غدیر در فیلیپین
غديرِ سال۱۴۲۳ براى اولين بار برنامه بى سابقه اى را تجربه كرد. افرادى از مليت هاى مختلف از كشورهاى مختلف جهان فراخوانده شدند، تا در برنامه اى كه گفتمان ملت ها درباره غدير را تداعى مى كرد، احساس خود را از اين واقعه در مقاله اى به تصوير كشند.
در اين برنامه ۲۱۴ نفر از ۳۶كشور جهان با ۲۷ زبان مختلف شركت كردند، كه همه سعى كرده بودند دريافت درونیشان را از واقعه عظيم غدير نشان دهند، و برداشت خود را با ذوق و سليقه اى كه ظرافت اين ماجرا مى طلبد، با زيباترين كلام به رشته قلم درآورند، كه يكى از اين كشورها فیلیپین است.
رد كنندگان معناى غدير به خيالات واهى قانعاند
فيليپين
منتظربونگالون
چگونه عدهاى مىتوانند خود را راضى كنند كه اسلام درباره
آينده اين دين هيچ نگفته است؟ آيا وقتى آيه تبليغ را مىخوانند
از خود نمىپرسند منظور از اين آيه چه پيامى بوده است؟ آيا
مىتوانند خود را قانع كنند كه اسلام درباره هر موضوع كوچكى
حكمى دارد ولى درباره خلافت هيچ حكمى ندارد؟ آيا صاحب
مقام عصمت غدير را از پيش خود برپا كرده بود؟ آيا به همين
دل خود را خوش كنيم كه اكثريت غدير را نپذيرفتهاند؟ آيا
اكثريت مردم دنيا در هميشه تاريخ بر باطل نبودهاند؟
در آيه شريفه «يا ايها الرسول بلغ» خداوند يك پيام بسيار مهم به پيامبر صلىاللهعليهوآله داده كه
وظيفهاى مهم را به دنبال دارد. آن وظيفه مهم همان است كه على عليهالسلام را به جانشينى خود
تعيين كند و در مقابل صد هزار مردم اين مطلب را اعلان كند.
نكته اين است كه اسلام در همه موارد كوچك حكم دارد، حتى در مورد
دستشويى احكامى ذكر شده است. آيا ممكن است چنين دينى در مسئله اساسى اداره
حكومت چيزى نداشته باشد؟
نكته ديگر اينكه پيامبر صلىاللهعليهوآله وقتى به سفر كوتاهى مىرفت، جانشين را خود در مدينه
تعيين مىكرد. آيا عقل قبول مىكند آن حضرت بدون تعيين جانشين مردم را به حال خود
واگذارد؟ روشن است كه پيامبر صلىاللهعليهوآله جانشين خود را تعيين مىكند. بنابراين «مولى» به
معناى دوست نمىتواند باشد، بلكه به معناى خلافت و ولايت است.
نكته ديگر اينكه كه ممكن نيست پيامبر صلىاللهعليهوآله بدون علت سخنى بگويد. خداى متعال
در سوره نجم مىفرمايد: «هرگز از روى هواى نفس سخن نمىگويد، آنچه مىگويد
چيزى جز وحى نيست كه بر او نازل شده، آن كس كه قدرت عظيمى دارد او را تعليم
داده است». آيا صاحب چنين مقامى ممكن است امامت و صاحب اختيارى على عليهالسلام را از
پيش خود بگويد؟
اينكه مىگويند: چون اكثر صحابه و مسلمانان على عليهالسلام را به خلافت بعد از پيامبر صلىاللهعليهوآله
قبول نكردهاند پس ما نمىتوانيم بپذيريم؛ در پاسخ بهتر است مقايسه كنيم و با در نظر
گرفتن تقدم اكثريت بگوييم: بايد اعتقاد مسيحى را قبول كنيم چون اكثر مردم دنيا
مسيحى هستند و مسلمانان نسبت به آنان در اقليتاند، بعلاوه اگر مراجعه به تاريخ كنيم
مىبينيم هميشه اكثريت در خط بطلان بودهاند.
بنابراين معلوم شد واقعه غدير خم دستور خداى متعال درباره خلافت و وصايت
و امامت حضرت على عليهالسلام و صاحب اختيارى مسلمين آنحضرت در همه امور مادى و
معنوىِ مردم است.