آیات نفاق در خطبه غدیر: تفاوت میان نسخهها
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
همچنین به خاطر اینکه منافقین بارها مرا اذیت کردهاند تا آنجا که مرا» اُذُن «)گوش دهنده بر هر حرفی (نامیدند، و گمان کردند که من چنین هستم به خاطر ملازمت بسیار علی با من و توجه من به او و تمایل او و قبولش از من، تا آنکه خداوند عز و جل در این باره چنین نازل کرد: | همچنین به خاطر اینکه منافقین بارها مرا اذیت کردهاند تا آنجا که مرا» اُذُن «)گوش دهنده بر هر حرفی (نامیدند، و گمان کردند که من چنین هستم به خاطر ملازمت بسیار علی با من و توجه من به او و تمایل او و قبولش از من، تا آنکه خداوند عز و جل در این باره چنین نازل کرد: | ||
{{قرآن|وَ مِنْهُمُ الَّذینَ یُؤْذُونَ النَّبِیَّ وَ یَقُولُونَ هُوَ اُذُنٌ}}«از آنان کسانی هستند که پیامبر را اذیت میکنند و میگویند او» اُذُن» (گوش دهنده به هر حرفی) است، بگو: گوش دهنده است بر ضد کسانی که گمان میکنند او«اُذُن» است و برای شما خیر است، به خدا ایمان میآورد و در مقابل مؤمنین اظهار تواضع و احترام مینماید، و برای کسانی از شما که ایمان آوردهاند رحمت است؛ و کسانی که پیامبر را اذیت میکنند عذاب دردناکی در انتظارشان است «. | |||
اگر من بخواهم گویندگان این نسبت) اُذُن (را نام ببرم میتوانم، و اگر بخواهم به شخص آنان اشاره کنم مینمایم، و اگر بخواهم با علائم آنها را معرفی کنم میتوانم، ولی به خدا قسم من در کار آنان با بزرگواری رفتار کردهام. | اگر من بخواهم گویندگان این نسبت) اُذُن (را نام ببرم میتوانم، و اگر بخواهم به شخص آنان اشاره کنم مینمایم، و اگر بخواهم با علائم آنها را معرفی کنم میتوانم، ولی به خدا قسم من در کار آنان با بزرگواری رفتار کردهام. | ||
بعد از همه اینها، خداوند از من راضی نمیشود مگر آنچه در حق علی بر من نازل کرده ابلاغ نمایم. | بعد از همه اینها، خداوند از من راضی نمیشود مگر آنچه در حق علی بر من نازل کرده ابلاغ نمایم.{{قرآن|یا اَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ}}ای پیامبر، برسان آنچه در حق علی از پروردگارت بر تو نازل شده و اگر انجام ندهی رسالت او را نرساندهای، و خداوند تو را از مردم حفظ میکند «. | ||
همچنین پیامبرصلی الله علیه وآله در فرازی از بخش ششم خطبه غدیر، با آمادگی که برای ذکر منکرین ولایت ایجاد شده بود، آنان را دشمنان نور معرفی کرد تا به عنوان ظلمتی که با نورانیت در ستیزند شناخته شوند. | همچنین پیامبرصلی الله علیه وآله در فرازی از بخش ششم خطبه غدیر، با آمادگی که برای ذکر منکرین ولایت ایجاد شده بود، آنان را دشمنان نور معرفی کرد تا به عنوان ظلمتی که با نورانیت در ستیزند شناخته شوند. | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
پیامبرصلی الله علیه وآله آیه ۴۷ سوره نساء را به دنبال آیه نورانیت و به صورت آمیخته با آن قرائت کرد، به گونهای که نتیجهگیری از این چینشِ آیات، عذاب و لعنت صریح برای دشمنان ولایت بود؛ آنجا که فرمود: | پیامبرصلی الله علیه وآله آیه ۴۷ سوره نساء را به دنبال آیه نورانیت و به صورت آمیخته با آن قرائت کرد، به گونهای که نتیجهگیری از این چینشِ آیات، عذاب و لعنت صریح برای دشمنان ولایت بود؛ آنجا که فرمود: | ||
{{قرآن|مِنْ قَبْلِ اَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلی اَدْبارِها اَوْ نَلْعَنَهُمْ کَما لَعَنّا اَصْحابَ السَّبْتِ}}؛ «اایمان آورید قبل از آنکه صورتهایی را هلاک نماییم و آنها را به پشت برگردانیم یا آنان را مورد لعنت قرار دهیم همان گونه که اصحاب سبت را لعنت کردیم «و این تشبیه دقیقاً اشاره به مسلمانانی بود که نام مسلمانی را حفظ میکنند اما با هزاران حیله فرامین الهی را زیر پا میگذارند. | |||
به خاطر همین حقیقت بود که پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله در دنباله کلام، کار را به صراحت کشانده و فرمود:» به خدا قسم قصد نشده از این آیه مگر گروهی از اصحاب من که آنان را با نام و نسبشان میشناسم، ولی مأمور شدهام که از آنان اعراض کنم و آنان را معرفی نکنم «. | به خاطر همین حقیقت بود که پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله در دنباله کلام، کار را به صراحت کشانده و فرمود:» به خدا قسم قصد نشده از این آیه مگر گروهی از اصحاب من که آنان را با نام و نسبشان میشناسم، ولی مأمور شدهام که از آنان اعراض کنم و آنان را معرفی نکنم «. | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
با این سخن منافقین بر خود لرزیدند و احساس کردند در ادامه سخن از توطئههای آنان پرده برداشته خواهد شد و همه از نقشههای سری آنان آگاه میگردند. از نظر فن خطابه همین کافی بود که آنان را در سکوتی بهت انگیز فرو بَرَد و از هر حرکت ناهنجاری بازدارد. | با این سخن منافقین بر خود لرزیدند و احساس کردند در ادامه سخن از توطئههای آنان پرده برداشته خواهد شد و همه از نقشههای سری آنان آگاه میگردند. از نظر فن خطابه همین کافی بود که آنان را در سکوتی بهت انگیز فرو بَرَد و از هر حرکت ناهنجاری بازدارد. | ||
مَعاشِرَ النّاسِ | {{متن عربی|مَعاشِرَ النّاسِ ، آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذی اُنْزِلَ مَعَهُ مِنْ قَبْلِ اَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلی اَدْبارِها اَوْ نَلْعَنَهُمْ کَما لَعَنّا اَصْحابَ السَّبْتِ بِاللَّهِ ما عَنی بِهذِهِ الْآیَةِ اِلاّ قَوْماً مِنْ اَصْحابی اَعْرِفُهُمْ بِاَسْمائِهِمْ وَ اَنْسابِهِمْ، وَ قَدْ اُمِرْتُ بِالصَّفْحِ عَنْهُمْ. فَلْیَعْمَلْ کُلُّ امْرِئٍ عَلی ما یَجِدُ لِعَلِیٍّ فی قَلْبِهِ مِنَ الْحُبِّ وَ الْبُغْضِ}} | ||
ای مردم،» ایمان آورید به خدا و رسولش و به نوری که همراه او نازل شده است، قبل از آنکه هلاک کنیم وجوهی را و آن صورتها را به پشت برگردانیم یا آنان را مانند اصحاب سبت لعنت کنیم «به خدا قسم، از این آیه قصد نشده است مگر قومی از اصحابم که آنان را به اسم و نسبشان میشناسم، ولی مأمورم بر آنان پردهپوشی کنم. پس هر کس عمل کند مطابق آنچه در قلبش از حب یا بغض نسبت به علی مییابد. | ای مردم،» ایمان آورید به خدا و رسولش و به نوری که همراه او نازل شده است، قبل از آنکه هلاک کنیم وجوهی را و آن صورتها را به پشت برگردانیم یا آنان را مانند اصحاب سبت لعنت کنیم «به خدا قسم، از این آیه قصد نشده است مگر قومی از اصحابم که آنان را به اسم و نسبشان میشناسم، ولی مأمورم بر آنان پردهپوشی کنم. پس هر کس عمل کند مطابق آنچه در قلبش از حب یا بغض نسبت به علی مییابد. | ||
== پانویس == |
نسخهٔ ۳۰ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۴۸
در سالهای آخر عمر پیامبرصلی الله علیه وآله، کمکم منافقین بهطور رسمی وارد عمل شدند. آنان برای خود مجالس سری تشکیل میدادند، و بر ضداسلام و شخص پیامبرصلی الله علیه وآله توطئه میکردند و کارشکنی مینمودند که آیات قرآن بهترین شاهد این مدعاست.
به خصوص اگر ترتیب نزول آیات را بررسی کنیم و ببینیم که اکثر آیات مربوط به منافقین در سالهای آخر عمر آن حضرت نازل شده است. در این باره به آیات مربوط به» منافقین «در قرآن، سورههای آل عمران، نساء، مائده، انفال، توبه، عنکبوت، احزاب، محمد، فتح، مجادله، حدید، منافقین، وحشر مراجعه شود.[۱]
آیات نفاق در خطبه غدیر:
پیامبرصلی الله علیه وآله در فرازی از بخش دوم خطبه غدیر وحی خاص برای ابلاغ ولایت را بیان فرمود. حضرت به مردم گوشزد کرد که من سابقه کوتاهی و قصور در ابلاغ اوامر الهی نداشتهام و نزول چنین آیهای درباره ابلاغ ولایت سبب خاصی دارد. سپس در بیان علت نزول چنین آیه شدید اللحنی فرمود:«جبرئیل سه مرتبه از طرف خداوند بر من دستور ابلاغ ولایت علی را آورده است».
آنگاه به علت نزول آیه پرداخته و فرمود:» من از جبرئیل درخواست کردم که از خدا بخواهد تا مرا از ابلاغ این مسئله به شما معاف نماید، چرا که از کمی متقین و زیادی منافقین آگاهم «سپس اوصاف منافقین را با اشاره به آیه ۱۱ سوره فتح: یَقوُلُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ ما لَیْسَ فی قُلُوبِهِمْ و آیه ۱۵ سوره نور: تَحْسَبُونَهُ هَیِّناً وَ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظیمٌ بیان کرد.
سپس آزار و اذیتهای پی در پی منافقین را نسبت به حضرتش یادآور شد، تا آنجا که نسبتهای مسخرهآمیز به حضرت دادند و کلمه» اُذُن» به معنای«گوش» را درباره حضرت به کار بردند، که منظورشان« سراپا گوش» بودن امیرالمؤمنین و پیامبرصلی الله علیه وآله و توجه متقابل آنان نسبت به یکدیگر بود.
آنگاه آیه ۶۱ سوره توبه را قرائت کرد که درباره نسبت دهندگان این کلمه از منافقین نازل شده بود: وَ مِنْهُمُ الَّذینَ یُؤْذُونَ النَّبِیَّ وَ یَقُولُونَ هُوَ اُذُنٌ، قُلْ اُذُنُ خَیْرٍ لَکُمْ، یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ یُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنینَ وَ رَحْمَةٌ لِلَّذینَ آمَنوا مِنْکُمْ وَ الَّذینَ یُؤذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ اَلیمٌ
در پی آن با لحنی جدیتر منافقین حاضر در غدیر را به لرزه درآورده فرمود:» اگر بخواهم میتوانم آنان را نام ببرم و آنان را نشان دهم، ولی درباره آنان با بزرگواری رفتار کردهام «.
اینجا بود که از یک سو علت لحن شدید آیه نسبت به پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله برای مؤمنین روشن گردید، و از سوی دیگر ضمانت وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ بر منافقین و شکّاکان گوشزد شد.
اکنون پیامبرصلی الله علیه وآله کرسی سخن را کاملاً آماده کرده بود؛ لذا برای تأکید بیشتر یک بار دیگر آیه ۶۷ سوره مائده را با این مقدمه تکرار کرد که با حضور منافقین و آزار دهندگان و درخواست معاف شدن از ابلاغ این پیام، ولی خدا از من راضی نمیشود مگر آنچه در حق علیعلیه السلام نازل کرده ابلاغ نمایم و خواند:
یا اَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ واِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ
«وَ سَاَلْتُ جَبْرَئیلَ اَنْ یَسْتَعْفِیَ لِیَ السَّلامَ عَنْ تَبْلیغِ ذلِکَ اِلَیْکُمْ - اَیُّهَا النّاسُ لِعِلْمی بِقِلَّةِ الْمُتَّقینَ وَ کَثْرَةِ الْمُنافِقینَ وَ اِدْغالِ اللاّئِمینَ وَ حِیَلِ الْمُسْتَهْزِئینَ بِالاِسْلامِ، الَّذینَ وَصَفَهُمُ اللَّهُ فی کِتابِهِ بِاَنَّهُمْ یَقُولُونَ بِاَلْسِنَتِهِمْ ما لَیْسَ فی قُلُوبِهِمْ، وَ یَحْسَبُونَهُ هَیِّناً وَ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظیمٌ، وَ کَثْرَةِ اَذاهُمْ لی غَیْرَ مَرَّةٍ، حَتّی سَمُّونی اُذُناً وَ زَعَمُوا اَنّی کَذلِکَ لِکَثْرَةِ مُلازَمَتِهِ اِیّایَ وَ اِقْبالی عَلَیْهِ وَ هَواهُ وَ قَبُولِهِ مِنّی، حَتّی اَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فی ذلِکَ: وَ مِنْهُمُ الَّذینَ یُؤْذُونَ النَّبِیَّ وَ یَقُولُونَ هُوَ اُذُنٌ، قُلْ اُذُنُ عَلَی الَّذینَ یَزْعَمُونَ اَنَّهُ اُذُنٌ خَیْرٍ لَکُمْ، یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ یُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنینَ وَ رَحْمَةٌ لِلَّذینَ آمَنوا مِنْکُمْ وَ الَّذینَ یُؤذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ اَلیمٌ وَ لَوْ شِئْتُ اَنْ اُسَمِّیَ الْقائِلینَ بِذلِکَ بِاَسْمائِهِمْ لَسَمَّیْتُ، وَ اَنْ اُومِئَ اِلَیْهِمْ بِاَعْیانِهِمْ لاَوْمَأْتُ، وَ اَنْ اَدُلَّ عَلَیْهِمْ لَدَلَلْتُ، وَ لکِنّی وَ اللَّهِ فی اُمُورِهِمْ قَدْ تَکَرَّمْتُ. وَ کُلُّ ذلِکَ لا یَرْضَی اللَّهُ مِنّی اِلاّ اَنْ اُبَلِّغَ ما اَنْزَلَ اللَّهُ اِلَیَّ فی حَقِّ عَلِیٍّ،»
یا اَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ فی حَقِّ عَلِیٍّ وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ
ای مردم، من از جبرئیل درخواست کردم از خدا بخواهد تا مرا از ابلاغ این مهم معاف بدارد، زیرا از کمی متقین و زیادی منافقین و فساد ملامت کنندگان و حیلههای مسخره کنندگانِ اسلام اطلاع دارم، کسانی که خداوند در کتابش آنان را چنین توصیف کرده است که با زبانشان میگویند آنچه در قلبهایشان نیست، و این کار را سهل میشمارند در حالی که نزد خداوند عظیم است.
همچنین به خاطر اینکه منافقین بارها مرا اذیت کردهاند تا آنجا که مرا» اُذُن «)گوش دهنده بر هر حرفی (نامیدند، و گمان کردند که من چنین هستم به خاطر ملازمت بسیار علی با من و توجه من به او و تمایل او و قبولش از من، تا آنکه خداوند عز و جل در این باره چنین نازل کرد:
وَ مِنْهُمُ الَّذینَ یُؤْذُونَ النَّبِیَّ وَ یَقُولُونَ هُوَ اُذُنٌ «از آنان کسانی هستند که پیامبر را اذیت میکنند و میگویند او» اُذُن» (گوش دهنده به هر حرفی) است، بگو: گوش دهنده است بر ضد کسانی که گمان میکنند او«اُذُن» است و برای شما خیر است، به خدا ایمان میآورد و در مقابل مؤمنین اظهار تواضع و احترام مینماید، و برای کسانی از شما که ایمان آوردهاند رحمت است؛ و کسانی که پیامبر را اذیت میکنند عذاب دردناکی در انتظارشان است «.
اگر من بخواهم گویندگان این نسبت) اُذُن (را نام ببرم میتوانم، و اگر بخواهم به شخص آنان اشاره کنم مینمایم، و اگر بخواهم با علائم آنها را معرفی کنم میتوانم، ولی به خدا قسم من در کار آنان با بزرگواری رفتار کردهام.
بعد از همه اینها، خداوند از من راضی نمیشود مگر آنچه در حق علی بر من نازل کرده ابلاغ نمایم. یا اَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ ای پیامبر، برسان آنچه در حق علی از پروردگارت بر تو نازل شده و اگر انجام ندهی رسالت او را نرساندهای، و خداوند تو را از مردم حفظ میکند «.
همچنین پیامبرصلی الله علیه وآله در فرازی از بخش ششم خطبه غدیر، با آمادگی که برای ذکر منکرین ولایت ایجاد شده بود، آنان را دشمنان نور معرفی کرد تا به عنوان ظلمتی که با نورانیت در ستیزند شناخته شوند.
پیامبرصلی الله علیه وآله آیه ۴۷ سوره نساء را به دنبال آیه نورانیت و به صورت آمیخته با آن قرائت کرد، به گونهای که نتیجهگیری از این چینشِ آیات، عذاب و لعنت صریح برای دشمنان ولایت بود؛ آنجا که فرمود:
مِنْ قَبْلِ اَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلی اَدْبارِها اَوْ نَلْعَنَهُمْ کَما لَعَنّا اَصْحابَ السَّبْتِ ؛ «اایمان آورید قبل از آنکه صورتهایی را هلاک نماییم و آنها را به پشت برگردانیم یا آنان را مورد لعنت قرار دهیم همان گونه که اصحاب سبت را لعنت کردیم «و این تشبیه دقیقاً اشاره به مسلمانانی بود که نام مسلمانی را حفظ میکنند اما با هزاران حیله فرامین الهی را زیر پا میگذارند.
به خاطر همین حقیقت بود که پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله در دنباله کلام، کار را به صراحت کشانده و فرمود:» به خدا قسم قصد نشده از این آیه مگر گروهی از اصحاب من که آنان را با نام و نسبشان میشناسم، ولی مأمور شدهام که از آنان اعراض کنم و آنان را معرفی نکنم «.
با این سخن منافقین بر خود لرزیدند و احساس کردند در ادامه سخن از توطئههای آنان پرده برداشته خواهد شد و همه از نقشههای سری آنان آگاه میگردند. از نظر فن خطابه همین کافی بود که آنان را در سکوتی بهت انگیز فرو بَرَد و از هر حرکت ناهنجاری بازدارد.
«مَعاشِرَ النّاسِ ، آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذی اُنْزِلَ مَعَهُ مِنْ قَبْلِ اَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلی اَدْبارِها اَوْ نَلْعَنَهُمْ کَما لَعَنّا اَصْحابَ السَّبْتِ بِاللَّهِ ما عَنی بِهذِهِ الْآیَةِ اِلاّ قَوْماً مِنْ اَصْحابی اَعْرِفُهُمْ بِاَسْمائِهِمْ وَ اَنْسابِهِمْ، وَ قَدْ اُمِرْتُ بِالصَّفْحِ عَنْهُمْ. فَلْیَعْمَلْ کُلُّ امْرِئٍ عَلی ما یَجِدُ لِعَلِیٍّ فی قَلْبِهِ مِنَ الْحُبِّ وَ الْبُغْضِ»
ای مردم،» ایمان آورید به خدا و رسولش و به نوری که همراه او نازل شده است، قبل از آنکه هلاک کنیم وجوهی را و آن صورتها را به پشت برگردانیم یا آنان را مانند اصحاب سبت لعنت کنیم «به خدا قسم، از این آیه قصد نشده است مگر قومی از اصحابم که آنان را به اسم و نسبشان میشناسم، ولی مأمورم بر آنان پردهپوشی کنم. پس هر کس عمل کند مطابق آنچه در قلبش از حب یا بغض نسبت به علی مییابد.
پانویس
- ↑ بحار الانوار: ج ۲۲ همه صفحات.