متن و ترجمه خطبه غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۸۹: خط ۸۹:
}}
}}


== اشاره به کارشکنی‌های منافقین ==
{{متن و ترجمه  
{{متن و ترجمه  
| تیتر = اشاره به کارشکنی‌های منافقین| مَعاشِرَ النّاسِ، ‹‹آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذی أُنْزِلَ مَعَهُ مِنْ قَبْلِ أنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلی أدْبارِها أوْ نَلْعَنَهُمْ کَما لَعَنّا أصْحابَ السَّبْتِ››.<ref>النساء / ۴۷.</ref>[بِاللَّهِ ما عَنی بِهذِهِ الْآیَةِ إلاّ قَوْماً مِنْ أصْحابی أعْرِفُهُمْ بِأَسْمائِهِمْ وَ أنْسابِهِمْ، وَ قَدْ أُمِرْتُ بِالصَّفْحِ عَنْهُمْ فَلْیَعْمَلْ کُلُّ امْرِیءٍ عَلی ما یَجِدُ لِعَلِیٍّ فی قَلْبِهِ مِنَ الْحُبِّ وَ الْبُغْضِ].<ref>هذه الفقرة من قوله» باللَّه «إلی هنا لا توجد إلاّ فی‹‹الف››و‹‹ب››.</ref>|ای مردم، «ایمان آورید به خدا و رسولش و به نوری که همراه او نازل شده است، قبل از آنکه هلاک کنیم وجوهی را و آن صورت‌ها را به پشت برگردانیم یا آنان را مانند اصحاب سبت لعنت کنیم.»<ref>اشاره به آیه۴۷، از سوره نساء. کلمه: «طمس» به معنای محو کردنِ نقش ونگار یک تصویراست. در اینجا (طبق احادیث) کنایه از محو هدایت از قلب وبرگرداندن آن به گمراهی است. درباره جمله: «پس هرکس عمل کند مطابق آنچه در قلبش از حب یا بغض نسبت به علی می‌یابد.» در قست دوم از بخش هشتم توضیح داده شده است.</ref> به خدا قسم، از این آیه قصد نشده مگر قومی از اصحابم که آنان را به اسم و نسبشان می‌شناسم ولی مأمورم از آنان پرده پوشی کنم. پس هر کس عمل کند مطابق آنچه در قلبش از حب یا بغض نسبت به علی می‌یابد.|مَعاشِرَ النّاسِ، النُّورُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَسْلُوکٌ فِیَّ ثُمَّ فی عَلِیِّ بْنِ أبی‌طالِبٍ،<ref>‹‹ب››: مسبوکٌ.</ref> ثُمَّ فِی النَّسْلِ مِنْهُ إلَی الْقائِمِ الْمَهْدِیِّ الَّذی یَأْخُذُ بِحَقِّ اللَّهِ وَ بِکُلِّ حَقٍّ هُوَ لَنا،<ref>‹‹د››: و بحقّ کلّ مؤمن.</ref> لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَدْ جَعَلَنا حُجَّةً عَلَی الْمُقَصِّرینَ<ref>‹‹ب››: ألا و إن اللَّه قد جعلنا حجّة … و فی‹‹ج››و‹‹و››هکذا: … و بکلّ حقّ هو لنا بقتل المقصّرین و المعاندین (الغادرین).. .</ref> وَ الْمُعانِدینَ وَ الْمُخالِفینَ وَ الْخائِنینَ وَ الْآثِمینَ وَ الظّالِمینَ وَ الْغاصِبینَ مِنْ جَمیعِ الْعالَمینَ.|ای مردم، نور از جانب خداوند عز و جل در من نهاده شده<ref>«مسلوک» یعنی داخل شده، ودر «ب» مسبوک به معنی قالب ریزی شده است.</ref>و سپس در علی بن ابیطالب و بعد در نسل او تا مهدی قائم که حق خداوند و هر حقی که برای ما باشد می‌گیرد<ref>«د»: و حق هر مؤمنی را می‌گیرد.</ref> چرا که خداوند عز و جل ما را بر کوتاهی کنندگان و بر معاندان و مخالفان و خائنان و گناهکاران و ظالمان و غاصبان از همه عالمیان حجت قرار داده است.<ref>«ج»: … مهدی قائم که می‌گیرد حق خداوند و هر حقی که برای ما باشد با کشتنِ کوتاهی کنندگان و معاندان و مخالفان و خائنان و گناهکاران و ظالمان و غاصبان.</ref>|مَعاشِرَ النّاسِ، أُنْذِرُکُمْ أنّی رَسُولُ اللَّهِ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِیَ الرُّسُلُ، أفَإنْ مِتُّ أوْ قُتِلْتُ انْقَلَبْتُمْ عَلی أعْقابِکُمْ؟ وَ مَنْ یَنْقَلِبْ عَلی عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئاً وَ سَیَجْزِی اللَّهُ الشّاکِرینَ[الصّابِرینَ].<ref>الزیادة من‹‹د››و ‹‹و››. وهذه الفقرة إشارة إلی الآیة ۱۴۴ من سورة آل عمران.</ref> ألا وَ إنَّ عَلِیّاً هُوَ الْمَوْصُوفُ بِالصَّبْرِ وَ الشُّکْرِ، ثُمَّ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدی مِنْ صُلْبِهِ.|ای مردم، شما را می‌ترسانم و انذار می‌نمایم که من رسول خدا هستم و قبل از من پیامبران بوده‌اند. آیا اگر من بمیرم یا کشته شوم شما عقب‌گرد می‌نمایید؟ هر کس به عقب برگردد به خدا ضرری نمی‌رساند، و خداوند به زودی شاکرین و صابرین را پاداش می‌دهد. بدانید که علی است توصیف شده به صبر و شکر و بعد از او فرزندانم از نسل او چنین اند.|مَعاشِرَ النّاسِ، لا تَمُنُّوا عَلَیَّ بِإسْلامِکُمْ، بَلْ لاتَمُنُّوا عَلَی اللَّهِ فَیُحْبِطَ عَمَلَکُمْ وَ یَسْخَطَ عَلَیْکُمْ وَ یَبْتَلِیَکُمْ بِشُواظٍ مِنْ نارٍ وَ نُحاسٍ، إنَّ رَبَّکُمْ لَبِالْمِرْصادِ.<ref>أوردنا هذه الفقرة طبقاً ل‹‹ب››، و ص‹‹الف››: لا تمنّوا علی اللَّه إسلامکم فیسخط علیکم و یصیبکم بعذابٍ من عنده، إنّه لبالمرصاد. و فی‹‹ج››: … و یبتلیکم بسوط عذاب … و فی‹‹ه››و‹‹و››: لاتمنّوا علی اللَّه فینا ما لا یطیعکم(‹‹و››: لا یعطیکم) اللَّه و یسخط علیکم و یبتلیکم بسوط عذاب ….</ref>|ای مردم، با اسلامتان بر من منت مگذارید، بلکه بر خدا هم منت نگذارید، که اعمالتان را نابود می‌نماید و بر شما غضب می‌کند و شما را به شعله ای از آتش و مس (گداخته) مبتلا می‌کند، پروردگار شما در کمین است.<ref>«ه»: درباره ما بر خداوند منت مگذارید در آنچه خداوند کلام شما را نمی‌پذیرد و بر شما غضب می‌کند و شما را به شلاق عذاب گرفتار می‌نماید.</ref>|مَعاشِرَ النّاسِ، اِنَّهُ سَیَکُونُ مِنْ بَعْدی أئِمَّةٌ یَدْعُونَ إلَی النّارِ وَ یَوْمَ الْقِیامَةِ لایُنْصَرُونَ. مَعاشِرَ النّاسِ، إنَّ اللَّهَ وَ أنَا بَریئانِ مِنْهُمْ.|ای مردم، بعد از من امامانی خواهند بود که به آتش دعوت می‌کنند و روز قیامت کمک نمی‌شوند. ای مردم، خداوند و من از آنان بیزار هستیم.|مَعاشِرَ النّاسِ، إنَّهُمْ وَ أنْصارَهُمْ وَ أتْباعَهُمْ وَ أشْیاعَهُمْ فِی الدَّرْکِ الْأسْفَلِ مِنَ النّارِ وَ لَبِئْسَ مَثْوَی الْمُتَکَبِّرینَ.<ref>إشارة إلی الآیة ۱۴۵ من سورة النساء، و الآیة ۲۹ من سورة النحل.</ref>ألا إنَّهُمْ أصْحابُ الصَّحیفَةِ، فَلْیَنْظُرْ أحَدُکُمْ فی صَحیفَتِهِ!!<ref>هذان الفقرتان فی‹‹ب››هکذا: معاشر الناس، إن اللَّه و أنا بریئان منهم و من أشیاعهم و أنصارهم، و جمیعهم فی الدرک الأسفل من النار و لبئس مثوی المتکبرین. ألا إنهم أصحاب الصحیفة. معاشر الناس، فلینظر أحدکم فی صحیفته.</ref>قالَ: فَذَهَبَ عَلَی النّاسِ - إلاَّ شِرْذِمَةٌ مِنْهُمْ - أمْرَ الصَّحیفَةِ.<ref>أشارصلی الله علیه وآله فی کلامه هذا إلی الصحیفة الملعونة الأولی آلتی تعاقد علیها خمسة من المنافقین فی الکعبة فی سفرهم هذا و کان ملخصها منع أهل البیت علیهم‌السلام من الخلافة بعد صاحب الرسالة. و قد مرّ تفصیلها فی الفصل الثالث من هذا الکتاب. و قوله‹‹فذهب علی الناس … ››أی لم یفهم أکثرهم مراده صلی الله علیه وآله من‹‹الصحیفة››و أثارت سؤالاً فی أذهانهم.</ref>|ای مردم، آنان و یارانشان و تابعینشان و پیروانشان در پایین‌ترین درجه آتش اند و چه بد است جای متکبران. بدانید که آنان «اصحاب صحیفه»<ref>اشاره حضرت به «صحیفه ملعونه اول» است که پنج نفر از رؤسای منافقین در حجةالوداع در کعبه آن را امضا کرده بودند و خلاصه اش این بود که نگذارند خلافت بعد از پیامبرصلی الله علیه وآله به اهل بیتش برسد. در این باره به قسمت دوم از بخش سوم این کتاب مراجعه شود.</ref> هستند، پس هر یک از شما در صحیفه خود نظر کند.
| تیتر = اشاره به کارشکنی‌های منافقین| مَعاشِرَ النّاسِ، ‹‹آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذی أُنْزِلَ مَعَهُ مِنْ قَبْلِ أنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلی أدْبارِها أوْ نَلْعَنَهُمْ کَما لَعَنّا أصْحابَ السَّبْتِ››.<ref>النساء / ۴۷.</ref>[بِاللَّهِ ما عَنی بِهذِهِ الْآیَةِ إلاّ قَوْماً مِنْ أصْحابی أعْرِفُهُمْ بِأَسْمائِهِمْ وَ أنْسابِهِمْ، وَ قَدْ أُمِرْتُ بِالصَّفْحِ عَنْهُمْ فَلْیَعْمَلْ کُلُّ امْرِیءٍ عَلی ما یَجِدُ لِعَلِیٍّ فی قَلْبِهِ مِنَ الْحُبِّ وَ الْبُغْضِ].<ref>هذه الفقرة من قوله» باللَّه «إلی هنا لا توجد إلاّ فی‹‹الف››و‹‹ب››.</ref>|ای مردم، «ایمان آورید به خدا و رسولش و به نوری که همراه او نازل شده است، قبل از آنکه هلاک کنیم وجوهی را و آن صورت‌ها را به پشت برگردانیم یا آنان را مانند اصحاب سبت لعنت کنیم.»<ref>اشاره به آیه۴۷، از سوره نساء. کلمه: «طمس» به معنای محو کردنِ نقش ونگار یک تصویراست. در اینجا (طبق احادیث) کنایه از محو هدایت از قلب وبرگرداندن آن به گمراهی است. درباره جمله: «پس هرکس عمل کند مطابق آنچه در قلبش از حب یا بغض نسبت به علی می‌یابد.» در قست دوم از بخش هشتم توضیح داده شده است.</ref> به خدا قسم، از این آیه قصد نشده مگر قومی از اصحابم که آنان را به اسم و نسبشان می‌شناسم ولی مأمورم از آنان پرده پوشی کنم. پس هر کس عمل کند مطابق آنچه در قلبش از حب یا بغض نسبت به علی می‌یابد.|مَعاشِرَ النّاسِ، النُّورُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَسْلُوکٌ فِیَّ ثُمَّ فی عَلِیِّ بْنِ أبی‌طالِبٍ،<ref>‹‹ب››: مسبوکٌ.</ref> ثُمَّ فِی النَّسْلِ مِنْهُ إلَی الْقائِمِ الْمَهْدِیِّ الَّذی یَأْخُذُ بِحَقِّ اللَّهِ وَ بِکُلِّ حَقٍّ هُوَ لَنا،<ref>‹‹د››: و بحقّ کلّ مؤمن.</ref> لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَدْ جَعَلَنا حُجَّةً عَلَی الْمُقَصِّرینَ<ref>‹‹ب››: ألا و إن اللَّه قد جعلنا حجّة … و فی‹‹ج››و‹‹و››هکذا: … و بکلّ حقّ هو لنا بقتل المقصّرین و المعاندین (الغادرین).. .</ref> وَ الْمُعانِدینَ وَ الْمُخالِفینَ وَ الْخائِنینَ وَ الْآثِمینَ وَ الظّالِمینَ وَ الْغاصِبینَ مِنْ جَمیعِ الْعالَمینَ.|ای مردم، نور از جانب خداوند عز و جل در من نهاده شده<ref>«مسلوک» یعنی داخل شده، ودر «ب» مسبوک به معنی قالب ریزی شده است.</ref>و سپس در علی بن ابیطالب و بعد در نسل او تا مهدی قائم که حق خداوند و هر حقی که برای ما باشد می‌گیرد<ref>«د»: و حق هر مؤمنی را می‌گیرد.</ref> چرا که خداوند عز و جل ما را بر کوتاهی کنندگان و بر معاندان و مخالفان و خائنان و گناهکاران و ظالمان و غاصبان از همه عالمیان حجت قرار داده است.<ref>«ج»: … مهدی قائم که می‌گیرد حق خداوند و هر حقی که برای ما باشد با کشتنِ کوتاهی کنندگان و معاندان و مخالفان و خائنان و گناهکاران و ظالمان و غاصبان.</ref>|مَعاشِرَ النّاسِ، أُنْذِرُکُمْ أنّی رَسُولُ اللَّهِ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِیَ الرُّسُلُ، أفَإنْ مِتُّ أوْ قُتِلْتُ انْقَلَبْتُمْ عَلی أعْقابِکُمْ؟ وَ مَنْ یَنْقَلِبْ عَلی عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئاً وَ سَیَجْزِی اللَّهُ الشّاکِرینَ[الصّابِرینَ].<ref>الزیادة من‹‹د››و ‹‹و››. وهذه الفقرة إشارة إلی الآیة ۱۴۴ من سورة آل عمران.</ref> ألا وَ إنَّ عَلِیّاً هُوَ الْمَوْصُوفُ بِالصَّبْرِ وَ الشُّکْرِ، ثُمَّ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدی مِنْ صُلْبِهِ.|ای مردم، شما را می‌ترسانم و انذار می‌نمایم که من رسول خدا هستم و قبل از من پیامبران بوده‌اند. آیا اگر من بمیرم یا کشته شوم شما عقب‌گرد می‌نمایید؟ هر کس به عقب برگردد به خدا ضرری نمی‌رساند، و خداوند به زودی شاکرین و صابرین را پاداش می‌دهد. بدانید که علی است توصیف شده به صبر و شکر و بعد از او فرزندانم از نسل او چنین اند.|مَعاشِرَ النّاسِ، لا تَمُنُّوا عَلَیَّ بِإسْلامِکُمْ، بَلْ لاتَمُنُّوا عَلَی اللَّهِ فَیُحْبِطَ عَمَلَکُمْ وَ یَسْخَطَ عَلَیْکُمْ وَ یَبْتَلِیَکُمْ بِشُواظٍ مِنْ نارٍ وَ نُحاسٍ، إنَّ رَبَّکُمْ لَبِالْمِرْصادِ.<ref>أوردنا هذه الفقرة طبقاً ل‹‹ب››، و ص‹‹الف››: لا تمنّوا علی اللَّه إسلامکم فیسخط علیکم و یصیبکم بعذابٍ من عنده، إنّه لبالمرصاد. و فی‹‹ج››: … و یبتلیکم بسوط عذاب … و فی‹‹ه››و‹‹و››: لاتمنّوا علی اللَّه فینا ما لا یطیعکم(‹‹و››: لا یعطیکم) اللَّه و یسخط علیکم و یبتلیکم بسوط عذاب ….</ref>|ای مردم، با اسلامتان بر من منت مگذارید، بلکه بر خدا هم منت نگذارید، که اعمالتان را نابود می‌نماید و بر شما غضب می‌کند و شما را به شعله ای از آتش و مس (گداخته) مبتلا می‌کند، پروردگار شما در کمین است.<ref>«ه»: درباره ما بر خداوند منت مگذارید در آنچه خداوند کلام شما را نمی‌پذیرد و بر شما غضب می‌کند و شما را به شلاق عذاب گرفتار می‌نماید.</ref>|مَعاشِرَ النّاسِ، اِنَّهُ سَیَکُونُ مِنْ بَعْدی أئِمَّةٌ یَدْعُونَ إلَی النّارِ وَ یَوْمَ الْقِیامَةِ لایُنْصَرُونَ. مَعاشِرَ النّاسِ، إنَّ اللَّهَ وَ أنَا بَریئانِ مِنْهُمْ.|ای مردم، بعد از من امامانی خواهند بود که به آتش دعوت می‌کنند و روز قیامت کمک نمی‌شوند. ای مردم، خداوند و من از آنان بیزار هستیم.|مَعاشِرَ النّاسِ، إنَّهُمْ وَ أنْصارَهُمْ وَ أتْباعَهُمْ وَ أشْیاعَهُمْ فِی الدَّرْکِ الْأسْفَلِ مِنَ النّارِ وَ لَبِئْسَ مَثْوَی الْمُتَکَبِّرینَ.<ref>إشارة إلی الآیة ۱۴۵ من سورة النساء، و الآیة ۲۹ من سورة النحل.</ref>ألا إنَّهُمْ أصْحابُ الصَّحیفَةِ، فَلْیَنْظُرْ أحَدُکُمْ فی صَحیفَتِهِ!!<ref>هذان الفقرتان فی‹‹ب››هکذا: معاشر الناس، إن اللَّه و أنا بریئان منهم و من أشیاعهم و أنصارهم، و جمیعهم فی الدرک الأسفل من النار و لبئس مثوی المتکبرین. ألا إنهم أصحاب الصحیفة. معاشر الناس، فلینظر أحدکم فی صحیفته.</ref>قالَ: فَذَهَبَ عَلَی النّاسِ - إلاَّ شِرْذِمَةٌ مِنْهُمْ - أمْرَ الصَّحیفَةِ.<ref>أشارصلی الله علیه وآله فی کلامه هذا إلی الصحیفة الملعونة الأولی آلتی تعاقد علیها خمسة من المنافقین فی الکعبة فی سفرهم هذا و کان ملخصها منع أهل البیت علیهم‌السلام من الخلافة بعد صاحب الرسالة. و قد مرّ تفصیلها فی الفصل الثالث من هذا الکتاب. و قوله‹‹فذهب علی الناس … ››أی لم یفهم أکثرهم مراده صلی الله علیه وآله من‹‹الصحیفة››و أثارت سؤالاً فی أذهانهم.</ref>|ای مردم، آنان و یارانشان و تابعینشان و پیروانشان در پایین‌ترین درجه آتش اند و چه بد است جای متکبران. بدانید که آنان «اصحاب صحیفه»<ref>اشاره حضرت به «صحیفه ملعونه اول» است که پنج نفر از رؤسای منافقین در حجةالوداع در کعبه آن را امضا کرده بودند و خلاصه اش این بود که نگذارند خلافت بعد از پیامبرصلی الله علیه وآله به اهل بیتش برسد. در این باره به قسمت دوم از بخش سوم این کتاب مراجعه شود.</ref> هستند، پس هر یک از شما در صحیفه خود نظر کند.
۸۴۹

ویرایش