مبنای اعتقادی منافقین
مبناى اعتقادى منافقين××× 2 غدير در قرآن: ج 1 ص 479 478. ×××
سلاح »نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ«××× 3 نساء / 150. ×××، و پذيرفتن برخى از حجج الهى و انكار بعضى ديگر از مسائلى بود كه سقيفه به شدت پيگيرى نمود و نتايج مهمى براى اهداف خود به دست آورد.
خداوند ابعاد گسترده اين توطئه اعتقادى را در يك آيه بيان فرموده و پرده از اسرار سقيفه برداشته است؛ از يك سو صاحبان چنين تفكرى را كافر معرفى كرده مىفرمايد: »إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّه وَ رُسُلِهِ« .××× 1 نساء / 150. ×××
از سوى ديگر شعار »يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّه وَ رُسُلِهِ« را خاطر نشان فرموده، و فرضيه »نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ« را مطرح نموده است. نهايتاً هدف اصلى را نشانه رفته كه آنان در صدد ايجاد دينى جديد و اعتقادى خاص هستند كه ربطى به دين الهى ندارد، چنانكه مىفرمايد: »وَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذلِكَ سَبِيلاً« .
نزول اين آيات درباره اصحاب عقبه به معناى معرفى پيشاپيش توطئهگران سقيفه است كه از روز اولِ مسلمان شدنشان، تا روزگارى كه دسيسه كارىهاى آنان به اسلام ضربه زد، و تا هنگامى كه با نقشهاى اساسى غدير و ولايت را كنار زدند و دين جديدى تأسيس كردند، در واقع مسير يك نقشه بود كه گام به گام عملى گرديد.
با چنين اتمام حجت الهى بايد تعجب كرد كه چگونه مردم تن به سقيفه دادند و مقام ولايت غدير را تنها گذاشتند، و تا آنجا پيش رفتند كه او را به اجبار براى بيعت با اصحاب صحيفه و عقبه و سقيفه آوردند!!