غدیر خم در آثار شرق شناسان: تفاوت میان نسخهها
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
علت غایی ارسال رسل و خلاصه حرکت و تلاش | علت غایی ارسال رسل و خلاصه حرکت و تلاش انبیاء علیهم صلوات الله اجمعین و مهم ترین ماموریت پیامبر آخرالزمان حضرت ختمی مرتبت محمد بن عبدالله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به حسب ادله نقلی و عقلی معرفی جانشین ایشان صلوات الله علیه و آله است که در نهایت در واقعه غدیر خم، تجلی نموده و به اوج خود رسیده است. | ||
== تالیفات مستشرقین == | == تالیفات مستشرقین == | ||
شرق شناسانی که درباره غدیرخم و جانشینی پیامبر قلم فرسایی نمودند، بسیار محدود هستند و آن دسته از دین پژوهان غربی که مکتوباتی دارند، بیشترشان در کتابی مستقل به این مسئله نپرداختهاند؛ از جمله کسانی که در رسالهای جداگانه به این مسئله پرداخته است، مادلونگ میباشد که در کتاب ماندگار خود «جانشینی حضرت محمد ( | شرق شناسانی که درباره غدیرخم و جانشینی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم قلم فرسایی نمودند، بسیار محدود هستند و آن دسته از دین پژوهان غربی که مکتوباتی دارند، بیشترشان در کتابی مستقل به این مسئله نپرداختهاند؛ از جمله کسانی که در رسالهای جداگانه به این مسئله پرداخته است، مادلونگ میباشد که در کتاب ماندگار خود «جانشینی حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله وسلّم): پژوهشی پیرامون خلافت نخستین» <ref>The Succesion to Muhammad: Astudy of the early Caliphate،۱۹۹۷.</ref> به این مسئله پرداخته است. | ||
در واقع در مغرب زمین، تحقیق و بررسی در تشیع که یکی از شاخههای مطالعات و | |||
در واقع در مغرب زمین، تحقیق و بررسی در تشیع که یکی از شاخههای مطالعات و بررسی های اسلامی است، بیش از همه مورد غفلت قرار گرفته است. | |||
اما در چند دهه اخیر گروهی از محققان به بعضی از ساحتهای اسلام شیعی توجه جدی داشتهاند. پیشگامان این گروه عبارتند از: | |||
رودلف اشتروتمان <ref>Rudolph Strithman.</ref> (۱۸۷۷ـ۱۹۶۰) لوئی ماسینیون<ref>Louis Massignon.</ref> (۱۸۸۳ـ۱۹۶۲) و به دنبال آنها هانری کربن<ref>Henri Corbin.</ref> (۱۹۰۳ـ۱۹۷۸) و در زمانهایی اخیرتر دانشمندانی چون اتان کلبرگ<ref>Etna Kolberg.</ref> (ت۱۹۴۳) ویلفرد مادلانگ<ref>Wilferd Madelung.</ref> (ت۱۹۳۰) هاینس هالم<ref>Heinz Halm.</ref>(ت۱۹۴۲) و دیگران در بالا بردن شناخت دین پژوهان غربی از اسلام شیعی کمک شایانی کردهاند.<ref>ارزینا لالانی، نخستین اندیشههای شیعی، فریدون بدره ای، فروزان فر، تهران، ۱۳۸۱، ص۷.</ref> | |||
نگاه برخی شرق شناسان یک نگاه صرفا تاریخی و گاهی پدیدارشناسی است؛ لذا بسیاری از اصول و ضروری اعتقادات شیعه را با نگاه و ادبیات خود بررسی مینمایند. به یقین در ضمن یک مقاله نمیتوان به همه جنبههای جانشینی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پرداخت. اما سعی شده آنچه بیان میشود دربرگیرنده مباحث پدیدارشناسی در آثار شرق شناسان باشد تا به اعتقادات شیعی نزدیک تر باشد. | |||
از جمله "هاینس هالم"، گروه های اجتماعی گوناگونی که دارای سنت ها و علایقی بسیار متفاوت بودند را علت بروز انشعاب در جامعه اسلامی و تنش های اجتماعی میداند و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم به عنوان پایه گذار جامعه اسلامی در صدد جذب آنها و رفع تنش ها برآمد. جامعهای که چهار گروه مختلف را شامل میشد: | |||
۱ـ مهاجرانی که از مکه به مدینه هجرت کردند؛ | ۱ـ مهاجرانی که از مکه به مدینه هجرت کردند؛ | ||
۲ـ کشاورزان مقیم مدینه؛ | ۲ـ کشاورزان مقیم مدینه؛ | ||
۳ـ جنگجویانی که با عراق و شرق ایران در حال جنگ بودند و جذب فرهنگ همان کشورها میشدند؛ | ۳ـ جنگجویانی که با عراق و شرق ایران در حال جنگ بودند و جذب فرهنگ همان کشورها میشدند؛ | ||
۴ـ اعضای مللی که به اسلام گرویدند.<ref>هاینس هالم، تشیع، محمد تقی اکبری، نشر ادیان، قم، ۱۳۸۴، ۲۳.</ref> | |||
در این باره پیامبر هیچ حکمی برای هدایت آینده امت اسلامی از خود بر جای نگذاشت و چون پیامبر هیچ پسر و وارثی که بتواند خلافت مسلمین راعهده دار گردد و به هر حال انتقال قدرت سیاسی از پدر به پسر هنوز به صورت یک اصل الزام آور در جامعه قبیلهای عربستان در قرن اول در نیامده بود. | "هاینس هالم" در ادامه چنین میگوید: «دوره حکومت ناب الهی که در طی آن خداوند با زبان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مستقیما با مومنان سخن میگفت با شهادت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم به پایان یافت.» و اضافه میکند همه این انشعاب و شقوق قبیلهای و قومی بعد از شهادت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم در سال ۱۱هـ. ق/۶۳۲م. سبب ساز مشکل تعیین جانشین ایشان شد. مشکلی که میتوانست به شکلی مسالمت آمیز حل شود.<ref>هاینس هالم، تشیع، محمد تقی اکبری، ۲۵.</ref> | ||
< | هیچ یک از اصحاب پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم مدعی برخورداری از جذبه یک پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم دریافت کننده وحی نبود. آنهایی هم که ادعای پیامبری کردند، علتش مسائل شخصی بوده و به آنها پیامبران دروغین اطلاق میشد که از بحث ما خارج است و بحث جداگانهای را میطلبد. | ||
و مادلونگ معتقد است آیا بهتر نبود که او(ابوبکر) از جانشینی پسر عموی پیامبر و پدر نوههای پیامبر حمایت کند و در مشورت به ابوبکر تکیه کند.(اگر مشورتی نیازداشت) | |||
< | در این باره پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هیچ حکمی برای هدایت آینده امت اسلامی از خود بر جای نگذاشت و چون پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هیچ پسر و وارثی که بتواند خلافت مسلمین راعهده دار گردد و به هر حال انتقال قدرت سیاسی از پدر به پسر هنوز به صورت یک اصل الزام آور در جامعه قبیلهای عربستان در قرن اول در نیامده بود. | ||
< | لالانی در این باره اعتقاد دیگری دارد او میگوید: در یک جامعه قبیلهای جانشینی معمولا بر مبنای خویشاوندی دودمانی استوار بود و از سویی مونتگمری وات معتقد است ابوبکر انتخابی واضح به عنوان جانشین پیامبر بود.<ref>نخستین اندیشههای شیعی، فریدون بدره ای، فروزان فر، تهران، ۱۳۸۱، ۳۰.</ref> | ||
بر دیگران میچربید، ابوبکر را و بعد از دو سال عمر، که او هم از مهاجران بود، انتخاب کنند. و انتخاب خلیفه سوم، عثمان نیز توسط شورایی که مرکب از شش تن از اصحاب برجسته پیامبر از جمله، امام علی (علیهالسّلام) پسر عمو و داماد آن حضرت بود صورت گرفت. | |||
< | و مادلونگ معتقد است آیا بهتر نبود که او(ابوبکر) از جانشینی پسر عموی پیامبر و پدر نوههای پیامبر حمایت کند و در مشورت به ابوبکر تکیه کند. (اگر مشورتی نیازداشت)<ref>جانشینی حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ، احمد نمایی و دیگران، آستان قدس رضوی، مشهد، ۱۳۸۵، ۸۰.</ref> | ||
لذا آن تعدد و انشعاب قبایلی سبب شد تا گروهی (مهاجران) که زور و قدرتشان مادلونگ نیز میگوید: کسانی که موجب شدند آن دو(عمر و ابوبکر) بتوانند با زور ارادة، خود را بر جمع سقیفه تحمیل کنند.<ref>جانشینی حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ، احمد نمایی و دیگران، آستان قدس رضوی، مشهد، ۱۳۸۵، ۶۸.</ref> | |||
بر دیگران میچربید، ابوبکر را و بعد از دو سال عمر، که او هم از مهاجران بود، انتخاب کنند. و انتخاب خلیفه سوم، عثمان نیز توسط شورایی که مرکب از شش تن از اصحاب برجسته پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از جمله، امام علی (علیهالسّلام) پسر عمو و داماد آن حضرت بود صورت گرفت.<ref>ویلفرد مادلونگ، جانشینی حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ، احمد نمایی و دیگران، ۶ـ ۲۵.</ref> | |||
=== ۳.۱ - دیدگاه لالانی به انتخاب جانشین === | === ۳.۱ - دیدگاه لالانی به انتخاب جانشین === | ||
پروفسور "لالانی" انتخاب ابوبکر را صحیح نمیداند. بلکه انتخاب امام علی (علیهالسّلام) را ارجح میداند و منشا پیدایش جنبشهای مردمی علیه حکومت و خلفای سه گانه را همان انتخاب شتابزده میداند که منجر به برکناری عثمان شد. | پروفسور "لالانی" انتخاب ابوبکر را صحیح نمیداند. بلکه انتخاب امام علی (علیهالسّلام) را ارجح میداند و منشا پیدایش جنبشهای مردمی علیه حکومت و خلفای سه گانه را همان انتخاب شتابزده میداند که منجر به برکناری عثمان شد. | ||
< | او تصریح میکند که انتخاب(ابوبکر) با شتاب بسیار صورت گرفت؛ زیرا رقابت میان انصار (بومیان مدینه) و مهاجرین (هجرت کنندگان از مکه ) میرفت که جامعه اسلامی را از هم متلاشی سازد. امام علی (علیهالسّلام) که پسر عم و نیز داماد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بود در کنکاش انتخابات حضور نداشت؛ زیرا در خانه در کنار بستر شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مانده بود. | ||
این مهم است که با آنکه کسی به طلب امام علی (علیهالسّلام) فرستاده نشد، عدهای از کسانی که در سقیفه بودند به بیعت با ابوبکر اعتراض کردند و اعلام داشتند که آنها با کسی جز امام علی (علیهالسّلام) بیعت نخواهند کرد. و این احساسات تا زمان خلیفه دوم زنده بود. برای نخستین بار جنبشی مردمی(نه گروهی محدود و خاص) به طرفداری از امام علی (علیهالسّلام) در کوفه ظاهر شد که خواهان برکناری عثمان از خلافت بود.<ref>ارزینا لالانی، نخستین اندیشههای شیعی، فریدون بدره ای، فروزان فر، تهران، ۱۳۸۱، ۹و۳۰و۳۶.</ref> | |||
=== ۳.۲ - دیدگاه مادلونگ به انتخاب جانشین === | === ۳.۲ - دیدگاه مادلونگ به انتخاب جانشین === | ||
"مادلونگ" همچون "لالانی" با این انتخاب موافق نیست و نقل میکند که عمر نیز نتیجه اجتماع در سقیفه را به دو دلیل امری شتابزده و بدون اندیشه (فلته) میدانست: | "مادلونگ" همچون "لالانی" با این انتخاب موافق نیست و نقل میکند که عمر نیز نتیجه اجتماع در سقیفه را به دو دلیل امری شتابزده و بدون اندیشه (فلته) میدانست: | ||
الف: عدم حضور مهاجران برجسته از جمله خانواده و قبیله رسول اکرم در آن شورا. | الف: عدم حضور مهاجران برجسته از جمله خانواده و قبیله رسول اکرم در آن شورا. | ||
ب: پایان آشفته و نامبارک سقیفه و حمله به سعدبن عباده رهبر قبیله خزرج. | |||
< | ب: پایان آشفته و نامبارک سقیفه و حمله به سعدبن عباده رهبر قبیله خزرج.<ref>ویلفرد مادلونگ، جانشینی حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ، احمد نمایی و دیگران، آستان قدس رضوی، مشهد، ۱۳۸۵، ۶۷.</ref> | ||
و در صفحه۷۴ علت شتابزدگی خلیفه دوم را احساس خطر از جانب انصار و اهل مدینه میداند. زیرا امکان انتخاب امام علی (علیهالسّلام) و جلو انداختن ایشان بود. | و در صفحه۷۴ علت شتابزدگی خلیفه دوم را احساس خطر از جانب انصار و اهل مدینه میداند. زیرا امکان انتخاب امام علی (علیهالسّلام) و جلو انداختن ایشان بود. | ||
در ادامه وی سقیفه را به کودتایی تشبیه میکند. در واقع قریش نمیپذیرفتند که هم پیامبری و هم خلافت در یک طایفه جمع شود. این نه کودتای عمر و ابوبکر در سقیفه بنی ساعده، بلکه حسادت عمیق قریش بود که امام علی (علیهالسّلام) را از رسیدن به خلافت بازداشت.<ref>ویلفرد مادلونگ، جانشینی حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ، احمد نمایی و دیگران، ۱۱۲.</ref> | |||
نقش محوری ابوسفیان در این انتخاب شتابزده، از نگاه نازک بین شرق شناسان به دور نمانده است. مسئلهای که در کتب تاریخی ما هم کمتر به آن اشاره شده و سزاوار است به صورت جداگانه و عمیق به آن پرداخته شود. | |||
=== ۴.۱ - مخالفان این نظریه === | === ۴.۱ - مخالفان این نظریه === | ||
"مادلونگ" منکر دست داشتن ابوسفیان در رسیدن خلافت به ابوبکر است. در حقیقت ابوسفیان به عنوان رئیس بنی عبد شمس این کار را برای خود شرم آور میداند. همچنین "کایتانی" این مسئله را فاقد اعتبار میداند. اما قرائنی وجود دارد که نقش ابوسفیان را در این دسیسه پررنگتر میکند: | "مادلونگ" منکر دست داشتن ابوسفیان در رسیدن خلافت به ابوبکر است. در حقیقت ابوسفیان به عنوان رئیس بنی عبد شمس این کار را برای خود شرم آور میداند. همچنین "کایتانی" این مسئله را فاقد اعتبار میداند. اما قرائنی وجود دارد که نقش ابوسفیان را در این دسیسه پررنگتر میکند: | ||
=== ۴.۲ - موافقان این نظریه === | === ۴.۲ - موافقان این نظریه === | ||
"کورت فریشلر" نقل میکند: بعد از فوت پیامبر ابوسفیان به مدینه آمد تا از اوضاع و احوال مدینه با خبر گردد؛ تا آنجا که میگوید: ابوسفیان به ثابت بن ارطاه گفت: کسی نمیتواند جای پیامبر را بگیرد و پرسید: آیا کسی را برای اداره امور کشور به خلافت انتخاب کردهاید؟ | "کورت فریشلر" نقل میکند: بعد از فوت پیامبر ابوسفیان به مدینه آمد تا از اوضاع و احوال مدینه با خبر گردد؛ تا آنجا که میگوید: ابوسفیان به ثابت بن ارطاه گفت: کسی نمیتواند جای پیامبر را بگیرد و پرسید: آیا کسی را برای اداره امور کشور به خلافت انتخاب کردهاید؟ | ||
ثابت بن ارطاه گفت: بلی خلیفه انتخاب شد. ابوسفیان پرسید خلیفه کیست؟ جواب دادم: ابوبکر خلیفه شد. ابوسفیان دو دست را بلند کرد و گفت خدا را شکر. پرسیدم چرا شکر میکنی؟ | |||
< | گفت: بعد از اینکه پیامبر ناخوش شد، من فکر کردم که اگر حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فوت کند، ممکن است که یکی از افراد قبیله هاشم و به خصوص علی بن ابی طالب (علیهالسّلام) به خلافت اتنخاب گردد؛ اگر اینطور میشد، من چارهای نداشتم جر اینکه طغیان کنم.<ref>کورت فریشلر، عایشه بعد از پیغمبر، ذبیح الله منصوری، امیر کبیر، تهران، ۱۳۶۰، ۲۶۷.</ref> | ||
شواهد ارزندهای در دست است که ابوسفیان بلافاصله بعد از انتخاب ابوبکر پیشنهاد حمایت خود را برای مبارزه با این تصمیم به امام علی (علیهالسّلام) ارائه کرد. | |||
امام علی (علیهالسّلام) بعدا در نامهای به معاویه این پیشنهاد پدرش را به او یادآوری و تصریح کرد که پیشنهاد ابوسفیان را از بیم پراکندگی امت نپذیرفت؛ زیرا مردم هنوز به دوره جاهلیت نزدیک بودند. | |||
چنانچه ملاحظه فرمودید در میان شرق شناسان نیز کسانی هستند که انتخاب جانشین پیامبر اسلام صلی الله علیه و اله و سلم را شتاب زده میدانند. شیعه را اعتقاد بر این است که این انتخاب علاوه بر شتاب زدگی، ناحق هم بوده است. انتخاب امام علی (علیهالسّلام) از سوی انصار مدینه و جنگجویان قبایل عرب که در شهر کوفه سکونت داشتند و سبب فتوحات اسلامی شده بودند، صورت گرفت.<ref>هاینس هالم، تشیع، محمد تقی اکبری، نشر ادیان، قم، ۱۳۸۴، ۲۹.</ref> | |||
=== ۵.۱ - دیدگاه هاینس هالم === | === ۵.۱ - دیدگاه هاینس هالم === | ||
پروفسور "هاینس هالم" نقش مردمی و مشارکت حداکثری آنها، در انتخاب امام علی (علیهالسّلام) را بیشتر از انتخاب خلفای سه گانه میداند. و اذعان دارد در انتخاب خلفای سه گانه رای مردم در نظر گرفته نشده است. | پروفسور "هاینس هالم" نقش مردمی و مشارکت حداکثری آنها، در انتخاب امام علی (علیهالسّلام) را بیشتر از انتخاب خلفای سه گانه میداند. و اذعان دارد در انتخاب خلفای سه گانه رای مردم در نظر گرفته نشده است. | ||
< | "مادلانگ" نیز نظرات خود را خیلی به مذهب شیعه نزدیک میکند و امام علی (علیهالسّلام) را تنها جانشین لایق پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میداند و میگوید: قرآن مقام خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را همچون جایگاه خاندان های پیامبران سلف علیهم صلوات الله اجمعین، برتر از مقام هر مومن دیگری قرار داده و آنان را از هر پلیدی پاک گردانیده است. تا جایی که قرآن افکار حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را بیان میکند. روشن است که او در نظر نداشت، ابوبکر جانشین طبیعی او باشد و نه به انجام این کار راضی بود. پیامبران پیشین علیهم صلوات الله اجمعین کمال لطف الهی را در این میدانستند که جانشینان آنان فرزندان یا خویشاوندان نسبی شان باشند. سنیها مدعی هستند که لازم نبود یکی از خویشاوندان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به جانشینی او تعیین شود. به همین دلیل ایشان کسی را به جانشینی خود تعیین نکرد؛ چون میخواست امر خلافت را بر اساس اصل قرآنی شورا به امت اسلامی واگذارد.<ref>ویلفرد مادلونگ، جانشینی حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ، احمد نمایی و دیگران، آستان قدس رضوی، مشهد، ۱۳۸۵، ۴۶.</ref> | ||
بر فرض تنزل از نصب امام معصوم توسط پیامبر اگر بنا به نظر اهل سنت شورا را اصل بدانیم، باز شورای واقعی از سوی مردم در زمان انتخاب امیرالمومنین علی (علیهالسّلام) صورت گرفته است. | |||
بر فرض تنزل از نصب امام معصوم توسط پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم اگر بنا به نظر اهل سنت شورا را اصل بدانیم، باز شورای واقعی از سوی مردم در زمان انتخاب امیرالمومنین علی (علیهالسّلام) صورت گرفته است. | |||
=== ۵.۲ - دیدگاه لالانی === | === ۵.۲ - دیدگاه لالانی === | ||
"لالانی" نیز جانشینی فرزندان و خویشاوندان پیامبران را همچون "مادلونگ" بعد از ذکر برخی از آیاتی که در شان و منزلت امیرمؤمنان و اهل بیت (علیهمالسّلام) نازل شده است، بازگو میکند و میگوید: به این ترتیب ملاحظه میکنیم که قرآن مقامی بس والا که والاتر از بقیه مومنان است به اهل بیت پیامبر میدهد. در پرتو | "لالانی" نیز جانشینی فرزندان و خویشاوندان پیامبران را همچون "مادلونگ" بعد از ذکر برخی از آیاتی که در شان و منزلت امیرمؤمنان و اهل بیت (علیهمالسّلام) نازل شده است، بازگو میکند و میگوید: به این ترتیب ملاحظه میکنیم که قرآن مقامی بس والا که والاتر از بقیه مومنان است به اهل بیت پیامبر میدهد. در پرتو داستان های قرآن از جانشینی پیامبران پیشین علیهم صلوات الله اجمعین احتمال قوی بر آن است که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم جانشینی خود را نیز چنان میخواسته است. | ||
< | |||
از نظر شیعه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به شیوه خود مسلمانان را برای این امر آماده میساخته و به آنها دلالات و اشاراتی بر رجحان امام علی (علیهالسّلام) به عنوان جانشین خود پیش از آنکه وی را در غدیر خم مولای مردم اعلان کند، میکرده است. | |||
به نظر، عجیب میآید که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به زعم اهل سنت جانشینی برای خود تعیین نکرده باشد. اگر چنین بوده باشد، ابوبکر که صریحا عمر را به جانشینی خود برگزید و حتی آن را به قید کتابت در آورد، بایستی سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را زیر پا نهاده باشد.<ref>ارزینا لالانی، نخستین اندیشههای شیعی، فریدون بدره ای، فروزان فر، تهران، ۱۳۸۱، ۱۲و۲۹.</ref> | |||
شیعیان، امام علی (علیهالسّلام) را تنها خلیفۀ بر حق میدانند و عنوان خلافتی «امیرالمومنین» را منحصرا به آن حضرت نسبت میدهند. | |||
بنابر نقل شیعیان از جمله کسانی که به امام علی (علیهالسّلام) تبریک گفت و را با لقب امیرالمومنین خطاب کرد، عمر بود. | طبق احادیث آنان خلافت کوتاه مدت آن امام علیه السلام(۴۰ـ۳۶/۶۶۱ـ۶۵۶) تنها حکومت مشروعی بوده که امت اسلامی از زمان شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم تجربه کرده است.<ref>هاینس هالم، تشیع، محمد تقی اکبری، نشر ادیان، قم، ۱۳۸۴، ۳۱.</ref> | ||
< | |||
شیعه به خصوص معتقد است که حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در غدیرخم اندک زمانی پیش از | بنابر روایات شیعه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در چندین موقعیت پسر عمو و دامادش امام امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیهالسّلام) را جانشین خود و امام امت تعیین کرده بود. نقل است پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در بازگشت از حجة الوداع در هجدهم ذی الحجة سال۱۰هـ. ق/مارس۶۳۲م. در غدیر خم در نیمه راه مکه و مدینه در برابر زایرانی که توقف کرده بودند، امام علی (علیهالسّلام) را بر سر دست گرفت و چنین فرمودند:«من کنت مولاه فهذا مولاه» | ||
< | |||
عباس عموی پیامبر پدر عبدالله نزدیکی | بنابر نقل شیعیان از جمله کسانی که به امام علی (علیهالسّلام) تبریک گفت و را با لقب امیرالمومنین خطاب کرد، عمر بود.<ref>هاینس هالم، تشیع، محمد تقی اکبری، ۸ـ۲۷.</ref> | ||
< | |||
شیعه به خصوص معتقد است که حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در غدیرخم اندک زمانی پیش از شهادت ، امام علی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را به جانشینی خود نصب کرده است.<ref>ارزینا لالانی، نخستین اندیشههای شیعی، فریدون بدره ای، فروزان فر، تهران، ۱۳۸۱، ۸.</ref> | |||
عباس عموی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پدر عبدالله نزدیکی شهادت را از چهره حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شناخت و سعی کرد علی علیه السلام را متقاعد کند که پیش برود و از او بپرسد که کار خلافت از آن کیست؟ اگر از آنان است، بدانند و اگر از دیگران است مردم را به آن سفارش کند. بااین همه، لحن بیان عباس حاکی از آن است که او خلافت را حق امام علی (علیهالسّلام) میدانست و عقیده داشت که ابوبکر با تبانی با اصحاب، امام علی (علیهالسّلام) را به زور از مقام خود محروم کرده بود.<ref>ویلفرد مادلونگ، جانشینی حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ، احمد نمایی و دیگران، آستان قدس رضوی، مشهد، ۱۳۸۵، ۵۳.</ref> | |||
=== ۶.۱ - توجیه اهل سنت از احادیث غدیر === | === ۶.۱ - توجیه اهل سنت از احادیث غدیر === | ||
احادیث غدیر خم در احادیث اهل سنت نیز نقل شده است ولی توسط آنان به گونهای دیگر تعبیر و چنین ادعا میشود که پیامبر با بیان این عبارت میخواسته از قدرت تضعیف شده حضرت علی (علیهالسّلام) که سببش جدی بودن وی و در نتیجه از دست دادن وجهه عمومی او بود، پشتیبانی کند. منظور پیامبر از بیان این سخن در غدیر هرچه باشد، احتمالا تعیین جانشین نبوده به دو علت: | احادیث غدیر خم در احادیث اهل سنت نیز نقل شده است ولی توسط آنان به گونهای دیگر تعبیر و چنین ادعا میشود که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با بیان این عبارت میخواسته از قدرت تضعیف شده حضرت علی (علیهالسّلام) که سببش جدی بودن وی و در نتیجه از دست دادن وجهه عمومی او بود، پشتیبانی کند. | ||
منظور پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از بیان این سخن در غدیر هرچه باشد، احتمالا تعیین جانشین نبوده به دو علت: | |||
۱ـ خود امام علی (علیهالسّلام) عضو شورایی بود که خلیفه سوم را انتخاب کرد؛ | ۱ـ خود امام علی (علیهالسّلام) عضو شورایی بود که خلیفه سوم را انتخاب کرد؛ | ||
۲ـ خود ایشان به درخواست آن دسته از مسلمانان که خواستار حکومت اسلامی بودند به خلافت منصوب شد. | |||
< | ۲ـ خود ایشان به درخواست آن دسته از مسلمانان که خواستار حکومت اسلامی بودند به خلافت منصوب شد.<ref>هاینس هالم، تشیع، محمد تقی اکبری، نشر ادیان، قم، ۱۳۸۴، ۲۹.</ref> | ||
آیا در واقع پیامبر میخواست که مسلمانان سرپرست خود را از راه شورا تعیین کنند. قرآن به مومنان توصیه میکند که بعضی از امور را از راه شورا حل و فصل کنند. اما نه | |||
< | آیا در واقع پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میخواست که مسلمانان سرپرست خود را از راه شورا تعیین کنند. قرآن به مومنان توصیه میکند که بعضی از امور را از راه شورا حل و فصل کنند. اما نه مسأله جانشینی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را این امر به نص قرآن به انتخاب الهی تعیین میشود و خداوند معمولا جانشینان آنان را از خویشاوندان خود آنان بر میگزیند خواه این جانشینان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم باشند یا نباشند.<ref>ویلفرد مادلونگ، جانشینی حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ، احمد نمایی و دیگران، آستان قدس رضوی، مشهد، ۱۳۸۵، ۴۷.</ref> | ||
بعد از چنین استدلالی که تا حدودی به مبانی اسلام و تشیع نزدیک است. انتظار میرفت آقای مادلونگ با تتبع و کاوش بیشتری نتیجه گیری میکرد. او دو دلیل برای عدم تعیین جانشین ذکر میکند. یکی عدم آگاهی در پایان عمر و دیگری عدم نزول آیه برای تعیین جانشین که این دو نسبت (عدم آگاهی و نسیان ) از ساحت مقدس همه پیامبران به خصوص پیامبر عظیم الشان اسلام به دور است. | |||
< | بعد از چنین استدلالی که تا حدودی به مبانی اسلام و تشیع نزدیک است. انتظار میرفت آقای مادلونگ با تتبع و کاوش بیشتری نتیجه گیری میکرد. او دو دلیل برای عدم تعیین جانشین ذکر میکند. یکی عدم آگاهی در پایان عمر و دیگری عدم نزول آیه برای تعیین جانشین که این دو نسبت (عدم آگاهی و نسیان ) از ساحت مقدس همه پیامبران علیهم صلوات الله اجمعین به خصوص پیامبر عظیم الشان اسلام صلی الله علیه و آله و سلم به دور است.<ref>علامه امینی در کتاب شریف الغدیر آیات نازله بر جانشینی پیامبر را در موسمها و مکانهای مختلف ذکر میکند که مهمترین آنها آیه ۶۷ سوره مائده است.</ref> | ||
بیعت مجدد با امام علی (علیهالسّلام) بارها و بارها همانند دعوت پیامبر بود که در غدیر خم مردم را به سوی امام علی (علیهالسّلام) فرا خواند: «خداوندا، دوستار کسی باش که علی را دوست میدارد و دشمن کسی باش که علی را دشمن میدارد» به احتمال قریب به یقین در حدود همین زمان بود که امام علی (علیهالسّلام) | |||
< | بیعت مجدد با امام علی (علیهالسّلام) بارها و بارها همانند دعوت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بود که در غدیر خم مردم را به سوی امام علی (علیهالسّلام) فرا خواند: «خداوندا، دوستار کسی باش که علی را دوست میدارد و دشمن کسی باش که علی را دشمن میدارد» | ||
به احتمال قریب به یقین در حدود همین زمان بود که امام علی (علیهالسّلام) فرمودند تا حدیث غدیر خم را برای عموم اعلام دارند.<ref>ویلفرد مادلونگ، جانشینی حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ، احمد نمایی و دیگران، آستان قدس رضوی، مشهد، ۱۳۸۵، ۲-۳۶۱.</ref> | |||
=== ۶.۲ - یادبود غدیر === | === ۶.۲ - یادبود غدیر === | ||
"هاینس هالم" خاندان آل بویه را اولین کسانی میداند که رسما و علنا توانستند، مراسم یادبودی به مناسبت دو واقعه مهم در تاریخ تشیع راه اندازی کنند. یکی مراسم عاشورای حسینی در محرم و دیگری عید سعید غدیر: در پایان سال ۳۵۲/۹۶۴ دومین عید مهم شیعیان به یادبود انتخاب حضرت علی (علیهالسّلام) توسط حضرت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برای جانشینی، آشکارا جشن گرفته شد. | "هاینس هالم" خاندان آل بویه را اولین کسانی میداند که رسما و علنا توانستند، مراسم یادبودی به مناسبت دو واقعه مهم در تاریخ تشیع راه اندازی کنند. | ||
< | |||
یکی مراسم عاشورای حسینی در محرم و دیگری عید سعید غدیر: در پایان سال ۳۵۲/۹۶۴ دومین عید مهم شیعیان به یادبود انتخاب حضرت علی (علیهالسّلام) توسط حضرت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برای جانشینی، آشکارا جشن گرفته شد.<ref>هاینس هالم، تشیع، محمد تقی اکبری، نشر ادیان، قم، ۱۳۸۴، ۹۷.</ref> | |||
< | |||
هاینس، امام علی (علیهالسّلام) و جانشینان او را از زبان شیعیان این چنین توصیف مینماید: علی (علیهالسّلام) و جانشینان او از خاندان پیغمبر از همان آغاز یعنی پس از شهادت حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) یگانه حکمروایان مشروع و بر حق اسلام و از آن گذشته یگانه معلمان و منادیان بر حق دین میبودهاند. عدالت تنها، آن زمانی انتظار میرود که بر روی زمین استقرار یابد که اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به حق خود برسند. زیرا تنها آنها هستند که میدانند و میتوانند مطابق اصول راستینی که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آورده است، حکومت کنند.<ref>مارشال گ. س. هاجسن، فرقه اسماعیلیه، فریدون بدرهای، علمی و فرهنگی، تهران ۱۳۸۳، ۱۰.</ref> | |||
== پانویس == | |||
[[رده:غدیر و مستشرقان]] | [[رده:غدیر و مستشرقان]] | ||
[[رده:مقاله های پیشنهادی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۳ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۵:۰۹
علت غایی ارسال رسل و خلاصه حرکت و تلاش انبیاء علیهم صلوات الله اجمعین و مهم ترین ماموریت پیامبر آخرالزمان حضرت ختمی مرتبت محمد بن عبدالله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به حسب ادله نقلی و عقلی معرفی جانشین ایشان صلوات الله علیه و آله است که در نهایت در واقعه غدیر خم، تجلی نموده و به اوج خود رسیده است.
تالیفات مستشرقین
شرق شناسانی که درباره غدیرخم و جانشینی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم قلم فرسایی نمودند، بسیار محدود هستند و آن دسته از دین پژوهان غربی که مکتوباتی دارند، بیشترشان در کتابی مستقل به این مسئله نپرداختهاند؛ از جمله کسانی که در رسالهای جداگانه به این مسئله پرداخته است، مادلونگ میباشد که در کتاب ماندگار خود «جانشینی حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله وسلّم): پژوهشی پیرامون خلافت نخستین» [۱] به این مسئله پرداخته است.
در واقع در مغرب زمین، تحقیق و بررسی در تشیع که یکی از شاخههای مطالعات و بررسی های اسلامی است، بیش از همه مورد غفلت قرار گرفته است.
اما در چند دهه اخیر گروهی از محققان به بعضی از ساحتهای اسلام شیعی توجه جدی داشتهاند. پیشگامان این گروه عبارتند از:
رودلف اشتروتمان [۲] (۱۸۷۷ـ۱۹۶۰) لوئی ماسینیون[۳] (۱۸۸۳ـ۱۹۶۲) و به دنبال آنها هانری کربن[۴] (۱۹۰۳ـ۱۹۷۸) و در زمانهایی اخیرتر دانشمندانی چون اتان کلبرگ[۵] (ت۱۹۴۳) ویلفرد مادلانگ[۶] (ت۱۹۳۰) هاینس هالم[۷](ت۱۹۴۲) و دیگران در بالا بردن شناخت دین پژوهان غربی از اسلام شیعی کمک شایانی کردهاند.[۸]
نگاه برخی شرق شناسان یک نگاه صرفا تاریخی و گاهی پدیدارشناسی است؛ لذا بسیاری از اصول و ضروری اعتقادات شیعه را با نگاه و ادبیات خود بررسی مینمایند. به یقین در ضمن یک مقاله نمیتوان به همه جنبههای جانشینی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پرداخت. اما سعی شده آنچه بیان میشود دربرگیرنده مباحث پدیدارشناسی در آثار شرق شناسان باشد تا به اعتقادات شیعی نزدیک تر باشد.
از جمله "هاینس هالم"، گروه های اجتماعی گوناگونی که دارای سنت ها و علایقی بسیار متفاوت بودند را علت بروز انشعاب در جامعه اسلامی و تنش های اجتماعی میداند و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم به عنوان پایه گذار جامعه اسلامی در صدد جذب آنها و رفع تنش ها برآمد. جامعهای که چهار گروه مختلف را شامل میشد:
۱ـ مهاجرانی که از مکه به مدینه هجرت کردند؛
۲ـ کشاورزان مقیم مدینه؛
۳ـ جنگجویانی که با عراق و شرق ایران در حال جنگ بودند و جذب فرهنگ همان کشورها میشدند؛
۴ـ اعضای مللی که به اسلام گرویدند.[۹]
"هاینس هالم" در ادامه چنین میگوید: «دوره حکومت ناب الهی که در طی آن خداوند با زبان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مستقیما با مومنان سخن میگفت با شهادت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم به پایان یافت.» و اضافه میکند همه این انشعاب و شقوق قبیلهای و قومی بعد از شهادت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم در سال ۱۱هـ. ق/۶۳۲م. سبب ساز مشکل تعیین جانشین ایشان شد. مشکلی که میتوانست به شکلی مسالمت آمیز حل شود.[۱۰]
هیچ یک از اصحاب پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم مدعی برخورداری از جذبه یک پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم دریافت کننده وحی نبود. آنهایی هم که ادعای پیامبری کردند، علتش مسائل شخصی بوده و به آنها پیامبران دروغین اطلاق میشد که از بحث ما خارج است و بحث جداگانهای را میطلبد.
در این باره پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هیچ حکمی برای هدایت آینده امت اسلامی از خود بر جای نگذاشت و چون پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هیچ پسر و وارثی که بتواند خلافت مسلمین راعهده دار گردد و به هر حال انتقال قدرت سیاسی از پدر به پسر هنوز به صورت یک اصل الزام آور در جامعه قبیلهای عربستان در قرن اول در نیامده بود.
لالانی در این باره اعتقاد دیگری دارد او میگوید: در یک جامعه قبیلهای جانشینی معمولا بر مبنای خویشاوندی دودمانی استوار بود و از سویی مونتگمری وات معتقد است ابوبکر انتخابی واضح به عنوان جانشین پیامبر بود.[۱۱]
و مادلونگ معتقد است آیا بهتر نبود که او(ابوبکر) از جانشینی پسر عموی پیامبر و پدر نوههای پیامبر حمایت کند و در مشورت به ابوبکر تکیه کند. (اگر مشورتی نیازداشت)[۱۲]
لذا آن تعدد و انشعاب قبایلی سبب شد تا گروهی (مهاجران) که زور و قدرتشان مادلونگ نیز میگوید: کسانی که موجب شدند آن دو(عمر و ابوبکر) بتوانند با زور ارادة، خود را بر جمع سقیفه تحمیل کنند.[۱۳]
بر دیگران میچربید، ابوبکر را و بعد از دو سال عمر، که او هم از مهاجران بود، انتخاب کنند. و انتخاب خلیفه سوم، عثمان نیز توسط شورایی که مرکب از شش تن از اصحاب برجسته پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از جمله، امام علی (علیهالسّلام) پسر عمو و داماد آن حضرت بود صورت گرفت.[۱۴]
۳.۱ - دیدگاه لالانی به انتخاب جانشین
پروفسور "لالانی" انتخاب ابوبکر را صحیح نمیداند. بلکه انتخاب امام علی (علیهالسّلام) را ارجح میداند و منشا پیدایش جنبشهای مردمی علیه حکومت و خلفای سه گانه را همان انتخاب شتابزده میداند که منجر به برکناری عثمان شد.
او تصریح میکند که انتخاب(ابوبکر) با شتاب بسیار صورت گرفت؛ زیرا رقابت میان انصار (بومیان مدینه) و مهاجرین (هجرت کنندگان از مکه ) میرفت که جامعه اسلامی را از هم متلاشی سازد. امام علی (علیهالسّلام) که پسر عم و نیز داماد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بود در کنکاش انتخابات حضور نداشت؛ زیرا در خانه در کنار بستر شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مانده بود.
این مهم است که با آنکه کسی به طلب امام علی (علیهالسّلام) فرستاده نشد، عدهای از کسانی که در سقیفه بودند به بیعت با ابوبکر اعتراض کردند و اعلام داشتند که آنها با کسی جز امام علی (علیهالسّلام) بیعت نخواهند کرد. و این احساسات تا زمان خلیفه دوم زنده بود. برای نخستین بار جنبشی مردمی(نه گروهی محدود و خاص) به طرفداری از امام علی (علیهالسّلام) در کوفه ظاهر شد که خواهان برکناری عثمان از خلافت بود.[۱۵]
۳.۲ - دیدگاه مادلونگ به انتخاب جانشین
"مادلونگ" همچون "لالانی" با این انتخاب موافق نیست و نقل میکند که عمر نیز نتیجه اجتماع در سقیفه را به دو دلیل امری شتابزده و بدون اندیشه (فلته) میدانست:
الف: عدم حضور مهاجران برجسته از جمله خانواده و قبیله رسول اکرم در آن شورا.
ب: پایان آشفته و نامبارک سقیفه و حمله به سعدبن عباده رهبر قبیله خزرج.[۱۶]
و در صفحه۷۴ علت شتابزدگی خلیفه دوم را احساس خطر از جانب انصار و اهل مدینه میداند. زیرا امکان انتخاب امام علی (علیهالسّلام) و جلو انداختن ایشان بود.
در ادامه وی سقیفه را به کودتایی تشبیه میکند. در واقع قریش نمیپذیرفتند که هم پیامبری و هم خلافت در یک طایفه جمع شود. این نه کودتای عمر و ابوبکر در سقیفه بنی ساعده، بلکه حسادت عمیق قریش بود که امام علی (علیهالسّلام) را از رسیدن به خلافت بازداشت.[۱۷]
نقش محوری ابوسفیان در این انتخاب شتابزده، از نگاه نازک بین شرق شناسان به دور نمانده است. مسئلهای که در کتب تاریخی ما هم کمتر به آن اشاره شده و سزاوار است به صورت جداگانه و عمیق به آن پرداخته شود.
۴.۱ - مخالفان این نظریه
"مادلونگ" منکر دست داشتن ابوسفیان در رسیدن خلافت به ابوبکر است. در حقیقت ابوسفیان به عنوان رئیس بنی عبد شمس این کار را برای خود شرم آور میداند. همچنین "کایتانی" این مسئله را فاقد اعتبار میداند. اما قرائنی وجود دارد که نقش ابوسفیان را در این دسیسه پررنگتر میکند:
۴.۲ - موافقان این نظریه
"کورت فریشلر" نقل میکند: بعد از فوت پیامبر ابوسفیان به مدینه آمد تا از اوضاع و احوال مدینه با خبر گردد؛ تا آنجا که میگوید: ابوسفیان به ثابت بن ارطاه گفت: کسی نمیتواند جای پیامبر را بگیرد و پرسید: آیا کسی را برای اداره امور کشور به خلافت انتخاب کردهاید؟
ثابت بن ارطاه گفت: بلی خلیفه انتخاب شد. ابوسفیان پرسید خلیفه کیست؟ جواب دادم: ابوبکر خلیفه شد. ابوسفیان دو دست را بلند کرد و گفت خدا را شکر. پرسیدم چرا شکر میکنی؟
گفت: بعد از اینکه پیامبر ناخوش شد، من فکر کردم که اگر حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فوت کند، ممکن است که یکی از افراد قبیله هاشم و به خصوص علی بن ابی طالب (علیهالسّلام) به خلافت اتنخاب گردد؛ اگر اینطور میشد، من چارهای نداشتم جر اینکه طغیان کنم.[۱۸]
شواهد ارزندهای در دست است که ابوسفیان بلافاصله بعد از انتخاب ابوبکر پیشنهاد حمایت خود را برای مبارزه با این تصمیم به امام علی (علیهالسّلام) ارائه کرد.
امام علی (علیهالسّلام) بعدا در نامهای به معاویه این پیشنهاد پدرش را به او یادآوری و تصریح کرد که پیشنهاد ابوسفیان را از بیم پراکندگی امت نپذیرفت؛ زیرا مردم هنوز به دوره جاهلیت نزدیک بودند.
چنانچه ملاحظه فرمودید در میان شرق شناسان نیز کسانی هستند که انتخاب جانشین پیامبر اسلام صلی الله علیه و اله و سلم را شتاب زده میدانند. شیعه را اعتقاد بر این است که این انتخاب علاوه بر شتاب زدگی، ناحق هم بوده است. انتخاب امام علی (علیهالسّلام) از سوی انصار مدینه و جنگجویان قبایل عرب که در شهر کوفه سکونت داشتند و سبب فتوحات اسلامی شده بودند، صورت گرفت.[۱۹]
۵.۱ - دیدگاه هاینس هالم
پروفسور "هاینس هالم" نقش مردمی و مشارکت حداکثری آنها، در انتخاب امام علی (علیهالسّلام) را بیشتر از انتخاب خلفای سه گانه میداند. و اذعان دارد در انتخاب خلفای سه گانه رای مردم در نظر گرفته نشده است.
"مادلانگ" نیز نظرات خود را خیلی به مذهب شیعه نزدیک میکند و امام علی (علیهالسّلام) را تنها جانشین لایق پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میداند و میگوید: قرآن مقام خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را همچون جایگاه خاندان های پیامبران سلف علیهم صلوات الله اجمعین، برتر از مقام هر مومن دیگری قرار داده و آنان را از هر پلیدی پاک گردانیده است. تا جایی که قرآن افکار حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را بیان میکند. روشن است که او در نظر نداشت، ابوبکر جانشین طبیعی او باشد و نه به انجام این کار راضی بود. پیامبران پیشین علیهم صلوات الله اجمعین کمال لطف الهی را در این میدانستند که جانشینان آنان فرزندان یا خویشاوندان نسبی شان باشند. سنیها مدعی هستند که لازم نبود یکی از خویشاوندان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به جانشینی او تعیین شود. به همین دلیل ایشان کسی را به جانشینی خود تعیین نکرد؛ چون میخواست امر خلافت را بر اساس اصل قرآنی شورا به امت اسلامی واگذارد.[۲۰]
بر فرض تنزل از نصب امام معصوم توسط پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم اگر بنا به نظر اهل سنت شورا را اصل بدانیم، باز شورای واقعی از سوی مردم در زمان انتخاب امیرالمومنین علی (علیهالسّلام) صورت گرفته است.
۵.۲ - دیدگاه لالانی
"لالانی" نیز جانشینی فرزندان و خویشاوندان پیامبران را همچون "مادلونگ" بعد از ذکر برخی از آیاتی که در شان و منزلت امیرمؤمنان و اهل بیت (علیهمالسّلام) نازل شده است، بازگو میکند و میگوید: به این ترتیب ملاحظه میکنیم که قرآن مقامی بس والا که والاتر از بقیه مومنان است به اهل بیت پیامبر میدهد. در پرتو داستان های قرآن از جانشینی پیامبران پیشین علیهم صلوات الله اجمعین احتمال قوی بر آن است که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم جانشینی خود را نیز چنان میخواسته است.
از نظر شیعه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به شیوه خود مسلمانان را برای این امر آماده میساخته و به آنها دلالات و اشاراتی بر رجحان امام علی (علیهالسّلام) به عنوان جانشین خود پیش از آنکه وی را در غدیر خم مولای مردم اعلان کند، میکرده است.
به نظر، عجیب میآید که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به زعم اهل سنت جانشینی برای خود تعیین نکرده باشد. اگر چنین بوده باشد، ابوبکر که صریحا عمر را به جانشینی خود برگزید و حتی آن را به قید کتابت در آورد، بایستی سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را زیر پا نهاده باشد.[۲۱]
شیعیان، امام علی (علیهالسّلام) را تنها خلیفۀ بر حق میدانند و عنوان خلافتی «امیرالمومنین» را منحصرا به آن حضرت نسبت میدهند.
طبق احادیث آنان خلافت کوتاه مدت آن امام علیه السلام(۴۰ـ۳۶/۶۶۱ـ۶۵۶) تنها حکومت مشروعی بوده که امت اسلامی از زمان شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم تجربه کرده است.[۲۲]
بنابر روایات شیعه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در چندین موقعیت پسر عمو و دامادش امام امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیهالسّلام) را جانشین خود و امام امت تعیین کرده بود. نقل است پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در بازگشت از حجة الوداع در هجدهم ذی الحجة سال۱۰هـ. ق/مارس۶۳۲م. در غدیر خم در نیمه راه مکه و مدینه در برابر زایرانی که توقف کرده بودند، امام علی (علیهالسّلام) را بر سر دست گرفت و چنین فرمودند:«من کنت مولاه فهذا مولاه»
بنابر نقل شیعیان از جمله کسانی که به امام علی (علیهالسّلام) تبریک گفت و را با لقب امیرالمومنین خطاب کرد، عمر بود.[۲۳]
شیعه به خصوص معتقد است که حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در غدیرخم اندک زمانی پیش از شهادت ، امام علی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را به جانشینی خود نصب کرده است.[۲۴]
عباس عموی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پدر عبدالله نزدیکی شهادت را از چهره حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شناخت و سعی کرد علی علیه السلام را متقاعد کند که پیش برود و از او بپرسد که کار خلافت از آن کیست؟ اگر از آنان است، بدانند و اگر از دیگران است مردم را به آن سفارش کند. بااین همه، لحن بیان عباس حاکی از آن است که او خلافت را حق امام علی (علیهالسّلام) میدانست و عقیده داشت که ابوبکر با تبانی با اصحاب، امام علی (علیهالسّلام) را به زور از مقام خود محروم کرده بود.[۲۵]
۶.۱ - توجیه اهل سنت از احادیث غدیر
احادیث غدیر خم در احادیث اهل سنت نیز نقل شده است ولی توسط آنان به گونهای دیگر تعبیر و چنین ادعا میشود که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با بیان این عبارت میخواسته از قدرت تضعیف شده حضرت علی (علیهالسّلام) که سببش جدی بودن وی و در نتیجه از دست دادن وجهه عمومی او بود، پشتیبانی کند.
منظور پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از بیان این سخن در غدیر هرچه باشد، احتمالا تعیین جانشین نبوده به دو علت:
۱ـ خود امام علی (علیهالسّلام) عضو شورایی بود که خلیفه سوم را انتخاب کرد؛
۲ـ خود ایشان به درخواست آن دسته از مسلمانان که خواستار حکومت اسلامی بودند به خلافت منصوب شد.[۲۶]
آیا در واقع پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میخواست که مسلمانان سرپرست خود را از راه شورا تعیین کنند. قرآن به مومنان توصیه میکند که بعضی از امور را از راه شورا حل و فصل کنند. اما نه مسأله جانشینی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را این امر به نص قرآن به انتخاب الهی تعیین میشود و خداوند معمولا جانشینان آنان را از خویشاوندان خود آنان بر میگزیند خواه این جانشینان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم باشند یا نباشند.[۲۷]
بعد از چنین استدلالی که تا حدودی به مبانی اسلام و تشیع نزدیک است. انتظار میرفت آقای مادلونگ با تتبع و کاوش بیشتری نتیجه گیری میکرد. او دو دلیل برای عدم تعیین جانشین ذکر میکند. یکی عدم آگاهی در پایان عمر و دیگری عدم نزول آیه برای تعیین جانشین که این دو نسبت (عدم آگاهی و نسیان ) از ساحت مقدس همه پیامبران علیهم صلوات الله اجمعین به خصوص پیامبر عظیم الشان اسلام صلی الله علیه و آله و سلم به دور است.[۲۸]
بیعت مجدد با امام علی (علیهالسّلام) بارها و بارها همانند دعوت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بود که در غدیر خم مردم را به سوی امام علی (علیهالسّلام) فرا خواند: «خداوندا، دوستار کسی باش که علی را دوست میدارد و دشمن کسی باش که علی را دشمن میدارد»
به احتمال قریب به یقین در حدود همین زمان بود که امام علی (علیهالسّلام) فرمودند تا حدیث غدیر خم را برای عموم اعلام دارند.[۲۹]
۶.۲ - یادبود غدیر
"هاینس هالم" خاندان آل بویه را اولین کسانی میداند که رسما و علنا توانستند، مراسم یادبودی به مناسبت دو واقعه مهم در تاریخ تشیع راه اندازی کنند.
یکی مراسم عاشورای حسینی در محرم و دیگری عید سعید غدیر: در پایان سال ۳۵۲/۹۶۴ دومین عید مهم شیعیان به یادبود انتخاب حضرت علی (علیهالسّلام) توسط حضرت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برای جانشینی، آشکارا جشن گرفته شد.[۳۰]
هاینس، امام علی (علیهالسّلام) و جانشینان او را از زبان شیعیان این چنین توصیف مینماید: علی (علیهالسّلام) و جانشینان او از خاندان پیغمبر از همان آغاز یعنی پس از شهادت حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) یگانه حکمروایان مشروع و بر حق اسلام و از آن گذشته یگانه معلمان و منادیان بر حق دین میبودهاند. عدالت تنها، آن زمانی انتظار میرود که بر روی زمین استقرار یابد که اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به حق خود برسند. زیرا تنها آنها هستند که میدانند و میتوانند مطابق اصول راستینی که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آورده است، حکومت کنند.[۳۱]
پانویس
- ↑ The Succesion to Muhammad: Astudy of the early Caliphate،۱۹۹۷.
- ↑ Rudolph Strithman.
- ↑ Louis Massignon.
- ↑ Henri Corbin.
- ↑ Etna Kolberg.
- ↑ Wilferd Madelung.
- ↑ Heinz Halm.
- ↑ ارزینا لالانی، نخستین اندیشههای شیعی، فریدون بدره ای، فروزان فر، تهران، ۱۳۸۱، ص۷.
- ↑ هاینس هالم، تشیع، محمد تقی اکبری، نشر ادیان، قم، ۱۳۸۴، ۲۳.
- ↑ هاینس هالم، تشیع، محمد تقی اکبری، ۲۵.
- ↑ نخستین اندیشههای شیعی، فریدون بدره ای، فروزان فر، تهران، ۱۳۸۱، ۳۰.
- ↑ جانشینی حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ، احمد نمایی و دیگران، آستان قدس رضوی، مشهد، ۱۳۸۵، ۸۰.
- ↑ جانشینی حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ، احمد نمایی و دیگران، آستان قدس رضوی، مشهد، ۱۳۸۵، ۶۸.
- ↑ ویلفرد مادلونگ، جانشینی حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ، احمد نمایی و دیگران، ۶ـ ۲۵.
- ↑ ارزینا لالانی، نخستین اندیشههای شیعی، فریدون بدره ای، فروزان فر، تهران، ۱۳۸۱، ۹و۳۰و۳۶.
- ↑ ویلفرد مادلونگ، جانشینی حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ، احمد نمایی و دیگران، آستان قدس رضوی، مشهد، ۱۳۸۵، ۶۷.
- ↑ ویلفرد مادلونگ، جانشینی حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ، احمد نمایی و دیگران، ۱۱۲.
- ↑ کورت فریشلر، عایشه بعد از پیغمبر، ذبیح الله منصوری، امیر کبیر، تهران، ۱۳۶۰، ۲۶۷.
- ↑ هاینس هالم، تشیع، محمد تقی اکبری، نشر ادیان، قم، ۱۳۸۴، ۲۹.
- ↑ ویلفرد مادلونگ، جانشینی حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ، احمد نمایی و دیگران، آستان قدس رضوی، مشهد، ۱۳۸۵، ۴۶.
- ↑ ارزینا لالانی، نخستین اندیشههای شیعی، فریدون بدره ای، فروزان فر، تهران، ۱۳۸۱، ۱۲و۲۹.
- ↑ هاینس هالم، تشیع، محمد تقی اکبری، نشر ادیان، قم، ۱۳۸۴، ۳۱.
- ↑ هاینس هالم، تشیع، محمد تقی اکبری، ۸ـ۲۷.
- ↑ ارزینا لالانی، نخستین اندیشههای شیعی، فریدون بدره ای، فروزان فر، تهران، ۱۳۸۱، ۸.
- ↑ ویلفرد مادلونگ، جانشینی حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ، احمد نمایی و دیگران، آستان قدس رضوی، مشهد، ۱۳۸۵، ۵۳.
- ↑ هاینس هالم، تشیع، محمد تقی اکبری، نشر ادیان، قم، ۱۳۸۴، ۲۹.
- ↑ ویلفرد مادلونگ، جانشینی حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ، احمد نمایی و دیگران، آستان قدس رضوی، مشهد، ۱۳۸۵، ۴۷.
- ↑ علامه امینی در کتاب شریف الغدیر آیات نازله بر جانشینی پیامبر را در موسمها و مکانهای مختلف ذکر میکند که مهمترین آنها آیه ۶۷ سوره مائده است.
- ↑ ویلفرد مادلونگ، جانشینی حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ، احمد نمایی و دیگران، آستان قدس رضوی، مشهد، ۱۳۸۵، ۲-۳۶۱.
- ↑ هاینس هالم، تشیع، محمد تقی اکبری، نشر ادیان، قم، ۱۳۸۴، ۹۷.
- ↑ مارشال گ. س. هاجسن، فرقه اسماعیلیه، فریدون بدرهای، علمی و فرهنگی، تهران ۱۳۸۳، ۱۰.