آيه ۵۸ اسراء و غدیر

از ویکی غدیر

بزرگ‏ترين امتحان بشریت در غدير مطرح شد. امتحانى همه جانبه كه اتمام حجت آن به نحو اكمل انجام گرفت و براى هيچ كس به هيچ دليل و بهانه ‏اى راه گريز نماند.

در اين امتحان عظيم، هم جهاتى كه مى ‏توانست سر منشأ آزمايش باشد متعدد بود، و هم عللى كه مى‏ توانست انگيزه شيطانى براى سقوط در امتحان باشد در جلوه ‏هاى مختلف به ميان آمد.

پيامبر صلى الله عليه و آله در خطبه غدیر، اين شرايط امتحان را براى مردم تبيين فرمود تا با آمادگى كامل به استقبال آن بروند.

اين آينده تلخِ امتحان را حضرتش در غدير به اشارت و صراحت پيش‏بينى فرمود و مراحل چنين امتحان بزرگى را با استشهاد به ۱۱ آيه تضمين شده در خطبه غدير بيان فرمود.

از جمله اين آيات آيه ۵۸ سوره اسراء است:

«Ra bracket.png وَ إِنْ مِنْ قَرْيَةٍ إِلاّ نَحْنُ مُهْلِكُوها قَبْلَ يَوْمِ الْقِيامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوها عَذاباً شَدِيداً كانَ ذلِكَ فِى الْكِتابِ مَسْطُوراً La bracket.png» :

«هيچ آبادى نيست مگر آنكه ما هلاک كننده آن قبل از روز قيامت يا عذاب كننده آنها به عذاب شديدی هستيم. اين مطلب در كتاب نوشته شده است» .

اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:

متن خطبه غدير

پيامبر صلى الله عليه و آله در فرازى از بخش ششم خطبه غدير، با اشاره به آيه ۵۸ سوره اسراء و هشدارى كه در آن بود، نام حضرت مهدى‏ عليه السلام را به ميان آورد.

خداوند در اين آيه مى‏ فرمايد:

«Ra bracket.png وَ اِنْ مِنْ قَرْيَةٍ اِلاّ نَحْنُ مُهْلِكُوها قَبْلَ يَوْمِ الْقِيامَةِ La bracket.png» ، و پيامبر صلى الله عليه و آله همين آيه را در كلام خويش چنين آورد:

«هيچ آبادى نيست مگر آنكه خداوند به خاطر تكذيبشان آن را قبل از روز قيامت هلاك مى‏ كند و آن امام هدايت شده را مالک آن قرار مى‏ دهد، و خداوند وعده خود را عملى مى ‏نمايد».

«مَعاشِرَ النّاسِ، انَّهُ ما مِنْ قَرْيَةٍ الاّ وَ اللَّه مُهْلِكُها بِتَكْذيبِها قَبْلَ يَوْمِ الْقِيامَةِ، وَ مُمَلِّكُهَا اْلامامَ الْمَهْدِىَّ وَ اللَّه مُصَدِّقٌ وَعْدَهُ»:

اى مردم، هيچ سرزمين آبادى نيست مگر آنكه خداوند به خاطر تكذيبشان آن را قبل از روز قيامت هلاك مى‏ كند و حضرت مهدى را مالك آن قرار مى‏ دهد، و خداوند وعده خود را عملى مى‏ نمايد.[۱]

موقعيت تاريخى

پيامبر صلى الله عليه و آله در فرازى از بخش ششم خطبه غدير، مسئله غصب خلافت را به طور صريح مطرح كرد و فرمود: «به زودى بعد از من امامت را به عنوان پادشاهى و غاصبانه قرار مى ‏دهند».

سپس غاصبين را لعنت كردند و پس از اشاره به آيات ۳۱ و ۳۵ سوره الرحمن و آيه ۱۷۹ سوره آل‏عمران، هشدار بعدى آيه ۵۸ سوره اسراء بود كه به مناسبت آن نام حضرت مهدى‏ عليه السلام به ميان آمد.

خداوند در آن آيه مى‏ فرمايد: «Ra bracket.png وَ اِنْ مِنْ قَرْيَةٍ اِلاّ نَحْنُ مُهْلِكُوها قَبْلَ يَوْمِ الْقِيامَةِ La bracket.png»، و پيامبر صلى الله عليه و آله همين آيه را در كلام خويش چنين آورد:

«هيچ آبادى نيست مگر آنكه خداوند به خاطر تكذيبشان آن را قبل از روز قيامت هلاک مى ‏كند و آن امام هدايت شده را مالک آن قرار مى‏ دهد، و خداوند وعده خود را عملى مى‏ نمايد».

اين فراز از خطبه غدير همان عبارت خطبه در آيه شريفه ديگر است.

ولى در چند نسخه عبارت به گونه ‏اى ديگر بود، كه هم اقتباس از آيه ‏اى ديگر است و هم ادامه آن اشاره به حضرت مهدى‏ عليه السلام است و حاكى از امتحانى بزرگ در تصديق و تكذيب حجج الهى ‏عليهم السلام است كه سزاى آن قبل از آخرت، در دنيا گريبان گير عاملين آن خواهد بود.

تضمين آيه در كلام حضرت هم بدين صورت است كه جمله «Ra bracket.png نَحْنُ مُهْلِكُوها La bracket.png» به «Ra bracket.png الله مُهْلِكُها La bracket.png» تغيير يافته است.

موقعيت قرآنى

موقعيت آيه در ذيل آياتى از قرآن درباره عذاب الهى است تا آنجا كه مى‏ فرمايد:

«إِنَّ عَذابَ رَبِّكَ كانَ مَحْذُوراً»، و سپس اين آيه را كه از آيات شديد خداوند درباره عذاب است ذكر فرموده است.

از آنجا كه در آيه هلاك سرزمين ‏ها به صورت مطلق آمده و به جمله «قبل از روز قيامت» مقيد شده است، نشان مى‏ دهد كه اشاره به مسئله خاصى است و نياز به تفسير دارد، چرا كه همه سرزمين‏ ها بايد به علتى سزاوار هلاكت باشند، و اين چه علتى است كه شامل همه سرزمين‏ ها مى ‏شود؟

تحليل اعتقادى

پيامبر صلى الله عليه و آله در خطابه غدير علت هلاكت اقوام و قبل از قيامت بودن آن را در كوتاه‏ ترين عبارت تفسير كرده و روشن فرموده است:

جهت اول: علت هلاک سرزمين ‏ها

علت هلاكت سرزمين ‏ها تکذیب آنان نسبت به آيات و حجج الهى است، كه حضرت اين مطلب را با تضمين كلمه «بِتَكْذيبِها» در آيه قرآن بيان داشته است: «Ra bracket.png ما مِنْ قَرْيَةٍ الاّ وَ اللَّه مُهْلِكُها بِتَكْذيبِها La bracket.png».

اين همان بلايى است كه هيچ سرزمينى در سراسر جهان خالى از آن نيست. اگر چه خوبان در بين هر جمعيتى بسيارند اما تكذيب كنندگان هميشه در اكثريت ‏اند، خواه اين تكذيب در قلب باشد خواه بر زبان و خواه در عمل.

شكى نيست كه اين عموم به اكثريت باز مى‏ گردد و موارد استثناء به قدرى كم هستند كه به شمار نمى ‏آيند، و خداوند هم آنان را از هلاكت نجات مى ‏دهد همچنان كه اصحاب حضرت نوح و حضرت لوط عليهما السلام را نجات داد و بقيه را هلاک كرد.

جهت دوم: هلاك سرزمين‏ ها قبل از قيامت

تقيد هلاكت سرزمين‏ها به «قبل از روز قيامت»، سپردن اختيار آنها به حضرت مهدى‏ عليه السلام است.

مى‏ بينيم قيد مذكور در آيه «تا روز قيامت» نيست، بلكه «قبل از روز قيامت» است، و اين به معناى هدف خاصى است كه بايد قبل از روز قيامت به انتظار تحقق آن نشست.

اين مطلب را حضرت با افزودن جمله ««وَ مُمَلِّكُهَا الامامَ الْمَهْدِىَّ»» بيان نموده و معنايش اين است كه خداوند مى‏ توانست سزاى تكذيب كنندگان را به روز قيامت واگذارد، ولى براى تحقق ولايت مطلقه حضرت مهدى ‏عليه السلام قبل از روز قيامت آنان را هلاک مى‏ كند و سرزمين‏ ها را از تصرف آنان خارج مى ‏نمايد و تحت اختيار آن حضرت قرار مى ‏دهد.

يک جمله هم به عنوان تأكيد اين وعده الهى ضميمه سخن فرموده كه «وَ اللَّه مُصَدِّقٌ ما وَعَدَهُ»، و پيداست كه اراده پروردگار به تحقق چنين مهمى قبل از روز قيامت تعلق گرفته است.

در مورد ديگرى از متن خطبه غدير نيز به همين مطلب تصريح شده كه مى ‏فرمايد:

«الا انَّهُ الظّاهِرُ عَلَى الدّينِ. الا انَّهُ فاتِحُ الْحُصُونِ وَ هادِمُها. الا انَّهُ غالِبُ كُلِّ قَبيلَةٍ مِنْ اهْلِ الشِّرْكِ وَ هاديها ... . الا انَّهُ لا غالِبَ لَهُ وَ لا مَنْصُورَ عَلَيْهِ»:

بدانيد كه اوست غالب بر اديان، بدانيد كه اوست فاتح قلعه‏ ها و منهدم كننده آنها، آگاه باشيد كه اوست غالب بر هر قبيله ‏اى از اهل شرک و هدايت كننده آنان ... .

بدانيد او كسى است كه غالبى بر او نيست و كسى بر ضد او كمک نمى ‏شود.[۲]

امام باقر علیه السلام نيز در اين باره مى‏ فرمايد:

«يَفْتَحُ اللَّه لَهُ شَرْقَ الارْضِ وَ غَرْبَها»:

خداوند براى او شرق و غرب زمين را فتح مى‏ كند.[۳]

در شب معراج نيز خداوند به پيامبرش چنين خبر داد:

«لاطَهِرَنَّ الارْضَ بِآخَرِهِمْ مِنْ اعْدائى وَ لامَكِّنُهُ مَشارِقَ الارْضِ وَ مَغارِبَها»:

به وسيله آخرين امامان زمين را از دشمنانم پاک مى‏ نمايم و شرق و غرب زمين را تحت اختيار او قرار مى ‏دهم.[۴]

منبع

  • غدير در قرآن: ج ۲ ص۲۵۸ - ۳۶۱.
  • واقعه قرآنى غدير: ص ۹۷.
  • سخنرانى استثنائى غدير: ص۱۷۹ - ۱۸۶ .

پانویس

  1. اسرار غدير: ص ۱۵۰ بخش ۶ .
  2. اسرار غدير: ص ۱۵۵،۱۵۴ بخش ۸ .
  3. بحار الانوار: ج ۵۲ ص ۲۹۱.
  4. بحار الانوار: ج ۵۲ ص ۳۱۲ ح ۵ .