بدر (جنگ)

از ویکی غدیر

آيه «وَ لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَ أَنْتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللَّه لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ...»[۱]

با در نظر گرفتن اينكه غدیر مراسم مفصلى در سه روز بوده، گذشته از آياتى كه مستقيماً در آن ايام نازل شده و در قسمت آيات نازل شده در غدیر ذكر شد، آياتى هم در ضمن كلام به صورت اشاره آمده و منظور از آنها بيان شده است. اين موارد در تفسیر ۱۸ آيه است، كه از جمله اين آيات، آيه ۱۲۳-۱۲۵ سوره آل عمران و آيه ۲۵ و ۲۶ سوره توبه است:

«وَ لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّه بِبَدْرٍ وَ أَنْتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللَّه لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ. إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِينَ أَ لَنْ يَكْفِيَكُمْ أَنْ يُمِدَّكُمْ رَبُّكُمْ بِثَلاثَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُنْزَلِينَ، بَلى إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ يَأْتُوكُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هذا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُسَوِّمِينَ» :

«خداوند در جنگ بدر شما را كمک كرد در حالى كه ذليل بوديد. پس تقواى خدا مراعات نماييد تا شايد شكر كرده باشيد. آنگاه كه به مؤمنين گفتى: آيا شما را كفايت نكرد كه پروردگارتان شما را با سه هزار ملائكه نازل شده كمک كرد. آرى اگر صبر كنيد و تقوى داشته باشيد و آنان با اين خروش نزد شما آيند، خداوند شما را با پنج هزار ملائكه نشاندار يارى مى‏ كند» .

«و لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّه فِى مَواطِنَ كَثِيرَةٍ وَ يَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيْئاً وَ ضاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرِينَ، ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّه سَكِينَتَهُ عَلى رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ أَنْزَلَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْها وَ عَذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ ذلِكَ جَزاءُ الْكافِرِينَ»[۲]

«خدا شما را در موارد بسيارى كمك نمود و در روز حنين كه بسيارىِ تعدادتان شما را خوش آمد، اما برايتان فايده ‏اى نداشت و زمين با همه وسعتش بر شما تنگ شد، سپس پشت كرده فرار نموديد. آنگاه خداوند آرامش را بر پيامبرش و بر مؤمنين نازل كرد و لشكرهايى نازل كرد كه شما آنها را نمى ‏ديدید و عذاب كرد كسانى را كه كافر شدند و اين است جزاى كافران» .

اين آيات از سه بُعد قابل بررسى است:

متن روايت

عَنْ عَلِىّ ‏عليه السلام قالَ: عَمَّمَنى رَسُولُ اللَّه‏ صلى الله عليه وآله يَوْمَ غَديرِ خُمٍّ بِعَمامَةٍ فَسَدَلَ طَرَفَها عَلى مِنْكَبى وَ قالَ: «انَّ اللَّه ايَّدَنى يَوْمَ بَدْرٍ وَ حُنَيْنٍ بِمَلائِكَةٍ مُعْتَمّينَ بِهذِهِ الْعَمَّةِ» :

اميرالمؤمنين‏ عليه السلام مى‏ فرمايد: پيامبر صلى الله عليه و آله در روز غدير خم عمامه‏ اى بر سر من بست و آخر آن را روى شانه‏ ام انداخت و فرمود: «خدا در روز بدر و حنين مرا با ملائكه‏ اى تأييد و كمک نمود كه چنين عمامه‏ اى بر سر داشتند» .[۳]

موقعيت تاريخى

يكى از مراسمى كه بر فراز منبر غدير و در برابر ديدگان يكصد و بيست هزار مخاطب انجام گرفت، بستن عمامه به دست پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله بر سر اميرالمؤمنين‏ عليه السلام بود. اين برنامه بر اساس يک سنت عربى معناى مهمى در رابطه با جانشينى حضرت داشت.

عرب هر گاه مى‏ خواستند رياست شخص بزرگى را بر قومى اعلام كنند يكى از مراسمشان بستن عمامه بر سر او بود. هر گاه در چنين مراسمى شخص بزرگى عمامه خود را بر سر شخص مورد نظر مى‏ بست نشانه اعتمادش بر او بود.[۴]

در غدير پيامبرصلى الله عليه وآله عمامه خود را كه «سحاب» نام داشت به عنوان تاج افتخار بر سر اميرالمؤمنين‏ عليه السلام بست و انتهاى عمامه را بر دوش آن حضرت قرار داد و فرمود: عمامه تاج عرب است.

آنگاه شكل خاص اين عمامه را با ياد جنگ بدر و حنين توضيح داد كه در اين دو جنگ خداوند ملائكه را به كمک من فرستاد و آنان عمامه‏ هايى به اين صورت داشتند، و اين اشاره به دو آيه در اين باره در قرآن بود.[۵]

موقعيت قرآنى

بدين گونه پيامبرصلى الله عليه وآله به چهار آيه در دو سوره قرآن اشاره كردند كه در آنها داستان كمک ملائكه به حضرت در دو جنگ بدر و حنین آمده است. در سوره آل عمران داستان جنگ بدر است كه عدد كفار سه برابر مسلمانان بود و خداوند مى‏ فرمايد: در آن جنگ خداوند شما را يارى نمود.

پيامبرصلى الله عليه وآله در آن جنگ به مردم فرمود: آيا اينكه خداوند با سه هزار ملائكه شما را يارى نمود كافى نيست؟ ... اكنون اگر بردبار باشيد خداوند پنج هزار ملائكه با نشانه مسلمانان به يارى شما خواهد فرستاد.

در سوره توبه داستان جنگ حنين است كه كمين‏ هاى دشمن قوى بود و ناگاه مسلمانان را در محاصره قرار دادند در حالى كه تعداد مسلمانان بيشتر بود، و در اين حال عده زيادى از مسلمانان پا به فرار گذاشتند.

در چنين موقعيتى خداوند لشكر ناپيداى خود را به كمک فرستاد و مسلمانان را از شكست رهايى بخشيد.

در حديث آمده است كه در جنگ بدر و حنين اين ملائكه از آسمان نازل شدند و به صورت بشر در آمدند و همراه مسلمانان جنگيدند و بسيارى از كفار را كشتند، اگر چه مسلمانان آنها را نمى‏ ديدند. به طورى كه بسيارى از كفار بعدها با تعجب مى ‏پرسيدند: در آغاز جنگ تعداد شما كم بود.

اينان چه كسانى بودند كه به لشكر شما اضافه شدند؟ آن اسب‏ هاى دو رنگ و سواران سفيد پوش بودند كه افراد ما را كشتند!![۶]

از خصوصيات اين ملائكه عمامه ‏اى بود كه بر سرداشتند و انتهاى آن بر دوششان آويخته بود.

بدين گونه بار ديگر نگاهى به قرآن را در غدير شاهديم كه پيامبر صلى الله عليه و آله با اشاره به دو فراز قرآنى يادآور مى ‏شود كه بخشى از مراسم غدير كه عمامه سحاب به اين صورت خاص بر سر على‏ عليه السلام بسته مى ‏شود يادگارى از روزهاى بدر و حنين است كه خدا ملائكه را به يارى اسلام فرستاد.

پانویس

  1. آل عمران /  ۱۲۳-۱۲۵. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۱۶۰-۱۶۲.
  2. توبه /  ۲۶،۲۵.
  3. عوالم العلوم: ج ۱۵/ ۳ ص ۱۹۹- ۲۰۱ .
  4. تاج العروس: ج ۸ ص ۴۱۰.
  5. عوالم العلوم: ج ۱۵ /۳ ص ۱۹۹. الغدير: ج ۱ ص ۲۹۱. كنز العمال: ج ۱۵ ص ۴۸۲.
  6. بحار الانوار: ج ۱۹ ص ۲۸۴ و ج ۲۱ ص ۱۵۱.