احمد بن محمد نیشابوری (فریدالدین، عطّار همدانی)

از ویکی غدیر
نسخهٔ تاریخ ‏۷ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۰۸ توسط Modir (بحث | مشارکت‌ها)

اِعتراف به مفاد حديث غدير[۱]

بسيارى از دانشمندان بزرگ اهل‏ سنت به دلالت حدیث غدیر به امامت امیرالمؤمنین ‏علیه السلام تصريح كرده، و آشكارا بر مطلوب شیعه تنصيص كرده ‏اند!

از جمله احمد بن محمد نيشابورى، فريدالدين عطّار همدانى است. عطّار همدانى درباره واقعه غدير خم و معناى حدیث غدیر سروده است:

چون خدا گفته است در خمّ غدير

با رسول‏ اللَّه ز آيات منير

ايّها الناس اين بود الهام او

ز آنكه از حق آمده پيغام او

گفت رو كن با خلايق اين ندا

نيست اين دم خود رسولم بر شما

هر چه حق گفته است من خود آن كنم

بر تو من اسرار حق آسان كنم

چون كه جبريل آمد و بر من بگفت

من بگويم با شما راز نهفت

اين چنين گفته است قهّار جهان

حقّ و قيّوم (و) خداى غيب‏دان

مرتضى والى در اين مُلک من است

هر كه اين سرّ را نداند او زن است[۲]

معناى اين اشعار آن است كه حديث غدير به امر خداوند از رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله صادر شده، و معناى اين حديث آن است كه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام تنها والى مملكت پيامبرصلى الله عليه وآله است.

عطّار همدانى نزد دانشمندان اهل‏ سنت از مشايخ بزرگ و موصوف به علم و معرفت است. شيخ عبدالرحمن جامى شرح حال او را نوشته و وى را ستايش نموده است.[۳]

همچنين نصراللَّه كابلى و دهلوى در باب يازدهم كتابش «تحفه اثناعشريه» و شيخ بهاءالدين عاملى در كشكولش به شعر عطّار در مورد ايمان به پيامبرصلى الله عليه وآله و اهل ‏بيت ‏عليهم السلام استناد كرده‏ اند.[۴]

غديريه عطار[۵]

در ميان اهل‏ سنت شاعرانى وجود دارد كه واقعه غدير را به شعر در آورده ‏اند. اديبان و شعراى برجسته پارسى زبان نيز واقعه با شكوه غدير و پيام‏ هاى آن را به نظم كشيده ‏اند.[۶]

يكى از سرشناس ‏ترين آنها فريدالدين عطار نيشابورى (ت ۵۱۳ -  م ۵۸۶ ق) است.

غديريه‏ هاى او چنين است:

گفت پيغمبر به يارن اين سخن

پيک ربّ العالمين آمد به من گفت

حيدر را خدا اين تحفه داد

بر همه خلق جهان فضلش نهاد

چون كه او برگشت از حج الوداع

در غدير خم مكان كرد آن مُطاع

جبرئيل از حضرت عزت رسيد

نَّزِل از حضرت به پيش او كشيد

پيش او از پيش حق آورد پيك

آيه يا ايها بلّغ اليك

چون نبى ‏صلى الله عليه وآله فرمود منبر ساختند

از جهاز اشترش افراختند

گفت هر كس را منم مولاى او

پس على‏ عليه السلام مولاى او باشد نكو

حيدر از فرمان ربّ كائنات

شد ولى بر مؤمنين و مؤمنات

در جاى ديگر مى ‏گويد:

رونقى كان دين پيغمبر گرفت

از اميرمؤمنان حيدر گرفت

چون امير نحل شير فحل شد

ز آهن او سنگ موم نحل شد

مير نحل از دست و جان خويش بود

ز آنكه علمش نوش و تيغش نيش بود

گفت اگر در رويم آيد صد سپاه

كس نبيند پشت من در حربگاه

لا فتى الا عليش از مصطفى است

وز خداوند جهانش هل‏اتى است

از دو دستش لا فتى آمد پديد

وز سه قرصش هل‏اتى آمد پديد

آن سه قرص او چو بيرون شد به راه

سرنگون آمد دو قرص مهر و ماه

چون نبى موسى، على هارون بود

گر برادرشان نگويى چون بود

او چون قلب آل‏ياسين آمدست

قلب قرآن يا و سين، زين آمدست

پانویس

  1. چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص۶۲۸، ۶۲۹.
  2. مثنوى مظهر حق.
  3. نفحات الانس: ص ۵۹۹ .
  4. الصواقع (مخطوط).
  5. برترين نعمت، چهل نكته درباره غدير (واعظ حسينى): ص۱۲۳-۱۲۵. مكتب قرآن (نشريه): ص۳۲، ۳۳.
  6. دائرة المعارف تشيع: ج ۱۲ ص۴۸-۵۲، ماده غدیریه. در خصوص غدير، سروده ‏هاى فراوانى از شاعران معروف در اين كتاب ذكر شده، كه آنچه در اينجا آمده بخش بسيار اندكى است.