احتجاج امام باقر علیه السلام با غدیر: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== متن كامل خطابه غدير<ref> | == متن كامل خطابه غدير<ref>الیقین، ص ۳۴۳؛ تفسير الصافي، ج۲، ص ۵۳؛ البرهان، ج ۲، ص ۲۴۰؛ الاحتجاج: ج ۱ ص ۶۶؛ بحارالانوار، ج ۳۷، ص ۲۰۱. </ref> == | ||
امام باقر علیهالسلام در شرایط خفقان سخت بنیامیه، كه غدیر میرفت تا به صفحات تاریخ سپرده شود و از آن واقعه عظیم فقط گاه گاهی | امام باقر علیهالسلام در شرایط خفقان سخت بنیامیه، كه غدیر میرفت تا به صفحات تاریخ سپرده شود و از آن واقعه عظیم فقط گاه گاهی جمله {{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاه}} سینه به سینه میگشت، با پیدا شدن شرایط اجتماعی خاص در انقراض بنیامیه، برای اولین بار شرح مفصلی از ماجرای غدیر را با متن خطبه آن بیان فرمودند و این چنین واقعه غدیر را بیان فرمودند: | ||
{{متن عربی| | پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله در موسم حجّ عازم مكّه بود، در حالى كه تمام شرايع و قوانين را بجز حجّ و ولايت ابلاغ فرموده بودند، كه فرشته وحى جبرئيل نازل شده و از جانب پروردگار متعال ابلاغ سلام نموده و گفت:<blockquote>{{متن عربی|يَا مُحَمَّدُ إِنَّ اللَّهَ جَلَّ اسْمُهُ يُقْرِؤُكَ السَّلَامَ وَ يَقُولُ لَكَ إِنِّي لَمْ أَقْبِضْ نَبِيّاً مِنْ أَنْبِيَائِي وَ لَا رَسُولًا مِنْ رُسُلِي إِلَّا بَعْدَ إِكْمَالِ دِينِي وَ تَأْكِيدِ حُجَّتِي وَ قَدْ بَقِيَ عَلَيْكَ مِنْ ذَاكَ فَرِيضَتَانِ مِمَّا تَحْتَاجُ أَنْ تُبَلِّغَهُمَا قَوْمَكَ فَرِيضَةُ الْحَجِّ وَ فَرِيضَةُ الْوَلَايَةِ وَ الْخِلَافَةِ مِنْ بَعْدِكَ فَإِنِّي لَمْ أُخَلِّ أَرْضِي مِنْ حُجَّةٍ وَ لَنْ أُخَلِّيَهَا أَبَدا}} | ||
«اى محمّد! خداوند مى فرمايد من هيچ پيامبرى از پيامبران گذشته را قبض روح نكردم مگر پس از كمال دين و اتمام حجّتم، و براى تو تنها دو موضوع باقى مانده كه بايد آن دو را به مردم ابلاغ نمايى، يكى حكم حجّ و ديگرى موضوع ولايت و خلافت است. زيرا من تا به حال زمين را خالى از حجّت قرار نداده ام و هرگز هم خالى نخواهم گذاشت.»</blockquote>و سپس به تفصیل اتفاقات روز عید غدیر و سخنرانی پیامبر را نقل نمودند. | |||
== در پاسخ به حسن بصری<ref>بحارالانوار: ج ۳۷ ص ۱۴۰ ح ۳۴.</ref> == | == در پاسخ به حسن بصری<ref>بحارالانوار: ج ۳۷ ص ۱۴۰ ح ۳۴.</ref> == | ||
امام باقر علیهالسلام برای مردم صحبت میكردند كه مردی از اهل بصره به نام عثمان اعشی بپاخاست و عرض كرد: یابن رسولاللَّه، حسن بصری | امام باقر علیهالسلام برای مردم صحبت میكردند كه مردی از اهل بصره به نام عثمان اعشی بپاخاست و عرض كرد: یابن رسولاللَّه، حسن بصری آیه {{قرآن|يا أيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَه}} <ref>مائده/ ۶۷.</ref>را میخواند و میگوید درباره مردی نازل شده و نام او را نمیگوید! | ||
حضرت فرمودند: | حضرت فرمودند:او را چه شده است خدا نمازش را قبول نكند. اگر میخواست خبر میداد دربارهی چه كسی نازل شده است. | ||
جبرئیل بر پیامبر صلی اللَّه علیه و آله نازل شد و عرض كرد: خداوند به شما امر میكند امتتان را راهنمایی كنید كه ولیّشان كیستند و این آیه را نازل فرمود. | |||
{{متن عربی| | پیامبر صلی اللَّه علیه و آله هم قیام كردند و دست (امیرالمؤمنین)علی بن ابیطالب علیهالسلام را گرفتند و بلند كردند و فرمودند: {{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ وَ أَحِبَّ مَنْ أَحَبَّهُ وَ أَبْغِضْ مَنْ أَبْغَضَهُ}}. | ||
== در پاسخ به ذكر نام اهل بيت در قرآن<ref>تفسیر العیاشی، ج ۱، ص ۲۵۰؛ بحارالانوار، ج ۳۵، ص ۲۱۱.</ref> == | |||
امام باقر علیهالسلام به ابوبصیر فرمودند: آیه {{قرآن|أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُم}} دربارۀ حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام نازل شده است. | |||
ابوبصیر عرض كرد: مردم به ما میگویند: چرا خداوند نام امیرالمؤمنین علیه السلام و اهلبیتشان علیهم السلام را در كتابش ذكر نكرده است؟ | |||
{{ | حضرت فرمودند: به مردم بگویید: خداوند نماز را بر پیامبرش نازل كرده و سه و چهار ركعت بودن آن را ذكر نكرده تا آنكه پیامبر صلی اللَّه علیه و آله آن را برای مردم تفسیر نموده اند. (و همچنین زكات و حج را)، و نیز نازل كرده {{قرآن|أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُم}} <ref>نساء/ ۵۹.</ref>كه دربارۀ حضرت امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین علیهمالسلام است. (دربیان كلمه «اولی الامر») پیامبر صلی اللَّه علیه و آله دربارۀ امیرالمؤمنین علیهالسلام فرموده اند: {{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاه}}، و نیز فرموده اند: «شمارا به كتاب خدا و اهل بیتم وصیت میكنم …». | ||
اگر پیامبر صلی اللَّه علیه و آله سكوت میكردند و اهل آیۀ «اولی الامر» را معرفی نمیكردند آلعباس و آلعقیل و دیگران آن را ادعا میكردند!! … | |||
وقتی پیامبر صلی اللَّه علیه و آله از دنیا رفت امیرالمؤمنین علیهالسلام صاحب اختیار مردم بودند … چون پیامبر صلی اللَّه علیه و آله ولایت ایشان را به مردم ابلاغ فرموده و ایشان را منصوب نموده بود. | |||
== بی انصافی مردم با غدير<ref>بحارالانوار: ج ۲۱ ص ۲۳۹.</ref> == | == بی انصافی مردم با غدير<ref>بحارالانوار: ج ۲۱ ص ۲۳۹.</ref> == |
نسخهٔ ۲۲ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۱۴
متن كامل خطابه غدير[۱]
امام باقر علیهالسلام در شرایط خفقان سخت بنیامیه، كه غدیر میرفت تا به صفحات تاریخ سپرده شود و از آن واقعه عظیم فقط گاه گاهی جمله «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاه» سینه به سینه میگشت، با پیدا شدن شرایط اجتماعی خاص در انقراض بنیامیه، برای اولین بار شرح مفصلی از ماجرای غدیر را با متن خطبه آن بیان فرمودند و این چنین واقعه غدیر را بیان فرمودند:
پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله در موسم حجّ عازم مكّه بود، در حالى كه تمام شرايع و قوانين را بجز حجّ و ولايت ابلاغ فرموده بودند، كه فرشته وحى جبرئيل نازل شده و از جانب پروردگار متعال ابلاغ سلام نموده و گفت:
«يَا مُحَمَّدُ إِنَّ اللَّهَ جَلَّ اسْمُهُ يُقْرِؤُكَ السَّلَامَ وَ يَقُولُ لَكَ إِنِّي لَمْ أَقْبِضْ نَبِيّاً مِنْ أَنْبِيَائِي وَ لَا رَسُولًا مِنْ رُسُلِي إِلَّا بَعْدَ إِكْمَالِ دِينِي وَ تَأْكِيدِ حُجَّتِي وَ قَدْ بَقِيَ عَلَيْكَ مِنْ ذَاكَ فَرِيضَتَانِ مِمَّا تَحْتَاجُ أَنْ تُبَلِّغَهُمَا قَوْمَكَ فَرِيضَةُ الْحَجِّ وَ فَرِيضَةُ الْوَلَايَةِ وَ الْخِلَافَةِ مِنْ بَعْدِكَ فَإِنِّي لَمْ أُخَلِّ أَرْضِي مِنْ حُجَّةٍ وَ لَنْ أُخَلِّيَهَا أَبَدا» «اى محمّد! خداوند مى فرمايد من هيچ پيامبرى از پيامبران گذشته را قبض روح نكردم مگر پس از كمال دين و اتمام حجّتم، و براى تو تنها دو موضوع باقى مانده كه بايد آن دو را به مردم ابلاغ نمايى، يكى حكم حجّ و ديگرى موضوع ولايت و خلافت است. زيرا من تا به حال زمين را خالى از حجّت قرار نداده ام و هرگز هم خالى نخواهم گذاشت.»
و سپس به تفصیل اتفاقات روز عید غدیر و سخنرانی پیامبر را نقل نمودند.
در پاسخ به حسن بصری[۲]
امام باقر علیهالسلام برای مردم صحبت میكردند كه مردی از اهل بصره به نام عثمان اعشی بپاخاست و عرض كرد: یابن رسولاللَّه، حسن بصری آیه يا أيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَه [۳]را میخواند و میگوید درباره مردی نازل شده و نام او را نمیگوید!
حضرت فرمودند:او را چه شده است خدا نمازش را قبول نكند. اگر میخواست خبر میداد دربارهی چه كسی نازل شده است.
جبرئیل بر پیامبر صلی اللَّه علیه و آله نازل شد و عرض كرد: خداوند به شما امر میكند امتتان را راهنمایی كنید كه ولیّشان كیستند و این آیه را نازل فرمود.
پیامبر صلی اللَّه علیه و آله هم قیام كردند و دست (امیرالمؤمنین)علی بن ابیطالب علیهالسلام را گرفتند و بلند كردند و فرمودند: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ وَ أَحِبَّ مَنْ أَحَبَّهُ وَ أَبْغِضْ مَنْ أَبْغَضَهُ».
در پاسخ به ذكر نام اهل بيت در قرآن[۴]
امام باقر علیهالسلام به ابوبصیر فرمودند: آیه أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُم دربارۀ حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام نازل شده است.
ابوبصیر عرض كرد: مردم به ما میگویند: چرا خداوند نام امیرالمؤمنین علیه السلام و اهلبیتشان علیهم السلام را در كتابش ذكر نكرده است؟
حضرت فرمودند: به مردم بگویید: خداوند نماز را بر پیامبرش نازل كرده و سه و چهار ركعت بودن آن را ذكر نكرده تا آنكه پیامبر صلی اللَّه علیه و آله آن را برای مردم تفسیر نموده اند. (و همچنین زكات و حج را)، و نیز نازل كرده أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُم [۵]كه دربارۀ حضرت امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین علیهمالسلام است. (دربیان كلمه «اولی الامر») پیامبر صلی اللَّه علیه و آله دربارۀ امیرالمؤمنین علیهالسلام فرموده اند: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاه»، و نیز فرموده اند: «شمارا به كتاب خدا و اهل بیتم وصیت میكنم …».
اگر پیامبر صلی اللَّه علیه و آله سكوت میكردند و اهل آیۀ «اولی الامر» را معرفی نمیكردند آلعباس و آلعقیل و دیگران آن را ادعا میكردند!! …
وقتی پیامبر صلی اللَّه علیه و آله از دنیا رفت امیرالمؤمنین علیهالسلام صاحب اختیار مردم بودند … چون پیامبر صلی اللَّه علیه و آله ولایت ایشان را به مردم ابلاغ فرموده و ایشان را منصوب نموده بود.
بی انصافی مردم با غدير[۶]
امام باقر علیهالسلام بعنوان بیان مفهوم و حدود ولایت و برائت با استناد به حدیث غدیر فرمودند:
«يَا عِبَادَ اللَّهِ مَا أَكْثَرَ ظُلْمَ كَثِيرٍ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ لِِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِين عليه السلام وَ أَقَلَّ إِنْصَافَهُمْ لَهُ يَمْنَعُونَ هَذَا مَا يُعْطُونَهُ سَائِرَ الصَّحَابَةِ وَ ِ أَمِير الْمُؤْمِنِين عليه السلام أَفْضَلُهُمْ فَكَيْفَ يُمْنَعُ مَنْزِلَةً يُعْطُونَهَا غَيْرَه؛» چقدر این امت نسبت به حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام ظلم و بیانصافی كردهاند! سپس حضرت بعنوان نمونه فرمودند:
شما مخالفین، دوستانِ ابوبكر را دوست دارید و از دشمنان او- هركس كه باشد- بیزاری میجویید، و دوستان عمر را دوست دارید و از دشمنان او- هركس كه باشد- بیزاری میجویید، و دوستان عثمان را دوست دارید و از دشمنان او- هر كس كه باشد- بیزاری میجویید. ولی وقتی نوبت به حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام میرسد میگویید: دوستانش را دوست داریم ولی از دشمنانش بیزاری نمیجوییم بلكه آنان را هم دوست داریم! چگونه چنین ادعایی برایشان صحیح است در حالی كه پیامبر صلی اللَّه علیه و آله میفرمایند: «اللهم وال من والاه، و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله»، ولی میبینی كه با دشمنان ایشان دشمنی نمیكنند و خواركنندگان ایشان را خوار نمیكنند. این انصاف نیست.
تعجب از سؤال درباره معنای غدير[۷]
ابان بن تغلب از امام باقر علیهالسلام پرسید: معنای كلام پیامبر صلی اللَّه علیه و آله چیست كه فرمودند: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاه»؟ حضرت فرمودند:
«يا أبا سعيد تسأل عن مثل هذا! أعلمهم أنه يقوم فيهم مقامه»؛ آیا مثل این مطلب جای سؤال دارد؟! به آنان فهمانیدند كه جانشین ایشان خواهد بود.
انكار حقيقت بزرگ غدير[۸]
امام باقر علیهالسلام دربارهی انكار عمومی امت نسبت به حقیقت بزرگ ولایت در غدیر میفرمایند:
«و لقد جحدت هذه الأمة ما أخذ عليها رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم من الميثاق لأَمِيرِ الْمُؤْمِنِين عليه السلام يوم أقامه للناس و نصبه لهم، و دعاهم إلى ولايته و طاعته في حياته، و أشهدهم بذلك على أنفسهم؛» این امت انكار كردند پیمانی را كه پیامبر صلی اللَّه علیه و آله از ایشان برای امیرالمؤمنین علیهالسلام گرفتند در روزی كه ایشان را برای مردم منصوب فرمودند و آنان را در زمان حیاتشان به ولایت و اطاعت ایشان فراخواند و خود آنان را بر این مطلب شاهد گرفتند.
پانویس
- ↑ الیقین، ص ۳۴۳؛ تفسير الصافي، ج۲، ص ۵۳؛ البرهان، ج ۲، ص ۲۴۰؛ الاحتجاج: ج ۱ ص ۶۶؛ بحارالانوار، ج ۳۷، ص ۲۰۱.
- ↑ بحارالانوار: ج ۳۷ ص ۱۴۰ ح ۳۴.
- ↑ مائده/ ۶۷.
- ↑ تفسیر العیاشی، ج ۱، ص ۲۵۰؛ بحارالانوار، ج ۳۵، ص ۲۱۱.
- ↑ نساء/ ۵۹.
- ↑ بحارالانوار: ج ۲۱ ص ۲۳۹.
- ↑ اثبات الهداة: ج ۳، ص ۳۷ ح ۱۴۰.
- ↑ اثبات الهداة: ج ۳، ص ۱۴۰، ح ۵۸۴.