آیه ۱۰ مجادله و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه غدیر
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
«إِنَّمَا النَّجْوى مِنَ الشَّيْطانِ لِيَحْزُنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ لَيْسَ بِضارِّهِمْ شَيْئاً إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ
{{متن آیه
| متن آیه = إِنَّمَا النَّجْوَىٰ مِنَ الشَّيْطَانِ لِيَحْزُنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَيْسَ بِضَارِّهِمْ شَيْئًا إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ


نجوى از شيطان است تا ايمان آورندگان را محزون نمايد و به آنان ضررى نمى‌رساند مگر با اجازه خداوند. پس توكل كنندگان بر خدا توكل نمايند.
| ترجمه = «جز این نیست که گفتگوی محرمانه [بی منطق و رازگویی بی دلیل] از [ناحیه] شیطان است تا مؤمنان را اندوهگین کند، ولی نمی تواند هیچ گزندی به آنان برساند مگر به فرمان خدا. و مؤمنان فقط باید بر خدا توکل کنند [که توکل کننده به خدا از گزند شیطان مصون است.
 
}}
{{جعبه اطلاعات آیه
| شماره آیه = ۱۰
| سوره = مجادله
| تصویر =
| اندازه تصویر =
| توضیح_تصویر =
| شماره سوره = ۵۸
| جزء = ۲۸
| نزول =
| شأن نزول =
| مکان نزول = مدینه
| موضوع = گفتگوی محرمانه بی منطق و راز گویی بی دلیل کاری شیطانی
}}


=== موقعيت تاريخى‌ ===
=== موقعيت تاريخى‌ ===
مراسم حج به پايان رسيده و كاروان به مكه بازگشته است. با توقفى كوتاه مردم راه غدير را در پيش خواهند گرفت و كسى در مكه نمى‌ماند. در اين گير ودار ريشه توطئه‌هاى منافقين و به عبارت دقيقتر انعقاد نطفه آن توسط رؤساى آنان، از يک نجوى و گفتگوى سِرّى آغاز شد. آنان پس از آنكه بر سر اصل مسئله به توافق رسيدند براى محكم كارى داخل كعبه رفتند و پيمان نامه‌اى نوشتند و همگى آن را امضا كردند و امين و شاهد خود را ابوعبيده جراح قرار دادند، و آن عهد نامه را در كعبه زير خاک پنهان ساختند. محور اصلى اين پيمان ابوبكر و عمر بودند و ابوعبيده هم شاهد آن بود. افراد ديگرى نيز بدان پيوستند كه قبل از همه معاذ بن جبل و سالم مولى ابى حذيفة بود. عبد الرحمن بن عوف و مغيرة بن شعبه نيز نفرات بعدى بودند تا آنكه با پيوستن عثمان و معاويه و عمرو عاص و ابوهريره و طلحه و سعد بن ابى وقاص و ابوموسى اشعرى عدد آنان به 14 نفر رسيد كه در نقشه قتل پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله در كوه هَرشى شركت كردند، و سپس بيست نفر ديگر به آنان اضافه شدند كه در مدينه صحيفه ملعونه دوم را در خانه ابوبكر امضا كردند.امام باقر عليه السلام هسته مركزى صحيفه ملعونه اول را كه شأن نزول آيه «إِنَّمَا النَّجْوى» هستند، با تطبيق بر آيه توصيف فرموده است. راوى از امام درباره آيه دهم سوره مجادله «إِنَّمَا النَّجْوى مِنَ الشَّيْطانِ»: «سخن سِرّى و در گوشى از شيطان است» سؤال مى‌كند. حضرت مى‌فرمايد: منظور عمر است. سپس درباره آيه هفتم آن سوره سؤال مى‌كند: «ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ إِلَّا هُوَ رابِعُهُمْ»: «هيچ نجواى سه نفرى نيست مگر اينكه او چهارمى آنان است». حضرت مى‌فرمايد: منظور ابوبكر و عمر است و ابوعبيده جراح امين آنان بوده، آنگاه كه جمع شدند و درون كعبه رفتند و بين خود عهد نامه‌اى نوشتند كه «انْ ماتَ مُحَمَّدٌ انْ لايَرْجِعَ الْامْرُ فيهِمْ ابَداً»: «اگر محمد از دنيا رفت امر خلافت تا ابد به خاندان او باز نگردد». <ref>بحار الانوار: ج ۱۷ ص ۲۹ ح ۷، ج ۲۸ ص ۸۵، ج ۳۷ ص ۸۵ ح ۲. تفسير القمى: ج ۲ ص ۳۵۶.</ref>
مراسم حج به پايان رسيده و كاروان به مكه بازگشته است. با توقفى كوتاه مردم راه غدير را در پيش خواهند گرفت و كسى در مكه نمى‌ماند. در اين گير ودار ريشه توطئه‌هاى منافقين و به عبارت دقيقتر انعقاد نطفه آن توسط رؤساى آنان، از يک نجوى و گفتگوى سِرّى آغاز شد. آنان پس از آنكه بر سر اصل مسئله به توافق رسيدند براى محكم كارى داخل كعبه رفتند و پيمان نامه‌اى نوشتند و همگى آن را امضا كردند و امين و شاهد خود را ابوعبيده جراح قرار دادند، و آن عهد نامه را در كعبه زير خاک پنهان ساختند. محور اصلى اين پيمان ابوبكر و عمر بودند و ابوعبيده هم شاهد آن بود.  
 
افراد ديگرى نيز بدان پيوستند كه قبل از همه معاذ بن جبل و سالم مولى ابى حذيفة بود. عبد الرحمن بن عوف و مغيرة بن شعبه نيز نفرات بعدى بودند تا آنكه با پيوستن عثمان و معاويه و عمرو عاص و ابوهريره و طلحه و سعد بن ابى وقاص و ابوموسى اشعرى عدد آنان به 14 نفر رسيد كه در نقشه قتل پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله در كوه هَرشى شركت كردند، و سپس بيست نفر ديگر به آنان اضافه شدند كه در مدينه صحيفه ملعونه دوم را در خانه ابوبكر امضا كردند.
 
امام باقر عليه السلام هسته مركزى صحيفه ملعونه اول را كه شأن نزول آيه {{متن قرآن|إِنَّمَا النَّجْوى}}هستند، با تطبيق بر آيه توصيف فرموده است. راوى از امام درباره آيه دهم سوره مجادله {{متن قرآن|إِنَّمَا النَّجْوى مِنَ الشَّيْطانِ}}: «جز این نیست که گفتگوی محرمانه [بی منطق و رازگویی بی دلیل] از [ناحیه] شیطان است.» سؤال مى‌كند.  
 
حضرت مى‌فرمايد: منظور عمر است.  
 
سپس درباره آيه هفتم آن سوره سؤال مى‌كند: {{متن قرآن|ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ إِلَّا هُوَ رابِعُهُمْ}}: «هیچ گفتگوی محرمانه ای میان سه نفر نیست مگر اینکه او چهارمی آنان است...»
 
حضرت مى‌فرمايد: منظور ابوبكر و عمر است و ابوعبيده جراح امين آنان بوده، آنگاه كه جمع شدند و درون كعبه رفتند و بين خود عهد نامه‌اى نوشتند كه {{متن عربی|انْ ماتَ مُحَمَّدٌ انْ لايَرْجِعَ الْامْرُ فيهِمْ ابَداً}}: «اگر محمد از دنيا رفت امر خلافت تا ابد به خاندان او باز نگردد». <ref>بحار الانوار: ج ۱۷ ص ۲۹ ح ۷، ج ۲۸ ص ۸۵، ج ۳۷ ص ۸۵ ح ۲؛ تفسير القمى: ج ۲ ص ۳۵۶.</ref>


امام صادق عليه السلام نيز درباره شأن نزول آيه «ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ ...» مى‌فرمايد:اين آيه درباره ابوبكر و عمر و معاذ بن جبل و ابوعبيده جراح و عبد الرحمن بن عوف و سالم مولى ابى حذيفه و مغيرة بن شعبه نازل شده است كه آن پيمان نامه را بين خود نوشتند و ميثاق بستند و از يكديگر پيمان گرفتند كه:«لَئِنْ مَضى مُحَمَّدٌ لا تَكُونُ الْخِلافَةُ فى بَنى هاشِمٍ وَ لَاالنُّبُوَّةَ ابَداً»: «اگر محمد از دنيا رفت هرگز نگذاريم هم خلافت و هم نبوت در بنى هاشم باشد».خداوند عزوجل هم اين آيه را درباره آنان نازل كرد. <ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۱۲۳. الكافى: ج ۸ (روضه) ص ۱۷۹.</ref>در روايت ديگرى از ابن عباس نزول اين آيه مربوط به زمانى است كه بزرگان قريش معاهده نامه‌اى نوشتند و در آن بر قتل على عليه السلام هم پيمان شدند، و آن نوشته را به ابوعبيده جراح سپردند. آيه «ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ إِلَّا هُوَ رابِعُهُمْ ...»: «هيچ نجواى سه نفره‌اى نيست مگر آنكه خداوند چهارمى آنان است» نازل شد. پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله آن پيمان نامه را از ابوعبيده مطالبه كرد و او آن را تحويل داد.<ref>الصراط المستقيم: ج ۱ ص ۲۹۶. در ج ۱ ص ۲۳۵- ۲۳۶ كتاب حاضر نزول آيه «يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ ما قالُوا ...» در همين مورد ذكر شد.</ref>در روايت ديگرى از سلمة بن كهيل و سليمان اقطَع آمده است كه آيه «ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ ...» درباره آن گروهى است كه در بين خود پيمان بستند كه خلافت را به على عليه السلام ندهند. <ref>مثالب النواصب (ابن شهر آشوب) نسخه خطى: ص ۹۲.</ref>
امام صادق عليه السلام نيز درباره شأن نزول آيه{{متن قرآن|ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ ...}} مى‌فرمايد: اين آيه درباره ابوبكر و عمر و معاذ بن جبل و ابوعبيده جراح و عبد الرحمن بن عوف و سالم مولى ابى حذيفه و مغيرة بن شعبه نازل شده است كه آن پيمان نامه را بين خود نوشتند و ميثاق بستند و از يكديگر پيمان گرفتند كه: {{متن عربی|«لَئِنْ مَضى مُحَمَّدٌ لا تَكُونُ الْخِلافَةُ فى بَنى هاشِمٍ وَ لَاالنُّبُوَّةَ ابَداً}}: «اگر محمد از دنيا رفت هرگز نگذاريم هم خلافت و هم نبوت در بنى هاشم باشد».
 
خداوند عزوجل هم اين آيه را درباره آنان نازل كرد.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۱۲۳؛ الكافى: ج ۸ ص ۱۷۹.</ref> در روايت ديگرى از ابن عباس نزول اين آيه مربوط به زمانى است كه بزرگان قريش معاهده نامه‌اى نوشتند و در آن بر قتل على عليه السلام هم پيمان شدند، و آن نوشته را به ابوعبيده جراح سپردند.  
 
آيه {{متن قرآن|ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ إِلَّا هُوَ رابِعُهُمْ ...}}: «هیچ گفتگوی محرمانه ای میان سه نفر نیست مگر اینکه او چهارمی آنان است، و نه میان پنج نفر مگر اینکه او ششمی آنان است...» نازل شد. پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله آن پيمان نامه را از ابوعبيده مطالبه كرد و او آن را تحويل داد.<ref>الصراط المستقيم: ج ۱ ص ۲۹۶؛ در ج ۱ ص ۲۳۵- ۲۳۶ كتاب حاضر نزول آيه «يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ ما قالُوا ...» در همين مورد ذكر شد.</ref>
 
در روايت ديگرى از سلمة بن كهيل و سليمان اقطَع آمده است كه آيه {{متن قرآن|ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ ...}}درباره آن گروهى است كه در بين خود پيمان بستند كه خلافت را به على عليه السلام ندهند. <ref>مثالب النواصب، نسخه خطى: ص ۹۲.</ref>


=== تحليل اعتقادى‌ ===
=== تحليل اعتقادى‌ ===
آنچه از روايات فوق در تفسير آيه استفاده مى‌شود دو نكته است:
آنچه از روايات فوق در تفسير آيه استفاده مى‌شود دو نكته است:


==== ۱. مخفى كردن از خدا؟! ====
==== ۱. مخفى كردن از خدا ====
امضاكنندگان صحيفه ملعونه در حقيقت قرار دادى بر ضد خدا امضا كردند، چرا كه ولايت على عليه السلام به امر الهى است. اينكه درباره صحيفه نازل شده كه «ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ إِلَّا هُوَ رابِعُهُمْ»، منظور اين است كه هركس در هر كجاى عالم كارى سِرّى انجام دهد خداوند از آن خبر دارد و كسى نمى‌تواند سخنى يا كارى را از خدا مخفى كند. آيا تعجب‌آور نيست كه اصحاب صحيفه- آن هم در خانه خدا و درون كعبه- در فكر كتمان اقدام ضد خدائى خود از خدا هستند؟!
امضاكنندگان صحيفه ملعونه در حقيقت قرار دادى بر ضد خدا امضا كردند، چرا كه ولايت على عليه السلام به امر الهى است. اينكه درباره صحيفه نازل شده كه {{متن قرآن|ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ إِلَّا هُوَ رابِعُهُمْ}}، منظور اين است كه هركس در هر كجاى عالم كارى سِرّى انجام دهد خداوند از آن خبر دارد و كسى نمى‌تواند سخنى يا كارى را از خدا مخفى كند. آيا تعجب‌آور نيست كه اصحاب صحيفه- آن هم در خانه خدا و درون كعبه- در فكر كتمان اقدام ضد خدائى خود از خدا هستند؟!


==== ۲. عملكرد شيطانى اصحاب صحيفه‌ ====
==== ۲. عملكرد شيطانى اصحاب صحيفه‌ ====
در روايت امام باقر عليه السلام «إِنَّمَا النَّجْوى مِنَ الشَّيْطانِ» به عمر تفسير شده است. يعنى در چنين نجوايى كه بر عليه خلافت شد نيازى به ابليس نبود، و خود عمر با شيطنتى كه داشت بالاتر از شيطان عمل مى‌كرد؛ و از همين تطبيق آيه مهر «شيطانى بودن» بر پيشانى عمر نقش مى‌بندد. از همين كلام امام باقر عليه السلام نتيجه گرفته مى‌شود كه مؤسس اساس غصب خلافت و نقطه آغاز همه اقدامات ضد ولايت اهل بيت عليهم السلام عمر بن الخطاب است؛ زيرا اين نجوى از ابوبكر و عمر آغاز شد و كم كم افرادى به آن اضافه شدند، وطبق فرموده حضرت اين عمر بوده كه ابوبكر را هم تحريک كرده و از يک نفر به دو نفر رسانده است.
در روايت امام باقر عليه السلام{{متن قرآن|إِنَّمَا النَّجْوى مِنَ الشَّيْطانِ}}به عمر تفسير شده است. يعنى در چنين نجوايى كه بر عليه خلافت شد نيازى به ابليس نبود، و خود عمر با شيطنتى كه داشت بالاتر از شيطان عمل مى‌كرد؛ و از همين تطبيق آيه مهر «شيطانى بودن» بر پيشانى عمر نقش مى‌بندد.  
 
از همين كلام امام باقر عليه السلام نتيجه گرفته مى‌شود كه مؤسس اساس غصب خلافت و نقطه آغاز همه اقدامات ضد ولايت اهل بيت عليهم السلام عمر بن الخطاب است؛ زيرا اين نجوى از ابوبكر و عمر آغاز شد و كم كم افرادى به آن اضافه شدند، وطبق فرموده حضرت اين عمر بوده كه ابوبكر را هم تحريک كرده و از يک نفر به دو نفر رسانده است.


== منبع ==
== منبع ==
کتاب غدير در قرآن، محمد باقر انصاری ،ج‌۱، ص: ۲۵۰تا۲۵۳
غدير در قرآن: ج‌۱، ص: ۲۵۰تا۲۵۳.


== پانویس ==
== پانویس ==
[[رده:قران وغدیر]]
[[رده:قرآن و غدیر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۱۹

Ra bracket.png إِنَّمَا النَّجْوَىٰ مِنَ الشَّيْطَانِ لِيَحْزُنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَيْسَ بِضَارِّهِمْ شَيْئًا إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ La bracket.png

«جز این نیست که گفتگوی محرمانه [بی منطق و رازگویی بی دلیل] از [ناحیه] شیطان است تا مؤمنان را اندوهگین کند، ولی نمی تواند هیچ گزندی به آنان برساند مگر به فرمان خدا. و مؤمنان فقط باید بر خدا توکل کنند [که توکل کننده به خدا از گزند شیطان مصون است.]»


آیه ۱۰ سوره مجادله
مشخصات آیه
سورهسوره مجادله (۵۸)
آیه۱۰
جزء۲۸
محتوای آیه
مکان نزولمدینه
موضوعگفتگوی محرمانه بی منطق و راز گویی بی دلیل کاری شیطانی


موقعيت تاريخى‌

مراسم حج به پايان رسيده و كاروان به مكه بازگشته است. با توقفى كوتاه مردم راه غدير را در پيش خواهند گرفت و كسى در مكه نمى‌ماند. در اين گير ودار ريشه توطئه‌هاى منافقين و به عبارت دقيقتر انعقاد نطفه آن توسط رؤساى آنان، از يک نجوى و گفتگوى سِرّى آغاز شد. آنان پس از آنكه بر سر اصل مسئله به توافق رسيدند براى محكم كارى داخل كعبه رفتند و پيمان نامه‌اى نوشتند و همگى آن را امضا كردند و امين و شاهد خود را ابوعبيده جراح قرار دادند، و آن عهد نامه را در كعبه زير خاک پنهان ساختند. محور اصلى اين پيمان ابوبكر و عمر بودند و ابوعبيده هم شاهد آن بود.

افراد ديگرى نيز بدان پيوستند كه قبل از همه معاذ بن جبل و سالم مولى ابى حذيفة بود. عبد الرحمن بن عوف و مغيرة بن شعبه نيز نفرات بعدى بودند تا آنكه با پيوستن عثمان و معاويه و عمرو عاص و ابوهريره و طلحه و سعد بن ابى وقاص و ابوموسى اشعرى عدد آنان به 14 نفر رسيد كه در نقشه قتل پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله در كوه هَرشى شركت كردند، و سپس بيست نفر ديگر به آنان اضافه شدند كه در مدينه صحيفه ملعونه دوم را در خانه ابوبكر امضا كردند.

امام باقر عليه السلام هسته مركزى صحيفه ملعونه اول را كه شأن نزول آيه Ra bracket.png إِنَّمَا النَّجْوى La bracket.pngهستند، با تطبيق بر آيه توصيف فرموده است. راوى از امام درباره آيه دهم سوره مجادله Ra bracket.png إِنَّمَا النَّجْوى مِنَ الشَّيْطانِ La bracket.png: «جز این نیست که گفتگوی محرمانه [بی منطق و رازگویی بی دلیل] از [ناحیه] شیطان است.» سؤال مى‌كند.

حضرت مى‌فرمايد: منظور عمر است.

سپس درباره آيه هفتم آن سوره سؤال مى‌كند: Ra bracket.png ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ إِلَّا هُوَ رابِعُهُمْ La bracket.png: «هیچ گفتگوی محرمانه ای میان سه نفر نیست مگر اینکه او چهارمی آنان است...»

حضرت مى‌فرمايد: منظور ابوبكر و عمر است و ابوعبيده جراح امين آنان بوده، آنگاه كه جمع شدند و درون كعبه رفتند و بين خود عهد نامه‌اى نوشتند كه «انْ ماتَ مُحَمَّدٌ انْ لايَرْجِعَ الْامْرُ فيهِمْ ابَداً»: «اگر محمد از دنيا رفت امر خلافت تا ابد به خاندان او باز نگردد». [۱]

امام صادق عليه السلام نيز درباره شأن نزول آيهRa bracket.png ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ ... La bracket.png مى‌فرمايد: اين آيه درباره ابوبكر و عمر و معاذ بن جبل و ابوعبيده جراح و عبد الرحمن بن عوف و سالم مولى ابى حذيفه و مغيرة بن شعبه نازل شده است كه آن پيمان نامه را بين خود نوشتند و ميثاق بستند و از يكديگر پيمان گرفتند كه: ««لَئِنْ مَضى مُحَمَّدٌ لا تَكُونُ الْخِلافَةُ فى بَنى هاشِمٍ وَ لَاالنُّبُوَّةَ ابَداً»: «اگر محمد از دنيا رفت هرگز نگذاريم هم خلافت و هم نبوت در بنى هاشم باشد».

خداوند عزوجل هم اين آيه را درباره آنان نازل كرد.[۲] در روايت ديگرى از ابن عباس نزول اين آيه مربوط به زمانى است كه بزرگان قريش معاهده نامه‌اى نوشتند و در آن بر قتل على عليه السلام هم پيمان شدند، و آن نوشته را به ابوعبيده جراح سپردند.

آيه Ra bracket.png ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ إِلَّا هُوَ رابِعُهُمْ ... La bracket.png: «هیچ گفتگوی محرمانه ای میان سه نفر نیست مگر اینکه او چهارمی آنان است، و نه میان پنج نفر مگر اینکه او ششمی آنان است...» نازل شد. پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله آن پيمان نامه را از ابوعبيده مطالبه كرد و او آن را تحويل داد.[۳]

در روايت ديگرى از سلمة بن كهيل و سليمان اقطَع آمده است كه آيه Ra bracket.png ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ ... La bracket.pngدرباره آن گروهى است كه در بين خود پيمان بستند كه خلافت را به على عليه السلام ندهند. [۴]

تحليل اعتقادى‌

آنچه از روايات فوق در تفسير آيه استفاده مى‌شود دو نكته است:

۱. مخفى كردن از خدا

امضاكنندگان صحيفه ملعونه در حقيقت قرار دادى بر ضد خدا امضا كردند، چرا كه ولايت على عليه السلام به امر الهى است. اينكه درباره صحيفه نازل شده كه Ra bracket.png ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ إِلَّا هُوَ رابِعُهُمْ La bracket.png، منظور اين است كه هركس در هر كجاى عالم كارى سِرّى انجام دهد خداوند از آن خبر دارد و كسى نمى‌تواند سخنى يا كارى را از خدا مخفى كند. آيا تعجب‌آور نيست كه اصحاب صحيفه- آن هم در خانه خدا و درون كعبه- در فكر كتمان اقدام ضد خدائى خود از خدا هستند؟!

۲. عملكرد شيطانى اصحاب صحيفه‌

در روايت امام باقر عليه السلامRa bracket.png إِنَّمَا النَّجْوى مِنَ الشَّيْطانِ La bracket.pngبه عمر تفسير شده است. يعنى در چنين نجوايى كه بر عليه خلافت شد نيازى به ابليس نبود، و خود عمر با شيطنتى كه داشت بالاتر از شيطان عمل مى‌كرد؛ و از همين تطبيق آيه مهر «شيطانى بودن» بر پيشانى عمر نقش مى‌بندد.

از همين كلام امام باقر عليه السلام نتيجه گرفته مى‌شود كه مؤسس اساس غصب خلافت و نقطه آغاز همه اقدامات ضد ولايت اهل بيت عليهم السلام عمر بن الخطاب است؛ زيرا اين نجوى از ابوبكر و عمر آغاز شد و كم كم افرادى به آن اضافه شدند، وطبق فرموده حضرت اين عمر بوده كه ابوبكر را هم تحريک كرده و از يک نفر به دو نفر رسانده است.

منبع

غدير در قرآن: ج‌۱، ص: ۲۵۰تا۲۵۳.

پانویس

  1. بحار الانوار: ج ۱۷ ص ۲۹ ح ۷، ج ۲۸ ص ۸۵، ج ۳۷ ص ۸۵ ح ۲؛ تفسير القمى: ج ۲ ص ۳۵۶.
  2. بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۱۲۳؛ الكافى: ج ۸ ص ۱۷۹.
  3. الصراط المستقيم: ج ۱ ص ۲۹۶؛ در ج ۱ ص ۲۳۵- ۲۳۶ كتاب حاضر نزول آيه «يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ ما قالُوا ...» در همين مورد ذكر شد.
  4. مثالب النواصب، نسخه خطى: ص ۹۲.