احمد بن عمر وکیعی (ابوجعفر): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''احمد بن عمر وکیعی''' (233 ه‍) یکی از علمای اهل تسنن در علم حدیث بود، او به عنوان یک امام حافظ بزرگ شناخته می‌شود و به ابوجعفر کندی کوفی مشهور است. احمد بن عمر وکیعی نابینا بود و در بغداد سکونت داشت. او مدت دوازده سال در شهر مرو به عنوان متولی دادرسی فعالیت می‌کرد و در هر مورد داوری، حدیثی را حفظ داشت که به او کمک می‌کرد تا بدون نیاز به رأی و اصحاب رأی، تصمیم بگیرد.<ref>پاسخ به دو شبهه پیرامون غدیر، طبسی، محمدجعفر، جلد ۱ صفحه ۸۸</ref>.
== جایگاه علمی ==
[[خطیب بغدادی]] و ذهبى<ref>تاريخ بغداد: ج ۴ ص ۲۸۴. الكاشف: ج ۱ ص ۶ .</ref> و [[ابن حجر عسقلانی|ابن‏ حجر]]<ref>أحمد ابن عمر ابن حفص ابن جهم ابن واقد الكندي الوكيعي أبو جعفر الجلاب بالجيم ثقة من العاشرة مات سنة خمس وثلاثين
تقريب التهذيب، العسقلاني، ابن حجر، جلد : 1  صفحه : 83 </ref>: او را توثيق كرده‏ اند. مسلم و ابوداوود در «المسائل» از او [[روایت]] كرده ‏اند. يحيى بن مَعين، عبداللَّه بن احمد و محمد بن عبدوس او را موثّق دانسته‏ اند.
== روايت حديث غدير<ref>چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص ۲۳۵. </ref> ==
== روايت حديث غدير<ref>چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص ۲۳۵. </ref> ==
يكى از [[علما]] و بزرگان [[اهل ‏سنت]] كه [[حدیث غدیر]] را نقل كرده احمد بن عمر بن حفص جلاب وكيعى، ابوجعفر (م ۲۳۵ ق) است.
[[احمد بن حنبل]] در مسند خود حديث غدير را در ماجراى احتجاج [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین ‏علیه السلام]] در [[رحبه کوفه]] از احمد بن عمر وكيعى نقل كرده است.<ref>المسند: ج ۱ ص ۱۱۹. </ref>


[[احمد بن حنبل]] در مسند خود حديث غدير را در ماجراى احتجاج [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین ‏علیه السلام]] در [[رحبه کوفه]] از احمد بن عمر وكيعى نقل كرده است.<ref>المسند: ج ۱ ص ۱۱۹. </ref>
حدثنا أحمد بن الوكيمي، حدثنا زيد بن الحباب، حدثنا الوليد بن عُقبة بن نزار العنسي، حدثني سِمَاك بن عبيد بن الوليد العبسي قال: دخلت على عبدالرحمن بن أبي ليلى فحدثني : أَنَّهُ شَهِدَ عَليّاً في الرُّحْبَةِ قالَ: أَنْشُدُ اللهَ رَجُلًا سَمِعَ رَسولَ اللهِ صلى الله عليه وسلم وَشَهِدَهُ يَوْمَ غَدِيرٍ خُم ، إلا قامَ ولا يقومُ إلا مِنْ قَدْ  َرآهُ؟ فقامَ اثنا عشر رجلا فقالوا : قَدْ رَأَيْنَاه وَسَمِعْنَاه حيثُ أَخَذَ بيده يقول: اللهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ، وَعَادِ مَنْ عَادَاهُ، وانصرْ مَنْ نَصَرَهُ، واخذلْ مَنْ خَذَلَهُ ، فَقَامَ إِلا ثَلَاثَةٌ لم يقوموا، فَدَعا عليهم، فأصابتهم دعوته.


[[خطیب بغدادی]] و ذهبى و [[ابن حجر عسقلانی|ابن‏ حجر]]<ref>تاريخ بغداد: ج ۴ ص ۲۸۴. الكاشف: ج ۱ ص ۶ .  تقريب التهذيب: ج ۱ ص ۲۲. </ref>: او را توثيق كرده‏ اند.
احمد بن عمر وكيعی به ما خبر داده است، او از زيد بن الحباب خبر داده، او از الوليد بن عُقبة بن نزار العنسي خبر داده، او از سِمَاك بن عبيد بن الوليد العبسي روایت کرده است که گفت: بر عبدالرحمن بن أبي ليلى وارد شدم و او برایم حکایت کرد که:


مسلم و ابوداوود در «المسائل» از او [[روایت]] كرده ‏اند. يحيى بن مَعين، عبداللَّه بن احمد و محمد بن عبدوس او را موثّق دانسته‏ اند.
او حضرت علی علیه السلام را در الرُّحْبَة دید و گفت: من از کسی که کلام رسول الله صلی الله علیه وآله را در روز غدیر خم شنیده و حضور داشته است، سوگند می‌خواهم که بلند شود، مگر کسی که او را دیده است. پس دوازده مرد بلند شدند و گفتند: ما او را دیده و شنیده‌ایم که دست علی علیه السلام را گرفته و می‌گفت: «خدایا، دوست بدار کسی را که علی را دوست دارد، دشمن بدار کسی را که با او دشمنی می‌کند، یاری کن کسی را که او را یاری می‌کند، و خوار کن کسی را که او را خوار می‌کند». پس سه نفر بلند نشدند، علی علیه السلام دعا کرد و دعایش به آنها رسید.


== پانویس ==
== پانویس ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ آوریل ۲۰۲۵، ساعت ۱۳:۳۲

احمد بن عمر وکیعی (233 ه‍) یکی از علمای اهل تسنن در علم حدیث بود، او به عنوان یک امام حافظ بزرگ شناخته می‌شود و به ابوجعفر کندی کوفی مشهور است. احمد بن عمر وکیعی نابینا بود و در بغداد سکونت داشت. او مدت دوازده سال در شهر مرو به عنوان متولی دادرسی فعالیت می‌کرد و در هر مورد داوری، حدیثی را حفظ داشت که به او کمک می‌کرد تا بدون نیاز به رأی و اصحاب رأی، تصمیم بگیرد.[۱].

جایگاه علمی

خطیب بغدادی و ذهبى[۲] و ابن‏ حجر[۳]: او را توثيق كرده‏ اند. مسلم و ابوداوود در «المسائل» از او روایت كرده ‏اند. يحيى بن مَعين، عبداللَّه بن احمد و محمد بن عبدوس او را موثّق دانسته‏ اند.

روايت حديث غدير[۴]

احمد بن حنبل در مسند خود حديث غدير را در ماجراى احتجاج امیرالمؤمنین ‏علیه السلام در رحبه کوفه از احمد بن عمر وكيعى نقل كرده است.[۵]

حدثنا أحمد بن الوكيمي، حدثنا زيد بن الحباب، حدثنا الوليد بن عُقبة بن نزار العنسي، حدثني سِمَاك بن عبيد بن الوليد العبسي قال: دخلت على عبدالرحمن بن أبي ليلى فحدثني : أَنَّهُ شَهِدَ عَليّاً في الرُّحْبَةِ قالَ: أَنْشُدُ اللهَ رَجُلًا سَمِعَ رَسولَ اللهِ صلى الله عليه وسلم وَشَهِدَهُ يَوْمَ غَدِيرٍ خُم ، إلا قامَ ولا يقومُ إلا مِنْ قَدْ َرآهُ؟ فقامَ اثنا عشر رجلا فقالوا : قَدْ رَأَيْنَاه وَسَمِعْنَاه حيثُ أَخَذَ بيده يقول: اللهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ، وَعَادِ مَنْ عَادَاهُ، وانصرْ مَنْ نَصَرَهُ، واخذلْ مَنْ خَذَلَهُ ، فَقَامَ إِلا ثَلَاثَةٌ لم يقوموا، فَدَعا عليهم، فأصابتهم دعوته.

احمد بن عمر وكيعی به ما خبر داده است، او از زيد بن الحباب خبر داده، او از الوليد بن عُقبة بن نزار العنسي خبر داده، او از سِمَاك بن عبيد بن الوليد العبسي روایت کرده است که گفت: بر عبدالرحمن بن أبي ليلى وارد شدم و او برایم حکایت کرد که:

او حضرت علی علیه السلام را در الرُّحْبَة دید و گفت: من از کسی که کلام رسول الله صلی الله علیه وآله را در روز غدیر خم شنیده و حضور داشته است، سوگند می‌خواهم که بلند شود، مگر کسی که او را دیده است. پس دوازده مرد بلند شدند و گفتند: ما او را دیده و شنیده‌ایم که دست علی علیه السلام را گرفته و می‌گفت: «خدایا، دوست بدار کسی را که علی را دوست دارد، دشمن بدار کسی را که با او دشمنی می‌کند، یاری کن کسی را که او را یاری می‌کند، و خوار کن کسی را که او را خوار می‌کند». پس سه نفر بلند نشدند، علی علیه السلام دعا کرد و دعایش به آنها رسید.

پانویس

  1. پاسخ به دو شبهه پیرامون غدیر، طبسی، محمدجعفر، جلد ۱ صفحه ۸۸
  2. تاريخ بغداد: ج ۴ ص ۲۸۴. الكاشف: ج ۱ ص ۶ .
  3. أحمد ابن عمر ابن حفص ابن جهم ابن واقد الكندي الوكيعي أبو جعفر الجلاب بالجيم ثقة من العاشرة مات سنة خمس وثلاثين تقريب التهذيب، العسقلاني، ابن حجر، جلد : 1  صفحه : 83
  4. چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص ۲۳۵.
  5. المسند: ج ۱ ص ۱۱۹.