بشیر بن سعید

از ویکی غدیر

اتمام حجت بر بشير با غدير[۱]

بار اول كه اميرالمؤمنين ‏عليه السلام را به اجبار براى بیعت با ابوبکر آوردند و آن حضرت امتناع فرمود و احتجاجاتى نمود، بشير بن سعيد -  يا بشير بن سعد -  و عده ‏اى از انصار كه طرفدار ابوبكر بودند گفتند: اى اباالحسن، اگر انصار اين سخنان را قبل از بيعت با ابوبكر از تو مى ‏شنيدند، حتى دو نفر در امامت تو اختلاف نمى ‏كردند.

حضرت در پاسخ فرمود: ... به خدا قسم هرگز ترس آن نداشتم كه كسى براى خلافت خود را بالا بگيرد و با ما اهل ‏بيت در آن نزاع كند و آنچه شما انجام داديد حلال به شمارد! گمان ندارم پيامبر صلى الله عليه و آله در روز غدير خم براى احدى حجتى و براى گوينده ‏اى سخنى باقى گذاشته باشد.

قسم مى ‏دهم كسانى را كه از پيامبرصلى الله عليه وآله در روز غدير خم شنيدند كه مى ‏فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ..» ، برخيزند و به آنچه شنيده ‏اند شهادت دهند.

دوازده نفر از اهل بدر برخاستند و به ماجراى غدير شهادت دادند، و ساير مردم هم در اين باره مطالبى گفتند و سر و صدا بلند شد. عمر ترسيد مردم سخنان اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را بپذيرند، و لذا مجلس را تعطيل كرد!![۲]

پانویس

  1. چهارده قرن با غدير: ص ۴۱. اسرار غدير: ۲۶۳-۲۷۲ .
  2. بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۱۸۶. اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۱۵.