بَرد همدانی: تفاوت میان نسخهها
(تکمیل) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== <big>اتمام حجت بَرد با غدير<ref | == <big>اتمام حجت بَرد با غدير<ref>چهارده قرن با غدير: ص ۱۰۴. اسرار غدير: ص ۲۹۲. </ref></big> == | ||
<big>از نمونه هاى بارز اتمام حجت و استدلال و يادآورى هاى غدير، مواردى است كه توسط خود خداوند متعال و حضرات معصومين عليهم السلام و اصحابشان صورت گرفته است. تمام راويانى كه در طول هزار و چهارصد سال حديث غدير را روايت كرده اند نيز به گونه اى جهاد خود را در مقابله با اهل سقيفه و دشمنان غدير به نمايش گذاشته اند.</big> | <big>از نمونه هاى بارز اتمام حجت و استدلال و يادآورى هاى غدير، مواردى است كه توسط خود خداوند متعال و حضرات معصومين عليهم السلام و اصحابشان صورت گرفته است. تمام راويانى كه در طول هزار و چهارصد سال حديث غدير را روايت كرده اند نيز به گونه اى جهاد خود را در مقابله با اهل سقيفه و دشمنان غدير به نمايش گذاشته اند.</big> | ||
خط ۶: | خط ۶: | ||
<big>مردى از همدان به نام «بَرد» نزد معاويه آمد. عمروعاص در آنجا مشغول بدگوئى نسبت به ساحت مقدس اميرالمؤمنين عليه السلام بود. برد گفت: اى عمروعاص، بزرگان ما از پيامبرصلى الله عليه وآله شنيدند كه فرمود: «من كنت مولاه فعلى مولاه» ، آيا اين حق است يا باطل؟ عمروعاص گفت: حق است، و من اضافه مى كنم كه هيچ يک از اصحاب پيامبرصلى الله عليه وآله مثل مناقب على را ندارند!! ... .</big> | <big>مردى از همدان به نام «بَرد» نزد معاويه آمد. عمروعاص در آنجا مشغول بدگوئى نسبت به ساحت مقدس اميرالمؤمنين عليه السلام بود. برد گفت: اى عمروعاص، بزرگان ما از پيامبرصلى الله عليه وآله شنيدند كه فرمود: «من كنت مولاه فعلى مولاه» ، آيا اين حق است يا باطل؟ عمروعاص گفت: حق است، و من اضافه مى كنم كه هيچ يک از اصحاب پيامبرصلى الله عليه وآله مثل مناقب على را ندارند!! ... .</big> | ||
<big>آن مرد نزد قبيله خود بازگشت و به آنان گفت: ما نزد قومى آمديم كه از زبان آنان بر عليه خودشان اقرار گرفتيم! بدانيد كه على بر حق است و تابع او باشيد!!<ref | <big>آن مرد نزد قبيله خود بازگشت و به آنان گفت: ما نزد قومى آمديم كه از زبان آنان بر عليه خودشان اقرار گرفتيم! بدانيد كه على بر حق است و تابع او باشيد!!<ref> الغدير: ج ۱ ص ۲۰۱.</ref></big> | ||
== <big>پانویس</big> == | == <big>پانویس</big> == |
نسخهٔ ۷ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۲۰
اتمام حجت بَرد با غدير[۱]
از نمونه هاى بارز اتمام حجت و استدلال و يادآورى هاى غدير، مواردى است كه توسط خود خداوند متعال و حضرات معصومين عليهم السلام و اصحابشان صورت گرفته است. تمام راويانى كه در طول هزار و چهارصد سال حديث غدير را روايت كرده اند نيز به گونه اى جهاد خود را در مقابله با اهل سقيفه و دشمنان غدير به نمايش گذاشته اند.
يكى از اصحاب معصومين عليهم السلام كه با غدير اتمام حجت نموده برد همدانى است:
مردى از همدان به نام «بَرد» نزد معاويه آمد. عمروعاص در آنجا مشغول بدگوئى نسبت به ساحت مقدس اميرالمؤمنين عليه السلام بود. برد گفت: اى عمروعاص، بزرگان ما از پيامبرصلى الله عليه وآله شنيدند كه فرمود: «من كنت مولاه فعلى مولاه» ، آيا اين حق است يا باطل؟ عمروعاص گفت: حق است، و من اضافه مى كنم كه هيچ يک از اصحاب پيامبرصلى الله عليه وآله مثل مناقب على را ندارند!! ... .
آن مرد نزد قبيله خود بازگشت و به آنان گفت: ما نزد قومى آمديم كه از زبان آنان بر عليه خودشان اقرار گرفتيم! بدانيد كه على بر حق است و تابع او باشيد!![۲]