احتجاج پیامبر با غدیر
غدیر اتمام حجتی از سوی پیامبر صلی اللَّه علیه و آله بر مسلمانان بود. پس از آن در فاصله هفتاد روزه تا رحلت نیز چند بار آنحضرت با غدیر اتمام حجت نمودند و با این اقدامات سندیت دائمی غدیر را برای آیندهه ای بلند مدت مسلمین تثبیت فرمودند.
بحارالانوار: ج 40 ص 54 ح 89.
یک چادرنشین در مسجد مدینه نزد پیامبر صلی اللَّه علیه و آله آمد و عرض كرد: یا رسولاللَّه، حاجیان قوم ما كه در حجة الوداع همراه شما بودهاند برای ما خبر آوردهاند كه در بازگشت از حج در غدیر خم ولایت و اطاعت او را واجب كردهای. آیا این یك دستور از جانب تو است یا از جانب خداست و واجب است؟
حضرت فرمود: از جانب خدا و واجب است، و ولایت او را هم بر اهل آسمان و هم اهل زمین واجب كرده است.
اثبات الهداة: ج 2 ص 126 ح 535.
از پیامبر صلی اللَّه علیه و آله پرسیدند: مقصود شما از كلامتان در روز غدیر چه بود كه فرمودید: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاهُ»؟ حضرت فرمود:
خدا صاحب اختیار من است و به من از خودم صاحب اختیارتر است، و در برابر دستورات او مرا امری نیست. من نیز صاحب اختیار مؤمنینم و نسبت به آنان از خودشان صاحب اختیارترم و در برابر من آنان را امری نیست. هركس من صاحب اختیار اویم و نسبت به او از خودش صاحب اختیارترم علی بن ابیطالب صاحب اختیار اوست و نسبت به او از خودش صاحب اختیارتر است و در برابر او برایش امری نیست.
اثبات الهداة: ج 2 ص 153.
عدهای از منافقین نزد پیامبر صلی اللَّه علیه و آله آمدند و از آنحضرت آیت و نشانهای طلب كردند. حضرت فرمود: آیا روز غدیر خم برای شما كافی نبود؟!
بحارالانوار: ج 37 ص 109 ح 2.
پیامبر صلی اللَّه علیه و آله دربارهی روز غدیر خم فرمود:
روز غدیر خم بهترین اعیاد امت من است، و آن همان روزی است كه خداوند به من دستور داد برادرم علی بن ابیطالب را برای امتم منصوب نمایم … قسم به خدایی كه مرا به پیامبری مبعوث كرد و بر همهی خلایق برگزید، من علی را در زمین منصوب ننمودم تا خداوند او را در آسمانها معرفی كرد و ولایت او را بر ملائكه واجب نمود.
اثبات الهداة: ج 2 ص 111 ح 465.
پیامبر صلی اللَّه علیه و آله به امیرالمؤمنین علیهالسلام چنین وصیت فرمود:
یا علی، اگر یارانی یافتی كه با دشمنانت بجنگی حق خود را طلب كن، وگرنه خانهنشینی اختیار كن چرا كه من در روز غدیر خم از مردم عهد و پیمان گرفتهام كه تو وصی و خلیفهی من و صاحب اختیار آنان بعد از من هستی. مَثَل تو مثل بیتاللَّه الحرام است كه مردم باید سراغ تو بیایند و تو نباید سراغ مردم بروی.
از اولین مواردی كه حدیث غدیر به عنوان پاسخ دندان شكن در مقابل سقیفه و غاصبین خلافت مطرح شد توسط حضرت صدیقهی كبری فاطمه زهرا علیهاالسلام در فاصلهی 75 روز عمر آنحضرت پس از رحلت پیامبر صلی اللَّه علیه و آله بود. این در حالی بود كه اهل سقیفه با تمام قوا صاحب غدیر را مورد حمله قرار داده بودند، و بجز سلمان و ابوذر و مقداد همه او را تنها گذاشته بودند. در این میان فاطمه زهرا علیهاالسلام با سوزی كه از مظلومیت غدیر داشت تا مرز شهادت خود و فرزندش محسن علیهالسلام پیش رفت و نام غدیر را تا امروز پا بر جا نگاه داشت.
بحارالانوار: ج 36 ص 352 ح 224. الغدیر: ج 1 ص 197. اثبات الهداة: ج 2 ص 112 ح
473.
بعد از رحلت پیامبر صلی اللَّه علیه و آله حضرت زهرا علیهاالسلام كنار قبور شهدای اُحد و بخصوص حضرت حمزه میآمد و در آنجا گریه میكرد. محمود بن لبید میگوید:
[صفحه 36]
روزی بر سر قبر حمزه آمدم و آنحضرت را در آنجا در حال گریه دیدم. كمی صبر كردم تا آرام گرفت. سپس خدمتش سلام نمودم و عرض كردم: من سؤالی از شما دارم كه سینهام را مضطرب ساخته! فرمود: سؤال كن. عرض كردم: آیا پیامبر صلی اللَّه علیه و آله قبل از وفاتش دربارهی امامت علی كلام صریحی فرموده است؟!! حضرت زهرا علیهاالسلام فرمود:
واعجبا، آیا روز غدیر خم را فراموش كردهاید؟!!
بحارالانوار: ج 28 ص 205.
هنگامی كه اهل سقیفه بر در خانهی امیرالمؤمنین علیهالسلام حمله آورده بودند و با آتش زدن دَرِ خانه میخواستند آنحضرت را برای بیعت اجباری ببرند، حضرت زهرا علیهاالسلام پشت در آمد و فرمود:
هیچ قومی بد حضورتر از شما به یاد ندارم … گویا شما نمیدانید پیامبر صلی اللَّه علیه و آله در روز غدیر خم چه فرمود؟! بخدا قسم در آن روز برای علی بن ابیطالب پیمان ولایت را بست تا بدان وسیله امید شما را از آن قطع كند، ولی شما اسباب بین خود و پیامبرتان را قطع كردید. خدا بین ما و شما در دنیا و آخرت محاكمه خواهد كرد.
الغدیر: ج 1 ص 197.
در موردی دیگر حضرت امكلثوم علیهاالسلام از مادرش فاطمهی زهرا علیهاالسلام نقل میكند كه فرمود:
آیا كلام پیامبر صلی اللَّه علیه و آله را در روز غدیر خم فراموش كردید كه فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاهُ»؟!
بحارالانوار: ج 43 ص 161. دلائل الامامة: ص 38. خصال: ص 173.
در روزهای آخر عمر حضرت زهرا علیهاالسلام عدهای از زنان مهاجر و انصار به عیادت آمدند. آنحضرت در این فرصت مطالبی دربارهی مسئلهی غصب خلافت مطرح كردند و بر آنان اتمام حجت فرمودند. زنان سخنان حضرت را برای مردان خود نقل كردند، و در پی آن عدهای از سرشناسان مهاجر و انصار بعنوان عذرخواهی نزد حضرت آمدند و عرض كردند: ای سیدة النساء، اگر ابوالحسن این مطالب را برای ما میگفت قبل از آنكه پیمان با اهل سقیفه را محكم كنیم و با آنان بیعت كنیم، ما هرگز بجای او با دیگری بیعت نمیكردیم! حضرت فرمود:
از من دور شوید، كه عذری از شما پذیرفته نیست بعد از آنكه عذرهایتان خواسته شده است. بعد از كوتاهی شما جایی برای امر و نهی باقی نمانده است. (و در روایتی فرمود:) بعد از روز غدیر خم خداوند هیچ دلیل و عذری (در برابر ولایت)برای احدی باقی نگذاشته است. (و به روایتی فرمود:) آیا پدرم در روز غدیر خم برای احدی عذری باقی گذاشت؟!