مبعث

از ویکی غدیر
نسخهٔ تاریخ ‏۱۳ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۱۷ توسط Modir (بحث | مشارکت‌ها)

بعثت، غدير، عصر ظهور[۱]

يكى از معارف غدير، مشتركات و رابطه آن با رخدادهاى اصلى اسلام و تشیع است:

اول: بعثت

بعثت در هنگامه‏ اى رخ مى‏ نمايد كه انسان‏ ها شتابان و با سرعت هر چه بيشتر بيراهه‏ هاى جهل و نادانى را مى‏ پيمايند، و در مقابل خدايان ساخته شده از سنگ و چوب سجده مى‏ كنند، و از قتل‏ ها و غارت ‏ها و بيدادگرى‏ ها با افتخار ياد مى‏ نمايند. زمانى كه دختران خويش را زنده در گور مى ‏نهند و عواطف بشرى در سطح اجتماع در پايين‏ ترين مراحل است.

دوم: غدير خم

غدير خم و عظمت آن هنگامى ملموس ‏تر خواهد بود كه بدانيم دشمنان نبوت و امامت از سال‏ ها قبل دلخوش بودند كه رسول خاتم ‏صلى الله عليه و آله را فرزند پسرى نيست و تلاش وى پس از رحلت از اين جهان مادى ناتمام خواهد ماند. جالب اينكه اين پندار موهوم را تنها در دل نهان نداشتند و بر زبان آوردند! تا آنجا كه خالق هستى بخش پيامبر عزيز خويش را چنين تسلّى داد و تأييد نمود: «انّا اعطيناک الكوثر . فصلّ لربک و انحر . ان شانئک هو الابتر».[۲]

در دوران آغازين بعثت يگانه بى‏ همتا در ترسيم آن روزگاران فرمود: «و اذ يمكر بک الذين كفروا ليثبتوک او يقتلوک او يخرجوک...».[۳]

در زلال جارى غدير، استمرار نبوت سيد الانبياء صلى الله عليه وآله با امامت سيدالاوصياءعليه السلام تحقق يافت، و دين مبين به كمال رسيد و نعمت الهى بر بشريت تمام يافت، كه: «اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى و رضيت لكم الاسلام ديناً».[۴]

سوم: ظهورِ موعود منتظر

ظهور موعود در زمانى است كه مردمان از ظلم و جور به ستوه آمده، و همگى يک دل و يک زبان مصلح هستى را از خداى خويش مى‏ طلبند. در آن هنگام است كه از كنار خانه كعبه مولايمان مردمان را به خدا دعوت نمايد، و گلبانگ «انا بقية اللَّه» از بيت‏ اللَّه به گوش جهانيان رسد و مشام جان همگان را نوازش دهد، و با برافراشتن پرچم فتح و پيروزى قسط و عدل را در سراسر گيتى حاكم سازد.

غدير و مبعث[۵]

  روز تاريخى و بزرگ عيد سعيد غدير مانند روز عظيم بعثت با اهمیت و بى‏ نظير است. اين دو روز با يكديگر پيوند و بستگى كامل دارند؛ بعثت اصل و اساس و پايه دين الهى و جهانى و جاودانى اسلام، و روز غدير مكمّل و تداوم ‏بخش آن است. غدير در وجود، فرع بعثت است و روز بعثت در بقاء پيش آهنگ غدير است. بعثت سرآغاز ابلاغ وحى و عرضه نظامات فراگير و همه جانبه اسلام براى حاكميت اللَّه به رهبرى شخص رسول اعظم‏ صلى الله عليه وآله است، و روز غدير كامل كننده دين و اعلام استمرار نظام عصر نبوت به رهبرى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام و فرزندان آن حضرت ائمه معصوم‏ عليهم السلام است.

آيا هدف عالى بعثت و رسالت چيست؟ حضرت خاتم الانبياء صلى الله عليه وآله در طول بيست و سه سال نسبت به هدايت گمراهان، دعوت به توحيد، نفى شرک، بت‏ پرستى، تربيت جامعه، تبليغ احكام، تشويق مردم به عدل، احسان، برادرى، فضايل و رعايت حقوق يكديگر و حكومت دادن حق و قانون خدا رنج و زحمت بسيار كشيد.

آن حضرت به فرمان خدا و بنا به رسالتى كه بر عهده داشت، در ترويج همه فضايل و براندازى همه رذايلى كه در آن زمان نيز مانند عصر ما به صورت‏ هاى گوناگون، هم در بين مردم وحشى و هم در ميان مردم به اصطلاح متمدن رايج بود پايان دهد، جهانى در خور شأن همه انسان‏ ها و بر اساس علم، فضيلت، عدالت، احترام به حقوق همه افراد و آزادى واقعى پايه ‏ريزى نمايد. جهانى كه همه افراد آن مانند اعضاى تن واحد در آسايش، گشايش و در سختى و بلا همراه يكديگر باشند، و ايمان به خدا، تقوا، تعاون و ديگر فضائل انسانى و در آن عالى‏ ترين ارزش‏ ها باشد.

اسلام، بشر را به سوى جهانى هدايت مى‏ كند كه در آن زمينه‏ اى براى حكومت جابران و عزيزان بلا جهت فراهم نباشد و حكومت خود به خود و به عنوان هدف و رتبه و براى برترى بر ديگران مقصود نباشد، و كسى نتواند خود يا افكار شخصى خود را بر مردم تحميل كند و بندگان خدا را بفريبد و آنها را نردبان دستيابى به مقاصد نفسانى خود قرار دهد.

بزرگ‏ترين بلا و مصيبتى كه در زمان ظهور اسلام جان و شرف بشر را تهديد مى ‏كرد روش حكومت ‏ها بود، كه البته ريشه آن مفاسد در منجلاب شرک، بت ‏پرستى و پرستش زمام داران -  كه حاصل ناآگاهى مردم از معناى توحيد خالص بود -  قرار داشت. اين دستور قرآن كريم است كه: «تعالوا الى كلمة سواء بيننا و بينكم الا نعبد الا اللَّه و لا نشرک به شيئاً و لا يتخذ بعضنا بعضاً ارباباً من دون اللَّه» .[۶] و اين شعار مسلمانان بود: ان اللَّه ابتعثنا لنخرج عباده من ذلّ طاعة العباد الى عزّ طاعته و من ظلمات الشرک و عبادة الاصنام و الاوثان الى نور الاسلام.

در طول تاريخ هم مى ‏بينيم هر پيامبرى كه از طرف خدا مبعوث شده براى اين بوده است كه فشارها و بارهاى سنگين زندگى و زنجيرهاى عادات ناپسند و روش‏ هاى ناهنجار اجتماعى را از دوش مردم بردارد. خداوند پيامبر اسلام ‏صلى الله عليه وآله را هم فرستاد تا «رحمة للعالمين»[۷] يعنى رحمت براى جهانيان باشد، و تبليغ آخرين برنامه جامع آسمانى را به عهده او گذاشت.

پس بايد دينش در مورد حكومت نيز جوابگوى حوائج بشر و ظهور توحيد -  يعنى حاكميت و سلطنت خدا -  باشد. پيغمبرى كه علمدار آزادى و نجات بشر است، خود و همه را بنده خدا مى‏ داند، و همه امتيازهاى مادى را باطل كرده و نداى اللَّه اكبر و «ان اكرمكم عند اللَّه اتقاكم»[۸] او، دل‏ ها را به او و به آئين او جذب كرده، و با گفتار، عمل، روش متواضعانه و اخلاق ممتاز خود مردم را به مفهوم صحيح حريّت و مساوات آشنا كرده، و عقيده توحيد را منبع تمام فضائل و مقاصد كمال‏ بخش معرفى فرموده، و آئين جامع و كامل او راه رفع كوچک ‏ترين اسباب نزاع و تفرقه را پيش ‏بينى كرده، و در بسيارى از تعاليمش رفع اختلاف و دشمنى ملاحظه شده است. از بيان مستحبات، مكروهات، اخلاقيات، نظام معاملات و آداب خوردن، پوشيدن، نوشيدن، خوابيدن، معاشرت با مردم و سلوک با خويشاوند و بيگانه، حتى مقررات عبور و مرور وسايل نقليه و آداب استحمام خوددارى نفرموده است.

اينجاست كه رابطه غدير با بعثت مشخص، و معناى آيه تبليغ واضح مى ‏شود. آيه‏ اى كه زمانى نازل شد كه غير از امر ولايت و خلافت، موضوعى نمانده بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله مأمور به تبليغ آن شود. اهميت آن هم به قدرى بود كه عدم تبليغ و نرساندن آن به مردم مساوى با عدم تبليغ تمام احكام باشد.

پس پيام غدير، پيام ولايت و پيام كمال دين و اعلام نظام جاودانى و جهانى اسلام و بيان بقا و استمرار نظام عصر رسالت است.

با وجود اين كه عيد مبعث و عيد غدير خم دو نقطه عطف در جهان بشريت مى ‏باشند، گرامى داشت آنها متأسفانه هنوز مناسب شأن آنها نيست. بايد تلاش كرد عيد مبعث حضرت خاتم الانبياء صلى الله عليه و آله و عيد غدير خم، نه تنها در ميان مسلمين مورد توجه بيشترى قرار گيرد، بلكه ابعاد جهانى داشته و بايد در سطح جهان گسترش پيدا كند.

همانگونه كه عيد ميلاد حضرت مسيح عيسى بن مريم‏ عليه السلام، على رغم اختلافاتى كه در ميان خود مسيحيان در تعيين روز آن وجود دارد، آنچنان از سوى جامعه مسيحيان جهانى شده كه حتى رؤسا و بزرگان كشورهاى اسلامى در موارد بسيارى به حاكمان كشورهاى مسيحى و جامعه مسيحيان تبريک مى ‏گويند و به اين مناسبت پيام مى‏ فرستند.

از اين رو بايد با صراحت گفت كه ما در اين زمينه قصور داشته و كم كارى كرده‏ ايم. به طورى كه حتى در ايران خودمان هم، چنان ذوق و شوق و توجهى به اين دو عيد بزرگ نمى ‏شود، و اين براى جامعه ما خسارت است.

آيا عيب نيست كه در مملكت شيعه، مردم با آن وسعت به عيد نوروز بپردازند و به اين مناسبت برنامه‏ هاى روزمره زندگى خود را تغيير دهند و كارها را چند روز تعطيل كنند، اما عيد غدير را در يک مراسم چند دقيقه‏ اى خلاصه كنند؟!

پانویس

  1. تجلّى غدير در عصر ظهور: ص۶۳-۶۴.
  2. كوثر / ۱- ۳ .
  3. انفال /  ۲.
  4. مائده /  ۳.
  5. پيام غدير (برگزيده‏ اى از مجموعه مقالات، پيام ‏ها، و ديدارها) : ص ۱۸-۴۱. فراموشى غدير مقدمه حادثه: ص ۲ - ۷ .
  6. آل‏ عمران / ۶۴ .
  7. انبياء عليهم السلام /  ۱۰۷.
  8. حجرات /  ۱۳.