آيه ۸۵ آل عمران و غدیر

نسخهٔ تاریخ ‏۱ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۲۹ توسط Shamloo (بحث | مشارکت‌ها)
آيه ۸۵ آل عمران و غدیر
آيه ۸۵ آل عمران و غدیر
مشخصات آیه
نام سورهآل عمران
شماره آیه۸۵
جزء۳
محتوای آیه
مکان نزولمدینه
ترتیل آیه
0:14

آیه‌ای در متن خطبه غدیر

درباره ارتباط آیه ۸۵ سوره آل عمران و غدیر چنین گفته شده است: با در نظر گرفتن اينكه غدير مراسم مفصلى در سه روز بوده، گذشته از آياتى كه مستقيماً در آن سه روز نازل شده آياتى هم در ضمن كلام به‌صورت اشاره آمده است.[۱]

اين آیات ۱۸ مورد هستند كه از جمله اين آنها آيه ۱۹ آل عمران است:  وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِى الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِينَ؛ و هر كه جز اسلام، دينى [ديگر] جويد، هرگز از وى پذيرفته نشود، و وى در آخرت از زيانكاران است  .[۲]

آیه در متن خطبه

آیه ۸۵ سوره آل عمران در متن خطبه غدیر در ضبطی از کتاب الیقین باختصاص مولانا علی (علیه السلام) بإمرة المؤمنین چنین درج شده است: «اللّهمَّ انَّكَ انْزَلْتَ عَلَىَّ انَّ الامامَةَ لِعَلِىٍّ، وَ انَّكَ عِنْدَ بَيانى ذلِكَ وَ نَصْبى ايّاهُ -  لِما اكْمَلْتَ لَهُمْ دينَهُمْ وَ اتْمَمْتَ عَلَيْهِمْ نِعْمَتَكَ وَ رَضِيتَ لَهُمُ الْاسْلامَ ديناً -  قُلْتَ»:   إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّه الْإِسْلامُ   وَ قُلْتَ:   وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِى ‏الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِينَ؛ خدايا، تو بر من اين مطلب را نازل فرمودى كه امامت براى على است. و هنگامى كه اين مطلب را بيان كردم و او را منصوب نمودم، آنگاه كه دين آنان را كامل نمودى و نعمت خود را بر آنان تمام كردى و اسلام را به‌عنوان دين آنان راضى شدى، فرمودى: «دين نزد خدا فقط اسلام است» و فرمودى: «هر كس دينى غير از اسلام طلب كند هرگز از او قبول نمى‌شود و در آخرت از زيانكاران است  .[۳]

موقعيت تاريخى استفاده از آیه

موقعیت تاریخی استفاده از آیه ۸۵ سوره آل عمران چنین ترسیم شده است: پس از بيان حديث غدير توسط پيامبر صلى الله عليه و آله در خطبه غدير و نزول آیه ۳ سوره مائده (آیه اکمال) پيامبر صلى الله عليه و آله در قسمتی از بخش چهارم خطبه غدير براى اينكه ثابت كند دينى جز با ولايت على‏ عليه السلام پذيرفته نيست، دو آيه ديگر از قرآن را شاهد گرفت: يكى آيه ۸۵ سوره آل عمران و ديگرى آیه ۱۹ سوره آل عمران.

انضمام اين دو آيه به آيه اكمال به این معنى بود كه دين فقط اسلام است و غير اسلام مورد قبول خدا نيست. علاوه بر این، آن دينى كه خدا به نام اسلام پذيرفته آن است كه غدير و ولايت در وجود دارد و جانشينان پيامبرش تا روز قيامت دوازده امام ‏عليهم السلام هستند. اينجا بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله نفس راحتى كشيد و خطاب به خداوند عرضه داشت: «خدايا تو را شاهد مى‏ گيرم كه من ابلاغ نمودم».

در چنين شرايطى دو آيه ۱۹ و ۸۵ سوره آل عمران به طور كامل در كلام حضرت اقتباس شده است. معنای این اقتباس این است که آن اسلامى كه غير آن قبول نيست همين اسلام است كه به كمال نهايى رسيده است. بايد توجه داشت كه منظور حضرت نزول آيه اكمال و دو آيه مذكور در اعلان ولايت نمى‌‏تواند باشد، زيرا حضرت مى ‏فرمايد: «خدايا هنگام اعلان ولايت اين آيه را ...»، و نمى‌‏فرمايد: «اين دو يا سه آيه را ...» در حالى كه در عربى مراعات يک و دو و جمع در افعال و ضماير ضرورى است. بنابراين آيه نازل‌شده همان آيه اول (آیه اکمال) است و آيه ۱۹ و ۸۵ آل عمران دنباله كلام حضرت به‌صورت تضمين آمده است. در قرآن نيز اين سه آيه در كنار هم نيست تا كلمه «اسلام» در آيه دوم ارتباط با همان كلمه در آيه اول داشته باشد.

همچنین، طبق متن كتاب اليقين در اين قسمت خطبه، دو آيه ۱۹ و ۸۵ آل عمران مطرح شده، ولى تصريح به نزول آن در غدير نشده است؛ بلكه به‌عنوان «قُلْتَ» يعنى: «چنين فرموده‌‏اى» به آن اشاره شده است. گذشته از اين، در اكثر نسخه‏‌ها با اين عبارت ثبت نشده است.[۴]

تیتر

«وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِى الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِينَ»[۵]

كامل شدن دين خداوند و بالاترين نعمت پروردگار كه با آمدن آن نعمت ‏ها كامل شد، ولایت ائمه ‏علیهم السلام و صاحب اختيار شدن آنان بر مردم بود، و آن هنگام بود كه دين اسلام به عنوان يک دين كامل مورد قبول خداوند قرار گرفت.

پيامبر صلى الله عليه و آله در فرازى از بخش چهارم خطبه غدیر و پس از بيان حدیث غدیر و نزول آيه اكمال، براى اينكه ثابت كند دينى جز با ولايت حضرت امیر ‏عليه السلام پذيرفته نيست، دو آيه ديگر از قرآن را شاهد گرفتند:

يكى آيه ۱۹ سوره آل عمران:   اِنَّ الدّينَ عِنْدَ اللَّهِ اْلاِسْلامُ  : «دين نزد خدا فقط اسلام است»؛ و ديگرى آيه ۸۵ سوره آل عمران:

  وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الاِسْلامِ ديناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِى الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرينَ  : «هر كس دينى غير از اسلام برگزيند هرگز خدا از او قبول نخواهد كرد و او در آخرت از زيانكاران است».

انضمام اين دو آيه به آيه اكمال بدان معنى بود كه دين فقط اسلام است و غير اسلام مورد قبول خدا نيست، و آن دينى كه خدا به نام اسلام پذيرفته، آن است كه غدير و ولايت در آن است و جانشينان پيامبرش تا روز قيامت دوازده امام ‏عليهم السلام هستند.

اينجا بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله نفس راحتى كشيدند و خطاب به خداوند عرضه داشتند: «خدايا تو را شاهد مى‏ گيرم كه من ابلاغ نمودم».

اللّهُمَّ اِنَّكَ اَنْزَلْتَ الْآيَةَ فى عَلِىٍّ وَلِيِّكَ عِنْدَ تَبْيينِ ذلِكَ وَ نَصْبِكَ اِيّاهُ لِهذَا الْيَوْمِ: «الْيَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى وَ رَضيتُ لَكُمُ الاِسْلامَ ديناً»، وَ قُلْتَ: «اِنَّ الدّينَ عِنْدَ اللَّهِ اْلاِسْلامُ»، وَ قُلْتَ: «وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الاِسْلامِ ديناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِى الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرينَ».

اللّهُمَّ اِنّى اُشْهِدُكَ اَنّى قَدْ بَلَّغْتُ:

پروردگارا، تو هنگام روشن شدن اين مطلب و منصوب نمودن حضرت امیر علیه السلام در اين روز اين آيه را درباره او نازل كردى:

«اَلْيَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى وَ رَضيتُ لكُمُ الْإِسْلامَ ديناً»:

«امروز دين شما را برايتان كامل نمودم و نعمت خود را بر شما تمام كردم و اسلام را به عنوان دين شما راضى شدم» ، و فرمودى: «اِنَّ الدّينَ عِنْدَ اللَّهِ اْلاِسْلامُ»: «دين نزد خداوند اسلام است»، و فرمودى:

«وَ مَنَ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ ديناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِى الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرينَ»:

«هر كس دينى غير از اسلام انتخاب كند هرگز از او قبول نخواهد شد و او در آخرت از زيانكاران خواهد بود». پروردگارا، تو را شاهد مى‏ گيرم كه من ابلاغ نمودم.

تحليل اول: اسلام بدون ولايت، ناقص و غير قابل قبول

با توجه به اينكه در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله واژه «اسلام» يک بار در آخر جمله قبلى «رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً» و يک بار در آغاز اين جمله «وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً» به‌كار رفته، از نظر قواعد سخن هر دو به يک معناست و هر مطلبى درباره دومى گفته شود درباره اولى نيز صادق خواهد بود. اكنون كه معناى اسلام در جمله قبل، اسلام كامل با ولايت اهل‏ بيت ‏عليهم السلام و پذيرش صاحب اختيارى آنان در دنيا و آخرت است و اسلام بدون ولايت ناقص است، سؤال اين است كه آيا خداوند اسلام ناقص را مى‏‌پذيرد؟

از تکیه پيامبر صلى الله عليه و آله به اين آيه معلوم می‌شود كه اسلام ناقص نزد خداوند پذيرفته نيست و پذيرنده اسلامِ ناقص در حكم غيرِ مسلمان است، چرا كه خداوند با آوردن حرف «لَنْ» (هرگز) كه در عربى براى نفى ابدى به کار می‌رود، اسلام ناقص را رد كرده و با عبارت «فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ»: «هرگز از او پذيرفته نمى‌شود»، كه راه هر گونه احتمال را مسدود نموده است. استفاده از كلمه «يَبْتَغِ» به‌معناى «دنبال چيزى بودن» و «در طلب و جست‌وجو براى انتخاب چيزى بودن»، اين مفهوم را محكم‌تر مى‌‏كند؛ يعنى پس از آنكه همه انبياء عليهم السلام براى استحکام اركان اسلام زحمت كشيدند و خاتم نبوت ۲۳ سال تلاش نمود تا اين دين پس از يک مسير شش‌هزارساله به كمال خود برسد، اگر كسى در پى دينِ ديگرى يا همين دين به‌صورت ناقص آن باشد، خدا و رسولانش را مسخره کرده و نوعی کفر به دین الهی ورزیده است.

جمله ديگرى كه گوياى اين موضوع اعتقادى است دنباله آيه با عبارت «وَ هُوَ فِى ‏الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِينَ» است: «خاسِر» به‌معناى «زيانكار» كسى است كه تلاش کرده، ولى هنگام نتيجه مى‏‌بيند نه‌تنها سودى نبرده بلكه اين سعى او ضرر بیشتر برای او آورده است. در جايى كه خداوند تعالى فرموده است: «قسم به عزت و جلال و جود و مجد و قدرتم بر خلقم، ايمان به خود و به اينكه تو پيامبرى را قبول نمى‌كنم، مگر با ولايت على»،[۶] نتيجه‌‏اش اين است كه مى‏‌فرمايد: «اگر بنده‏‌اى بين ركن و مقام مرا بخواند و اين عبادت را از روزى كه آسمان و زمين را خلق كرده‌‏ام آغاز كرده و ادامه داده باشد، ولى مرا ملاقات كند در حالى كه ولايت على را قبول ندارد، او را با صورت در جهنم مى‌‏اندازم».[۷]

پانویس

  1. غدیر در قرآن، ج۲، ص۹۳.
  2. غدیر در قرآن، ج۲، ص۱۴۷.
  3. الیقین، ص۳۵۲.
  4. غدیر در قرآن، ج۲، ص۱۴۸-۱۴۹.
  5. آل عمران /  ۸۵ . اسرار غدير: ص ۲۰۱. سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۷۸  - ۱۷۱. واقعه قرآنى غدير: ص ۸۹ .
  6. اليقين: ص ۲۹۰. بحار الانوار: ج ۱۸ ص ۳۹۲.
  7. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۷.

منابع

  • غدیر در قرآن، قرآن در غدیر؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۷ش.
  • اليقين باختصاص مولانا علی عليه‌السلام بامرة المؤمنين؛ سيد‌ ‎ على بن موسی بن طاووس، تحقیق: محمدباقر انصاری، قم: مؤسسه دار الکتاب الجزائری، ۱۴۱۳ق.