اللهم وال من والاه (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

از دنشنامه غدیر
جزبدون خلاصۀ ویرایش
 
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
== <big>كتب برگزيده غدير</big> ==
{{جعبه اطلاعات کتاب
<big>يكى از كتب برگزيده و تأليفات ارزشمند در موضوع غدير اين كتاب است:</big>
| عنوان = اللهم وال من والاه
| تصویر = اللهم وال من والاه.jpg
| توضیح_تصویر =
| نام‌های دیگر =  
| نویسنده = غلامرضا صادقي فرد
| تاریخ نگارش =  
| زبان = فارسی
| مترجم =
| تحقیق و تدوین =
| موضوع =
| تعداد جلد = ۱ ج
| قطع =
| مذهب = شیعه اثنی عشر
| ناشر =
| محل نشر =
| سال نشر =
| تعداد صفحه =
| شابک =
| شماره ملی =
| نسخه الکترونیکی =
}}
'''«اللهم وال من والاه»،''' اثر غلامرضا صادقى فرد است. اين كتاب طى بيست فصل، مفصل در مورد حديث غدير «من كنت مولاه فهذا على‏ عليه السلام مولاه» سخن گفته، و تحقيق جامعی پیرامون این قسمت از خطبه غدیر ارائه داده است.


<big>«[[«اللهم وال من والاه...» (حديث)|اللهم وال من والاه]]»، غلامرضا صادقى فرد، فارسى، چاپى، تاسوعا، مشهد، چاپ اول، سال ۱۳۹۴ ش، ۱۴۳۶ ش، وزيرى، ۱۰۹۶ ص. در اين كتاب طى بيست فصل، مفصل در مورد حديث غدير «من كنت مولاه فهذا على‏ عليه السلام مولاه» آن سخن گفته، و تحقيق جامع و از جهات مختلف در مورد اين حديث است.</big>
== نویسنده ==
'''غلامرضا صادقى فرد'''، مؤلف و پژوهشگر که به تألیف کتب متعددی با محوریت آیات پرداخته است از جمله تألیفات ایشان می توان به موارد زیر اشاره نمود: «غدیر خم در سوره آل ابی طالب»؛ «ثمّ نبتهل»؛ «انا انزلناه فی لیله القدر»؛ «سبحان الذی اسری بعبده»؛ «انا صراط الله المستقیم»؛ «اللهم وال من والاه»؛ «و این میثاق خداست»؛ «[[آیه میثاق غدیر (کتاب)|آیه میثاق غدیر]]»؛ [[آیه تبلیغ، آیه اکمال (کتاب)|«آیه تبلیغ ، آیه اکمال»]]؛ «آیه ولایت»؛ «آیه اولو الامر»؛ «همیشه با صادقان.»


<big>فهرست اين كتاب از اين قرار است:</big>
== '''فهرست مطالب''' ==
{{کشویی}}
=== فصل اول ===


<big>'''مقدمه'''</big>
==== مرورى بر حديث مولى بودن «من كنت مولاه فهذا على ‏عليه السلام مولاه» ====
* گونه ‏هاى مختلف حديث مولى بودن
* مواردى كه براى صدور اين حديث مطرح شده است
* مرورى كوتاه بر دلالت حديث مولى بودن


=== <big>فصل اول</big> ===
=== فصل دوم ===
<big>مرورى بر حديث مولى بودن «من كنت مولاه فهذا على ‏عليه السلام مولاه»</big>


* <big>گونه ‏هاى مختلف حديث مولى بودن</big>
==== نگاهى به [[حجةالوداع]] و به غدیر خم به عنوان زمان و مكان صدور حديث مولى بودن ====
* <big>مواردى كه براى صدور اين حديث مطرح شده است</big>
* «اليوم» در آيه اكمال روزى از روزهاى حجة الوداع
* <big>مرورى كوتاه بر دلالت حديث مولى بودن</big>
* وقوع وقايع «اليوم» در مكه و يا در راه بازگشت از حجة الوداع
* واقعه غدير خم تنها شأن نزولى كه براى آيه اكمال ذكر شده است
* غدير خم و واقعه غدير خم
* وقوفى طولانى در غدير خم


=== <big>فصل دوم</big> ===
=== فصل سوم ===
<big>نگاهى به [[حجة الوداع]] و به [[غدیر خم]] به عنوان زمان و مكان صدور حديث مولى بودن</big>


* <big>«اليوم» در آيه اكمال روزى از روزهاى حجة الوداع</big>
==== پژوهشى در خصوص روز صدور «حديث مولى بودن» و روز نزول [[آیه اکمال]] ====
* <big>وقوع وقايع «اليوم» در مكه و يا در راه بازگشت از حجة الوداع</big>
* روز نزول آيه اكمال از ديدگاه عامه
* <big>واقعه غدير خم تنها شأن نزولى كه براى آيه اكمال ذكر شده است</big>
*[[اکمال دین]]، هيچ ارتباطى به اكمال دين از نظر احكام ندارد
* <big>غدير خم و واقعه غدير خم</big>
* اكمال دين در «اليوم» اكمال از نظر اركان
* <big>وقوفى طولانى در غدير خم</big>
* تعبير «دينكم» ارتباطى عظيم ميان «آيه تبليغ» و «آيه اكمال»
* اسلام «اليوم»
* هل بلّغت؟ ...اللهم اشهد
* فرمان به شاهدان براى تبليغ به غايبان
* الف) نگاهى به واژه «تبليغ»
* ب) نگاهى به واژه «شاهد»
* ج) نگاهى به واژه «غايب»
* د) رسالتى كه شاهدان بايد آن را به غايبان تبليغ كنند
* هـ) شهادت به ولايت اميرمؤمنان‏ عليه السلام و اداى قطعى آن در حجة الوداع


=== <big>فصل سوم</big> ===
انطباق نتايج اين بررسى و نتايج بررسى تحليلى آيه تبليغ
<big>پژوهشى در خصوص روز صدور «حديث مولى بودن» و روز نزول [[آیه اکمال]]</big>


* <big>روز نزول آيه اكمال از ديدگاه عامه</big>
* روزى كه اين فرمان صادر شد
* <big>[[اکمال دین]]، هيچ ارتباطى به اكمال دين از نظر احكام ندارد</big>
* اگر يهوديان از عمر پرسش نمى كردند
* <big>اكمال دين در «اليوم» اكمال از نظر اركان</big>
* <big>تعبير «دينكم» ارتباطى عظيم ميان «آيه تبليغ» و «آيه اكمال»</big>
* <big>اسلام «اليوم»</big>
* <big>هل بلّغت؟ ...اللهم اشهد</big>
* <big>فرمان به شاهدان براى تبليغ به غايبان</big>
* <big>الف) نگاهى به واژه «تبليغ»</big>
* <big>ب) نگاهى به واژه «شاهد»</big>
* <big>ج) نگاهى به واژه «غايب»</big>
* <big>د) رسالتى كه شاهدان بايد آن را به غايبان تبليغ كنند</big>
* <big>هـ) شهادت به ولايت اميرمؤمنان‏ عليه السلام و اداى قطعى آن در حجة الوداع</big>


<big>انطباق نتايج اين بررسى و نتايج بررسى تحليلى آيه تبليغ</big>
* كلام آخر در مورد نزول آيه اكمال و صدور اين فرمان


* <big>روزى كه اين فرمان صادر شد</big>
=== فصل چهارم ===
* <big>اگر يهوديان از عمر پرسش نمى كردند</big>


* <big>كلام آخر در مورد نزول آيه اكمال و صدور اين فرمان</big>
==== بخاری و مسلم و نقل خطبه پيامبر صلى الله عليه وآله در غدير خم ====
* نام بخارى و مسلم در ميان ناقلان حديث غدير
* گزارشى از غدير خم توسط مسلم با نام «حديث ثقلين»
* نام بخارى در ميان راويان اختصاصى «حديث غدير» و «حديث مولى بودن»
* انتظار ديگرى نبايد داشت


=== <big>فصل چهارم</big> ===
=== فصل پنجم ===
<big>بخاری و مسلم و نقل خطبه پيامبر صلى الله عليه وآله در غدير خم</big>


* <big>نام بخارى و مسلم در ميان ناقلان حديث غدير</big>
==== مرورى گذرا بر خطبه پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير خم ====
* <big>گزارشى از غدير خم توسط مسلم با نام «حديث ثقلين»</big>
* خطبه غدير پيامبرصلى الله عليه وآله در مصادر اماميه
* <big>نام بخارى در ميان راويان اختصاصى «حديث غدير» و «حديث مولى بودن»</big>
* حمد و ثناى الهى در خطبه غدير خم
* <big>انتظار ديگرى نبايد داشت</big>
* سبب ايجاد چنين اجتماعى در غدير خم


=== <big>فصل پنجم</big> ===
* حديث منزلت و آيه ولايت در خطبه غدير خم
<big>مرورى گذرا بر خطبه پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير خم</big>
* آيه تبليغ و رسالتى كه حتماً بايد تبليغ شود
* امير ابرار و فرزندان او عليهم السلام، ولىّ و امامان واجب الاطاعه
* بشارت تمام پيامبران‏ عليهم السلام به آمدن خاتم پيامبران ‏صلى الله عليه وآله
* حضور امير ابرارعليه السلام در كنار پيامبرصلى الله عليه وآله و حديث مولى بودن
* سخن از اكمال دين و اتمام نعمت و رضايت خداوند
* شهادت طلبيدن از خدا براى تبليغ اين رسالت
* سخن از وجود مبارك حضرت مهدى ‏عليه السلام
* ارتداد قريب الوقوع صحابه
* فرمان تبليغ اين رسالت به غايبان
* توصيف‏ هاى بسيار امير ابرار و فرزندان او عليهم السلام
* «مبايعه» و «ميثاق» و «اقرار» در خطبه غدير


* <big>خطبه غدير پيامبرصلى الله عليه وآله در مصادر اماميه</big>
=== فصل ششم ===
* <big>حمد و ثناى الهى در خطبه غدير خم</big>
* <big>سبب ايجاد چنين اجتماعى در غدير خم</big>


* <big>حديث منزلت و آيه ولايت در خطبه غدير خم</big>
==== كلمه‏ ها و تركيب‏ هاى حديث مولى بودن ====
* <big>آيه تبليغ و رسالتى كه حتماً بايد تبليغ شود</big>
* «من»
* <big>امير ابرار و فرزندان او عليهم السلام، ولىّ و امامان واجب الاطاعه</big>
* «كنتُ»
* <big>بشارت تمام پيامبران‏ عليهم السلام به آمدن خاتم پيامبران ‏صلى الله عليه وآله</big>
* <big>حضور امير ابرارعليه السلام در كنار پيامبرصلى الله عليه وآله و حديث مولى بودن</big>
* <big>سخن از اكمال دين و اتمام نعمت و رضايت خداوند</big>
* <big>شهادت طلبيدن از خدا براى تبليغ اين رسالت</big>
* <big>سخن از وجود مبارك حضرت مهدى ‏عليه السلام</big>
* <big>ارتداد قريب الوقوع صحابه</big>
* <big>فرمان تبليغ اين رسالت به غايبان</big>
* <big>توصيف‏ هاى بسيار امير ابرار و فرزندان او عليهم السلام</big>
* <big>«مبايعه» و «ميثاق» و «اقرار» در خطبه غدير</big>


=== <big>فصل ششم</big> ===
* «مولاه»
<big>كلمه‏ ها و تركيب‏ هاى حديث مولى بودن</big>
* الف) مولى
* ب) ولى
* ج) اولى
* «فهذا»
* «على‏ عليه السلام»
* «اللهم»
* «وال»
* «و»
* «عاد»
* الف) دشمنى و عداوت
* ب) معاداة
* «انصر»
* الف) نصرت و كمک
* ب) نصرت، مددرسانى در مقابله ايمان و كفر
* «اخذُل»
* الف) خذلان، فعلى در مقابل نصرت
* ب) خذلان، فعلى با اعمال قدرت


* <big>«من»</big>
=== فصل هفتم ===
* <big>«كنتُ»</big>


* <big>«مولاه»</big>
==== [[تحریف]] كلمه از جايگاه آن، قبل و بعد از [[تثبیت]] جايگاه آن ====
* <big>الف) مولى</big>
* دو روش براى تحريف كلمات
* <big>ب) ولى</big>
* راه انجام تحريف كلمات بعد از استقرار در جايگاه ‏هاى آن ها
* <big>ج) اولى</big>
* تحريف به گونه‏ اى و تا آنجا كه...
* <big>«فهذا»</big>
* تحريف در خبر غدير خم
* <big>«على‏ عليه السلام»</big>
* <big>«اللهم»</big>
* <big>«وال»</big>
* <big>«و»</big>
* <big>«عاد»</big>
* <big>الف) دشمنى و عداوت</big>
* <big>ب) معاداة</big>
* <big>«انصر»</big>
* <big>الف) نصرت و كمک</big>
* <big>ب) نصرت، مددرسانى در مقابله ايمان و كفر</big>
* <big>«اخذُل»</big>
* <big>الف) خذلان، فعلى در مقابل نصرت</big>
* <big>ب) خذلان، فعلى با اعمال قدرت</big>


=== <big>فصل هفتم</big> ===
=== فصل هشتم ===
<big>[[تحریف]] كلمه از جايگاه آن، قبل و بعد از [[تثبیت]] جايگاه آن</big>


* <big>دو روش براى تحريف كلمات</big>
==== روند جعل يک يا چند مفهوم براى «مولى» ====
* <big>راه انجام تحريف كلمات بعد از استقرار در جايگاه ‏هاى آن ها</big>
* مفهوم ‏سازى براى واژه «مولى»
* <big>تحريف به گونه‏ اى و تا آنجا كه...</big>
* <big>تحريف در خبر غدير خم</big>


=== <big>فصل هشتم</big> ===
* مفاهيمى كه به صورتى اصولى براى واژه ى "مولى" ساخته شده است
<big>روند جعل يک يا چند مفهوم براى «مولى»</big>
* نسبت دادن كاربرد «مولى» به معناى «عجم» به پيامبرصلى الله عليه وآله
* اما چرا در كتاب‏ هاى لغت خبرى از مفهوم «عجم» براى «مولى» نيست؟
* ساخت روايت براى تثبيت مفاهيم مطلوب و يا درخواستى
* مفاهيمى بى ‏مثال و به معناى واقعى بى ‏مثال
* و اكنون... نگاهى به روند ساخت مفاهيم براى واژه «مولى»


* <big>مفهوم ‏سازى براى واژه «مولى»</big>
=== فصل نهم ===


* <big>مفاهيمى كه به صورتى اصولى براى واژه ى "مولى" ساخته شده است</big>
==== «مولى» و «ولىّ» و «موالاه» و مفاهيم «ناصر» و «نصير» و «محبّ» ====
* <big>نسبت دادن كاربرد «مولى» به معناى «عجم» به پيامبرصلى الله عليه وآله</big>
* نگاهى به رتبه ‏هاى مفاهيم پيشنهادى براى «مولى»
* <big>اما چرا در كتاب‏ هاى لغت خبرى از مفهوم «عجم» براى «مولى» نيست؟</big>
* «ولىّ» و «مولى» و «نصير» و «ناصر»
* <big>ساخت روايت براى تثبيت مفاهيم مطلوب و يا درخواستى</big>
* الف) «ولىّ» و »مولى» هرگز به معناى «نصير» و «ناصر» نيست
* <big>مفاهيمى بى ‏مثال و به معناى واقعى بى ‏مثال</big>
* ب) «ولىّ» و «مولى» هرگز به معناى «محبّ» نيست
* <big>و اكنون... نگاهى به روند ساخت مفاهيم براى واژه «مولى»</big>


=== <big>فصل نهم</big> ===
=== فصل دهم ===
<big>«مولى» و «ولىّ» و «موالاه» و مفاهيم «ناصر» و «نصير» و «محبّ»</big>


* <big>نگاهى به رتبه ‏هاى مفاهيم پيشنهادى براى «مولى»</big>
==== «ولىّ» و «مولى» و «اولى» هر يک به جاى خود و به مفهوم خود ====
* <big>«ولىّ» و «مولى» و «نصير» و «ناصر»</big>
* توهم در برابرى واژه «ولىّ» و «مولى»
* <big>الف) «ولىّ» و »مولى» هرگز به معناى «نصير» و «ناصر» نيست</big>
* <big>ب) «ولىّ» و «مولى» هرگز به معناى «محبّ» نيست</big>


<big>فصل دهم</big>
* «مفعل» به معناى «افعل»، «مولى» به معناى «اولى»
* الف) مولى بودن جهنم
* ب) تعبير «مولى» براى افرادى كه حقوق مالى آنان بايد به آنان پرداخت شود
* «مولى» هميشه «اولى» است
* «مولى» تنها به معناى «مولى» و «ولى» تنها به معناى «ولى»


<big>«ولىّ» و «مولى» و «اولى» هر يک به جاى خود و به مفهوم خود</big>
=== فصل يازدهم ===


* <big>توهم در برابرى واژه «ولىّ» و «مولى»</big>
==== شناخت «مولى» و «ولى» از راه شناخت بعضى از شئون آن ها ====
* بعضى از ويژگى‏ هاى «مولى»


* <big>«مفعل» به معناى «افعل»، «مولى» به معناى «اولى»</big>
* الف) نصرت و قدرت بر نصرت، يكى از ويژگى‏ هاى «مولى»
* <big>الف) مولى بودن جهنم</big>
* ب) بخشش و غفران و رحمت، ويژگى‏ هاى ديگرى از «مولى»
* <big>ب) تعبير «مولى» براى افرادى كه حقوق مالى آنان بايد به آنان پرداخت شود</big>
* ج) غنى ‏سازى، يكى ديگر از ويژگى‏ هاى «مولى»
* <big>«مولى» هميشه «اولى» است</big>
* د) مولاى مؤمنان، تكيه ‏گاه مؤمنان
* <big>«مولى» تنها به معناى «مولى» و «ولى» تنها به معناى «ولى»</big>
* بعضى ديگر از شئون «مولى»
* الف) حق اطاعت مطلق يكى از شئون «مولى»
* ب) تقدير و تدبير در آفرينش، يكى از شئون «مولى»
* ج) رسيدگى به حساب انسان‏ ها، يكى ديگر از شئون «مولى»
* د) حق اعتصام به «مولى»
* هـ) رأفت و رحمت و لطف «مولى» نسبت به مؤمنان و به كافران
* مرورى بر شئون و ويژگى‏ هاى «ولىّ» و «مولى»


=== <big>فصل يازدهم</big> ===
=== فصل دوازدهم ===
<big>شناخت «مولى» و «ولى» از راه شناخت بعضى از شئون آن ها</big>


* <big>بعضى از ويژگى‏ هاى «مولى»</big>
==== تحليلى بر حديث مولى بودن ====
* «من كنت مولاه فهذا على‏ عليه السلام مولاه»


* <big>الف) نصرت و قدرت بر نصرت، يكى از ويژگى‏ هاى «مولى»</big>
* «من كنت مولاه فهذا على ‏عليه السلام مولاه»
* <big>ب) بخشش و غفران و رحمت، ويژگى‏ هاى ديگرى از «مولى»</big>
* رسول ‏خدا صلى الله عليه و آله و اميرمؤمنان‏ عليه السلام مولاى حقيقى مؤمنان و كافران
* <big>ج) غنى ‏سازى، يكى ديگر از ويژگى‏ هاى «مولى»</big>
* «مولى بودن» هميشگى و فراگير براى رسول‏ خدا صلى الله عليه وآله و امير ابرار عليه السلام
* <big>د) مولاى مؤمنان، تكيه ‏گاه مؤمنان</big>
* «اتخاذ ولى» و «اتخاذ مولى»
* <big>بعضى ديگر از شئون «مولى»</big>
* شئون و ويژگى‏ هاى «مولاى هميشگى مؤمنان و كافران»
* <big>الف) حق اطاعت مطلق يكى از شئون «مولى»</big>
* ب) «من كنت وليه فهذا على ‏عليه السلام وليه»
* <big>ب) تقدير و تدبير در آفرينش، يكى از شئون «مولى»</big>
* «اللهم وال من والاه»
* <big>ج) رسيدگى به حساب انسان‏ ها، يكى ديگر از شئون «مولى»</big>
* الف) دعاى خدا و پيامبران خدا عليهم السلام و مؤمنان
* <big>د) حق اعتصام به «مولى»</big>
* ب) دلالت‏ هاى «وال من والاه»
* <big>هـ) رأفت و رحمت و لطف «مولى» نسبت به مؤمنان و به كافران</big>
* «و عاد من عاداه»
* <big>مرورى بر شئون و ويژگى‏ هاى «ولىّ» و «مولى»</big>
* الف) «معاداة» و «موالاة»
* ب) «معاداة» امير ابرارعليه السلام نشانه كفر
* ج) دلالتى از دلالت‏ هاى دعاى «عاد من عاداه»
* «و انصر من نصره»
* الف) تعريف نصرت خدا و راه عملى ساختن آن
* ب) نصرت امير ابرارعليه السلام نصرت رسول رحمت‏ عليه السلام است
* ج) غلبه نهايى از آن ناصران امير ابرارعليه السلام
* د) ناصران اميرمؤمنان‏ عليه السلام با نصر خدا تأييد مى ‏شوند
* هـ) اين دعاى پيامبر خداصلى الله عليه وآله راه ديگرى براى معرفى «سومين ولى مؤمنان»
* و) خدا هميشه آن جايى است كه امير ابرارعليه السلام باشد
* «و اخذل من خذله»
* الف) خاذل امير ابرار عليه السلام براى هميشه مخذول است
* ب) مخذول خداوند، مخذول شيطان نيز هست
* ج) انحصار نصرت و خذلان خدا به ناصران و خاذلان امير ابرارعليه السلام
* د) شناخت قرآنى خذلان يافتگان الهى و عاقبت خذلان امير ابرارعليه السلام
* هـ) تعريف مرضات خدا با مرضات اميرمؤمنان‏ عليه السلام
* تحليل حديث مولى بودن در يک نگاه
* الف) اميرمؤمنان ‏عليه السلام مولاى همگان است نه پسر عموى آنان
* ب) يک «ولىّ» كه با پذيرش ولايتش، ولايت دو «ولىّ» ديگر پذيرفته شده است
* ج) معرفى دشمنان خدا
* د) الگوى مرضات خدا
* هـ) امكان نصرت و خذلان امير ابرارعليه السلام براى هميشه


=== <big>فصل دوازدهم</big> ===
=== فصل سيزدهم ===
<big>تحليلى بر حديث مولى بودن</big>


* <big>«من كنت مولاه فهذا على‏ عليه السلام مولاه»</big>
==== كفر هر كس به هر عنوانى در برابر امير ابرارعليه السلام قرار بگيرد و معرفى آن حضرت‏ عليه السلام به عنوان ايمان مجسم ====
* كفر هر كس اميرمؤمنان‏ عليه السلام را «اولى» نداند


* <big>«من كنت مولاه فهذا على ‏عليه السلام مولاه»</big>
* كفر هر كس اميرمؤمنان‏ عليه السلام مولاى او نباشد
* <big>رسول ‏خدا صلى الله عليه و آله و اميرمؤمنان‏ عليه السلام مولاى حقيقى مؤمنان و كافران</big>
* كفر هر فردى كه ولى بودن امير ابرارعليه السلام را نپذيرد
* <big>«مولى بودن» هميشگى و فراگير براى رسول‏ خدا صلى الله عليه وآله و امير ابرار عليه السلام</big>
* كفر هر فردى كه با اميرمؤمنان‏ عليه السلام دشمنى كند
* <big>«اتخاذ ولى» و «اتخاذ مولى»</big>
* كفر هر فردى كه از نصرت اميرمؤمنان‏ عليه السلام خوددارى و امتناع كند
* <big>شئون و ويژگى‏ هاى «مولاى هميشگى مؤمنان و كافران»</big>
* كفر هر فردى كه خاذل امير ابرار عليه السلام باشد
* <big>ب) «من كنت وليه فهذا على ‏عليه السلام وليه»</big>
* امير ابرارعليه السلام «مظهر ايمان» و «ايمان مجسم»
* <big>«اللهم وال من والاه»</big>
* <big>الف) دعاى خدا و پيامبران خدا عليهم السلام و مؤمنان</big>
* <big>ب) دلالت‏ هاى «وال من والاه»</big>
* <big>«و عاد من عاداه»</big>
* <big>الف) «معاداة» و «موالاة»</big>
* <big>ب) «معاداة» امير ابرارعليه السلام نشانه كفر</big>
* <big>ج) دلالتى از دلالت‏ هاى دعاى «عاد من عاداه»</big>
* <big>«و انصر من نصره»</big>
* <big>الف) تعريف نصرت خدا و راه عملى ساختن آن</big>
* <big>ب) نصرت امير ابرارعليه السلام نصرت رسول رحمت‏ عليه السلام است</big>
* <big>ج) غلبه نهايى از آن ناصران امير ابرارعليه السلام</big>
* <big>د) ناصران اميرمؤمنان‏ عليه السلام با نصر خدا تأييد مى ‏شوند</big>
* <big>هـ) اين دعاى پيامبر خداصلى الله عليه وآله راه ديگرى براى معرفى «سومين ولى مؤمنان»</big>
* <big>و) خدا هميشه آن جايى است كه امير ابرارعليه السلام باشد</big>
* <big>«و اخذل من خذله»</big>
* <big>الف) خاذل امير ابرار عليه السلام براى هميشه مخذول است</big>
* <big>ب) مخذول خداوند، مخذول شيطان نيز هست</big>
* <big>ج) انحصار نصرت و خذلان خدا به ناصران و خاذلان امير ابرارعليه السلام</big>
* <big>د) شناخت قرآنى خذلان يافتگان الهى و عاقبت خذلان امير ابرارعليه السلام</big>
* <big>هـ) تعريف مرضات خدا با مرضات اميرمؤمنان‏ عليه السلام</big>
* <big>تحليل حديث مولى بودن در يک نگاه</big>
* <big>الف) اميرمؤمنان ‏عليه السلام مولاى همگان است نه پسر عموى آنان</big>
* <big>ب) يک «ولىّ» كه با پذيرش ولايتش، ولايت دو «ولىّ» ديگر پذيرفته شده است</big>
* <big>ج) معرفى دشمنان خدا</big>
* <big>د) الگوى مرضات خدا</big>
* <big>هـ) امكان نصرت و خذلان امير ابرارعليه السلام براى هميشه</big>


=== <big>فصل سيزدهم</big> ===
=== فصل چهاردهم ===
<big>كفر هر كس به هر عنوانى در برابر امير ابرارعليه السلام قرار بگيرد و معرفى آن حضرت‏ عليه السلام به عنوان ايمان مجسم</big>


* <big>كفر هر كس اميرمؤمنان‏ عليه السلام را «اولى» نداند</big>
==== تعريف قرآنى «ايمان مجسم» و عاقبت كفر به «الايمان» ====
* كافر شدن به «ايمان مجسم»


* <big>كفر هر كس اميرمؤمنان‏ عليه السلام مولاى او نباشد</big>
* مرورى بر تعبير «و من يكفر بالايمان»
* <big>كفر هر فردى كه ولى بودن امير ابرارعليه السلام را نپذيرد</big>
* راه شناخت اين ايمان
* <big>كفر هر فردى كه با اميرمؤمنان‏ عليه السلام دشمنى كند</big>
* حديث مولى بودن و معرفى ايمان مجسم
* <big>كفر هر فردى كه از نصرت اميرمؤمنان‏ عليه السلام خوددارى و امتناع كند</big>
* عاقبت كفر به «ايمان مجسم»
* <big>كفر هر فردى كه خاذل امير ابرار عليه السلام باشد</big>
* <big>امير ابرارعليه السلام «مظهر ايمان» و «ايمان مجسم»</big>


=== <big>فصل چهاردهم</big> ===
=== فصل پانزدهم ===
<big>تعريف قرآنى «ايمان مجسم» و عاقبت كفر به «الايمان»</big>


* <big>كافر شدن به «ايمان مجسم»</big>
==== تبيين آيه اكمال با حديث مولى بودن ====
* سه «اليوم» در دو آيه از كتاب خدا


* <big>مرورى بر تعبير «و من يكفر بالايمان»</big>
* «اليوم» آيه اكمال و آيه ملحق به آيه اكمال
* <big>راه شناخت اين ايمان</big>
* <big>حديث مولى بودن و معرفى ايمان مجسم</big>
* <big>عاقبت كفر به «ايمان مجسم»</big>


=== <big>فصل پانزدهم</big> ===
=== فصل شانزدهم ===
<big>تبيين آيه اكمال با حديث مولى بودن</big>


* <big>سه «اليوم» در دو آيه از كتاب خدا</big>
==== آيه تبليغ و معرفى مولى اميرمؤمنان‏ عليه السلام به عنوان مولاى همگان ====
* تلاشى براى شناخت موضوع تبليغ آيه تبليغ


* <big>«اليوم» آيه اكمال و آيه ملحق به آيه اكمال</big>
* شناخت موضوع مورد فرمان تبليغ، با هدايت آيه يأس كافران
* شناخت موضوع مورد فرمان تبليغ، با هدايتى از آيه اكمال
* حديث مولى بودن موضوع مورد تبليغ آيه تبليغ


=== <big>فصل شانزدهم</big> ===
=== فصل هفدهم ===
<big>آيه تبليغ و معرفى مولى اميرمؤمنان‏ عليه السلام به عنوان مولاى همگان</big>


* <big>تلاشى براى شناخت موضوع تبليغ آيه تبليغ</big>
==== تبيين آيات ولايت با: «من كنت مولاه فهذا على ‏عليه السلام مولاه» ====
الف) شرح مصداقى آيه ولايت توسط حديث مولى بودن


* <big>شناخت موضوع مورد فرمان تبليغ، با هدايت آيه يأس كافران</big>
ب) حديث مولى بودن و آيه اولوالامر
* <big>شناخت موضوع مورد فرمان تبليغ، با هدايتى از آيه اكمال</big>
* <big>حديث مولى بودن موضوع مورد تبليغ آيه تبليغ</big>


=== <big>فصل هفدهم</big> ===
ج) حديث مولى بودن و آيه ليله المبيت
<big>تبيين آيات ولايت با: «من كنت مولاه فهذا على ‏عليه السلام مولاه»</big>


<big>الف) شرح مصداقى آيه ولايت توسط حديث مولى بودن</big>
د) حديث مولى بودن و آيه تطهير


<big>ب) حديث مولى بودن و آيه اولوالامر</big>
هـ) حديث مولى بودن و آيه صادقين


<big>ج) حديث مولى بودن و آيه ليله المبيت</big>
و) حديث مولى بودن و آيه اعتصام


<big>د) حديث مولى بودن و آيه تطهير</big>
ز) حديث مولى بودن و آيه تبعيت از صراط مستقيم


<big>هـ) حديث مولى بودن و آيه صادقين</big>
ح) كتاب فضل تو را آب بحر كافى نيست


<big>و) حديث مولى بودن و آيه اعتصام</big>
=== فصل هجدهم ===


<big>ز) حديث مولى بودن و آيه تبعيت از صراط مستقيم</big>
==== سوره مباركه هل‏ اتى و حديث مولى بودن ====
* رأفت و رحمت «مولى» نسبت به كافران


<big>ح) كتاب فضل تو را آب بحر كافى نيست</big>
* رأفت و رحمت امير ابرارعليه السلام نسبت به مؤمنان و به كافران
* الف) سوره هل‏اتى نمونه ‏اى از رأفت و رحمت نسبت به دشمنان
* ب) گامى براى شناخت «الابرار»
* ج) اميرمؤمنان‏ عليه السلام امير ابرار است
* رأفت و رحمت اميرمؤمنان‏ عليه السلام به دشمنانش


=== <big>فصل هجدهم</big> ===
=== فصل نوزدهم ===
<big>سوره مباركه هل‏ اتى و حديث مولى بودن</big>


* <big>رأفت و رحمت «مولى» نسبت به كافران</big>
==== حديث مولى بودن و معرفى نورى كه با رسول‏ الله‏ صلى الله عليه وآله نازل شد ====
* رابطه نصرت و فلاح و غلبه و تبعيت از نورى كه نازل شده است
* تعبيرى عجيب اما واقعى: نزول رسول رحمت‏ صلى الله عليه وآله به زمين
* تحريف در تعبير الهى براى حل مشكل فهم و نافهمى
* نور ديگرى نيز به همراه رسول‏ خدا صلى الله عليه وآله از عرش نازل شده است
* گامى براى شناخت نورى كه با رسول‏ خدا صلى الله عليه وآله نازل شده است
* حديث مولى بودن و نورى كه با رسول ‏خدا صلى الله عليه وآله نازل شده است


* <big>رأفت و رحمت امير ابرارعليه السلام نسبت به مؤمنان و به كافران</big>
=== فصل بيستم ===
* <big>الف) سوره هل‏اتى نمونه ‏اى از رأفت و رحمت نسبت به دشمنان</big>
* <big>ب) گامى براى شناخت «الابرار»</big>
* <big>ج) اميرمؤمنان‏ عليه السلام امير ابرار است</big>
* <big>رأفت و رحمت اميرمؤمنان‏ عليه السلام به دشمنانش</big>


=== <big>فصل نوزدهم</big> ===
==== كلام آخر: اميد آن است كه نور نازل شده خدا نور ما باشد، او روان باشد و ما در پى او ====
<big>حديث مولى بودن و معرفى نورى كه با رسول‏ الله‏ صلى الله عليه وآله نازل شد</big>
* حركت نور مؤمنان با شتابى زياد، پيشاپيش آنان در قيامت


* <big>رابطه نصرت و فلاح و غلبه و تبعيت از نورى كه نازل شده است</big>
* رسول رحمت ‏صلى الله عليه وآله در اين حركت ناظر شهيد است
* <big>تعبيرى عجيب اما واقعى: نزول رسول رحمت‏ صلى الله عليه وآله به زمين</big>
* اين نور، نامه اعمال مؤمنان نيست
* <big>تحريف در تعبير الهى براى حل مشكل فهم و نافهمى</big>
* اين نور، نور اعمال مؤمنان نيز نيست
* <big>نور ديگرى نيز به همراه رسول‏ خدا صلى الله عليه وآله از عرش نازل شده است</big>
* اين نور، نور ايمان و هدايت نيز نيست
* <big>گامى براى شناخت نورى كه با رسول‏ خدا صلى الله عليه وآله نازل شده است</big>
* اين نور، امام مؤمنان است
* <big>حديث مولى بودن و نورى كه با رسول ‏خدا صلى الله عليه وآله نازل شده است</big>
* نورى كه خدا نازلش كرد تا مؤمنان از او تبعيت كنند
* اين نور، چگونه شد نور ما؟
* يادى از دو بزرگ


=== <big>فصل بيستم</big> ===
* «ربنا اتمم لنا نورنا»
<big>كلام آخر: اميد آن است كه نور نازل شده خدا نور ما باشد، او روان باشد و ما در پى او</big>
{{پایان}}
 
== منبع ==
* <big>حركت نور مؤمنان با شتابى زياد، پيشاپيش آنان در قيامت</big>
غدیر در آیینه کتاب، تألیف: محمد انصاری.
 
[[رده: میراث مکتوب غدیر]]
* <big>رسول رحمت ‏صلى الله عليه وآله در اين حركت ناظر شهيد است</big>
* <big>اين نور، نامه اعمال مؤمنان نيست</big>
* <big>اين نور، نور اعمال مؤمنان نيز نيست</big>
* <big>اين نور، نور ايمان و هدايت نيز نيست</big>
* <big>اين نور، امام مؤمنان است</big>
* <big>نورى كه خدا نازلش كرد تا مؤمنان از او تبعيت كنند</big>
* <big>اين نور، چگونه شد نور ما؟</big>
* <big>يادى از دو بزرگ</big>
 
* <big>«ربنا اتمم لنا نورنا»</big>
[[رده:غدیر]]
[[رده:تألیفات مربوط به غدیر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۵:۵۴

اللهم وال من والاه
اللهم وال من والاه (کتاب)
اطلاعات کتاب
نویسندهغلامرضا صادقي فرد
مذهبشیعه اثنی عشر
زبانفارسی
تعداد جلد۱ ج

«اللهم وال من والاه»، اثر غلامرضا صادقى فرد است. اين كتاب طى بيست فصل، مفصل در مورد حديث غدير «من كنت مولاه فهذا على‏ عليه السلام مولاه» سخن گفته، و تحقيق جامعی پیرامون این قسمت از خطبه غدیر ارائه داده است.

نویسنده

غلامرضا صادقى فرد، مؤلف و پژوهشگر که به تألیف کتب متعددی با محوریت آیات پرداخته است از جمله تألیفات ایشان می توان به موارد زیر اشاره نمود: «غدیر خم در سوره آل ابی طالب»؛ «ثمّ نبتهل»؛ «انا انزلناه فی لیله القدر»؛ «سبحان الذی اسری بعبده»؛ «انا صراط الله المستقیم»؛ «اللهم وال من والاه»؛ «و این میثاق خداست»؛ «آیه میثاق غدیر»؛ «آیه تبلیغ ، آیه اکمال»؛ «آیه ولایت»؛ «آیه اولو الامر»؛ «همیشه با صادقان.»

فهرست مطالب

فصل اول

مرورى بر حديث مولى بودن «من كنت مولاه فهذا على ‏عليه السلام مولاه»

  • گونه ‏هاى مختلف حديث مولى بودن
  • مواردى كه براى صدور اين حديث مطرح شده است
  • مرورى كوتاه بر دلالت حديث مولى بودن

فصل دوم

نگاهى به حجةالوداع و به غدیر خم به عنوان زمان و مكان صدور حديث مولى بودن

  • «اليوم» در آيه اكمال روزى از روزهاى حجة الوداع
  • وقوع وقايع «اليوم» در مكه و يا در راه بازگشت از حجة الوداع
  • واقعه غدير خم تنها شأن نزولى كه براى آيه اكمال ذكر شده است
  • غدير خم و واقعه غدير خم
  • وقوفى طولانى در غدير خم

فصل سوم

پژوهشى در خصوص روز صدور «حديث مولى بودن» و روز نزول آیه اکمال

  • روز نزول آيه اكمال از ديدگاه عامه
  • اکمال دین، هيچ ارتباطى به اكمال دين از نظر احكام ندارد
  • اكمال دين در «اليوم» اكمال از نظر اركان
  • تعبير «دينكم» ارتباطى عظيم ميان «آيه تبليغ» و «آيه اكمال»
  • اسلام «اليوم»
  • هل بلّغت؟ ...اللهم اشهد
  • فرمان به شاهدان براى تبليغ به غايبان
  • الف) نگاهى به واژه «تبليغ»
  • ب) نگاهى به واژه «شاهد»
  • ج) نگاهى به واژه «غايب»
  • د) رسالتى كه شاهدان بايد آن را به غايبان تبليغ كنند
  • هـ) شهادت به ولايت اميرمؤمنان‏ عليه السلام و اداى قطعى آن در حجة الوداع

انطباق نتايج اين بررسى و نتايج بررسى تحليلى آيه تبليغ

  • روزى كه اين فرمان صادر شد
  • اگر يهوديان از عمر پرسش نمى كردند
  • كلام آخر در مورد نزول آيه اكمال و صدور اين فرمان

فصل چهارم

بخاری و مسلم و نقل خطبه پيامبر صلى الله عليه وآله در غدير خم

  • نام بخارى و مسلم در ميان ناقلان حديث غدير
  • گزارشى از غدير خم توسط مسلم با نام «حديث ثقلين»
  • نام بخارى در ميان راويان اختصاصى «حديث غدير» و «حديث مولى بودن»
  • انتظار ديگرى نبايد داشت

فصل پنجم

مرورى گذرا بر خطبه پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير خم

  • خطبه غدير پيامبرصلى الله عليه وآله در مصادر اماميه
  • حمد و ثناى الهى در خطبه غدير خم
  • سبب ايجاد چنين اجتماعى در غدير خم
  • حديث منزلت و آيه ولايت در خطبه غدير خم
  • آيه تبليغ و رسالتى كه حتماً بايد تبليغ شود
  • امير ابرار و فرزندان او عليهم السلام، ولىّ و امامان واجب الاطاعه
  • بشارت تمام پيامبران‏ عليهم السلام به آمدن خاتم پيامبران ‏صلى الله عليه وآله
  • حضور امير ابرارعليه السلام در كنار پيامبرصلى الله عليه وآله و حديث مولى بودن
  • سخن از اكمال دين و اتمام نعمت و رضايت خداوند
  • شهادت طلبيدن از خدا براى تبليغ اين رسالت
  • سخن از وجود مبارك حضرت مهدى ‏عليه السلام
  • ارتداد قريب الوقوع صحابه
  • فرمان تبليغ اين رسالت به غايبان
  • توصيف‏ هاى بسيار امير ابرار و فرزندان او عليهم السلام
  • «مبايعه» و «ميثاق» و «اقرار» در خطبه غدير

فصل ششم

كلمه‏ ها و تركيب‏ هاى حديث مولى بودن

  • «من»
  • «كنتُ»
  • «مولاه»
  • الف) مولى
  • ب) ولى
  • ج) اولى
  • «فهذا»
  • «على‏ عليه السلام»
  • «اللهم»
  • «وال»
  • «و»
  • «عاد»
  • الف) دشمنى و عداوت
  • ب) معاداة
  • «انصر»
  • الف) نصرت و كمک
  • ب) نصرت، مددرسانى در مقابله ايمان و كفر
  • «اخذُل»
  • الف) خذلان، فعلى در مقابل نصرت
  • ب) خذلان، فعلى با اعمال قدرت

فصل هفتم

تحریف كلمه از جايگاه آن، قبل و بعد از تثبیت جايگاه آن

  • دو روش براى تحريف كلمات
  • راه انجام تحريف كلمات بعد از استقرار در جايگاه ‏هاى آن ها
  • تحريف به گونه‏ اى و تا آنجا كه...
  • تحريف در خبر غدير خم

فصل هشتم

روند جعل يک يا چند مفهوم براى «مولى»

  • مفهوم ‏سازى براى واژه «مولى»
  • مفاهيمى كه به صورتى اصولى براى واژه ى "مولى" ساخته شده است
  • نسبت دادن كاربرد «مولى» به معناى «عجم» به پيامبرصلى الله عليه وآله
  • اما چرا در كتاب‏ هاى لغت خبرى از مفهوم «عجم» براى «مولى» نيست؟
  • ساخت روايت براى تثبيت مفاهيم مطلوب و يا درخواستى
  • مفاهيمى بى ‏مثال و به معناى واقعى بى ‏مثال
  • و اكنون... نگاهى به روند ساخت مفاهيم براى واژه «مولى»

فصل نهم

«مولى» و «ولىّ» و «موالاه» و مفاهيم «ناصر» و «نصير» و «محبّ»

  • نگاهى به رتبه ‏هاى مفاهيم پيشنهادى براى «مولى»
  • «ولىّ» و «مولى» و «نصير» و «ناصر»
  • الف) «ولىّ» و »مولى» هرگز به معناى «نصير» و «ناصر» نيست
  • ب) «ولىّ» و «مولى» هرگز به معناى «محبّ» نيست

فصل دهم

«ولىّ» و «مولى» و «اولى» هر يک به جاى خود و به مفهوم خود

  • توهم در برابرى واژه «ولىّ» و «مولى»
  • «مفعل» به معناى «افعل»، «مولى» به معناى «اولى»
  • الف) مولى بودن جهنم
  • ب) تعبير «مولى» براى افرادى كه حقوق مالى آنان بايد به آنان پرداخت شود
  • «مولى» هميشه «اولى» است
  • «مولى» تنها به معناى «مولى» و «ولى» تنها به معناى «ولى»

فصل يازدهم

شناخت «مولى» و «ولى» از راه شناخت بعضى از شئون آن ها

  • بعضى از ويژگى‏ هاى «مولى»
  • الف) نصرت و قدرت بر نصرت، يكى از ويژگى‏ هاى «مولى»
  • ب) بخشش و غفران و رحمت، ويژگى‏ هاى ديگرى از «مولى»
  • ج) غنى ‏سازى، يكى ديگر از ويژگى‏ هاى «مولى»
  • د) مولاى مؤمنان، تكيه ‏گاه مؤمنان
  • بعضى ديگر از شئون «مولى»
  • الف) حق اطاعت مطلق يكى از شئون «مولى»
  • ب) تقدير و تدبير در آفرينش، يكى از شئون «مولى»
  • ج) رسيدگى به حساب انسان‏ ها، يكى ديگر از شئون «مولى»
  • د) حق اعتصام به «مولى»
  • هـ) رأفت و رحمت و لطف «مولى» نسبت به مؤمنان و به كافران
  • مرورى بر شئون و ويژگى‏ هاى «ولىّ» و «مولى»

فصل دوازدهم

تحليلى بر حديث مولى بودن

  • «من كنت مولاه فهذا على‏ عليه السلام مولاه»
  • «من كنت مولاه فهذا على ‏عليه السلام مولاه»
  • رسول ‏خدا صلى الله عليه و آله و اميرمؤمنان‏ عليه السلام مولاى حقيقى مؤمنان و كافران
  • «مولى بودن» هميشگى و فراگير براى رسول‏ خدا صلى الله عليه وآله و امير ابرار عليه السلام
  • «اتخاذ ولى» و «اتخاذ مولى»
  • شئون و ويژگى‏ هاى «مولاى هميشگى مؤمنان و كافران»
  • ب) «من كنت وليه فهذا على ‏عليه السلام وليه»
  • «اللهم وال من والاه»
  • الف) دعاى خدا و پيامبران خدا عليهم السلام و مؤمنان
  • ب) دلالت‏ هاى «وال من والاه»
  • «و عاد من عاداه»
  • الف) «معاداة» و «موالاة»
  • ب) «معاداة» امير ابرارعليه السلام نشانه كفر
  • ج) دلالتى از دلالت‏ هاى دعاى «عاد من عاداه»
  • «و انصر من نصره»
  • الف) تعريف نصرت خدا و راه عملى ساختن آن
  • ب) نصرت امير ابرارعليه السلام نصرت رسول رحمت‏ عليه السلام است
  • ج) غلبه نهايى از آن ناصران امير ابرارعليه السلام
  • د) ناصران اميرمؤمنان‏ عليه السلام با نصر خدا تأييد مى ‏شوند
  • هـ) اين دعاى پيامبر خداصلى الله عليه وآله راه ديگرى براى معرفى «سومين ولى مؤمنان»
  • و) خدا هميشه آن جايى است كه امير ابرارعليه السلام باشد
  • «و اخذل من خذله»
  • الف) خاذل امير ابرار عليه السلام براى هميشه مخذول است
  • ب) مخذول خداوند، مخذول شيطان نيز هست
  • ج) انحصار نصرت و خذلان خدا به ناصران و خاذلان امير ابرارعليه السلام
  • د) شناخت قرآنى خذلان يافتگان الهى و عاقبت خذلان امير ابرارعليه السلام
  • هـ) تعريف مرضات خدا با مرضات اميرمؤمنان‏ عليه السلام
  • تحليل حديث مولى بودن در يک نگاه
  • الف) اميرمؤمنان ‏عليه السلام مولاى همگان است نه پسر عموى آنان
  • ب) يک «ولىّ» كه با پذيرش ولايتش، ولايت دو «ولىّ» ديگر پذيرفته شده است
  • ج) معرفى دشمنان خدا
  • د) الگوى مرضات خدا
  • هـ) امكان نصرت و خذلان امير ابرارعليه السلام براى هميشه

فصل سيزدهم

كفر هر كس به هر عنوانى در برابر امير ابرارعليه السلام قرار بگيرد و معرفى آن حضرت‏ عليه السلام به عنوان ايمان مجسم

  • كفر هر كس اميرمؤمنان‏ عليه السلام را «اولى» نداند
  • كفر هر كس اميرمؤمنان‏ عليه السلام مولاى او نباشد
  • كفر هر فردى كه ولى بودن امير ابرارعليه السلام را نپذيرد
  • كفر هر فردى كه با اميرمؤمنان‏ عليه السلام دشمنى كند
  • كفر هر فردى كه از نصرت اميرمؤمنان‏ عليه السلام خوددارى و امتناع كند
  • كفر هر فردى كه خاذل امير ابرار عليه السلام باشد
  • امير ابرارعليه السلام «مظهر ايمان» و «ايمان مجسم»

فصل چهاردهم

تعريف قرآنى «ايمان مجسم» و عاقبت كفر به «الايمان»

  • كافر شدن به «ايمان مجسم»
  • مرورى بر تعبير «و من يكفر بالايمان»
  • راه شناخت اين ايمان
  • حديث مولى بودن و معرفى ايمان مجسم
  • عاقبت كفر به «ايمان مجسم»

فصل پانزدهم

تبيين آيه اكمال با حديث مولى بودن

  • سه «اليوم» در دو آيه از كتاب خدا
  • «اليوم» آيه اكمال و آيه ملحق به آيه اكمال

فصل شانزدهم

آيه تبليغ و معرفى مولى اميرمؤمنان‏ عليه السلام به عنوان مولاى همگان

  • تلاشى براى شناخت موضوع تبليغ آيه تبليغ
  • شناخت موضوع مورد فرمان تبليغ، با هدايت آيه يأس كافران
  • شناخت موضوع مورد فرمان تبليغ، با هدايتى از آيه اكمال
  • حديث مولى بودن موضوع مورد تبليغ آيه تبليغ

فصل هفدهم

تبيين آيات ولايت با: «من كنت مولاه فهذا على ‏عليه السلام مولاه»

الف) شرح مصداقى آيه ولايت توسط حديث مولى بودن

ب) حديث مولى بودن و آيه اولوالامر

ج) حديث مولى بودن و آيه ليله المبيت

د) حديث مولى بودن و آيه تطهير

هـ) حديث مولى بودن و آيه صادقين

و) حديث مولى بودن و آيه اعتصام

ز) حديث مولى بودن و آيه تبعيت از صراط مستقيم

ح) كتاب فضل تو را آب بحر كافى نيست

فصل هجدهم

سوره مباركه هل‏ اتى و حديث مولى بودن

  • رأفت و رحمت «مولى» نسبت به كافران
  • رأفت و رحمت امير ابرارعليه السلام نسبت به مؤمنان و به كافران
  • الف) سوره هل‏اتى نمونه ‏اى از رأفت و رحمت نسبت به دشمنان
  • ب) گامى براى شناخت «الابرار»
  • ج) اميرمؤمنان‏ عليه السلام امير ابرار است
  • رأفت و رحمت اميرمؤمنان‏ عليه السلام به دشمنانش

فصل نوزدهم

حديث مولى بودن و معرفى نورى كه با رسول‏ الله‏ صلى الله عليه وآله نازل شد

  • رابطه نصرت و فلاح و غلبه و تبعيت از نورى كه نازل شده است
  • تعبيرى عجيب اما واقعى: نزول رسول رحمت‏ صلى الله عليه وآله به زمين
  • تحريف در تعبير الهى براى حل مشكل فهم و نافهمى
  • نور ديگرى نيز به همراه رسول‏ خدا صلى الله عليه وآله از عرش نازل شده است
  • گامى براى شناخت نورى كه با رسول‏ خدا صلى الله عليه وآله نازل شده است
  • حديث مولى بودن و نورى كه با رسول ‏خدا صلى الله عليه وآله نازل شده است

فصل بيستم

كلام آخر: اميد آن است كه نور نازل شده خدا نور ما باشد، او روان باشد و ما در پى او

  • حركت نور مؤمنان با شتابى زياد، پيشاپيش آنان در قيامت
  • رسول رحمت ‏صلى الله عليه وآله در اين حركت ناظر شهيد است
  • اين نور، نامه اعمال مؤمنان نيست
  • اين نور، نور اعمال مؤمنان نيز نيست
  • اين نور، نور ايمان و هدايت نيز نيست
  • اين نور، امام مؤمنان است
  • نورى كه خدا نازلش كرد تا مؤمنان از او تبعيت كنند
  • اين نور، چگونه شد نور ما؟
  • يادى از دو بزرگ
  • «ربنا اتمم لنا نورنا»

منبع

غدیر در آیینه کتاب، تألیف: محمد انصاری.