ابوالهیثم بن التیهان

از دانشنامه غدیر
نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۱۰ توسط Modir (بحث | مشارکت‌ها) (قرار دادن ابوالهیثم بن التیهان)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

اتمام حجت ابوالهيثم با غدير[۱]

از نمونه ‏هاى بارز اتمام حجت و استدلال و يادآورى‏ هاى غدير، مواردى است كه توسط خود خداوند و معصومين‏ عليهم السلام و اصحابشان صورت گرفته است.

تمام راويانى كه در طول هزار و چهارصد سال حديث غدير را روايت كرده ‏اند نيز به گونه‏ اى جهاد خود را در مقابله با اهل سقيفه به نمايش گذاشته ‏اند. يكى از اصحاب معصومين ‏عليهم السلام كه با غدير اتمام ‏حجت نموده ابوالهيثم بن تيهان است:

دوازده نفر با اجازه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام قرار گذاشتند در روز جمعه كه ابوبكر منبر مى‏ رود در مقابل منبر اجتماع كنند و آنچه درباره ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام مى‏ دانند بگويند تا هم اتمام حجت بر ابوبكر باشد و هم بر مردم.

روز جمعه يكى پس از ديگرى برخاستند و مطالبى گفتند تا نوبت به ابوالهيثم بن تيهان رسيد. او گفت: من گواهى مى‏ دهم كه پيامبرمان على‏ عليه السلام را در روز غدير منصوب كرد.


عده ‏اى از انصار در اين باره به گفتگو پرداختند كه منظور پيامبرصلى الله عليه وآله از اين اقدام چه بود و در اين باره سخن بسيار گفتند. لذا عده ‏اى را خدمت آن حضرت فرستادند و در اين باره سؤال كردند. فرمود:

«به آنان بگوييد: على  بعد از من صاحب اختيار مؤمنين است و دلسوزترين مردم براى امت من است». من به آنچه در خاطرم بود شهادت دادم. هر كس مى‏ خواهد ايمان بياورد و هر كس مى‏ خواهد كافر شود. وعده ‏گاه روز قيامت است.[۲]

روايت حديث غدير[۳]

يكى از صحابه كه حديث غدير را نقل كرده ابوالهيثم بن التيهان (م 37 ق) است. ابن‏ عقده در كتاب «حديث الولاية» و جعابى در «نخب المناقب» و خوارزمى در مقتل خود و نيز در كتاب «تاريخ آل‏ محمدعليهم السلام»، ابوالهيثم بن التيهان را در شمار راويان حديث غدير از صحابه ذكر كرده ‏اند. همچنين سمهودى در «جواهر العقدين» حديث غدير را در ماجراى احتجاج اميرالمؤمنين ‏عليه السلام به حديث غدير در رحبه كوفه نقل كرده، كه از جمله كسانى كه در مناشده حضرت به حديث غدير گواهى دادند ابوالهيثم بن التيهان است.[۴]

شهادت به غدير در صفين[۵]

در صفين كه حضرت فضايل خود من جمله حديث و ماجراى غدير را فرمود، دوازده نفر از اهل بدر برخاستند و گفتند: ما شهادت مى‏ دهيم كه اين مطالب را همانطور كه گفتى از پيامبرصلى الله عليه وآله شنيديم، نه يک حرف زياد نمودى و نه كم كردى، و پيامبرصلى الله عليه وآله ما را بر اين مطلب شاهد گرفت.

بقيه هفتاد نفر هم گفتند: «اين مطالب را شنيديم ولى همه آن را حفظ نكرديم، ولى اين دوازده نفر برگزيدگان و بهتران ما هستند».

از بين آن دوازده نفر چهار نفر برخاستند: ابوالهيثم بن تيهان، ابوايوب انصارى، عمار بن ياسر و خزيمة بن ثابت ذوالشهادتين، كه خداوند آنان را رحمت كند. اينان گفتند:

شهادت مى‏ دهيم كه سخن پيامبرصلى الله عليه وآله را شنيديم و آن را حفظ كرديم كه در آن روز فرمود در حالى كه ايستاده بود و على هم در كنار او ايستاده بود.


سپس پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: اى مردم، خداوند به من دستور داده كه براى شما امام و وصىّ و جانشينى منصوب كنم كه وصى پيامبرتان در ميان شما و جانشين من در امتم و بين اهل‏ بيتم بعد از من باشد.

كسى كه خداوند در كتابش اطاعت او را بر مؤمنين واجب كرده و به شما دستور ولايت او را داده است. من از ترس اهل نفاق و تكذيب آنان از پروردگارم خواستم كه اين دستور را از عهده من بردارد، ولى خداوند مرا ترسانيد كه بايد ابلاغ كنم و گرنه مرا عذاب خواهد كرد.[۶]

پانویس

  1. چهارده قرن با غدير: ص 86 . اسرار غدير: ص 286.
  2. بحار الانوار: ج 28 ص 200.
  3. چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص 137.
  4. تاريخ آل محمدعليهم السلام: ص 67.
  5. اولين ميراث مكتوب درباره غدير: ص 37.
  6. كتاب سليم: حديث 25.