احتجاج ابوذر غفاری با غدیر: تفاوت میان نسخهها
خط ۶: | خط ۶: | ||
پس از تشکیل سقیفه و غصب خلافت، جمعی از اصحاب رسول خدا که بعضی تعداد آنان را دوازده نفر میدانند، برخواسته و با ابوبکر در باره غدیر احتجاج کردند. یکی از کسانی که برخواست و با ابوبکر احتجاج کرد، عمار بود. | پس از تشکیل سقیفه و غصب خلافت، جمعی از اصحاب رسول خدا که بعضی تعداد آنان را دوازده نفر میدانند، برخواسته و با ابوبکر در باره غدیر احتجاج کردند. یکی از کسانی که برخواست و با ابوبکر احتجاج کرد، عمار بود. | ||
'''يا معاشر قريش! قد علمتم و علم اخياركم ان النبى صلى الله عليه و آله و سلم قال: الامر من بعدى لعلى بن ابيطالب، ثم للحسن، ثم للحسين، ثم للائمة من ولد الحسين فتركتم قوله، و نبذتم امره و وصيته، و كذلك تركت الامم التى كفرت بعد انبيائها فغيرت و بدلت، فحاذيتموها حذو النعل بالنعل و القدة بالقدة، و عما قليل تذوقون و بال امركم و جزآء ما قد قدمت ايديكم، و ان الله ليس بظلام للعبيد.''' | |||
«اى جماعت مردم شما حقا مىدانيد، و برگزيدگان شما نيز مىدانند كه: پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم گفت: امر ولايتبعد از من براى على بن ابيطالب است، و پس از او براى حسن و حسين، و سپس براى امامان از فرزندان حسين.شما گفتار پيغمبر را ترك گفتيد! و فرمان و وصيت او را دور افكنديد، و همچنين امتهائى كه بعد از پيامبرانشان كافر شدند، ايشان نيز اينطور رفتار كردند، پس تغيير دادند، و تبديل نمودند گفتار و وصيت پيامبرانشان را.شما نيز به محاذات آنها و نظير آنها، همانند تشابهى كه يك لنگه كفش با لنگه ديگر آن دارد، و همانند يك چوبه تير را كه در كمان مىگذارند، با چوبه ديگر كه از هر جهت يك قسم و يك اندازه بريده شده است، قرار گرفتيد، بزودى وخامت و سوء عاقبت امر خود را خواهيد چشيد، و پاداش آن كردارى كه انجام داده، و به دستهاى خود پيش فرستادهايد به شما خواهد رسيد، و حقا كه خداوند به بندگان خود ستم نمى كند» | |||
== '''۲. احتجاج در مجلس ابن عباس''' == | |||
ابوذر در مجلس ابن عباس كه در خيمهاي برقرار بود نشسته بود و ابن عباس مشغول صحبت با مردم بود. ناگهان ابوذر برخاست و دست به عمود خيمه زد و گفت: اي مردم هر كس مرا ميشناسد كه ميشناسد، و هر كس مرا نميشناسد من خود را به اسمم برايش معرفي ميكنم. من جندب بن جناده ابوذر غفاري هستم. بحق خدا و رسولش از شما ميپرسم كه آيا از پيامبر صلي اللَّه عليه و آله شنيديد كه ميفرمود: زمين حمل نكرده و آسمان سايه نينداخته بر راستگوتر از ابوذر؟ گفتند: آري بخدا قسم. | ابوذر در مجلس ابن عباس كه در خيمهاي برقرار بود نشسته بود و ابن عباس مشغول صحبت با مردم بود. ناگهان ابوذر برخاست و دست به عمود خيمه زد و گفت: اي مردم هر كس مرا ميشناسد كه ميشناسد، و هر كس مرا نميشناسد من خود را به اسمم برايش معرفي ميكنم. من جندب بن جناده ابوذر غفاري هستم. بحق خدا و رسولش از شما ميپرسم كه آيا از پيامبر صلي اللَّه عليه و آله شنيديد كه ميفرمود: زمين حمل نكرده و آسمان سايه نينداخته بر راستگوتر از ابوذر؟ گفتند: آري بخدا قسم. | ||
نسخهٔ ۱ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۳۳
بحارالانوار: ج 37 ص 193 ح 76.
ابوذر از اولين ياران غدير و از آن سه نفري است كه در روزهاي اول سقيفه مقاومت كردند و با غاصبين بيعت نكردند. او بارها مسئلهي غدير را با جزئياتش مطرح ميكرد و با آن احتجاج مينمود. در عبارات ذیل مواردی از احتجاج ابوذر را که در منابع روایی و تاریخی منعکس شده است، بیان می کنیم.
۱. احتجاج با ابوبکر در مسجد رسول الله صلی الله علیه و آله[۱]
پس از تشکیل سقیفه و غصب خلافت، جمعی از اصحاب رسول خدا که بعضی تعداد آنان را دوازده نفر میدانند، برخواسته و با ابوبکر در باره غدیر احتجاج کردند. یکی از کسانی که برخواست و با ابوبکر احتجاج کرد، عمار بود.
يا معاشر قريش! قد علمتم و علم اخياركم ان النبى صلى الله عليه و آله و سلم قال: الامر من بعدى لعلى بن ابيطالب، ثم للحسن، ثم للحسين، ثم للائمة من ولد الحسين فتركتم قوله، و نبذتم امره و وصيته، و كذلك تركت الامم التى كفرت بعد انبيائها فغيرت و بدلت، فحاذيتموها حذو النعل بالنعل و القدة بالقدة، و عما قليل تذوقون و بال امركم و جزآء ما قد قدمت ايديكم، و ان الله ليس بظلام للعبيد.
«اى جماعت مردم شما حقا مىدانيد، و برگزيدگان شما نيز مىدانند كه: پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم گفت: امر ولايتبعد از من براى على بن ابيطالب است، و پس از او براى حسن و حسين، و سپس براى امامان از فرزندان حسين.شما گفتار پيغمبر را ترك گفتيد! و فرمان و وصيت او را دور افكنديد، و همچنين امتهائى كه بعد از پيامبرانشان كافر شدند، ايشان نيز اينطور رفتار كردند، پس تغيير دادند، و تبديل نمودند گفتار و وصيت پيامبرانشان را.شما نيز به محاذات آنها و نظير آنها، همانند تشابهى كه يك لنگه كفش با لنگه ديگر آن دارد، و همانند يك چوبه تير را كه در كمان مىگذارند، با چوبه ديگر كه از هر جهت يك قسم و يك اندازه بريده شده است، قرار گرفتيد، بزودى وخامت و سوء عاقبت امر خود را خواهيد چشيد، و پاداش آن كردارى كه انجام داده، و به دستهاى خود پيش فرستادهايد به شما خواهد رسيد، و حقا كه خداوند به بندگان خود ستم نمى كند»
۲. احتجاج در مجلس ابن عباس
ابوذر در مجلس ابن عباس كه در خيمهاي برقرار بود نشسته بود و ابن عباس مشغول صحبت با مردم بود. ناگهان ابوذر برخاست و دست به عمود خيمه زد و گفت: اي مردم هر كس مرا ميشناسد كه ميشناسد، و هر كس مرا نميشناسد من خود را به اسمم برايش معرفي ميكنم. من جندب بن جناده ابوذر غفاري هستم. بحق خدا و رسولش از شما ميپرسم كه آيا از پيامبر صلي اللَّه عليه و آله شنيديد كه ميفرمود: زمين حمل نكرده و آسمان سايه نينداخته بر راستگوتر از ابوذر؟ گفتند: آري بخدا قسم.
ابوذر گفت: اي مردم، آيا قبول داريد كه پيامبر صلي اللَّه عليه و آله در روز غدير خم ما را جمع كرد و فرمود: «اللهم من كنت مولاه فعلي مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله … ».
همه گفتند: آري بخدا قسم.
- ↑ امام شناسی، ج۸، ص۱۹۲: احتجاج یاران علی علیه السلام از صحابه در مسجد علیه ابوبکر