امام صادق علیه السلام و تبلیغ غدیر

از دانشنامه غدیر
نسخهٔ تاریخ ‏۸ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۴۰ توسط Modir (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «== اتمام حجت با غدير<ref>چهارده قرن با غدير: ص ۷۳  - ۶۹. اسرار غدير: ص ۲۷۹  - ۲۷۷. </re...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

اتمام حجت با غدير[۱]

از نمونه‏ هاى بارز اتمام حجت و استدلال و يادآورى‏ هاى غدير، مواردى است كه توسط خود خداوند و معصومين ‏عليهم السلام و اصحابشان صورت گرفته است. تمام راويانى كه در طول هزار و چهارصد سال حديث غدير را روايت كرده‏ اند نيز به گونه ‏اى جهاد خود را در مقابله با اهل سقيفه به نمايش گذاشته‏ اند. به خصوص در دوران زندگى امام صادق‏ عليه السلام، در اثر جوّ مناسبى كه براى نشر معارف اهل‏بيت ‏عليهم السلام پيش آمد، بيش از همه دوران‏ها حديث غدير مطرح شده است. نمونه‏ هايى از اتمام حجت امام صادق ‏عليه السلام با غدير از اين قرار است:


۱. امام صادق ‏عليه السلام فرمود: مردم درباره روز غديرخم خود را به غفلت زدند همان گونه كه در روز مشربه امّ ابراهيم خود را به غفلت زدند! روز مشربه مردم اطراف حضرت بودند كه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام آمدند، ولى براى حضرت جا باز نكردند!!

پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: اى مردم، آيا در حالى كه من زنده ‏ام و در بين شما هستم به اهل‏بيت من بى ‏اعتنايى مى‏ كنيد؟ بدانيد اگر من از ميان شما غايب شوم خداوند از شما غايب نمى‏ شود... .[۲]

۲.امام صادق‏ عليه السلام داستان غدير خم را بيان كردند كه پيامبرصلى الله عليه وآله در روز غدير فرمود: «من كنت مولاه فعلى مولاه، اللهم وال من والاه و عادِ من عاداه...»و اصحاب آن حضرت ولايت را به او تبريك گفتند ... .

سپس حضرت امام صادق‏ عليه السلام درباره آيه«يعرفون نعمة اللَّه ثم ينكرونها»، يعنى:«نعمت خدا را مى ‏شناسند و سپس آن را انكار مى ‏كنند»، فرمود: در روز غدير آن را مى‏شناسند و در روز سقيفه انكار مى‏كنند.××× 1 اثبات الهداة: ج 2 ص 164 ح 736. ×××

۳. امام صادق‏عليه السلام به ابوحفص عمر بن يزيد فرمودند: اى اباحفص، تعجب است از آنچه على بن ابى‏طالب‏عليه السلام كشيده است! )در روز غدير( آن حضرت اين همه شاهد داشت ولى نتوانست حق خود را بگيرد در حالى كه مردم با دو شاهد حق خود را مى‏گيرند. اين همه از اهل مدينه با حضرت در حج بودند و در بازگشت پنج هزار نفر هم از اهل مكه همراه حضرت تا غدير آمدند و در آنجا ولايت على‏عليه السلام را اعلان فرمود.××× 2 بحار الانوار: ج 37 ص 140 ح 33. ×××

4. امام صادق‏عليه السلام درباره ثبات قدم بر سر غدير فرمودند: پيامبرصلى الله عليه وآله براى اميرالمؤمنين‏عليه السلام در غدير خم پيمان گرفت و به ولايت او اقرار كردند. خوشا به حال آنان كه بر ولايت او ثابت قدم ماندند و واى بر كسانى كه آن را شكستند.××× 3 بحار الانوار: ج 37 ص 108. ×××


5 . امام صادق‏عليه السلام فرمود: هر كس دينش را از كتاب خداوند بياموزد كوه‏ها از جا كنده مى‏شوند قبل از اينكه او تكانى بخورد. راوى پرسيد: در قرآن كدام آيه است؟ حضرت نمونه‏هايى را ذكر كردند تا آنكه مسئله غدير را چنين فرمودند: از جمله قول خداوند عزوجل است كه مى‏فرمايد: »يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ...« ، و از همين جاست قول پيامبرصلى الله عليه وآله كه به على‏عليه السلام فرمود: »مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ...« .××× 4 بحار الانوار: ج 23 ص 103. ×××

6 . امام صادق‏عليه السلام در بيان مراحل رسالت پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: خداوند عزوجل به پيامبرش فرمود: »فَاِذا فَرَغْتَ فَانْصَب وَ اِلى رَبِّكَ فَارْغَب« يعنى: آنگاه كه فراغت يافتى عَلَم و علامت خود را نصب كن و وصيت را اعلان نما و فضيلت او علناً بيان كن. تا آنگاه كه از حجةالوداع باز مى‏گشت آيه »يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك...« نازل شد. حضرت مردم را ندا داد تا جمع شوند و فرمود: »من كنت مولاه فعلى مولاه، اللهم وال من والاه و عادِ من عاداه« .××× 1 اثبات الهداة: ج 2 ص 4 ح 7. ×××


7. امام صادق‏عليه السلام درباره آيه »ان الذين آمنوا ثم كفروا ثم آمنوا ثم كفروا ثم ازدادوا كفراً لن تقبل توبتهم« فرمود: اين آيه درباره ابوبكر و عمر و عثمان است. اينان ابتدا به دين پيامبرصلى الله عليه وآله گرويدند، ولى آنگاه كه ولايت بر آنان عرضه شد و پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: »من كنت مولاه فعلى مولاه« كافر شدند. سپس به ولايت اميرالمؤمنين‏عليه السلام اقرار كردند ولى آنگاه كه پيامبرصلى الله عليه وآله از دنيا رفت كافر شدند و بر بيعت خود ثابت نماندند. سپس كفر خود را بالاتر بردند و از آنان كه با على‏عليه السلام بيعت كرده بودند براى خود بيعت گرفتند!! اينان كسانى‏اند كه از ايمان براى آنان هيچ نمانده است.××× 2 اثبات الهداة: ج 2 ص 7 ح 18. ×××


8 . امام صادق‏عليه السلام در سفرى كه از مدينه به مكه مى‏رفتند، در بين راه به مسجد غدير رسيدند. در آنجا نگاهى به سمت چپ مسجد نموده فرمودند: آنجا جاى پاى پيامبرصلى الله عليه وآله است آنگاه كه فرمود: »مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ...« .××× 3 چهارده قرن با غدير: ص 72. اثبات الهداة: ج 2 ص 16 ح 67 ، ص 21 ح 87 . ×××


9. امام صادق‏عليه السلام فرمود: روز غدير خم كه اميرالمؤمنين‏عليه السلام به مردم معرفى و منصوب شد، پيامبرصلى الله عليه وآله براى او پيمان ولايت را بر گردن مردان و زنان قرار داد.××× 4 اثبات الهداة: ج 2 ص 78 ح 327. ×××


10. امام صادق‏عليه السلام روز غدير را با عظمت خاصى ياد كردند و چنين فرمودند: روز غدير روز عظيمى است كه خداوند حرمت آن را بر مؤمنين بزرگ قرار داده و دين را در آن كامل فرموده و نعمت را بر آنان تمام كرده، و آن عهد و پيمانى را كه از ايشان گرفته بود بر ايشان تجديد نموده است.××× 1 اثبات الهداة: ج 2 ص 91. ×××


11. امام صادق‏عليه السلام درباره شيوع و پخش فورى خبر غدير در آن زمان مى‏فرمايد: وقتى پيامبرصلى الله عليه وآله در روز غدير خم على‏عليه السلام را منصوب كرد و فرمود: »من كنت مولاه فعلى مولاه« ، اين خبر در شهرها منتشر گرديد. وقتى از پيامبرصلى الله عليه وآله پرسيدند: اين خبر از سوى شماست يا از سوى پروردگار است؟ فرمود: قسم به خدايى كه خدايى جز او نيست، اين مسئله از سوى خداست.××× 2 چهارده قرن با غدير: ص 73. اثبات الهداة: ج 2 ص 122 ح 505 . ×××


12. از امام صادق‏عليه السلام پرسيدند: مقصود پيامبرصلى الله عليه وآله از اينكه در روز غدير فرمود: »من كنت مولاه فعلى مولاه« چه بود؟ فرمود: به خدا قسم همين سؤال را از پيامبرصلى الله عليه وآله نمودند و آن حضرت فرمود: خدا صاحب اختيار من است و به من از خودم صاحب اختيارتر است و در برابر دستورات او مرا امرى نيست؛ و من صاحب اختيار مؤمنينم و نسبت به آنان صاحب اختيارترم و در برابر من آنان را امرى نيست؛ و هر كس من صاحب اختيار اويم و نسبت به از او خودش صاحب اختيارترم على بن ابى‏طالب صاحب اختيار اوست و نسبت به او از خودش صاحب اختيارتر است و در برابر او برايش امرى نيست.××× 3 اثبات الهداة: ج 2 ص 126 ص 535 . ×××


  همچنين مراجعه شود به عنوان: جعفر بن محمد الصادق‏عليه السلام /  تبليغ غدير توسط امام صادق‏عليه السلام.

  1. چهارده قرن با غدير: ص ۷۳  - ۶۹. اسرار غدير: ص ۲۷۹  - ۲۷۷.
  2. اثبات الهداة: ج ۱ ص ۵۲۶ ح ۲۸۵.