آيات ۱ تا ۴ عنکبوت و غدیر
آيه«... اَحَسِبَ النّاسُ اَنْ يُتْرَكُوا اَنْ يَقُولُوا آمَنّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ...»[۱]
از جمله آياتى كه پس از انجام حجةالوداع و پيش از غدير در مكه بر پيامبرصلى الله عليه وآله نازل شد اين آيات بود:
»بِسْمِ اللَّه الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، الم. أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ. وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّه الَّذِينَ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْكاذِبِينَ. أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ أَنْ يَسْبِقُونا ساءَ ما يَحْكُمُونَ« :
»به نام خداوند بخشنده مهربان، الف لام ميم، آيا مردم گمان كردهاند كه رها مىشوند با همين كه بگويند ايمان آورديم، بدون آنكه امتحان شوند؟ ما كسانى را كه قبل از آنان بودند امتحان كرديم، زيرا خدا بايد بداند كسانى را كه راست مىگويند و كسانى را كه دروغ مىگويند. و يا كسانى كه كارهاى زشت را انجام مىدهند گمان كردهاند كه از دست ما پيشى مىگيرند )و دست ما به آنان نمىرسد( ؟ چه بد حكم مىكنند« .
اين آيات از دو بُعد قابل بررسى است:
1- موقعيت تاريخى
با پايان مراسم حج در اوايل روز سيزدهم ذى الحجه كاروان غدير به مكه بازگشتند، و قرار شد روز چهاردهم قافله به سوى غدير حركت كند. اين سرعت عمل واقعاً براى مردم غافلگير كننده بود كه پيامبرصلى الله عليه وآله در اين اولين سفر حج خود، پس از پايان مراسم هيچ فرصتى نداشته باشد كه لا اقل چند روزى در مكه اقامت كند و مردمِ گرد آمده از نقاط مختلف با حوصله نزد حضرتش آيند و سؤالات خود را مطرح كنند.
چنين عجلهاى حكايت از اهميت فوق العاده مراسمى داشت كه در نيمه راه مكه تا مدينه بايد انجام شود و روز آن از قبل تعيين شده، و براى حضور به موقع در غدير بايد از هم اكنون پيش بينى مىكرد.
اين پيش بينى به محض بازگشت از مِنا به مكه با نزول چهار آيه قرآن آغاز شد.
آياتى كه خبر از امتحان الهى مىداد و مَحَك اين امتحان ولايت علىعليه السلام بود، چنانكه پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: »لَوْ لا انْتَ يا عَلِىُّ لَمْ يُعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ بَعْدى« : »اى على، اگر تو نبودى مؤمنين بعد از من شناخته نمىشدند« .××× 1 بحار الانوار: ج 37 ص 273. ×××
با نزول اين آيات در مكه و پرسش پيامبرصلى الله عليه وآله از جبرئيل درباره آن، شش مطلب اساسى روشن شد: 1. نزديكى رحلت آن حضرت. 2. دستور معرفى و منصوب كردن اميرالمؤمنينعليه السلام. 3. ولايت علىعليه السلام محك شناخت صادق و كاذب در ايمان. 4. خبر از فتنه گران درباره خلافت. 5 . دستور سپردن ودايع علم و حكمت به علىعليه السلام. 6 . انتخاب الهى در وصايت علىعليه السلام.
متن حديث را كه گوياى همه اين جوانب است، مىخوانيم:
پيامبرصلى الله عليه وآله وارد مكه شد و يك روز در آن اقامت گزيد. اينجا بود كه جبرئيل اول سوره عنكبوت را آورد و فرمود: اى محمد، بخوان: »بِسْمِ اللَّه الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، الم. أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ. وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّه الَّذِينَ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْكاذِبِينَ. أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ أَنْ يَسْبِقُونا ساءَ ما يَحْكُمُونَ« :
»به نام خداوند بخشنده مهربان، الف لام ميم، آيا مردم گمان كردهاند كه رها مىشوند با همين كه بگويند ايمان آورديم، بدون آنكه امتحان شوند؟ ما كسانى را كه قبل از آنان بودند امتحان كرديم، زيرا خدا بايد بداند كسانى را كه راست مىگويند و كسانى را كه دروغ مىگويند. و يا كسانى كه كارهاى زشت را انجام مىدهند گمان كردهاند كه از دست ما پيشى مىگيرند )و دست ما به آنان نمىرسد( ؟ چه بد حكم مىكنند« .
پيامبرصلى الله عليه وآله پرسيد: اى جبرئيل، اين فتنه كدام است؟ جبرئيل گفت: اى محمد، خداوند سلامت مىرساند و مىفرمايد: من قبل از تو پيامبرى نفرستادهام مگر آنكه هنگام سر آمدن روزگارش به او امر كردهام كسى را بر امتش خليفه قرار دهد كه قائم مقام او باشد و سنت و احكامش را براى آنان احيا كند.
كسانى كه مطيع خدا باشند در آنچه پيامبر به آنان امر مىكند صادقين و راستگويانند، و كسانى كه مخالف امر او )و بر ضد او( باشند كاذبين و دروغگويانند.
- ↑ عنكبوت / ۴ - ۱. واقعه قرآنى غدير: ص ۴۳. غدير در قرآن: ج ۱ ص ۶۴ - ۶۰ .