اسامة بن زید کلبی
اتمام حجت با غدير[۱]
از نمونه هاى بارز اتمام حجت و استدلال و يادآورى هاى غدير، مواردى است كه توسط خود خداوند و معصومين عليهم السلام و اصحابشان صورت گرفته است.
تمام راويانى كه در طول هزار و چهارصد سال حدیث غدیر را روايت كرده اند نيز به گونه اى جهاد خود را در مقابله با اهل سقیفه به نمايش گذاشته اند.
يكى از اصحاب معصومين عليهم السلام كه با غدير اتمام حجت نموده اسامة بن زيد است:
اسامة بن زيد با لشكرى كه به دستور پيامبر صلى الله عليه و آله تشكيل شد به جنگ روميان رفته بود. در همين ايام حضرت از دنيا رحلت فرمود و ابوبكر غاصبانه خلافت را به دست گرفت و طى نامه اى اسامه را به بيعت با خود و پذيرفتن خلافتش فراخواند. اسامه در پاسخ نامه چنين نوشت:
... نامه اى از تو به دستم رسيد كه آغاز آن ضد پايان آن بود! در آغاز نامه خود را خليفه پيامبر صلى الله عليه و آله معرفى مى كنى و در آخر آن مى نويسى كه مسلمانان جمع شده و تو را بر امور خود انتخاب كردند...!
... فكر كن در اينكه حق را به اهلش بازگردانى و آن را به ايشان واگذارى كه از تو به آن سزاوارترند. خوب مى دانى كه پيامبر صلى الله عليه و آله در روز غدير خم درباره على عليه السلام چه فرمود، و فاصله زيادى هم نشده كه فراموش شده باشد![۲]
روايت حديث غدير[۳]
يكى از صحابه كه حديث غدير را نقل كرده اسامة بن زيد بن حارثه كلبى (م ۵۴ ق) است. در «حديث الولاية» و «نخب المناقب» حديث غدير را از اسامة بن زيد بن حارثه كلبى نقل كرده اند.