۲۲٬۹۵۲
ویرایش
(قرار دادن عنوان اهمیت) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== <big>اهميت اعتقادى، تاريخى و سياسى غدير</big><ref>نقش غدير در امامت حضرت امير عليه السلام (استادولى): | == <big>اهميت اعتقادى، تاريخى و سياسى غدير</big><ref>نقش غدير در امامت حضرت امير عليه السلام (استادولى): ص۱۱-۱۳.</ref> == | ||
<big>سخن از ماجراى غدير سخن از رهبرى امت اسلامى است كه بايد به دست چه كسى سپرده شود. سخن از اين است كه چه كسى بايد بر مسند پيامبر صلى الله عليه و آله تكيه زند و كاروان امت اسلام را به سر منزل مقصود برساند.</big> | <big>سخن از ماجراى غدير سخن از رهبرى امت اسلامى است كه بايد به دست چه كسى سپرده شود. سخن از اين است كه چه كسى بايد بر مسند پيامبر صلى الله عليه و آله تكيه زند و كاروان امت اسلام را به سر منزل مقصود برساند.</big> | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
<big>غافل از آنكه، اگر اين نظر درست بود مى بايست حدود ثلثى از آيات شريفه قرآنى را كنار نهاد كه به شرح تاريخ دعوت ها و مبارزات پيامبران الهى عليهم السلام پرداخته، در حالى كه قرن ها از تاريخ آن ها گذشته است.</big> | <big>غافل از آنكه، اگر اين نظر درست بود مى بايست حدود ثلثى از آيات شريفه قرآنى را كنار نهاد كه به شرح تاريخ دعوت ها و مبارزات پيامبران الهى عليهم السلام پرداخته، در حالى كه قرن ها از تاريخ آن ها گذشته است.</big> | ||
<big>قرآن كريم پس از آن كه ذكرى از چند تن از پيامبران بزرگ پيش مى آورد، مى فرمايد: «اولئك الذين هدى الله فبهداهم اقتده»<ref>انعام/ | <big>قرآن كريم پس از آن كه ذكرى از چند تن از پيامبران بزرگ پيش مى آورد، مى فرمايد: «اولئك الذين هدى الله فبهداهم اقتده»<ref>انعام/۹۰.</ref>: اينان كسانى هستند كه خداوند هدايت فرموده است پس هدايت و راه راست آنان را پيروى كن.</big> | ||
<big>و نيز در خطاب به مسلمانان و همه كسانى كه به خدا و روز قيامت ايمان دارند مى فرمايد: «قد كانت لكم اسوة حسنه فى ابراهيم و الذين معه...»<ref>ممتحنه/ | <big>و نيز در خطاب به مسلمانان و همه كسانى كه به خدا و روز قيامت ايمان دارند مى فرمايد: «قد كانت لكم اسوة حسنه فى ابراهيم و الذين معه...»<ref>ممتحنه/۴.</ref>: بى گمان براى شما در روش ابراهيم و مؤمنان همراه او سرمشقى نيكو است... .</big> | ||
== <big>اهميت غدير</big><ref>قطره اى از درياى غدير: | == <big>اهميت غدير</big><ref>قطره اى از درياى غدير: ص۴۱-۵۳.</ref> == | ||
<big>ضرورت و اهميت پرداختن به موضوع غدير از جهات گوناگونى قابل بررسى است كه ما آن را از دو منظر كلامى و تاريخى بررسى مى كنيم:</big> | <big>ضرورت و اهميت پرداختن به موضوع غدير از جهات گوناگونى قابل بررسى است كه ما آن را از دو منظر كلامى و تاريخى بررسى مى كنيم:</big> | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
<big>پيامبر اسلام صلى الله عليه وآله به دليل گرفتارى ها و مشكلات فراوان و شركت در غزوات مختلف فرصت كافى را براى توضيح و بيان اسرار و معارف عميق قرآنى پيدا نكرد. حتى اگر در تمام اين مدت مثل يک معلم مى بودند كه فقط در سر كلاس مى رفتند و به آموزش احكام و تعاليم مى پرداختند، شايد كافى و وافى نبود تا آنچه را كه اسلام و معارف اسلامى در خود دارد بيان كند.</big> | <big>پيامبر اسلام صلى الله عليه وآله به دليل گرفتارى ها و مشكلات فراوان و شركت در غزوات مختلف فرصت كافى را براى توضيح و بيان اسرار و معارف عميق قرآنى پيدا نكرد. حتى اگر در تمام اين مدت مثل يک معلم مى بودند كه فقط در سر كلاس مى رفتند و به آموزش احكام و تعاليم مى پرداختند، شايد كافى و وافى نبود تا آنچه را كه اسلام و معارف اسلامى در خود دارد بيان كند.</big> | ||
<big>اين مطلب را اضافه كنيد به اين موضوع كه پس از شهادت پيامبرصلى الله عليه وآله اسلام در زمان خليفه اول و دوم، مسلمانان و صحابه از نقل حديث منع شدند! و تا پايان قرن اول هجرى، زمانى كه عمر بن عبدالعزيز فرمان رسمى كتاب حديث را صادر كرد، هيچ حديثى به طور رسمى نوشته نشد.<ref>مستدرك الوسائل: ج | <big>اين مطلب را اضافه كنيد به اين موضوع كه پس از شهادت پيامبرصلى الله عليه وآله اسلام در زمان خليفه اول و دوم، مسلمانان و صحابه از نقل حديث منع شدند! و تا پايان قرن اول هجرى، زمانى كه عمر بن عبدالعزيز فرمان رسمى كتاب حديث را صادر كرد، هيچ حديثى به طور رسمى نوشته نشد.<ref>مستدرك الوسائل: ج ۱ ص ۱۵.</ref></big> | ||
<big>البته پيروان امامان شيعه، از جمله سلمان فارسى از ثبت احاديث باز نايستادند، و در اثر اين مجاهدت ها، كتاب هاى حديث در خور توجهى از خويش بر جاى گذاشتند.</big> | <big>البته پيروان امامان شيعه، از جمله سلمان فارسى از ثبت احاديث باز نايستادند، و در اثر اين مجاهدت ها، كتاب هاى حديث در خور توجهى از خويش بر جاى گذاشتند.</big> | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
<big>مسئله به اينجا ختم نشد. كسانى كه سال ها با پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله جنگيدند و شكست خوردند و قدرت خويش را از دست داده بودند، رياكارانه و منافقانه وارد صفوف مسلمانان شدند، و از روى نفاق تظاهر به اسلام كردند.</big> | <big>مسئله به اينجا ختم نشد. كسانى كه سال ها با پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله جنگيدند و شكست خوردند و قدرت خويش را از دست داده بودند، رياكارانه و منافقانه وارد صفوف مسلمانان شدند، و از روى نفاق تظاهر به اسلام كردند.</big> | ||
<big>اينان بعد از شهادت رسول اكرم صلى الله عليه و آله دست به تحريف اسلام زدند و به ساختن احاديث جعلى و دروغ پرداختند. اوج اين انحرافات در زمان معاويه بود. او كه سوگند ياد كرده بود نام و ياد اسلام را دفن كند.<ref>الموفقيات (زبير بن بكّار). مروج الذهب: ج | <big>اينان بعد از شهادت رسول اكرم صلى الله عليه و آله دست به تحريف اسلام زدند و به ساختن احاديث جعلى و دروغ پرداختند. اوج اين انحرافات در زمان معاويه بود. او كه سوگند ياد كرده بود نام و ياد اسلام را دفن كند.<ref>الموفقيات (زبير بن بكّار). مروج الذهب: ج ۳ ص ۴۵۴. شرح نهج البلاغه (ابن ابى الحديد): ج ۵ ص۱۲۶-۱۳۰.</ref></big> | ||
<big>در زمان او بود كه فرمان رسمى و دولتى در مورد جعل حديث صادر گرديد.<ref>شرح نهج البلاغه: ج | <big>در زمان او بود كه فرمان رسمى و دولتى در مورد جعل حديث صادر گرديد.<ref>شرح نهج البلاغه: ج ۱۱ ص۴۳-۴۶.</ref></big> <big>نهال نوپا و نوريشه اسلام در آغاز دچار طوفان هاى سهمگين شد. در چنين شرايطى اسلام نياز به فردى داشت كه در دامان وحى تربيت يافته باشد، و آن را از خطر نابودى نجات دهد. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله براى جلوگيرى از انحرافات اسلام، به فرمان خداوند كسى را كه روح و وجودش با روح تعاليم اسلام پرورش يافته و هيچ نوع سابقه اى در جاهليت نداشت براى اين امر خطير انتخاب فرمود و به امامت منصوب نمود.</big> | ||
<big>پس، از نظر شيعه امام كارشناس دين از نظر بيان احكام الهى است. لذا همانطور كه نبى از طرف خداوند براى هدايت مردم فرستاده مى شود و بايد از خطا و اشتباه مصون باشد، به همان صورت امام نيز بايد چنين باشد و از خطا و اشتباه ايمن و محفوظ باشد.</big> | <big>پس، از نظر شيعه امام كارشناس دين از نظر بيان احكام الهى است. لذا همانطور كه نبى از طرف خداوند براى هدايت مردم فرستاده مى شود و بايد از خطا و اشتباه مصون باشد، به همان صورت امام نيز بايد چنين باشد و از خطا و اشتباه ايمن و محفوظ باشد.</big> | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
==== <big>'''ب) ارتباط بحث غدير با ضرورت شناخت امام در هر عصر خصوصاً عصر حاضر'''</big> ==== | ==== <big>'''ب) ارتباط بحث غدير با ضرورت شناخت امام در هر عصر خصوصاً عصر حاضر'''</big> ==== | ||
<big>در باب ضرورت شناخت امام پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله فرمودند: من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميتة جاهلية: هر كس بميرد در حالى كه امام عصر خود را نشناخته باشد به مرگ جاهليت مرده است.<ref>مسند احمد، به نقل از الغدير: ج | <big>در باب ضرورت شناخت امام پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله فرمودند: من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميتة جاهلية: هر كس بميرد در حالى كه امام عصر خود را نشناخته باشد به مرگ جاهليت مرده است.<ref>مسند احمد، به نقل از الغدير: ج ۱۰ ص ۴۹۳.</ref></big> | ||
<big>به راستى، با توجه به خصوصيات و تعاريفى كه براى امام به اختصار ذكر شد، امام زمان ما كيست؟ عامه در پاسخ به اين سؤال و اين روايت مهم چه جوابى مى دهند؟ اهل تسنن براى جويندگان پاسخ اين سؤال و كسانى كه تازه مسلمان هستند و مىخواهند امام زمانشان را بشناسند چه پاسخى دارند؟</big> | <big>به راستى، با توجه به خصوصيات و تعاريفى كه براى امام به اختصار ذكر شد، امام زمان ما كيست؟ عامه در پاسخ به اين سؤال و اين روايت مهم چه جوابى مى دهند؟ اهل تسنن براى جويندگان پاسخ اين سؤال و كسانى كه تازه مسلمان هستند و مىخواهند امام زمانشان را بشناسند چه پاسخى دارند؟</big> | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
<big>با چنين كيفيت و شأن، اگر هر يک از اين دانشمندان از ذكر چنين واقعه اى غفلت كنند، در حق اسلام كم فروشى و خيانت كرده و امت اسلامى را از بخش زيادى از حقايق نابى كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله از گنجينه وسيع مواهب خويش به امت اسلامى ارزانى داشتند محروم ساخته، و جامعه اسلامى را از راهيابى به شاهراه هدايت و سعادت باز داشته است.</big> | <big>با چنين كيفيت و شأن، اگر هر يک از اين دانشمندان از ذكر چنين واقعه اى غفلت كنند، در حق اسلام كم فروشى و خيانت كرده و امت اسلامى را از بخش زيادى از حقايق نابى كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله از گنجينه وسيع مواهب خويش به امت اسلامى ارزانى داشتند محروم ساخته، و جامعه اسلامى را از راهيابى به شاهراه هدايت و سعادت باز داشته است.</big> | ||
<big>علامه بزرگوار امينى در كتاب گرانقدر «الغدير» اسامى علمايى از اهل تسنن را كه در آثار خود در علوم ذكر شده به بيان واقعه غدير پرداختند، گرد آورده است.<ref>الغدير: ج | <big>علامه بزرگوار امينى در كتاب گرانقدر «الغدير» اسامى علمايى از اهل تسنن را كه در آثار خود در علوم ذكر شده به بيان واقعه غدير پرداختند، گرد آورده است.<ref>الغدير: ج ۱ ص۲۵-۲۹. المولى فى الغدير (موسسه جهانى سبطين عليه السلام): ص۲۹-۳۴.</ref></big> | ||
==== <big>طرح دو شبهه و پاسخ آن</big> ==== | ==== <big>طرح دو شبهه و پاسخ آن</big> ==== | ||
خط ۱۲۲: | خط ۱۲۲: | ||
<big>به هر حال طرفدارى از تز «وحدت اسلامى» نبايد اين لازمه را داشته باشد كه در گفتن حقايق كوتاهى شود! بحث علمى سر و كارش با عقل و منطق است، نه عواطف و احساسات، كه خوشبختانه علماى شيعه هميشه همين شيوه را در پيش مى گرفتند.</big> | <big>به هر حال طرفدارى از تز «وحدت اسلامى» نبايد اين لازمه را داشته باشد كه در گفتن حقايق كوتاهى شود! بحث علمى سر و كارش با عقل و منطق است، نه عواطف و احساسات، كه خوشبختانه علماى شيعه هميشه همين شيوه را در پيش مى گرفتند.</big> | ||
<big>حتى سيره عملى اميرالمؤمنين عليه السلام در زمان خلفا نيز بر همين شيوه بود؛ حضرتش از اظهار و مطالبه حق خود و شكايت از ربايندگان آن خوددارى نكرد و با كمال صراحت ابراز داشت، و بهانه اتحاد اسلامى مانع آن نشد. خطبه هاى نهج البلاغه بهترين شاهد اين مدعى است.<ref>نهج البلاغه (ترجمه محمد دشتى): خطبه | <big>حتى سيره عملى اميرالمؤمنين عليه السلام در زمان خلفا نيز بر همين شيوه بود؛ حضرتش از اظهار و مطالبه حق خود و شكايت از ربايندگان آن خوددارى نكرد و با كمال صراحت ابراز داشت، و بهانه اتحاد اسلامى مانع آن نشد. خطبه هاى نهج البلاغه بهترين شاهد اين مدعى است.<ref>نهج البلاغه (ترجمه محمد دشتى): خطبه هاى۵، ۲۶، ۹۳، ۱۴۴.</ref></big> | ||
== <big>اهميت غدير در اعتقادات اسلامى</big><ref>ژرفاى غدير: | == <big>اهميت غدير در اعتقادات اسلامى</big><ref>ژرفاى غدير: ص۴۶-۵۷.</ref> == | ||
<big>پايگاه ريشه دار غدير در اعتقادات از جهات اهميت آن معلوم مى شود، و به عبارت ديگر اين كنجكاوى ها باعث شده تا غدير پرونده مبسوط خود را در اعتقادات باز كند، و از يک واقعه تاريخى تبديل به يک پايه اعتقادى شود.</big> | <big>پايگاه ريشه دار غدير در اعتقادات از جهات اهميت آن معلوم مى شود، و به عبارت ديگر اين كنجكاوى ها باعث شده تا غدير پرونده مبسوط خود را در اعتقادات باز كند، و از يک واقعه تاريخى تبديل به يک پايه اعتقادى شود.</big> | ||
خط ۱۳۵: | خط ۱۳۵: | ||
<big>ثمرات غدير سه گونه است كه هر سه در موقعيت خود ضرورى است: مقايسه هاى اعتقادى، آثار كوتاه مدت، و آثار بلند مدت، و آثار بلند مدت. اين سه مورد در همين عنوان (غدير) در محل خود آمده است.</big> | <big>ثمرات غدير سه گونه است كه هر سه در موقعيت خود ضرورى است: مقايسه هاى اعتقادى، آثار كوتاه مدت، و آثار بلند مدت، و آثار بلند مدت. اين سه مورد در همين عنوان (غدير) در محل خود آمده است.</big> | ||
== <big>اهميت غدير در تاريخ اسلام</big><ref>ژرفاى غدير: ص | == <big>اهميت غدير در تاريخ اسلام</big><ref>ژرفاى غدير: ص ۳۶. ترجمه الغدير (امينى - واحدى): ص۶۵-۷۱.</ref> == | ||
<big>در طول تاريخ بيست و سه ساله بعثت پيامبر صلى الله عليه و آله وقايع شيرين و تلخ بسيارى رخ داده است. جنگهاى حضرت كه اكثراً با پيروزى پايان يافته؛ اسلام آوردن دسته دسته مردم كه روزهاى زيبايى از اسلام را تداعى مى كند؛ نزول وحى الهى درباره مسايل مختلف؛ حفظ پيامبر صلى الله عليه و آله از خطرات گوناگون؛ كيفيت بيان احكام و اوامر الهى توسط پيامبرصلى الله عليه وآله، هر يک از اين ها نمونه هاى بسيارى در تاريخ حيات آن حضرت دارد.</big> | <big>در طول تاريخ بيست و سه ساله بعثت پيامبر صلى الله عليه و آله وقايع شيرين و تلخ بسيارى رخ داده است. جنگهاى حضرت كه اكثراً با پيروزى پايان يافته؛ اسلام آوردن دسته دسته مردم كه روزهاى زيبايى از اسلام را تداعى مى كند؛ نزول وحى الهى درباره مسايل مختلف؛ حفظ پيامبر صلى الله عليه و آله از خطرات گوناگون؛ كيفيت بيان احكام و اوامر الهى توسط پيامبرصلى الله عليه وآله، هر يک از اين ها نمونه هاى بسيارى در تاريخ حيات آن حضرت دارد.</big> | ||
خط ۱۴۴: | خط ۱۴۴: | ||
<big>بر هيچ خردمندى پوشيده نيست كه شرف و برترى هر چيزى بسته به فايده و نتيجه آن است. بنابراين، در ميان موضوعات تاريخى، نخستين امرى كه مهم ترين فوايد و نتايج را داراست، موضوعى است كه بر اساس آن دينى پايه گذارى شده، يا كيش و آئينى استوار گشته باشد، و نيز زيربناى مذهبى بوده است كه امت هايى بدان گرويدهاند و دولت هايى به خاطر آن شكل گرفته اند، و سرانجام نامى جادوان از آن بر جاى مانده است.</big> | <big>بر هيچ خردمندى پوشيده نيست كه شرف و برترى هر چيزى بسته به فايده و نتيجه آن است. بنابراين، در ميان موضوعات تاريخى، نخستين امرى كه مهم ترين فوايد و نتايج را داراست، موضوعى است كه بر اساس آن دينى پايه گذارى شده، يا كيش و آئينى استوار گشته باشد، و نيز زيربناى مذهبى بوده است كه امت هايى بدان گرويدهاند و دولت هايى به خاطر آن شكل گرفته اند، و سرانجام نامى جادوان از آن بر جاى مانده است.</big> | ||
<big>به همين جهت است كه تاريخ نگاران بزرگ در ثبت مبادى و تعاليم اديان سختكوش بوده و تمامى وقايع و شئون مربوط به آن ها را از قبيل كيفيت پيدايش و نحوه دعوت و مبارزات و حكومت ها و ساير تشكيلاتى كه روزگاران دراز و قرن هاى متمادى بر آن ها گذشته است ثبت و ضبط نموده اند. اين سنت خدايى است كه در ميان پيشينيان بود و در سنت خدا تغييرى نخواهى يافت.<ref>احزاب/ | <big>به همين جهت است كه تاريخ نگاران بزرگ در ثبت مبادى و تعاليم اديان سختكوش بوده و تمامى وقايع و شئون مربوط به آن ها را از قبيل كيفيت پيدايش و نحوه دعوت و مبارزات و حكومت ها و ساير تشكيلاتى كه روزگاران دراز و قرن هاى متمادى بر آن ها گذشته است ثبت و ضبط نموده اند. اين سنت خدايى است كه در ميان پيشينيان بود و در سنت خدا تغييرى نخواهى يافت.<ref>احزاب/۳۳.</ref></big> | ||
<big>بديهى است كه در اين موارد چنانچه مورخ نسبت به امرى مسامحه كند و يا در ثبت و ضبط واقعه اى اهمال روا دارد، در تأليفش خللى پديد شود كه جبران پذير نباشد، و تاريخى كه آغاز و مبدأ آن در اثر چنين غفلت و اهمالى مبهم و نامعلوم گردد، چه بسا موجب سرگردانى خواننده به هنگام مطالعه متن اثر تا پايان آن گردد.</big> | <big>بديهى است كه در اين موارد چنانچه مورخ نسبت به امرى مسامحه كند و يا در ثبت و ضبط واقعه اى اهمال روا دارد، در تأليفش خللى پديد شود كه جبران پذير نباشد، و تاريخى كه آغاز و مبدأ آن در اثر چنين غفلت و اهمالى مبهم و نامعلوم گردد، چه بسا موجب سرگردانى خواننده به هنگام مطالعه متن اثر تا پايان آن گردد.</big> | ||
خط ۱۵۶: | خط ۱۵۶: | ||
<big>اينک به ذكر خصوصيات جمعى از مورخان كه واقعه غدير خم را در آثار و كتب تاريخى خود ثبت نموده اند مبادرت مى شود:</big> | <big>اينک به ذكر خصوصيات جمعى از مورخان كه واقعه غدير خم را در آثار و كتب تاريخى خود ثبت نموده اند مبادرت مى شود:</big> | ||
# <big>بلاذرى (م | # <big>بلاذرى (م ۱۷۹ ق) در انساب الاشراف.</big> | ||
# <big>ابن قتيبه (م | # <big>ابن قتيبه (م ۲۷۶ ق) در المعارف و الامامة و السياسة.</big> | ||
# <big>طبرى (م | # <big>طبرى (م ۳۱۰ ق) در كتابى مختص به اين موضوع.</big> | ||
# <big>ابن زولاق ليثى مصرى (م | # <big>ابن زولاق ليثى مصرى (م ۲۸۷ ق) در تأليف خود.</big> | ||
# <big>خطيب بغدادى (م | # <big>خطيب بغدادى (م ۴۶۳ ق) در تاريخ بغداد.</big> | ||
# <big>ابن عبدالبرّ (م | # <big>ابن عبدالبرّ (م ۴۶۳ ق) در الاستيعاب.</big> | ||
# <big>شهرستانى (م | # <big>شهرستانى (م ۵۴۸ ق) در الملل و النحل.</big> | ||
# <big>ابن عساكر (م | # <big>ابن عساكر (م ۵۷۱ ق) در تاريخ الشام.</big> | ||
# <big>ياقوت حموى (م | # <big>ياقوت حموى (م ۶۲۶ ق) در معجم الادباء: ۸۴/۱۸.</big> | ||
# <big>ابن اثير (م | # <big>ابن اثير (م ۶۳۰ ق) در اسد الغايه.</big> | ||
# <big>ابن ابى الحديد (م 656 ق) در شرح نهج البلاغه.</big> | # <big>ابن ابى الحديد (م 656 ق) در شرح نهج البلاغه.</big> | ||
# <big>ابن خلّكان (م 681 ق) در وفيات الاعيان.</big> | # <big>ابن خلّكان (م 681 ق) در وفيات الاعيان.</big> |