علم

از دانشنامه غدیر
نسخهٔ تاریخ ‏۲۱ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۶:۵۰ توسط Modir (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «== آيه «إِنَّا نَحْنُ نُحْىِ الْمَوْتى وَ نَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

آيه «إِنَّا نَحْنُ نُحْىِ الْمَوْتى وَ نَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ كُلَّ شَىْ‏ءٍ أَحْصَيْناهُ فِى إِمامٍ مُبِينٍ»[۱]

در غدير ۱۸ آيه قرآن به صراحت تفسیر شده است؛ به اين معنى كه پيامبر صلى الله عليه وآله متن آيه را جداگانه در خطبه بيان فرموده و قبل يا بعد از آن به تفسيرش پرداخته است. اين موارد در مقابل آياتى است كه به صورت تضمين در كلام و اقتباس در خطابه حضرت آمده است.

يكى از اين آيات، آيه ۱۲ سوره يس است:

«إِنَّا نَحْنُ نُحْىِ الْمَوْتى وَ نَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ كُلَّ شَىْ‏ءٍ أَحْصَيْناهُ فِى إِمامٍ مُبِينٍ»:

«ما مردگان را زنده مى‏ كنيم و آنچه پيش فرستاده ‏اند و بر جاى گذاشته ‏اند را مى ‏نويسيم؛ و هر چيزى را در امام مبين جمع كرده‏ ايم».


اين آيه از دو بُعد قابل بررسى است:

متن خطبه غدير

مَعاشِرَ النّاسِ، فَضِّلُوهُ. ما مِنْ عِلْمٍ الاّ وَ قَدْ احْصاهُ اللَّه فِىَّ، وَ كُلُّ عِلْمٍ عُلِّمْتُ فَقَدْ احْصَيْتُهُ فى امامِ الْمُتَّقينَ، وَ ما مِنْ عِلْمٍ الاّ وَ قَدْ عَلَّمْتُهُ عَلِيّاً، وَ هُوَ الامامُ الْمُبينُ الَّذى ذَكَرَهُ اللَّه فى سُورَةِ يس: «وَ كُلَّ شَىْ‏ءٍ أَحْصَيْناهُ فِى إِمامٍ مُبِينٍ»:

اى مردم، على را فضيلت دهيد. هيچ علمى نيست مگر آنكه خداوند آن را در من جمع كرده است و هر علمى كه آموخته‏ ام در امام المتقين جمع نموده ‏ام، و هيچ علمى نيست مگر آنكه آن را به على آموخته ‏ام. اوست امام مبين كه خداوند در سوره يس ذكر كرده: «و هر چيزى را در امام مبين جمع كرديم».[۲]


موقعيت تاريخى

در فرازى از فرازهاى مرحله سوم از خطبه غدیر پيامبر صلى الله عليه وآله نتيجه‏ گيرى رسمى از اتصال حجت‏ هاى الهى نمود، و ابلاغ اوامر و نواهى الهى را فقط به اين طريق اختصاص داده فرمود: «هيچ حلال و حرامى نيست مگر آنچه خدا و رسول و دوازده امام براى شما تعيين كنند»، و دليل آن را هم ذكر كرد كه خداوند علم آن را فقط به من عنايت كرده و من هم فقط به دوازده امام سپرده‏ ام و هيچ كس را در اين باره شريک آنان قرار نداده ‏ام.

پيامبر صلى الله عليه وآله در اين فراز كه سخن از علم امامان به ميان آمد، با اشاره به آيه 12 سوره يس درياى بيكران علم مقام عصمت را ترسيم كرد، كه خدا هر علمى را به آنان داده است و در اين باره عبارتى بسيار بلند فرمود كه از آن بالاتر فرض نمى‏ شود: «ما مِنْ عِلْمٍ اِلا وَ قَدْ اَحْصاهُ اللَّهُ فِىَّ»: «هيچ علمى نيست مگر آنكه خداوند آن را در من جمع كرده است» و اين به معناى احاطه مقام ختم نبوت به تمام علوم است كه از منبر غدير به جهانيان اعلام شد.


پيرو آن انتقال علم به جانشينان آن حضرت بيان گرديد، و على بن ابى‏طالب‏عليه السلام امام مُبين شد كه خداوند در سوره يس مى‏فرمايد: »وَ كُلَّ شَىْ‏ءٍ اَحْصَيْناهُ فى اِمامٍ مُبينٍ« ، و جمع همه دانستنى‏ها را در مقام امامت به همه مى‏فهماند.


به بيان ديگر:


در اوائل خطبه و آنگاه كه سخن از معادن علم پيامبرصلى الله عليه وآله است تا مردم در آنچه نياز دارند به آنان مراجعه نمايند با قاطعيت مى‏فرمايد:


»حلالى نيست مگر آنچه خدا و رسولش و امامان حلال كرده باشند و حرامى نيست مگر آنچه خدا و رسولش و امامان بر شما حرام كرده باشند. خداوند عز و جل حلال و حرام را به من شناسانده، و آنچه پروردگارم از كتابش و حلال و حرامش به من آموخته به او سپرده‏ام« .××× 1 اسرار غدير: ص 141 بخش 3. ×××


تا اينجا مقدمه زيبايى بر تفسير آيه‏اى است كه در قلب قرآن -  يعنى سوره يس‏پس از بيان رسالت پيامبرصلى الله عليه وآله و اتمام حجت بر بندگان با نبوت آن حضرت مطرح شده است. براى آنكه معلوم شود طبق اين آيه عصاره علم اولين و آخرين على بن ابى‏طالب‏عليه السلام است، حضرت به بيان كامل جوانب آن مى‏پردازد.


ابتدا مى‏فرمايد: تمام علوم پروردگار نزد من است، و عيناً كلمه »احصاء« را كه در آيه است درباره خود به كار مى‏برد. آنگاه مى‏فرمايد: همه علومى كه نزد من است در امام متقين است، و بار ديگر كلمه »احصاء« را به كار مى‏گيرد تا اذهان را متوجه آيه نمايد.

آنگاه يك باره لحن كلام را به صراحت مى‏كشاند و سخن خود را به عبارتى ديگر تكرار مى‏فرمايد كه »هر علمى را به على آموخته‏ام« و به وضوح مى‏فرمايد: »منظور از امام مبين كه خداوند اعلان فرموده هر چيزى نزد او جمع است، كسى جز على نيست« .


سلام بر تواى امام مبين كه خداوند در قلب قرآن معدن علومت خوانده و ما قدر يادگارهاى كلامت را نمى‏دانيم. هيهات كه ديگران به چنين گنجى دست يابند و ما تماشاگر باشيم.

  1. يس /  ۱۲. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۴۹، ۵۰. واقعه قرآنى غدير: ص ۸۵ . سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۵۷-۱۷۰.
  2. اسرار غدير: ص ۱۴۱ بخش ۳.