ابن اسحاق: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه غدیر
خط ۲۵: خط ۲۵:


=== پاسخ دوم ===
=== پاسخ دوم ===
بر فرض که ابن اسحاق حدیث غدیر را نقل نکرده باشد، عدم نقل او دلالت بر عدم وجود این حدیث نمی کند. زیرا همان طور که ذهبی در میزان الاعتدال گفته است، عده ای از بزرگان اهل سنت او را تضعیف کرده و دروغ گو دانسته اند. از جمله این افراد می توان از سلیمان تیمی و هشام بن عروه نام برد. ذهبی او را به نقل مطالب منکر و منقطع در سیره اش متهم کرده است. همچنین نقل شده که احمد بن حنبل، ابن اسحاق را «مدلس» دانسته است.<ref>همان، ص۱۱۰</ref>  
بر فرض که ابن اسحاق حدیث غدیر را نقل نکرده باشد، عدم نقل او دلالت بر عدم وجود این حدیث نمی کند. زیرا همان طور که ذهبی در میزان الاعتدال گفته است، عده ای از بزرگان اهل سنت او را تضعیف کرده و دروغ گو دانسته اند. از جمله این افراد می توان از سلیمان تیمی و هشام بن عروه و ابن قتیبه دینوری نام برد. نسائی او را ضعیف الحدیث دانسته و ذهبی او را به نقل مطالب منکر و منقطع در سیره اش متهم کرده است. همچنین نقل شده که احمد بن حنبل، ابن اسحاق را «مدلس» دانسته است.<ref>میزان الاعتدال،ج۳، ص۴۶۸، به نقل از: چکیده عقبات الانوار، ص۱۱۰.</ref>  


«مدلس به کسي مي گويند که در نقل حديث برخي واسطه ها را به جهت اغراضي ذکر نکرده است. بر اساس قاعده اگر فردي موثق باشد اما با عنوان مدلس از او ياد شده باشد اگر در نقل حديث تعبير حدثنا يا سمعنا را بکار ببرد، حديث او پذيرفته مي شود. اما اگر با تعبير قال يا عنه نقل روايت کند (اصطلاحا معنعن نقل کند)، حديثش پذيرفته شده نيست زيرا احتمال دارد او از کسي حديث را شنيده که نزد او موثق است اما ديگران نسبت به او حرف دارند و لذا نام او را نياورده و به نفر قبل نسبت داده است. به عبارت ديگر احتمال ارسال روايت او وجود دارد و اتصال اسناد آن براي ما محرز نيست»<ref>درس امامت - کتاب المراجعات - استاد ربانی، مدرسه فقاهت.</ref>
«مدلس به کسي مي گويند که در نقل حديث برخي واسطه ها را به جهت اغراضي ذکر نکرده است. بر اساس قاعده اگر فردي موثق باشد اما با عنوان مدلس از او ياد شده باشد اگر در نقل حديث تعبير حدثنا يا سمعنا را بکار ببرد، حديث او پذيرفته مي شود. اما اگر با تعبير قال يا عنه نقل روايت کند (اصطلاحا معنعن نقل کند)، حديثش پذيرفته شده نيست زيرا احتمال دارد او از کسي حديث را شنيده که نزد او موثق است اما ديگران نسبت به او حرف دارند و لذا نام او را نياورده و به نفر قبل نسبت داده است. به عبارت ديگر احتمال ارسال روايت او وجود دارد و اتصال اسناد آن براي ما محرز نيست»<ref>درس امامت - کتاب المراجعات - استاد ربانی، مدرسه فقاهت.</ref>

نسخهٔ ‏۲۷ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۵:۲۸

عدم نقل حديث غدير توسط ابن ‏اسحاق[۱]

فخر رازی در ردّ حدیث غدیر به عدم نقل آن توسط ابن ‏اسحاق استدلال كرده، و اينكه چون او حدیث غدير را نقل نكرده پس از اعتبار ساقط است. مرحوم ميرحامد حسين سه پاسخ براى اين اشكال او گفته است.

پاسخ های علاّمه میرحامد حسین نسبت به این ادعا

مرحوم ميرحامد حسين سه پاسخ براى اين اشكال او گفته است.

پاسخ اول

تعدادی از بزرگان اهل سنت تصریح کرده اند که ابن اسحاق حدیث غدیر و علت بیان آن توسط پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را بیان فرموده اند. بنابراین ادعای عدم نقل حدیث غدیر توسط ابن اسحاق کذب محض است. هدف کسانی که چنین ادعایی را مطرح کرده اند چیزی جز پنهان کردن فضائل و مناقب امیرمومنان علی علیه السلام نیست. همان طور که خداوند متعال می فرماید: Ra bracket.png يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ La bracket.png

علما و بزرگان اهل سنت که به نقل حدیث غدیر توسط ابن اسحاق اذعان دارند عبارتند از:

الف) ابن کثیر دمشقی

از کسانی که به نقل حدیث غدیر توسط ابن اسحاق اشاره کرده است می توان از ابن کثیر دمشقی (م774ق) نام برد. وی در این مورد نوشته است: «ولما رجع من حجة الوداع فكان بين مكة والمدينة بمكان يقال له غدير خم خطب الناس هنالك في اليوم الثاني عشر من ذي الحجة فقال في خطبته: "من كنت مولاه فعلي مولاه" وفي بعض الروايات: "اللهم وال من والاه وعاد من عاداه، وانصر من نصره واخذل من خذله" والمحفوظ الأول، وإنما كان سبب هذه الخطبة والتنبيه على فضله ما ذكره ابن إسحاق من أن عليًا (لما) بعثه رسول الله إلى اليمن أميرً...»[۲]

یعنی: آنگاه که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از حجة الوداع باز می گشت، در روز دوازدهم ذی الحجه بین مکه و مدینه در منطقه ای که به آن غدیر خم می گفتند، توقف کرده و خطبه ای در آنجا ایراد کردند. حضرت در این خطبه فرمودند: هر کس که من مولای او هستم، همانا علی علیه السلام نیز مولای اوست. در بعضی از روایات آماده است که فرمود: بارخدایا! دوست بدار هر آنکس را که علی علیه السلام را دوست بدارد و دشمن بدار آن کس که علی را دشمن بدارد و یاری کن آن کس را که علی را یاری کند و خوار و ذلیل کن آن کس را که علی را خوار گرداند!

ب) ابن حجر هیتمی

ابن حجیر هیتمی در «الصواعق المحرقه» سبب نقل بیان حدیث غدیر توسط پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله گفته است: «و ايضا فسبب ذلك-كما نقله الحافظ شمس الدين الجزرى عن ابن اسحاق-انّ عليا(ع)تكلّم فيه بعض من كان معه فى اليمن...»[۳]

یعنی: سبب بیان این حدیث- همان طور که شمس الدین جزری از ابن اسحاق نقل کرده- این است که....

قریب به همین مضمون از محمد بن عبدالرسول بزرنجی در کتاب «نواقص الروافض» نقل شده است.

همچنین مولوی حسام الدین در كتاب «مرافض الروافض» نوشته است: «شيخ ابن حجر در«صواعق»آورده كه حافظ شمس الدين جزرى از ابن اسحاق روايت كرده كه سبب اين خطبه آن است...»[۴]

پاسخ دوم

بر فرض که ابن اسحاق حدیث غدیر را نقل نکرده باشد، عدم نقل او دلالت بر عدم وجود این حدیث نمی کند. زیرا همان طور که ذهبی در میزان الاعتدال گفته است، عده ای از بزرگان اهل سنت او را تضعیف کرده و دروغ گو دانسته اند. از جمله این افراد می توان از سلیمان تیمی و هشام بن عروه و ابن قتیبه دینوری نام برد. نسائی او را ضعیف الحدیث دانسته و ذهبی او را به نقل مطالب منکر و منقطع در سیره اش متهم کرده است. همچنین نقل شده که احمد بن حنبل، ابن اسحاق را «مدلس» دانسته است.[۵]

«مدلس به کسي مي گويند که در نقل حديث برخي واسطه ها را به جهت اغراضي ذکر نکرده است. بر اساس قاعده اگر فردي موثق باشد اما با عنوان مدلس از او ياد شده باشد اگر در نقل حديث تعبير حدثنا يا سمعنا را بکار ببرد، حديث او پذيرفته مي شود. اما اگر با تعبير قال يا عنه نقل روايت کند (اصطلاحا معنعن نقل کند)، حديثش پذيرفته شده نيست زيرا احتمال دارد او از کسي حديث را شنيده که نزد او موثق است اما ديگران نسبت به او حرف دارند و لذا نام او را نياورده و به نفر قبل نسبت داده است. به عبارت ديگر احتمال ارسال روايت او وجود دارد و اتصال اسناد آن براي ما محرز نيست»[۶]

پانویس

  1. چکیدۀ عبقات الانوار (حدیث غدیر)، ص۷۵، ۷۶.
  2. البدایة و النهایة، ج۷، ص۵۵۶.
  3. الصواعق المحرقه، ص،108
  4. چکیده عقبات الانوار، ص۱۰۹.
  5. میزان الاعتدال،ج۳، ص۴۶۸، به نقل از: چکیده عقبات الانوار، ص۱۱۰.
  6. درس امامت - کتاب المراجعات - استاد ربانی، مدرسه فقاهت.