آيه «ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ اِلاّ هُوَ رابِعُهُمْ...»

«ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ اِلاّ هُوَ رابِعُهُمْ...»[۱]

منافقین پس از شكست در توطئه قتل پيامبر صلى الله عليه و آله در کوه هَرشی آرام ننشستند. آنان بار ديگر مجلس سِرّى تشكيل دادند و اين بار براى از ميان برداشتن امام منصوب از طرف خدا و رسول، درباره نقشه قتل على ‏عليه السلام به مشورت پرداختند كه بايد قبل از رسيدن به مدینه انجام مى‏ شد.

براى آنكه فرار و گريز ماجراى قبل تكرار نشود، آنان معاهده نامه ‏اى درباره قتل آن حضرت امضا كردند و آن را به ابوعبیده جراح به عنوان امين خود سپردند؛ و رفتند تا براى آماده كردن مقدمات اين نقشه دست به كار شوند.

جبرئیل اين خبر را به پيامبر صلى الله عليه و آله داد. حضرت فوراً ابوعبيده را احضار كرد و آن صحیفه را از او طلب كرد.

اين بار ابوعبيده نتوانست انكار كند، و فوراً آن نوشته را به پيامبر صلى الله عليه وآله تحويل داد.

اينجا بود كه آيه ۷ سوره مجادله بار ديگر درباره آنان مطرح شد:

«ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ اِلاّ هُوَ رابِعُهُمْ وَ لا خَمْسَةٍ اِلاّ هُوَ سادِسُهُمْ»:

«هيچ نجواى سه نفرى نيست مگر آنكه خدا چهارمى آنان است، و هيچ نجواى پنج نفرى نيست مگر آنكه خدا ششمى آنان است».

پيامبر صلى الله عليه و آله باز هم افشاگرى را صلاح ندانست و فقط به آنان فرمود:

«اَكَفَرْتُمْ بَعْدَ اِسْلامِكُمْ»: «آيا بعد از اسلامتان کافر شديد»؟[۲]

پانویس

  1. مجادله /  ۷. واقعه قرآنى غدير: ص ۱۶۹.
  2. بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۱۰۲. الصراط المستقيم: ج ۱ ص ۲۹۶.