۲۱٬۹۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۷۱: | خط ۳۷۱: | ||
«اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لَا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ» <ref>توبه / ۸۰ .</ref> : چه براى آنان آمرزش بخواهى يا برايشان آمرزش نخواهى (يكسان است، حتى) اگر هفتاد بار برايشان آمرزش طلب كنى هرگز خدا آنان را نخواهد آمرزيد چرا كه آنان به خدا و فرستاده اش كفر ورزيدند و خدا گروه فاسقان را هدايت نمى كند. | «اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لَا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ» <ref>توبه / ۸۰ .</ref> : چه براى آنان آمرزش بخواهى يا برايشان آمرزش نخواهى (يكسان است، حتى) اگر هفتاد بار برايشان آمرزش طلب كنى هرگز خدا آنان را نخواهد آمرزيد چرا كه آنان به خدا و فرستاده اش كفر ورزيدند و خدا گروه فاسقان را هدايت نمى كند. | ||
«وَلَا تُعْجِبْكَ أَمْوَالُهُمْ وَأَوْلَادُهُمْ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُعَذِّبَهُمْ بِهَا فِي الدُّنْيَا وَتَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَهُمْ كَافِرُونَ» <ref>توبه / ۸۵ .</ref>: و اموال و فرزندان آنان تو را به شگفت نيندازد جز اين نيست كه خدا مى خواهد ايشان را در دنيا به وسيله آن عذاب كند و جانشان در حال كفر بيرون رود. | |||
«سَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَكُمْ إِذَا انْقَلَبْتُمْ إِلَيْهِمْ لِتُعْرِضُوا عَنْهُمْ فَأَعْرِضُوا عَنْهُمْ إِنَّهُمْ رِجْسٌ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ» <ref>توبه / ۹۵.</ref> : وقتى به سوى آنان بازگشتيد براى شما به خدا سوگند مى خورند تا از ايشان صرف نظر كنيد پس از آنان روى برتابيد چرا كه آنان پليدند و به (سزاى) آنچه به دست آورده اند جايگاهشان دوزخ خواهد بود. | |||
«الْأَعْرَابُ أَشَدُّ كُفْرًا وَنِفَاقًا وَأَجْدَرُ أَلَّا يَعْلَمُوا حُدُودَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَىٰ رَسُولِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ» <ref>توبه / ۹۷.</ref> : باديه نشينان عرب در كفر و نفاق (از ديگران) سخت تر و به اينكه حدود آنچه را كه خدا بر فرستاده اش نازل كرده ندانند سزاوارترند و خدا داناى حكيم است. | |||
«وَمِنَ الْأَعْرَابِ مَنْ يَتَّخِذُ مَا يُنْفِقُ مَغْرَمًا وَيَتَرَبَّصُ بِكُمُ الدَّوَائِرَ عَلَيْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ» <ref>توبه / ۹۸.</ref> : و برخى از آن باديه نشينان كسانى هستند كه آنچه را (در راه خدا) هزينه مى كنند خسارتى (براى خود) مى دانند و براى شما پيشامدهاى بد انتظار مى برند پيشامد بد براى آنان خواهد بود و خدا شنواى داناست. | |||
«وَمِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفَاقِ لَا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلَىٰ عَذَابٍ عَظِيمٍ»<ref>توبه / ۱۰۱.</ref> : و برخى از باديه نشينانى كه پيرامون شما هستند منافق اند ... و از ساكنان مدينه (نيز عدهاى) بر نفاق خو گرفته اند تو آنان را نمى شناسى ما آنان را مى شناسيم به زودى آنان را دو بار عذاب مى نيم سپس به عذابى بزرگ بازگردانيده مى شوند. | |||
«وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَىٰ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ»<ref>توبه / ۱۰۷.</ref> : و آنهايى كه مسجدى اختيار كردند كه مايه زيان و كفر و پراكندگى ميان مؤمنان است و (نيز) كمينگاهى است براى كسى كه قبلاً با خدا و پيامبر او به جنگ برخاسته بود و سخت سوگند ياد مى كنند كه جز نيكى قصدى نداشتيم و خدا گواهى مى دهد كه آنان قطعاً دروغگو هستند. | |||
چنانكه در آیات ذكر شده ملاحظه شد، جمعيت انبوهى از مسلمانان در ظاهر به لباس اسلام در آمده بودند. اين آيات نشان مى دهد كه جريانى خطرناک و فريبكار و مكار در داخل جامعه اسلامى منتظر و مترصّد فرصت بودند، و متأسفانه اينان اكثريت مطلق را تشكيل مى دادند. | چنانكه در آیات ذكر شده ملاحظه شد، جمعيت انبوهى از مسلمانان در ظاهر به لباس اسلام در آمده بودند. اين آيات نشان مى دهد كه جريانى خطرناک و فريبكار و مكار در داخل جامعه اسلامى منتظر و مترصّد فرصت بودند، و متأسفانه اينان اكثريت مطلق را تشكيل مى دادند. | ||
خط ۴۳۵: | خط ۴۳۵: | ||
همچنين در نيمه دوم آيه ۶۸ سرّى نهفته است؛ آنجا كه آيه از اين امر نازل شده و اهميت بالاى آن در بر پا داشتن و اقامه كتاب اللَّه المجيد سخن مى گويد. ولى بسيارى از اهل كتاب آن را نمى پذيرند، و اين امر نازل شده طغيان و سركشى و كفر ايشان را مى افزايد! خداوند مى فرمايد: | همچنين در نيمه دوم آيه ۶۸ سرّى نهفته است؛ آنجا كه آيه از اين امر نازل شده و اهميت بالاى آن در بر پا داشتن و اقامه كتاب اللَّه المجيد سخن مى گويد. ولى بسيارى از اهل كتاب آن را نمى پذيرند، و اين امر نازل شده طغيان و سركشى و كفر ايشان را مى افزايد! خداوند مى فرمايد: | ||
«قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَسْتُمْ عَلَى شَيْءٍ حَتَّى تُقِيمُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْيَانًا وَكُفْرًا فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ» <ref>مائده / ۶۸ .</ref> : بگو اى اهل كتاب تا هنگامى كه به تورات و انجيل و آنچه از پروردگارتان به سوى شما نازل شده است عمل نكرده ايد بر هيچ (آئين بر حقى) نيستيد. | |||
چون به خوبى در ماهيت اين امرى كه بر اين سه پيامبر؛ يعنى حضرت موسى و عيسى عليهما السلام و پيامبر ما [[حضرت محمد صلى الله عليه وآله]] نازل شد بيانديشيم، مى بينيم همان امرى كه امت هاى آن انبياء عليهم السلام از ايشان نپذيرفتند و در مورد آن توطئه كردند و سركشى و كفرشان افزون شد، در امت اسلام هم رخ داده است. اين امر چيزى غير از خلافت و وصايت پس از پيامبر صلى الله عليه وآله نيست. سرّ قضيه در همين نكته پنهان است، و اين چيزى است كه وحى الهى در مورد آن با تو همگان مى گويد. | چون به خوبى در ماهيت اين امرى كه بر اين سه پيامبر؛ يعنى حضرت موسى و عيسى عليهما السلام و پيامبر ما [[حضرت محمد صلى الله عليه وآله]] نازل شد بيانديشيم، مى بينيم همان امرى كه امت هاى آن انبياء عليهم السلام از ايشان نپذيرفتند و در مورد آن توطئه كردند و سركشى و كفرشان افزون شد، در امت اسلام هم رخ داده است. اين امر چيزى غير از خلافت و وصايت پس از پيامبر صلى الله عليه وآله نيست. سرّ قضيه در همين نكته پنهان است، و اين چيزى است كه وحى الهى در مورد آن با تو همگان مى گويد. | ||
خط ۴۴۳: | خط ۴۴۳: | ||
'''الف'''. امت [[موسی علیه السلام|حضرت موسی علیه السلام]] كه [[خلیفه]] و جانشين آن حضرت يعنى حضرت هارون عليه السلام را نمى پذيرند و كنار مى زنند. خداوند متعال مى فرمايد:«و واعدنا موسى ثلاثين ليلة و اتممناها بعشر فتمَّ ميقات ربه اربعين ليلة و قال موسى لاخيه هارون اخلفنى فى قومى و اصلح و لا تتَّبع سبيل المفسدين» <ref>اعراف / ۱۴۲.</ref>: و با موسى سى شب وعده گذاشتيم و آن را با ده شب ديگر تمام كرديم تا آنكه وقت معين پروردگارش در چهل شب به سر آمد و موسى (هنگام رفتن به كوه طور) به برادرشان هارون فرمودند در ميان قوم من جانشينم باشید و (كار آنان را) اصلاح كنید و راه فسادگران را پيروى مكنید. | '''الف'''. امت [[موسی علیه السلام|حضرت موسی علیه السلام]] كه [[خلیفه]] و جانشين آن حضرت يعنى حضرت هارون عليه السلام را نمى پذيرند و كنار مى زنند. خداوند متعال مى فرمايد:«و واعدنا موسى ثلاثين ليلة و اتممناها بعشر فتمَّ ميقات ربه اربعين ليلة و قال موسى لاخيه هارون اخلفنى فى قومى و اصلح و لا تتَّبع سبيل المفسدين» <ref>اعراف / ۱۴۲.</ref>: و با موسى سى شب وعده گذاشتيم و آن را با ده شب ديگر تمام كرديم تا آنكه وقت معين پروردگارش در چهل شب به سر آمد و موسى (هنگام رفتن به كوه طور) به برادرشان هارون فرمودند در ميان قوم من جانشينم باشید و (كار آنان را) اصلاح كنید و راه فسادگران را پيروى مكنید. | ||
اما آيا از جانب قوم حضرت موسى عليه السلام چه بر سر خليفه ایشان حضرت هارون عليه السلام آمد؟ خداوند متعال مى فرمايد: «وَٱتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَىٰ مِنۢ | اما آيا از جانب قوم حضرت موسى عليه السلام چه بر سر خليفه ایشان حضرت هارون عليه السلام آمد؟ خداوند متعال مى فرمايد: «وَٱتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَىٰ مِنۢ بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلًا جَسَدًا لَّهُۥ خُوَارٌ أَلَمْ يَرَوْاْ أَنَّهُۥ لَا يُكَلِّمُهُمْ وَلَا يَهْدِيهِمْ سَبِيلًا ٱتَّخَذُوهُ وَكَانُواْ ظَٰالِمِينَ» <ref>اعراف / ۱۴۸.</ref> : و قوم موسى پس از (عزيمت) او از زيور هاى خود مجسمه گوساله اى براى خود ساختند كه صداى گاو داشت آيا نديدند كه آن (گوساله) با ايشان سخن نمى گويد و راهى به آنها نمى نمايد آن را (به پرستش) گرفتند و ستمكار بودند. | ||
حال ، عكس العمل حضرت موسى عليه السلام چيست؟ خداوند متعال مى فرمايد: | حال ، عكس العمل حضرت موسى عليه السلام چيست؟ خداوند متعال مى فرمايد: «وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَىٰ إِلَىٰ قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِي مِنْ بَعْدِي ۖ أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ وَأَلْقَى الْأَلْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُ إِلَيْهِ» <ref>اعراف / ۱۵۰.</ref>: و چون موسى خشمناك و اندوهگين به سوى قوم خود بازگشتند فرمودند: پس از من چه بد جانشينى براى من بوديد آيا بر فرمان پروردگارتان پيشى گرفتيد و الواح را افكندند و (موى) سر برادرشان را گرفتند و ایشان را به طرف خود كشيدند. | ||
اما حضرت هارون عليه السلام در مورد اين قوم ستمكار چه خبرى به حضرت موسى عليه السلام دادند؟ همان هايى كه ایشان را نپذيرفتند و كنار زدند و بر ایشان شوريدند و سركشى كردند. خداوند در ادامه آيه مى فرمايد: | اما حضرت هارون عليه السلام در مورد اين قوم ستمكار چه خبرى به حضرت موسى عليه السلام دادند؟ همان هايى كه ایشان را نپذيرفتند و كنار زدند و بر ایشان شوريدند و سركشى كردند. خداوند در ادامه آيه مى فرمايد: «قالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُوا يَقْتُلُونَنِي فَلَا تُشْمِتْ بِيَ الْأَعْدَاءَ وَلَا تَجْعَلْنِي مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ» <ref>اعراف / ۱۵۰.</ref> : (حضرت هارون عليه السلام) گفتند اى فرزند مادرم اين قوم مرا ناتوان يافتند و چيزى نمانده بود كه مرا بكشند پس مرا دشمن شاد مكنید و مرا در شمار گروه ستمكاران قرار مدهید. | ||
در مجموع وقتى نزول تورات بر حضرت موسى عليه السلام پايان يافت و كامل شد قومشان با خليفه و جانشين ایشان چه كردند؟ جز آنكه از در خدعه و نيرنگ در آمدند و گوساله اى را به پرستش گرفتند و آنچه خداوند متعال برايشان روشن ساخته بود رها كردند، و فرامين حضرت موسى عليه السلام را پشت سر نهادند. خداوند متعال مى فرمايد: | در مجموع وقتى نزول تورات بر حضرت موسى عليه السلام پايان يافت و كامل شد قومشان با خليفه و جانشين ایشان چه كردند؟ جز آنكه از در خدعه و نيرنگ در آمدند و گوساله اى را به پرستش گرفتند و آنچه خداوند متعال برايشان روشن ساخته بود رها كردند، و فرامين حضرت موسى عليه السلام را پشت سر نهادند. خداوند متعال مى فرمايد: «وَلَقَدْ جَاءَكُمْ مُوسَىٰ بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَنْتُمْ ظَالِمُونَ» <ref>بقره / ۹۲.</ref> : و قطعاً موسى براى شما معجزات آشكارى آوردند سپس آن گوساله را در غياب ایشان (به خدايى) گرفتيد و ستمكار شديد. | ||
سپس حضرت هارون عليه السلام وفات يافتند و جناب يوشع بن نون عليه السلام وصى و جانشين حضرت موسى عليه السلام گرديدند. بنى اسرائيل به هفتاد و يك فرقه در مقابل ایشان تقسيم شدند، كه هفتاد فرقه از آنها در آتش اند و تنها يك فرقه نجات مى يابند. آنان همان هايى هستند كه وصى و خليفه حضرت موسى عليه السلام پيروى كردند. | سپس حضرت هارون عليه السلام وفات يافتند و جناب يوشع بن نون عليه السلام وصى و جانشين حضرت موسى عليه السلام گرديدند. بنى اسرائيل به هفتاد و يك فرقه در مقابل ایشان تقسيم شدند، كه هفتاد فرقه از آنها در آتش اند و تنها يك فرقه نجات مى يابند. آنان همان هايى هستند كه وصى و خليفه حضرت موسى عليه السلام پيروى كردند. | ||
خط ۴۶۵: | خط ۴۶۵: | ||
'''ب.''' امت حضرت عيسى عليه السلام وصى و خليفه آن حضرت شمعون صفا عليه السلام را نپذيرفته و ردّ كردند. البته به جز گروهى اندك كه به شمعون عليه السلام وفادار ماندند، و بدين ترتيب امت آن حضرت به ضلالت پيشينيان خود بازگشتند. خداوند متعال با اشاره به سنت اختلاف بعد از انبياء عليهم السلام و از جمله حضرت عيسى عليه السلام مى فرمايد: | '''ب.''' امت حضرت عيسى عليه السلام وصى و خليفه آن حضرت شمعون صفا عليه السلام را نپذيرفته و ردّ كردند. البته به جز گروهى اندك كه به شمعون عليه السلام وفادار ماندند، و بدين ترتيب امت آن حضرت به ضلالت پيشينيان خود بازگشتند. خداوند متعال با اشاره به سنت اختلاف بعد از انبياء عليهم السلام و از جمله حضرت عيسى عليه السلام مى فرمايد: | ||
«تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ ۘ مِنْهُمْ مَنْ كَلَّمَ اللَّهُ ۖ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَلَٰكِنِ اخْتَلَفُوا فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ وَمِنْهُمْ مَنْ كَفَرَ ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلُوا وَلَٰكِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يُرِيدُ» <ref>بقره / ۲۵۳.</ref> : برخى از آن پيامبران را بر برخى ديگر برترى بخشيديم از آنان كسى بود كه خدا با او سخن گفت و درجات بعضى از آنان را بالا برد و به عيسى پسر مريم دلايل آشكار داديم و او را به وسيله روح القدس تأييد كرديم و اگر خدا مى خواست كسانى كه پس از آنان بودند بعد از آن (همه) دلايل روشن كه برايشان آمد به كشتار يكديگر نمى پرداختند ولى با هم اختلاف كردند پس بعضى از آنان كسانى بودند كه ايمان آوردند و بعضى از آنان كسانى بودند كه كفر ورزيدند و اگر خدا مى خواست با يكديگر جنگ نمى كردند ولى خداوند آنچه را مى خواهد انجام مى دهد. | |||
و نيز مى فرمايد: | و نيز مى فرمايد: «ففَلَمَّا أَحَسَّ عِيسَى مِنْهُمُ الْكُفْرَ قَالَ مَنْ أَنْصَارِي إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ آمَنَّا بِاللَّهِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ. رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنْزَلْتَ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ. وَمَكَرُوا وَمَكَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ .إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَافِعُكَ إِلَيَّ وَمُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَجَاعِلُ الَّذِينَ اتَّبَعُوكَ فَوْقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأَحْكُمُ بَيْنَكُمْ فِيمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ » <ref>آل عمران / ۵۲ - ۵۵ .</ref> : | ||
«چون عيسى از آنان احساس كفر كردند گفتند ياران من در راه خدا چه كسان اند حواريون گفتند ما ياران (دين) خداييم به خدا ايمان آورده ايم و گواه باش كه ما تسليم (او) هستيم . پروردگارا به آنچه نازل كردى گرويديم و فرستاده (ات) را پيروى كرديم پس ما را در زمره گواهان بنويس . و (دشمنان) مكر ورزيدند و خدا (در پاسخشان) مكر در ميان آورد و خداوند بهترين مكّاران است<ref>مکر ، کار عاجزان است نه خداى توانا ، و مسلماً مقصود از «مکرِ» خدا بى اثر ساختن حیله آنان و یا کیفر دادن به مکر آنها است، و علت این که بى اثر ساختن یا کیفر دادن را، مکر خوانده است به خاطر رعایت صناعت مشاکله است. | «چون عيسى از آنان احساس كفر كردند گفتند ياران من در راه خدا چه كسان اند حواريون گفتند ما ياران (دين) خداييم به خدا ايمان آورده ايم و گواه باش كه ما تسليم (او) هستيم . پروردگارا به آنچه نازل كردى گرويديم و فرستاده (ات) را پيروى كرديم پس ما را در زمره گواهان بنويس . و (دشمنان) مكر ورزيدند و خدا (در پاسخشان) مكر در ميان آورد و خداوند بهترين مكّاران است<ref>مکر ، کار عاجزان است نه خداى توانا ، و مسلماً مقصود از «مکرِ» خدا بى اثر ساختن حیله آنان و یا کیفر دادن به مکر آنها است، و علت این که بى اثر ساختن یا کیفر دادن را، مکر خوانده است به خاطر رعایت صناعت مشاکله است. | ||
خط ۴۹۱: | خط ۴۹۱: | ||
ولى وقتى پيامبر صلى الله عليه و آله به شهادت رسيد، اين عصمت به پايان رسيد، و با شهادت حضرتش - اين عصمت الهى كه در آيه تبليغ به آن اشاره شده - نيز رخت بربست، و بازگشت به ضلالت پيشين - كه قرآن كريم از آن سخن مى گويد - واقع شد: | ولى وقتى پيامبر صلى الله عليه و آله به شهادت رسيد، اين عصمت به پايان رسيد، و با شهادت حضرتش - اين عصمت الهى كه در آيه تبليغ به آن اشاره شده - نيز رخت بربست، و بازگشت به ضلالت پيشين - كه قرآن كريم از آن سخن مى گويد - واقع شد: | ||
«أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَىٰ أَعْقَابِكُمْ وَمَنْ يَنْقَلِبْ عَلَىٰ عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئًا وَسَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ» <ref>آل عمران / ۱۴۴.</ref> : «آيا اگر او بميرد يا كشته شود به گذشته خود باز مى گرديد و هر كس به گذشته خود باز مى گردد هرگز هيچ زيانى به خدا نمى رساند و به زودى خداوند سپاسگزاران را پاداش مى دهد» . | |||
در آيه تبليغ با صيغه وعيد و اعلام خطر در خصوص نتايج وخيم كه در آينده دعوت وجود دارد سخن مى گويد، و تصريح مى كند كه همه چيز در معرض طوفان هاى هولناك قرار دارد. به طورى كه اگر اين تبليغ صورت نگيرد گويا رسول اللَّه صلى الله عليه وآله بطور کل رسالت خود را تبليغ نكرده است. | در آيه تبليغ با صيغه وعيد و اعلام خطر در خصوص نتايج وخيم كه در آينده دعوت وجود دارد سخن مى گويد، و تصريح مى كند كه همه چيز در معرض طوفان هاى هولناك قرار دارد. به طورى كه اگر اين تبليغ صورت نگيرد گويا رسول اللَّه صلى الله عليه وآله بطور کل رسالت خود را تبليغ نكرده است. | ||
خط ۴۹۷: | خط ۴۹۷: | ||
در نگاهى ديگر اين آيه بر اين نكته دلالت دارد كه ولايت، اين بناى الهى استوار و گرانقدر پايان بخش اديان الهى و عصاره همه آنهاست. و لذا اگر اين امر خطير تبليغ نگردد كل اديان آسمانى فرو ريخته و منهدم مى شود. از اينجاست كه عظمت ولايت آشكار مى گردد، كه وجهى ديگر از نبوت است. اينكه دين و تشريع الهى جز با وجود يكى از اين دو حفظ نمى گردد. وقتى نبوت پنهان گردد ولايت آشكار مى شود و از دين محافظت مى كند و رهبرى را به دست مى گيرد. | در نگاهى ديگر اين آيه بر اين نكته دلالت دارد كه ولايت، اين بناى الهى استوار و گرانقدر پايان بخش اديان الهى و عصاره همه آنهاست. و لذا اگر اين امر خطير تبليغ نگردد كل اديان آسمانى فرو ريخته و منهدم مى شود. از اينجاست كه عظمت ولايت آشكار مى گردد، كه وجهى ديگر از نبوت است. اينكه دين و تشريع الهى جز با وجود يكى از اين دو حفظ نمى گردد. وقتى نبوت پنهان گردد ولايت آشكار مى شود و از دين محافظت مى كند و رهبرى را به دست مى گيرد. | ||
لذا آيه اى كه پس از آيه تبليغ مى آيد به اين نكته اشاره مى كند كه اهل كتاب بدون امر ولايت و وصايت هيچ در دست ندارند. خداوند متعال مى فرمايد: | لذا آيه اى كه پس از آيه تبليغ مى آيد به اين نكته اشاره مى كند كه اهل كتاب بدون امر ولايت و وصايت هيچ در دست ندارند. خداوند متعال مى فرمايد: «قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَسْتُمْ عَلَى شَيْءٍ حَتَّى تُقِيمُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْيَانًا وَكُفْرًا فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ» <ref>مائده / ۶۸ .</ref>: بگو اى اهل كتاب، تا (هنگامى كه) به تورات و انجيل و آنچه از پروردگارتان به سوى شما نازل شده عمل نكرده ايد بر هيچ (آئين بر حقى) نيستيد. | ||
در واقع بر پا داشتن تورات و انجيل حقيقى و اصيل نيز منوط به وجود و حضور پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله يا جانشين بر حق آن حضرت در امر وصايت و خلافت الهى است. اين است مفاد عبارت «ما انزل اليكم من ربكم» در خصوص امر ولايت نبى و جانشين آن حضرت. | در واقع بر پا داشتن تورات و انجيل حقيقى و اصيل نيز منوط به وجود و حضور پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله يا جانشين بر حق آن حضرت در امر وصايت و خلافت الهى است. اين است مفاد عبارت «ما انزل اليكم من ربكم» در خصوص امر ولايت نبى و جانشين آن حضرت. | ||
خط ۵۰۳: | خط ۵۰۳: | ||
هر كس دو آيه پيش از آيه تبليغ و آيه پس از آن را بخواند، در مى يابد كه اين آيات از يهود و نصارى سخن مى گويد. بلكه اين سوره - يعنى سوره مائده - تقريباً همه اش به اين قضيه پرداخته، و از سنت هاى الهى در مورد اين امت ها خبر داده، و ميثاق ها و پيمان هاى الهى كه خداوند از ايشان گرفته و اينكه چگونه آنها اين پيمان ها و ميثاق ها را نقض كرده اند سخن گفته است. خداوند متعال مى فرمايد: | هر كس دو آيه پيش از آيه تبليغ و آيه پس از آن را بخواند، در مى يابد كه اين آيات از يهود و نصارى سخن مى گويد. بلكه اين سوره - يعنى سوره مائده - تقريباً همه اش به اين قضيه پرداخته، و از سنت هاى الهى در مورد اين امت ها خبر داده، و ميثاق ها و پيمان هاى الهى كه خداوند از ايشان گرفته و اينكه چگونه آنها اين پيمان ها و ميثاق ها را نقض كرده اند سخن گفته است. خداوند متعال مى فرمايد: | ||
« وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا وَقَالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلَاةَ وَآتَيْتُمُ الزَّكَاةَ وَآمَنْتُمْ بِرُسُلِي وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَأَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَلَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ۚ فَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِكَ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ» <ref>مائده / ۱۲.</ref>: «در حقيقت خدا از فرزندان اسرائيل علیه السلام پيمان گرفت و از آنان دوازده سركرده برانگيختيم و خدا فرمود من با شما هستم اگر نماز بر پا داريد و زكات بدهيد و به فرستادگانم ايمان بياوريد و ياريشان كنيد و وام نيكويى به خدا بدهيد قطعاً گناهانتان را از شما مى زدايم و شما را به باغ هايى كه از زير (درختان) آن نهرها روان است در مى آورم پس هر كس از شما بعد از اين كفر ورزد در حقيقت از راه راست گمراه شده است» . | |||
سپس قرآن از نقض اين عهد و ميثاق سخن مى گويد و مى فرمايد: | سپس قرآن از نقض اين عهد و ميثاق سخن مى گويد و مى فرمايد: «فَبِمَا نَقْضِهِمْ مِيثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ وَلَا تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَىٰ خَائِنَةٍ مِنْهُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ» <ref>مائده / ۱۳.</ref>: »پس به (سزاى) پيمان شكستنشان لعنتشان كرديم و دلهايشان را سخت گردانيديم (به طورى كه) كلمات را از مواضع خود تحريف مى كنند و بخشى از آنچه را بدان اندرز داده شده بودند به فراموشى سپردند و تو همواره بر خيانتى از آنان آگاه مى شوى مگر (شمارى) اندك از ايشان (كه خيانتكار نيستند) پس از آنان درگذر و چشم پوشى كن كه خدا نيكوكاران را دوست مى دارد» . | ||
گويا اين آيات صرفاً براى مقدمه چينى جهت آنچه در بيعت غدير و پس از آن رخ خواهد داد نازل شده است. گويا اين آيات انذار و بيم دهى است نسبت به سران مرتدّانى كه به تحريف و نقض بيعت و ميثاقى كه خود در روز بيعت انجام داده بودند و آن را قطعى نموده بودند پرداختند. كسانى كه فراموش كردند در غدير به حضرت امیر عليه السلام تبريك گفتند، و فراموش كردند به آن حضرت گفتند: تو مولى و سرور من و مولى و سرور همه مؤمنان شدى! | گويا اين آيات صرفاً براى مقدمه چينى جهت آنچه در بيعت غدير و پس از آن رخ خواهد داد نازل شده است. گويا اين آيات انذار و بيم دهى است نسبت به سران مرتدّانى كه به تحريف و نقض بيعت و ميثاقى كه خود در روز بيعت انجام داده بودند و آن را قطعى نموده بودند پرداختند. كسانى كه فراموش كردند در غدير به حضرت امیر عليه السلام تبريك گفتند، و فراموش كردند به آن حضرت گفتند: تو مولى و سرور من و مولى و سرور همه مؤمنان شدى! | ||
خط ۵۱۱: | خط ۵۱۱: | ||
پس امت اسلامى جهره خود را فراموش كرده و خيانت خود را آشكار ساختند، و به جز عده اى اندك همگى مرتدّ شده و به ضلالت پيشينيان خود باز گشتند. فقط تعداد اندكى - كه تعداد آنها سه يا چهار نفر بيشتر نبود - همه از اسلام حقيقى بازگشتند. | پس امت اسلامى جهره خود را فراموش كرده و خيانت خود را آشكار ساختند، و به جز عده اى اندك همگى مرتدّ شده و به ضلالت پيشينيان خود باز گشتند. فقط تعداد اندكى - كه تعداد آنها سه يا چهار نفر بيشتر نبود - همه از اسلام حقيقى بازگشتند. | ||
اين جريان دقيقاً در امت عيسى عليه السلام رخ داد. خداوند متعال مى فرمايد: | اين جريان دقيقاً در امت عيسى عليه السلام رخ داد. خداوند متعال مى فرمايد: «وَمِنَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَىٰ أَخَذْنَا مِيثَاقَهُمْ فَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ فَأَغْرَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ ۚ وَسَوْفَ يُنَبِّئُهُمُ اللَّهُ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ» <ref>مائده / ۱۴.</ref> : «و از كسانى كه گفتند ما نصرانى هستيم از ايشان (نيز) پيمان گرفتيم و بخشى از آنچه را بدان اندرز داده شده بودند فراموش كردند و ما (هم) تا روز قيامت ميانشان دشمنى و كينه افكنديم و به زودى خدا آنان را از آنچه مى كرده اند (و مى ساخته اند) خبر مى دهد» . | ||
ساير آيات نيز در خصوص اين دو امت گمراه ، سنت ها و بدعت هايى كه نهادند سخن مى گويد. از ايشان و از تورات و انجيل و تعاليم الهى سخن مى گويد، و به جز برخى مسائل فرعى ديگر كه سوره بدان پرداخته است، در پايان به سخن گفتن از امت مسيح و آنچه بر سر آنها آمد پرداخته، و حسن ختام آن چنين است كه خداوند متعال مى فرمايد: | ساير آيات نيز در خصوص اين دو امت گمراه ، سنت ها و بدعت هايى كه نهادند سخن مى گويد. از ايشان و از تورات و انجيل و تعاليم الهى سخن مى گويد، و به جز برخى مسائل فرعى ديگر كه سوره بدان پرداخته است، در پايان به سخن گفتن از امت مسيح و آنچه بر سر آنها آمد پرداخته، و حسن ختام آن چنين است كه خداوند متعال مى فرمايد: | ||
«قَالَ اللَّهُ هَٰذَا يَوْمُ يَنْفَعُ الصَّادِقِينَ صِدْقُهُمْ ۚ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَٰلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ» <ref>مائده / ۱۱۹.</ref> : «خدا فرمود اين روزى است كه راستگويان را راستىشان سود بخشد براى آنان باغ هايى است كه از زير آن نهرها روان است هميشه در آن جاودان اند خدا از آنان خشنود است و آنان از او خشنود هستند اين است رستگارى بزرگ» . | |||
اين اهل بيت حضرت مصطفى عليهم السلام هستند كه حضرت اللَّه سبحانه و تعالى به ما دستور داده است كه با ايشان باشيم و فرموده است: | اين اهل بيت حضرت مصطفى عليهم السلام هستند كه حضرت اللَّه سبحانه و تعالى به ما دستور داده است كه با ايشان باشيم و فرموده است: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ»<ref>توبه / ۱۱۹.</ref> : اى كسانى كه ايمان آورده ايد از خدا پروا كنيد و با راست کرداران باشيد. | ||
به تعبير ديگر: | به تعبير ديگر: | ||
خط ۵۲۷: | خط ۵۲۷: | ||
در نتيجه، مهمترين بخش دو رسالت عظيم دو پيامبر بزرگ در تاريخ قديم ضايع شد و از ميان رفت. قرآن كريم هم با تفصيل زياد از اين دو امت سخن گفته، تا عبرتى باشد براى صاحبان خرد. | در نتيجه، مهمترين بخش دو رسالت عظيم دو پيامبر بزرگ در تاريخ قديم ضايع شد و از ميان رفت. قرآن كريم هم با تفصيل زياد از اين دو امت سخن گفته، تا عبرتى باشد براى صاحبان خرد. | ||
اگر عصمت و پاسبانى و نگاهبانى خداوند در روز غدير بر پيامبر ما حضرت محمد صلى الله عليه و آله نازل نشده بود، و اگر تأكيد الهى مبنى بر حفظ قرآن وجود نمى داشت، رسالت الهى نيز در مسير طوفان هايى كه بر امت هاى گذشته وزيد قرار مى گرفت. ما نيز متفرق مى شديم، و امروز مجموعه اى از كتاب های مقدس اما تحريف شده در اختيارمان بود! ولى خداوند فرموده است: | اگر عصمت و پاسبانى و نگاهبانى خداوند در روز غدير بر پيامبر ما حضرت محمد صلى الله عليه و آله نازل نشده بود، و اگر تأكيد الهى مبنى بر حفظ قرآن وجود نمى داشت، رسالت الهى نيز در مسير طوفان هايى كه بر امت هاى گذشته وزيد قرار مى گرفت. ما نيز متفرق مى شديم، و امروز مجموعه اى از كتاب های مقدس اما تحريف شده در اختيارمان بود! ولى خداوند فرموده است:«اإِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» <ref>حجر / ۹.</ref> : بى ترديد ما اين قرآن را نازل كردهايم و قطعاً نگهبان آن خواهيم بود. | ||
== <big>پانویس</big> == | == <big>پانویس</big> == |