آيه ۱۰۲ آل عمران و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی غدیر
(صفحه‌ای تازه حاوی «== «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّه حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُو...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
== «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّه حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ»<ref>آل عمران /  ۱۰۲. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۴۴۸  - ۴۴۶.</ref> ==
== «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّه حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ»<ref>آل عمران /  ۱۰۲. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۴۴۶ - ۴۴۸.</ref> ==
در غدير، ارتباط اعتقاد و عمل چنين به ما تفهيم شده كه احكام الهى در كنار ولايت اهل‏ بيت‏ عليهم السلام نه تنها مورد تأكيد است، كه تا ابد دو حلقه ناگسستنى خواهند بود. اين اهل ‏بيت ‏عليهم السلام هستند كه جزئيات احكام الهى را براى مردم بيان خواهند كرد، و اين احكام الهى‏ اند كه با عمل بدان‏ها تسليم در برابر فرامين خدا را تجربه خواهيم كرد، و اين تسليم با اطاعت از فرستادگان پروردگار جلوه ‏گر مى‏ شود.
در غدير، ارتباط اعتقاد و عمل چنين به ما تفهيم شده كه احكام الهى در كنار ولايت اهل‏ بيت‏ عليهم السلام نه تنها مورد تأكيد است، كه تا ابد دو حلقه ناگسستنى خواهند بود.


در اين راستا، اواخر خطبه غدير شاهد تأكيدات پيامبرصلى الله عليه وآله بر نماز و زكات و حج و امر به معروف و نهى از منكر و اجتناب از محرمات و تقوى است، و در پى آن سخن از مرگ و معاد و حساب روز قيامت و ثواب و عقاب به ميان آمده است، كما اينكه در اوائل خطبه امر به تدبر در قرآن به چشم مى‏ خورد.
اين اهل ‏بيت ‏عليهم السلام هستند كه جزئيات احكام الهى را براى مردم بيان خواهند كرد، و اين احكام الهى‏ اند كه با عمل بدان‏ها تسليم در برابر فرامين خدا را تجربه خواهيم كرد، و اين تسليم با اطاعت از فرستادگان پروردگار جلوه ‏گر مى‏ شود.
 
در اين راستا، اواخر خطبه غدير شاهد تأكيدات پيامبر صلى الله عليه و آله بر نماز و زكات و حج و امر به معروف و نهى از منكر و اجتناب از محرمات و تقوى است، و در پى آن سخن از مرگ و معاد و حساب روز قيامت و ثواب و عقاب به ميان آمده است، كما اينكه در اوائل خطبه امر به تدبر در قرآن به چشم مى‏ خورد.


اين موارد اگر چه ارتباط مستقيم با غدير ندارد و موارد آن نيز بسيار كم است، ولى در حاشيه غدير يادآور ارتباطى است كه احكام الهى بايد با اهل ‏بيت‏ عليهم السلام داشته باشند.
اين موارد اگر چه ارتباط مستقيم با غدير ندارد و موارد آن نيز بسيار كم است، ولى در حاشيه غدير يادآور ارتباطى است كه احكام الهى بايد با اهل ‏بيت‏ عليهم السلام داشته باشند.


در بين اين تأكيدات، پيامبرصلى الله عليه وآله حلال و حرام را به طور كلى مطرح مى‏ كند، و اينكه درباره جزئيات آنها بايد به امامان‏ عليهم السلام مراجعه شود. اين آيات تضمين شده در كلام پيامبرصلى الله عليه وآله ۷ آيه است، كه از جمله اين آيات آيه ۱۰۲ سوره آل‏ عمران است:
در بين اين تأكيدات، پيامبر صلى الله عليه و آله حلال و حرام را به طور كلى مطرح مى‏ كند، و اينكه درباره جزئيات آنها بايد به امامان‏ عليهم السلام مراجعه شود.
 
اين آيات تضمين شده در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله ۷ آيه است، كه از جمله اين آيات آيه ۱۰۲ سوره آل‏ عمران است:


«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّه حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» : «اى كسانى كه ايمان آورديد حق تقوى را پيشه كنيد و نميريد مگر آنكه مسلمان باشيد» .
«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّه حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ»: «اى كسانى كه ايمان آورديد حق تقوى را پيشه كنيد و نميريد مگر آنكه مسلمان باشيد» .


اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:
اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:
خط ۲۰: خط ۲۴:
در اواسط خطبه و پس از معرفى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام و اتمام حجت‏ هاى لازم در جهات نفى و اثبات موضوع ولايت، به عنوان آخرين سخن دو مطلب به ميان آمده است:
در اواسط خطبه و پس از معرفى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام و اتمام حجت‏ هاى لازم در جهات نفى و اثبات موضوع ولايت، به عنوان آخرين سخن دو مطلب به ميان آمده است:


اول اينكه پيامبرصلى الله عليه وآله مى‏ فرمايد: من خدا را شاهد گرفتم و رسالت خويش را ابلاغ نمودم و تا آنجا كه به من مربوط مى‏شد كار خود را به انجام رساندم.
اول اينكه پيامبر صلى الله عليه و آله مى‏ فرمايد: من خدا را شاهد گرفتم و رسالت خويش را ابلاغ نمودم و تا آنجا كه به من مربوط مى‏شد كار خود را به انجام رساندم.


دوم اينكه با كاشته شدن نهال اسلام در دل ‏ها، اينک نوبت مردم است كه با در نظر گرفتن خدا و ترس از عقوبت او اسلام خود را حفظ كنند. مطلب دوم با تضمين آيه قرآن در كلام پيامبرصلى الله عليه وآله و فقط تغيير عبارت «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» به «مَعاشِرَ النّاسِ» صورت گرفته و بقيه آيه عيناً در كلام حضرت آمده است.
دوم اينكه با كاشته شدن نهال اسلام در دل ‏ها، اينک نوبت مردم است كه با در نظر گرفتن خدا و ترس از عقوبت او اسلام خود را حفظ كنند. مطلب دوم با تضمين آيه قرآن در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله و فقط تغيير عبارت «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» به «مَعاشِرَ النّاسِ» صورت گرفته و بقيه آيه عيناً در كلام حضرت آمده است.


=== موقعيت قرآنى ===
=== موقعيت قرآنى ===
اين آيه در قرآن به دنبال آياتى درباره حفظ ايمان و مخدوش نكردن آن قرار گرفته است. در آيه قبل پيروى مسلمانان از اهل كتاب را باعث بازگشت به كفر بعد از ايمان مى ‏داند و سپس با تعجب مطرح مى‏ كند كه چگونه با حضور پيامبرصلى الله عليه وآله و تلاوت آيات خدا مسلمانى تمايل به كفر پيدا مى‏ كند.
اين آيه در قرآن به دنبال آياتى درباره حفظ ايمان و مخدوش نكردن آن قرار گرفته است. در آيه قبل پيروى مسلمانان از اهل كتاب را باعث بازگشت به كفر بعد از ايمان مى ‏داند و سپس با تعجب مطرح مى‏ كند كه چگونه با حضور پيامبر صلى الله عليه و آله و تلاوت آيات خدا مسلمانى تمايل به كفر پيدا مى‏ كند.


اينجاست كه راه حل اين مشكل را تقواى واقعى ذكر مى ‏كند و اينكه ترس حقيقى از خدا مسلمان را بر اعتقادش ثابت قدم مى ‏دارد. لذا در آيات بعدى نيز تمسک به حبل الهى را ضامن بقاى مسلمانى مى‏ داند.
اينجاست كه راه حل اين مشكل را تقواى واقعى ذكر مى ‏كند و اينكه ترس حقيقى از خدا مسلمان را بر اعتقادش ثابت قدم مى ‏دارد. لذا در آيات بعدى نيز تمسک به حبل الهى را ضامن بقاى مسلمانى مى‏ داند.
خط ۴۴: خط ۴۸:
اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در خطابه ‏اى كه پس از جنگ جمل ايراد كرد ارتباط مستقيم بى ‏تقوايى را با دشمنىِ ولايت چنين بيان فرمود:
اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در خطابه ‏اى كه پس از جنگ جمل ايراد كرد ارتباط مستقيم بى ‏تقوايى را با دشمنىِ ولايت چنين بيان فرمود:


فَاتَّقُوا اللَّه -  ايُّهَا النّاسُ -  حَقَّ تُقاتِهِ وَ اسْتَشْعِرُوا خَوْفَ اللَّه عَزَّ ذِكْرُهُ وَ اخْلِصُوا النَّفْسَ وَ تُوبُوا الَيْهِ مِنْ قَبيحِ مَا اسْتَنْفَرَكُمُ الشَّيْطانُ مِنْ قِتالِ وَلِىِّ الامْرِ وَ اهْلِ الْعِلْمِ بَعْدَ رَسُولِ ‏اللَّه ‏صلى الله عليه وآله:
فَاتَّقُوا اللَّه -  ايُّهَا النّاسُ -  حَقَّ تُقاتِهِ وَ اسْتَشْعِرُوا خَوْفَ اللَّه عَزَّ ذِكْرُهُ وَ اخْلِصُوا النَّفْسَ وَ تُوبُوا الَيْهِ مِنْ قَبيحِ مَا اسْتَنْفَرَكُمُ الشَّيْطانُ مِنْ قِتالِ وَلِىِّ الامْرِ وَ اهْلِ الْعِلْمِ بَعْدَ رَسُولِ ‏اللَّه ‏صلى الله عليه و آله:


اى مردم، از خدا بترسيد آن گونه كه حق تقوى است، و ترس از خداوند عزَّ ذكره را درک كنيد و نفس خود را خالص كنيد، و از كار قبيحى كه شيطان شما را به آن تشويق كرد كه به جنگ ولى امر و اهل علم بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله برويد، توبه نماييد. <ref>بحار الانوار: ج ۳۲ ص ۲۳۳ ح ۱۸۶.</ref>
اى مردم، از خدا بترسيد آن گونه كه حق تقوى است، و ترس از خداوند عزَّ ذكره را درک كنيد و نفس خود را خالص كنيد، و از كار قبيحى كه شيطان شما را به آن تشويق كرد كه به جنگ ولى امر و اهل علم بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله برويد، توبه نماييد.<ref>بحار الانوار: ج ۳۲ ص ۲۳۳ ح ۱۸۶.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==

نسخهٔ ‏۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۲۷

«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّه حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ»[۱]

در غدير، ارتباط اعتقاد و عمل چنين به ما تفهيم شده كه احكام الهى در كنار ولايت اهل‏ بيت‏ عليهم السلام نه تنها مورد تأكيد است، كه تا ابد دو حلقه ناگسستنى خواهند بود.

اين اهل ‏بيت ‏عليهم السلام هستند كه جزئيات احكام الهى را براى مردم بيان خواهند كرد، و اين احكام الهى‏ اند كه با عمل بدان‏ها تسليم در برابر فرامين خدا را تجربه خواهيم كرد، و اين تسليم با اطاعت از فرستادگان پروردگار جلوه ‏گر مى‏ شود.

در اين راستا، اواخر خطبه غدير شاهد تأكيدات پيامبر صلى الله عليه و آله بر نماز و زكات و حج و امر به معروف و نهى از منكر و اجتناب از محرمات و تقوى است، و در پى آن سخن از مرگ و معاد و حساب روز قيامت و ثواب و عقاب به ميان آمده است، كما اينكه در اوائل خطبه امر به تدبر در قرآن به چشم مى‏ خورد.

اين موارد اگر چه ارتباط مستقيم با غدير ندارد و موارد آن نيز بسيار كم است، ولى در حاشيه غدير يادآور ارتباطى است كه احكام الهى بايد با اهل ‏بيت‏ عليهم السلام داشته باشند.

در بين اين تأكيدات، پيامبر صلى الله عليه و آله حلال و حرام را به طور كلى مطرح مى‏ كند، و اينكه درباره جزئيات آنها بايد به امامان‏ عليهم السلام مراجعه شود.

اين آيات تضمين شده در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله ۷ آيه است، كه از جمله اين آيات آيه ۱۰۲ سوره آل‏ عمران است:

«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّه حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ»: «اى كسانى كه ايمان آورديد حق تقوى را پيشه كنيد و نميريد مگر آنكه مسلمان باشيد» .

اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:

متن خطبه غدير

مَعاشِرَ النّاسِ، «اتَّقُوا اللَّه حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» :

اى مردم، از خدا بترسيد آن گونه كه حق تقوى است، و از دنيا نرويد مگر آنكه مسلمان باشيد.[۲]

موقعيت تاريخى

در اواسط خطبه و پس از معرفى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام و اتمام حجت‏ هاى لازم در جهات نفى و اثبات موضوع ولايت، به عنوان آخرين سخن دو مطلب به ميان آمده است:

اول اينكه پيامبر صلى الله عليه و آله مى‏ فرمايد: من خدا را شاهد گرفتم و رسالت خويش را ابلاغ نمودم و تا آنجا كه به من مربوط مى‏شد كار خود را به انجام رساندم.

دوم اينكه با كاشته شدن نهال اسلام در دل ‏ها، اينک نوبت مردم است كه با در نظر گرفتن خدا و ترس از عقوبت او اسلام خود را حفظ كنند. مطلب دوم با تضمين آيه قرآن در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله و فقط تغيير عبارت «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» به «مَعاشِرَ النّاسِ» صورت گرفته و بقيه آيه عيناً در كلام حضرت آمده است.

موقعيت قرآنى

اين آيه در قرآن به دنبال آياتى درباره حفظ ايمان و مخدوش نكردن آن قرار گرفته است. در آيه قبل پيروى مسلمانان از اهل كتاب را باعث بازگشت به كفر بعد از ايمان مى ‏داند و سپس با تعجب مطرح مى‏ كند كه چگونه با حضور پيامبر صلى الله عليه و آله و تلاوت آيات خدا مسلمانى تمايل به كفر پيدا مى‏ كند.

اينجاست كه راه حل اين مشكل را تقواى واقعى ذكر مى ‏كند و اينكه ترس حقيقى از خدا مسلمان را بر اعتقادش ثابت قدم مى ‏دارد. لذا در آيات بعدى نيز تمسک به حبل الهى را ضامن بقاى مسلمانى مى‏ داند.

تحليل اعتقادى

آنچه به عنوان تفسيرى بنيادين بر اين آيه در اين فراز غدير است، ارتباط ولايت اهل‏ بيت‏ عليهم السلام با تقواى واقعى و ترس از خداوند است. يادآورى اين نكته ضرورى به نظر مى‏ رسد كه تقوى به معناى ترس از خداوند در اينجا مطرح است، و لذا نبايد به معناى پرهيز از گناه كه نتيجه تقوى است در نظر گرفته شود. قرينه روشن آن دنباله آيه است كه نتيجه اين تقوى را حفظ اعتقاد ذكر مى‏ كند، و از اين جهت ارتباط آن با ولايت اهل‏ بيت‏ عليهم السلام روشن مى‏ شود.

آنان كه اهل‏ بيت‏ عليهم السلام را رها كردند، در واقع با آن همه اتمام حجت‏ هاى الهى -  از غدير گرفته تا قبل و بعد از آن -  باز هم از خدا نترسيدند.

يعنى آنان كه با دشمنان و مخالفين ائمه‏ عليهم السلام هم صدا شدند در مقابل انذارها و هشدارهاى خداوند هيچ پروايى نداشتند و از جهنم نمى ‏ترسيدند.

يعنى آنان كه ولايت على‏ عليه السلام را نپذيرفتند تقواى واقعى نداشتند اگر چه تظاهر به آن مى‏ كردند.

يعنى آنان كه غدير را كأن لم يكن تلقى كردند و پيرو سقيفه شدند با نترسيدن از خدا ديگر «لا تَمُوتُنَّ إِلا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» نيستند، بلكه «ماتُوا وَ هُمْ غَيْرَ مُسْلِمينَ» بوده و از اسلام خارج شده وارد كفر گرديده‏ اند.

اين مقتضاى استناد به اين آيه و تضمين آن در اين موقعيت از خطابه بلند غدير است.

اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در خطابه ‏اى كه پس از جنگ جمل ايراد كرد ارتباط مستقيم بى ‏تقوايى را با دشمنىِ ولايت چنين بيان فرمود:

فَاتَّقُوا اللَّه -  ايُّهَا النّاسُ -  حَقَّ تُقاتِهِ وَ اسْتَشْعِرُوا خَوْفَ اللَّه عَزَّ ذِكْرُهُ وَ اخْلِصُوا النَّفْسَ وَ تُوبُوا الَيْهِ مِنْ قَبيحِ مَا اسْتَنْفَرَكُمُ الشَّيْطانُ مِنْ قِتالِ وَلِىِّ الامْرِ وَ اهْلِ الْعِلْمِ بَعْدَ رَسُولِ ‏اللَّه ‏صلى الله عليه و آله:

اى مردم، از خدا بترسيد آن گونه كه حق تقوى است، و ترس از خداوند عزَّ ذكره را درک كنيد و نفس خود را خالص كنيد، و از كار قبيحى كه شيطان شما را به آن تشويق كرد كه به جنگ ولى امر و اهل علم بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله برويد، توبه نماييد.[۳]

پانویس

  1. آل عمران /  ۱۰۲. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۴۴۶ - ۴۴۸.
  2. اسرار غدير: ص ۱۴۸ بخش ۵ .
  3. بحار الانوار: ج ۳۲ ص ۲۳۳ ح ۱۸۶.