آیات ۲۵ تا ۲۹ فرقان و غدیر
«و يَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلى يَدَيْهِ يَقُولُ يا لَيْتَنِى اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلاً...»[۱]
اصحاب صحيفه در حجةالوداع پيمان نامه خود را امضا كردند و كار خود را آغاز نمودند.
اين وِزر و بال عظيم كه در نامه اعمال خود گذاشتند براى ابوبكر كمتر از سه سال و براى عمر كمتر از پانزده سال روز شمار لذت دنيا داشت، و با پايان آن حسرت و ندامت آغاز شد.
اين حسرت و ندامت دامن گير تمام پيروان آنان نيز هست هنگامى كه مرگ به سراغ آنان آيد. در اين باره خداوند مى فرمايد:
وَ قالَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنا كَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ كَما تَبَرَّؤُا مِنَّا كَذلِكَ يُرِيهِمُ اللَّه أَعْمالَهُمْ حَسَراتٍ عَلَيْهِمْ وَ ما هُمْ بِخارِجِينَ مِنَ النَّارِ [۲]:
«و آنان که [به جای خدا از پیشوایان شرک و کفر] پیروی کردند، گویند: کاش برای ما بازگشتی [به دنیا] بود تا ما هم از آنان بیزاری می جستیم، همان گونه که آنان از ما بیزاری جستند. خدا این گونه اعمالشان را که برای آنان مایه اندوه و دریغ است، به آنان نشان می دهد و اینان هرگز از آتش بیرون آمدنی نیستند.»
از ارتباط اين آيات با اصحاب صحيفه ملعونه سه نكته مهم استفاده مى شود كه روايات مفصلى هم درباره آنها وارد شده است:
بيزارى اصحاب صحيفه از يكديگر هنگام مرگ و در قيامت و حسرتشان بر گذشته سياه خود. و اما بيزارى اصحاب صحيفه از يكديگر در قيامت:
خداوند در روز قيامت صحنه هاى تكان دهنده اى از بانيان انحراف در اسلام به نمايش مى گذارد تا اصحاب صحيفه و عمق جنايتشان بر همه روشن شود.
همان آيه اى كه ابوبكر هنگام مرگ بر زبان آورد و بر خود تطبيق كرد كه لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِي ... [۳] در كلام امام باقر علیه السلام به طور كامل تفسير شده است:
يَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلى يَدَيْهِ : « روزی که ستمکار، دو دست خود را [از شدت اندوه و حسرت به دندان] می گزد، ظالم يعنى ابوبكر.
يَقُولُ يا لَيْتَنِى اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلاً :«می گوید: ای کاش همراه این پیامبر راهی به سوی حق بر میگرفتم»، يعنى اى كاش على را با پيامبر پذيرفته بودم.
يا ليتنى لم اتخذ فلانا خليلا : «ای وای، کاش من فلانی را [که سبب بدبختی من شد] به دوستی نمی گرفتم»، فلانى يعنى عمر.
لَقَدْ أَضَلَّنِى عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جاءَنِى : «بی تردید مرا از قرآن پس از آنکه برایم آمد گمراه کرد.» ذكر يعنى ولايت.
وَ كانَ الشَّيْطانُ لِلْإِنْسانِ خَذُولاً : «و شیطان همواره انسان را [پس از گمراه کردنش تنها و غریب در وادی هلاکت] وا میگذارد»، شيطان يعنى دومى.[۴]
در آياتى از قرآن رو در رويى ابوبكر و عمر در روز قيامت مطرح شده كه خلق جهان بيزارى آنان از يكديگر را به تماشا خواهند نشست، و آن روزى است كه ما به على مى نازيم.
امام باقر علیه السلام آيات ۳۸ و ۳۹ سوره زخرف را در اين رابطه چنين تفسیر فرمود:
حَتَّى إِذا جاءَنا : «تا زمانی که [در قیامت] نزد ما آیند»، يعنى ابوبكر و عمر، آنگاه كه يكديگر را مى بينند يكى به ديگرى خواهد گفت:
يا لَيْتَ بَيْنِى وَ بَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ :« ای کاش میان من و تو فاصله و دوری مشرق و مغرب بود، پس بد همنشینی بودی!»
آنجاست كه خدا به پيامبرش مى فرمايد:
به ابوبكر و عمر و پيروانشان بگو: لَنْ يَنْفَعَكُمُ الْيَوْمَ إِذْ ظَلَمْتُمْ أَنَّكُمْ فِى الْعَذابِ مُشْتَرِكُونَ : «امروز این گفتگو و آرزوی دوری از شیطان] هرگز به شما سودی نمی دهد؛ زیرا [در دنیا] ستم ورزیدید [و] اکنون همه با هم در عذاب مشترک خواهید بود» يعنى اكنون كه در حق آل محمد عليهم السلام ظلم كرده ايد.[۵]
از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روایت شده است: «مَا مِنْ عَبْدٍ وَ لَا أَمَهًٍْ أُعْطِیَ بَیْعَهًَْ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ عَلِیٍّ فِی الظَّاهِرِ وَ نَکَثَهَا فِی الْبَاطِنِ وَ أَقَامَ عَلَی نِفَاقِهِ إِلَّا وَ إِذَا جَاءَهُ مَلَکُ الْمَوْتِ لِقَبْضِ رُوحِهِ تَمَثَّلَ لَهُ إِبْلِیسُ وَ أَعْوَانُهُ وَ تَمَثَّلَتِ النِّیرَانُ وَ أَصْنَافُ عَفَارِیتِهَا لِعَیْنَیْهِ وَ قَلْبِهِ وَ مَقَاعِدِهِ مِنْ مَضَایِقِهَا وَ تَمَثَّلَ لَهُ أَیْضاً الْجِنَانُ وَ مَنَازِلُهُ فِیهَا لَوْ کَانَ بَقِیَ عَلَی إِیمَانِهِ وَ وَفَی بِبَیْعَتِهِ فَیَقُولُ لَهُ مَلَکُ الْمَوْتِ انْظُرْ إِلَی تِلْکَ الْجِنَانِ الَّتِی لَا یُقَادِرُ قَدْرَ سَرَّائِهَا وَ بَهْجَتِهَا وَ سُرُورِهَا إِلَّا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ کَانَتْ مُعَدَّهًًْ لَکَ فَلَوْ کُنْتَ بَقِیتَ عَلَی وَلَایَتِکَ لِأَخِی مُحَمَّدٍ رسول الله کَانَ یَکُونُ إِلَیْهَا مَصِیرُکَ یَوْمَ فَصْلِ الْقَضَاءِ وَ لَکِنْ نَکَثْتَ وَ خَالَفْتَ فَتِلْکَ النِّیرَانُ وَ أَصْنَافُ عَذَابِهَا وَ زَبَانِیَتِهَا وَ أَفَاعِیهَا الْفَاغِرَهًْ أَفْوَاهُهَا وَ عَقَارِبِهَا النَّاصِبَهًْ أَذْنَابَهَا وَ سِبَاعِهَا الشَّائِلَهًْ مَخَالِبُهَا وَ سَائِرُ أَصْنَافِ عَذَابِهَا هُوَ لَکَ وَ إِلَیْهَا مَصِیرُکَ فَعِنْدَ ذَلِکَ یَقُولُ» یا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا «وَ قَبِلْتُ مَا أَمَرَنِی بِهِ وَ الْتَزَمْتُ مِنْ مُوَالَاهًْ عَلِیٍّ مَا أَلْزَمَنِی.»:
هر برده و کنیزی که در ظاهر با امیرالمؤمنین بیعت کرده و از درون، آن را شکسته و بر نفاق خود باقی مانده باشد، هنگامیکه ملکالموت برای قبض روح او بیاید، ابلیس و یارانش در برابر او ظاهر شوند و آتش و انواع مختلف عذاب آن در چشم و قلبش و نشیمنگاهش در تنگناهای آتش برایش قابل مشاهده گردد، و همچنین باغها و منزلگاههایی که درصورت پایداری بر ایمان و وفای به بیعت، مخصوص او بود، نیز به او نشان داده میشود.
سپس ملکالموت به او میگوید: نگاه کن، اگر بر ولایت و دوستی خود بر برادر محمّد صلی الله علیه و آله باقی میماندی، در روز فیصله قضاوت خداوند، سرانجامت در آن باغهایی بود که مقدار آسایش و خوشی و شادی موجود در آن را تنها خداوند میداند، امّا تو پیمانت را شکستی و مخالفت ورزیدی.
بنابراین، آن آتش با انواع مختلف عذاب و نگهبانان دوزخی که پتک در دست دارند و افعیهای دهان باز و عقربهایی که دم هایشان را بر افراشتهاند و درندگانی که پنجه هایشان را آماده کردهاند، و دیگر عذابهای آن، مخصوص توست که بهسوی آن میروی. سپس آن شخص می گوید: یا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا :«اى كاش با رسول راهى برگزيده بودم»! و دستوراتش را میپذیرفتم و اوامرش را دربارهی ولایت علیّبنابیطالب اجرا میکردم».[۶]
حمادبنحریز از امام صادق علیه السلام روایت کرده که ایشان در مورد آیه: یَا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلاً فرمود: «منظور از این آیه، امام علیّبنابیطالب علیه السلام است».[۷]
پانویس
- ↑ فرقان/ ۲۵ - ۲۹؛ غدير در قرآن: ج ۱ ص ۲۹۲ - ۲۹۴.
- ↑ بقره / ۱۶۷.
- ↑ فرقان / ۲۵ - ۲۹.
- ↑ بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۱۴۹ ح ۵ .
- ↑ بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۱۵۶ ح ۱۴.
- ↑ تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۴۰۴؛ بحارالأنوار، ج۲۴، ص۱۸؛ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۳۷۰.
- ↑ تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۰، ص۴۰۲؛ بحارالأنوار، ج۲۴، ص۱۷؛ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۳۶۹.