۲۲٬۹۷۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
در اين زمينه آيات قرآنى ذكر شد و كلام پيامبرصلى الله عليه وآله در غدير را هم شنيديم. در حديث ديگرى پيامبرصلى الله عليه وآله مىفرمايد: تَدَبَّرُوا الْقُرْآنَ الْمَجيدَ فَقَدْ دَلَّكُمْ عَلَى الامْرِ الرَّشيدِ: قرآن با عظمت را مورد تفكر قرار دهيد كه شما را به آنچه هدايت در آن است راهنمايى كرده است.<ref>ارشاد القلوب: ص ۸۰ باب ۲۰. </ref> | در اين زمينه آيات قرآنى ذكر شد و كلام پيامبرصلى الله عليه وآله در غدير را هم شنيديم. در حديث ديگرى پيامبرصلى الله عليه وآله مىفرمايد: تَدَبَّرُوا الْقُرْآنَ الْمَجيدَ فَقَدْ دَلَّكُمْ عَلَى الامْرِ الرَّشيدِ: قرآن با عظمت را مورد تفكر قرار دهيد كه شما را به آنچه هدايت در آن است راهنمايى كرده است.<ref>ارشاد القلوب: ص ۸۰ باب ۲۰. </ref> | ||
امام صادق عليه السلام ريشه تدبر در قرآن را صدور آن از جانب نور مطلق بيان مى كند و مى فرمايد: لَقَدْ تَجَلَّى اللَّه لِخَلْقِهِ فى كَلامِهِ وَ لكِنَّهُمْ لا يُبْصِرُونَ: خداوند در كلام خود بر خلقش تجلى فرموده، ولى او را نمى بينند.<ref>بحار الانوار: ج ۸۹ ص ۱۰۷. </ref> | امام صادق عليه السلام ريشه تدبر در قرآن را صدور آن از جانب نور مطلق بيان مى كند و مى فرمايد: لَقَدْ تَجَلَّى اللَّه لِخَلْقِهِ فى كَلامِهِ وَ لكِنَّهُمْ لا يُبْصِرُونَ: خداوند در كلام خود بر خلقش تجلى فرموده، ولى او را نمى بينند.<ref>بحار الانوار: ج ۸۹ ص ۱۰۷. </ref>يعنى بايد در جستجوى اين تجليات باشند تا با چشم دل آن را ببينند، و اين همان چيزى است كه با تدبر آغاز مى شود. | ||
'''ب. پرهيز از متشابهات قرآن''' | |||
اكنون كه بايد در قرآن تدبر و تفكر نماييم دو نقطه صعب العبور پيش روى ما خواهد بود: يكى متشابهات و ديگرى تفسير محكمات: | |||
'''اول: تفسير متشابهات''' | |||
درباره متشابهات خودِ قرآن مشكل را حل كرده و دستور پرهيز از اين نقطه ها را داده است. آنجا كه مى فرمايد:«كسانى كه در قلوبشان ميل به باطل است از پى متشابهات مى روند تا فتنه بپا كنند و باطن آن آيات را به دست آورند»؛ يعنى اين در حالى است كه به باطن آيات متشابه دست نمى يابند، چرا كه مى فرمايد:«وَ ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلا اللَّه وَ الرَّاسِخُونَ فِى الْعِلْمِ» . لذا پيامبرصلى الله عليه وآله هم مفهوم آيه را فرموده:«لا تَتَّبِعُوا مُتَشابِهَهُ». | |||
'''دوم: تفسير محكمات''' | |||
تفسير محكمات و به عبارت ديگر استخراج باطن قرآن تا آنجا كه بشر تحمل نمايد و ظرفيت داشته باشد در كلام پيامبرصلى الله عليه وآله با تعبير »انْظُرُوا الى مُحْكَماتِهِ« آمده است، كه منظور همان نگاه از روى تدبر و دقت است. يعنى در جايى كه نازل كننده قرآن شما را از تدبر در آيات متشابه بر حذر مىدارد، بايد فكر و عقل و دقت خود را در فهم آيات محكم متمركز كنيد، و با صرف آن در آيات متشابه هم نيروى خود را هدر دادهايد و هم به نتيجهاى نمىرسيد. | |||
'''ج. راه فهم باطن قرآن''' | |||
عطشى كه با تدبر در قرآن براى درك حقايق آن بوجود مى آيد، آرام نمىگيرد جز با جرعه گوارايى كه از دست مفسِّران حقيقى آن گرفته شود، كه فقط چهارده معصومعليهم السلام هستند. تأكيد خاص مكتب اهلبيتعليهم السلام را در اين باره مورد دقت قرار مىدهيم: | |||
اول: تأويل قرآن فقط در اختيار امامانعليهم السلام | |||
در همين فراز خطبه غدير، پيامبرصلى الله عليه وآله با تأكيدات پشت سر هم در يك جمله، اين انحصار تأويل قرآن براى امامانعليهم السلام را بيان فرموده است. تأكيدها چنين است: ابتدا قسم ياد مىكند )فَوَ اللَّه( ، و آنگاه از حرف نفى ابدى استفاده مىكند )لَنْ يُبَيِّنَ ... لَنْ يُوضِحَ( ، و سپس هر دو جهت باطن و تفسير قرآن را يادآور مىشود )زَواجِرَهُ ... تَفْسيرَهُ( ، و با اين تأكيدات مىفرمايد: به خدا قسم، هرگز باطن قرآن و تفسير آن را بيان نمىكند مگر على بن ابىطالبعليه السلام. | |||
در حديثى ديگر پيامبرصلى الله عليه وآله با لسان محبتآميز خود، متمسكين حقيقى به قرآن را چنين معرفى مىفرمايد: مىدانيد تمسك كننده حقيقى به قرآن كه به شرف عظيم نايل مىشود كيست؟ كسى است كه تأويل قرآن را از ما اهلبيت يا از واسطههايى كه سفيران ما به شيعيانمان هستند بگيرد. | |||
== '''پانویس''' == | == '''پانویس''' == |