بدعت
1. افشاگرى اميرالمؤمنين عليه السلام از بدعت در غدير[۱]
در زمان عمر، در مسجد پيامبر صلى الله عليه وآله مجلسى از بنى هاشم تشكيل شد و اميرالمؤمنين عليه السلام بدعت هاى ابوبكر و عمر را شمردند، و از جمله فرمودند:
عمر بود كه در روز غدير خم - وقتى پيامبر صلى الله عليه وآله مرا براى ولايت نصب كرد - با رفيقش ابوبكر گفتگو كردند. آنگاه كه كار معرفى و منصوب شدن من پايان يافته بود ابوبكر گفت: «اين واقعاً كرامت بزرگى است» ! عمر با تندى به او نگاه كرد و گفت: «نه به خدا قسم، ابدا اين سخن او را گوش نمى دهم و از او اطاعت نمى كنم» ، سپس به او تكيه داد و با تكبر به راه افتادند.[۲]
2. دعاهاى روز غدير و بيان بدعت گزار[۳]
يكى از مضامينى كه در دعاهاى روز غدير آمده[۴]مسئله بدعت است كه با تعبير: تغيير دهندگان دين و تحريف كنندگان آمده است:
خدايا تو را شكر مى كنيم بر ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام و بر اتمام نعمت و تجديد عهد و پيمان بر ولايت او، و اينكه ما را از اتباع تغيير دهندگان دين و تحريف كنندگان قرار ندادى.
3. زكات بدون بدعت = بدعت / نماز و زكات بدون بدعت
4. معيار بدعت[۵]
پيامبر صلى الله عليه وآله در خطبه غدير درباره آنچه از احكام كه باقيمانده بود و خود نفرموده بودند، مردم را به ائمه عليهم السلام ارجاع دادند. در ضمن فرمودند كه هيچ كس درباره احكام الهى جز پيامبر و ائمه عليهم السلام حق اخبار ندارد و مردم هم جز ايشان راهى به حلال و حرام ندارند. بنابر اين، پيروى از هر راه ديگرى بدعت و ضلالت و خلاف حكم الهى را به دست آوردن است.
5. نماز و زكات بدون بدعت[۶]
پيامبر صلى الله عليه وآله در خطبه غدير درباره نماز و زكات فرمودند كه انجام اين دو وظيفه آن طور كه خداوند دستور فرموده (كما امركم اللَّه) ، به طورى كه هرگونه بدعت و كم و زياد كردن عمدى ارزشِ آنها را ساقط مى كند. و اين بدان معنى است كه خداوند مى خواهد درجه اطاعت كامل مردم را با اين دو عمل بسنجد و بدين وسيله مردم ميزانِ «الاسلام هو التسليم» را در خود محک بزنند.
پانویس
- ↑ اسرار غدير: 263-272 .
- ↑ كتاب سليم: حديث 14.
- ↑ اسرار غدير: ص 254-363،362،256 . چهارده قرن با غدير: ص 236،235.
- ↑ اين مضامين از دعاهايى كه در كتاب «الاقبال» سيد ابن طاووس: ص 460 به بعد مذكور است انتخاب شده است. در عوالم العلوم: ج 15 /3 ص 215-220 نيز ذكر شده است.
- ↑ اسرار غدير: ص 223.
- ↑ اسرار غدير: ص 221.