آیات ولایت در سراسر قرآن
آيات ولايت در سراسر قرآن××× 1 غدير در قرآن: ج 2 ص 18 17. ×××
از افتخارات مكتب اهلبيتعليهم السلام اين است كه بسيارى از آيات قرآن در مورد آنان و مسئله امامت و ولايت نازل يا تفسير شده است. پيامبرصلى الله عليه وآله در اين باره مىفرمايد:
انَّ اللَّه امَرَكُمْ فى كِتابِهِ بِالصَّلاةِ فَقَدْ بَيَّنْتُها لَكُمْ، وَ بِالزَّكاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ فَبَيَّنْتُها لَكُمْ وَ فَسَّرْتُها. وَ امَرَكُمْ بِالْوِلايَةِ، وَ انّى اشْهِدُكُمْ انَّها لِهذا خاصَّة - وَ وَضَعَ يَدَهُ عَلى عَلِىِّ بْنِ ابىطالِبٍعليه السلام - ثُمَّ لاِبْنَيْهِ بَعْدَهُ، ثُمَّ لِلاوْصِياءِ مِنْ بَعْدِهِمْ مِنْ وُلْدِهِمْ، لا يُفارِقُونَ الْقُرْآنَ وَ لا يُفارِقُهُمُ الْقُرْآنُ حَتّى يَرِدُوا عَلَىَّ حَوْضى××× 2 كتاب سليم: ص 200. فرائد السمطين: ج 1 ص 312 ح 250. عوالم العلوم: ج 3 / 15 ص 234. ×××:
خداوند در كتابش شما را به نماز امر فرموده كه آن را برايتان بيان داشتم، و به زكات و روزه و حج دستور داده كه براى شما تبيين كرده و تفسير نمودم، و به ولايت امر كرده، و من شما را شاهد مىگيرم كه ولايت مخصوص اين شخص است - و حضرت در اين حال دست مبارك را بر على بن ابىطالبعليه السلام گذاشت - . سپس به دو پسرش بعد از او اختصاص دارد، و بعد از آن دو مخصوص جانشينان از فرزندان آنان است. آنان از قرآن جدا نمىشوند و قرآن هم از آنان جدا نمىشود تا بر سر حوضم نزد من آيند.
اين كلام رسول اللَّهصلى الله عليه وآله از دو بُعد قابل بررسى است:
1- موقعيت تاريخى
بيان انگيزه مراسم غدير بايد از فراز منبر غدير بيان مىشد تا ابهامى نماند. اين بيان در عبارات فوق به تصوير كشيده شد كه در واقع تفسير همه موارد »ولايت« در قرآن است، مانند آيه »أَطِيعُوا اللَّه وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِى الْأَمْرِ مِنْكُمْ ...«××× 3 نساء / 59 . ×××، و آيه »إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّه وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ«××× 4 مائده / 55 . ×××، و ساير آياتى كه صريحاً يا تلويحاً درباره مسئله ولايت و صاحب اختيارى مردم دستور و برنامهاى براى مردم دارد.
2- تحليل اعتقادى
محور مراسم غدير همين مسئله ولايت است كه در اين عبارات به جامعترين شكل بيان شده و اتمام حجتى تمام عيار صورت گرفته است:
الف. از يك سو همه دستوراتى كه در قرآن به هر عبارتى و هر جهتگيرى باشد تفسير شده است.
ب. از سوى ديگر از كلمه »اختصاص« استفاده شده و انحصار آن در معصومينعليهم السلام بيان گرديده، و اين اختصاص به صورت عملى با اشاره دست به على بن ابىطالبعليه السلام محكمتر گرديده است.
ج. از جهت ديگر به معرفى شخص اول ولايت يعنى اميرالمؤمنينعليه السلام اكتفا نگرديده، بلكه با تعيين كامل جانشينان تا آخرين فرد آن بيان شده كه در اين فراز به عنوان فرزندان علىعليه السلام است، و در فرازهاى ديگرِ خطبه نام حضرت مهدىعليه السلام به عنوان ختم ولايت برده شده است.
ضمانت ابدى اين صاحبان ولايت نيز در محكمترين صورت با اين تعبير بيان شده كه تا روز قيامت از قرآن جدا نمىشوند و قرآن از آنان جدا نمىشود، و اين ضمانت در واقع قرار دادن سندى در كنار سند ديگر از اسلام است.