صفحه تست

از دانشنامه غدیر
نسخهٔ تاریخ ‏۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۱۴ توسط Zamani1 (بحث | مشارکت‌ها)

ر دو كتاب احاديثى آمده كه با حديث غدير هم سياق هستند:

الف) سياق حديث غدير در «المستدرك على الصحيحين»

از ديگر از وجوه دلالت حدیث غدیر بر امامت و ولایت اين است كه حاکم نیشابوری حديث غدير را به سياق و لفظى نقل كرده كه به صراحت و وضوح به امامت امیرالمؤمنین‏ علیه السلام و جانشينى و پس از رسول‏ الله ‏صلی الله علیه و آله دلالت مى ‏كند. اين از جهت دلالت. اما از جهت سند، حاكم خود تصريح كرده كه اين حديث صحيح الاسناد است.

كلام حاكم نيشابورى

حاكم نيشابورى نوشته است: محمد بن على شيبانى در کوفه، از احمد بن حازم غِفارى، از ابونعيم، از كامل ابوعلاء، از حبيب بن ابى ‏ثابت، از يحيى بن جعده، از زيد براى ما روايت كرد:

همراه با رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله از مكه بيرون آمديم تا به غدير خم رسيديم. حضرتش فرمان داد تا زير درختان بزرگ آنجا را جارو كنند، در روزى كه گرم‏ تر از آن را نديده بوديم.

پيامبر صلى الله عليه و آله خداى را سپاس گفت و ستود و سپس فرمود:

هان اى مردم، هر پيامبرِ برانگيخته‏ اى به اندازه نصف پيامبر پيش از خود (در ميان امّتش) زندگى مى‏ كند، و نزديک است كه داعى حق مرا بخواند و من اجابتش كنم.

من در ميان شما چيزى بر جاى مى‏ گذارم كه با وجود آن گمراه نخواهيد شد: كتاب خداى عزوجل. سپس برخاست و دست على ‏عليه السلام را گرفت و فرمود:

اى مردم، چه كسى نسبت به شما از خود شما سزاوارتر است؟ مردم گفتند: خدا و فرستاده ‏اش داناترند. فرمود: هر كس من مولاى او هستم على مولاى او است.

اين حديث صحيح الاِسناد است، ولى بخارى و مسلم آن را در كتاب‏ هايشان نياورده ‏اند.[۱]

اين حديث صحيحى است كه به روشنى دلالت مى‏ كند مراد از مَولى «أولى» است، زيرا پيامبر صلى الله عليه و آله اين سخن را در آن انجمن بزرگ از مردم و در روزى كه گرم‏تر از آن را تجربه نكرده بودند، پس از اشاره به نزديک شدن زمان درگذشتش و بيان اينكه بعد از تمسّک به كتاب خدا گمراه نخواهند گشت، در حالى كه دست على ‏عليه السلام را گرفته بود و پس از آنكه از ايشان پرسيد:

مَن أولى بِكُم مِن أنفُسِكُم: چه كسى از شما به شما سزاوارتر است؟ بر زبان آورد.

آيا مى ‏توان تصوّر كرد كه واژه «مَولى» در حديثى كه در آن زمان و مكان و احوال بيان شده، معنايى غير از معناى اراده شده از عبارت «مَن أولى بِكُم مِن أنفُسِكُم»دارد؟ هرگز!

پيشتر گفتيم و در ادامه نيز خواهد آمد كه اين جمله ارزشمند از آيه مباركه «النَبىُّ أولى بِالمُؤمِنينَ مِن أنفُسِهِم»[۲] گرفته شده، كه به اولى بودن پيامبرصلى الله عليه وآله بر مؤمنان در همه چيز دلالت مى‏ كند.

شيخ عبدالحق دهلوى در «اللّمعات» در شرح حديث غدير مى ‏نويسد:

پس از آنكه صحابه جمع شدند پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: آيا نمى‏ دانيد كه من از مؤمنان به خودشان سزاوارترم؟ در بعضى از روايات آمده كه حضرتش اين سخن را چند بار براى مسلمانان تكرار كرد. آنان سخن آن حضرت را با تصديق و اعتراف پاسخ دادند.

پيامبر صلی الله علیه و آله با اين جمله، به آيه «النَبىُّ أولى بِالمُؤمِنينَ مِن أنفُسِهِم» اشاره كرد.

اين آيه أولى بودن پيامبر صلى الله عليه و آله بر مؤمنان را در همه امور اثبات مى‏ كند، زيرا او بر خلاف نفس مؤمنان، تنها به چيزى فرمان مى ‏دهد و تنها چيزهايى را براى آنان مى‏ پسندد كه صلاح ايشان در آن است.

از اين رو، اولويّت در آيه به طور مطلق آمده است. بنابراين، بر مؤمنان واجب است كه پيامبر صلى الله عليه و آله نزد ايشان از خودشان محبوب‏تر و امر او پيش آنان از امر خودشان نافذتر، و مهرورزى آنان نسبت به او از مهرورزى ‏شان به خودشان كامل‏ تر باشد.

روايت شده كه پيامبرصلى الله عليه وآله مى ‏خواست به جنگ تبوک برود، از اين رو به مردم دستور داد كه همراهى ‏اش كنند. ولى بعضى از مردم گفتند:

ما از پدران و مادرانمان اذن مى‏ طلبيم. اينجا بود كه اين آيه نازل شد.[۳]

در يكى از قرائات (پس از «النَبىُّ أولى بِالمُؤمِنينَ مِن أنفُسِهِم وَ أزواجُهُ أُمَّهاتُهُم») آمده است: «وَ هُوَ أبٌ لَهُم»:

و پيامبر پدر مؤمنان است؛ يعنى در دين، چرا كه هر پيامبرى از آن حيث كه در حيات ابدى اصل امت خود است، پدر امّتش به شمار مى‏ رود، و از اين رو است كه مؤمنان برادر يكديگر گشته ‏اند. در تفسير بَيضاوى چنين آمده است.

سخن رسول ‏خداصلى الله عليه وآله يعنى: من از هر مؤمنى به خود او سزاوارترم، تأكيد و تقريرى است كه نشان مى‏ دهد حضرتش به هر يک از افراد مؤمنان سزاوارتر است.

  1. المستدرك على الصحيحين: ج ۳ ص ۵۳۳ .
  2. احزاب /  ۶ .
  3. انوار التنزيل: ص ۵۵۲ .