


فاعلموا -معاشر الناس-  ذلك فيه و افهموه و اعلموا: اى مردم، اين مطلب را درباره او بدانيد و بفهميد و آگاه باشيد.
مَعَاشِرَ النَّاسِ، إِنَّهُ آخِرُ مَقَامٍ أَقُومُهُ فِی هَذَا الْمَشْهَدِ: اى مردم، اين آخرين بارى است كه در چنين گردهمايى به پا مى ‏ايستم.


معاشر الناس، انه آخر مقام اقومه فى هذا المشهد: اى مردم، اين آخرين بارى است كه در چنين گردهمايى به پا مى ‏ايستم.
مَعَاشِرَ النَّاسِ، فَضِّلُوهُ: اى مردم، او را بر ديگران برترى دهيد.


معاشر الناس، فضّلوه: اى مردم، او را بر ديگران برترى دهيد.
مَعَاشِرَ النَّاسِ،  لَا تَضِلُّوا عَنْهُ: اى مردم از او روى برنگردانيد.


معاشر الناس، لا تضلّوا عنه: اى مردم از او روى برنگردانيد.
مَعَاشِرَ النَّاسِ، إِنَّهُ إمَامٌ مِنَ اللَّهِ: اى مردم، او امامى از جانب خداوند است.


معاشر الناس، انه امام من اللَّه: اى مردم، او امامى از جانب خداوند است.
مَعَاشِرَ النَّاسِ، بِي وَ اللَّهِ بَشِّرِ الْأَوَّلُونَ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الْمُرْسَلِينَ‏ عليهم السلام: اى مردم، به خدا قسم پيامبران و رسولان‏ عليهم السلام پيشين به آمدنم مژده داده ‏اند.


معاشر الناس، بى و اللَّه بشّر الاولون من النبيين و المرسلين‏ عليهم السلام: اى مردم، به خدا قسم پيامبران و رسولان‏ عليهم السلام پيشين به آمدنم مژده داده ‏اند.
مَعَاشِرَ النَّاسِ، حَبانِيَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهَذِهِ الفَضِيلَةِ: اى مردم، خداوند اين فضيلت را بر من ارزانى داشته است.


معاشر الناس، حبانى اللَّه عزوجل بهذه الفضيلة: اى مردم، خداوند اين فضيلت را بر من ارزانى داشته است.
===«مَعَاشِرَ النَّاس» های مخصوص حضرت علی علیه السلام===
همانگونه كه در بخش قبلى بيان شد، استفاده از «مَعَاشِرَ النَّاس» براى توجه و عنايت بيشتر مردم به مطالب مذكور بعد از خطاب است. از  ۵۸ مورد «مَعَاشِرَ النَّاس» در خطبه، ۲۸ مورد آن اختصاص به نكاتى دارد كه درباره اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام است:


'''«معاشر الناس» های مخصوص حضرت علی علیه السلام'''
فاعلموا -  مَعَاشِرَ النَّاسِ -  ذلِکَ فیهِ وَ افْهَمُوهُ وَ اعْلَمُوا: اى مردم، اين مطلب را درباره او بدانيد و بفهميد و آگاه باشيد.


همانگونه كه در بخش قبلى بيان شد، استفاده از «معاشر الناس» براى توجه و عنايت بيشتر مردم به مطالب مذكور بعد از خطاب است. از  ۵۸ مورد «معاشر الناس» در خطبه، ۲۸ مورد آن اختصاص به نكاتى دارد كه درباره اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام است:
مَعَاشِرَ النَّاسِ، فَضِّلُوهُ: اى مردم، على‏ عليه السلام را بر ديگران برترى دهيد.


فاعلموا -  معاشر الناس -  ذلك فيه و افهموه و اعلموا: اى مردم، اين مطلب را درباره او بدانيد و بفهميد و آگاه باشيد.
مَعَاشِرَ النَّاسِ،  لَا تَضِلُّوا عَنْهُ: اى مردم، از على ‏عليه السلام روى برنگردانيد.


معاشر الناس، فضّلوه: اى مردم، على‏ عليه السلام را بر ديگران برترى دهيد.
مَعَاشِرَ النَّاسِ، إِنَّهُ إمَامٌ مِنَ اللَّهِ: اى مردم، او امامى از جانب خداوند است.


معاشر الناس، لا تضلّوا عنه: اى مردم، از على ‏عليه السلام روى برنگردانيد.
مَعَاشِرَ النَّاسِ، : فَضِّلُوا عَلِیّاً فَإِنَّهُ أَفْضَلُ النَّاسِ بَعْدى:  اى مردم، على ‏عليه السلام را بر ديگران برترى دهيد كه او بعد از من برترين مردم است.


معاشر الناس، انه امام من اللَّه: اى مردم، او امامى از جانب خداوند است.
مَعَاشِرَ النَّاسِ،  إِنَّهُ جَنْبُ اللهِ : اى مردم، على‏ عليه السلام هم جوار خداوند است.


معاشر الناس، فضّلوا علياًعليه السلام فانه افضل الناس بعدى: اى مردم، على ‏عليه السلام را بر ديگران برترى دهيد كه او بعد از من برترين مردم است.
مَعَاشِرَ النَّاسِ، اِنَّ عَلیّا وَ الطَّیّبینَ مِنْ وُلْدی هُمُ الثِّقْلُ الاَْصْغَرُ: اى مردم، على و فرزندان پاک من از نسل او عليهم السلام گنجينه كوچک هستند.


معاشر الناس، انه جنب اللَّه: اى مردم، على‏ عليه السلام هم جوار خداوند است.
مَعَاشِرَ النَّاسِ، هَذَا عَلِیٌّ (علیه السلام) أَخِی وَ وَصِیِّی وَ وَاعِی عِلْمِی: اى مردم، اين على ‏عليه السلام برادر من و وصى من و حافظ علم من است.


معاشر الناس، ان علياً و الطيبين من ولدى‏ عليهم السلام من صلبه هم الثقل الاصغر: اى مردم، على و فرزندان پاک من از نسل اوعليهم السلام گنجينه كوچک هستند.
مَعَاشِرَ النَّاسِ، إِنَّما أَکْمَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ دینَکُمْ بِإِمامَتِهِ: اى مردم، خدا دين شما را با امامت على‏ عليه السلام كامل نمود.


معاشر الناس، هذا على‏ عليه السلام اخى و وصيى و واعى علمى: اى مردم، اين على ‏عليه السلام برادر من و وصى من و حافظ علم من است.
===صفات و فضائل حضرت علی علیه السلام بیان شده در خطبه ===
آشكارترين معجزه خطبه غدير همين بخش مى‏ باشد كه پيامبر صلى الله عليه و آله در اين خطبه يک ساعته، صفات و فضائل بى‏شمارى را از حضرت على‏ عليه السلام بيان فرموده است. البته اگر هيچ صفتى هم گفته نمى‏ شد مگر همين جمله‏ اى كه مى‏ فرمايد:


معاشر الناس، انما اكمل اللَّه عزوجل دينكم بامامته: اى مردم، خدا دين شما را با امامت على‏ عليه السلام كامل نمود.
مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ فَضائِلَ عَلىِّ بْنِ أَبى طالِبٍ عِنْدَاللَّهِ عَزَّوَجَلَّ  ـ وَ قَدْ أَنْزَلَها فِى الْقُرْآنِ ـ أَکْثَرُ مِنْ أَنْ أُحْصِیَها فى مَقامٍ واحِدٍ، فَمَنْ أَنْبَأَکُمْ بِها وَ عَرَفَها فَصَدِّقُوهُ. همين فقره براى شناخت مولايمان اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام كافى بود. در اين كلام نورانى، پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله می‏فرمايد:


'''صفات و فضائل حضرت علی علیه السلام بیان شده در خطبه'''
اى مردم، فضائل و ويژگى‏ هاى على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام در نزد خداوند -  كه در قرآن آمده -  بيش از آن است كه بتوانم در يک مجلس بشمارم. پس هر كس از مقامات او خبر داد و آنها را به شما شناساند او را تصديق كنيد.
 
آشكارترين معجزه خطبه غدير همين بخش مى‏ باشد كه پيامبرصلى الله عليه وآله در اين خطبه يك ساعته، صفات و فضائل بى‏شمارى را از حضرت على‏ عليه السلام بيان فرموده است. البته اگر هيچ صفتى هم گفته نمى‏ شد مگر همين جمله‏ اى كه مى‏ فرمايد: معاشر الناس، ان فضائل على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام عند اللَّه عزوجل -  و قد انزلها فى القرآن -  اكثر من ان احصيها فى مقام واحد. فمن انبأكم بها و عرفها فصدّقوه. همين فقره براى شناخت مولايمان اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام كافى بود. در اين كلام نورانى، پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله می‏فرمايد: اى مردم، فضائل و ويژگى‏ هاى على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام در نزد خداوند -  كه در قرآن آمده -  بيش از آن است كه بتوانم در يک مجلس بشمارم. پس هر كس از مقامات او خبر داد و آنها را به شما شناساند او را تصديق كنيد.


در اين خطبه ۱۶۰ صفت و فضيلت از ويژگى‏ هاى حضرت على‏ عليه السلام بيان شده است.
در اين خطبه ۱۶۰ صفت و فضيلت از ويژگى‏ هاى حضرت على‏ عليه السلام بيان شده است.
خط ۱۹۷: خط ۲۱۰:
البته با توجه به مفاهيم بعضى از جملات مى ‏توان ۱۸۸ صفت و بلكه بيشتر براى آن حضرت بر شمرد، ولى در اين كتاب فقط به معناى ظاهرى جملات بسنده مى ‏شود، و از گفتن مفاهيم پنهان و صفات تكرارى صرف نظر مى‏ گردد:
البته با توجه به مفاهيم بعضى از جملات مى ‏توان ۱۸۸ صفت و بلكه بيشتر براى آن حضرت بر شمرد، ولى در اين كتاب فقط به معناى ظاهرى جملات بسنده مى ‏شود، و از گفتن مفاهيم پنهان و صفات تكرارى صرف نظر مى‏ گردد:


على بن ابى‏ طالب اخى‏ عليه السلام: على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام برادر من است.
عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ أَخِي : على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام برادر من است.
 
وصيّى: وصى من است.
 
خليفتى على امتى: جانشين من در ميان امت من است.


الامام من بعدى: امام بعد از من است.
وَصِيِّى: وصى من است.


محله منى محل هارون من موسى‏ عليهما السلام : جايگاه او نسبت به من همانند جايگاه هارون نسبت به موسى‏ عليهما السلام است.
خَلِيفَتِي عَلَى أُمَّتِي: جانشين من در ميان امت من است.


وليّكم: صاحب اختيار شماست.
اَلْإِمَامُ مِنْ بَعْدِي: امام بعد از من است.


الذى اقام الصلاة: كسى كه نماز به پا مى‏ دارد.
مَحَلُّهُ مِنّى مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسى‏: جايگاه او نسبت به من همانند جايگاه هارون نسبت به موسى‏ عليهما السلام است.


'''اوامر بیان شده در خطبه'''
وَلِيُّكُم: صاحب اختيار شماست.


در هر خطبه‏ اى بعد از توضيحات خطيب و ارائه ادلّه، نوبت به بيان «اهداف و مقاصد» مى‏ رسد و سخنران مهم‏ترين مقاصد خود را به صورت حكم و امر مولوى بيان مى‏ كند، تا مخاطبين از دستورهايش تبعيت كنند. يا به صورت امر ارشادى بيان مى‏ كند تا ديگران را ترغيب نمايد كه سخنانش را عملى سازند. در اين خطبه نيز پيامبرصلى الله عليه وآله ۴۲ مرتبه درباره موضوعات مهم دستور داده است:
الَّذی أَقامَ الصَّلاةَ : او كسى است كه نماز را به پا مى‏ دارد.


«بلّغ ما انزل»: آنچه را كه نازل شد ابلاغ كن.
===اوامر بیان شده در خطبه===
در هر خطبه‏ اى بعد از توضيحات خطيب و ارائه ادلّه، نوبت به بيان «اهداف و مقاصد» مى‏ رسد و سخنران مهم‏ترين مقاصد خود را به صورت حكم و امر مولوى بيان مى‏ كند، تا مخاطبين از دستورهايش تبعيت كنند. يا به صورت امر ارشادى بيان مى‏ كند تا ديگران را ترغيب نمايد كه سخنانش را عملى سازند.


فاعلموا: بدانيد.
در اين خطبه نيز پيامبر صلى الله عليه و آله ۴۲ مرتبه درباره موضوعات مهم دستور داده است:


افهموه: بفهميد.
«بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ»: آنچه را كه نازل شد ابلاغ كن.


اعلموا: آگاه باشيد.
فَاعلَمُوا: بدانيد.


فاسمعوا: گوش بسپاريد.
افهَمُوهُ: بفهميد.


اطيعوا: اطاعت كنيد.
اعلَمُوا: آگاه باشيد.


انقادوا: سر تسليم فرود آوريد.
فَاسمَعُوا: گوش بسپاريد.


فضّلوه: او (على ‏عليه السلام) را بر ديگران برترى دهيد.
أطِيعُوا: اطاعت كنيد.


اقبلوه: او را قبول كنيد.
انقادُوا: سر تسليم فرود آوريد.


فضّلوا علياً عليه السلام: على ‏عليه السلام را بر ديگران برترى دهيد.
فَضِّلُوهُ: او (على ‏عليه السلام) را بر ديگران برترى دهيد.


تدّبروا القرآن: در قرآن بينديشيد.
وَاقْبَلُوهُ : او را قبول كنيد.


و افهموا آياته: آيات قرآن را بفهميد.
فَضِّلُوا عَلِيّاً عليه السلام: على ‏عليه السلام را بر ديگران برترى دهيد.


و انظرو الى محكماته: در محكمات قرآن نظر كنيد.
تَدَبَّرُوا القُرآنَ: در قرآن بينديشيد.


'''اوامر و وظائف بیان شده درباره حضرت علی علیه السلام در خطبه'''
وَ افهَمُوا آياتِهِ: آيات قرآن را بفهميد.


مهم‏ترين اهداف يک خطبه نزد خطيب دستورهايى است كه در كلام خود بيان مى‏كند، و مهم‏ترين دستورها آن دسته از فرامينى است كه بيشتر روى آن تكيه مى ‏كند و درباره آن بحث مى‏نمايد. از ۴۲ فرمان بيان شده در خطبه غدير، ۲۱ فرمان آن مربوط به احترام و اطاعت از اميرالمؤمنين عليه السلام است. اميد است كه بيان اين فرامين موجب تنبّه و آگاهى بيشتر گردد.
وَانْظُرُوا إِلی مُحْکَماتِهِ: در محكمات قرآن نظر كنيد.


===اوامر و وظائف بیان شده درباره حضرت علی علیه السلام در خطبه===
مهم‏ترين اهداف يک خطبه نزد خطيب دستورهايى است كه در كلام خود بيان مى‏ كند، و مهم‏ترين دستورها آن دسته از فرامينى است كه بيشتر روى آن تكيه مى ‏كند و درباره آن بحث مى ‏نمايد.


بلّغ ما انزل: آنچه را كه نازل شد (درباره على ‏عليه السلام) ابلاغ كن.
از ۴۲ فرمان بيان شده در خطبه غدير، ۲۱ فرمان آن مربوط به احترام و اطاعت از اميرالمؤمنين عليه السلام است. اميد است كه بيان اين فرامين موجب تنبّه و آگاهى بيشتر گردد.


فاسمعوا: گوش بسپاريد (آنچه را كه خدا درباره على ‏عليه السلام فرموده است) .
بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ : آنچه را كه نازل شد (درباره على ‏عليه السلام) ابلاغ كن.


اطيعوا: اطاعت كنيد (آنچه را كه خدا درباره على‏ عليه السلام فرموده است) .
فَاسمَعُوا: گوش بسپاريد (آنچه را كه خدا درباره على ‏عليه السلام فرموده است).


انقادوا: سر تسليم فرود آوريد.
أَطِيعُوا: اطاعت كنيد (آنچه را كه خدا درباره على‏ عليه السلام فرموده است).


فضّلوه: او (على‏ عليه السلام) را بر ديگران برترى دهيد.
وَانقادُوا: سر تسليم فرود آوريد.


اقبلوه: او را قبول كنيد.
فَضِّلُوهُ: او (على‏ عليه السلام) را بر ديگران برترى دهيد.


فضّلوا علياًعليه السلام: على‏ عليه السلام را بر ديگران برترى دهيد.
وَاقبَلُوهُ: او را قبول كنيد.


فليبلّغ الحاضر الغائب: اين پيام (انتصاب على‏ عليه السلام) را حاضران به غائبان برسانند.
فَضِّلُوا عَلِيّاًعليه السلام: على‏ عليه السلام را بر ديگران برترى دهيد.


و قد امرت علياًعليه السلام: من على‏ عليه السلام را فرمان دادم.
فَلْیُبَلِّغِ الْحَاضِرُ الْغَائِبَ : اين پيام (انتصاب على‏ عليه السلام) را حاضران به غائبان برسانند.


انتهوا: نهى او را بپذيريد.
وَ قَد اُمِرتُ عَليّاًعليه السلام: من على‏ عليه السلام را فرمان دادم.


و صيّروا الى مراده: به سوى هدف و مقصود او گام برداريد.
اِنتَهُوا: نهى او را بپذيريد.


فقولوا و قولوا: بگوييد (درباره على ‏عليه السلام آنچه را كه من مى ‏گويم) .
وَ صِیرُوا إِلَی مُرَادِهِ: به سوى هدف و مقصود او گام برداريد.


'''نواهی بیان شده در خطبه'''
فَقُولُوا وَ قُولُوا: بگوييد (درباره على ‏عليه السلام آنچه را كه من مى ‏گويم).


همانگونه كه در بحث اوامر بيان شد، دستورهاى صادر شده از سوى خطيب، -  خواه به صورت امر و خواه به صورت نهى -  اساسى‏ ترين بخش يک خطبه مى ‏باشد و هدف واقعى سخنران را مى‏ رساند. در اين خطبه، حضرت رسول‏ صلى الله عليه وآله ۱۵ بار نهى فرموده است.
===نواهی بیان شده در خطبه===
همانگونه كه در بحث اوامر بيان شد، دستورهاى صادر شده از سوى خطيب، -  خواه به صورت امر و خواه به صورت نهى -  اساسى‏ ترين بخش يک خطبه مى ‏باشد و هدف واقعى سخنران را مى‏ رساند. در اين خطبه، حضرت رسول‏ صلى الله عليه و آله ۱۵ بار نهى فرموده است.


از اين نواهى بيان شده در خطبه، ۷ مورد آن مربوط به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام مى‏ باشد؛ پيامبرصلى الله عليه وآله نسبت به دورى  جستن از حضرت على‏ عليه السلام هشدار مى ‏دهد و مردم را از ترك نمودن راه و روش و امامت آن حضرت باز مى دارد.
از اين نواهى بيان شده در خطبه، ۷ مورد آن مربوط به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام مى‏ باشد؛ پيامبر صلى الله عليه و آله نسبت به دورى  جستن از حضرت على‏ عليه السلام هشدار مى ‏دهد و مردم را از ترك نمودن راه و روش و امامت آن حضرت باز مى دارد.


انسان منصف و داراى قلب سليم با دقت در كلام خاتم الانبياءصلى الله عليه وآله به اين نكته پى مى ‏برد كه تمام همّ و غم آن حضرت اثبات راه و روش وصى خود مى‏ باشد. بيشترين چيزى كه حضرتش از آن نهى مى‏ فرمايد دورى جستن و كناره گرفتن از راه و روش اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام است. پس وظيفه هر مسلمان و محب رسول ‏اللَّه ‏صلى الله عليه وآله است كه از چيزهايى كه پيامبرصلى الله عليه وآله نهى فرموده آگاه گردد و از آنها اجتناب نمايد:
انسان منصف و داراى قلب سليم با دقت در كلام خاتم الانبياء صلى الله عليه و آله به اين نكته پى مى ‏برد كه تمام همّ و غم آن حضرت اثبات راه و روش وصى خود مى‏ باشد. بيشترين چيزى كه حضرتش از آن نهى مى‏ فرمايد دورى جستن و كناره گرفتن از راه و روش اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام است. پس وظيفه هر مسلمان و محب رسول ‏اللَّه ‏صلى الله عليه و آله است كه از چيزهايى كه پيامبر صلى الله عليه و آله نهى فرموده آگاه گردد و از آنها اجتناب نمايد:


ملعون من خالفه: هر كس با او مخالفت كند ملعون است.
مَلْعونٌ مَنْ خالَفَهُ: هر كس با او مخالفت كند ملعون است.


لا تضلّوا عنه: از او (على‏ عليه السلام) روى برنگردانيد.
لا تَضِلُّوا عَنهُ: از او (على‏ عليه السلام) روى برنگردانيد.


لا تنفروا منه: و از او نگريزيد.
لا تَنفِرُوا مِنهُ: و از او نگريزيد.


و لا تستنكفوا عن ولايته: و از ولايتش سر برنتابيد.
وَ لا تَستَنكِفُوا عَن وِلايَتِهِ: و از ولايتش سر برنتابيد.


فاحذروا ان تخالفوه: از مخالفت با او بپرهيزيد.
فَاحْذَرُوا أَنْ تُخالِفوهُ: از مخالفت با او بپرهيزيد.


ملعون ملعون، مغضوب مغضوب من ردّ علىّ قولى: ملعون است معلون است، مغضوب است مغضوب است كسى كه اين گفته مرا رد كند.
مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ، مَغْضُوبٌ مَغْضُوبٌ مَنْ رَدَّ عَلَیَّ قَوْلی هذا : ملعون است معلون است، مغضوب است مغضوب است كسى كه اين گفته مرا رد كند.


لا تتبعوا متشابهه: به دنبال متشابه آن (قرآن) نرويد.
وَلاتَتَّبِعوا مُتَشابِهَهُ: به دنبال متشابه آن (قرآن) نرويد.


فلا تحسدوه: مبادا به او (على ‏عليه السلام) حسد ورزيد.
فَلا تَحسُدُوهُ: مبادا به او (على ‏عليه السلام) حسد ورزيد.


لا تمنّوا علىّ باسلامكم: با اسلام آوردنتان بر من منت نگذاريد.
لاتَمُنُّوا عَلَیَّ بِإِسْلامِکُمْ: با اسلام آوردنتان بر من منت نگذاريد.


لا تمنّوا على اللَّه: بر خدا منت نگذاريد.
لاتَمُنُّوا عَلَی اللهِ: بر خدا منت نگذاريد.


و لا تتفرّق بكم السبل عن سبيله: راه‏هاى گوناگون شما را از راه او منحرف نكند.
وَلا تَتَفَرَّقْ بِکُمُ السُّبُلُ عَنْ سَبیلِهِ: راه‏هاى گوناگون شما را از راه او منحرف نكند.


و لا تخلّفوا عنه الا بتروا و افتقروا: هيچ خاندانى حج را ترك نمى ‏كند مگر آنكه بى خير و فقير باشد.
وَلاتَخَلَّفوا عَنْهُ إِلاّبَتَرُوا وَ افْتَقَرُوا: هيچ خاندانى حج را ترك نمى ‏كند مگر آنكه بى خير و فقير باشد.


لا تنصرفوا عن المشاهد الا بتوبة: جز با توبه از صحنه برنگرديد.
وَلاتَنْصَرِفُوا عَنِ الْمشَاهِدِإِلاّ بِتَوْبَةٍ : جز با توبه از صحنه برنگرديد.


لا تبدّلوه: اين مطالب را جا به جا نكنيد.
لا تُبَدِّلُوهُ : اين مطالب را جا به جا نكنيد.


لا تغيّروه: اين مطالب را تغيير ندهيد.
لاتُغَیِّرُوهُ: اين مطالب را تغيير ندهيد.


'''ضمائر متصل بیان شده در خطبه درباره حضرت علی علیه السلام'''
===ضمائر متصل بیان شده در خطبه درباره حضرت علی علیه السلام===
همانگونه كه مى‏ دانيم ضمير در حكم «اسم عين» است، و با آوردن ضمير گويا اسم شخص برده مى‏ شود. پيامبر صلى الله عليه و آله در عين حال كه ۴۳ مرتبه نام وصى خود حضرت على‏ عليه السلام را مى ‏برد، ۹۶ مرتبه نيز ضمير متصل «ه» و ۷ مرتبه ضمير منفصل «هو» و ۱۴ بار ضمير مستتر «هو» را به حضرتش ارجاع مى ‏دهد، يعنى مجموعاً ۱۶۰ مرتبه نام وصى خود را در اين خطبه بيان مى‏ فرمايد.اهتمام بر كسى در اين حد و با اين همه تأكيد در كمتر خطبه‏ اى ديده شده است.


همانگونه كه مى‏ دانيم ضمير در حكم «اسم عين» است، و با آوردن ضمير گويا اسم شخص برده مى‏ شود. پيامبرصلى الله عليه وآله در عين حال كه ۴۳ مرتبه نام وصى خود حضرت على‏ عليه السلام را مى ‏برد، ۹۶ مرتبه نيز ضمير متصل «ه» و ۷ مرتبه ضمير منفصل «هو» و ۱۴ بار ضمير مستتر «هو» را به حضرتش ارجاع مى ‏دهد، يعنى مجموعاً ۱۵۶ مرتبه نام وصى خود را در اين خطبه بيان مى‏ فرمايد.
در اينجا ابتدا به ضمائر متصل پرداخته مى‏ شود، و در بخش‏ هاى بعدى ديگر ضمائر بيان مى گردد:


اهتمام بر كسى در اين حد و با اين همه تأكيد در كمتر خطبه‏ اى ديده شده است. در اينجا ابتدا به ضمائر متصل پرداخته مى‏ شود، و در بخش‏ هاى بعدى ديگر ضمائر بيان مى گردد:
‏الَّذی مَحَلُّهُ مِنّی مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسی عليهما السلام: نسبت او به من همانند نسبت هارون به موسى‏ عليهما السلام است.


الذى محله منى محل هارون من موسى ‏عليهما السلام : نسبت او به من همانند نسبت هارون به موسى‏ عليهما السلام است.
لِکَثْرَهِ مُلازَمَتِهِ إیّایَ : همراهى فراوان او (على‏ عليه السلام) با من.


لكثره ملازمته: همراهى فراوان او (على‏ عليه السلام) با من.
إقْبالی عَلَیْهِ : توجه من به او.


اقبالى عليه: توجه من به او.
هَواهُ: تمايل او.


هواه: تمايل او.
قَبُولِهِ مِنِّى: پذيرش او از من.


قبوله منّى: پذيرش او از من.
فَاعلَمُوا... ذَلِكَ فِيهِ: اين مطلب را درباره او بدانيد.


فاعلموا... ذلك فيه: اين مطلب را درباره او بدانيد.
قَد نَصَبَهُ لَكُم وَلِّياً: او را صاحب اختيار شما قرار داده است.


قد نصبه لكم ولياً: او را صاحب اختيار شما قرار داده است.
فَرَضََََ طاعَتَهُ: اطاعتش را واجب نموده است.


فرض طاعته: اطاعتش را واجب نموده است.
ماضٍ حُكمُهُ: حكم او (على‏ عليه السلام) قاطع است.


ماض حكمه: حكم او (على‏ عليه السلام) قاطع است.
جازٍ قَولُهُ: كلامش بسنده است.


جاز قوله: كلامش بسنده است.
نافِذٌ أَمرُهُ: امرش نافذ است.


نافذ امره: امرش نافذ است.
مَلعُونٌ مَن خالَفَهُ: هر كس با او مخالفت كند ملعون است.


ملعون من خالفه: هر كس با او مخالفت كند ملعون است.
مَرحُومٌ مَن تَبِعَهُ: هر كس تابع او باشد مورد رحمت الهى است.


مرحوم من تبعه: هر كس تابع او باشد مورد رحمت الهى است.
وَ صَدَّقَهُ: هر كس تصديقش كند.


و صدّقه: هر كس تصديقش كند.
غَفَرَ اللَّهُ لَهُ: خدا او را آمرزيده است.


غفر اللَّه له: خدا او را آمرزيده است.
===ضمایر منفصل بیان شده در خطبه درباره حضرت علی علیه السلام===
تعداد هفت ضمير منفصل و جداگانه -  يعنى او -  به حضرت امير عليه السلام ارجاع داده شده است:


'''ضمایر منفصل بیان شده در خطبه درباره حضرت علی علیه السلام'''
هُوَ وَلِيُّكُم: او صاحب اختيار شماست.


تعداد هفت ضمير منفصل و جداگانه -  يعنى او -  به حضرت اميرعليه السلام ارجاع داده شده است:
وَ هُوَ راكِعٌ: در حالى كه در ركوع است.


هو وليكم: او صاحب اختيار شماست.
هُوَ الإِمامُ المُبينُ: او همان امام مبين است.


و هو راكع: در حالى كه در ركوع است.
فَهُوَ الَّذی یَهْدِی إلَى الْحَقِّ: او است كه به سوى حق هدايت می ‏كند.


هو االامام المبين: او همان امام مبين است.
‏ هُوَ عَلِى¨ٌّ بْنُ أَبى طالِبٍ عليه السلام: او على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام است.


فهو الذى يهدى الى الحق: او است كه به سوى حق هدايت مى‏كند.
هُوَ ناصِرُ دِينِ اللَّهِ: او يارى دهنده دين خداست.


هو على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام: او على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام است.
هُوَ وَ مَن یَخلُفُ مِن ذُرِّيَتِى: او و جانشينان كه از نسل من هستند...


هو ناصر دين اللَّه: او يارى دهنده دين خداست.
===ضمایر مستتر بیان شده در خطبه درباره حضرت علی علیه السلام===
تعداد ۱۴ مرتبه ضمير مستتر به حضرت امير عليه السلام ارجاع داده شده است:


هو و من تخلّف من ذريتى: او و جانشينان كه از نسل من هستند.
أَقامَ الصَّلاةَ (هو) : (او) نماز به پا مى‏ دارد.


'''ضمایر مستتر بیان شده در خطبه درباره حضرت علی علیه السلام'''
آتَى الزَّكاةَ (هو) : (او) زكات مى‏ دهد.


تعداد ۱۴ مرتبه ضمير مستتر به حضرت اميرعليه السلام ارجاع داده شده است:
يَهدِى إِلى الحَقِّ (هو) : (او) به سوى حق هدايت مى ‏كند.


اقام الصلاة (هو) : (او) نماز به پا مى‏ دارد.
يَعمَلُ بِهِ (هو) : (او) به حق عمل مى‏ نمايد.


آتى الزكاة (هو) : (او) زكات مى‏ دهد.
يُزهِقُ الباطِلَ (هو) : (او) باطل را از ميان بر مى‏ دارد.


يهدى الى الحق (هو) : (او) به سوى حق هدايت مى ‏كند.
يَنهَى عَنهُ (هو) : (او) از باطل باز مى‏ دارد.


يعمل به (هو) : (او) به حق عمل مى‏ نمايد.
فَدى رَسُولَ اللّه‏ِ بِنَفْسِهِ (هو) : (او) جان خود را فداى رسول‏ خداصلى الله عليه وآله كرد.


يزهق الباطل (هو) : (او) باطل را از ميان بر مى‏ دارد.
كانَ مَعَ الرَّسُولِ‏ صلى الله عليه وآله (هو) : (او) با رسول‏ خداصلى الله عليه وآله بود.


ينهى عنه (هو) : (او) از باطل باز مى‏ دارد.
أَن يَنامَ فِى مَضجَعِى (هو) : (او) در بستر من بخوابد.


فدى رسول‏ اللَّه‏ صلى الله عليه وآله بنفسه (هو)( : (او) جان خود را فداى رسول‏ خداصلى الله عليه وآله كرد.
فَفَعَلَ فادِیاً لی بِنَفْسِهِ(هو) : (او) در حالى كه جانش را فداى من مى‏ كرد در بستر من آرميد.


كان مع الرسول‏ صلى الله عليه وآله (هو) : (او) با رسول‏ خداصلى الله عليه وآله بود.
إلاّ عَلِیٌّ الَّذی آمَنَ : مگر على ‏عليه السلام كه ايمان آورد .


ينام فى مضجعى (هو) : (او) در بستر من بخوابد.
وَرَضِیَ بِالْحَقِّ وَالصَّبْرِ: و به درستى و شكيبايى خشنود شد.


ففعل فادياً لى بنفسه (هو) : (او) در حالى كه جانش را فداى من مى‏ كرد در بستر من آرميد.
وَهذا عَلِیٌّ یُفْهِمُکُمْ بَعْدی: بعد از من اين على ‏عليه السلام است كه به شما مى‏ فهماند.


الا علياًعليه السلام، الذى آمن و رضى: مگر على ‏عليه السلام كه ايمان آورد و به درستى و شكيبايى خشنود شد.
وَعَلِى¨ٌّ علیه السلام قَدْ بایَعَنى: على ‏عليه السلام با من بيعت كرده است.
 
هذا على‏ عليه السلام يفهمكم بعدى: بعد از من اين على ‏عليه السلام است كه به شما مى‏ فهماند.
 
على‏ عليه السلام قد بايعنى: على ‏عليه السلام با من بيعت كرده است.
 
'''همه قسم های بیان شده در خطبه'''


===همه قسم های بیان شده در خطبه ===
محققان بر اين باور هستند كه قسم در زمانى استفاده مى‏ شود كه مطلب مورد نظر گوينده مطلب مهمى باشد، يا در مورد آن مطلب مهم انكارى از سوى مقابل ديده شود. از اين رو براى دلگرم نمودن طرف مقابل يا اتمام حجت با او از قسم استفاده مى‏ شود.
محققان بر اين باور هستند كه قسم در زمانى استفاده مى‏ شود كه مطلب مورد نظر گوينده مطلب مهمى باشد، يا در مورد آن مطلب مهم انكارى از سوى مقابل ديده شود. از اين رو براى دلگرم نمودن طرف مقابل يا اتمام حجت با او از قسم استفاده مى‏ شود.


حال بايد ببینيم كه پيامبرصلى الله عليه وآله كه هيچ كار بيهوده‏ اى انجام نمى ‏دهد، هفت قسمى كه در خطبه ايشان به زبان آورده‏ اند را در كجا و براى چه مطالب مهمى استفاده كرده ‏اند:
حال بايد ببینيم كه پيامبرصلى الله عليه وآله كه هيچ كار بيهوده‏ اى انجام نمى ‏دهد، هفت قسمى كه در این خطبه به زبان آورده‏ اند را در كجا و براى چه مطالب مهمى استفاده كرده ‏اند:
 
و اللَّه فى امورهم قد تكرّمت: به خدا قسم در امور مربوط به آنها با بزرگوارى رفتار كرده ‏ام.


بى - و اللَّه -  بشّر الاولون من النبيين و المرسلين: به خدا قسم پيامبران و رسولان پيشين‏ عليهم السلام به آمدنم مژده داده ‏اند.
وَاللّه‏ِ فی أُمُورِهِمْ قَدْ تَکَرَّمْتُ: به خدا قسم در امور مربوط به آنها با بزرگوارى رفتار كرده ‏ام.


انا - و اللَّه -  خاتم الانبياء و المرسلين‏ عليهم السلام: به خدا قسم من خاتم پيامبران و رسولان ‏عليهم السلام هستم.
بی ـ وَاللّه‏ِ ـ بَشَّرَ الأَوَّلُونَ مِنَ النَّبِیّینَ وَالْمُرْسَلینَ: به خدا قسم پيامبران و رسولان پيشين‏ عليهم السلام به آمدنم مژده داده ‏اند.


فى على‏ عليه السلام -و اللَّه- نزلت سورة العصر: به خدا قسم سوره والعصر درباره على‏ عليه السلام نازل شده است.
وَأَنَا ـ وَاللّه‏ِ ـ خاتَمُ الأَنبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ: به خدا قسم من خاتم پيامبران و رسولان ‏عليهم السلام هستم.


«و العصر . ان الانسان لفى خسر» : قسم به عصر. كه انسان در زيان است.
وَفی عَلِیٍّ ـ وَاللّه‏ِ ـ نَزَلَتْ سُورَةُ الْعَصْرِ: به خدا قسم سوره والعصر درباره على‏ عليه السلام نازل شده است.


باللَّه ما عنى بهذه الآية الا قوماً من اصحابى، اعرفهم باسمائهم و انسابهم، و قد امرت بالصفح عنهم: به خدا قسم مقصود اين آيه جز گروهى از اصحاب خودم نيست، كه آنان را به اسم و نسبشان مى ‏شناسم، و مأمورم بر آنان پرده‏ پوشى كنم.
وَالْعَصْرِ، إنَّ الإِنْسانَ لَفی خُسْرٍ : قسم به عصر. كه انسان در زيان است.


فىّ نزلت و فيهم - و اللَّه -  نزلت و لهم عمت و ايّاهم خصّت: به خدا قسم اين سوره درباره من و درباره آنان (امامان‏ عليهم السلام) نازل شده است و شامل همه آنان مى‏ شود و به آنان اختصاص دارد.
بِاللّه‏ِ ما عَنى بِهذِهِ الآیَةِ إلاّ قَوْماً مِنْ أَصْحابی أَعْرِفُهُمْ بِأَسْمائِهِمْ وَأَنْسابِهِمْ، وَقَدْ أُمِرْتُ بِالصَّفْحِ عَنْهُمْ: به خدا قسم مقصود اين آيه جز گروهى از اصحاب خودم نيست، كه آنان را به اسم و نسبشان مى ‏شناسم، و مأمورم بر آنان پرده‏ پوشى كنم.


'''قسم های مخصوص حضرت علی علیه السلام'''
فِیَّ نَزَلَتْ وَفیهِمْ وَاللّه‏ِ نَزَلَتْ، وَلَهُمْ عَمَّتْ، وَإیّاهُمْ خَصَّتْ: به خدا قسم اين سوره درباره من و درباره آنان (امامان‏ عليهم السلام) نازل شده است و شامل همه آنان مى‏ شود و به آنان اختصاص دارد.


===قسم های مخصوص حضرت علی علیه السلام===
پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله به سبب اهميت موضوع ولايت، سه مرتبه از قسم استفاده نموده ‏اند:
پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله به سبب اهميت موضوع ولايت، سه مرتبه از قسم استفاده نموده ‏اند:


فى على‏ عليه السلام -و اللَّه-  نزلت سورة العصر: به خدا قسم سوره والعصر درباره على‏ عليه السلام نازل شده است.
وَ فی عَلِیٍّ ـ وَاللّه‏ِ ـ نَزَلَتْ سُورَةُ الْعَصْرِ: به خدا قسم سوره عصر درباره على‏ عليه السلام نازل شده است.
 
«والعصر . ان الانسان لفى خسر» ، الا علياً عليه السلام الذى آمن و رضى بالحق و الصبر: «قسم به عصر. كه انسان در زيان است» ، مگر على‏ عليه السلام كه ايمان آورد و به حق و شكيبايى خشنود شد.
 
فىّ نزلت و فيهم - واللَّه -  نزلت و لهم عمت و اياهم خصّت: به خدا قسم اين سوره درباره من و آنان (امامان‏ عليهم السلام) نازل شده است و شامل همه آنان مى ‏شود و به آنان اختصاص دارد.
 
'''خصوصیات دوستان حضرت علی علیه السلام'''


يكى از راه‏ هاى شناساندن يک فرد معرفى دوستان وى مى ‏باشد. اگر بر فرض محال پيامبرصلى الله عليه وآله درباره حضرت على‏ عليه السلام نكته ‏اى نمى ‏فرمود و به توصيف و مدح دوستان و دوستداران آن حضرت بسنده مى‏ كرد، در شناساندن اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام كافى بود، و دلالت مى‏ كرد كه آن حضرت احترام خاص و ويژه ‏اى نزد پيامبرصلى الله عليه وآله دارد. اين مسئله براى شناخت مدعيان نزديک بودن به سنت نبوى نيز كافى است. همان كسانى كه پيامبرصلى الله عليه وآله درباره دوستان آنها چيزى نفرموده، بلكه مذمت نيز فرموده است:
«وَالْعَصْرِ، إنَّ الإِنْسانَ لَفی خُسْرٍ» ، إلاّ عَلِیٌّ الَّذی آمَنَ وَرَضِیَ بِالْحَقِّ وَالصَّبْرِ: «قسم به عصر. كه انسان در زيان است»، مگر على‏ عليه السلام كه ايمان آورد و به حق و شكيبايى خشنود شد.


مرحوم من تبعه و صدّقه: هر كس تابع او باشد و تصديقش كند مورد رحمت الهى قرار مى‏ گيرد.
فِیَّ نَزَلَتْ وَفیهِمْ وَاللّه‏ِ نَزَلَتْ، وَلَهُمْ عَمَّتْ، وَإیّاهُمْ خَصَّتْ: به خدا قسم اين سوره درباره من و آنان (امامان‏ عليهم السلام) نازل شده است و شامل همه آنان مى ‏شود و به آنان اختصاص دارد.


لا يوالى علياًعليه السلام الا تقى: جز فرد پرهيزگار كسى با على‏ عليه السلام دوستى نمى ‏كند.
===خصوصیات دوستان حضرت علی علیه السلام===
يكى از راه‏ هاى شناساندن يک فرد، معرفى دوستان وى مى ‏باشد. اگر بر فرض محال پيامبر صلى الله عليه و آله درباره حضرت على‏ عليه السلام نكته ‏اى نمى ‏فرمود و به توصيف و مدح دوستان و دوستداران آن حضرت بسنده مى‏ كرد، در شناساندن اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام كافى بود، و دلالت مى‏ كرد كه آن حضرت احترام خاص و ويژه ‏اى نزد پيامبر صلى الله عليه و آله دارد.


لا يؤمن به الا مؤمن مخلص: جز مؤمن مخلص كسى به او ايمان نمى‏ آورد.
اين مسئله براى شناخت مدعيان نزديک بودن به سنت نبوى نيز كافى است همان كسانى كه پيامبر صلى الله عليه و آله درباره دوستان آنها چيزى نفرموده، بلكه مذمت نيز فرموده است:


الا انّ اوليائهم الذين ذكرهم اللَّه فى كتابه فقال عزوجل: «لا تجد قوماً يؤمنون باللَّه و اليوم الآخر يوادّون من حادّ اللَّه و رسوله و لو كانوا آبائهم او ابنائهم او اخوانهم او عشيرتهم»: بدانيد كه دوستان اهل‏بيت‏ عليهم السلام كسانى هستند كه خداوند در كتابش آنان را ياد كرده و فرموده است: هيچ گروهى را نمى‏يابى كه به خدا و روز قيامت ايمان آورده باشند و در عين حال با كسانى كه با خدا و رسولش ضدّيت دارند دوستى نمايند اگر چه پدران و فرزندان و برادران و اقوامشان باشند.
مَرْحُومٌ مَنْ تَبِعَهُ وَصَدَّقَهُ: هر كس تابع او باشد و تصديقش كند مورد رحمت الهى قرار مى‏ گيرد.


اولئك كتب فى قلوبهم الايمان: آنان كسانى هستند كه ايمان در قلوبشان نوشته شده است.
وَلا یُوالی عَلِیّا إلاّ تَقِیٌّ: جز فرد پرهيزگار كسى با على‏ عليه السلام دوستى نمى ‏كند.


ايّدهم بروح منه: خدا آنان را با روحى از خود تأييد فرموده است.
وَلا یُؤمِنُ بِهِ إلاّ مُؤمِنٌ مُخْلِصٌ: جز مؤمن مخلص كسى به او ايمان نمى‏ آورد.


يدخلهم جنّات تجرى من تحتها الانهار: به بهشتى واردشان مى‏ كند كه از پايين آن نهرها جارى است.
أَلا إنَّ أوْلِیاءَهُمُ الَّذینَ ذَکَرَهُمُ اللّه‏ُ فی کِتابِهِ، فَقالَ عَزَّ وَجَلَّ: «لا تَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللّه‏ِ وَالْیَومِ الآخِرِ یُوادُّونَ مَنْ حادَّ اللّه‏َ وَرَسُولَهُ وَلَوْ کانُوا آبائَهُمْ أَوْ أَبْنائَهُمْ أَوْ إخْوانَهُمْ أَوْ عَشیرَتَهُمْ: بدانيد كه دوستان اهل‏بيت‏ عليهم السلام كسانى هستند كه خداوند در كتابش آنان را ياد كرده و فرموده است: هيچ گروهى را نمى‏ يابى كه به خدا و روز قيامت ايمان آورده باشند و در عين حال با كسانى كه با خدا و رسولش ضدّيت دارند دوستى نمايند اگر چه پدران و فرزندان و برادران و اقوامشان باشند.


رضى اللَّه عنهم: خدا از آنان راضى است.
أُولئِکَ کَتَبَ فی قُلُوبِهِمُ الإِیمانَ: آنان كسانى هستند كه ايمان در قلوبشان نوشته شده است.


رضوا عنه: آنان از خدا راضى هستند.
أَیَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ : خدا آنان را با روحى از خود تأييد فرموده است.


اولئك حزب اللَّه. الا ان حزب اللَّه هم المفلحون: آنان حزب خدا مى ‏باشند. بدانيد كه حزب خدا رستگار است.
وَیُدْخِلُهُمْ جَنّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الأَنْهارُ: به بهشتى واردشان مى‏ كند كه از پايين آن نهرها جارى است.


الا ان اوليائهم المؤمنون الذين وصفهم اللَّه عزوجل فقال: «الذين آمنوا و لم يلبسوا ايمانهم بظلم» : بدانيد كه دوستان آنان (اهل‏بيت‏ عليهم السلام) كسانى هستند كه خداوند عزوجل آنان را توصيف كرده و فرموده است: «كسانى كه ايمان آوردند و ايمانشان را به تاريكى نيالودند».
رَضِیَ اللّه‏ُ عَنْهُمْ : خدا از آنان راضى است.


'''خصوصیات دشمنان حضرت علی علیه السلام'''
وَرَضُوا عَنْهُ: آنان از خدا راضى هستند.


همچنين يكى از راه ‏هاى شناخت يک فرد، شناخت دشمنان آن فرد است. بايد ديد چه كسانى دشمن او هستند، و چه كسانى دشمنان آن شخص را مذمت كرده‏ اند، و چرا دشمنان او را مذمت كرده ‏اند. در اين خطبه، ۱۲ مرتبه دشمنان حضرت على‏ عليه السلام مذمت شده‏ اند.
أُولئِکَ حِزْبُ اللّه‏ِ أَلا إنَّ حِزْبَ اللّه‏ِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ: آنان حزب خدا مى ‏باشند. بدانيد كه حزب خدا رستگار است.


و مذمت كننده كسى نيست جز پيامبرصلى الله عليه وآله. اين گواهى است بر اين كه صراط على‏ عليه السلام حق است:
أَلا إنَّ أَوْلِیاءَهُمُ الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ وَصَفَهُمُ اللّه‏ُ عَزَّ وَجَلَّ فَقالَ: «الَّذینَ آمَنُوا وَلَمْ یَلْبَسُوا ایمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولـئِکَ لَهُمُ الأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ : بدانيد كه دوستان آنان (اهل‏بيت‏ عليهم السلام) كسانى هستند كه خداوند عزوجل آنان را توصيف كرده و فرموده است: «كسانى كه ايمان آوردند و ايمانشان را به تاريكى نيالودند».


ملعون من خالفه: هر كس با او مخالفت كند ملعون است.
===خصوصیات دشمنان حضرت علی علیه السلام===
همچنين يكى از راه ‏هاى شناخت يک فرد، شناخت دشمنان آن فرد است. بايد ديد چه كسانى دشمن او هستند، و چه كسانى دشمنان آن شخص را مذمت كرده‏ اند، و چرا دشمنان او را مذمت كرده ‏اند؟ در اين خطبه، ۱۲ مرتبه دشمنان حضرت على‏ عليه السلام مذمت شده‏ اند و مذمت كننده كسى نيست جز پيامبر صلى الله عليه و آله و اين گواهى است بر اين كه صراط على‏ عليه السلام حق است:


ملعون ملعون، مغضوب مغضوب من ردّ علىّ قولى هذا و لم يوافقه: معلون است ملعون، مغضوب است مغضوب است كسى كه اين گفته مرا رد كند و با آن موافقت ننمايد.
مَلعُونٌ مَن خالَفَهُ: هر كس با او مخالفت كند ملعون است.


الا و انه يبغض علياًعليه السلام الا شقىّ: آگاه باشيد كه جز فرد بدبخت كسى با على‏ عليه السلام دشمنى نمى ‏كند.
مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ، مَغْضُوبٌ مَغْضُوبٌ مَنْ رَدَّ عَلَیَّ قَوْلی هَذا وَ لَم يُوافِقهُ: معلون است ملعون، مغضوب است مغضوب است كسى كه اين گفته مرا رد كند و با آن موافقت ننمايد.


الا ان اعدائهم هم السفهاء الغاوون، اخوان الشياطين: بدانيد كه دشمنان ايشان سفيهان گمراه و برادران شياطين هستند.
أَلا وَإنَّهُ لا یُبْغِضُ عَلِیّاً إلاّ شَقِیٌّ: آگاه باشيد كه جز فرد بدبخت كسى با على‏ عليه السلام دشمنى نمى ‏كند.


يوحى بعضهم الى بعض زخرف القول غروراً: سخنان پوچى را براى فريفتن به يكديگر مى ‏رسانند.
أَلا إنَّ أَعْداءَهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ الْغاوُونَ إخْوانُ الشَّیاطینِ: بدانيد كه دشمنان ايشان سفيهان گمراه و برادران شياطين هستند.


الا ان اعدائهم الذين يصلون سعيراً: بدانيد كه دشمنان ايشان كسانى هستند كه وارد شعله ‏هاى آتش مى ‏شوند.
یُوحِی بَعْضُهُمْ إلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً: سخنان پوچى را براى فريفتن به يكديگر مى ‏رسانند.


الا ان اعدائهم الذين يسمعون لجهنم شهيقاً و هى تفور: بدانيد كه دشمنان ايشان كسانى هستند كه در حال جوش و خروش جهنم صداى وحشتناک آن را مى‏ شنوند.
أَلا إنَّ أَعْداءَهُمُ الَّذینَ یَصْلَوْنَ سَعیرا: بدانيد كه دشمنان ايشان كسانى هستند كه وارد شعله ‏هاى آتش مى ‏شوند.


و يرون لها زفيراً: شعله ‏هاى جهنم را مى‏ بينند.
أَلا إنَّ أَعْداءَهُمُ الَّذینَ یَسْمَعُونَ لِجَهَنَّمَ شَهیقاً وَهِیَ تَفُورُ: بدانيد كه دشمنان ايشان كسانى هستند كه در حال جوش و خروش جهنم صداى وحشتناک آن را مى‏ شنوند.


الا ان اعدائهم الذين قال اللَّه فيهم: «كلّما دخلت امة لعنت اختها حتى اذا ادّاركوا فيها جميعاً قالت اخراهم لاولاهم ربنا هؤلاء اضلّونا فآتهم عذاباً ضعفاً من النار قال لكل ضعف و لكن لا تعلمون» : بدانيد كه دشمنان ايشان كسانى هستند كه خدا درباره آنان فرموده است: هر گروهى كه داخل جهنم مى ‏شود همتاى خود را لعنت مى‏ كند تا اينكه همه آنان در آنجا به هم مى‏ پيوندند پيروان درباره پيشوايان مى گويند پروردگارا اينان ما را گمراه كردند پس بر آنان عذابى دو چندان از آتش نازل كن خداوند مى ‏فرمايد عذاب همه شما دو چندان است ولى شما نمى‏ دانيد.
وَیَرَوْنَ لَها زَفیراً: شعله ‏هاى جهنم را مى‏ بينند.


'''مواردى كه از «الا» تنبيهية استفاده شده است'''
أَلا إنَّ أَعْداءَهُمُ الَّذینَ قالَ اللّه‏ُ فیهِمْ: «کُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها حَتّى إذَا ادّارَکُوا فیها جَمیعاً قالَتْ أُخْریهُمْ لِأُولَاهُمْ رَبَّنا هؤُلاءِ أَضَلُّونا فَآتِهِمْ عَذاباً ضِعْفاً مِنَ النّارِ قالَ لِکُلٍّ ضِعْفٌ وَلکِنْ لاتَعْلَمُونَ:


كلمه «الا» يا همان كلمه تنبيه يا استفتاح -  كه به معناى آگاه باشيد است -  در مواردى استفاده مى‏ شود كه گوينده قصد دارد به شنونده گوشزد كند كه در صدد بيان سخن مهمى است و مطلب بعد از «الا» نكته‏ اى قابل توجه و حائز اهميت است.
بدانيد كه دشمنان ايشان كسانى هستند كه خدا درباره آنان فرموده است: هر گروهى كه داخل جهنم مى ‏شود همتاى خود را لعنت مى‏ كند تا اينكه همه آنان در آنجا به هم مى‏ پيوندند پيروان درباره پيشوايان مى گويند پروردگارا اينان ما را گمراه كردند پس بر آنان عذابى دو چندان از آتش نازل كن خداوند مى ‏فرمايد عذاب همه شما دو چندان است ولى شما نمى‏ دانيد.


پس يک مسلمان بايد ببيند پيامبرصلى الله عليه وآله در ۵۷ موردى كه در اين خطبه از «الا» استفاده كرده چه مطالبى را بيان فرموده است، تا به آن مطالب مهم توجه بيشترى داشته باشد:
===مواردى كه از «أَلا» تنبيهيه استفاده شده است===
كلمه «أَلا» يا همان كلمه تنبيه يا استفتاح -  كه به معناى آگاه باشيد است -  در مواردى استفاده مى‏ شود كه گوينده قصد دارد به شنونده گوشزد كند كه در صدد بيان سخن مهمى است و مطلب بعد از «أَلا» نكته‏ اى قابل توجه و حائز اهميت است.


الا له الحمد منّى ابد الآبدين و دهر الداهرين و على كل حال: تا ابديت و تا پايان روزگار و در همه حال حمد و سپاس من نثار او باد.
پس يک مسلمان بايد ببيند پيامبر صلى الله عليه و آله در ۵۷ موردى كه در اين خطبه از «أَلا» استفاده كرده چه مطالبى را بيان فرموده است، تا به آن مطالب مهم توجه بيشترى داشته باشد:


الا ان جبرئيل خبّرنى عن اللَّه تعالى بذلك و يقول: من عادى علياًعليه السلام و لم يتولّه فعليه لعنتى و غضبى: بدانيد كه جبرئيل اين خبر را از جانب خدا برايم آورده است و مى‏گويد: هر كس با على‏ عليه السلام دشمنى كند و ولايت او را نپذيرد لعنت و غضب من بر او باد.
أَلا لَهُ الْحَمْدُ مِنّی أَبَدَ الآبِدینَ وَ دَهْرَ الدّاهِرینَ وَ عَلى کُلِّ حالٍ: تا ابديت و تا پايان روزگار و در همه حال حمد و سپاس من نثار او باد.


الا انهم امناء اللَّه فى خلقه و حكّامه فى ارضه: بدانيد كه آنان امين خدا بين مردم و حاكمان او در زمين هستند.
أَلا إنَّ جَبْرَئیلَ خَبَّرَنی عَنِ اللّه‏ِ تَعالى بِذلِکَ وَیَقُولُ: «مَنْ عادى عَلِیّا وَلَمْ یَتَوَلَّهُ فَعَلَیْهِ لَعْنَتی وَغَضَبی: بدانيد كه جبرئيل اين خبر را از جانب خدا برايم آورده است و می گويد: هر كس با على‏ عليه السلام دشمنى كند و ولايت او را نپذيرد لعنت و غضب من بر او باد.


الا و قد ادّيت: بدانيد كه من وظيفه خود را ادا نمودم.
أَلا إنَّهُمْ أُمَناءُ اللّه‏ِ فی خَلْقِهِ وَحُکّامُهُ فی أَرْضِهِ: بدانيد كه آنان امين خدا بين مردم و حاكمان او در زمين هستند.


الا و قد بلّغت: بدانيد كه من ابلاغ كردم.
أَلا وَقَدْ أَدَّیْتُ: بدانيد كه من وظيفه خود را ادا نمودم.


الا و قد اسمعت: بدانيد كه من به گوش‏ها رساندم.
أَلا وَقَدْ بَلَّغْتُ: بدانيد كه من ابلاغ كردم.


الا و قد اوضحت: بدانيد كه من توضيح دادم.
أَلا وَقَدْ أَسْمَعْتُ: بدانيد كه من به گوش‏ها رساندم.


الا و ان اللَّه عزوجل قال و انا قلت عن اللَّه عزوجل: بدانيد كه اينها را خداى عزوجل فرمود و من از جانب خدا گفتم.
أَلا وَقَدْ أَوْضَحْتُ: بدانيد كه من توضيح دادم.


الا انه لا اميرالمؤمنين غير اخى هذا: بدانيد كه جز اين برادرم كسى اميرالمؤمنين نيست.
ألا وَإنَّ اللّه‏َ عَزَّ وَجَلَّ قالَ، وَأَنَا قُلْتُ عَنِ اللّه‏ِ عَزَّ وَجَلَّ: بدانيد كه اينها را خداى عزوجل فرمود و من از جانب خدا گفتم.


الا لا تحلّ امره المؤمنين بعدى لاحد غيره: بدانيد كه بعد از من عنوان اميرالمؤمنين براى احدى جز او جايز نيست.
أَلا إِنَّهُ لا «أَمیرَالْمُؤْمِنینَ» غَیْرَ أَخى هذا: بدانيد كه جز اين برادرم كسى اميرالمؤمنين نيست.


الا من كنت مولاه فهذا على ‏عليه السلام مولاه: بدانيد كه هر كس من مولاى اويم اين على‏ عليه السلام مولاى او است.
أَلا لا تَحِلُّ إِمْرَةُ الْمُؤْمِنینَ بَعْدى لِأَحَدٍ غَیْرِهِ: بدانيد كه بعد از من عنوان اميرالمؤمنين براى احدى جز او جايز نيست.


الا و انه لا يبغض علياًعليه السلام الا شقىّ: آگاه باشيد كه جز فرد بدبخت كسى با على‏ عليه السلام دشمنى نمى‏ كند.
ألا فَمَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِیٌّ مَوْلاهُ: بدانيد كه هر كس من مولاى اويم اين على‏ عليه السلام مولاى او است.


الا و ان علياًعليه السلام هو الموصوف بالصبر و الشكر: بدانيد كه على‏ عليه السلام همان كسى است كه به صبر و شكر ستوده شده است.
ألا وَإنَّهُ لا یُبْغِضُ عَلِیّاً إلاّ شَقِیٌّ: آگاه باشيد كه جز فرد بدبخت كسى با على‏ عليه السلام دشمنى نمى‏ كند.


'''نفرين‏ ها'''
أَلا وَإنَّ عَلِیّا هُوَ الْمَوْصُوفُ بِالصَّبْرِ وَالشُّکْرِ: بدانيد كه على‏ عليه السلام همان كسى است كه به صبر و شكر ستوده شده است.


پيامبرصلى الله عليه وآله كه رحمة للعالمين است و بسيار كم پيش آمده كسى را نفرين نمايد، به خاطر اهميت ولايت و براى گوشزد به آثار بد مخالفت با ولايت حدود ۱۲ بار در اين خطبه مخالفان و دور شوندگان از ولايت را نفرين مى‏ نمايد، تا به كسانى كه از راه ولايت و امامت فاصله مى‏ گيرند هشدار كافى را داده باشد:
===نفرين‏ ها===
پيامبر صلى الله عليه و آله كه رحمة للعالمين است و بسيار كم پيش آمده كسى را نفرين نمايد، به خاطر اهميت ولايت و براى گوشزد به آثار بد مخالفت با ولايت حدود ۱۲ بار در اين خطبه مخالفان و دور شوندگان از ولايت را نفرين مى‏ نمايد، تا به كسانى كه از راه ولايت و امامت فاصله مى‏ گيرند هشدار كافى را داده باشد:


ملعون من خالفه: هر كس با او مخالفت كند ملعون است.
مَلعُونٌ مَن خالَفَهُ: هر كس با او مخالفت كند ملعون است.


ملعون ملعون، مغضوب مغضوب من ردّ علىّ قولى هذا و لم يوافقه: ملعون است ملعون است، مغضوب است مغضوب است كسى كه اين گفته مرا رد كند و با آن موافقت ننمايد.
مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ، مَغْضُوبٌ مَغْضُوبٌ مَنْ رَدَّ عَلَیَّ قَوْلی هَذا وَ لَم يُوافِقهُ: ملعون است ملعون است، مغضوب است مغضوب است كسى كه اين گفته مرا رد كند و با آن موافقت ننمايد.


من عادى علياًعليه السلام و لم يتولّه فعليه لعنتى و غضبى: هر كس با على‏ عليه السلام دشمنى كند و ولايت او را نپذيرد لعنت و غضب من بر او باد.
مَنْ عادى عَلِیّاً وَلَمْ یَتَوَلَّهُ فَعَلَیْهِ لَعْنَتی وَغَضَبی: هر كس با على‏ عليه السلام دشمنى كند و ولايت او را نپذيرد لعنت و غضب من بر او باد.


اللهم... عاد من عاداه: خدايا... هر كس با او دشمنى كند دشمن بدار.
اللّهُمَّ ... عادِ مَنْ عاداهُ: خدايا... هر كس با او دشمنى كند دشمن بدار.


و اخذل من خذله: هر كس را كه تنهايش مى‏ گذارد تنها گذار.
وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ: هر كس را كه تنهايش مى‏ گذارد تنها گذار.


و العن من انكره: هر كس انكارش مى‏ كند او خود دور ساز.
وَالْعَنْ مَنْ أَنْکَرَهُ: هر كس انكارش مى‏ كند او خود دور ساز.


و اغضب على من جحد حقه: هر كس حقش را ناديده مى‏ گيرد مورد خشم خود قرار ده.
وَاغْضِبْ عَلى مَنْ جَحَدَ حَقَّهُ: هر كس حقش را ناديده مى‏ گيرد مورد خشم خود قرار ده.


نلعنهم كما لعنّا اصحاب السبت: آنان را همانند اصحاب سبت (يهوديانى كه با خدا نيرنگ كردند) لعنت مى‏ كنيم.
نَلْعَنَهُمْ کَما لَعَنّا أَصْحابَ السَّبْتِ: آنان را همانند اصحاب سبت (يهوديانى كه با خدا نيرنگ كردند) لعنت مى‏ كنيم.


الا لعن اللَّه الغاصبين المغتصبين: خدا زورگيران و تجاوزگران را لعنت كند.
ألا لَعَنَ اللّه‏ُ الْغاصِبینَ الْمُغْتَصِبینَ: خدا زورگيران و تجاوزگران را لعنت كند.


فسُحقاً لاصحاب السعير: رحمت خدا از دوزخيان دور باد.
فَسُحْقاً لِأَصْحابِ السَّعیرِ: رحمت خدا از دوزخيان دور باد.


'''دعاها درباره حضرت على‏ عليه السلام در خطبه'''
===دعاها درباره حضرت على‏ عليه السلام در خطبه===
در اين خطبه، پيامبر صلى الله عليه و آله ۵ مرتبه براى دوستان و محبان حضرت على‏ عليه السلام دعا فرموده‏ اند.


در اين خطبه، پيامبرصلى الله عليه وآله ۵ مرتبه براى دوستان و محبان حضرت على‏ عليه السلام دعا فرموده‏ اند. دعا براى دوستان و محبان حضرت على‏ عليه السلام اين نكته مهم را در بر دارد كه پيامبر رحمت و مهربانى در اثناء خطبه يا در پايان خطبه، اكثر دعاهاى خود را معطوف به موضوع ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام نموده‏ اند. مى ‏توان نتيجه گرفت كه هدايت تمام مسلمين در همين دعاست، و سرّ هدايت در «صراط على‏ عليه السلام حق» نهفته است.
دعا براى دوستان و محبان حضرت على‏ عليه السلام اين نكته مهم را در بر دارد كه پيامبر رحمت و مهربانى در اثناء خطبه يا در پايان خطبه، اكثر دعاهاى خود را معطوف به موضوع ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام نموده‏ اند مى ‏توان نتيجه گرفت كه هدايت تمام مسلمين در همين دعاست، و سرّ هدايت در «صِراطُ عَلىٍّ‏ عليه السلام حَّقٌ» نهفته است.


پس همه مسلمانان بايد با پيامبر صلح و دوستى و مهربانى هم صدا شوند و اين گونه دعا كنند:
پس همه مسلمانان بايد با پيامبر صلح و دوستى و مهربانى هم صدا شوند و اين گونه دعا كنند:


اللهم وال من والاه: خداوندا دوستداران او (على‏ عليه السلام) را دوست بدار.
اللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ: خداوندا دوستداران او (على‏ عليه السلام) را دوست بدار.
 
و انصر من نصره: به هر كس كه يارى‏اش مى كند يارى رسان.


اللهم اغفر للمؤمنين بما ادّيت و امرت: خدايا به خاطر آنچه كه به انجام رساندم و فرمان دادم مؤمنان را بيامرز.
وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ: به هر كس كه يارى ‏اش مى كند يارى رسان.


'''موضوعات بیان شده درباره حضرت علی علیه السلام در خطبه غدیر'''
اللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنینَ بِما أَدَّیْتُ وَأَمَرْتُ : خدايا به خاطر آنچه كه به انجام رساندم و فرمان دادم مؤمنان را بيامرز.


===موضوعات بیان شده درباره حضرت علی علیه السلام در خطبه غدیر===
آيات خطبه درباره اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: ۱۶ آيه.
آيات خطبه درباره اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: ۱۶ آيه.


خط ۵۷۰: خط ۵۷۸:
نفرين به دشمنان اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: ۱۲ مرتبه.
نفرين به دشمنان اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: ۱۲ مرتبه.


دعاها در حق اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: ۴ مرتبه.
دعاها درباره اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: ۵ مرتبه.


جمع تمام نكات بيان شده درباره اميرالمؤمنين ‏عليه السلام: ۴۷۴ نكته.
جمع تمام نكات بيان شده درباره اميرالمؤمنين ‏عليه السلام: ۴۷۴ نكته.


'''سخن آخر'''
===سخن آخر ===
در جمع ‏بندى خطبه شكوهمند غدير و به دست آوردن آمار كلى آن، معلوم مى‏ شود كه پيامبر مكرم اسلام‏ صلى الله عليه و آله در اين كلام نورانى حداقل ۴۷۴ مرتبه به صورت‏ هاى مختلف درباره وجود مقدس اميرالمؤمنين على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام صحبت نموده، و اهميت مسئله جانشينى و امامت اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام را مكرر بيان فرموده است.
 
==منبع==
كلام هادى‏ عليه السلام؛ تألیف: هاشمى دهسرخی.


در جمع ‏بندى خطبه شكوهمند غدير و به دست آوردن آمار كلى آن، معلوم مى‏ شود كه پيامبر مكرم اسلام‏ صلى الله عليه وآله در اين كلام نورانى حداقل ۴۷۴ مرتبه به صورت‏ هاى مختلف درباره وجود مقدس حضرت اميرالمؤمنين على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام صحبت نموده، و اهميت مسئله جانشينى و امامت اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام را مكرر بيان فرموده است.
==پانویس==
{{پانویس}}
[[رده:خطابه غدیر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۰۲

در اينجا آمارهايى در موارد مختلف از خطبه غدير بيان مى‏ كنيم[۱]:

صفات اللَّه جلّ شأنه

همه معصومين‏ عليهم السلام قبل از هر خطابه به حمد و ستايش خداوند مى‏ پردازند. اما كمتر ديده شده است كه در مقدمه يك خطبه ۱۳۲ صفت از صفات ذات اقدس الهى بيان شده باشد:

«عَلَا فِى تََوَحُّدِهِ»: در يگانگى خود، بلند مرتبه است.

«وَ دَنَا فِي‏ تَفَرُّدِهِ» :‏‏در عين تنهايى به آفريدگانش نزديک است.

«جَلَّ فِى سُلطَانِهِ»: در قدرت و سلطه خود شكوهمند است.

«عَظُمَ فِى أَركانِهِ»: در اركان آفرينش عظيم جلوه مى ‏كند.

«أَحاطَ بِكُلِّ شَى‏ءٍ عِلماً»: علمش بر همه چيز احاطه دارد.

«هُوَ فى مَكانِهِ»: در جايگاه خود استوار مى ‏باشد.

«قَهَرَ جَميعَ الخَلقِ بِقُدرَتِهِ»: با قدرت خود بر همه مخلوقات سلطه دارد.

«قَهَرَ جَميعَ الخَلقِ بِبُرهانِهِ»: با برهان خود بر همه مخلوقات سلطه دارد.

«حَمِيداً لَم يَزَل»: هميشه مورد سپاس بوده است.

«مَحمُوداً لا يَزالُ»: هميشه مورد سپاس خواهد بود.

«مَجيداً لا يَزُولُ»: صاحب عظمتى فناناپذير است.

«مُبدِئاً»: آغاز كننده است.

«مُعيداً»: اعاده كننده است.

«كُلُّ أَمرٍ إِلَيهِ يَعُودُ»: هر چيزى به او باز مى‏ گردد.

«بارِئُ المَسمُوكاتِ»: به وجود آوردنده برافراشته ‏ها (افلاک و آسمان‏ ها) است.

«داحِى المَدحُوّاتِ»: گستراننده گسترده شده‏ ها (زمين) است.

صفات و فضائل پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه و آله

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در اين خطابه كه حدود يک ساعت به طول انجاميده است، ۴۵ صفت از فضائل و مناقب خويش را بيان مى ‏كند، تا مردم به اطاعت بيشتر پيامبرشان ترغيب شوند:

العُبُودِيَّة: «أُقِرُّ لَهُ‏ عَلَى‏ نَفْسِي‏ بِالْعُبُودِيَّةِ»: بر بندگى ‏ام براى خدا اقرار مى ‏كنم.

العِصمَةَ مِنَ النّاسِ: «وَ قَد ضَمِنَ لِي تَبَارَكَ وَ تَعَالَي العِصمَةَ مِنَ النَّاسِ»: خداوند تبارک و تعالى حفاظت از شر مردم را برايم ضمانت نمود.

الرَّسُولُ: Ra bracket.png يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ La bracket.png : اى پيامبر آنچه از طرف پروردگارت درباره على ‏عليه السلام بر تو نازل شده ابلاغ كن.

رَسُولِهِ: «وَ هُوَ وَلِيُّكُمْ بَعْدَ اللَّهِ وَ رَسُولِه‏»: و (على‏ عليه السلام) بعد از خدا و رسولش صاحب اختيار شماست.

رَسُولُهُ: Ra bracket.png إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ La bracket.png: «فى عَلىٍّ‏ عليه السلام»صاحب اختيار شما خدا و رسولش هستند.

وَلِيُّكُم: Ra bracket.png إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ La bracket.png: صاحب اختيار شما خدا و رسولش هستند.

رَسُولُ ‏اللَّهِ: Ra bracket.png الَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ La bracket.png: كسانى كه پيامبر را اذيت مى‏ كنند عذابى دردناک در انتظارشان خواهد بود.

رَسُولُهُ: «ثُمَّ مِنْ دُونِهِ رَسُولُهُ وَ نَبِيُّهُ ...الْمُخَاطِبُ لَكُم‏»: بعد از خداوند رسول و پيامبرش شما را مخاطب قرار مى‏ دهند.

نَبِيُّهُ: Ra bracket.png ْ ثُمَّ مِنْ دُونِهِ رَسُولُهُ وَ نَبِيُّهُ مُحَمَّدٌ الْقَائِمُ الْمُخَاطِبُ لَكُم‏ La bracket.png: بعد از خداوند رسول و پيامبرش شما را مخاطب قرار مى ‏دهند.

رَسُولَهُ: «إِلَى يَوْمِ تَلْقَوْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَه‏»: تا روزى كه خدا و رسولش را ملاقات كنيد.

رَسُولُهُ: «لا حَلاَلَ اِلاَّ مَا اَحَلَّهُ اللهُ وَ رَسُولُهُ»: حلالى نيست مگر آنچه خدا و رسولش حلال كرده باشند.

آيات بيان شده در خطبه

اساسى‏ ترين ادله در اثبات مسائل شرعى و اعتقادى، استفاده از آيات قرآن كريم است. پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه و آله با طرح ۵۹ آيه، ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام و ديگر مطالب بيان شده را به اثبات رسانيده است:

Ra bracket.png يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ La bracket.png[۲]:

ای پیامبر! آنچه از سوی پروردگارت [درباره ولایت و رهبری علی بن أبی طالب امیرالمؤمنین (علیه السلام)] بر تو نازل شده ابلاغ کن.

Ra bracket.png إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ La bracket.png[۳]:

سرپرست و دوست شما فقط خدا و رسول اوست و مؤمنانی [مانند علی بن ابی طالب اند] که همواره نماز را برپا می دارند و در حالی که در رکوع اند [به تهی دستان] زکات می دهند.

Ra bracket.png يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ ما لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ La bracket.png[۴]:

با زبان هایشان چیزی می گویند که در دل هایشان نیست.

Ra bracket.png تَحْسَبُونَهُ هَيِّناً وَ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمٌ La bracket.png»[۵]:

و آن را [عملی] ناچیز و سبک می پنداشتید و در حالی که نزد خدا بزرگ بود.

Ra bracket.png وَ مِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَ يَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ يُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ وَرَحْمَةٌ لِلَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ La bracket.png[۶]:

برخى از آنان كسانى هستند كه پيامبر را اذيت مى‏ كنند و مى‏ گويند او سخن ‏شنو و زودباور است بگو على ‏رغم گمان كسانى كه او را زودباور مى‏ پندارند سخن شنوى او براى شما بهتر است به خدا ايمان دارد و مؤمنان را راستگو می ‏انگارد و براى ايمان آورندگان از شما مايه رحمت است.

Ra bracket.png وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ La bracket.png»[۷]:

و همه چیز را در کتابی روشن [که اصل همه کتاب هاست و آن لوح محفوظ است] بر شمرده‌ایم.

«فَتَصِلُوا نَاراً»Ra bracket.png ً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكافِرِين‏ La bracket.png[۸]:

در آتشی گرفتار می شوید که «برای کافران آماده شده است و هیزم آن انسان ها و سنگ ها می باشند».

آیات مخصوص حضرت علی علیه السلام

از مهم‏ترين بخش‏ هاى خطبه غدير اين دو جمله است:

«وَ مَا نَزَلَتْ آيَةُ رِضًى فِي الْقُرْآنِ إِلَّا فِيه‏»: هيچ آيه ‏اى در قرآن درباره خشنودى خدا نازل نشد مگر اينكه درباره حضرت على‏ عليه السلام مى ‏باشد.

«وَ لَا نَزَلَتْ آيَةُ مَدْحٍ فِي الْقُرْآنِ إِلَّا فِيه‏»: هيچ آيه ستايشى در قرآن نازل نگشته مگر آنكه درباره حضرت على‏ عليه السلام بيان شده است.

در اينجا مجال پرداختن به همه آيات ستايش و خشنودى خداوند در قرآن نيست. بلكه تنها به بيان همان ۱۶ آيه ‏اى كه در خطبه غدير آمده و درباره على‏ عليه السلام مى ‏باشد اكتفا مى ‏گردد:

Ra bracket.png يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ La bracket.png[۹]: ای پیامبر! آنچه از سوی پروردگارت [درباره ولایت و رهبری علی بن أبی طالب امیرالمؤمنین (علیه السلام)] بر تو نازل شده ابلاغ کن.

Ra bracket.png إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ La bracket.png[۱۰]: سرپرست و دوست شما فقط خدا و رسول اوست و مؤمنانی [مانند علی بن ابی طالب اند] که همواره نماز را برپا می دارند و در حالی که در رکوع اند [به تهی دستان] زکات می دهند.

Ra bracket.png وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ La bracket.png: هر چيزى را در امام مبين گرد آورديم.

Ra bracket.png وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُون‏ La bracket.png: هر كس نگاه كند و ببيند براى فرداى خود چه پيش فرستاده است. از خدا بترسيد، و با على ‏عليه السلام مخالفت نكنيد تا گام‏ هايتان بعد از ثابت شدن نلغزد، كه خدا از آنچه كه انجام مى‏ دهيد آگاه است.

Ra bracket.png أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَا عَلَى مَا فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ La bracket.png: تا مبادا كسى بگويد افسوس كه نسبت به هم جوار خدا كوتاهى كردم.

Ra bracket.png اَلْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ اَلْإِسْلامَ دِيناً La bracket.png: امروز دين شما را برايتان كامل نمودم و نعمت خود را به طور تام و تمام در اختيار شما گذاشتم و اسلام را به عنوان دينى براى شما پسنديدم.

Ra bracket.png وَالْعَصْرِ ﴿١﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ ﴿٢﴾ La bracket.png: سوگند به عصر [ظهور پیامبر اسلام] [که] بی تردید انسان در زیان کاری بزرگی است.

Ra bracket.png اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ La bracket.png: از خدا آن گونه که شایسته پروای از اوست، پروا کنید، و نمیرید مگر در حالی که [در برابر او و فرمان ها و احکامش] تسلیم باشید.

اسماء اشخاص در اين خطبه

پيامبر‏ صلى الله عليه و آله در اين خطبه ۸ نفر را به اسم ذكر مى‏ كند، كه همه نام‏ هاغير از نام ابليس، مربوط به پيامبران و حجج الهى‏ عليهم السلام مى‏ باشد که از اولين پيامبرصلى الله عليه وآله حضرت آدم‏ عليه السلام تا آخرين پيامبر خاتم الانبياء صلى الله عليه وآله، و از اولين حجت يعنى حضرت آدم ‏عليه السلام تا آخرين حجت يعنى قائم آل‏ محمد حضرت بقية اللَّه الاعظم‏ عليه السلام را در بر مى‏ گيرد،تا به مردم بفهماند كه اين عالم هيچ گاه خالى از حجت نخواهد بود.

هارون‏ عليه السلام: «الَّذِي مَحَلُّهُ مِنِّي مَحَلُّ هَارُونَ مِنْ مُوسَى» : نسبت او به من ،همانند نسبت هارون به موسى‏ عليهما السلام است.

موسى‏ عليه السلام: «الَّذِي مَحَلُّهُ مِنِّي مَحَلُّ هَارُونَ مِنْ مُوسَى» : نسبت او به من ،همانند نسبت هارون به موسى‏ عليهما السلام است.

آدم‏ عليه السلام: «إنَّ إِبْليسَ أَخْرَجَ آدَمَ مِنَ الْجَنَّةِ بِالْحَسَدِ»: ابليس به خاطر حسادت باعث بيرون شدن آدم ‏عليه السلام از بهشت گرديد.

«فَإنَّ آدَمَ أُهْبِطَ إلَى اْلأَرْضِ بِخَطيئةٍ وَاحِدَة»: آدم به خاطر يك اشتباه به زمين فرستاده شد.

ابليس:«إنَّ إِبْليسَ أَخْرَجَ آدَمَ مِنَ الْجَنَّةِ بِالْحَسَدِ»: ابليس به خاطر حسادت باعث بيرون شدن آدم‏ عليه السلام از بهشت گرديد.

المهدى ‏عليه السلام: «ثُمَّ فِي النَّسْلِ مِنْهُ إِلَى الْقَائِمِ الْمَهْدِي‏»: سپس در نسل او تا مهدى قائم‏ عليه السلام.

«مُمَلِّكُهَا الْإِمَامَ الْمَهْدِي‏»: آن را تحت حاكميت امام مهدى‏ عليه السلام در مى‏ آورد.

«أَلَا إِنَّ خَاتِمَ الْأَئِمَّةِ مِنَّا الْقَائِمُ الْمَهْدِي‏» بدانيد كه آخرين امام از ما مهدى قائم‏ عليه السلام است.

«خَاتَمُهَا الْمَهْدِي‏ عليه السلام»آخرين ايشان مهدى‏ عليه السلام است.

نام حضرت علی علیه السلام در خطبه

مى‏ توان گفت كه اين بخش مهم‏ترين بخش خطبه است، و به صورت حيرت‏ انگيزى ۴۳ مرتبه نام حضرت على عليه السلام برده شده است. پيامبر صلى الله عليه و آله در نهايت بلاغت اين اسامى را به گونه ‏اى بيان كرده كه تكرار آن مخلّ فصاحت نگردد، و اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را به احسن وجه و زيباترين شكل به مردم معرفى نمايد.

«لِأَنَّهُ قَدْ أعْلَمَنِي أَنِّي إنْ لَمْ اُبَلِّغْ مَا اُنْزِلَ إلَىَّ فِي حَقِّ عَلِىٍّ‏ عليه السلام فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ»: خداوند به من اعلام فرمود كه اگر آنچه در حق على‏ عليه السلام بر من نازل فرموده ابلاغ نكنم رسالت او را به انجام نرسانده‏ ام.

«يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ» فی عَلیٍّ علیه السلام يَعني فِي الخِلافَةِ لِعَلِيِّ بنِ أَبي طالِبٍ‏ عليه السلام: اى پيامبر آنچه از طرف پروردگارت درباره على‏ عليه السلام بر تو نازل شده ابلاغ كن یعنى درباره خلافت على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام.

إِنَّ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ علیه السلام أَخِی وَ وَصِیِّی، وَ خَلِیفَتِی: على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام برادر من و وصى من و جانشين من مى ‏باشد.

وَ عَلِىُّ بْنَ أَبِى ‏طَالِبٍ‏ عليه السلام الَّذِي أقَامَ الصَّلَاةَ وَ آتَى الزَّكَاةَ وَ هُوَ رَاكِع: على بن ابی طالب‏ عليه السلام همان كسى است كه نماز به پا مى‏ دارد و در حال ركوع زكات مى‏ دهد.

لَا يَرضَى اللّهُ مِنِّى إِلّا أَن أُبَلِّغَ مَا أَنزَلَ اللّهُ إِلَىَّ فِي حَقِّ عَلِيٍّ‏ عليه السلام: خداوند از من راضى نمى‏ شود مگر آنچه را در حق على‏ عليه السلام بر من نازل كرده ابلاغ نمايم.

«يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ» فِى حَقِّ عَلىٍّ ‏عليه السلام: اى پيامبر! آنچه در مورد على‏ عليه السلام از پروردگارت بر تو نازل شده ابلاغ كن.

ثُمَّ مِنْ بَعْدِي عَلِىٌّ ‏عليه السلام وَلِيُّكُمْ وَ إمَامُكُمْ بِأمْرِ اللَّهِ: بعد از من و به امر خداوند، على‏ عليه السلام صاحب اختيار و امام شماست.

«مَعاشِرَ النّاس» های خطبه

معمولاً خطاب‏ هاى قرآن كريم با «أَيُّهَا النَّاسُ» و «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا » آمده است. اما در اين خطبه، پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه و آله مردم را با «مَعاشِرَ النّاس» مورد خطاب قرار مى‏ دهد.

با تحقيقى كه در روايات و احاديث اسلامى انجام گرفت، مشخص شد كه حضرات معصومين ‏عليهم السلام خطاب «مَعَاشِرَ النَّاس» را بسيار اندک به كار برده‏ اند.

اما پيامبر صلى الله عليه و آله در اين خطبه نورانى ۵۸ مرتبه از اين عبارت خطابى استفاده كرده است. استفاده فراوان از اين عبارت در يك خطبه يک ساعته به اين خاطر بوده كه مردم به نكات مذكور پس از اين خطاب توجه بيشترى كنند، و به مطالب عنوان شده عنايت مضاعفى داشته باشند:

مَعَاشِرَ النَّاسِ، مَا قَصَّرتُ فِي تَبليغِ مَا أَنزَلَ اللّهُ تَعالى إِلَىَّ: اى مردم، من در رساندن آنچه خداوند بر من نازل كرد كوتاهى نكردم.

فاعلموا -مَعَاشِرَ النَّاسِ-  ذلِکَ فیهِ وَ افْهَمُوهُ وَ اعْلَمُوا: اى مردم، اين مطلب را درباره او بدانيد و بفهميد و آگاه باشيد.

مَعَاشِرَ النَّاسِ، إِنَّهُ آخِرُ مَقَامٍ أَقُومُهُ فِی هَذَا الْمَشْهَدِ: اى مردم، اين آخرين بارى است كه در چنين گردهمايى به پا مى ‏ايستم.

مَعَاشِرَ النَّاسِ، فَضِّلُوهُ: اى مردم، او را بر ديگران برترى دهيد.

مَعَاشِرَ النَّاسِ، لَا تَضِلُّوا عَنْهُ: اى مردم از او روى برنگردانيد.

مَعَاشِرَ النَّاسِ، إِنَّهُ إمَامٌ مِنَ اللَّهِ: اى مردم، او امامى از جانب خداوند است.

مَعَاشِرَ النَّاسِ، بِي وَ اللَّهِ بَشِّرِ الْأَوَّلُونَ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الْمُرْسَلِينَ‏ عليهم السلام: اى مردم، به خدا قسم پيامبران و رسولان‏ عليهم السلام پيشين به آمدنم مژده داده ‏اند.

مَعَاشِرَ النَّاسِ، حَبانِيَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهَذِهِ الفَضِيلَةِ: اى مردم، خداوند اين فضيلت را بر من ارزانى داشته است.

«مَعَاشِرَ النَّاس» های مخصوص حضرت علی علیه السلام

همانگونه كه در بخش قبلى بيان شد، استفاده از «مَعَاشِرَ النَّاس» براى توجه و عنايت بيشتر مردم به مطالب مذكور بعد از خطاب است. از  ۵۸ مورد «مَعَاشِرَ النَّاس» در خطبه، ۲۸ مورد آن اختصاص به نكاتى دارد كه درباره اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام است:

فاعلموا -  مَعَاشِرَ النَّاسِ -  ذلِکَ فیهِ وَ افْهَمُوهُ وَ اعْلَمُوا: اى مردم، اين مطلب را درباره او بدانيد و بفهميد و آگاه باشيد.

مَعَاشِرَ النَّاسِ، فَضِّلُوهُ: اى مردم، على‏ عليه السلام را بر ديگران برترى دهيد.

مَعَاشِرَ النَّاسِ، لَا تَضِلُّوا عَنْهُ: اى مردم، از على ‏عليه السلام روى برنگردانيد.

مَعَاشِرَ النَّاسِ، إِنَّهُ إمَامٌ مِنَ اللَّهِ: اى مردم، او امامى از جانب خداوند است.

مَعَاشِرَ النَّاسِ، : فَضِّلُوا عَلِیّاً فَإِنَّهُ أَفْضَلُ النَّاسِ بَعْدى: اى مردم، على ‏عليه السلام را بر ديگران برترى دهيد كه او بعد از من برترين مردم است.

مَعَاشِرَ النَّاسِ، إِنَّهُ جَنْبُ اللهِ : اى مردم، على‏ عليه السلام هم جوار خداوند است.

مَعَاشِرَ النَّاسِ، اِنَّ عَلیّا وَ الطَّیّبینَ مِنْ وُلْدی هُمُ الثِّقْلُ الاَْصْغَرُ: اى مردم، على و فرزندان پاک من از نسل او عليهم السلام گنجينه كوچک هستند.

مَعَاشِرَ النَّاسِ، هَذَا عَلِیٌّ (علیه السلام) أَخِی وَ وَصِیِّی وَ وَاعِی عِلْمِی: اى مردم، اين على ‏عليه السلام برادر من و وصى من و حافظ علم من است.

مَعَاشِرَ النَّاسِ، إِنَّما أَکْمَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ دینَکُمْ بِإِمامَتِهِ: اى مردم، خدا دين شما را با امامت على‏ عليه السلام كامل نمود.

صفات و فضائل حضرت علی علیه السلام بیان شده در خطبه

آشكارترين معجزه خطبه غدير همين بخش مى‏ باشد كه پيامبر صلى الله عليه و آله در اين خطبه يک ساعته، صفات و فضائل بى‏شمارى را از حضرت على‏ عليه السلام بيان فرموده است. البته اگر هيچ صفتى هم گفته نمى‏ شد مگر همين جمله‏ اى كه مى‏ فرمايد:

مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ فَضائِلَ عَلىِّ بْنِ أَبى طالِبٍ عِنْدَاللَّهِ عَزَّوَجَلَّ  ـ وَ قَدْ أَنْزَلَها فِى الْقُرْآنِ ـ أَکْثَرُ مِنْ أَنْ أُحْصِیَها فى مَقامٍ واحِدٍ، فَمَنْ أَنْبَأَکُمْ بِها وَ عَرَفَها فَصَدِّقُوهُ. همين فقره براى شناخت مولايمان اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام كافى بود. در اين كلام نورانى، پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله می‏فرمايد:

اى مردم، فضائل و ويژگى‏ هاى على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام در نزد خداوند -  كه در قرآن آمده -  بيش از آن است كه بتوانم در يک مجلس بشمارم. پس هر كس از مقامات او خبر داد و آنها را به شما شناساند او را تصديق كنيد.

در اين خطبه ۱۶۰ صفت و فضيلت از ويژگى‏ هاى حضرت على‏ عليه السلام بيان شده است.

البته با توجه به مفاهيم بعضى از جملات مى ‏توان ۱۸۸ صفت و بلكه بيشتر براى آن حضرت بر شمرد، ولى در اين كتاب فقط به معناى ظاهرى جملات بسنده مى ‏شود، و از گفتن مفاهيم پنهان و صفات تكرارى صرف نظر مى‏ گردد:

عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ أَخِي : على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام برادر من است.

وَصِيِّى: وصى من است.

خَلِيفَتِي عَلَى أُمَّتِي: جانشين من در ميان امت من است.

اَلْإِمَامُ مِنْ بَعْدِي: امام بعد از من است.

مَحَلُّهُ مِنّى مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسى‏: جايگاه او نسبت به من همانند جايگاه هارون نسبت به موسى‏ عليهما السلام است.

وَلِيُّكُم: صاحب اختيار شماست.

الَّذی أَقامَ الصَّلاةَ : او كسى است كه نماز را به پا مى‏ دارد.

اوامر بیان شده در خطبه

در هر خطبه‏ اى بعد از توضيحات خطيب و ارائه ادلّه، نوبت به بيان «اهداف و مقاصد» مى‏ رسد و سخنران مهم‏ترين مقاصد خود را به صورت حكم و امر مولوى بيان مى‏ كند، تا مخاطبين از دستورهايش تبعيت كنند. يا به صورت امر ارشادى بيان مى‏ كند تا ديگران را ترغيب نمايد كه سخنانش را عملى سازند.

در اين خطبه نيز پيامبر صلى الله عليه و آله ۴۲ مرتبه درباره موضوعات مهم دستور داده است:

«بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ»: آنچه را كه نازل شد ابلاغ كن.

فَاعلَمُوا: بدانيد.

افهَمُوهُ: بفهميد.

اعلَمُوا: آگاه باشيد.

فَاسمَعُوا: گوش بسپاريد.

أطِيعُوا: اطاعت كنيد.

انقادُوا: سر تسليم فرود آوريد.

فَضِّلُوهُ: او (على ‏عليه السلام) را بر ديگران برترى دهيد.

وَاقْبَلُوهُ : او را قبول كنيد.

فَضِّلُوا عَلِيّاً عليه السلام: على ‏عليه السلام را بر ديگران برترى دهيد.

تَدَبَّرُوا القُرآنَ: در قرآن بينديشيد.

وَ افهَمُوا آياتِهِ: آيات قرآن را بفهميد.

وَانْظُرُوا إِلی مُحْکَماتِهِ: در محكمات قرآن نظر كنيد.

اوامر و وظائف بیان شده درباره حضرت علی علیه السلام در خطبه

مهم‏ترين اهداف يک خطبه نزد خطيب دستورهايى است كه در كلام خود بيان مى‏ كند، و مهم‏ترين دستورها آن دسته از فرامينى است كه بيشتر روى آن تكيه مى ‏كند و درباره آن بحث مى ‏نمايد.

از ۴۲ فرمان بيان شده در خطبه غدير، ۲۱ فرمان آن مربوط به احترام و اطاعت از اميرالمؤمنين عليه السلام است. اميد است كه بيان اين فرامين موجب تنبّه و آگاهى بيشتر گردد.

بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ : آنچه را كه نازل شد (درباره على ‏عليه السلام) ابلاغ كن.

فَاسمَعُوا: گوش بسپاريد (آنچه را كه خدا درباره على ‏عليه السلام فرموده است).

أَطِيعُوا: اطاعت كنيد (آنچه را كه خدا درباره على‏ عليه السلام فرموده است).

وَانقادُوا: سر تسليم فرود آوريد.

فَضِّلُوهُ: او (على‏ عليه السلام) را بر ديگران برترى دهيد.

وَاقبَلُوهُ: او را قبول كنيد.

فَضِّلُوا عَلِيّاًعليه السلام: على‏ عليه السلام را بر ديگران برترى دهيد.

فَلْیُبَلِّغِ الْحَاضِرُ الْغَائِبَ : اين پيام (انتصاب على‏ عليه السلام) را حاضران به غائبان برسانند.

وَ قَد اُمِرتُ عَليّاًعليه السلام: من على‏ عليه السلام را فرمان دادم.

اِنتَهُوا: نهى او را بپذيريد.

وَ صِیرُوا إِلَی مُرَادِهِ: به سوى هدف و مقصود او گام برداريد.

فَقُولُوا وَ قُولُوا: بگوييد (درباره على ‏عليه السلام آنچه را كه من مى ‏گويم).

نواهی بیان شده در خطبه

همانگونه كه در بحث اوامر بيان شد، دستورهاى صادر شده از سوى خطيب، -  خواه به صورت امر و خواه به صورت نهى -  اساسى‏ ترين بخش يک خطبه مى ‏باشد و هدف واقعى سخنران را مى‏ رساند. در اين خطبه، حضرت رسول‏ صلى الله عليه و آله ۱۵ بار نهى فرموده است.

از اين نواهى بيان شده در خطبه، ۷ مورد آن مربوط به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام مى‏ باشد؛ پيامبر صلى الله عليه و آله نسبت به دورى  جستن از حضرت على‏ عليه السلام هشدار مى ‏دهد و مردم را از ترك نمودن راه و روش و امامت آن حضرت باز مى دارد.

انسان منصف و داراى قلب سليم با دقت در كلام خاتم الانبياء صلى الله عليه و آله به اين نكته پى مى ‏برد كه تمام همّ و غم آن حضرت اثبات راه و روش وصى خود مى‏ باشد. بيشترين چيزى كه حضرتش از آن نهى مى‏ فرمايد دورى جستن و كناره گرفتن از راه و روش اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام است. پس وظيفه هر مسلمان و محب رسول ‏اللَّه ‏صلى الله عليه و آله است كه از چيزهايى كه پيامبر صلى الله عليه و آله نهى فرموده آگاه گردد و از آنها اجتناب نمايد:

مَلْعونٌ مَنْ خالَفَهُ: هر كس با او مخالفت كند ملعون است.

لا تَضِلُّوا عَنهُ: از او (على‏ عليه السلام) روى برنگردانيد.

لا تَنفِرُوا مِنهُ: و از او نگريزيد.

وَ لا تَستَنكِفُوا عَن وِلايَتِهِ: و از ولايتش سر برنتابيد.

فَاحْذَرُوا أَنْ تُخالِفوهُ: از مخالفت با او بپرهيزيد.

مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ، مَغْضُوبٌ مَغْضُوبٌ مَنْ رَدَّ عَلَیَّ قَوْلی هذا : ملعون است معلون است، مغضوب است مغضوب است كسى كه اين گفته مرا رد كند.

وَلاتَتَّبِعوا مُتَشابِهَهُ: به دنبال متشابه آن (قرآن) نرويد.

فَلا تَحسُدُوهُ: مبادا به او (على ‏عليه السلام) حسد ورزيد.

لاتَمُنُّوا عَلَیَّ بِإِسْلامِکُمْ: با اسلام آوردنتان بر من منت نگذاريد.

لاتَمُنُّوا عَلَی اللهِ: بر خدا منت نگذاريد.

وَلا تَتَفَرَّقْ بِکُمُ السُّبُلُ عَنْ سَبیلِهِ: راه‏هاى گوناگون شما را از راه او منحرف نكند.

وَلاتَخَلَّفوا عَنْهُ إِلاّبَتَرُوا وَ افْتَقَرُوا: هيچ خاندانى حج را ترك نمى ‏كند مگر آنكه بى خير و فقير باشد.

وَلاتَنْصَرِفُوا عَنِ الْمشَاهِدِإِلاّ بِتَوْبَةٍ : جز با توبه از صحنه برنگرديد.

لا تُبَدِّلُوهُ : اين مطالب را جا به جا نكنيد.

لاتُغَیِّرُوهُ: اين مطالب را تغيير ندهيد.

ضمائر متصل بیان شده در خطبه درباره حضرت علی علیه السلام

همانگونه كه مى‏ دانيم ضمير در حكم «اسم عين» است، و با آوردن ضمير گويا اسم شخص برده مى‏ شود. پيامبر صلى الله عليه و آله در عين حال كه ۴۳ مرتبه نام وصى خود حضرت على‏ عليه السلام را مى ‏برد، ۹۶ مرتبه نيز ضمير متصل «ه» و ۷ مرتبه ضمير منفصل «هو» و ۱۴ بار ضمير مستتر «هو» را به حضرتش ارجاع مى ‏دهد، يعنى مجموعاً ۱۶۰ مرتبه نام وصى خود را در اين خطبه بيان مى‏ فرمايد.اهتمام بر كسى در اين حد و با اين همه تأكيد در كمتر خطبه‏ اى ديده شده است.

در اينجا ابتدا به ضمائر متصل پرداخته مى‏ شود، و در بخش‏ هاى بعدى ديگر ضمائر بيان مى گردد:

‏الَّذی مَحَلُّهُ مِنّی مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسی عليهما السلام: نسبت او به من همانند نسبت هارون به موسى‏ عليهما السلام است.

لِکَثْرَهِ مُلازَمَتِهِ إیّایَ : همراهى فراوان او (على‏ عليه السلام) با من.

إقْبالی عَلَیْهِ : توجه من به او.

هَواهُ: تمايل او.

قَبُولِهِ مِنِّى: پذيرش او از من.

فَاعلَمُوا... ذَلِكَ فِيهِ: اين مطلب را درباره او بدانيد.

قَد نَصَبَهُ لَكُم وَلِّياً: او را صاحب اختيار شما قرار داده است.

فَرَضََََ طاعَتَهُ: اطاعتش را واجب نموده است.

ماضٍ حُكمُهُ: حكم او (على‏ عليه السلام) قاطع است.

جازٍ قَولُهُ: كلامش بسنده است.

نافِذٌ أَمرُهُ: امرش نافذ است.

مَلعُونٌ مَن خالَفَهُ: هر كس با او مخالفت كند ملعون است.

مَرحُومٌ مَن تَبِعَهُ: هر كس تابع او باشد مورد رحمت الهى است.

وَ صَدَّقَهُ: هر كس تصديقش كند.

غَفَرَ اللَّهُ لَهُ: خدا او را آمرزيده است.

ضمایر منفصل بیان شده در خطبه درباره حضرت علی علیه السلام

تعداد هفت ضمير منفصل و جداگانه -  يعنى او -  به حضرت امير عليه السلام ارجاع داده شده است:

هُوَ وَلِيُّكُم: او صاحب اختيار شماست.

وَ هُوَ راكِعٌ: در حالى كه در ركوع است.

هُوَ الإِمامُ المُبينُ: او همان امام مبين است.

فَهُوَ الَّذی یَهْدِی إلَى الْحَقِّ: او است كه به سوى حق هدايت می ‏كند.

‏ هُوَ عَلِى¨ٌّ بْنُ أَبى طالِبٍ عليه السلام: او على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام است.

هُوَ ناصِرُ دِينِ اللَّهِ: او يارى دهنده دين خداست.

هُوَ وَ مَن یَخلُفُ مِن ذُرِّيَتِى: او و جانشينان كه از نسل من هستند...

ضمایر مستتر بیان شده در خطبه درباره حضرت علی علیه السلام

تعداد ۱۴ مرتبه ضمير مستتر به حضرت امير عليه السلام ارجاع داده شده است:

أَقامَ الصَّلاةَ (هو) : (او) نماز به پا مى‏ دارد.

آتَى الزَّكاةَ (هو) : (او) زكات مى‏ دهد.

يَهدِى إِلى الحَقِّ (هو) : (او) به سوى حق هدايت مى ‏كند.

يَعمَلُ بِهِ (هو) : (او) به حق عمل مى‏ نمايد.

يُزهِقُ الباطِلَ (هو) : (او) باطل را از ميان بر مى‏ دارد.

يَنهَى عَنهُ (هو) : (او) از باطل باز مى‏ دارد.

فَدى رَسُولَ اللّه‏ِ بِنَفْسِهِ (هو) : (او) جان خود را فداى رسول‏ خداصلى الله عليه وآله كرد.

كانَ مَعَ الرَّسُولِ‏ صلى الله عليه وآله (هو) : (او) با رسول‏ خداصلى الله عليه وآله بود.

أَن يَنامَ فِى مَضجَعِى (هو) : (او) در بستر من بخوابد.

فَفَعَلَ فادِیاً لی بِنَفْسِهِ(هو) : (او) در حالى كه جانش را فداى من مى‏ كرد در بستر من آرميد.

إلاّ عَلِیٌّ الَّذی آمَنَ : مگر على ‏عليه السلام كه ايمان آورد .

وَرَضِیَ بِالْحَقِّ وَالصَّبْرِ: و به درستى و شكيبايى خشنود شد.

وَهذا عَلِیٌّ یُفْهِمُکُمْ بَعْدی: بعد از من اين على ‏عليه السلام است كه به شما مى‏ فهماند.

وَعَلِى¨ٌّ علیه السلام قَدْ بایَعَنى: على ‏عليه السلام با من بيعت كرده است.

همه قسم های بیان شده در خطبه

محققان بر اين باور هستند كه قسم در زمانى استفاده مى‏ شود كه مطلب مورد نظر گوينده مطلب مهمى باشد، يا در مورد آن مطلب مهم انكارى از سوى مقابل ديده شود. از اين رو براى دلگرم نمودن طرف مقابل يا اتمام حجت با او از قسم استفاده مى‏ شود.

حال بايد ببینيم كه پيامبرصلى الله عليه وآله كه هيچ كار بيهوده‏ اى انجام نمى ‏دهد، هفت قسمى كه در این خطبه به زبان آورده‏ اند را در كجا و براى چه مطالب مهمى استفاده كرده ‏اند:

وَاللّه‏ِ فی أُمُورِهِمْ قَدْ تَکَرَّمْتُ: به خدا قسم در امور مربوط به آنها با بزرگوارى رفتار كرده ‏ام.

بی ـ وَاللّه‏ِ ـ بَشَّرَ الأَوَّلُونَ مِنَ النَّبِیّینَ وَالْمُرْسَلینَ: به خدا قسم پيامبران و رسولان پيشين‏ عليهم السلام به آمدنم مژده داده ‏اند.

وَأَنَا ـ وَاللّه‏ِ ـ خاتَمُ الأَنبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ: به خدا قسم من خاتم پيامبران و رسولان ‏عليهم السلام هستم.

وَفی عَلِیٍّ ـ وَاللّه‏ِ ـ نَزَلَتْ سُورَةُ الْعَصْرِ: به خدا قسم سوره والعصر درباره على‏ عليه السلام نازل شده است.

وَالْعَصْرِ، إنَّ الإِنْسانَ لَفی خُسْرٍ : قسم به عصر. كه انسان در زيان است.

بِاللّه‏ِ ما عَنى بِهذِهِ الآیَةِ إلاّ قَوْماً مِنْ أَصْحابی أَعْرِفُهُمْ بِأَسْمائِهِمْ وَأَنْسابِهِمْ، وَقَدْ أُمِرْتُ بِالصَّفْحِ عَنْهُمْ: به خدا قسم مقصود اين آيه جز گروهى از اصحاب خودم نيست، كه آنان را به اسم و نسبشان مى ‏شناسم، و مأمورم بر آنان پرده‏ پوشى كنم.

فِیَّ نَزَلَتْ وَفیهِمْ وَاللّه‏ِ نَزَلَتْ، وَلَهُمْ عَمَّتْ، وَإیّاهُمْ خَصَّتْ: به خدا قسم اين سوره درباره من و درباره آنان (امامان‏ عليهم السلام) نازل شده است و شامل همه آنان مى‏ شود و به آنان اختصاص دارد.

قسم های مخصوص حضرت علی علیه السلام

پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله به سبب اهميت موضوع ولايت، سه مرتبه از قسم استفاده نموده ‏اند:

وَ فی عَلِیٍّ ـ وَاللّه‏ِ ـ نَزَلَتْ سُورَةُ الْعَصْرِ: به خدا قسم سوره عصر درباره على‏ عليه السلام نازل شده است.

«وَالْعَصْرِ، إنَّ الإِنْسانَ لَفی خُسْرٍ» ، إلاّ عَلِیٌّ الَّذی آمَنَ وَرَضِیَ بِالْحَقِّ وَالصَّبْرِ: «قسم به عصر. كه انسان در زيان است»، مگر على‏ عليه السلام كه ايمان آورد و به حق و شكيبايى خشنود شد.

فِیَّ نَزَلَتْ وَفیهِمْ وَاللّه‏ِ نَزَلَتْ، وَلَهُمْ عَمَّتْ، وَإیّاهُمْ خَصَّتْ: به خدا قسم اين سوره درباره من و آنان (امامان‏ عليهم السلام) نازل شده است و شامل همه آنان مى ‏شود و به آنان اختصاص دارد.

خصوصیات دوستان حضرت علی علیه السلام

يكى از راه‏ هاى شناساندن يک فرد، معرفى دوستان وى مى ‏باشد. اگر بر فرض محال پيامبر صلى الله عليه و آله درباره حضرت على‏ عليه السلام نكته ‏اى نمى ‏فرمود و به توصيف و مدح دوستان و دوستداران آن حضرت بسنده مى‏ كرد، در شناساندن اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام كافى بود، و دلالت مى‏ كرد كه آن حضرت احترام خاص و ويژه ‏اى نزد پيامبر صلى الله عليه و آله دارد.

اين مسئله براى شناخت مدعيان نزديک بودن به سنت نبوى نيز كافى است همان كسانى كه پيامبر صلى الله عليه و آله درباره دوستان آنها چيزى نفرموده، بلكه مذمت نيز فرموده است:

مَرْحُومٌ مَنْ تَبِعَهُ وَصَدَّقَهُ: هر كس تابع او باشد و تصديقش كند مورد رحمت الهى قرار مى‏ گيرد.

وَلا یُوالی عَلِیّا إلاّ تَقِیٌّ: جز فرد پرهيزگار كسى با على‏ عليه السلام دوستى نمى ‏كند.

وَلا یُؤمِنُ بِهِ إلاّ مُؤمِنٌ مُخْلِصٌ: جز مؤمن مخلص كسى به او ايمان نمى‏ آورد.

أَلا إنَّ أوْلِیاءَهُمُ الَّذینَ ذَکَرَهُمُ اللّه‏ُ فی کِتابِهِ، فَقالَ عَزَّ وَجَلَّ: «لا تَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللّه‏ِ وَالْیَومِ الآخِرِ یُوادُّونَ مَنْ حادَّ اللّه‏َ وَرَسُولَهُ وَلَوْ کانُوا آبائَهُمْ أَوْ أَبْنائَهُمْ أَوْ إخْوانَهُمْ أَوْ عَشیرَتَهُمْ: بدانيد كه دوستان اهل‏بيت‏ عليهم السلام كسانى هستند كه خداوند در كتابش آنان را ياد كرده و فرموده است: هيچ گروهى را نمى‏ يابى كه به خدا و روز قيامت ايمان آورده باشند و در عين حال با كسانى كه با خدا و رسولش ضدّيت دارند دوستى نمايند اگر چه پدران و فرزندان و برادران و اقوامشان باشند.

أُولئِکَ کَتَبَ فی قُلُوبِهِمُ الإِیمانَ: آنان كسانى هستند كه ايمان در قلوبشان نوشته شده است.

أَیَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ : خدا آنان را با روحى از خود تأييد فرموده است.

وَیُدْخِلُهُمْ جَنّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الأَنْهارُ: به بهشتى واردشان مى‏ كند كه از پايين آن نهرها جارى است.

رَضِیَ اللّه‏ُ عَنْهُمْ : خدا از آنان راضى است.

وَرَضُوا عَنْهُ: آنان از خدا راضى هستند.

أُولئِکَ حِزْبُ اللّه‏ِ أَلا إنَّ حِزْبَ اللّه‏ِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ: آنان حزب خدا مى ‏باشند. بدانيد كه حزب خدا رستگار است.

أَلا إنَّ أَوْلِیاءَهُمُ الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ وَصَفَهُمُ اللّه‏ُ عَزَّ وَجَلَّ فَقالَ: «الَّذینَ آمَنُوا وَلَمْ یَلْبَسُوا ایمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولـئِکَ لَهُمُ الأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ : بدانيد كه دوستان آنان (اهل‏بيت‏ عليهم السلام) كسانى هستند كه خداوند عزوجل آنان را توصيف كرده و فرموده است: «كسانى كه ايمان آوردند و ايمانشان را به تاريكى نيالودند».

خصوصیات دشمنان حضرت علی علیه السلام

همچنين يكى از راه ‏هاى شناخت يک فرد، شناخت دشمنان آن فرد است. بايد ديد چه كسانى دشمن او هستند، و چه كسانى دشمنان آن شخص را مذمت كرده‏ اند، و چرا دشمنان او را مذمت كرده ‏اند؟ در اين خطبه، ۱۲ مرتبه دشمنان حضرت على‏ عليه السلام مذمت شده‏ اند و مذمت كننده كسى نيست جز پيامبر صلى الله عليه و آله و اين گواهى است بر اين كه صراط على‏ عليه السلام حق است:

مَلعُونٌ مَن خالَفَهُ: هر كس با او مخالفت كند ملعون است.

مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ، مَغْضُوبٌ مَغْضُوبٌ مَنْ رَدَّ عَلَیَّ قَوْلی هَذا وَ لَم يُوافِقهُ: معلون است ملعون، مغضوب است مغضوب است كسى كه اين گفته مرا رد كند و با آن موافقت ننمايد.

أَلا وَإنَّهُ لا یُبْغِضُ عَلِیّاً إلاّ شَقِیٌّ: آگاه باشيد كه جز فرد بدبخت كسى با على‏ عليه السلام دشمنى نمى ‏كند.

أَلا إنَّ أَعْداءَهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ الْغاوُونَ إخْوانُ الشَّیاطینِ: بدانيد كه دشمنان ايشان سفيهان گمراه و برادران شياطين هستند.

یُوحِی بَعْضُهُمْ إلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً: سخنان پوچى را براى فريفتن به يكديگر مى ‏رسانند.

أَلا إنَّ أَعْداءَهُمُ الَّذینَ یَصْلَوْنَ سَعیرا: بدانيد كه دشمنان ايشان كسانى هستند كه وارد شعله ‏هاى آتش مى ‏شوند.

أَلا إنَّ أَعْداءَهُمُ الَّذینَ یَسْمَعُونَ لِجَهَنَّمَ شَهیقاً وَهِیَ تَفُورُ: بدانيد كه دشمنان ايشان كسانى هستند كه در حال جوش و خروش جهنم صداى وحشتناک آن را مى‏ شنوند.

وَیَرَوْنَ لَها زَفیراً: شعله ‏هاى جهنم را مى‏ بينند.

أَلا إنَّ أَعْداءَهُمُ الَّذینَ قالَ اللّه‏ُ فیهِمْ: «کُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها حَتّى إذَا ادّارَکُوا فیها جَمیعاً قالَتْ أُخْریهُمْ لِأُولَاهُمْ رَبَّنا هؤُلاءِ أَضَلُّونا فَآتِهِمْ عَذاباً ضِعْفاً مِنَ النّارِ قالَ لِکُلٍّ ضِعْفٌ وَلکِنْ لاتَعْلَمُونَ:

بدانيد كه دشمنان ايشان كسانى هستند كه خدا درباره آنان فرموده است: هر گروهى كه داخل جهنم مى ‏شود همتاى خود را لعنت مى‏ كند تا اينكه همه آنان در آنجا به هم مى‏ پيوندند پيروان درباره پيشوايان مى گويند پروردگارا اينان ما را گمراه كردند پس بر آنان عذابى دو چندان از آتش نازل كن خداوند مى ‏فرمايد عذاب همه شما دو چندان است ولى شما نمى‏ دانيد.

مواردى كه از «أَلا» تنبيهيه استفاده شده است

كلمه «أَلا» يا همان كلمه تنبيه يا استفتاح -  كه به معناى آگاه باشيد است -  در مواردى استفاده مى‏ شود كه گوينده قصد دارد به شنونده گوشزد كند كه در صدد بيان سخن مهمى است و مطلب بعد از «أَلا» نكته‏ اى قابل توجه و حائز اهميت است.

پس يک مسلمان بايد ببيند پيامبر صلى الله عليه و آله در ۵۷ موردى كه در اين خطبه از «أَلا» استفاده كرده چه مطالبى را بيان فرموده است، تا به آن مطالب مهم توجه بيشترى داشته باشد:

أَلا لَهُ الْحَمْدُ مِنّی أَبَدَ الآبِدینَ وَ دَهْرَ الدّاهِرینَ وَ عَلى کُلِّ حالٍ: تا ابديت و تا پايان روزگار و در همه حال حمد و سپاس من نثار او باد.

أَلا إنَّ جَبْرَئیلَ خَبَّرَنی عَنِ اللّه‏ِ تَعالى بِذلِکَ وَیَقُولُ: «مَنْ عادى عَلِیّا وَلَمْ یَتَوَلَّهُ فَعَلَیْهِ لَعْنَتی وَغَضَبی: بدانيد كه جبرئيل اين خبر را از جانب خدا برايم آورده است و می گويد: هر كس با على‏ عليه السلام دشمنى كند و ولايت او را نپذيرد لعنت و غضب من بر او باد.

أَلا إنَّهُمْ أُمَناءُ اللّه‏ِ فی خَلْقِهِ وَحُکّامُهُ فی أَرْضِهِ: بدانيد كه آنان امين خدا بين مردم و حاكمان او در زمين هستند.

أَلا وَقَدْ أَدَّیْتُ: بدانيد كه من وظيفه خود را ادا نمودم.

أَلا وَقَدْ بَلَّغْتُ: بدانيد كه من ابلاغ كردم.

أَلا وَقَدْ أَسْمَعْتُ: بدانيد كه من به گوش‏ها رساندم.

أَلا وَقَدْ أَوْضَحْتُ: بدانيد كه من توضيح دادم.

ألا وَإنَّ اللّه‏َ عَزَّ وَجَلَّ قالَ، وَأَنَا قُلْتُ عَنِ اللّه‏ِ عَزَّ وَجَلَّ: بدانيد كه اينها را خداى عزوجل فرمود و من از جانب خدا گفتم.

أَلا إِنَّهُ لا «أَمیرَالْمُؤْمِنینَ» غَیْرَ أَخى هذا: بدانيد كه جز اين برادرم كسى اميرالمؤمنين نيست.

أَلا لا تَحِلُّ إِمْرَةُ الْمُؤْمِنینَ بَعْدى لِأَحَدٍ غَیْرِهِ: بدانيد كه بعد از من عنوان اميرالمؤمنين براى احدى جز او جايز نيست.

ألا فَمَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِیٌّ مَوْلاهُ: بدانيد كه هر كس من مولاى اويم اين على‏ عليه السلام مولاى او است.

ألا وَإنَّهُ لا یُبْغِضُ عَلِیّاً إلاّ شَقِیٌّ: آگاه باشيد كه جز فرد بدبخت كسى با على‏ عليه السلام دشمنى نمى‏ كند.

أَلا وَإنَّ عَلِیّا هُوَ الْمَوْصُوفُ بِالصَّبْرِ وَالشُّکْرِ: بدانيد كه على‏ عليه السلام همان كسى است كه به صبر و شكر ستوده شده است.

نفرين‏ ها

پيامبر صلى الله عليه و آله كه رحمة للعالمين است و بسيار كم پيش آمده كسى را نفرين نمايد، به خاطر اهميت ولايت و براى گوشزد به آثار بد مخالفت با ولايت حدود ۱۲ بار در اين خطبه مخالفان و دور شوندگان از ولايت را نفرين مى‏ نمايد، تا به كسانى كه از راه ولايت و امامت فاصله مى‏ گيرند هشدار كافى را داده باشد:

مَلعُونٌ مَن خالَفَهُ: هر كس با او مخالفت كند ملعون است.

مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ، مَغْضُوبٌ مَغْضُوبٌ مَنْ رَدَّ عَلَیَّ قَوْلی هَذا وَ لَم يُوافِقهُ: ملعون است ملعون است، مغضوب است مغضوب است كسى كه اين گفته مرا رد كند و با آن موافقت ننمايد.

مَنْ عادى عَلِیّاً وَلَمْ یَتَوَلَّهُ فَعَلَیْهِ لَعْنَتی وَغَضَبی: هر كس با على‏ عليه السلام دشمنى كند و ولايت او را نپذيرد لعنت و غضب من بر او باد.

اللّهُمَّ ... عادِ مَنْ عاداهُ: خدايا... هر كس با او دشمنى كند دشمن بدار.

وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ: هر كس را كه تنهايش مى‏ گذارد تنها گذار.

وَالْعَنْ مَنْ أَنْکَرَهُ: هر كس انكارش مى‏ كند او خود دور ساز.

وَاغْضِبْ عَلى مَنْ جَحَدَ حَقَّهُ: هر كس حقش را ناديده مى‏ گيرد مورد خشم خود قرار ده.

نَلْعَنَهُمْ کَما لَعَنّا أَصْحابَ السَّبْتِ: آنان را همانند اصحاب سبت (يهوديانى كه با خدا نيرنگ كردند) لعنت مى‏ كنيم.

ألا لَعَنَ اللّه‏ُ الْغاصِبینَ الْمُغْتَصِبینَ: خدا زورگيران و تجاوزگران را لعنت كند.

فَسُحْقاً لِأَصْحابِ السَّعیرِ: رحمت خدا از دوزخيان دور باد.

دعاها درباره حضرت على‏ عليه السلام در خطبه

در اين خطبه، پيامبر صلى الله عليه و آله ۵ مرتبه براى دوستان و محبان حضرت على‏ عليه السلام دعا فرموده‏ اند.

دعا براى دوستان و محبان حضرت على‏ عليه السلام اين نكته مهم را در بر دارد كه پيامبر رحمت و مهربانى در اثناء خطبه يا در پايان خطبه، اكثر دعاهاى خود را معطوف به موضوع ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام نموده‏ اند مى ‏توان نتيجه گرفت كه هدايت تمام مسلمين در همين دعاست، و سرّ هدايت در «صِراطُ عَلىٍّ‏ عليه السلام حَّقٌ» نهفته است.

پس همه مسلمانان بايد با پيامبر صلح و دوستى و مهربانى هم صدا شوند و اين گونه دعا كنند:

اللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ: خداوندا دوستداران او (على‏ عليه السلام) را دوست بدار.

وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ: به هر كس كه يارى ‏اش مى كند يارى رسان.

اللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنینَ بِما أَدَّیْتُ وَأَمَرْتُ : خدايا به خاطر آنچه كه به انجام رساندم و فرمان دادم مؤمنان را بيامرز.

موضوعات بیان شده درباره حضرت علی علیه السلام در خطبه غدیر

آيات خطبه درباره اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: ۱۶ آيه.

اسامى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: ۴۳ مرتبه.

«معاشر الناس» درباره حضرت: ۲۸ مرتبه

فضائل اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: ۱۶۰ مرتبه.

اوامر درباره اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: ۲۱ مرتبه.

نواهى درباره اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: ۷ مرتبه.

ضمائر متصل ارجاع شده به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: ۹۶ ضمير.

ضمائر منفصل ارجاع شده به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: ۷ ضمير.

ضمائر مستتر ارجاع شده به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: ۱۴ ضمير.

قسم‏ هاى مربوط به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: ۳ مورد.

خصوصيات دوستان اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: ۲۱ مرتبه.

خصوصيات دشمنان اميرالمؤمنين ‏عليه السلام: ۱۲ مرتبه.

«الا» ها در مورد اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: ۳۰ مورد.

نفرين به دشمنان اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: ۱۲ مرتبه.

دعاها درباره اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: ۵ مرتبه.

جمع تمام نكات بيان شده درباره اميرالمؤمنين ‏عليه السلام: ۴۷۴ نكته.

سخن آخر

در جمع ‏بندى خطبه شكوهمند غدير و به دست آوردن آمار كلى آن، معلوم مى‏ شود كه پيامبر مكرم اسلام‏ صلى الله عليه و آله در اين كلام نورانى حداقل ۴۷۴ مرتبه به صورت‏ هاى مختلف درباره وجود مقدس اميرالمؤمنين على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام صحبت نموده، و اهميت مسئله جانشينى و امامت اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام را مكرر بيان فرموده است.

منبع

كلام هادى‏ عليه السلام؛ تألیف: هاشمى دهسرخی.

پانویس

  1. كلام هادى‏ عليه السلام (هاشمى دهسرخى) : ص ۱۰۶ - ۲۵۵.
  2. مائده /۶۷.
  3. مائده/۵۵.
  4. فتح/۱۱.
  5. نور/۱۵.
  6. توبه/۶۱.
  7. یس/۱۲.
  8. بقره/۲۴.
  9. مائده/۶۷.
  10. مائده/۵۵.