آیه ۲۱۷ بقره و غدیر
«یَسْئَلُونَکَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرامِ قِتالٍ فِيهِ قُلْ قِتالٌ فِيهِ كَبِيرٌ وَ صَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّه وَ كُفْرٌ بِهِ...»[۱]
على بن ابى طالب عليه السلام آن امامى است كه پيامبر صلى الله عليه و آله او را سبب امتحان امت قرار داد و فرمود: لَوْ لا انْتَ يا عَلِىُّ لَمْ يُعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ بَعْدى: اى على، اگر تو نبودى مؤمنين بعد از من شناخته نمى شدند.
پيامبر صلى الله عليه و آله فصلى از مراسم غدير و خطابه آن را به دشمنان ائمه عليهم السلام اختصاص داده تا مردود شوندگان از امتحان علوى بدانند چه آينده اى در انتظار آنان است. اقتباس از چند آيه و تضمين آياتى ديگر براى اين منظور، روى هم ۱۵ آيه را عنوان اين بخش قرار داده است.
در اين آيات از يك سو اوصاف و رفتار اعداء اهل بيت عليهم السلام در دنيا مطرح شده، كه ثابت قدم نبودن آنان در ايمان و گفتگوهاى نارواى آنان و متكبر بودن آنان ذكر شده است. از سوى ديگر جزاى اعتقاد و عملشان در دنيا و آخرت را بيان مى كند كه سقوط ارزش اعمالشان، و استحقاق آتش ابدى بدون تخفيف و مهلت و بدون شفاعت، آن هم عذاب فوق العاده اى در پايينترين درجه جهنم با شنيدن صداى جوشش جهنم و ديدن شعله هاى آتش نمونه هاى آن است.
اين آيات تضمين شده در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله ۱۵ آيه است، كه از جمله اين آيات آيه ۲۱۷ سوره بقره و آيه ۸۶ - ۸۸ سوره آل عمران است:
«يَسْئَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرامِ قِتالٍ فِيهِ قُلْ قِتالٌ فِيهِ كَبِيرٌ وَ صَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّه وَ كُفْرٌ بِهِ وَ إِخْراجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّه وَ الْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَ لا يَزالُونَ يُقاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطاعُوا وَ مَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَيَمُتْ وَ هُوَ كافِرٌ فَأُولئِكَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِى الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ»:
«از تو درباره ماه حرام و جنگ در آن سؤال مى كنند، بگو جنگ در آن كار بزرگى است و ايجاد مانع بر سر راه خدا و كفر به اوست؛ و خارج كردن اهلش از آن نزد خدا بالاتر است، و فتنه از قتل هم بالاتر است. آنان همچنان با شما جنگ مى كنند تا اگر بتوانند شما را از دينتان باز گردانند. هر كس از شما از دين خود باز گردد و در حالى بميرد كه كافر باشد، چنين كسانى همانانى هستند كه اعمالشان در دنيا و آخرت سقوط مى كند و آنان اصحاب آتش هستند كه براى هميشه در آنند».
«كَيْفَ يَهْدِى اللَّه قَوْماً كَفَرُوا بَعْدَ إِيمانِهِمْ وَ شَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَ جاءَهُمُ الْبَيِّناتُ وَ اللَّه لا يَهْدِى الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ. أُولئِكَ جَزاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّه وَ الْمَلائِكَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ. خالِدِينَ فِيها لا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ»[۲]
«چگونه خدا هدايت مى كند قومى را كه بعد از ايمانشان كافر شدند و شهادت دادند كه پيامبر بر حق است و براى آنان بينات آمد، و خداوند قوم ظالم را هدايت نمى كند. آنان كسانى هستند كه جز ايشان اين است كه بر آنان لعنت خدا و ملائكه و همه مردم است، و براى هميشه در آن خواهند بود و عذاب آنان تخفيف داده نمى شود و مهلت داده نمى شوند».
اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:
متن خطبه غدير
«مَعاشِرَ النّاسِ، انَّما اكْمَلَ اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ دينَكُمْ بِامامَتِهِ. فَمَنْ لَمْ يَأْتَمَّ بِهِ وَ بِمَنْ يَقُومُ مَقامَهُ مِنْ وُلْدى مِنْ صُلْبِهِ الى يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ الْعَرْضِ عَلَى اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ فَاولئِكَ الَّذينَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِى الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ فِى النَّارِ هُمْ خالِدُونَ »لا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ»:
اى مردم، خداوند دين شما را با امامت او كامل نمود. پس هر كس اقتدا نكند به او و كسانى كه جانشين او از فرزندان من از نسل او هستند تا روز قيامت و روز رفتن به پيشگاه خداوند عز و جل، چنين كسانى اعمالشان در دنيا و آخرت از بين رفته و در آتش دائمى خواهند بود. عذاب آنان تخفيف نمى يابد و به آنان مهلت داده نمى شود.[۳]
موقعیت تاریخی
لحظاتى پس از بلند كردن اميرالمؤمنين عليه السلام بر فراز منبر و معرفى او با تابلوى جهانى «مَنْ كُنتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ»، و دقيقاً پس از پايان اين اعلام و اقرار گرفتن از مردم، پيامبرصلى الله عليه وآله اولين برخورد درباره انكار چنين ولايتى را با قاطعيت نشان داد و اعمال منكرين امامت دوازده امام عليهم السلام را بى ارزش خواند و آنان را به جهنم بشارت داد.
پيامبرصلى الله عليه وآله اين هدف را با اقتباس از دو آيه كه درباره مرتدين از اسلام است و ارتباط كاملى به موضوع دارد مطرح فرمود و با استفاده از فقره آخر هر دو آيه -كه نتيجه ارتداد است- كلام خود را كامل فرمود.
آخر آيه سوره آل عمران عيناً در كلام حضرت آمده، ولى آيه سوره بقره با افزودن «الَّذينَ» به صورت «فاولئك الَّذِينَ حَبِطَتْ ...» آمده و به جاى «أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ»، اختصاراً جمله «وَ فِى النَّارِ هُمْ خالِدُونَ» ذكر شده است.
موقعیت قرآنی
در قرآن، آيه سوره بقره درباره جنگ و حرمت آن در ماهرهاى حرام است. از اواسط آيه سخن به مقايسه قتل و فتنهرانگيزى منتقل مى شود و اينكه «الْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ» و در پى آن مسئله ارتداد و بازگشت از دين مطرح مى شود و كسى كه با حال ارتداد بميرد به سقوط اعمال و آتش خالد جهنم جزا داده مى شود.
نظير اين آيه در سوره توبه آمده كه آيه۱۷ آن چنين است: «ما كانَ لِلْمُشْرِكِينَ أَنْ يَعْمُرُوا مَساجِدَ اللَّه شاهِدِينَ عَلى أَنْفُسِهِمْ بِالْكُفْرِ، أُولئِكَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ وَ فِى النَّارِ هُمْ خالِدُونَ». آيه سوره آل عمران درباره كسانى است كه از مسلمانى باز مى گردند و بعد از اقرار به حقانيت پيامبرصلى الله عليه وآله كافر مى شوند. چنين كسانى مستحق لعنت خدا و ملائكه و مردم اند، و در جهنم بدون تخفيف معذب خواهند شد. در آيات بعد هم مسئله ارتداد دنبال شده و قبول نشدن اعمالشان از جهات مختلف مطرح شده است.
نظير اين آيه در سوره بقره ديده مى شود كه از آيه ۱۵۹ كسانى را ذكر مى كند كه براهين الهى را كتمان مى كنند و مورد لعنت هستند. سپس توبه كنندگان را كه حقايق كتمان شده را براى مردم تبيين مى كنند مورد عفو قرار مى دهد. آنگاه در آيه ۱۶۱ و ۱۶۲ بار ديگر كسانى را كه كافر شده و با همان كفر مى ميرند مورد لعنت خدا و ملائكه و مردم قرار مى دهد و مستحق عذابى خالد مى داند كه تخفيف و مهلتى در آن نيست.
تحليل اعتقادى
در بُعد تفسيرى كلام پيامبر صلى الله عليه و آله در اين فراز خطبه نسبت به دو آيه شريفه اين نكته حائز اهميت است كه در هر دو آيه موضوع سخن از كسانى است كه پس از شناخت براهين و پذيرفتن دين الهى مرتد و كافر مى شوند و از اسلام باز مى گردند.
اين افراد در كلام حضرت به كسانى تعبير و تأويل شده اند كه پس از اعلام كمال دين با امامت دوازده امام عليهم السلام، باز هم از پذيرفتن امامت آنان سر باز مى زنند و با اين كار خود مرتد و كافر مى شوند. نكته فوق را پيامبر صلى الله عليه و آله در سه مرحله بيان فرموده است:
الف) امامت دوازده امام يعنى دين كامل
با در نظر گرفتن اينكه اين قطعه از كلام پيامبر صلى الله عليه و آله دقيقاً پس از بلند كردن و معرفى اميرالمؤمنين عليه السلام ادا شده، اولين كلام حضرت آن است كه «خداوند عز و جل دين شما را با امامت او كامل نموده است». اين يک اتمام حجت براى كسانى است كه ادعاى اسلام دارند، ولى با نپذيرفتن امامت تصريح مى كنند كه «ما دين كامل نمى خواهيم»، و خدا هم مى گويد: «دين ناقص مانند بى دينى است»!
تكميل سخن در اين است كه مسئله فقط بر سر امامت اميرالمؤمنين عليه السلام نيست، بلكه شرط دين كامل پذيرفتن امامت بلا فصل دوازده امام معصوم عليهم السلام پس از پيامبر صلى الله عليه وآله است. روشنترين راه براى فهماندن اين باقيمانده سخن كلمه «بِمَنْ يَقُومُ مَقامَهُ» است. يعنى اگر تعيين امام الزاماً بايد از سوى خدا باشد طبعاً بعد از على بن ابى طالب عليه السلام هم بايد تا آخر دنيا امامانى از سوى خداوند معين شده باشند كه با عبارت «مِنْ وُلْدى مِنْ صُلْبِهِ» آنان را تعيين فرموده است.
ب) منكرين امامت تا روز قيامت
در اين فراز از خطبه غدير تأكيد خاصى بر مسئله قيامت با دو عبارت كنار يكديگر شده است: «الى يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ الْعَرْضِ عَلَى اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ». از نظر ادبى اين «جار و مجرور» متعلق به يكى از دو فعل متقدم مى تواند باشد و هر دو معناى صحيح دارد: «لَمْ يَأْتَمَّ» و «يَقُومُ».
اگر متعلق به «يَقُومُ» باشد منظور از آن استمرار امامت دوازده امام عليهم السلام تا روز قيامت است يعنى كسانى كه تا روز قيامت در مقام على عليه السلام قرار مى گيرند؛ و اگر متعلق به »لَمْ يَأْتَمَّ« باشد منظور از آن عموم منكرين امامت دوازده امام عليهم السلام از روز رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله تا برپايى قيامت است، و اختصاصى به بيعت شكنان روزهاى اول خلافت نخواهد داشت.
عبارت «الْعَرْضِ عَلَى اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ» را مى توان شاهدى بر احتمال دوم يعنى متعلق بودن به «لَمْ يَأْتَمَّ» دانست، زيرا عرضه بر خداوند نوعى اشاره به آمادگى براى پاسخگويى است، و حضرت بدين وسيله منكرين امامت را هشدار مى دهد. اگر چه با پذيرفتن احتمال اول هم كه متعلق به «يَقُومُ» بدانيم، باز اطلاق عبارت شامل همه منكرين امامت در گستره زمان و مكان خواهد بود.
ج) جزاى منكرين امامت ائمه عليهم السلام
مسئله ارتداد و بازگشت از دين الهى نزد خداوند از كفر بالاتر است. اكنون كه نپذيرفتن امامت ائمه عليهم السلام نزد خداوند ارتداد و بازگشت از اسلام است، در اين فراز خطبه با استناد به آيه دو جزاى مهم براى اين انسان هاى بى پروا نسبت به دينشان در نظر گرفته شده است:
اول: حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ
بى ارزش شدن و بطلان اعمال و فساد آن كه معناى «حبط» است. يعنى آنچه به عنوان اسلام انجام داده اند طبعاً بايد براى آنان در دنيا و آخرت نتيجه و فايده اى داشته باشد، اما خداوند صريحاً بر اعمالشان خط بطلان مى كشد و آن را در دنيا و آخرت بى ارزش مى خواند.
اين بدان معناست كه كفار در اثر برخى نيكى هايشان لا اقل در دنيا جزاى آن ها را خواهند ديد، ولى منكرين امامت نه تنها در آخرت دست خالى خواهند بود كه در دنيا هم به عنوان جزاى خيراتشان چيزى به آنان داده نمى شود و اين به خاطر فاسد شدن و بطلان اعمالشان در اثر انكار ولايت است.
دوم: فِى النَّارِ
آتش جهنم بدون شک سزاى كسى است كه پس از عمرى مسلمانى بدان پشتِ پا بزند و مرتد شود، ولى توصيف اين عذاب در كلام پيامبر صلى الله عليه وآله حاكى از غضب فوق العاده الهى نسبت به چنين كسانى است.
آن حضرت سه نكته درباره عذاب اين گروه با اقتباس از قرآن فرموده است:
- خالِدُونَ: هميشه در جهنم خواهند بود و از آن خلاصى ندارند، يعنى هيچ دستمايه اى براى بهشت ندارند.
- لا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ: در عذاب آنان تخفيف داده نمى شود، و گويا هيچ شفاعتى درباره آنان پذيرفته نخواهد شد.
- وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ: به آنان مهلت داده نمى شود، چه در رفتن به سوى جهنم كه به آنان اجازه هيچ گونه توقفى داده نمى شود، و چه در داخل جهنم كه لحظه اى عذاب قطع نمى شود.