آيه ۶ کهف و غدیر: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{متن آیه | |||
| متن آیه = فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ عَلَىٰ آثَارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهَٰذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا | |||
پس از اتمام مراسم حجةالوداع، يك روزى كه | | ترجمه = «شاید تو می خواهی اگر [این معاندان لجوج] به این سخن [که قرآن کریم است] ایمان نیاورند، خود را از شدت اندوه هلاک کنی!!» | ||
}} | |||
{{جعبه اطلاعات آیه | |||
| شماره آیه = ۶ | |||
| سوره = کهف | |||
| تصویر = | |||
| اندازه تصویر = | |||
| توضیح_تصویر = | |||
| شماره سوره = ۱۸ | |||
| جزء = ۱۵ | |||
| نزول = | |||
| شأن نزول = | |||
| مکان نزول = مکه | |||
| موضوع = نهایت تأسف پیامبرصلی الله علیه و آله نسبت به گمراهی دیگران | |||
}} | |||
پس از اتمام مراسم حجةالوداع، يك روزى كه پيامبر صلى الله عليه وآله در مكه توقف داشت(يعنى روز چهاردهم ماه ذی الحجة) روز پرماجرايى بود. در كنار اعلام حركت براى صبح روز بعد و سپردن ودايع امامت به على عليه السلام، دستور خاصى درباره سلام كردن اصحاب به على عليه السلام به عنوان «اميرالمؤمنين» نازل شد: | |||
{{متن قرآن|فَلَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ عَلى آثارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدِيثِ أَسَفاً}}: | |||
«شاید تو می خواهی اگر [این معاندان لجوج] به این سخن [که قرآن کریم است] ایمان نیاورند، خود را از شدت اندوه هلاک کنی!!» | |||
در روايات تأكيد شده كه نزول اين آيه قبل از آيه {{متن قرآن|يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ...}} بوده، و آيه {{متن قرآن|بَلِّغْ}}چند روز بعد نازل شده است. اينجا بود كه آيه {{متن قرآن|فَلَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ عَلى آثارِهِمْ...}} نازل شد.<ref>كهف/۶؛ غدير در قرآن: ج ۱ ص ۶۶؛ واقعه قرآنى غدير: ص ۴۵.</ref>جبرئيل نازل شد و لقب [[امیرالمؤمنین (لقب)|«اميرالمؤمنين»]] را به عنوان اختصاص به على بن ابی طالب آورد و خود نيز به آن حضرت با همين لقب سلام كرد و عرض كرد:{{متن عربی|السلام عليك يا اميرالمؤمنين}} | |||
على عليه السلام كه متوجه سلام جبرئيل با اين لقب بود درباره آن پرسيد. حضرت پاسخ داد: اين جبرئيل است كه از سوى خداوند تحقق آنچه به من وعده داده را آورده است. | |||
اكنون دستور الهى آمد كه بايد بزرگان اصحاب نزد على بن ابى طالب عليه السلام حضور یابند و به عنوان {{متن عربی|اميرالمؤمنين}} بر آن حضرت سلام كنند و {{متن عربی|السلام عليك يا اميرالمؤمنين}} بگويند. | |||
پيامبرصلى الله عليه وآله كه از منصوب كردن اميرالمؤمنين عليه السلام در غدير ترس آن داشت كه او را تكذيب كنند و سخن او را نپذيرند، درباره سلام كردن آنان به عنوان {{متن عربی|اميرالمؤمنين}} ترس بيشترى داشت، و اين اطمينان الهى بود كه اجراى اين دستور را با نزول آيه ۶ سوره كهف در چنين موقعيتى مؤكد نمود: | |||
{{متن قرآن|فَلَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ عَلى آثارِهِمْ اِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَديثِ اَسَفاً}}: | |||
«شاید تو می خواهی اگر [این معاندان لجوج] به این سخن [که قرآن کریم است] ایمان نیاورند، خود را از شدت اندوه هلاک کنی!!» | |||
اين بدان معنى بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله وظيفه الهى خود را به انجام می رساند اگر چه مردم سرپيچى كنند. | |||
پيرو آن پيامبر صلى الله عليه و آله به بزرگان اصحاب دستور داد تا نزد على عليه السلام بروند و خطاب به آن حضرت {{متن عربی|السلام عليك يا اميرالمؤمنين}} بگويند، تا بدين وسيله در زمان حيات خود از آنان اقرار بر امير بودن على عليه السلام بگيرد. | |||
سرشناسان اصحاب خدمت على عليه السلام آمدند و با عنوان {{متن عربی|اميرالمؤمنين}}به آن حضرت سلام كردند و {{متن عربی|السَّلامُ عَلَيْكَ يا اميرَالْمُؤْمِنينَ}} گفتند. | |||
در بين آنها فقط ابوبكر و عمر به عنوان اعتراض به پيامبر صلى الله عليه و آله گفتند: آيا اين حقى از طرف خدا و رسولش است؟ حضرت غضبناک شده فرمود: آرى، حقى از طرف خدا و رسولش است. خداوند اين دستور را به من داده است.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۱۱ - ۱۲۰، ۱۱۵؛عوالم العلوم: ج ۱۵/۳ ص ۱۱۴،۳۹؛ مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۲۴؛ كتاب سليم: ص ۷۳۰.</ref> | |||
کلبی گوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله دست علی علیه السلام را گرفت و فرمود: {{متن عربی|مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ فَقَوْلُهُ}} {{متن قرآن|یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ}} {{متن عربی|فِیهِ خَمْسَهًُْ أَشْیَاءَ کَرَامَهًٌْ وَ أَمْرٌ وَ حِکَایَهًٌْ وَ عَزْلٌ وَ عِصْمَهًٌْ أَمَرَ اللَّهُ نَبِیَّهُ أَنْ یَنْصِبَ علیا (إِمَاماً فَتَوَقَّفَ فِیهِ لِکَرَاهَتِهِ تَکْذِیبَ الْقَوْمِ فَنَزَلَتْ}}{{متن قرآن|فَلَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ...}}{{متن عربی|الْآیَهًَْ فَأَمَرَهُمْ رَسُولُاللَّهِ صلی الله علیه و آله أَنْ یُسَلِّمُوا عَلَی عَلِیٍّ بِالْإِمْرَهًِْ.}}: | |||
«هرکس من سرپرست و صاحب اختیار او هستم، پس علی علیه السلام سرپرست و صاحب اختیار او است. خداوندا! دوست بدار کسی را که با او دوستی کند و دشمن باش با کسی که با او دشمنی کند؛ پس در این کلام خداوند؛{{متن قرآن|یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ}} پنج چیز است: کرامت، دستور، حکایت، عزل و حفظ؛ خداوند به پیامبرش دستور داد که علی علیه السلام را بهعنوان امام نصب کند. پیامبر صلی الله علیه و آله به خاطر اینکه از تکذیب قوم کراهت داشت، در انجام این کار توقّف کرد؛ در نتیجه این آیه: {{متن قرآن|فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ عَلَىٰ آثَارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهَٰذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا}}نازل شد. سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله به آنها دستور داد که بر علی علیه السلام بهعنوان امیر سلام کنند.<ref>تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۸، ص۴۰۸؛ بحارالأنوار، ج۳۷، ص۱۵۵</ref> | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | |||
[[رده:قرآن و غدیر]] |
نسخهٔ کنونی تا ۴ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۰۲
مشخصات آیه | |
---|---|
سوره | سوره کهف (۱۸) |
آیه | ۶ |
جزء | ۱۵ |
محتوای آیه | |
مکان نزول | مکه |
موضوع | نهایت تأسف پیامبرصلی الله علیه و آله نسبت به گمراهی دیگران |
پس از اتمام مراسم حجةالوداع، يك روزى كه پيامبر صلى الله عليه وآله در مكه توقف داشت(يعنى روز چهاردهم ماه ذی الحجة) روز پرماجرايى بود. در كنار اعلام حركت براى صبح روز بعد و سپردن ودايع امامت به على عليه السلام، دستور خاصى درباره سلام كردن اصحاب به على عليه السلام به عنوان «اميرالمؤمنين» نازل شد:
فَلَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ عَلى آثارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدِيثِ أَسَفاً :
«شاید تو می خواهی اگر [این معاندان لجوج] به این سخن [که قرآن کریم است] ایمان نیاورند، خود را از شدت اندوه هلاک کنی!!»
در روايات تأكيد شده كه نزول اين آيه قبل از آيه يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ... بوده، و آيه بَلِّغْ چند روز بعد نازل شده است. اينجا بود كه آيه فَلَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ عَلى آثارِهِمْ... نازل شد.[۱]جبرئيل نازل شد و لقب «اميرالمؤمنين» را به عنوان اختصاص به على بن ابی طالب آورد و خود نيز به آن حضرت با همين لقب سلام كرد و عرض كرد:«السلام عليك يا اميرالمؤمنين»
على عليه السلام كه متوجه سلام جبرئيل با اين لقب بود درباره آن پرسيد. حضرت پاسخ داد: اين جبرئيل است كه از سوى خداوند تحقق آنچه به من وعده داده را آورده است.
اكنون دستور الهى آمد كه بايد بزرگان اصحاب نزد على بن ابى طالب عليه السلام حضور یابند و به عنوان «اميرالمؤمنين» بر آن حضرت سلام كنند و «السلام عليك يا اميرالمؤمنين» بگويند.
پيامبرصلى الله عليه وآله كه از منصوب كردن اميرالمؤمنين عليه السلام در غدير ترس آن داشت كه او را تكذيب كنند و سخن او را نپذيرند، درباره سلام كردن آنان به عنوان «اميرالمؤمنين» ترس بيشترى داشت، و اين اطمينان الهى بود كه اجراى اين دستور را با نزول آيه ۶ سوره كهف در چنين موقعيتى مؤكد نمود:
فَلَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ عَلى آثارِهِمْ اِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَديثِ اَسَفاً :
«شاید تو می خواهی اگر [این معاندان لجوج] به این سخن [که قرآن کریم است] ایمان نیاورند، خود را از شدت اندوه هلاک کنی!!»
اين بدان معنى بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله وظيفه الهى خود را به انجام می رساند اگر چه مردم سرپيچى كنند.
پيرو آن پيامبر صلى الله عليه و آله به بزرگان اصحاب دستور داد تا نزد على عليه السلام بروند و خطاب به آن حضرت «السلام عليك يا اميرالمؤمنين» بگويند، تا بدين وسيله در زمان حيات خود از آنان اقرار بر امير بودن على عليه السلام بگيرد.
سرشناسان اصحاب خدمت على عليه السلام آمدند و با عنوان «اميرالمؤمنين»به آن حضرت سلام كردند و «السَّلامُ عَلَيْكَ يا اميرَالْمُؤْمِنينَ» گفتند.
در بين آنها فقط ابوبكر و عمر به عنوان اعتراض به پيامبر صلى الله عليه و آله گفتند: آيا اين حقى از طرف خدا و رسولش است؟ حضرت غضبناک شده فرمود: آرى، حقى از طرف خدا و رسولش است. خداوند اين دستور را به من داده است.[۲]
کلبی گوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله دست علی علیه السلام را گرفت و فرمود: «مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ فَقَوْلُهُ» یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ «فِیهِ خَمْسَهًُْ أَشْیَاءَ کَرَامَهًٌْ وَ أَمْرٌ وَ حِکَایَهًٌْ وَ عَزْلٌ وَ عِصْمَهًٌْ أَمَرَ اللَّهُ نَبِیَّهُ أَنْ یَنْصِبَ علیا (إِمَاماً فَتَوَقَّفَ فِیهِ لِکَرَاهَتِهِ تَکْذِیبَ الْقَوْمِ فَنَزَلَتْ» فَلَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ... «الْآیَهًَْ فَأَمَرَهُمْ رَسُولُاللَّهِ صلی الله علیه و آله أَنْ یُسَلِّمُوا عَلَی عَلِیٍّ بِالْإِمْرَهًِْ.»:
«هرکس من سرپرست و صاحب اختیار او هستم، پس علی علیه السلام سرپرست و صاحب اختیار او است. خداوندا! دوست بدار کسی را که با او دوستی کند و دشمن باش با کسی که با او دشمنی کند؛ پس در این کلام خداوند؛ یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ پنج چیز است: کرامت، دستور، حکایت، عزل و حفظ؛ خداوند به پیامبرش دستور داد که علی علیه السلام را بهعنوان امام نصب کند. پیامبر صلی الله علیه و آله به خاطر اینکه از تکذیب قوم کراهت داشت، در انجام این کار توقّف کرد؛ در نتیجه این آیه: فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ عَلَىٰ آثَارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهَٰذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا نازل شد. سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله به آنها دستور داد که بر علی علیه السلام بهعنوان امیر سلام کنند.[۳]