آيه ۱۳ حجرات و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه غدیر
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
== آيه «اِنَّ اَكْرَمُكُمْ عِنْدَ اللَّهِ اَتْقيكُمْ»<ref>حجرات /  ۱۳. واقعه قرآنى غدير: ص ۱۹۳. ژرفاى غدير: ص ۱۷۶. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۱۲۵.</ref>==
 {{متن آیه
   نكته اساسى در [[خطبه غدیر|خطابه غدیر]] كه دست دشمنان را به كلى بسته است تعيين خط امامت تا روز قيامت وانحصار آن در دوازده امام از نسل پيامبر صلى الله عليه و آله است.
| متن آیه = يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَىٰ وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ
 
| ترجمه = «ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و ملت ها و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید. بی تردید گرامی ترین شما نزد خدا پرهیزکارترین شماست. یقیناً خدا دانا و آگاه است.»
 
}}
{{جعبه اطلاعات آیه
| شماره آیه = ۱۳
| سوره =
| تصویر =
| اندازه تصویر =
| توضیح_تصویر =
| شماره سوره = ۴۹
| جزء = ۲۶
| نزول =  
| شأن نزول =  
| مکان نزول = مدینه
| موضوع = تقوا، ملاک برتری نزد خداوند
}}
 
نكته اساسى در [[خطبه غدیر|خطابه غدیر]] كه دست دشمنان را به كلى بسته است تعيين خط امامت تا روز قيامت وانحصار آن در دوازده امام از نسل پيامبر صلى الله عليه و آله است.


در برابر چنين اقدام دقيقى كه خدا و رسول فرموده ‏اند، يكى از ترفندهايى كه در صحيفه ملعونه دوم -  كه پس از غدير در مدينه و در خانه [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] توسط رؤساى [[منافقین]] نوشته شد -  به كار گرفته شد
در برابر چنين اقدام دقيقى كه خدا و رسول فرموده ‏اند، يكى از ترفندهايى كه در صحيفه ملعونه دوم -  كه پس از غدير در مدينه و در خانه [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] توسط رؤساى [[منافقین]] نوشته شد -  به كار گرفته شد
خط ۱۶: خط ۳۵:
اگر كسى ادعا كند كه او مستحق خلافت و امامت بدليل خويشاوندى با پيامبر است و خلافت منحصر در او و فرزندانش مى ‏باشد، يعنى فرزند از پدر خلافت را ارث مى ‏برد و اين در هر زمانى ادامه دارد و هيچ كس جز اينان صلاحيت ندارد و تا روز قيامت سزاوار آنهاست؛ چنين كسى هم دروغ گفته است هر چند كه نسب خويشاوندى نزديكى با پيامبر داشته باشد، زيرا خداوند فرموده است -  و كلام خدا بر همه حاكم است - :
اگر كسى ادعا كند كه او مستحق خلافت و امامت بدليل خويشاوندى با پيامبر است و خلافت منحصر در او و فرزندانش مى ‏باشد، يعنى فرزند از پدر خلافت را ارث مى ‏برد و اين در هر زمانى ادامه دارد و هيچ كس جز اينان صلاحيت ندارد و تا روز قيامت سزاوار آنهاست؛ چنين كسى هم دروغ گفته است هر چند كه نسب خويشاوندى نزديكى با پيامبر داشته باشد، زيرا خداوند فرموده است -  و كلام خدا بر همه حاكم است - :


{{قرآن|اِنَّ اَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ اَتْقاكُمْ}}}: «با ارزش ‏ترين شما نزد خداوند باتقواترين شماست»... .<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۱۰۲ - ۱۱۱ و ج ۲۹ ص ۱۰۳ و ج ۳۰ ص ۲۷۱،۲۱۶.</ref>
{{قرآن|اِنَّ اَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ اَتْقاكُمْ}}: «بی تردید گرامی ترین شما نزد خدا پرهیزکارترین شماست.»<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۱۰۲ - ۱۱۱ و ج ۲۹ ص ۱۰۳ و ج ۳۰ ص ۲۷۱،۲۱۶.</ref>


به راستى يک آيه كلى را در برابر كلام صريح پيامبر صلى الله عليه و آله قرار دادن به معناى جسارت به ساحت مقدس خدا و رسول است.
به راستى يک آيه كلى را در برابر كلام صريح پيامبر صلى الله عليه و آله قرار دادن به معناى جسارت به ساحت مقدس خدا و رسول است.
خط ۲۸: خط ۴۷:
با اين مقدمه ببينيم اصحاب صحيفه در اين باره چه پيش ‏بينى در نوشته خود نموده‏ اند:
با اين مقدمه ببينيم اصحاب صحيفه در اين باره چه پيش ‏بينى در نوشته خود نموده‏ اند:


اگر كسى ادعا كند كه او مستحق خلافت و امامت به دليل خويشاوندى با پيامبر است و خلافت منحصر در او و فرزندانش مى‏ باشد، يعنى فرزند از پدر خلافت را ارث مى‏ برد و اين در هر زمانى ادامه دارد و هيچ كس جز آنان صلاحيت ندارد و  تا  روز  قيامت سزاوار آنهاست؛ چنين كسى هم دروغ گفته است هر چند كه نسب خويشاوندى نزديكى با پيامبر داشته باشد! زيرا خداوند فرموده است -  و كلام خدا بر همه حاكم است -  :{{قرآن|اِنَّ اَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ اَتْقاكُمْ}}<ref>حجرات /  ۱۳.</ref>:«با ارزش ‏ترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست».
اگر كسى ادعا كند كه او مستحق خلافت و امامت به دليل خويشاوندى با پيامبر است و خلافت منحصر در او و فرزندانش مى‏ باشد، يعنى فرزند از پدر خلافت را ارث مى‏ برد و اين در هر زمانى ادامه دارد و هيچ كس جز آنان صلاحيت ندارد و  تا  روز  قيامت سزاوار آنهاست؛ چنين كسى هم دروغ گفته است هر چند كه نسب خويشاوندى نزديكى با پيامبر داشته باشد! زيرا خداوند فرموده است -  و كلام خدا بر همه حاكم است -  :{{قرآن|اِنَّ اَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ اَتْقاكُمْ}}<ref>حجرات /  ۱۳.</ref>: «با ارزش ‏ترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست».


به تعبير ديگر: صحيفه ملعونه دوم، اساس نامه سقيفه بود كه به عنوان يک قانون نامه دائمى بر ضد غدير و امامان برگزيده الهى تنظيم شد.
به تعبير ديگر: صحيفه ملعونه دوم، اساس نامه سقيفه بود كه به عنوان يک قانون نامه دائمى بر ضد غدير و امامان برگزيده الهى تنظيم شد.
خط ۳۴: خط ۵۳:
به همين جهت براى فريب مردم آن روز و نسل ‏هاى آينده، با حيله ‏گرى تمام در آن به آيات قرآن استشهاد كردند و از پايه‏ هاى مسلَّم اسلام به عنوان ابزارى بر ضد فرامين الهى استفاده كامل نمودند.
به همين جهت براى فريب مردم آن روز و نسل ‏هاى آينده، با حيله ‏گرى تمام در آن به آيات قرآن استشهاد كردند و از پايه‏ هاى مسلَّم اسلام به عنوان ابزارى بر ضد فرامين الهى استفاده كامل نمودند.


اين نهايت فتنه ‏گرى اصحاب سقيفه را مى ‏رساند كه اينچنين آينده ‏هاى دور و نزديک پيروان خود را پيش‏بينى كرده‏ اند.
اين نهايت فتنه ‏گرى اصحاب سقيفه را مى ‏رساند كه اينچنين آينده ‏هاى دور و نزديک پيروان خود را پيش‏ بينى كرده‏ اند.


از جمله سوء استفاده از آيه تقوى است؛ در حالى كه آيه كلى «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّه أَتْقاكُمْ» را در برابر كلام صريح پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير قرار دادن به معناى جسارت به ساحت مقدس خدا و رسول است.
از جمله سوء استفاده از آيه تقوى است؛ در حالى كه آيه كلى {{متن قرآن|إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّه أَتْقاكُمْ}}را در برابر كلام صريح پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير قرار دادن به معناى جسارت به ساحت مقدس خدا و رسول است.


خداوند كه خلافت را منحصر در دوازده امام فرموده در واقع آنان را با تقوى‏ ترين مردم هر زمان معرفى نموده است. واقعاً بايد پرسيد: كداميک از خلفاى سقيفه نشان دادند كه باتقواترين مردم هستند؟
خداوند كه خلافت را منحصر در دوازده امام فرموده در واقع آنان را با تقوى‏ ترين مردم هر زمان معرفى نموده است. واقعاً بايد پرسيد: كداميک از خلفاى سقيفه نشان دادند كه باتقواترين مردم هستند؟


و بايد سؤال كرد: در زمان هر يک از ائمه ‏عليهم السلام چه كسى را با تقوى ‏تر از آن امام معصوم مى‏ توان يافت؟
و بايد سؤال كرد: در زمان هر يک از ائمه ‏عليهم السلام چه كسى را با تقوى ‏تر از آن امام معصوم مى‏ توان يافت<ref>حجرات /۱۳؛ واقعه قرآنى غدير: ص ۱۹۳؛ ژرفاى غدير: ص ۱۷۶؛ غدير در قرآن: ج ۲ ص ۱۲۵.</ref>؟
 
سلمان رحمة الله علیه به همراه گروهی از قریش در مسجد نشسته بود. آن‌ها درباره‌ی اصل و نسب خودشان سخن می‌گفتند و بر یکدیگر فخرفروشی می‌کردند. تا اینکه به سلمان رحمة الله علیه رسیدند».
 
عمربن‌خطاب از او پرسید: «به من بگو: تو کیستی و پدرت کیست و اصل و نسبت چیست»؟ سلمان رحمة الله علیه پاسخ داد: «من سلمان‌بن‌عبدالله هستم. قبلاً گمراه بودم. خداوند به وسیله‌ی حضرت محمّد صلی الله علیه و آله مرا هدایت کرد. دارای عائله و خانواده بودم (پرهزینه بودم) خداوند به وسیله‌ی پیامبرش مرا بی‌نیاز کرد. غلام بودم، خداوند به وسیله‌ی پیامبرش مرا آزاد کرد. این اصل و نسب من است». درحالی‌که سلمان برای آن‌ها سخن می‌گفت، پیامبر صلی الله علیه و آله به سوی آن‌ها آمد. سلمان رحمة الله علیه همه‌ی ماجرا را برای آن حضرت تعریف کرد. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
 
«ای قریش! حسب و نسب مرد، دین اوست و جوانمردی‌اش به اخلاقش و اصل و ریشه او، عقل اوست. پروردگار در قرآن کریم فرموده است:{{متن قرآن|إِنَّا خَلقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وأُنثَی وجَعَلنَاکُمْ شُعُوبًا وقَبَائِل لتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللهِ أَتْقَاکُمْ.}} سپس فرمود: «ای سلمان! هیچ کدام از آن‌ها جز بر اساس میزان تقوا و پرهیزگاری‌اش بر تو برتری ندارد. چنانکه پرهیزگاری از آن تو باشد، تو از همه‌ی آن‌ها برتری»<ref>تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۵۵۴؛ الکافی، ج۸، ص۱۸۱؛ بحارالأنوار، ج۲۲، ص۳۸۱؛ الأمالی للطوسی، ص۱۴۷؛ کشف الغمهًْ، ج۱، ص۳۸۸.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
<references />
{{پانویس}}
[[رده:قرآن و غدیر]]
[[رده:قرآن و غدیر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۳۳

 

Ra bracket.png يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَىٰ وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ La bracket.png

«ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و ملت ها و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید. بی تردید گرامی ترین شما نزد خدا پرهیزکارترین شماست. یقیناً خدا دانا و آگاه است.»


آیه ۱۳ سوره
مشخصات آیه
سورهسوره (۴۹)
آیه۱۳
جزء۲۶
محتوای آیه
مکان نزولمدینه
موضوعتقوا، ملاک برتری نزد خداوند


نكته اساسى در خطابه غدیر كه دست دشمنان را به كلى بسته است تعيين خط امامت تا روز قيامت وانحصار آن در دوازده امام از نسل پيامبر صلى الله عليه و آله است.

در برابر چنين اقدام دقيقى كه خدا و رسول فرموده ‏اند، يكى از ترفندهايى كه در صحيفه ملعونه دوم -  كه پس از غدير در مدينه و در خانه ابوبکر توسط رؤساى منافقین نوشته شد -  به كار گرفته شد

استفاده از آيه ‏اى از قرآن به عنوان دليل غصب خلافت بود كه:Ra bracket.png اِنَّ اَكْرَمُكُمْ عِنْدَ اللَّهِ اَتْقيكُمْ La bracket.png![۱]

اين آيه در متن صحيفه ملعونه دوم كه در خانه ابوبكر به امضاى ۳۴ نفر رسيد آمده است. متن اين صحيفه چنين بود:

اين نوشته ‏اى است كه عده ‏اى از اصحاب محمد رسول اللَّه از مهاجرين و انصار بر آن متفق شدند، همانان كه خداوند آنان را در كتاب خويش به لسان پيامبرش مدح كرده است

اما بعد، خداوند با منت و كَرَم خود محمد را بر همه مردم مبعوث نمود براى دينى كه براى بندگانش انتخاب كرده بود.

او وظيفه خود را ادا نمود و آنچه خدا به وى امر كرده بود تبليغ نمود و بر ما واجب كرد كه تمام آنها را بپا داريم ... .

اگر كسى ادعا كند كه او مستحق خلافت و امامت بدليل خويشاوندى با پيامبر است و خلافت منحصر در او و فرزندانش مى ‏باشد، يعنى فرزند از پدر خلافت را ارث مى ‏برد و اين در هر زمانى ادامه دارد و هيچ كس جز اينان صلاحيت ندارد و تا روز قيامت سزاوار آنهاست؛ چنين كسى هم دروغ گفته است هر چند كه نسب خويشاوندى نزديكى با پيامبر داشته باشد، زيرا خداوند فرموده است -  و كلام خدا بر همه حاكم است - :

Ra bracket.png اِنَّ اَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ اَتْقاكُمْ La bracket.png: «بی تردید گرامی ترین شما نزد خدا پرهیزکارترین شماست.»[۲]

به راستى يک آيه كلى را در برابر كلام صريح پيامبر صلى الله عليه و آله قرار دادن به معناى جسارت به ساحت مقدس خدا و رسول است.

خداوند كه خلافت را منحصر در دوازده امام فرموده در واقع آنان را با تقوى‏ ترين مردم هر زمان معرفى نموده است.

بايد پرسيد: كداميک از خلفاى سقيفه نشان دادند كه با تقواترين مردم هستند، يا اصلاً نشانى از تقوا دارند؟ و بايد سؤال كرد:

در زمان هر يک از ائمه ‏عليهم السلام چه كسى را با تقوى‏ تر از آن امام مى‏ توان يافت؟ پر مدعا و توخالى همين اصحاب سقيفه‏ اند كه در طول تاريخ غصب خلافت هميشه و از هر جهت از همه مردم عقب‏تر بوده ‏اند!؟

با اين مقدمه ببينيم اصحاب صحيفه در اين باره چه پيش ‏بينى در نوشته خود نموده‏ اند:

اگر كسى ادعا كند كه او مستحق خلافت و امامت به دليل خويشاوندى با پيامبر است و خلافت منحصر در او و فرزندانش مى‏ باشد، يعنى فرزند از پدر خلافت را ارث مى‏ برد و اين در هر زمانى ادامه دارد و هيچ كس جز آنان صلاحيت ندارد و  تا  روز  قيامت سزاوار آنهاست؛ چنين كسى هم دروغ گفته است هر چند كه نسب خويشاوندى نزديكى با پيامبر داشته باشد! زيرا خداوند فرموده است -  و كلام خدا بر همه حاكم است -  :Ra bracket.png اِنَّ اَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ اَتْقاكُمْ La bracket.png[۳]: «با ارزش ‏ترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست».

به تعبير ديگر: صحيفه ملعونه دوم، اساس نامه سقيفه بود كه به عنوان يک قانون نامه دائمى بر ضد غدير و امامان برگزيده الهى تنظيم شد.

به همين جهت براى فريب مردم آن روز و نسل ‏هاى آينده، با حيله ‏گرى تمام در آن به آيات قرآن استشهاد كردند و از پايه‏ هاى مسلَّم اسلام به عنوان ابزارى بر ضد فرامين الهى استفاده كامل نمودند.

اين نهايت فتنه ‏گرى اصحاب سقيفه را مى ‏رساند كه اينچنين آينده ‏هاى دور و نزديک پيروان خود را پيش‏ بينى كرده‏ اند.

از جمله سوء استفاده از آيه تقوى است؛ در حالى كه آيه كلى Ra bracket.png إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّه أَتْقاكُمْ La bracket.pngرا در برابر كلام صريح پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير قرار دادن به معناى جسارت به ساحت مقدس خدا و رسول است.

خداوند كه خلافت را منحصر در دوازده امام فرموده در واقع آنان را با تقوى‏ ترين مردم هر زمان معرفى نموده است. واقعاً بايد پرسيد: كداميک از خلفاى سقيفه نشان دادند كه باتقواترين مردم هستند؟

و بايد سؤال كرد: در زمان هر يک از ائمه ‏عليهم السلام چه كسى را با تقوى ‏تر از آن امام معصوم مى‏ توان يافت[۴]؟

سلمان رحمة الله علیه به همراه گروهی از قریش در مسجد نشسته بود. آن‌ها درباره‌ی اصل و نسب خودشان سخن می‌گفتند و بر یکدیگر فخرفروشی می‌کردند. تا اینکه به سلمان رحمة الله علیه رسیدند».

عمربن‌خطاب از او پرسید: «به من بگو: تو کیستی و پدرت کیست و اصل و نسبت چیست»؟ سلمان رحمة الله علیه پاسخ داد: «من سلمان‌بن‌عبدالله هستم. قبلاً گمراه بودم. خداوند به وسیله‌ی حضرت محمّد صلی الله علیه و آله مرا هدایت کرد. دارای عائله و خانواده بودم (پرهزینه بودم) خداوند به وسیله‌ی پیامبرش مرا بی‌نیاز کرد. غلام بودم، خداوند به وسیله‌ی پیامبرش مرا آزاد کرد. این اصل و نسب من است». درحالی‌که سلمان برای آن‌ها سخن می‌گفت، پیامبر صلی الله علیه و آله به سوی آن‌ها آمد. سلمان رحمة الله علیه همه‌ی ماجرا را برای آن حضرت تعریف کرد. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

«ای قریش! حسب و نسب مرد، دین اوست و جوانمردی‌اش به اخلاقش و اصل و ریشه او، عقل اوست. پروردگار در قرآن کریم فرموده است:Ra bracket.png إِنَّا خَلقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وأُنثَی وجَعَلنَاکُمْ شُعُوبًا وقَبَائِل لتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللهِ أَتْقَاکُمْ. La bracket.png سپس فرمود: «ای سلمان! هیچ کدام از آن‌ها جز بر اساس میزان تقوا و پرهیزگاری‌اش بر تو برتری ندارد. چنانکه پرهیزگاری از آن تو باشد، تو از همه‌ی آن‌ها برتری»[۵]

پانویس

  1. حجرات /  ۱۳.
  2. بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۱۰۲ - ۱۱۱ و ج ۲۹ ص ۱۰۳ و ج ۳۰ ص ۲۷۱،۲۱۶.
  3. حجرات /  ۱۳.
  4. حجرات /۱۳؛ واقعه قرآنى غدير: ص ۱۹۳؛ ژرفاى غدير: ص ۱۷۶؛ غدير در قرآن: ج ۲ ص ۱۲۵.
  5. تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۵۵۴؛ الکافی، ج۸، ص۱۸۱؛ بحارالأنوار، ج۲۲، ص۳۸۱؛ الأمالی للطوسی، ص۱۴۷؛ کشف الغمهًْ، ج۱، ص۳۸۸.