آمار موضوعات و کلمات در خطبه غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه غدیر
(اعراب گذاری)
(اعراب گذاری)
خط ۲۲۳: خط ۲۲۳:
در اين خطبه نيز پيامبر صلى الله عليه وآله ۴۲ مرتبه درباره موضوعات مهم دستور داده است:
در اين خطبه نيز پيامبر صلى الله عليه وآله ۴۲ مرتبه درباره موضوعات مهم دستور داده است:


«بلّغ ما انزل»: آنچه را كه نازل شد ابلاغ كن.
«بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ»: آنچه را كه نازل شد ابلاغ كن.


فاعلموا: بدانيد.
فَاعلَمُوا: بدانيد.


افهموه: بفهميد.
افهَمُوهُ: بفهميد.


اعلموا: آگاه باشيد.
اعلَمُوا: آگاه باشيد.


فاسمعوا: گوش بسپاريد.
فَاسمَعُوا: گوش بسپاريد.


اطيعوا: اطاعت كنيد.
أطِيعُوا: اطاعت كنيد.


انقادوا: سر تسليم فرود آوريد.
انقادُوا: سر تسليم فرود آوريد.


فضّلوه: او (على ‏عليه السلام) را بر ديگران برترى دهيد.
فَضِّلُوهُ: او (على ‏عليه السلام) را بر ديگران برترى دهيد.


اقبلوه: او را قبول كنيد.
وَاقْبَلُوهُ : او را قبول كنيد.


فضّلوا علياً عليه السلام: على ‏عليه السلام را بر ديگران برترى دهيد.
فَضِّلُوا عَلِيّاً عليه السلام: على ‏عليه السلام را بر ديگران برترى دهيد.


تدّبروا القرآن: در قرآن بينديشيد.
تَدَبَّرُوا القُرآنَ: در قرآن بينديشيد.


و افهموا آياته: آيات قرآن را بفهميد.
وَ افهَمُوا آياتِهِ: آيات قرآن را بفهميد.


و انظرو الى محكماته: در محكمات قرآن نظر كنيد.
وَانْظُرُوا إِلی مُحْکَماتِهِ: در محكمات قرآن نظر كنيد.


===اوامر و وظائف بیان شده درباره حضرت علی علیه السلام در خطبه===
===اوامر و وظائف بیان شده درباره حضرت علی علیه السلام در خطبه===

نسخهٔ ‏۹ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۴۶

در اينجا آمارهايى در موارد مختلف از خطبه غدير بيان مى‏ كنيم[۱]:

صفات اللَّه جلّ شأنه

همه معصومين‏ عليهم السلام قبل از هر خطابه به حمد و ستايش خداوند مى‏ پردازند. اما كمتر ديده شده است كه در مقدمه يك خطبه ۱۳۲ صفت از صفات ذات اقدس الهى بيان شده باشد:

عَلَا فِى تََوحُّدِهِ: در يگانگى خود، بلند مرتبه است.

دَنَا فِی‏ تَفَرُّدِهِ :‏‏در عين تنهايى به آفريدگانش نزديک است.

جَلَّ فِى سُلطَانِهِ: در قدرت و سلطه خود شكوهمند است.

عَظُمَ فِى أَركانِهِ: در اركان آفرينش عظيم جلوه مى‏كند.

أَحاطَ بِكُلِّ شَى‏ءٍ عِلماً: علمش بر همه چيز احاطه دارد.

هُوَ فى مَكانِهِ: در جايگاه خود استوار مى ‏باشد.

قَهَرَ جَميعَ الخَلقِ بِقُدرَتِهِ: با قدرت خود بر همه مخلوقات سلطه دارد.

قَهَرَ جَميعَ الخَلقِ بِبُرهانِهِ: با برهان خود بر همه مخلوقات سلطه دارد.

حَمِيداً لَم يَزَل: هميشه مورد سپاس بوده است.

مَحمُوداً لا يَزالُ: هميشه مورد سپاس بوده است.

مَجيداً لا يَزُولُ: صاحب عظمتى فناناپذير است.

مُبدِئاً: آغاز كننده است.

مُعيداً: اعاده كننده است.

كُلُّ أَمرٍ إِلَيهِ يَعُودُ: هر چيزى به او باز مى‏ گردد.

بارِئِ المَسمُوكاتِ: به وجود آوردنده برافراشته ‏ها (افلاک و آسمان‏ ها) است.

داحِى المَدحُوّاتِ: گستراننده گسترده شده‏ ها (زمين) است.

صفات و فضائل پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه و آله

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در اين خطابه كه حدود يک ساعت به طول انجاميده است، ۴۵ صفت از فضائل و مناقب خويش را بيان مى ‏كند، تا مردم به اطاعت بيشتر پيامبرشان ترغيب شوند:

العُبُودِيَّة:ُ «أُقِرُّ لَهُ‏ عَلَى‏ نَفْسِي‏ بِالْعُبُودِيَّةِ»: بر بندگى ‏ام براى خدا اقرار مى ‏كنم.

العِصمَةَ مِنَ النّاسِ: «قَد ضَمِنَ لي تَبارَکَ وَ تَعالى اَلعِصمَةَ مِنَ النّاسِ»: خداوند تبارک و تعالى حفاظت از شر مردم را برايم ضمانت نمود.

الرَّسُولُ: «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ» فى عَلىٍّ‏ عليه السلام: اى پيامبر آنچه از طرف پروردگارت درباره على ‏عليه السلام بر تو نازل شده ابلاغ كن.

رَسُولِهِ: وَ هُوَ وَلِیُّکُمْ بَعْدَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ: و(على‏ عليه السلام) بعد از خدا و رسولش صاحب اختيار شماست.

رَسُولُهُ: «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ»: صاحب اختيار شما خدا و رسولش هستند.

وَلِيُّكُم: «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ»: صاحب اختيار شما خدا و رسولش هستند.

رَسُولُ ‏اللَّهِ: «الَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ»: كسانى كه پيامبر را اذيت مى‏ كنند عذابى دردناک در انتظارشان خواهد بود.

رَسُولُهُ: «ثُمَّ مِنْ دُونِهِ رَسولُهُ وَ نَبِیُّهُ المُخَاطِبُ لَكُمْ»: بعد از خداوند رسول و پيامبرش شما را مخاطب قرار مى‏ دهند.

نَبِيُّهُ: «ثُمَّ مِنْ دُونِهِ رَسولُهُ وَ نَبِیُّهُ المُخَاطِبُ لَكُمْ»: بعد از خداوند رسول و پيامبرش شما را مخاطب قرار مى ‏دهند.

رَسُولَهُ: «إِلَی یَوْمِ تَلْقَوْنَ اَللَّهَ وَ رَسُولَهُ»: تا روزى كه خدا و رسولش را ملاقات كنيد.

رَسُولُهُ: «لا حَلاَلَ اِلاَّ مَا اَحَلَّهُ اللهُ وَ رَسُولُهُ»: حلالى نيست مگر آنچه خدا و رسولش حلال كرده باشند.

آيات بيان شده در خطبه

اساسى‏ ترين ادله در اثبات مسائل شرعى و اعتقادى، استفاده از آيات قرآن كريم است. پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه و آله با طرح ۵۹ آيه، ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام و ديگر مطالب بيان شده را به اثبات رسانيده است:

«يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ»[۲]:

ای پیامبر! آنچه از سوی پروردگارت [درباره ولایت و رهبری علی بن أبی طالب امیرالمؤمنین (علیه السلام)] بر تو نازل شده ابلاغ کن.

«إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ»[۳]:

سرپرست و دوست شما فقط خدا و رسول اوست و مؤمنانی [مانند علی بن ابی طالب اند] که همواره نماز را برپا می دارند و در حالی که در رکوع اند [به تهی دستان] زکات می دهند.

«يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ ما لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ»[۴]:

با زبان هایشان چیزی می گویند که در دل هایشان نیست.

«تَحْسَبُونَهُ هَيِّناً وَ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمٌ»[۵]:

و آن را [عملی] ناچیز و سبک می پنداشتید و در حالی که نزد خدا بزرگ بود.

«وَ مِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَ يَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ يُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ وَرَحْمَةٌ لِلَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ»[۶]:

برخى از آنان كسانى هستند كه پيامبر را اذيت مى‏ كنند و مى‏ گويند او سخن ‏شنو و زودباور است بگو على ‏رغم گمان كسانى كه او را زودباور مى‏ پندارند سخن شنوى او براى شما بهتر است به خدا ايمان دارد و مؤمنان را راستگو می ‏انگارد و براى ايمان آورندگان از شما مايه رحمت است.

«وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ»[۷]:

و همه چیز را در کتابی روشن [که اصل همه کتاب هاست و آن لوح محفوظ است] بر شمرده‌ایم.

فَتَصِلُوا نَاراً «وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکافِرِینَ»[۸]:

در آتشی گرفتار می شوید که برای کافران آماده شده است و هیزم آن انسان ها و سنگ ها می باشند.

آیات مخصوص حضرت علی علیه السلام

از مهم‏ترين بخش‏ هاى خطبه غدير اين دو جمله است:

وَ مَا نَزَلَتْ آیَةُ رِضاً فِی الْقُرْآنِ اِلاَّ فِیهِ: هيچ آيه ‏اى در قرآن درباره خشنودى خدا نازل نشد مگر اينكه درباره حضرت على‏ عليه السلام مى ‏باشد.

وَ لَا نَزَلَتْ آیَةُ مَدْحٍ فِی الْقُرْآنِ إِلَّا فِیهِ: هيچ آيه ستايشى در قرآن نازل نگشته مگر آنكه درباره حضرت على‏ عليه السلام بيان شده است.

در اينجا مجال پرداختن به همه آيات ستايش و خشنودى خداوند در قرآن نيست. بلكه تنها به بيان همان ۱۶ آيه ‏اى كه در خطبه غدير آمده و درباره على‏ عليه السلام مى ‏باشد اكتفا مى ‏گردد:

«يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ»[۹]: ای پیامبر! آنچه از سوی پروردگارت [درباره ولایت و رهبری علی بن أبی طالب امیرالمؤمنین (علیه السلام)] بر تو نازل شده ابلاغ کن.

«إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ»[۱۰]: سرپرست و دوست شما فقط خدا و رسول اوست و مؤمنانی [مانند علی بن ابی طالب اند] که همواره نماز را برپا می دارند و در حالی که در رکوع اند [به تهی دستان] زکات می دهند.

«وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ»[۱۱]: هر چيزى را در امام مبين گرد آورديم.

«وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللهَ اِنَّ اللهَ خَبيرٌ‘ بِمَا تَعْمَلُونَ»[۱۲]: هر كس نگاه كند و ببيند براى فرداى خود چه پيش فرستاده است. از خدا بترسيد، و با على ‏عليه السلام مخالفت نكنيد تا گام‏ هايتان بعد از ثابت شدن نلغزد، كه خدا از آنچه كه انجام مى‏ دهيد آگاه است.

«أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَا عَلَى مَا فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ»[۱۳]: تا كسى بگويد افسوس كه نسبت به هم جوار خدا كوتاهى كردم.

«اَلْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ اَلْإِسْلامَ دِيناً»[۱۴]: امروز دين شما را برايتان كامل نمودم و نعمت خود را به طور تام و تمام در اختيار شما گذاشتم و اسلام را به عنوان دينى براى شما پسنديدم.

«وَالْعَصْرِ، إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ»[۱۵]: سوگند به عصر [ظهور پیامبر اسلام] [که] بی تردید انسان در زیان کاری بزرگی است.

«اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ»[۱۶]: از خدا آن گونه که شایسته پروای از اوست، پروا کنید، و نمیرید مگر در حالی که [در برابر او و فرمان ها و احکامش] تسلیم باشید.

اسماء اشخاص در اين خطبه

پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه و آله در اين خطبه ۸ نام را به اسم ذكر مى‏ كند، كه همه نام‏ ها - غير از نام ابليس -  مربوط به پيامبران و حجج الهى‏ عليهم السلام مى‏ باشد که از اولين پيامبرصلى الله عليه وآله حضرت آدم‏ عليه السلام تا آخرين پيامبر خاتم الانبياء صلى الله عليه وآله، و از اولين حجت يعنى حضرت آدم ‏عليه السلام تا آخرين حجت يعنى قائم آل‏ محمد حضرت بقية اللَّه الاعظم‏ عليه السلام را در بر مى‏ گيرد،تا به مردم بفهماند كه اين عالم هيچ گاه خالى از حجت نخواهد بود.

هارون‏ عليه السلام: «الَّذِی مَحَلُّهُ مِنِّی مَحَلُّ هَارُونَ مِنْ مُوسَی‏ عليهما السلام» : نسبت او به من همانند نسبت هارون به موسى‏ عليهما السلام است.

موسى‏ عليه السلام: «الَّذِی مَحَلُّهُ مِنِّی مَحَلُّ هَارُونَ مِنْ مُوسَی‏ عليهما السلام» : نسبت او به من همانند نسبت هارون به موسى‏ عليهما السلام است.

آدم‏ عليه السلام: إنَّ إِبْليسَ أخْرَجَ آدَمَ مِنَ الْجَنَّةِ بِالْحَسَدِ: ابليس به خاطر حسادت باعث بيرون شدن آدم ‏عليه السلام از بهشت گرديد. « فَإِنَّ آدَمَ أُهْبِطَ إِلَی الْأَرضِ بِخَطیئَةٍ واحِدَةٍ»: آدم به خاطر يك اشتباه به زمين فرستاده شد.

ابليس: «إنّ إبلیسَ أخرَجَ آدَمَ علیه السلام مِنَ الجَنَّةِ بِالحَسَدِ»: ابليس به خاطر حسادت باعث بيرون شدن آدم‏ عليه السلام از بهشت گرديد.

المهدى ‏عليه السلام: «ثُمَّ فِی النَّسْلِ مِنْهُ إِلَی الْقَائِمِ الْمَهْدِیِّ‏ عليه السلام»: سپس در نسل او تا مهدى قائم‏ عليه السلام.«مُمَلِّکُهَا الإِمامَ المَهدِيَّ ‏عليه السلام»: آن را تحت حاكميت امام مهدى‏ عليه السلام در مى‏ آورد.«أَلَا إِنَّ خَاتَمَ الْأَئِمَّهِ مِنَّا الْقَائِمُ الْمَهْدِیُّ عليه السلام»: بدانيد كه آخرين امام از ما مهدى قائم‏ عليه السلام است.«خَاتَمُهَا الْمَهْدِي‏ عليه السلام»: آخرين ايشان مهدى‏ عليه السلام است.

نام حضرت علی علیه السلام در خطبه

مى‏ توان گفت كه اين بخش مهم‏ترين بخش خطبه است، و به صورت حيرت‏ انگيزى ۴۳ مرتبه نام حضرت على عليه السلام برده شده است. پيامبر صلى الله عليه و آله در نهايت بلاغت اين اسامى را به گونه ‏اى بيان كرده كه تكرار آن مخلّ فصاحت نگردد، و اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را به احسن وجه و زيباترين شكل به مردم معرفى نمايد.

«لِأَنَّهُ قَدْ أعْلَمَنِي أَنِّي إنْ لَمْ اُبَلِّغْ مَا اُنْزِلَ إلَىَّ فِي حَقِّ عَلِىٍّ‏ عليه السلام فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ»: خداوند به من اعلام فرمود كه اگر آنچه در حق على‏ عليه السلام بر من نازل فرموده ابلاغ نكنم رسالت او را به انجام نرسانده‏ ام.

«يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ» فی عَلیٍّ علیه السلام: اى پيامبر آنچه از طرف پروردگارت درباره على‏ عليه السلام بر تو نازل شده ابلاغ كن.

يَعني فِي الخِلافَةِ لِعَلِيِّ بنِ أَبي طالِبٍ‏ عليه السلام: يعنى درباره خلافت على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام.

إِنَّ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ علیه السلام أَخِی وَ وَصِیِّی، وَ خَلِیفَتِی: على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام برادر من و وصى من و جانشين من مى ‏باشد.

وَ عَلِىَّ بْنَ أَبِى ‏طَالِبٍ‏ عليه السلام الَّذِي أقَامَ الصَّلَاةَ وَ آتَى الزَّكَاةَ وَ هُوَ رَاكِع: على بن ابی طالب‏ عليه السلام همان كسى است كه نماز به پا مى‏ دارد و در حال ركوع زكات مى‏ دهد.

لَا يَرضَى اللّهُ مِنِّى إِلّا أَن أُبَلِّغَ مَا أَنزَلَ اللّهُ إِلَىَّ فِي حَقِّ عَلِيٍّ‏ عليه السلام: خداوند از من راضى نمى‏ شود مگر آنچه را در حق على‏ عليه السلام بر من نازل كرده ابلاغ نمايم.

«يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ» فى حق على ‏عليه السلام: اى پيامبر! آنچه در مورد على‏ عليه السلام از پروردگارت بر تو نازل شده ابلاغ كن.

ثُمَّ مِنْ بَعْدِي عَلِىّ ‏عليه السلام وَلِيُّكُمْ وَ إمَامُكُمْ بِأمْرِ اللَّهِ: بعد از من و به امر خداوند، على‏ عليه السلام صاحب اختيار و امام شماست.

«معاشر الناس» های خطبه

معمولاً خطاب‏ هاى قرآن كريم با «أَيُّهَا النَّاسُ» و «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا » آمده است. اما در اين خطبه، پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه و آله مردم را با «مَعاشِرَ النّاسِ» مورد خطاب قرار مى‏ دهد.

با تحقيقى كه در روايات و احاديث اسلامى انجام گرفت، مشخص شد كه حضرات معصومين ‏عليهم السلام خطاب «مَعَاشِرَ النَّاسِ» را بسيار اندک به كار برده‏ اند.

اما پيامبر صلى الله عليه و آله در اين خطبه نورانى ۵۸ مرتبه از اين عبارت خطابى استفاده كرده است. استفاده فراوان از اين عبارت در يك خطبه يک ساعته به اين خاطر بوده كه مردم به نكات مذكور پس از اين خطاب توجه بيشترى كنند، و به مطالب عنوان شده عنايت مضاعفى داشته باشند:

مَعَاشِرَ النَّاسِ، مَا قَصَّرتُ فِي تَبليغِ مَا أَنزَلَ اللّهُ تَعالى إِلَىَّ: اى مردم، من در رساندن آنچه خداوند بر من نازل كرد كوتاهى نكردم.

فاعلموا -مَعَاشِرَ النَّاسِ-  ذلِکَ فیهِ وَ افْهَمُوهُ وَ اعْلَمُوا: اى مردم، اين مطلب را درباره او بدانيد و بفهميد و آگاه باشيد.

مَعَاشِرَ النَّاسِ، إِنَّهُ آخِرُ مَقَامٍ أَقُومُهُ فِی هَذَا الْمَشْهَدِ: اى مردم، اين آخرين بارى است كه در چنين گردهمايى به پا مى ‏ايستم.

مَعَاشِرَ النَّاسِ، فَضِّلُوهُ: اى مردم، او را بر ديگران برترى دهيد.

مَعَاشِرَ النَّاسِ، لَا تَضِلُّوا عَنْهُ: اى مردم از او روى برنگردانيد.

مَعَاشِرَ النَّاسِ، إِنَّهُ إمَامٌ مِنَ اللَّهِ: اى مردم، او امامى از جانب خداوند است.

مَعَاشِرَ النَّاسِ، بِي وَ اللَّهِ بَشِّرِ الْأَوَّلُونَ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الْمُرْسَلِينَ‏ عليهم السلام: اى مردم، به خدا قسم پيامبران و رسولان‏ عليهم السلام پيشين به آمدنم مژده داده ‏اند.

مَعَاشِرَ النَّاسِ، حَبانِيَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهَذِهِ الفَضِيلَةِ: اى مردم، خداوند اين فضيلت را بر من ارزانى داشته است.

«مَعَاشِرَ النَّاسِ» های مخصوص حضرت علی علیه السلام

همانگونه كه در بخش قبلى بيان شد، استفاده از «مَعَاشِرَ النَّاسِ» براى توجه و عنايت بيشتر مردم به مطالب مذكور بعد از خطاب است. از  ۵۸ مورد «مَعَاشِرَ النَّاسِ» در خطبه، ۲۸ مورد آن اختصاص به نكاتى دارد كه درباره اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام است:

فاعلموا -  مَعَاشِرَ النَّاسِ -  ذلِکَ فیهِ وَ افْهَمُوهُ وَ اعْلَمُوا: اى مردم، اين مطلب را درباره او بدانيد و بفهميد و آگاه باشيد.

مَعَاشِرَ النَّاسِ، فَضِّلُوهُ: اى مردم، على‏ عليه السلام را بر ديگران برترى دهيد.

مَعَاشِرَ النَّاسِ، لَا تَضِلُّوا عَنْهُ: اى مردم، از على ‏عليه السلام روى برنگردانيد.

مَعَاشِرَ النَّاسِ، إِنَّهُ إمَامٌ مِنَ اللَّهِ: اى مردم، او امامى از جانب خداوند است.

مَعَاشِرَ النَّاسِ، : فَضِّلُوا عَلِیّاً فَإِنَّهُ أَفْضَلُ النَّاسِ بَعْدى اى مردم، على ‏عليه السلام را بر ديگران برترى دهيد كه او بعد از من برترين مردم است.

مَعَاشِرَ النَّاسِ، إِنَّهُ جَنْبُ اللهِ : اى مردم، على‏ عليه السلام هم جوار خداوند است.

مَعَاشِرَ النَّاسِ، اِنَّ عَلیّا وَ الطَّیّبینَ مِنْ وُلْدی هُمُ الثِّقْلُ الاَْصْغَرُ: اى مردم، على و فرزندان پاک من از نسل اوعليهم السلام گنجينه كوچک هستند.

مَعَاشِرَ النَّاسِ، هَذَا عَلِیٌّ (علیه السلام) أَخِی وَ وَصِیِّی وَ وَاعِی عِلْمِی: اى مردم، اين على ‏عليه السلام برادر من و وصى من و حافظ علم من است.

مَعَاشِرَ النَّاسِ، إِنَّما أَکْمَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ دینَکُمْ بِإِمامَتِهِ: اى مردم، خدا دين شما را با امامت على‏ عليه السلام كامل نمود.

صفات و فضائل حضرت علی علیه السلام بیان شده در خطبه

آشكارترين معجزه خطبه غدير همين بخش مى‏ باشد كه پيامبرصلى الله عليه وآله در اين خطبه يك ساعته، صفات و فضائل بى‏شمارى را از حضرت على‏ عليه السلام بيان فرموده است. البته اگر هيچ صفتى هم گفته نمى‏ شد مگر همين جمله‏ اى كه مى‏ فرمايد:

مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ فَضائِلَ عَلىِّ بْنِ أَبى طالِبٍ عِنْدَاللَّهِ عَزَّوَجَلَّ  ـ وَ قَدْ أَنْزَلَها فِى الْقُرْآنِ ـ أَکْثَرُ مِنْ أَنْ أُحْصِیَها فى مَقامٍ واحِدٍ، فَمَنْ أَنْبَاَکُمْ بِها وَ عَرَفَها فَصَدِّقُوهُ. همين فقره براى شناخت مولايمان اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام كافى بود. در اين كلام نورانى، پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله می‏فرمايد:

اى مردم، فضائل و ويژگى‏ هاى على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام در نزد خداوند -  كه در قرآن آمده -  بيش از آن است كه بتوانم در يک مجلس بشمارم. پس هر كس از مقامات او خبر داد و آنها را به شما شناساند او را تصديق كنيد.

در اين خطبه ۱۶۰ صفت و فضيلت از ويژگى‏ هاى حضرت على‏ عليه السلام بيان شده است.

البته با توجه به مفاهيم بعضى از جملات مى ‏توان ۱۸۸ صفت و بلكه بيشتر براى آن حضرت بر شمرد، ولى در اين كتاب فقط به معناى ظاهرى جملات بسنده مى ‏شود، و از گفتن مفاهيم پنهان و صفات تكرارى صرف نظر مى‏ گردد:

عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ أَخِي : على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام برادر من است.

وَصِيِّى: وصى من است.

خَلِيفَتِي عَلَى أُمَّتِي: جانشين من در ميان امت من است.

اَلْإِمَامُ مِنْ بَعْدِي: امام بعد از من است.

مَحَلُّهُ مِنّى مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسى‏: جايگاه او نسبت به من همانند جايگاه هارون نسبت به موسى‏ عليهما السلام است.

وَلِيُّكُم: صاحب اختيار شماست.

الَّذی أَقامَ الصَّلاةَ : كسى كه نماز به پا مى‏ دارد.

اوامر بیان شده در خطبه

در هر خطبه‏ اى بعد از توضيحات خطيب و ارائه ادلّه، نوبت به بيان «اهداف و مقاصد» مى‏ رسد و سخنران مهم‏ترين مقاصد خود را به صورت حكم و امر مولوى بيان مى‏ كند، تا مخاطبين از دستورهايش تبعيت كنند. يا به صورت امر ارشادى بيان مى‏ كند تا ديگران را ترغيب نمايد كه سخنانش را عملى سازند.

در اين خطبه نيز پيامبر صلى الله عليه وآله ۴۲ مرتبه درباره موضوعات مهم دستور داده است:

«بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ»: آنچه را كه نازل شد ابلاغ كن.

فَاعلَمُوا: بدانيد.

افهَمُوهُ: بفهميد.

اعلَمُوا: آگاه باشيد.

فَاسمَعُوا: گوش بسپاريد.

أطِيعُوا: اطاعت كنيد.

انقادُوا: سر تسليم فرود آوريد.

فَضِّلُوهُ: او (على ‏عليه السلام) را بر ديگران برترى دهيد.

وَاقْبَلُوهُ : او را قبول كنيد.

فَضِّلُوا عَلِيّاً عليه السلام: على ‏عليه السلام را بر ديگران برترى دهيد.

تَدَبَّرُوا القُرآنَ: در قرآن بينديشيد.

وَ افهَمُوا آياتِهِ: آيات قرآن را بفهميد.

وَانْظُرُوا إِلی مُحْکَماتِهِ: در محكمات قرآن نظر كنيد.

اوامر و وظائف بیان شده درباره حضرت علی علیه السلام در خطبه

مهم‏ترين اهداف يک خطبه نزد خطيب دستورهايى است كه در كلام خود بيان مى‏ كند، و مهم‏ترين دستورها آن دسته از فرامينى است كه بيشتر روى آن تكيه مى ‏كند و درباره آن بحث مى ‏نمايد. از ۴۲ فرمان بيان شده در خطبه غدير، ۲۱ فرمان آن مربوط به احترام و اطاعت از اميرالمؤمنين عليه السلام است. اميد است كه بيان اين فرامين موجب تنبّه و آگاهى بيشتر گردد.


بلّغ ما انزل: آنچه را كه نازل شد (درباره على ‏عليه السلام) ابلاغ كن.

فاسمعوا: گوش بسپاريد (آنچه را كه خدا درباره على ‏عليه السلام فرموده است) .

اطيعوا: اطاعت كنيد (آنچه را كه خدا درباره على‏ عليه السلام فرموده است) .

انقادوا: سر تسليم فرود آوريد.

فضّلوه: او (على‏ عليه السلام) را بر ديگران برترى دهيد.

اقبلوه: او را قبول كنيد.

فضّلوا علياًعليه السلام: على‏ عليه السلام را بر ديگران برترى دهيد.

فليبلّغ الحاضر الغائب: اين پيام (انتصاب على‏ عليه السلام) را حاضران به غائبان برسانند.

و قد امرت علياًعليه السلام: من على‏ عليه السلام را فرمان دادم.

انتهوا: نهى او را بپذيريد.

و صيّروا الى مراده: به سوى هدف و مقصود او گام برداريد.

فقولوا و قولوا: بگوييد (درباره على ‏عليه السلام آنچه را كه من مى ‏گويم) .

نواهی بیان شده در خطبه

همانگونه كه در بحث اوامر بيان شد، دستورهاى صادر شده از سوى خطيب، -  خواه به صورت امر و خواه به صورت نهى -  اساسى‏ ترين بخش يک خطبه مى ‏باشد و هدف واقعى سخنران را مى‏ رساند. در اين خطبه، حضرت رسول‏ صلى الله عليه وآله ۱۵ بار نهى فرموده است.

از اين نواهى بيان شده در خطبه، ۷ مورد آن مربوط به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام مى‏ باشد؛ پيامبرصلى الله عليه وآله نسبت به دورى  جستن از حضرت على‏ عليه السلام هشدار مى ‏دهد و مردم را از ترك نمودن راه و روش و امامت آن حضرت باز مى دارد.

انسان منصف و داراى قلب سليم با دقت در كلام خاتم الانبياءصلى الله عليه وآله به اين نكته پى مى ‏برد كه تمام همّ و غم آن حضرت اثبات راه و روش وصى خود مى‏ باشد. بيشترين چيزى كه حضرتش از آن نهى مى‏ فرمايد دورى جستن و كناره گرفتن از راه و روش اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام است. پس وظيفه هر مسلمان و محب رسول ‏اللَّه ‏صلى الله عليه وآله است كه از چيزهايى كه پيامبرصلى الله عليه وآله نهى فرموده آگاه گردد و از آنها اجتناب نمايد:

ملعون من خالفه: هر كس با او مخالفت كند ملعون است.

لا تضلّوا عنه: از او (على‏ عليه السلام) روى برنگردانيد.

لا تنفروا منه: و از او نگريزيد.

و لا تستنكفوا عن ولايته: و از ولايتش سر برنتابيد.

فاحذروا ان تخالفوه: از مخالفت با او بپرهيزيد.

ملعون ملعون، مغضوب مغضوب من ردّ علىّ قولى: ملعون است معلون است، مغضوب است مغضوب است كسى كه اين گفته مرا رد كند.

لا تتبعوا متشابهه: به دنبال متشابه آن (قرآن) نرويد.

فلا تحسدوه: مبادا به او (على ‏عليه السلام) حسد ورزيد.

لا تمنّوا علىّ باسلامكم: با اسلام آوردنتان بر من منت نگذاريد.

لا تمنّوا على اللَّه: بر خدا منت نگذاريد.

و لا تتفرّق بكم السبل عن سبيله: راه‏هاى گوناگون شما را از راه او منحرف نكند.

و لا تخلّفوا عنه الا بتروا و افتقروا: هيچ خاندانى حج را ترك نمى ‏كند مگر آنكه بى خير و فقير باشد.

لا تنصرفوا عن المشاهد الا بتوبة: جز با توبه از صحنه برنگرديد.

لا تبدّلوه: اين مطالب را جا به جا نكنيد.

لا تغيّروه: اين مطالب را تغيير ندهيد.

ضمائر متصل بیان شده در خطبه درباره حضرت علی علیه السلام

همانگونه كه مى‏ دانيم ضمير در حكم «اسم عين» است، و با آوردن ضمير گويا اسم شخص برده مى‏ شود. پيامبرصلى الله عليه وآله در عين حال كه ۴۳ مرتبه نام وصى خود حضرت على‏ عليه السلام را مى ‏برد، ۹۶ مرتبه نيز ضمير متصل «ه» و ۷ مرتبه ضمير منفصل «هو» و ۱۴ بار ضمير مستتر «هو» را به حضرتش ارجاع مى ‏دهد، يعنى مجموعاً ۱۵۶ مرتبه نام وصى خود را در اين خطبه بيان مى‏ فرمايد.

اهتمام بر كسى در اين حد و با اين همه تأكيد در كمتر خطبه‏ اى ديده شده است. در اينجا ابتدا به ضمائر متصل پرداخته مى‏ شود، و در بخش‏ هاى بعدى ديگر ضمائر بيان مى گردد:

الذى محله منى محل هارون من موسى ‏عليهما السلام : نسبت او به من همانند نسبت هارون به موسى‏ عليهما السلام است.

لكثره ملازمته: همراهى فراوان او (على‏ عليه السلام) با من.

اقبالى عليه: توجه من به او.

هواه: تمايل او.

قبوله منّى: پذيرش او از من.

فاعلموا... ذلك فيه: اين مطلب را درباره او بدانيد.

قد نصبه لكم ولياً: او را صاحب اختيار شما قرار داده است.

فرض طاعته: اطاعتش را واجب نموده است.

ماض حكمه: حكم او (على‏ عليه السلام) قاطع است.

جاز قوله: كلامش بسنده است.

نافذ امره: امرش نافذ است.

ملعون من خالفه: هر كس با او مخالفت كند ملعون است.

مرحوم من تبعه: هر كس تابع او باشد مورد رحمت الهى است.

و صدّقه: هر كس تصديقش كند.

غفر اللَّه له: خدا او را آمرزيده است.

ضمایر منفصل بیان شده در خطبه درباره حضرت علی علیه السلام

تعداد هفت ضمير منفصل و جداگانه -  يعنى او -  به حضرت امير عليه السلام ارجاع داده شده است:

هو وليكم: او صاحب اختيار شماست.

و هو راكع: در حالى كه در ركوع است.

هو االامام المبين: او همان امام مبين است.

فهو الذى يهدى الى الحق: او است كه به سوى حق هدايت می ‏كند.

هو على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام: او على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام است.

هو ناصر دين اللَّه: او يارى دهنده دين خداست.

هو و من تخلّف من ذريتى: او و جانشينان كه از نسل من هستند.

ضمایر مستتر بیان شده در خطبه درباره حضرت علی علیه السلام

تعداد ۱۴ مرتبه ضمير مستتر به حضرت اميرعليه السلام ارجاع داده شده است:

اقام الصلاة (هو) : (او) نماز به پا مى‏ دارد.

آتى الزكاة (هو) : (او) زكات مى‏ دهد.

يهدى الى الحق (هو) : (او) به سوى حق هدايت مى ‏كند.

يعمل به (هو) : (او) به حق عمل مى‏ نمايد.

يزهق الباطل (هو) : (او) باطل را از ميان بر مى‏ دارد.

ينهى عنه (هو) : (او) از باطل باز مى‏ دارد.

فدى رسول‏ اللَّه‏ صلى الله عليه وآله بنفسه (هو)( : (او) جان خود را فداى رسول‏ خداصلى الله عليه وآله كرد.

كان مع الرسول‏ صلى الله عليه وآله (هو) : (او) با رسول‏ خداصلى الله عليه وآله بود.

ينام فى مضجعى (هو) : (او) در بستر من بخوابد.

ففعل فادياً لى بنفسه (هو) : (او) در حالى كه جانش را فداى من مى‏ كرد در بستر من آرميد.

الا علياًعليه السلام، الذى آمن و رضى: مگر على ‏عليه السلام كه ايمان آورد و به درستى و شكيبايى خشنود شد.

هذا على‏ عليه السلام يفهمكم بعدى: بعد از من اين على ‏عليه السلام است كه به شما مى‏ فهماند.

على‏ عليه السلام قد بايعنى: على ‏عليه السلام با من بيعت كرده است.

همه قسم های بیان شده در خطبه

محققان بر اين باور هستند كه قسم در زمانى استفاده مى‏ شود كه مطلب مورد نظر گوينده مطلب مهمى باشد، يا در مورد آن مطلب مهم انكارى از سوى مقابل ديده شود. از اين رو براى دلگرم نمودن طرف مقابل يا اتمام حجت با او از قسم استفاده مى‏ شود.

حال بايد ببینيم كه پيامبرصلى الله عليه وآله كه هيچ كار بيهوده‏ اى انجام نمى ‏دهد، هفت قسمى كه در خطبه ايشان به زبان آورده‏ اند را در كجا و براى چه مطالب مهمى استفاده كرده ‏اند:

و اللَّه فى امورهم قد تكرّمت: به خدا قسم در امور مربوط به آنها با بزرگوارى رفتار كرده ‏ام.

بى - و اللَّه -  بشّر الاولون من النبيين و المرسلين: به خدا قسم پيامبران و رسولان پيشين‏ عليهم السلام به آمدنم مژده داده ‏اند.

انا - و اللَّه -  خاتم الانبياء و المرسلين‏ عليهم السلام: به خدا قسم من خاتم پيامبران و رسولان ‏عليهم السلام هستم.

فى على‏ عليه السلام -و اللَّه- نزلت سورة العصر: به خدا قسم سوره والعصر درباره على‏ عليه السلام نازل شده است.

«و العصر . ان الانسان لفى خسر» : قسم به عصر. كه انسان در زيان است.

باللَّه ما عنى بهذه الآية الا قوماً من اصحابى، اعرفهم باسمائهم و انسابهم، و قد امرت بالصفح عنهم: به خدا قسم مقصود اين آيه جز گروهى از اصحاب خودم نيست، كه آنان را به اسم و نسبشان مى ‏شناسم، و مأمورم بر آنان پرده‏ پوشى كنم.

فىّ نزلت و فيهم - و اللَّه -  نزلت و لهم عمت و ايّاهم خصّت: به خدا قسم اين سوره درباره من و درباره آنان (امامان‏ عليهم السلام) نازل شده است و شامل همه آنان مى‏ شود و به آنان اختصاص دارد.

قسم های مخصوص حضرت علی علیه السلام

پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله به سبب اهميت موضوع ولايت، سه مرتبه از قسم استفاده نموده ‏اند:

فى على‏ عليه السلام -و اللَّه-  نزلت سورة العصر: به خدا قسم سوره والعصر درباره على‏ عليه السلام نازل شده است.

«والعصر . ان الانسان لفى خسر» ، الا علياً عليه السلام الذى آمن و رضى بالحق و الصبر: «قسم به عصر. كه انسان در زيان است» ، مگر على‏ عليه السلام كه ايمان آورد و به حق و شكيبايى خشنود شد.

فىّ نزلت و فيهم - واللَّه -  نزلت و لهم عمت و اياهم خصّت: به خدا قسم اين سوره درباره من و آنان (امامان‏ عليهم السلام) نازل شده است و شامل همه آنان مى ‏شود و به آنان اختصاص دارد.

خصوصیات دوستان حضرت علی علیه السلام

يكى از راه‏ هاى شناساندن يک فرد معرفى دوستان وى مى ‏باشد. اگر بر فرض محال پيامبرصلى الله عليه وآله درباره حضرت على‏ عليه السلام نكته ‏اى نمى ‏فرمود و به توصيف و مدح دوستان و دوستداران آن حضرت بسنده مى‏ كرد، در شناساندن اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام كافى بود، و دلالت مى‏ كرد كه آن حضرت احترام خاص و ويژه ‏اى نزد پيامبرصلى الله عليه وآله دارد. اين مسئله براى شناخت مدعيان نزديک بودن به سنت نبوى نيز كافى است. همان كسانى كه پيامبرصلى الله عليه وآله درباره دوستان آنها چيزى نفرموده، بلكه مذمت نيز فرموده است:

مرحوم من تبعه و صدّقه: هر كس تابع او باشد و تصديقش كند مورد رحمت الهى قرار مى‏ گيرد.

لا يوالى علياًعليه السلام الا تقى: جز فرد پرهيزگار كسى با على‏ عليه السلام دوستى نمى ‏كند.

لا يؤمن به الا مؤمن مخلص: جز مؤمن مخلص كسى به او ايمان نمى‏ آورد.

الا انّ اوليائهم الذين ذكرهم اللَّه فى كتابه فقال عزوجل: «لا تجد قوماً يؤمنون باللَّه و اليوم الآخر يوادّون من حادّ اللَّه و رسوله و لو كانوا آبائهم او ابنائهم او اخوانهم او عشيرتهم»: بدانيد كه دوستان اهل‏بيت‏ عليهم السلام كسانى هستند كه خداوند در كتابش آنان را ياد كرده و فرموده است: هيچ گروهى را نمى‏يابى كه به خدا و روز قيامت ايمان آورده باشند و در عين حال با كسانى كه با خدا و رسولش ضدّيت دارند دوستى نمايند اگر چه پدران و فرزندان و برادران و اقوامشان باشند.

اولئك كتب فى قلوبهم الايمان: آنان كسانى هستند كه ايمان در قلوبشان نوشته شده است.

ايّدهم بروح منه: خدا آنان را با روحى از خود تأييد فرموده است.

يدخلهم جنّات تجرى من تحتها الانهار: به بهشتى واردشان مى‏ كند كه از پايين آن نهرها جارى است.

رضى اللَّه عنهم: خدا از آنان راضى است.

رضوا عنه: آنان از خدا راضى هستند.

اولئك حزب اللَّه. الا ان حزب اللَّه هم المفلحون: آنان حزب خدا مى ‏باشند. بدانيد كه حزب خدا رستگار است.

الا ان اوليائهم المؤمنون الذين وصفهم اللَّه عزوجل فقال: «الذين آمنوا و لم يلبسوا ايمانهم بظلم» : بدانيد كه دوستان آنان (اهل‏بيت‏ عليهم السلام) كسانى هستند كه خداوند عزوجل آنان را توصيف كرده و فرموده است: «كسانى كه ايمان آوردند و ايمانشان را به تاريكى نيالودند».

خصوصیات دشمنان حضرت علی علیه السلام

همچنين يكى از راه ‏هاى شناخت يک فرد، شناخت دشمنان آن فرد است. بايد ديد چه كسانى دشمن او هستند، و چه كسانى دشمنان آن شخص را مذمت كرده‏ اند، و چرا دشمنان او را مذمت كرده ‏اند. در اين خطبه، ۱۲ مرتبه دشمنان حضرت على‏ عليه السلام مذمت شده‏ اند.

و مذمت كننده كسى نيست جز پيامبرصلى الله عليه وآله. اين گواهى است بر اين كه صراط على‏ عليه السلام حق است:

ملعون من خالفه: هر كس با او مخالفت كند ملعون است.

ملعون ملعون، مغضوب مغضوب من ردّ علىّ قولى هذا و لم يوافقه: معلون است ملعون، مغضوب است مغضوب است كسى كه اين گفته مرا رد كند و با آن موافقت ننمايد.

الا و انه يبغض علياًعليه السلام الا شقىّ: آگاه باشيد كه جز فرد بدبخت كسى با على‏ عليه السلام دشمنى نمى ‏كند.

الا ان اعدائهم هم السفهاء الغاوون، اخوان الشياطين: بدانيد كه دشمنان ايشان سفيهان گمراه و برادران شياطين هستند.

يوحى بعضهم الى بعض زخرف القول غروراً: سخنان پوچى را براى فريفتن به يكديگر مى ‏رسانند.

الا ان اعدائهم الذين يصلون سعيراً: بدانيد كه دشمنان ايشان كسانى هستند كه وارد شعله ‏هاى آتش مى ‏شوند.

الا ان اعدائهم الذين يسمعون لجهنم شهيقاً و هى تفور: بدانيد كه دشمنان ايشان كسانى هستند كه در حال جوش و خروش جهنم صداى وحشتناک آن را مى‏ شنوند.

و يرون لها زفيراً: شعله ‏هاى جهنم را مى‏ بينند.

الا ان اعدائهم الذين قال اللَّه فيهم: «كلّما دخلت امة لعنت اختها حتى اذا ادّاركوا فيها جميعاً قالت اخراهم لاولاهم ربنا هؤلاء اضلّونا فآتهم عذاباً ضعفاً من النار قال لكل ضعف و لكن لا تعلمون» : بدانيد كه دشمنان ايشان كسانى هستند كه خدا درباره آنان فرموده است: هر گروهى كه داخل جهنم مى ‏شود همتاى خود را لعنت مى‏ كند تا اينكه همه آنان در آنجا به هم مى‏ پيوندند پيروان درباره پيشوايان مى گويند پروردگارا اينان ما را گمراه كردند پس بر آنان عذابى دو چندان از آتش نازل كن خداوند مى ‏فرمايد عذاب همه شما دو چندان است ولى شما نمى‏ دانيد.

مواردى كه از «الا» تنبيهيه استفاده شده است

كلمه «الا» يا همان كلمه تنبيه يا استفتاح -  كه به معناى آگاه باشيد است -  در مواردى استفاده مى‏ شود كه گوينده قصد دارد به شنونده گوشزد كند كه در صدد بيان سخن مهمى است و مطلب بعد از «الا» نكته‏ اى قابل توجه و حائز اهميت است.

پس يک مسلمان بايد ببيند پيامبرصلى الله عليه وآله در ۵۷ موردى كه در اين خطبه از «الا» استفاده كرده چه مطالبى را بيان فرموده است، تا به آن مطالب مهم توجه بيشترى داشته باشد:

الا له الحمد منّى ابد الآبدين و دهر الداهرين و على كل حال: تا ابديت و تا پايان روزگار و در همه حال حمد و سپاس من نثار او باد.

الا ان جبرئيل خبّرنى عن اللَّه تعالى بذلك و يقول: من عادى علياًعليه السلام و لم يتولّه فعليه لعنتى و غضبى: بدانيد كه جبرئيل اين خبر را از جانب خدا برايم آورده است و مى‏گويد: هر كس با على‏ عليه السلام دشمنى كند و ولايت او را نپذيرد لعنت و غضب من بر او باد.

الا انهم امناء اللَّه فى خلقه و حكّامه فى ارضه: بدانيد كه آنان امين خدا بين مردم و حاكمان او در زمين هستند.

الا و قد ادّيت: بدانيد كه من وظيفه خود را ادا نمودم.

الا و قد بلّغت: بدانيد كه من ابلاغ كردم.

الا و قد اسمعت: بدانيد كه من به گوش‏ها رساندم.

الا و قد اوضحت: بدانيد كه من توضيح دادم.

الا و ان اللَّه عزوجل قال و انا قلت عن اللَّه عزوجل: بدانيد كه اينها را خداى عزوجل فرمود و من از جانب خدا گفتم.

الا انه لا اميرالمؤمنين غير اخى هذا: بدانيد كه جز اين برادرم كسى اميرالمؤمنين نيست.

الا لا تحلّ امره المؤمنين بعدى لاحد غيره: بدانيد كه بعد از من عنوان اميرالمؤمنين براى احدى جز او جايز نيست.

الا من كنت مولاه فهذا على ‏عليه السلام مولاه: بدانيد كه هر كس من مولاى اويم اين على‏ عليه السلام مولاى او است.

الا و انه لا يبغض علياًعليه السلام الا شقىّ: آگاه باشيد كه جز فرد بدبخت كسى با على‏ عليه السلام دشمنى نمى‏ كند.

الا و ان علياًعليه السلام هو الموصوف بالصبر و الشكر: بدانيد كه على‏ عليه السلام همان كسى است كه به صبر و شكر ستوده شده است.

نفرين‏ ها

پيامبرصلى الله عليه وآله كه رحمة للعالمين است و بسيار كم پيش آمده كسى را نفرين نمايد، به خاطر اهميت ولايت و براى گوشزد به آثار بد مخالفت با ولايت حدود ۱۲ بار در اين خطبه مخالفان و دور شوندگان از ولايت را نفرين مى‏ نمايد، تا به كسانى كه از راه ولايت و امامت فاصله مى‏ گيرند هشدار كافى را داده باشد:

ملعون من خالفه: هر كس با او مخالفت كند ملعون است.

ملعون ملعون، مغضوب مغضوب من ردّ علىّ قولى هذا و لم يوافقه: ملعون است ملعون است، مغضوب است مغضوب است كسى كه اين گفته مرا رد كند و با آن موافقت ننمايد.

من عادى علياًعليه السلام و لم يتولّه فعليه لعنتى و غضبى: هر كس با على‏ عليه السلام دشمنى كند و ولايت او را نپذيرد لعنت و غضب من بر او باد.

اللهم... عاد من عاداه: خدايا... هر كس با او دشمنى كند دشمن بدار.

و اخذل من خذله: هر كس را كه تنهايش مى‏ گذارد تنها گذار.

و العن من انكره: هر كس انكارش مى‏ كند او خود دور ساز.

و اغضب على من جحد حقه: هر كس حقش را ناديده مى‏ گيرد مورد خشم خود قرار ده.

نلعنهم كما لعنّا اصحاب السبت: آنان را همانند اصحاب سبت (يهوديانى كه با خدا نيرنگ كردند) لعنت مى‏ كنيم.

الا لعن اللَّه الغاصبين المغتصبين: خدا زورگيران و تجاوزگران را لعنت كند.

فسُحقاً لاصحاب السعير: رحمت خدا از دوزخيان دور باد.

دعاها درباره حضرت على‏ عليه السلام در خطبه

در اين خطبه، پيامبرصلى الله عليه وآله ۵ مرتبه براى دوستان و محبان حضرت على‏ عليه السلام دعا فرموده‏ اند. دعا براى دوستان و محبان حضرت على‏ عليه السلام اين نكته مهم را در بر دارد كه پيامبر رحمت و مهربانى در اثناء خطبه يا در پايان خطبه، اكثر دعاهاى خود را معطوف به موضوع ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام نموده‏ اند. مى ‏توان نتيجه گرفت كه هدايت تمام مسلمين در همين دعاست، و سرّ هدايت در «صراط على‏ عليه السلام حق» نهفته است.

پس همه مسلمانان بايد با پيامبر صلح و دوستى و مهربانى هم صدا شوند و اين گونه دعا كنند:

اللهم وال من والاه: خداوندا دوستداران او (على‏ عليه السلام) را دوست بدار.

و انصر من نصره: به هر كس كه يارى‏اش مى كند يارى رسان.

اللهم اغفر للمؤمنين بما ادّيت و امرت: خدايا به خاطر آنچه كه به انجام رساندم و فرمان دادم مؤمنان را بيامرز.

موضوعات بیان شده درباره حضرت علی علیه السلام در خطبه غدیر

آيات خطبه درباره اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: ۱۶ آيه.

اسامى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: ۴۳ مرتبه.

«معاشر الناس» درباره حضرت: ۲۸ مرتبه

فضائل اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: ۱۶۰ مرتبه.

اوامر درباره اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: ۲۱ مرتبه.

نواهى درباره اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: ۷ مرتبه.

ضمائر متصل ارجاع شده به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: ۹۶ ضمير.

ضمائر منفصل ارجاع شده به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: ۷ ضمير.

ضمائر مستتر ارجاع شده به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: ۱۴ ضمير.

قسم‏ هاى مربوط به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: ۳ مورد.

خصوصيات دوستان اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: ۲۱ مرتبه.

خصوصيات دشمنان اميرالمؤمنين ‏عليه السلام: ۱۲ مرتبه.

«الا» ها در مورد اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: ۳۰ مورد.

نفرين به دشمنان اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: ۱۲ مرتبه.

دعاها در حق اميرالمؤمنين‏ عليه السلام: ۴ مرتبه.

جمع تمام نكات بيان شده درباره اميرالمؤمنين ‏عليه السلام: ۴۷۴ نكته.

سخن آخر

در جمع ‏بندى خطبه شكوهمند غدير و به دست آوردن آمار كلى آن، معلوم مى‏ شود كه پيامبر مكرم اسلام‏ صلى الله عليه وآله در اين كلام نورانى حداقل ۴۷۴ مرتبه به صورت‏ هاى مختلف درباره وجود مقدس حضرت اميرالمؤمنين على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام صحبت نموده، و اهميت مسئله جانشينى و امامت اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام را مكرر بيان فرموده است.

پانویس

  1. كلام هادى‏ عليه السلام (هاشمى دهسرخى) : ص ۱۰۶ - ۲۵۵.
  2. مائده /۶۷.
  3. مائده/۵۵.
  4. فتح/۱۱.
  5. نور/۱۵.
  6. توبه/۶۱.
  7. یس/۱۲.
  8. بقره/۲۴.
  9. مائده/۶۷.
  10. مائده/۵۵.
  11. یس/۱۲.
  12. حشر/۱۸.
  13. زمر/۵۶.
  14. مائده/۳.
  15. عصر/۱ و ۲.
  16. آل عمران/۱۰۲.