وهابیت
تخريب مسجد غدیر[۱]
همانگونه كه «غدير» پرچمى بر بلنداى تاريخ است كه از آن نور سبز «على ولى اللَّه» مى درخشد، مسجد غدير هم تيرى به چشم دشمنان ولايت بوده كه بناى گِل و آجرى آن به عنوان سندى زنده از غدير در قلب صحرا مى درخشيد.
از همين جاست كه دشمنان كينه توز على عليه السلام كه دربِ خانه اش را آتش زدند و تابعين آنان در طول قرن ها هرگز چشم ديدن چنين بناى اعتقادى - تاريخى را نداشتند.
آثار مسجد غدير كه توسط پيامبرصلى الله عليه وآله و اصحابش علامت گذارى شده بود، اولين بار به دست عمر بن الخطاب از ميان برده شد و علائم آن محو گرديد. ابن شهرآشوب در كتاب «مثالب» مى گويد: «آثار مسجد غدير را به دستور عمر مخفى كردند» .[۲]
مسجد غدير بار ديگر در زمان اميرالمؤمنين عليه السلام احيا شد. ولى پس از شهادت آن حضرت، معاوية بن ابى سفيان ساربانى را با دويست نفر فرستاد تا آثار غدير خم را با خاک يكسان كنند! ابن شهرآشوب در كتاب «مثالب» مى گويد: «صاحب اغانى ذكر كرده كه معاويه ساربانى را با دويست نفر از خوارج فرستاد تا آثار غدير خم را با خاک يكسان كنند».[۳]
در زمانهاى بعد بار ديگر مسجد غدير بنا شد و از آنجا كه كنار جاده حجاج قرار داشت محلى معروف بود و حتى تاريخ نگاران و جغرافى نويسانِ مخالفين هم آن را نام برده و محل آن را تعيين كرده اند.
از آن به بعد خبرى از تخريب مسجد غدير در تاريخ به چشم نمى خورد. البته از آنجا كه مسجد غدير در مسير سيل بوده گاهى آسيب هاى طبيعى باعث خرابى آن شده است.
به عنوان نمونه سمهودى نقل كرده است: «در زمان دولت عثمانى سيل مقدارى از مسجد غدير خم را خراب كرد» .[۴]
حتى تا صد سال پيش نيز مسجد غدير بر پا بوده و با آنكه در منطقه مخالفين بوده ولى رسماً محل عبادت و به عنوان مسجد غدير معروف بوده است. تا آنكه آخرين ضربه را وهابى ها زده اند.
وهابيت حتى مراعات مسجد را هم نكرده و دو اقدام كينه توزانه و البته بى شرمانه براى از بين بردن مسجد غدير انجام داده اند: از يک سو مسجد را خراب كرده و آثار آن را از بين برده اند، و از سوى ديگر مسير جاده را طورى تغيير داده اند كه از منطقه غدير فاصله زيادى پيدا كرده است!