آيات ۱۰ تا ۲۵ بقره و غدیر: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۰ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{متن آیه | {{متن آیه | ||
| متن آیه = فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ. وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ.أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَٰكِنْ لَا يَشْعُرُونَ.وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ ۗ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلَٰكِنْ لَا يَعْلَمُونَ.وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَىٰ شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ.اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ.أُولَٰئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَىٰ فَمَا رَبِحَتْ تِجَارَتُهُمْ وَمَا كَانُوا مُهْتَدِينَ.مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لَا يُبْصِرُونَ.صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ.أَوْ كَصَيِّبٍ مِنَ السَّمَاءِ فِيهِ ظُلُمَاتٌ وَرَعْدٌ وَبَرْقٌ يَجْعَلُونَ أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِمْ مِنَ الصَّوَاعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ ۚ وَاللَّهُ مُحِيطٌ بِالْكَافِرِينَ.يَكَادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصَارَهُمْ ۖ كُلَّمَا أَضَاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِيهِ وَإِذَا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قَامُوا ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ.يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ.الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِرَاشًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَكُمْ ۖ فَلَا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَادًا وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ.وَإِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَىٰ عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ.فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَلَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ ۖ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ۖ كُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقًا ۙ قَالُوا هَٰذَا الَّذِي رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ ۖ وَأُتُوا بِهِ مُتَشَابِهًا ۖ وَلَهُمْ فِيهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ ۖ وَهُمْ فِيهَا خَالِدُونَ. | | متن آیه = فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ. وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ. أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَٰكِنْ لَا يَشْعُرُونَ. وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ ۗ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلَٰكِنْ لَا يَعْلَمُونَ. وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَىٰ شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ. اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ. أُولَٰئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَىٰ فَمَا رَبِحَتْ تِجَارَتُهُمْ وَمَا كَانُوا مُهْتَدِينَ. مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لَا يُبْصِرُونَ. صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ. أَوْ كَصَيِّبٍ مِنَ السَّمَاءِ فِيهِ ظُلُمَاتٌ وَرَعْدٌ وَبَرْقٌ يَجْعَلُونَ أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِمْ مِنَ الصَّوَاعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ ۚ وَاللَّهُ مُحِيطٌ بِالْكَافِرِينَ. يَكَادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصَارَهُمْ ۖ كُلَّمَا أَضَاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِيهِ وَإِذَا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قَامُوا ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ. يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ. الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِرَاشًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَكُمْ ۖ فَلَا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَادًا وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ. وَإِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَىٰ عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ. فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَلَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ ۖ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ۖ كُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقًا ۙ قَالُوا هَٰذَا الَّذِي رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ ۖ وَأُتُوا بِهِ مُتَشَابِهًا ۖ وَلَهُمْ فِيهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ ۖ وَهُمْ فِيهَا خَالِدُونَ. | ||
| ترجمه = در دلِ آنان بیماریِ [سختی از نفاق] است، پس خدا به کیفرِ نفاقشان بر بیماریشان افزود، و برای آنان در برابر آنچه همواره دروغ | | ترجمه = در دلِ آنان بیماریِ [سختی از نفاق] است، پس خدا به کیفرِ نفاقشان بر بیماریشان افزود، و برای آنان در برابر آنچه همواره دروغ میگفتند، عذابی دردناک است. چون به آنان گویند: در زمین فساد نکنید، میگویند: فقط ما اصلاحگریم! آگاه باشید! یقیناً خود آنان فسادگرند، ولی درک نمیکنند. چون به آنان گویند: ایمان آورید چنان که دیگر مردم ایمان آوردند میگویند: آیا ما هم مانند سبکمغزان ایمان آوریم؟ آگاه باشید! قطعاً اینان خود سبکمغزند، ولی [از شدت کوردلی به این حقیقت] آگاه نیستند.و هنگامی که با اهل ایمان دیدار کنند، گویند: ما ایمان آوردیم و چون با شیطانهایشان [که سرانِ شرک و کفرند] خلوت گزینند، گویند: بدون شک ما با شماییم، جز این نیست که ما [با تظاهر به ایمان] آنان را مسخره میکنیم. خدا آنان را [به کیفر این کار منافقانه در دنیا و آخرت] عذاب خواهد کرد و آنان را در سرکشی و تجاوزشان مهلت میدهد [تا در گمراهیشان] سرگردان و حیران بمانند. آنان کسانی هستند که گمراهی را بهجای هدایت خریدند، پس تجارتشان سود نکرد و از راهیافتگان [بهسوی حق] نبودند. سرگذشت آنان مانند کسانی است که [در شب بسیار تاریک بیابان] آتشی افروختند [تا در پرتو آن خود را از خطر نجات دهند]، چون آتش پیرامونشان را روشن ساخت، خدا [بهوسیله توفانی سهمگین] نورشان را خاموش کرد و آنان را در تاریکیهایی که مطلقاً نمیدیدند واگذاشت. کر و لال و کورند، به این سبب آنان [از گمراهی و ضلالت بهسوی هدایت و حقیقت] بازنمیگردند. یا [سرگذشت آنان] سرگذشتِ [دچارشدگان به] رگباری شدید از آسمان است که در آن تاریکیها و رعد و برقی است، [آنان] انگشتانشان را از [صدایِ هولناکِ] صاعقهها بهخاطر بیم مرگ در گوشهایشان میگذارند [در حالی که راه گریزی از مرگ برای آنان نیست] و خدا به کافران احاطه [همهجانبه] دارد. نزدیک است که آن برقِ [بسیار رخشنده، روشنیِ] چشمهای آنان را برباید؛ زمانی که آنان را روشنی دهد، در آن روشنی راه میروند و چون محیط را بر آنان تاریک کند، میایستند و اگر خدا میخواست [شنواییِ] گوش و [بیناییِ] چشم آنان را نابود میکرد؛ زیرا خدا بر هر کاری تواناست. ای مردم! پروردگارتان را که شما و پیشینیان شما را آفریده است، بپرستید تا [با پرستیدن او] پرواپیشه شوید. آن پروردگاری که زمین را برای شما بستری گسترده و آسمان را سقفی برافراشته قرار داد و از آسمان، آبی [مانند برف و باران] نازل کرد و بهوسیله آن از میوههای گوناگون، رزق و روزی برای شما بیرون آورد؛ پس برای خدا شریکان و همتایانی قرار ندهید در حالی که میدانید [برای خدا در آفریدن و روزیدادن، شریک و همتایی وجود ندارد]. و اگر در آنچه ما بر بنده خود] محمّد (صلی الله علیه وآله) نازل کردهایم، شک دارید [که وحی الهی است یا ساخته بشر] پس سورهای مانند آن را بیاورید، و [برای این کار] غیر از خدا، شاهدان و گواهان خود را [از فُصحا و بُلغای بزرگ عرب به یاری] فرا خوانید، اگر [در گفتار خود که این قرآن ساخته بشر است نه وحی الهی] راستگویید. و اگر این کار را انجام ندادید که هرگز نمیتوانید انجام دهید، از آتشی که هیزمش مردم و سنگهایند، بپرهیزید؛ آتشی که برای کافران آماده شده است و کسانی را که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته [چون عبادت حق و خدمت به خلق] انجام دادهاند، مژده ده که بهشتهایی ویژه آنان است که از زیرِ [درختانِ] آن نهرها جاری است؛ هرگاه از آن بهشتها میوهای آماده به آنان دهند، گویند: این همان است که از پیش روزیِ ما نمودند، و از میوههای گوناگون که [در طعم و گوارایی و زیبایی] شبیهِ هم است، نزد آنان آورند؛ در آنجا برای ایشان همسرانی پاکیزه [از هر آلودگی] است؛ و در آن بهشتها جاودانهاند.» | ||
}} | }} | ||
{{جعبه اطلاعات آیه | {{جعبه اطلاعات آیه | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
| موضوع = نفاق | | موضوع = نفاق | ||
}} | }} | ||
آيات ۱۰ تا ۲۵ بقره را روشنکننده حسادت دشمنان غدیر، فسادکنندگی آنان، دشمنی آنان با دوستان غدیر و بیماری قلبی آنان نسبت به حقیقت غدیر دانستهاند. | |||
با ديدن | به گفته برخی محققان، با ديدن کرامات [[امیرالمؤمنین (لقب)|امیرالمؤمنین]] عليه السلام پس از [[غدیر]] در [[مدینه]]، قلبهای [[منافقین|منافقان]] مرض بيشترى يافت، گذشته از مرض حسدى كه نسبت به پيامبر و على عليهما السلام داشتند. گفته شده که دشمنان غدیر بنابر آیات ۱۰ تا ۲۵ سوره بقره فسادکنندگان در زمین قلمداد شدهاند؛ زیرا آنان با اظهار بیعتشكنى در برابر بندگان مستضعف خدا دين آنان را در دلشان مشوّش میکنند و آنان را در اعتقادشان متحير مینمايند. ادعای اصلاح گری آنان نشانهای بر این نکته دانسته شده که آنان نه به دين محمد و نه غير محمد اعتقادى ندارند و در مسئله دين متحيرند. | ||
در | در این آیات، اینکه منافقان پذیرندگان غدیر را سفیه میخواندند نشانه سفاهت حقیقی خود آنان دانسته شده است؛ زیرا با نفاقشان نه محبت پيامبر صلى الله عليه و آله و مؤمنان و نه محبت يهود و ساير كافران را توانستند جذب کنند. | ||
== کرامات علی علیه السلام پس از غدیر و حسادت منافقین == | |||
به گفته برخی محققان، با ديدن کرامات [[امیرالمؤمنین (لقب)|امیرالمؤمنین]] عليه السلام پس از [[غدیر]] در [[مدینه]]، قلبهای [[منافقین|منافقان]] مرض بيشترى يافت، گذشته از مرض حسدى كه نسبت به پيامبر و على عليهما السلام داشتند. در اين باره، خداوند در آيات ۱۰ الى ۱۵ سوره بقره چنين فرمود: {{قرآن|فى قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ|ترجمه=در دلِ آنان بیماریِ [سختی از نفاق] است}}؛ يعنى در قلوب اين گردنکشانِ شکكننده بيعتشكن از بيعتى كه براى على بن ابىطالب گرفتى مرضى ايجاد شد. | |||
در ادامه این آیه آمده است: {{قرآن|فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً|ترجمه=پس خدا به کیفرِ نفاقشان بر بیماریشان افزود}}بهگونهاى كه با ديدن اين نشانهها و معجزات قلبهای آنان متحيّر گرديد: {{قرآن|وَ لَهُمْ عَذابٌ اَليمٌ بِما كانُوا يَكْذِبُونَ|ترجمه=و برای آنان در برابر آنچه همواره دروغ میگفتند، عذابی دردناک است}}. | |||
با اظهار | == دشمنان غدیر بهعنوان فسادکنندگان در زمین == | ||
گفته شده که دشمنان غدیر بنابر آیات ۱۰ تا ۲۵ سوره بقره فسادکنندگان در زمین قلمداد شدهاند؛ با این توضیح: آنگاه كه به اين شكنندگان بيعتِ غدير گفته مىشود: {{متن قرآن|لا تُفْسِدُوا فِى الاَرْضِ|ترجمه=در زمین فساد نکنید}}: میگویند: ما فقط اصلاحگریم. آنان با اظهار بیعتشكنى در برابر بندگان مستضعف خدا دين آنان را در دلشان مشوّش میکنند و آنان را در اعتقادشان متحير مینمايند. آنان در پاسخ میگویند: {{متن قرآن|قالُوا اِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ|ترجمه=میگویند: فقط ما اصلاحگریم}}؛ این سخنان آنان نشانهای بر این نکته دانسته شده که آنان نه به دين محمد و نه غير محمد اعتقادى ندارند و در مسئله دين متحيرند. | |||
در ادامه تحلیل این آیه گفته شده که منافقان در ظاهر رضايت خود به محمد را با اظهار قبول دين او نشان مىدادند، ولى در باطن طبق خواستههاى خود عمل مىکردند. آنان از امكانات زندگى و رفاه آن استفاده مىکردند و نفس خود را از رِقيَّت محمد آزاد مىدیدند و از اطاعت پسرعمويش على خود را رها مىدانستند؛ بهگونهاى كه اگر در دنيا پيروزى يافت، ما نزد او مورد توجه باشيم و اگر امر او به نابودى كشيده شد، از اسيرشدن بهدست دشمنانش سالم بمانيم. خداوند در پاسخ به این رویکرد آنان مىفرمايد: {{قرآن|اَلا اِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ|ترجمه=آگاه باشید! یقیناً خود آنان فسادگرند}}. | |||
در پاسخ به ادعای اصلاحگری آنان گفته شده است که «بدانيد كه آنان فسادكننده هستند»، با اين مطالبى كه درباره امور خود مىگويند؛ چرا كه خداوند نفاق آنان را به پيامبرش شناسانده و او آنان را لعنت مىنمايد و به مؤمنين دستور لعن آنان را مىدهد. دشمنان مؤمنين نيز ديگر به آنان اطمينان ندارند، چرا كه مى پندارند با آنان نيز منافقانه رفتار مىكنند؛ همانگونه كه با اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله با نفاق رفتار مىكنند.<ref>بقره / ۱۰-۱۵؛ واقعه قرآنى غدير: ص ۱۷۶-۱۸۲.</ref> از اينجاست كه هيچ منزلتى برايشان نزد آنان وجود ندارد، و به عنوان افرادى موثق در دل آنان جاى ندارند. | |||
== سفیهخواندن یاران علی علیه السلام توسط منافقان == | |||
گفته شده که این قسمت از آیات ۱۰ تا ۲۵ سوره بقره {{قرآن|وَ اِذا قيلَ لَهُمْ آمَنُوا كَما آمَنَ النّاسُ قالُوا اَنُؤْمِنُ كَما آمَنَ السُّفَهاءُ، اَلا اِنَّهُمْ هُمُ السَّفَهاءُ وَ لكِنْ لا يَعْلَمُونَ|ترجمه=چون به آنان گویند: در زمین فساد نکنید، میگویند: فقط ما اصلاحگریم. آگاه باشید! یقیناً خود آنان فسادگرند، ولی درک نمیکنند}} درباره اين است كه وقتى برگزيدگان مؤمنان، مانند سلمان و مقداد و ابوذر و عمار، به اين بيعتشكنان مىگويند: «ايمان آوريد به پيامبر و به على كه او را جاى خود قرار داده و مقام خود را به او داده و در همه مصالح دين و دنيا او را ضابطه قرار داده است. شما هم مانند ساير مردم ايمان به اين پيامبر آوريد و در ظاهر و باطن تسليم اين امام شويد» آنان به اين مؤمنان پاسخى نمىدهند؛ زيرا جرأت ندارند جواب واقعى را به آنان بگويند، ولى به منافقينى كه نزد آنان مىآيند و مورداعتمادشان هستند و همچنين به مؤمنان مستضعفى كه از كتمان آن مطمئن هستند مىگويند:{{قرآن|اَنُؤْمِنُ كَما آمَنَ السُّفَهاءُ|ترجمه=آیا ما هم مانند سبکمغزان ایمان آوریم؟}}. | |||
گفته شده که منظور منافقان از سفيهان سلمان و اصحاب خاص علی علیه السلام هستند كه در پيشگاه على عليه السلام محبت خالصانه و اطاعت محض را تقديم نمودهاند و ولايت دوستان على و دشمنى با او را علنى ساختهاند. اينان را از آن جهت «سفهاء» مىدانند كه در برابر دشمنان محمد روش تندى دارند و هنگامى كه امر او مضمحل شود دشمنانش آنان را نابود مىكنند و ساير سردمداران و مخالفان محمد نيز آنان را هلاک مىنمايند. | |||
از | گفته شده که جمله {{قرآن|اَلا اِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ|ترجمه=آگاه باشید! قطعاً اینان خود سبکمغزند، ولی [از شدت کوردلی به این حقیقت] آگاه نیستند.}} در پاسخ به این ادعای منافقان آمده است؛ چرا كه در نبوت پيامبر صلى الله عليه وآله آنگونه كه بايد توجه نكردهاند تا به نبوت او معرفت پيدا كنند و صحت ضابطه قرار دادن على عليه السلام را در امر دين و دنيا دريابند. اين منافقان با دقتنكردن به اتمامحجتهاى خدا جاهل ماندهاند و از پيامبر صلى الله عليه و آله و يارانش و همچنين از مخالفينشان مىترسند؛ چرا كه در امان نيستند كه كدامشان غالب مىشود و مىترسند كه مبادا همراه آنان هلاک شوند. بنابراين آنان سفيهند به دليل اينكه با نفاقشان نه محبت پيامبر صلى الله عليه و آله و مؤمنان و نه محبت يهود و ساير كافرين براى آنان قابل تحقق است. | ||
اين | در ادامه گفته شده که اين منافقان با نفاقشان در برابر پيامبر صلى الله عليه و آله اظهار ولايت آن حضرت و برادرش على عليه السلام و دشمنى با يهود و نصارى و ناصبيان مىنمايند، همانگونه كه در برابر اين دشمنان اظهار دشمنى با پيامبر و على عليهما السلام و ولايت دشمنان ايشان مىنمايند. با اين روش دشمنان پيامبر صلى الله عليه وآله هم مىپندارند كه نفاق اينان در برابر آنان همانند نفاقشان با محمد صلى الله عليه و آله و على عليه السلام است. اما آنان نمیدانند{{قرآن|وَ لكِنْ لا يَعْلَمُونَ|ترجمه=ولی [از شدت کوردلی به این حقیقت] آگاه نیستند}} که خداوند پيامبرش را از اسرار آنان آگاه مىکند و آنان را خوار مىنمايد و مورد لعنت قرار مىدهد و بىارزش تلقى مىنمايد. | ||
در ادامه كلام خداوند كه مىفرمايد:{{قرآن|وَ اِذا لَقُوا الَّذينَ آمَنُوا قالُوا آمَنّا، وَ اِذا خَلَوا اِلى شَياطينِهِمْ قالُوا اِنّا مَعَكُمْ اِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُونَ. اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَ يَمُدُّهُمْ فى طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ|ترجمه=و هنگامی که با اهل ایمان دیدار کنند، گویند: ما ایمان آوردیم و چون با شیطانهایشان [که سرانِ شرک و کفرند] خلوت گزینند، گویند: بدون شک ما با شماییم، جز این نیست که ما [با تظاهر به ایمان] آنان را مسخره میکنیم. خدا آنان را [به کیفر این کار منافقانه در دنیا و آخرت] عذاب خواهد کرد و آنان را در سرکشی و تجاوزشان مهلت میدهد [تا در گمراهیشان] سرگردان و حیران بمانند.}} اين قسمت از آيه درباره آن دانسته شده كه اين بيعتشكنان كه بر مخالفت با على عليه السلام و مانعشدن خلافت از او هم پيمان شده بودند، وقتى با مؤمنان روبهرو مىشدند مىگفتند: ما هم مانند ايمان شما ايمان آوردهايم.<ref>بحار الانوار: ج ۶، ص ۳۰ و ج ۳۰، ص ۲۲۳-۲۶۶ و ج ۳۷، ص ۱۴۲-۱۴۸؛ عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۵۴-۱۶۱.</ref> | |||
== دشمنی با ولایت علی بیماری قلب منافقان و تشدیدکننده آن == | |||
امام کاظم علیه السلام در تفسیر آیه {{متن قرآن|فى قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً...}} فرمودند: {{متن عربی|فَمَرِضَتْ قُلُوبُ الْقَوْمِ لَمَّا شَاهَدُوا ذَلِکَ مُضَافاً إِلَی مَا کَانَ مِنْ مَرَضِ أَجْسَامِهِمْ لَهُ وَ لِعَلِیِّبْنِأَبِیطَالِبٍ (علیه السلام) فَقَالَ اللَّهُ عِنْدَ ذَلِکَ}}:{{متن قرآن|فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ}} {{متن عربی|أَیْ فِی قُلُوبِ هَؤُلَاءِ الْمُتَمَرِّدِینَ الشَّاکِّینَ النَّاکِثِینَ لِمَا أَخَذْتَ عَلَیْهِمْ مِنْ بَیْعَهًِْ عَلِیٍّ علیه السلام}}: منافقان وقتی صحنه[ی بیعتگرفتن برای علی علیه السلام] را دیدند، بهخاطر کینه دلشان نسبت به پیامبر و علی علیه السلام، بیماری و مرضِ دل، بر مرضِ جسمشان افزودهشد، در این هنگام خداوند فرمود: {{متن قرآن|فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ}}؛ یعنی خداوند در قلبهای این افراد سرکش و شککننده و پیمانشکن که عهد بیعت با علی علیه السلام را شکستند، [مرض و بیماری انداخت].<ref>تفسیر اهلبیت علیهم السلام، ج۱، ص۱۴۰؛ بحارالأنوار، ج۳۷، ص۱۴۴؛ تأویل الآیات الظاهرة، ص۳۹. </ref> | |||
در ادامه امام کاظم علیه السلام اضافه میکند: {{متن قرآن|وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ بِما کانُوا یَکْذِبُونَ}} {{متن عربی|مُحَمَّداً وَ یَکْذِبُونَ فِی قَوْلِهِمْ إِنَّا عَلَی الْعَهْدِ وَ الْبَیْعَهًِْ مُقِیمُونَ.}}: آن منافقین دچار عذاب دردناک میشوند؛ زیرا محمّد صلی الله علیه و آله را تکذیب کرده و نیز این سخن خود را که ما بر عهد و پیمان خود استواریم، [در عمل] تکذیب میکردند.<ref>تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۱۴۰؛ بحارالأنوار، ج۳۷، ص۱۴۴؛ تأویل الآیات الظاهرة، ص۳۹.</ref> | |||
امام کاظم علیه السلام: {{متن قرآن|وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ بِما کانُوا یَکْذِبُونَ}} {{متن عربی|مُحَمَّداً وَ یَکْذِبُونَ فِی قَوْلِهِمْ إِنَّا عَلَی الْعَهْدِ وَ الْبَیْعَهًِْ مُقِیمُونَ.}}: | |||
آن منافقین دچار عذاب دردناک | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:قرآن و غدیر]] | [[رده:قرآن و غدیر]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۲۶
مشخصات آیه | |
---|---|
سوره | سوره بقره (۲) |
آیه | ۱۰ تا ۲۵ |
جزء | ۱ |
محتوای آیه | |
مکان نزول | مدینه |
موضوع | نفاق |
آيات ۱۰ تا ۲۵ بقره را روشنکننده حسادت دشمنان غدیر، فسادکنندگی آنان، دشمنی آنان با دوستان غدیر و بیماری قلبی آنان نسبت به حقیقت غدیر دانستهاند.
به گفته برخی محققان، با ديدن کرامات امیرالمؤمنین عليه السلام پس از غدیر در مدینه، قلبهای منافقان مرض بيشترى يافت، گذشته از مرض حسدى كه نسبت به پيامبر و على عليهما السلام داشتند. گفته شده که دشمنان غدیر بنابر آیات ۱۰ تا ۲۵ سوره بقره فسادکنندگان در زمین قلمداد شدهاند؛ زیرا آنان با اظهار بیعتشكنى در برابر بندگان مستضعف خدا دين آنان را در دلشان مشوّش میکنند و آنان را در اعتقادشان متحير مینمايند. ادعای اصلاح گری آنان نشانهای بر این نکته دانسته شده که آنان نه به دين محمد و نه غير محمد اعتقادى ندارند و در مسئله دين متحيرند.
در این آیات، اینکه منافقان پذیرندگان غدیر را سفیه میخواندند نشانه سفاهت حقیقی خود آنان دانسته شده است؛ زیرا با نفاقشان نه محبت پيامبر صلى الله عليه و آله و مؤمنان و نه محبت يهود و ساير كافران را توانستند جذب کنند.
کرامات علی علیه السلام پس از غدیر و حسادت منافقین
به گفته برخی محققان، با ديدن کرامات امیرالمؤمنین عليه السلام پس از غدیر در مدینه، قلبهای منافقان مرض بيشترى يافت، گذشته از مرض حسدى كه نسبت به پيامبر و على عليهما السلام داشتند. در اين باره، خداوند در آيات ۱۰ الى ۱۵ سوره بقره چنين فرمود: فى قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ؛ در دلِ آنان بیماریِ [سختی از نفاق] است ؛ يعنى در قلوب اين گردنکشانِ شکكننده بيعتشكن از بيعتى كه براى على بن ابىطالب گرفتى مرضى ايجاد شد.
در ادامه این آیه آمده است: فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً؛ پس خدا به کیفرِ نفاقشان بر بیماریشان افزود بهگونهاى كه با ديدن اين نشانهها و معجزات قلبهای آنان متحيّر گرديد: وَ لَهُمْ عَذابٌ اَليمٌ بِما كانُوا يَكْذِبُونَ؛ و برای آنان در برابر آنچه همواره دروغ میگفتند، عذابی دردناک است .
دشمنان غدیر بهعنوان فسادکنندگان در زمین
گفته شده که دشمنان غدیر بنابر آیات ۱۰ تا ۲۵ سوره بقره فسادکنندگان در زمین قلمداد شدهاند؛ با این توضیح: آنگاه كه به اين شكنندگان بيعتِ غدير گفته مىشود: لا تُفْسِدُوا فِى الاَرْضِ؛ در زمین فساد نکنید : میگویند: ما فقط اصلاحگریم. آنان با اظهار بیعتشكنى در برابر بندگان مستضعف خدا دين آنان را در دلشان مشوّش میکنند و آنان را در اعتقادشان متحير مینمايند. آنان در پاسخ میگویند: قالُوا اِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ؛ میگویند: فقط ما اصلاحگریم ؛ این سخنان آنان نشانهای بر این نکته دانسته شده که آنان نه به دين محمد و نه غير محمد اعتقادى ندارند و در مسئله دين متحيرند.
در ادامه تحلیل این آیه گفته شده که منافقان در ظاهر رضايت خود به محمد را با اظهار قبول دين او نشان مىدادند، ولى در باطن طبق خواستههاى خود عمل مىکردند. آنان از امكانات زندگى و رفاه آن استفاده مىکردند و نفس خود را از رِقيَّت محمد آزاد مىدیدند و از اطاعت پسرعمويش على خود را رها مىدانستند؛ بهگونهاى كه اگر در دنيا پيروزى يافت، ما نزد او مورد توجه باشيم و اگر امر او به نابودى كشيده شد، از اسيرشدن بهدست دشمنانش سالم بمانيم. خداوند در پاسخ به این رویکرد آنان مىفرمايد: اَلا اِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ؛ آگاه باشید! یقیناً خود آنان فسادگرند .
در پاسخ به ادعای اصلاحگری آنان گفته شده است که «بدانيد كه آنان فسادكننده هستند»، با اين مطالبى كه درباره امور خود مىگويند؛ چرا كه خداوند نفاق آنان را به پيامبرش شناسانده و او آنان را لعنت مىنمايد و به مؤمنين دستور لعن آنان را مىدهد. دشمنان مؤمنين نيز ديگر به آنان اطمينان ندارند، چرا كه مى پندارند با آنان نيز منافقانه رفتار مىكنند؛ همانگونه كه با اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله با نفاق رفتار مىكنند.[۱] از اينجاست كه هيچ منزلتى برايشان نزد آنان وجود ندارد، و به عنوان افرادى موثق در دل آنان جاى ندارند.
سفیهخواندن یاران علی علیه السلام توسط منافقان
گفته شده که این قسمت از آیات ۱۰ تا ۲۵ سوره بقره وَ اِذا قيلَ لَهُمْ آمَنُوا كَما آمَنَ النّاسُ قالُوا اَنُؤْمِنُ كَما آمَنَ السُّفَهاءُ، اَلا اِنَّهُمْ هُمُ السَّفَهاءُ وَ لكِنْ لا يَعْلَمُونَ؛ چون به آنان گویند: در زمین فساد نکنید، میگویند: فقط ما اصلاحگریم. آگاه باشید! یقیناً خود آنان فسادگرند، ولی درک نمیکنند درباره اين است كه وقتى برگزيدگان مؤمنان، مانند سلمان و مقداد و ابوذر و عمار، به اين بيعتشكنان مىگويند: «ايمان آوريد به پيامبر و به على كه او را جاى خود قرار داده و مقام خود را به او داده و در همه مصالح دين و دنيا او را ضابطه قرار داده است. شما هم مانند ساير مردم ايمان به اين پيامبر آوريد و در ظاهر و باطن تسليم اين امام شويد» آنان به اين مؤمنان پاسخى نمىدهند؛ زيرا جرأت ندارند جواب واقعى را به آنان بگويند، ولى به منافقينى كه نزد آنان مىآيند و مورداعتمادشان هستند و همچنين به مؤمنان مستضعفى كه از كتمان آن مطمئن هستند مىگويند: اَنُؤْمِنُ كَما آمَنَ السُّفَهاءُ؛ آیا ما هم مانند سبکمغزان ایمان آوریم؟ .
گفته شده که منظور منافقان از سفيهان سلمان و اصحاب خاص علی علیه السلام هستند كه در پيشگاه على عليه السلام محبت خالصانه و اطاعت محض را تقديم نمودهاند و ولايت دوستان على و دشمنى با او را علنى ساختهاند. اينان را از آن جهت «سفهاء» مىدانند كه در برابر دشمنان محمد روش تندى دارند و هنگامى كه امر او مضمحل شود دشمنانش آنان را نابود مىكنند و ساير سردمداران و مخالفان محمد نيز آنان را هلاک مىنمايند.
گفته شده که جمله اَلا اِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ؛ آگاه باشید! قطعاً اینان خود سبکمغزند، ولی [از شدت کوردلی به این حقیقت] آگاه نیستند. در پاسخ به این ادعای منافقان آمده است؛ چرا كه در نبوت پيامبر صلى الله عليه وآله آنگونه كه بايد توجه نكردهاند تا به نبوت او معرفت پيدا كنند و صحت ضابطه قرار دادن على عليه السلام را در امر دين و دنيا دريابند. اين منافقان با دقتنكردن به اتمامحجتهاى خدا جاهل ماندهاند و از پيامبر صلى الله عليه و آله و يارانش و همچنين از مخالفينشان مىترسند؛ چرا كه در امان نيستند كه كدامشان غالب مىشود و مىترسند كه مبادا همراه آنان هلاک شوند. بنابراين آنان سفيهند به دليل اينكه با نفاقشان نه محبت پيامبر صلى الله عليه و آله و مؤمنان و نه محبت يهود و ساير كافرين براى آنان قابل تحقق است.
در ادامه گفته شده که اين منافقان با نفاقشان در برابر پيامبر صلى الله عليه و آله اظهار ولايت آن حضرت و برادرش على عليه السلام و دشمنى با يهود و نصارى و ناصبيان مىنمايند، همانگونه كه در برابر اين دشمنان اظهار دشمنى با پيامبر و على عليهما السلام و ولايت دشمنان ايشان مىنمايند. با اين روش دشمنان پيامبر صلى الله عليه وآله هم مىپندارند كه نفاق اينان در برابر آنان همانند نفاقشان با محمد صلى الله عليه و آله و على عليه السلام است. اما آنان نمیدانند وَ لكِنْ لا يَعْلَمُونَ؛ ولی [از شدت کوردلی به این حقیقت] آگاه نیستند که خداوند پيامبرش را از اسرار آنان آگاه مىکند و آنان را خوار مىنمايد و مورد لعنت قرار مىدهد و بىارزش تلقى مىنمايد.
در ادامه كلام خداوند كه مىفرمايد: وَ اِذا لَقُوا الَّذينَ آمَنُوا قالُوا آمَنّا، وَ اِذا خَلَوا اِلى شَياطينِهِمْ قالُوا اِنّا مَعَكُمْ اِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُونَ. اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَ يَمُدُّهُمْ فى طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ؛ و هنگامی که با اهل ایمان دیدار کنند، گویند: ما ایمان آوردیم و چون با شیطانهایشان [که سرانِ شرک و کفرند] خلوت گزینند، گویند: بدون شک ما با شماییم، جز این نیست که ما [با تظاهر به ایمان] آنان را مسخره میکنیم. خدا آنان را [به کیفر این کار منافقانه در دنیا و آخرت] عذاب خواهد کرد و آنان را در سرکشی و تجاوزشان مهلت میدهد [تا در گمراهیشان] سرگردان و حیران بمانند. اين قسمت از آيه درباره آن دانسته شده كه اين بيعتشكنان كه بر مخالفت با على عليه السلام و مانعشدن خلافت از او هم پيمان شده بودند، وقتى با مؤمنان روبهرو مىشدند مىگفتند: ما هم مانند ايمان شما ايمان آوردهايم.[۲]
دشمنی با ولایت علی بیماری قلب منافقان و تشدیدکننده آن
امام کاظم علیه السلام در تفسیر آیه فى قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً... فرمودند: «فَمَرِضَتْ قُلُوبُ الْقَوْمِ لَمَّا شَاهَدُوا ذَلِکَ مُضَافاً إِلَی مَا کَانَ مِنْ مَرَضِ أَجْسَامِهِمْ لَهُ وَ لِعَلِیِّبْنِأَبِیطَالِبٍ (علیه السلام) فَقَالَ اللَّهُ عِنْدَ ذَلِکَ»: فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ «أَیْ فِی قُلُوبِ هَؤُلَاءِ الْمُتَمَرِّدِینَ الشَّاکِّینَ النَّاکِثِینَ لِمَا أَخَذْتَ عَلَیْهِمْ مِنْ بَیْعَهًِْ عَلِیٍّ علیه السلام»: منافقان وقتی صحنه[ی بیعتگرفتن برای علی علیه السلام] را دیدند، بهخاطر کینه دلشان نسبت به پیامبر و علی علیه السلام، بیماری و مرضِ دل، بر مرضِ جسمشان افزودهشد، در این هنگام خداوند فرمود: فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ ؛ یعنی خداوند در قلبهای این افراد سرکش و شککننده و پیمانشکن که عهد بیعت با علی علیه السلام را شکستند، [مرض و بیماری انداخت].[۳]
در ادامه امام کاظم علیه السلام اضافه میکند: وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ بِما کانُوا یَکْذِبُونَ «مُحَمَّداً وَ یَکْذِبُونَ فِی قَوْلِهِمْ إِنَّا عَلَی الْعَهْدِ وَ الْبَیْعَهًِْ مُقِیمُونَ.»: آن منافقین دچار عذاب دردناک میشوند؛ زیرا محمّد صلی الله علیه و آله را تکذیب کرده و نیز این سخن خود را که ما بر عهد و پیمان خود استواریم، [در عمل] تکذیب میکردند.[۴]
پانویس
- ↑ بقره / ۱۰-۱۵؛ واقعه قرآنى غدير: ص ۱۷۶-۱۸۲.
- ↑ بحار الانوار: ج ۶، ص ۳۰ و ج ۳۰، ص ۲۲۳-۲۶۶ و ج ۳۷، ص ۱۴۲-۱۴۸؛ عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۵۴-۱۶۱.
- ↑ تفسیر اهلبیت علیهم السلام، ج۱، ص۱۴۰؛ بحارالأنوار، ج۳۷، ص۱۴۴؛ تأویل الآیات الظاهرة، ص۳۹.
- ↑ تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۱۴۰؛ بحارالأنوار، ج۳۷، ص۱۴۴؛ تأویل الآیات الظاهرة، ص۳۹.