خطر منافقین در غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی غدیر
(صفحه‌ای تازه حاوی «خطر منافقين××× 1 سخنرانى استثنائى غدير: ص 51 . ژرفاى غدير: ص 71. غدير در قرآن: ج 1 ص...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
خطر منافقين××× 1 سخنرانى استثنائى غدير: ص 51 . ژرفاى غدير: ص 71. غدير در قرآن: ج 1 ص 347 346. ×××
== خطر منافقين<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۵۱ . ژرفاى غدير: ص ۷۱. غدير در قرآن: ج ۱ ص ۳۴۶، ۳۴۷.</ref> ==
  در مورد خطر منافقين از دو بُعد مى‏ توان سخن گفت:


  در مورد خطر منافقين از دو بُعد مى‏توان سخن گفت:
=== '''۱-  ترس از منافقين''' ===
فرق بين غدير و دعوت‏هاى قبلى پيامبرصلى الله عليه وآله اين بود كه در غدير، اجتماعى منسجم و يكپارچه و عظيم از مسلمين بود، ولى در دعوت‏هاى قبلى مجموعه ‏اى از  


كفار و مسلمين و يا اكثريتى از كفار در برابر حضرت بودند. ولى اين مسلمانان چه كسانى بودند كه نيمى از خطابه پيامبرصلى الله عليه وآله به اعلام خطر و حذر از منافقينِ آنان طى شد.


1-  ترس از منافقين
اگر چه دعوت‏هاى قبلى پيامبرصلى الله عليه وآله هر يك در مرحله ‏اى از ضعف اسلام قرار داشتند و اين مرحله در اعلى درجه قوت اسلام بود، ولى در همين حال


فرق بين غدير و دعوت‏هاى قبلى پيامبرصلى الله عليه وآله اين بود كه در غدير، اجتماعى منسجم و يكپارچه و عظيم از مسلمين بود، ولى در دعوت‏هاى قبلى مجموعه‏اى از كفار و مسلمين و يا اكثريتى از كفار در برابر حضرت بودند. ولى اين مسلمانان چه كسانى بودند كه نيمى از خطابه پيامبرصلى الله عليه وآله به اعلام خطر و حذر از منافقينِ آنان طى شد.
پيامبرصلى الله عليه وآله از مشركين خوفى نداشت و همه ترسش از مسلمين منافق بود!


اين بود كه در همان آغاز خطبه غدير -  در حالى كه پس از اعلان نزول آيه -  مردم منتظر ورود به اصل مطلب بودند، با كمال تعجب متوجه شدند كه پيامبرصلى الله


اگر چه دعوت‏هاى قبلى پيامبرصلى الله عليه وآله هر يك در مرحله‏اى از ضعف اسلام قرار داشتند و اين مرحله در اعلى درجه قوت اسلام بود، ولى در همين حال پيامبرصلى الله عليه وآله از مشركين خوفى نداشت و همه ترسش از مسلمين منافق بود!
عليه وآله مسئله تعطيل اين سخنرانى را مطرح مى ‏كند!! حضرت به صراحت فرمود:


«از جبرئيل خواستم كه از خدا بخواهد كه مرا از ابلاغ اين پيام معاف بدارد»!


اين بود كه در همان آغاز خطبه غدير -  در حالى كه پس از اعلان نزول آيه -  مردم منتظر ورود به اصل مطلب بودند، با كمال تعجب متوجه شدند كه پيامبرصلى الله عليه وآله مسئله تعطيل اين سخنرانى را مطرح مى‏كند!! حضرت به صراحت فرمود: »از جبرئيل خواستم كه از خدا بخواهد كه مرا از ابلاغ اين پيام معاف بدارد«!
اين مطلب در ذهن مخاطبان دو سؤال به ميان آورد: يكى آنكه بدانند چرا حضرت چنين درخواستى را نموده است، و ديگر اينكه اگر چنين خواسته‏ اى در ميان بوده پس  


چگونه اكنون سخنرانى در حال انجام است؟


اين مطلب در ذهن مخاطبان دو سؤال به ميان آورد: يكى آنكه بدانند چرا حضرت چنين درخواستى را نموده است، و ديگر اينكه اگر چنين خواسته‏اى در ميان بوده پس چگونه اكنون سخنرانى در حال انجام است؟
در دنباله سخن، پيامبرصلى الله عليه وآله پاسخ هر دو سؤال را داد. علت درخواست معاف شدن از ابلاغ پيام را حضور منافقين و فتنه‏ گران ذكر كرد، و علت تعطيل


نشدن سخنرانى را حكم قاطع الهى در ابلاغ پيام اعلام كرد، و اينكه خداوند بدون اين ابلاغ از من راضى نمى‏ شود.


در دنباله سخن، پيامبرصلى الله عليه وآله پاسخ هر دو سؤال را داد. علت درخواست معاف شدن از ابلاغ پيام را حضور منافقين و فتنه‏گران ذكر كرد، و علت تعطيل نشدن سخنرانى را حكم قاطع الهى در ابلاغ پيام اعلام كرد، و اينكه خداوند بدون اين ابلاغ از من راضى نمى‏شود.
حضرت در لا به لاى اين قسمت از سخن كار فوق ‏العاده ‏اى انجام داد، كه منافقين از ترس افشاى اسرارشان در جاى خود ميخكوب شدند. آن سخن پر تأثير اين بود:
 
 
حضرت در لا به لاى اين قسمت از سخن كار فوق‏العاده‏اى انجام داد، كه منافقين از ترس افشاى اسرارشان در جاى خود ميخكوب شدند. آن سخن پر تأثير اين بود:
 


اگر بخواهم منافقين را نام ببرم مى‏توانم و اگر بخواهم به تك تك آنان اشاره كنم آنان را نشان مى‏دهم، ولى به خدا قسم درباره آنان با بزرگوارى رفتار كرده‏ام.
اگر بخواهم منافقين را نام ببرم مى‏توانم و اگر بخواهم به تك تك آنان اشاره كنم آنان را نشان مى‏دهم، ولى به خدا قسم درباره آنان با بزرگوارى رفتار كرده‏ام.


 
=== '''۲-  منافقين خطرناك‏تر از كافران''' ===
2-  منافقين خطرناك‏تر از كافران
 
از جمله آياتى كه در غدير بر پيامبرصلى الله عليه وآله نازل شده اين آيه است:
از جمله آياتى كه در غدير بر پيامبرصلى الله عليه وآله نازل شده اين آيه است:


«الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً»:<ref>مائده /  ۳.</ref>


»الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً«××× 1 مائده /  3. ×××:
«امروز كسانى كه كافر شدند از تخريب دين شما نااميد شدند، پس از آنان نترسيد و از خدا بترسيد. امروز دين شما را كامل كردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دين شما راضى شدم».
 
 
»امروز كسانى كه كافر شدند از تخريب دين شما نااميد شدند، پس از آنان نترسيد و از خدا بترسيد. امروز دين شما را كامل كردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دين شما راضى شدم« .
 
 
آنچه در اينجا قابل ذكر است اينكه با اعلان چنين ولايتى بود كه ساير ملل جهان، دين اسلام را در پيشرفته‏ترين نوع آينده نگرى يافتند، و در مقايسه با آنچه در مخيله خود پرورده بودند خود را بسيار ناچيز ديدند.


آنچه در اينجا قابل ذكر است اينكه با اعلان چنين ولايتى بود كه ساير ملل جهان، دين اسلام را در پيشرفته‏ ترين نوع آينده نگرى يافتند، و در مقايسه با آنچه در مخيله خود پرورده بودند خود را بسيار ناچيز ديدند.


يهود و نصارى نيز گذشته از انطباق اوصاف پيامبرصلى الله عليه وآله بر آنچه در كتاب‏هايشان آمده بود، با تعيين جانشينان آن حضرت اين تطبيق را بيشتر دريافتند چرا كه حتى نام ايشان در تورات و انجيل آمده بود؛ و با وجود آنان شخص پيامبرصلى الله عليه وآله را در برابر خود حاضر مى‏ديدند.
يهود و نصارى نيز گذشته از انطباق اوصاف پيامبر صلى الله عليه وآله بر آنچه در كتاب‏هايشان آمده بود، با تعيين جانشينان آن حضرت اين تطبيق را بيشتر دريافتند چرا كه حتى نام ايشان در تورات و انجيل آمده بود؛ و با وجود آنان شخص پيامبرصلى الله عليه وآله را در برابر خود حاضر مى‏ ديدند.  


از همه كافرين خطرناك‏تر منافقين بودند كه تمام توطئه‏ها و نقشه‏ها را براى بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله آماده كرده بودند، كه وقتى آن حضرت حضور نداشته باشد با بى‏پروايى و فرصت طلبى خود جامعه مسلين را بر هم بريزند و به انحراف بكشانند.
از همه كافرين خطرناك‏تر منافقين بودند كه تمام توطئه‏ها و نقشه‏ ها را براى بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله آماده كرده بودند، كه وقتى آن حضرت حضور نداشته باشد  


با بى ‏پروايى و فرصت طلبى خود جامعه مسلين را بر هم بريزند و به انحراف بكشانند.


اما با منصوب شدن فردى قدرتمند چون على بن ابى‏طالب‏عليه السلام و سپردن تمام شئون پيامبرصلى الله عليه وآله به او، آنان نيز نقشه‏هاى خود را بر آب ديدند و فهميدند كه به آسانى نمى‏توانند به اهداف خود دست يابند و لذا جمله »بَطَلَ كَيْدُنا« را بر زبان آوردند كه ذكر خواهد شد.××× 1 براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: غدير در قرآن: ج 3 ص 62 . ×××
اما با منصوب شدن فردى قدرتمند چون على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام و سپردن تمام شئون پيامبر صلى الله عليه وآله به او، آنان نيز نقشه‏ هاى خود را بر آب ديدند و  


فهميدند كه به آسانى نمى‏ توانند به اهداف خود دست يابند و لذا جمله «بَطَلَ كَيْدُنا» را بر زبان آوردند كه ذكر خواهد شد.<ref>براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: غدير در قرآن: ج ۳ ص ۶۲ .</ref>


و لذا منافقين را مى‏بينيم كه با نسبت‏هاى جسارت‏آميزى مانند جنون و هذيان و تعصب به پيامبرصلى الله عليه وآله، در صدد سقوط غدير و ولايت بودند، و با محكم كردن پيمان بين خود و توطئه قتل پيامبر و على‏عليهما السلام در صدد بر هم ريختن برنامه دقيق اسلام بودند.
و لذا منافقين را مى‏ بينيم كه با نسبت‏هاى جسارت ‏آميزى مانند جنون و هذيان و تعصب به پيامبرصلى الله عليه وآله، در صدد سقوط غدير و ولايت بودند، و با محكم  


كردن پيمان بين خود و توطئه قتل پيامبر و على ‏عليهما السلام در صدد بر هم ريختن برنامه دقيق اسلام بودند.


  براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: منافقين /  آيه »الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ...« .
== پانویس ==

نسخهٔ ‏۱۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۲۴

خطر منافقين[۱]

  در مورد خطر منافقين از دو بُعد مى‏ توان سخن گفت:

۱-  ترس از منافقين

فرق بين غدير و دعوت‏هاى قبلى پيامبرصلى الله عليه وآله اين بود كه در غدير، اجتماعى منسجم و يكپارچه و عظيم از مسلمين بود، ولى در دعوت‏هاى قبلى مجموعه ‏اى از

كفار و مسلمين و يا اكثريتى از كفار در برابر حضرت بودند. ولى اين مسلمانان چه كسانى بودند كه نيمى از خطابه پيامبرصلى الله عليه وآله به اعلام خطر و حذر از منافقينِ آنان طى شد.

اگر چه دعوت‏هاى قبلى پيامبرصلى الله عليه وآله هر يك در مرحله ‏اى از ضعف اسلام قرار داشتند و اين مرحله در اعلى درجه قوت اسلام بود، ولى در همين حال

پيامبرصلى الله عليه وآله از مشركين خوفى نداشت و همه ترسش از مسلمين منافق بود!

اين بود كه در همان آغاز خطبه غدير -  در حالى كه پس از اعلان نزول آيه -  مردم منتظر ورود به اصل مطلب بودند، با كمال تعجب متوجه شدند كه پيامبرصلى الله

عليه وآله مسئله تعطيل اين سخنرانى را مطرح مى ‏كند!! حضرت به صراحت فرمود:

«از جبرئيل خواستم كه از خدا بخواهد كه مرا از ابلاغ اين پيام معاف بدارد»!

اين مطلب در ذهن مخاطبان دو سؤال به ميان آورد: يكى آنكه بدانند چرا حضرت چنين درخواستى را نموده است، و ديگر اينكه اگر چنين خواسته‏ اى در ميان بوده پس

چگونه اكنون سخنرانى در حال انجام است؟

در دنباله سخن، پيامبرصلى الله عليه وآله پاسخ هر دو سؤال را داد. علت درخواست معاف شدن از ابلاغ پيام را حضور منافقين و فتنه‏ گران ذكر كرد، و علت تعطيل

نشدن سخنرانى را حكم قاطع الهى در ابلاغ پيام اعلام كرد، و اينكه خداوند بدون اين ابلاغ از من راضى نمى‏ شود.

حضرت در لا به لاى اين قسمت از سخن كار فوق ‏العاده ‏اى انجام داد، كه منافقين از ترس افشاى اسرارشان در جاى خود ميخكوب شدند. آن سخن پر تأثير اين بود:

اگر بخواهم منافقين را نام ببرم مى‏توانم و اگر بخواهم به تك تك آنان اشاره كنم آنان را نشان مى‏دهم، ولى به خدا قسم درباره آنان با بزرگوارى رفتار كرده‏ام.

۲-  منافقين خطرناك‏تر از كافران

از جمله آياتى كه در غدير بر پيامبرصلى الله عليه وآله نازل شده اين آيه است:

«الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً»:[۲]

«امروز كسانى كه كافر شدند از تخريب دين شما نااميد شدند، پس از آنان نترسيد و از خدا بترسيد. امروز دين شما را كامل كردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دين شما راضى شدم».

آنچه در اينجا قابل ذكر است اينكه با اعلان چنين ولايتى بود كه ساير ملل جهان، دين اسلام را در پيشرفته‏ ترين نوع آينده نگرى يافتند، و در مقايسه با آنچه در مخيله خود پرورده بودند خود را بسيار ناچيز ديدند.

يهود و نصارى نيز گذشته از انطباق اوصاف پيامبر صلى الله عليه وآله بر آنچه در كتاب‏هايشان آمده بود، با تعيين جانشينان آن حضرت اين تطبيق را بيشتر دريافتند چرا كه حتى نام ايشان در تورات و انجيل آمده بود؛ و با وجود آنان شخص پيامبرصلى الله عليه وآله را در برابر خود حاضر مى‏ ديدند.

از همه كافرين خطرناك‏تر منافقين بودند كه تمام توطئه‏ها و نقشه‏ ها را براى بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله آماده كرده بودند، كه وقتى آن حضرت حضور نداشته باشد

با بى ‏پروايى و فرصت طلبى خود جامعه مسلين را بر هم بريزند و به انحراف بكشانند.

اما با منصوب شدن فردى قدرتمند چون على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام و سپردن تمام شئون پيامبر صلى الله عليه وآله به او، آنان نيز نقشه‏ هاى خود را بر آب ديدند و

فهميدند كه به آسانى نمى‏ توانند به اهداف خود دست يابند و لذا جمله «بَطَلَ كَيْدُنا» را بر زبان آوردند كه ذكر خواهد شد.[۳]

و لذا منافقين را مى‏ بينيم كه با نسبت‏هاى جسارت ‏آميزى مانند جنون و هذيان و تعصب به پيامبرصلى الله عليه وآله، در صدد سقوط غدير و ولايت بودند، و با محكم

كردن پيمان بين خود و توطئه قتل پيامبر و على ‏عليهما السلام در صدد بر هم ريختن برنامه دقيق اسلام بودند.

پانویس

  1. سخنرانى استثنائى غدير: ص ۵۱ . ژرفاى غدير: ص ۷۱. غدير در قرآن: ج ۱ ص ۳۴۶، ۳۴۷.
  2. مائده /  ۳.
  3. براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: غدير در قرآن: ج ۳ ص ۶۲ .