زبیر بن عوام قرشی
اتمام حجت پيامبر صلى الله عليه و آله بر زبير[۱]
در ماجرايى كه اميرالمؤمنين عليه السلام بر طلحه اتمام حجت فرمود، نام زبير را هم به عنوان يار او و اينكه حجت بر او هم تمام شده آوردند.
ابان از سليم نقل مى كند در گفتگويى كه اميرالمؤمنين عليه السلام با منافقين و دشمنان در زمان عثمان داشت، از جمله حضرت فرمود: اى طلحه، دليل بر بطلان آنچه بدان شهادت دادند، سخن پيامبر صلى الله عليه و آله است كه در روز غدير خم فرمود: «هر كس من نسبت به او از خودش صاحب اختيارترم على هم نسبت به او از خودش صاحب اختيارتر است». من چگونه میتوانم بر آنان صاحب اختيارتر از خودشان باشم در حالى كه آنان اميران و حاكمان بر من باشند؟!
دليل بر دروغ و باطل و ناحقشان اين است كه آنان به دستور پيامبر صلى الله عليه وآله بر من به عنوان «اميرالمؤمنين» سلام كردند.
و اين مطلب بر آنان (ابوبكر و عمر) و بر تو (اى طلحه) به خصوص و بر اين كه همراه توست - يعنى زبير - و بر همه امت و بر اين دو نفر - و حضرت به سعد بن ابی وقاص و عبدالرحمان بن عوف اشاره كردند - و بر اين خليفه ظالم شما - يعنى عثمان - حجت است.××× 2 كتاب سليم: ح 11. ×××
2. بيعت زبير در غدير××× 3 واقعه قرآنى غدير: ص 121 120. ×××
پس اتمام خطبه غدير و دستور پيامبرصلى الله عليه وآله براى بيعت همگانى با اميرالمؤمنينعليه السلام، و بعد از بيعت مقداد و سلمان و ابوذر و حذيفه و ابنمسعود و عمار و بريده اسلمى، از اولين افرادى كه بايد براى بيعت حضور مىيافتند ابوبكر و عمر و عثمان و طلحه و زبير و معاويه و مغيره و ابوموسى اشعرى بودند كه پيامبرصلى الله عليه وآله تأكيد خاصى بر بيعت آنان داشت.
براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: بيعت.
3. روايت حديث غدير××× 1 چكيده عبقات الانوار )حديث غدير( : ص 145. ×××
يكى از صحابه كه حديث غدير را نقل كرده زبير بن عوام قرشى )م 37 ق( است. ابنعقده در »كتاب الولاية« و جعابى در »نخب المناقب« خود و منصور رازى در »كتاب الغدير« حديث غدير را از زبير روايت كردهاند.
زبير يكى از »عشره مبشّره« است كه حافظ ابنالمغازلى آنان را در شمار راويان غدير ذكر كرده، و جزرى شافعى نيز در »اسنى المطالب« او را در شمار راويان حديث غدير ثبت نموده است.
- ↑ اولين ميراث مكتوب درباره غدير: ص ۲۱.