عبدالله بن عمر: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی غدیر
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{متن عربی|فَأَمَرَ بِشَجَراتٍ هُنالِكَ فَكُسِحَ ما تَحتَهُنّ ، وسَمِعتُهُ يَقولُ: أيُّهَا النّاسُ! ألَستُ أولى بِالمُؤمِنينَ مِن أنفُسِهِم؟ فَأَجَبناهُ كُلُّنا: بَلى يا رَسولَ اللّه. فَأَخَذَ يَدَهُ فَوَضَعَها عَلى يَدِ عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ عليه السلام ، ثُمَّ رَفَعَها حَتّى رَأَينا بَياضَ إبطَيهِما، ثُمَّ قالَ:«مَن كُنتُ مَولاهُ فَهذا عَلِيٌّ مَولاهُ، اللّهُمَّ والِ مَن والاهُ وعادِ مَن عاداهُ ، وَانصُر مَن نَصَرَهُ وَاخذُل مَن خَذَلَهُ».}}<ref>شرح الأخبار:ج۱،ص۱۰۱ ،ح۲۴ وراجع تاريخ دمشق:ج۴۲،ص۲۳۶ .</ref>
روز غدير با پيامبر خدا بودم. فرمان داد زير درختان آن جا را بروبند و شنيدم كه مى فرمايد:  


روز غدير با پيامبر خدا بودم. فرمان داد زير درختان آن جا را بروبند و شنيدم كه مى فرمايد: «اى مردم! آيا من به مؤمنان، از خود آنها سزاوارتر نيستم؟». همگى پاسخ داديم: چرا، اى پيامبر خدا! پس، دستش را بر دست على بن ابى طالب عليه السلام نهاد و آن را تا آن جا بالا برد كه سفيدى زير بغل هاى هر دو را ديديم. سپس فرمود:«هر كه من مولاى اويم، اين على مولاى اوست. خدايا! دوستدارش را دوست و دشمنش را دشمن بدار! ياورش را يارى ده و وا گذارنده اش را وا بگذار».
«اى مردم! آيا من به مؤمنان، از خود آنها سزاوارتر نيستم؟».  
 
همگى پاسخ داديم: چرا، اى پيامبر خدا!  
 
پس، دستش را بر دست على بن ابى طالب عليه السلام نهاد و آن را تا آن جا بالا برد كه سفيدى زير بغل هاى هر دو را ديديم.  
 
سپس فرمود:
 
{{متن عربی|«مَن كُنتُ مَولاهُ فَهذا عَلِيٌّ مَولاهُ، اللّهُمَّ والِ مَن والاهُ وعادِ مَن عاداهُ ، وَانصُر مَن نَصَرَهُ وَاخذُل مَن خَذَلَهُ».}}<ref>شرح الأخبار:ج۱،ص۱۰۱ ،ح۲۴ وراجع تاريخ دمشق:ج۴۲،ص۲۳۶ .</ref>
 
«هر كه من مولاى اويم، اين على مولاى اوست. خدايا! دوستدارش را دوست و دشمنش را دشمن بدار! ياورش را يارى ده و وا گذارنده اش را وا بگذار».


== منبع ==
== منبع ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۰۴

روز غدير با پيامبر خدا بودم. فرمان داد زير درختان آن جا را بروبند و شنيدم كه مى فرمايد:

«اى مردم! آيا من به مؤمنان، از خود آنها سزاوارتر نيستم؟».

همگى پاسخ داديم: چرا، اى پيامبر خدا!

پس، دستش را بر دست على بن ابى طالب عليه السلام نهاد و آن را تا آن جا بالا برد كه سفيدى زير بغل هاى هر دو را ديديم.

سپس فرمود:

««مَن كُنتُ مَولاهُ فَهذا عَلِيٌّ مَولاهُ، اللّهُمَّ والِ مَن والاهُ وعادِ مَن عاداهُ ، وَانصُر مَن نَصَرَهُ وَاخذُل مَن خَذَلَهُ».»[۱]

«هر كه من مولاى اويم، اين على مولاى اوست. خدايا! دوستدارش را دوست و دشمنش را دشمن بدار! ياورش را يارى ده و وا گذارنده اش را وا بگذار».

منبع

دانشنامه اميرالمومنين(ری شهری): ج۲،ص۳۰۳

پانویس

  1. شرح الأخبار:ج۱،ص۱۰۱ ،ح۲۴ وراجع تاريخ دمشق:ج۴۲،ص۲۳۶ .